دروس الشباب
🎥 کسانی که در این چهل روز سکوت کردند، امر به منکر میکنند. 🔹حجت الاسلام و المسلمین سید محمد موسوی ب
استاد سید محمد موسوی بایگی
استاد فلسفه و عرفان بنده
و شاگرد استاد سید جلال الدین آشتیانی هستند.
#لغت
#فروق_اللغة
سرف و تبذیر
«سَرَف» یعنی: تجاوز از حدّ. جوهری آن را ضد «قصد» یعنی اعتدال و میانه روی دانسته است.
نکته:
اسراف و سَرَف هر دو به يك معنى است
ولى به عقيده طبرسى:
اگر تجاوز در جانب افراط باشد اسراف گفته ميشود
و اگر در جانب تقصير باشد سرف (ذيل آيه 6 سوره نساء).
در قرآن:
استعمال آن در قرآن همه جا از باب افعال است. #أَسْرَفُوا (زمر: 53.) #لا_تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُ #الْمُسْرِفِينَ (اعراف: 31) #إِسْرافاً (نساء: 6)
#لَمْ_يُسْرِفُوا (فرقان:67)
بَذر: پاشيدن تخم
به اسراف كار مبذّر مي گويند زیرا مال را مي پاشد و متفرّق مي كند. راغب می گويد:
تبذير به معنى تفريق است و اصل آن بذر پاشيدن است بعدا به طور #استعاره به کسی که مال خويش را ضايع مي كند مبذّر گفتند
«إِنَ الْمُبَذِّرِينَ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطِينِ» اسراء: 27
ابن مسکویه در #فرق بين «سرف» و «تبذير» می گوید:
سرف عبارت است از جهل به اندازۀ حقوق مثلا كسى كه حقش هزار تومان به وى دو هزار تومان بدهند
ولى تبذير عبارت است از جهل به مواقع و مواضع حقوق مثلا مالى را كه مستحقش زيد است بواسطه نادانى و جهل به عمرو دهند.
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
#قرآن
#لغت
#فروق_اللغة
فرق #ضَرّ (به فتح ضاد) و #ضُرّ (به ضم ضاد)
ابوالبقاء در کتاب کلیات و نیز زمخشری در کشاف گفته اند:
ضَرّ (به فتح): به معنای مطلق ضرر است. (بر هر ضرری اطلاق می شود)
اما
ضُرّ (به ضم): فقط بر ضررهای جسم و نفس، مثل لاغری و مریضی و بدحالی؛ اطلاق می شود.
در قرآن:
ضَرّ به فتح
پيوسته در مقابل نفع آمده است، مثل «لا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً» (مائده: 76) و «يَدْعُوا لَمَنْ ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِنْ نَفْعِهِ» (حج: 13)
اما ضرّ به ضم
هيچ وقت در مقابل نفع به کار نرفته است.
گاهی به معنای بدحالی و مریضی «يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ ...» (يوسف: 88) و «وَ أَيُّوبَ إِذْ نادى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ. فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَكَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ» (انبيا: 83 و 84)
و گاهی در مقابل رحمت: «وَ إِذا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُمْ مُنِيبِينَ إِلَيْهِ ثُمَّ إِذا أَذاقَهُمْ مِنْهُ رَحْمَةً إِذا فَرِيقٌ مِنْهُمْ بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ» (روم: 33)
و گاهی در مقابل خير به کار رفته است مثل: «وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَ إِنْ يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ» (انعام: 17)
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
#حرز
#کتابشناسی
#شمشیر_بند
#الکلم_الطیب_و_الغیث_الصیب
#سید_علی_خان_کبیر (#سید_علی_مدنی)
اثر سید علی خان کبیر
و از منابع تالیف مفاتیح الجنان
در زمانی که کتاب به سختی پیدا می شد و گوشی هوشمند و بلکه گوشی موبایل ساده (گوشی های گوشت کوبی😄)، و طبیعتا اینترنت و پی دی اف هم نبود، در یک فرصت مناسب این کتاب را رو نویسی کردم.
دیروز که آن را مرور می کردم گفتم بد نیست بخشی از آن را برای شما به اشتراک بگذارم.
سید به نقل از برخی شاهدان گزارش عجیبی را درباره یک حرز نقل کرده و می گوید این ماجرا در زمان ما شهرت فراوان دارد. او سپس متن آن را نیز می نویسد.
خلاصه گزارش سید:
از چیزهایی که در زمان ما مشهور شده است، این داستان است
در سال 1708 هجری قمری، شاه سلیمان صفوی فرمان زدن گردن جمشید خان _یکی از امیران لشکر صفوی_ را صادر کرد.
پس در ملأ عام، هر چند با شمشیر بر گردنش زدند، شمشیر در او اثر نکرد.
تا اینکه خودش گفت:
بر بازویش حرزی بسته است.
پس چون حرز را از بازویش باز کردند، شمشیر در او اثر کرد و گردنش را قطع نمود.
این داستان را یکی از شاهدان ماجرا نیز برایم تعریف نمود.
و آن حرز بر طبق آنچه از مقربان دربان سلطان به من رسیده این است
افوض امری....
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
علٺ اخٺلاف درٺاریخ شهادٺ حضرٺ زهرا "سلام اللّه علیها"
🚩 چرا دو فاطمیّه میگیریم؟
در نقل تاریخ شهادت #حضرت_زهرا سلاماللهعلیها در اسناد روایی کهن شیعه به خط کوفی صدر اسلام که بدون نقطه است، عبارتی آمده به این مضمون «عاشت بعد أبيها خمسة و سبعین (تسعين) يوما»
که در این عبارت بین «خمسة و سبعین» [۱] (هفتادوپنج روز) و «خمسة و تسعین» [۲] (نودوپنج روز) قابل تشخیص نیست و به همین خاطر محدّثین شیعه هر دو برداشت را نقل کردهاند؛ لذا این ماهیت تاریخ است که باعث اختلاف در نقل قول و برگزاری دو فاطمیّه توسط شیعیان شده است.
📚 منابع:
[۱] کافی (شیخکلینی)، ج۱، ص۴۵۸
[۲] کفایة الأثر (خزّازقمی)، ص۶۵
«الهی بحقّ فاطمة عجّل لولیّک الفرج»
#فاطمیه
اسناد سابقه ۱۴۰۰ ساله عزاداری حضرت زهرا (س)/ محمدباقر پوسانی
http://ijtihadnet.ir/%D8%A7%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%AF-%D8%B3%D8%A7%D8%A8%D9%82%D9%87-%DB%B1%DB%B4%DB%B0%DB%B0-%D8%B3%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%B9%D8%B2%D8%A7%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%AD%D8%B6%D8%B1%D8%AA-%D8%B2%D9%87%D8%B1/
ملخص مسائل الإنصاف.pdf
191.5K
#تلخیص
#شعر
#الانصاف ابن انباری
تلخیص کتاب «الإنصاف فی مسائل الخلاف» به صورت شعر در 7 صفحه
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
آیتالله سید محمد مهدی موسوی خلخالی از شاگردان آیتالله خوئی
از نکات جالب این کتاب:
بررسي مراحل ده گانه ولايت فقيه در عصر غيبت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
#مالکیت
#مالکیت_در_قرآن
#مقام_پیامبر_و_امام (صلوات الله علیه و آله)
آیاتی که دربارۀ مالکیت سخن گفته اند سه دسته اند:
الف) آيات بیانگر #مالكيت مطلق و #انحصارى #خداوند
در اين آيات غالبا كلماتى نظير «ملك» و «ملكوت» به كار رفته و از حروف اضافهاى مانند «ل» استفاده شده است؛
از قبيل
«لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما فِيهِنَّ ...؛
وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ ...».
#مُلک یعنی: فرمانروايى، سلطنت و اقتدار كامل و مطلق نسبت به اشياء
#ملكوت یعنی: قلمرو بيكران سلطنت و اقتدار نامحدود خداوند
حرف #لام در آیات فوق برای انحصار یا اختصاص است.
نتیجه:
مالكيت اصلى و ذاتى تمام عالم در انحصار اوست.
ب) آيات بیانگر #مالكيت #انسان
در اين آيات از كلماتى نظير «مال»، «اموال» و «مالك» استفاده شده است و غالبا با اضافه شدن آنها به اسامى و ضماير عام و خاص، مالكيت اشيا در حدود تصرف انسان به او نسبت داده شده و انسان نسبت به آن اشيا و اموال، مالك شناخته شده است. از جمله اين آيات مىتوان اين موارد را ذكر كرد:
«أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِكُونَ»؛
«... فَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ، لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ»؛
«وَ الَّذِينَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ»؛
«وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ...»*؛
«وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً ...»
این آیات، انسان را مالك برخی از اموال تحت تصرف خود شناخته است،
ولی
با صدور فرمان ها و دورباش ها (اوامر و نواهی) قبل و بعد از این مالکیت، مالكيت انسان را #غير_اصلى، و محدود به حدود آن اوامر و نواهى دانسته است.
ج) آيات بیانگر #مالكيت #استخلافى و #نيابتى #انسان
آیاتی که به صراحت جانشینی انسان از خدا را بیان کرده و به او مقام #خلیفة_اللهی را عرضه می کند و #مالکیت_ویژه و اختیارات خاصی را به #جانشین_خود اعطا می کند.
این مالکیت از آن #پیامبر و #امام_معصوم (صلی الله علی محمد و آله) است.
از این آیات است:
«آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ ...»
بدیهی است که این خلافت به خاطر غیبت خداوند یا عجز او نیست
بلکه به خاطر
عظمت و كرامت و جایگاه رفیع خلیفه و نائب است.
پس
خداوند پس از آنكه خلیفۀ خویش را بر جميع مخلوقات برترى داد
او را به عنوان خليفه خود در زمين برگزيد و امانتدار خويش قرار داد
و به همين اعتبار، او را نسبت به تصرف كردن در اشيا و اموال مخلوق خود، صاحب اختیار و مُجاز قرار داد.
پس پیامبر و امام، حق همه گونه سلطه و تصرف را دارند.
#انواع_مالکیت
#قاعدۀ_فقهی ( #تسلط )
#فقه
برگرفته از کتاب
#قواعد_فقه، محقق داماد
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
#مناجات
#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
#موسیقی_آوازی به سبک #مداحی ( #بدون_ساز )
#دستگاه شور
#صحیح_خوانی
صدای زیبا و مهارت کنترل و استفادۀ از آن یک از نعمت های خدادادی است که نصیب هر کسی نشده است.
اما برخی از جوانان به جای #استفادۀ_صحیح از این نعمت که بر #جذابیت و #تأثیر روضه و مدح می افزاید
به سبک هایی که عاری از هنر و ظرافت است روی می آورند
و طبیعی است که برای جذابیت جلسۀ خود باید از اسباب دیگری که چندان پسندیده هم نیست استفاده کنند.
گفته اند: گریم و آرایش های عارضی، حقیقت را می پوشاند.
آنچه در این فایل می شنوید، گوشه های #دستگاه_شور می باشد. معرفی دستگاه و گوشه، امری تخصصی است که بنده از آن آگاهی ندارم ولی با کمک دوستان مطالبی گزارش خواهم کرد.
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
shoor kolly.mp3
15.15M
#مناجات
#دستگاه شور
مداح: داوود چاوشی (سحر خوان حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها)
#درآمد :
ای نهان ساخته از دیدۀ ما صورت خویش
به در از پردۀ غیبت آی و نما طلعت خویش
طاق شد طاقت یاران بگشا پرده ز رخ
ای نهان ساخته از دیدۀ ما صورت خویش
#گردانیه :
نه همین چشم به راه تو مسلمانند
عالمی را نگران کرده ای از غیبت خویش
#سلمک :
آمد از غیبت تو جان به لب منتظران
همه دادند ز کف حوصله و طاقت خویش
#قرچه :
بی رخت بسته به روی همه، درهای امید
بگشا بر رخ احباب در از رحمت خویش
#رضوی :
روی دل سوی تو داریم به صد عجز و نیاز
جز تو ابراز نداریم به کس حاجت خویش
#حسینی :
گر چه غرقیم به دریای گناهان لیکن
شرمساریم و خجالت زده از غفلت خویش
دست ما گیر که بیچارگی از حد بگذشت
بگشا مشکل ما را به ید همت خویش
#بازگشت به سلمک:
بگشا مشکل ما را به ید همت خویش
#بازگشت به درآمد:
بگشا مشکل ما را به ید همت خویش
#دوبیتی:
یکی درد و یکی درمان پسندد
یکی وصل و یکی حجران پسندد
من از درمان و درد و صل و هجران
بازگشت به #سلمک
پسندم آنچه را جانان پسندد
بازگشت به #درآمد
پسندم آنچه را جانان پسندد
#مثنوی شور
#درآمد:
بوی جان آید ز تار موی تو
زنده دارد عالمی را بوی تو
گر نباشد قبله جانا روی تو
از چه باشد روی عالم سوی تو
#اشاره به ابوعطا:
خط کعبه یافتم از قطب دل
راست باشد با خم ابروی تو
#حجاز
بس دل خونین بر او آویخته
شد چو شاخ ارغوان گیسوی تو
نیست دامی در ره اهل نظر
سخت تر از حلقه های موی تو
گوشه #اوج
جنت است این کوثر و طوبای توست
لعل جان بخش قد دل جوی تو
گوشه #محلی
گر نبودی آب لعل دل کشت
می زدی آتش به عالم خوی تو
اگر دوستانی که مشغول تحصیل بلاغت هستد
آرایه های ادبی (بیان و بدیع) متن فوق را استخراج کنند.
برای همگی ما قابل استفاده خواهد بود.
دروس الشباب
#مناجات #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف #موسیقی_آوازی به سبک #مداحی ( #بدون_ساز ) #دستگاه شور
#آواز
#گوشه
#دستگاه
با تشکر از زحمت برادر عزیزم آقا #مجتبی ابراهیمی که مت زیر را ارسال فرمودند:
گوشه، قطعه و قسمتی است از کل لحن ها (ملودی ها)یی که با روند خاص تشکیل زنجیره ی ردیف را داده اند و خصیصه های خاص خود را دارند.
ردیف که در لغت به معنی پشت سر هم قرار گرفتن است در موسیقی متشکل است از روند و ترتیب منطقی و اساسی گوشه ها.
آهنگ ها به ترتیب از پایین (بم) به بالا (زیر) پشت سر هم چیده میشوند.
آهنگی که وسعت صوتی اش از همه پایین تر است معمولا به عنوان اولین آهنگ قرار میگیرد و درآمد نامیده میشود و آهنگ ها یا گوشه های دیگر به دنبال درآمدها قرار گرفته و به ترتیب ردیف میشوند و دستگاه یا مقام را به وجود میآورند.
دستگاه از دو واژه دست و گاه ترکیب یافته است. در موسیقی قدیم ایران، گاه به معنی پرده ساز بوده است. بنابراین دستگاه یعنی چگونگی قرارگرفتن انگشتان دست بر روی پرده های ساز که در هر مقامی شکل خاص خود را پیدا میکند. مقام هم به معنی مرتبه، جا و مکان است. یعنی جا و محل صداها یا پرده های ساز را در هر آهنگ مشخص میکند. بنابراین مقام و دستگاه تقریبا دو کلمه مترادف هستند.
برای مطالعه بیشتر:
-تجزیه و تحلیل و شرح ردیف موسیقی ایرانی، فرهاد فخرالدینی
-راه و رسم منزلها (شرحی بر شیوه های علمی هنر آوازخوانی)، منصور اعظمی کیا
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
نسب معاویه و بعضى از اخبار او.pdf
213.5K
#تاریخ
#نسب_معاویه
#ابن_ابی_الحدید
آیا می دانید #اعیاص و #عنابس کیانند؟
از #خانواده و پدر و مادر معاویه و #بنی_امیه چه می دانید؟
آنچه می خوانید بر گرفته از شرح ابن ابی الحدید بر خطبه های 25 و 60 نهج البلاغه است.
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شعر
#دیدار_رهبری
خدا لعنت کند ناهمرهان سست عنصر را، فقط ارشاد مال مردم بدبخت پایین نیست، فقط ارشاد را محدود در پوشش نباید دید، فقط منکر که موی لخت یا پوشیدن جین نیست.
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
إنا لله و انا الیه راجعون
درگذشت ابوی عزیز برادرمان آقا شیخ میثم منتظری را خدمت ایشان تسلیت عرض نموده و از خداوند می خواهیم که آن عزیز سفر کرده را همنشین پیامبر و اهل بیت طاهرش قرار دهد.
#کلام
#نحو
#بدل
نقش پیش فرض های کلامی در علم نحو
کدام اصطلاح دقیق تر است؟ بدل کل از کل؟ یا بدل مطابق؟
اگر چه اصطلاح بدل کل از کل قدیمی تر و رایجتر است
ولی
اطلاق (بدل کل از کل) بر (الله) در آیه زیر و نظیر آن، صحیح نیست :
الٓرۚ كِتَٰبٌ أَنزَلۡنَٰهُ إِلَيۡكَ لِتُخۡرِجَ ٱلنَّاسَ مِنَ ٱلظُّلُمَٰتِ إِلَى ٱلنُّورِ بِإِذۡنِ رَبِّهِمۡ إِلَىٰ صِرَٰطِ ٱلۡعَزِيزِ ٱلۡحَمِيدِ * ٱللَّهِ ٱلَّذِي... (سوره ابراهیم، آیات1و2)
دلیل:
کل در برابر جزء است
و کاربردش تنها برای چیزهایی صحیح است که دارای اجزاء حقیقی یا فرضی باشند.
و تعالی الله عن ذلک.
نتیجه:
اصطلاح (بدل مطابق) دقیق تر است.
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
پیرو سؤآلات مکرر برخی طلاب و اساتید دربارۀ تذکیر و تأنیث #دستوری (صرفی و نحو)
مطالب ذیل خدمت تان تقدیم می گردد:
#علائم_تانيث
علامت های تانيت کلمه:
يا در خود كلمه است، که عبارتند از (تاء، الف مقصور و الف ممدود)
يا خارج از كلمه، که عبارتند از:
1 و 2-اسناد فعل و ضمير مؤنث مانند: إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها وَ أَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقالَها
(اسناد فعل دارای علامت تأنیث به أرض، و عود ضمیر مؤنث به #أرض)
3-صفت مؤنث مانند" فِيها عَيْنٌ جارِيَةٌ (تأنیث جارية به عنوان صفت #عين)
4- تصغير، مانند: نُعَيلَة: نعل كوچك (تصغير #نعل با تاء تانيث)
5- اسم اشاره مؤنث مانند: هذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ (استفاده از هذه برای اشاره به #جهنم)
6-خبر دارای علامت تأنیث مانند: كُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ (ذائقة خبر #کل_نفس می فهماند که #نفس مؤنث است)
7-حال مؤنث مانند: وَ لِسُلَيْمانَ الرِّيحَ عاصِفَةً (عاصفة حال از #ریح)
8-عددی که برای مؤنث به کار می رود مانند: فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتا عَشْرَةَ عَيْناً (اگر #عين (چشمه) مذكر بود #اثنا_عشر می گفت)
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB