#ضمیر
در آیۀ زیر 36 ضمیر بارز و مستتر وجود دارد.
این آیه حاوی بیشترین تعداد ضمیر است.
آیۀ 31 سوره نور:
وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُيُوبِهِنَّ وَ لا يُبْدينَ زينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبائِهِنَّ أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنائِهِنَّ أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني إِخْوانِهِنَّ أَوْ بَني أَخَواتِهِنَّ أَوْ نِسائِهِنَّ أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ أَوِ التَّابِعينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى عَوْراتِ النِّساءِ وَ لا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ ما يُخْفينَ مِنْ زينَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَميعاً أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُون
تعداد 23 مورد ضمیر مرفوع و مجرور برای جمع مؤنث
تعداد 5 مورد ضمیر مستتر
تعداد 6 مورد ضمیر بارز برای جمع مذکر غایب و مخاطب
تعداد 1 ضمیر مفرد مؤنث غایب
@DUROUS_ALSHABAB
💐 مقام معظم رهبری (مدظله العالی):
به نظر من بنیان گذار بنای حفظ حوادث با ادبیات و هنر، زینب کبری (سلام اللَّه علیها) است. اگر حرکت و اقدام حضرت زینب نمی بود و بعد از آن بزرگوار هم بقیه اهل بیت (علیهم السّلام) - حضرت سجاد و دیگران - نمی بودند، حادثه عاشورا در تاریخ نمی ماند.
بله، سنت الهی این است که اینگونه حوادث در تاریخ ماندگار شود؛ اما همه سنت های الهی عملکردش از طریق ساز و کارهای معینی است. ساز و کار بقای این حقایق در تاریخ این است که اصحاب سِرّ، اصحاب درد، رازدانان و کسانی که از این دقایق مطلع شدند، این را در اختیار دیگران بگذارند. (۳۱/شهریور/۱۳۸۴)
@DUROUS_ALSHABAB
#راویان_شیعه
#روایات_عامه
#شیعیان_پاسبان_حدیث_عامه
در پیام سابق گفتیم:
به اقرار علمای عامه، راویان سنی مذهب، دروغگوترین مردمان روی زمین هستند.
اکنون می خواهیم با استناد به منابع عامه (اهل تسنن) شواهدی ذکر کنیم که:
#راویان_شیعی پایه و رکن حفظ حدیث و سنت رسول گرامی اسلام بوده اند و اگر اینان نبودند، حتی سنت منقول در منابع و مصادر حدیثی عامه نیز از بین می رفت.
نمونه اول:
ابن ابی حاتم که در قرن سوم و چهارم می زیسته و متوفای 327 هجری است در کتاب « #الجرح_و_التعدیل » در شرح حال #حکم_بن_عتیبه (متولد94 یا 96 هجری و متوفای 193 هجری) می نویسد:
چون شعبه بن حجاج وارد بصره شد، به او گفتند از موثقان اصحاب خویش (کسانی که سخن شان قابل اعتماد است)، برای ما روایت نقل کن.
او گفت:
اگر بخواهم از اصحاب موثق خویش روایت نقل کنم، #فقط از تعداد اندکی از #شیعه نقل خواهم کرد. کسانی مانند: حکم بن عتیبه؛ سلمة بن کهیل؛ حبیب بن ابی ثابت؛ و منصور
توضیح تکمیلی:
الف- شعبة بن الحجاج (متولد83 هجری و متوفای160):
نويسندگان صحاح سته و ديگران به احاديث شعبة بن حجاج استدلال مى کنند. احاديث او در صحيح بخارى و صحيح مسلم موجود است.
متن ابن ابی حاتم رازی:
19 - الحكم بن عتيبة.
حدثنا عبد الرحمن نا محمد بن يحيى نا يحيى بن المغيرة نا جرير قال لما ورد شعبة البصرة قالوا له حدثنا عن ثقات اصحابك، قال: ان حدثتكم عن ثقات اصحابي فانما احدثكم عن نفير يسير من هذه الشيعة، الحكم بن عتيبة، وسلمة بن كهيل، وحبيب بن أبي ثابت، ومنصور.
@DUROUS_ALSHABAB
#قرآن
#ترجمه آیه 138 سورۀ #البقرة
#مصدر_منصوب
#صِبغَة (1)
#نقد_ترجمه_های_مشهور
سورۀ بقره آیۀ 138: «صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُون»
#فولادوند : «اين است نگارگرى الهى؛ و كيست خوش نگارتر از خدا؟ و ما او را پرستندگانيم.»
#نقد:
اضافه کرده عبارت (این است) در ابتدای آیه بدین معناست که ایشان «صبغة الله» را خبر برای مبتدای مقدر پنداشته اند. در حالی که #صبغةَ اللهِ منصوب است نه مرفوع.
#مشکینی : « (آرى ايمان دلهاى ما) رنگ آميزى خدايى است و كيست كه رنگ آميزيش بهتر از خدا باشد؟ و ما پرستندگان اوييم.»
#نقد:
ذکر واژۀ (آری) هیچ دلیلی ندارد. تقدیر (ایمان دلهای ما) نیز بی دلیل است. ضمن اینکه قرینه ای بر حذف آن نداریم.
ظاهر عبارت ایشان -(ایمان دلهای ما رنگ آمیزی خدایی است)- نیز این است که صبغة الله خبر برای مبتدای مقدر است. در حالی که صبغة منصوب است.
#مکارم : «رنگ خدايى (بپذيريد! رنگ ايمان و توحيد و اسلام؛) و چه رنگى از رنگ خدايى بهتر است؟! و ما تنها او را عبادت مىكنيم.»
#نقد:
ترجمه (رنگ خدایی بپذیرید) مقبول است. زیرا گاهی مفعول مطلق نائب فعل امر است (قبلا دربارۀ #مفعول_مطلق_نائب_فعل امر نوشته ام.)
(من أحسن) برای سؤال از شخص است نه سؤال از رنگ، بنابر این ترجمۀ ( چه رنگى از رنگ خدايى بهتر است؟!) صحیح نمی باشد.
عابدون اسم فاعل است ولی به صورت فعل مضارع ترجمه شده است.
ترجمه های زیر نزدیکتر به صحت است:
#انصاریان : « [به يهود و نصارى بگوييد:] رنگ خدا را [كه اسلام است، انتخاب كنيد] و چه كسى رنگش نيكوتر از رنگ خداست؟ و ما فقط پرستش كنندگان اوييم.»
#رضایی : «رنگ خدايى (بپذيريد.) و خوش رنگتر از خدا كيست؟ و ما تنها پرستشكنندگان اوييم.»
البته اضافه کردن عبارت (به يهود و نصارى بگوييد) در ترجمۀ آقای انصاریان بی دلیل است.
هر دو ترجمه صبغة الله را به معنای امر گرفته اند که صحیح است.
توضیح واژۀ #صبغة .....
@DUROUS_ALSHABAB
#لغت
#قرآن
#صِبغَة (2)
سورۀ بقره آیۀ 138: «صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُون»
صَبغ: به فتح صاد، مصدر و به معنای (رنگ كردن) است.
أما دربارۀ #صِبغ: به كسر صاد، دو نظر است: 1- مصدر همانند صَبغ. 2- صفت مشبهه به معنای اسم مفعول (رنگ شده).
مؤیّد نظریۀ دوم آن است که به (غذای مایع مانند خورشت قیمه و قورمه و نیز سوپ و آبگوشت و حتی سرکه و روغن) #صِبغ می گویند، و وجه تسمیه اش این است كه چون نان را در خورشت فرو برند، به حدی با آن آغشته می شود که به رنگ و طعم آن خورشت در می آید. (اقرب الموارد).
استعمال #صِبغ به معنای خورشت در #قرآن:
آیۀ 20 از سورۀ مؤمنون: «وَ شَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْناءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَ صِبْغٍ لِلْآكِلِينَ»
و اما #صِبْغَةَ :
بر پایۀ آنچه دربارۀ #صِبغ به کسر صاد، گفته شد در #صِبغَة نیز دو احتمال است:
1- مصدر نوع باشد، در این صورت #تاء برای دلالت بر نوع است و #هدف از اضافه کردن این واژه نیز بیان نوع آن است. پس #صِبغةَ اللهِ (رنگ کردن خدا) {از باب اضافۀ مصدر به فاعل}.
2- اسم به معنای (رنگ) در این صورت اضافۀ آن برای بیان نسبت و صاحب این رنگ است. و #تاء نیز برای دلالت بر نقل از مصدر به اسم است، همانند تاء در معجزة.
و اما
توضیح آیۀ «صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ» بقره: 138 و ربط آن به آیات قبل
.....
@DUROUS_ALSHABAB
دروس الشباب
#لغت #قرآن #صِبغَة (2) سورۀ بقره آیۀ 138: «صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً و
#صبغة
#وصل_و_فصل
ارتباط_آیات
#تفسیر
«صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ» بقره: 138.
با بررسی ربط این آیه به آیات قبل، و علت فصل (ترک عطف) این آیه از آیات قبل، علت برخی تقدیرها و ترجمه هایی که نقدش گذشت، معلوم میشود.
در آیه 135 سخن اهل کتاب به مسلمانان را نقل می کند :
«كُونُوا هُوداً أَوْ نَصارى تَهْتَدُوا»
و سپس در جواب آنان می فرماید: «قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً» و معلوم است که ترک عطف برای ردّ و اعلام بطلان دعوت آنان است.
از این رو ترک عطف در آيه 136: «قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْنا وَ ما أُنْزِلَ إِلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ وَ إِسْحاقَ ...» از باب کمال اتصال و یا شبه کمال اتصال است، یعنی هدف از ذکرش این است: حال که دعوت شما مردود و دعوت ما حق است پس برشما مسلمین است که دعوت کنید و بر آنان است که دعوت را پاسخ گویند.
پس اگر شما دعوت کنید، عکس العمل اهل کتاب در برابر دعوت شما چنین خواهد بود که در آیۀ 137 می فرماید:
فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ ما آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما هُمْ في شِقاقٍ فَسَيَكْفيكَهُمُ اللَّهُ وَ هُوَ السَّميعُ الْعَليم
و در نهایت در برابر غسل تعمید که از مناسب تشرف به آیین اهل کتاب (مسیحیت) است، می فرماید:
«صِبْغَةَ اللَّهِ» يعنى: ايمان باين پيغمبر و پيامبران ديگر رنگ خدائى و دين خداست و رنگ خدائى بهترين رنگهاست و ما باو عابديم.
لازم به ذکر است که در روایتی عيّاشى از امام صادق عليه السّلام نقل كرده فرمود:
الصِّبْغَةُ ، الْإِسْلَامُ.
منظور از صبغه ايمان و دين اسلام است.
نکته ای دربارۀ #غسل_تعميد
در مجمع فرموده: بعضى از نصارى مولود خويش را در آبيكه بآن معموديّه گويند فرو مىبردند و آنرا تطهير مولود قرار ميدادند. بقولى يهود و نصارى فرزندان خويش را رنگ يهوديت و نصرانيّت ميزدند يعنى دين خويش را بآنها تلقين ميكردند. راجع باين قول است كه عمر بن الخطاب از بنى تغلب پيمان گرفت كه فرزندان خويش را رنگ نصرانيّت نزنند. بلكه آنها را بگذارند بزرگ شوند سپس هر دين را كه خواستند بپذيرند.
@DUROUS_ALSHABAB
#لغت ( #أوّل)
#فقه
#نقش_ادبیات در #استنباط
#فقه_عامه
#طلاق
دربارۀ معنای واژۀ «أوّل» دو نظریه از ادباء نقل شده است:
1. اول یعنی (ابتداء الشیء) خواه دوم و ادامه ای داشته باشد یا نداشته باشد.
2. اول یعنی (نخست) و تنها در جایی به کار می رود که دومی داشته باشد.
سیوطی بعد از نقل این دو نظریه، با هدف نشان دادن تأثیر این اختلاف در فقه،
مثالی از فقه عامه (اهل تسنّن) در طلاق ذکر می کند:
اگر مردی به زن خویش بگوید:
(اگر اولین فرزندی که به دنیا می آوری، پسر باشد؛ پس تو مطلقه ای)
و از قضا آن زن نگونبخت، پسری بزاید، و بعد از آن دارای فرزند نشود.
بنابر نظریۀ اول، آن زن مطلقه است.
ولی بنابر نظریه دوم، آن زن مطلقه نیست و در کابین شوهر خویش است.
متن سیوطی در همع الهوامع شرح جمع الجوامع في النحو، ج2، ص:
115
الصحيح أن «أول» لا يستلزم ثانيا، و إنما معناه ابتداء الشيء، ثم قد يكون له ثان و قد لا يكون، تقول: هذا أول مال اكتسبته، و قد تكتسب بعده شيئا و قد لا تكتسب،
و قيل: إنه يستلزم ثانيا كما أن الآخر يقتضي أولا،
فلو قال: «إن كان أول ولد تلدينه ذكرا فأنت طالق» فولدت ذكرا و لم تلد غيره؛
وقع الطلاق على الأول
دون الثاني.
@DUROUS_ALSHABAB
#تشیع
#بهای_تشیع
#المصلوب (به صلیب کشیده شده)
برای حفظ مذهب و عقیدۀ خودمان -که حالتی درونی است- نه برای انتشار یا تبلیغ آن؛ چه بهایی می پردازیم؟
#ابو_سعید ربيع بن أبي مدرك
#نجاشی در مدخل شماره 432 از کتاب رجالش ترجمه او را چنین نوشته است:
اهل کوفه است
او را #مصلوب (به صلیب کشیده شده) می نامند.
به خاطر اظهار تشیع، در کوفه به صلیب کشیده شد.
مردی ثقه و مورد اعتماد است که از #امام_صادق علیه السلام روایت نقل می کند.
او دارای کتابی است که عدۀ زیادی آن را روایت نموده اند (یعنی: مقبول نزد بزرگان و علمای امامیه بوده است و لذا کتابش را نقل کرده اند.)
#متن_نجاشی :
رجال النجاشي ؛ ص164
باب الراء
432 ربيع بن أبي مدرك أبو سعيد
كوفي، و يقال: له المصلوب، كان صلب بالكوفة على التشيع، ثقة، روى عن أبي عبد الله عليه السلام. له كتاب رواه غير واحد. أخبرنا أحمد بن محمد بن هارون قال: حدثنا أحمد بن محمد بن سعيد قال: حدثنا محمد بن عبد الله بن غالب و أحمد بن عمر بن كيسبة قالا: حدثنا علي بن الحسن عن العلاء بن يحيى عن الربيع به.
@DUROUS_ALSHABAB
#تحریف_فرهنگ_اسلامی
#لغت
#حَبَّةُ_الحَمقَاء (بقلة_الحمقاء)
#بقلة_فاطمة
#کینۀ_فاطمه_زهراء سلام الله علیها
یکی از کارهای بنی امیه (علیهم لعنة الله) #تحرف و تغییر #فرهنگ_جامعۀ_اسلامی بود.
برای توضیح این نکته مثالی می آورم که در همۀ کتاب های درسی و غیر درسی ما موجود است.
حتما شما هم ترکیب #حَبَّةُ_الحَمقَاء (یا #بقلة_الحمقاء ) را در #باب_اضافه در بحث #امتناع اضافۀ شیء به نفس را خوانده اید.
مقدمه:
قبل از توضیح مقصود اصلی مقدمه ای پیرامون این مثال ذکر می کنم:
با توجه به اینکه هدف از اضافۀ معنویه ؛ تخصیص مضاف یا تعریف آن است، سؤالی ذهن نحویین را به خویش مشغول ساخته است:
آیا اضافۀ یک واژه به واژۀ دیگری که در مصداق با هم متحدند، جایز است؟
کوفیین می گویند:
«اختلاف لفظی» برای جواز اضافه کفایت می کند. مانند: یوم الخمیس (روز پنجشنبه) و #حبة_الحمقاء (بذر حمقاء) و مسجد الجامع
ولی بصریین می گویند:
تخصیص یا تعریف یک چیز با واژۀ دیگری که از نظر معنایی و مصداقی با مضاف متحد است امکان ندارد و لذا باید مثال های فوق را تأویل برد.
#وجه_نام_گذاری #بقلة_الحمقاء
در زبان فارسی #خُرفه نام گیاهی است که عرب آن را #فَرفَخ (پَر پَهن) می نامد و نام های دیگرش #بقلة_الحمقاء و #رِجلَة است.
مرحوم کلینی (متوفی329) در کافی ؛ و برقی (متوفی274 یا 280) در کتاب محاسن بابی به نام فرفخ نگاشته اند و احادیثی در این باره نقل نموده اند. نیز در باب #هندباء (کاسنی) نیز از این سبزی یاد کرده اند.
ادیبانی که به بررسی این مثال پرداخته اند می گویند:
این سبزی را #بقلة_الحمقاء می گویند زیرا در مسیل (محل عبور آب) می روید و لذا پیوسته آسیب می بیند و نمی تواند زیاد رشد کند.
#مقصود_اصلی
#بقلة_الحمقاء در #روایات
اما وقتی به روایات مراجعه کنیم برای این سبزی چند ویژگی نقل می کنند:
1. پیامبر اسلام برای مداوا از آن استفاده کرده است.
2. این سبزی به خاطر خاصیت درمانی اش #محبوب حضرت فاطمه سلام الله علیه قرار گرفت.
3. #مسلمین_اولیه این سبزی را #بقلة_فاطمة می نامیدند زیرا حضرتش این سبزی را دوست می داشت.
4. سند برخی از روایات متعدد مربوط به این سبزی که در بابهای مختلف کتابهای حدیثی قرن سوم نیز یافت می شود ، سند حسن است و برخی نقل کلینی و برقی را برای اعتماد کافی می دانند.
#مهم:
5. تغییر و #تحریف_فرهنگ رایج در #جامعۀ_اسلامی
بنی امیه به خاطر کینه ای که از حضرت زهراء در دل می پروراندند نام این سبزی را از #بقلة_فاطمة به #بقلة_الحمقاء تغییر دادند.
متن برخی از روایات:
1. عَنْ فُرَاتِ بْنِ أَحْنَفَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لَيْسَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ بَقْلَةٌ أَشْرَفُ وَ لَا أَنْفَعُ مِنَ الْفَرْفَخِ وَ هُوَ #بَقْلَةُ_فَاطِمَةَ ع ثُمَّ قَالَ لَعَنَ اللَّهُ #بَنِي_أُمَيَّةَ هُمْ سَمَّوْهَا #بَقْلَةَ_الْحَمْقَاءِ بُغْضاً لَنَا وَ عَدَاوَةً لِفَاطِمَةَ ع.
2- عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: وَطِئَ رَسُولُ اللَّهِ ص الرَّمْضَاءَ فَأَحْرَقَتْهُ فَوَطِئَ عَلَى الرِّجْلَةِ وَ هِيَ الْبَقْلَةُ الْحَمْقَاءُ فَسَكَنَ عَنْهُ حَرُّ الرَّمْضَاءِ فَدَعَا لَهَا وَ كَانَ يُحِبُّهَا ص وَ يَقُولُ مِنْ بَقْلَةٍ مَا أَبْرَكَهَا.
3. عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: «بَقْلَةُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ الْهِنْدَبَاءُ، وَ بَقْلَةُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ الْبَاذَرُوجُ، وَ بَقْلَةُ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلَامُ الْفَرْفَخُ .
#بغض_اهل_بیت علیهم السلام
#باب_اضافه
#اضافۀ_شیء_به_نفس
@DUROUS_ALSHABAB
#دکتر_شریعتی در #آثار_خودش
#زندگی_خانوادگی #پیامبر
پیامبر از دست زنانش ناراحت شد و یک ماه با آنان قهر بود و در این مدت مسجد هم نمی رفت.
آنچه می خوانید از کتاب { #اسلام_شناسی} نوشتۀ دکتر علی شریعتی؛ #چاپ طوس، ص ۵۱۰ و ص ۵۱۱ می باشد.
«مردی که در بیرون خانه مظهر قدرت و صلابت بود، در درون خانه چنان نرم و ساده و مهربان رفتار میکرد که زنانش بر او گستاخ شده بودند، آشکارا با او مشاجره می کردند و بی پروا سخن میگفتند و از آزارش دریغ نمی کردند.
یک روز که به سختی از آنان رنجیده شد - برخلاف سنت معمولی که زنان را از خانه بیرون میراندند و اکنون نیز مؤمنین غالباً چنین میکنند - خود از خانه بیرون رفت و در انباری که یک طرفش غله ریخته بودند اقامت گزید.
این انبار بر بلندی قرار داشت و پیغمبر تنه درختی را میگذاشت و از آن بالا می رفت و چون به انبار میرسید آن را بر میداشت تا کسی مزاحمش نشود،
یک ماه با زنانش قهر کرد و چنان رنجیده بود که حتی به مسجد نیز نمی آمد و مردم سخت اندوهگین و پریشان شده بودند.
عمر به نمایندگی آنان به سراغ وی آمد و اجازه خواست تا با وی سخن بگوید
او را اجازه نداد
و عمر پیغام داد که اگر گمان میکنی که من میخواهم درباره دخترم با تو سخن بگویم من از او بیزارم و اگر اجازه دهی گردنش را میزنم .
او را اجازه داد.
عمر میگوید وقتی وارد شدم دیدم در گوشه انبار بر حصیری دراز کشیده و چون برخاست آثار حصیر بر پهلویش نمودار بود و من سخت به گریه افتادم .... .
#کاش دکتر بود و از ایشان می پرسیدیم:
گناه مردم در این داستان چه بود؟
و #کاش جناب دکتر منبع این داستان دروغ را می گفتند.
#کاش دکتر می بود و می گفت:
چرا پیامبر قهر بیشتر از سه روز را باعث خروج از مسلمانی می دانست؟ این حکم فقط برای مردم بود؟
پیامبر منادی صلح و رحمت چگونه با همسران خود یک ماه قهر نموده و از منزل فراری می شود؟
قرآن آن حضرت را الگوی نیکوی رفتاری برای مؤمنان معرفی میکند.
چرا حضرتش به یکباره با همه زنانش دعوا نموده و از آنان قهر کرده است؟
چرا مردم بعد از یک ماه به فکر وساطت افتادند؟
روایات فضیلت صلح برقرار کردن بین مردم و زن و شوهر کجاست؟
***
کتاب «اسلامشناسی» در تاریخ ۱۱ دی ماه ۱۳۴۷ در چاپخانه طوس مشهد در تیراژ دو هزار شماره به چاپ رسید.
بخشی از این کتاب ۶۲۷ صفحه ای دروس شریعتی در دانشکده ادبیات مشهد است که توسط دانشجویان ضبط می شده و توسط خود دکتر شریعتی ویراستاری دوباره شده است.
@DUROUS_ALSHABAB
#حدیث
#روش_تحصیل #موفقیت
#استاد
برای تحصیل علم به چه کسی مراجعه کنیم؟
سرچشمۀ جوشان علم کیست؟
راه تحصیل علم نه تبعیت از مشاهیر است و نه فروبردن سر در گریبان خود.
نه منیّت غرور و نه تبعیّت کور
راه تحصیل علم، حضور در مجلس درس #عالم_ربانی و زانوی ادب زدن در محضر اوست.
در حدیثی طولانی که کلینی به اسنادش از امام موسی کاظم علیه السلام نقل می کند،
حضرتش به هشام گفت:
اى هشام- حق براى فرمانبردارى خدا بپا داشته شد، نجاتى جز به فرمانبردارى نيست و فرمانبردارى بسبب علم است
و #علم با آموزش بدست آيد و #آموزش با عقل در بند می شود
و علم از منبعی جز #عالم_ربانی بدست نيايد.
متن حدیث:
كافي (ط - دار الحديث) ؛ ج1 ؛ ص37
يَا هِشَامُ، نُصِبُ الْحَقُّ لِطَاعَةِ اللَّهِ، وَ لَا نَجَاةَ إِلَّا بِالطَّاعَةِ، وَ الطَّاعَةُ بِالْعِلْمِ، وَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ، وَ التَّعَلُّمُ بِالْعَقْلِ يُعْتَقَدُ ، وَ لَا عِلْمَ إِلَّا مِنْ عَالِمٍ رَبَّانِيٍّ.
پس:
علم به درس خواندن نیست که بگویی خودم می خوانم یا خواهم خواند.
علم به حضور است
آن هم در محضر عالم ربانی
یعنی باید که با تمام وجود و با تمام بند بند وجود و جسم و روحت در محضر او باشی.
ای بسا #سمّی که به خاطر محرومیت از محضر عالم ربانی، #علم #نماید و #دانش_پژوه خود را در حال تعلّم فرض کند. (داستان کوری عصا کش کور دگر - یا: نابینا و چاه)
@DUROUS_ALSHABAB
#لغت
#ضبط_اسماء
#غلط_مشهور
چهارده غلط مشهور و ضبط صحيح آنها
1- كلمه «شعبده» به ضم شين از اغلاط مشهور بوده و صحيح آن به فتح شين است.
2- كلمه «عجوزه» با «هاء» از اغلاط مشهور بوده و صحيح آن بدون «هاء» است چه آنكه مذكر و مؤنث در آن يكسان است.
3- كلمه «علاوه» به فتح عين از اغلاط مشهور بوده و صحيح آن به كسر عين مىباشد.
4- كلمه «منصب» به فتح صاد از اغلاط مشهور بوده و صحيح آن به كسر صاد مى باشد.
5- كلمه «لثه» به فتح لام و تخفيف ثاء به معناى گوشت بن دندان از اغلاط است و صحيح آن با ثاء مشدده است
6- كلمه «مرسول» از اغلاط مشهور بوده و صحيح آن مرسل به فتح سين مى باشد.
7- كلمه «مرثيه» به فتح ميم و كسر ثاء و تشديد ياء از اغلاط بوده و صحيح آن بدون تشديد ياء است
8- كلمه «مساحت» به فتح ميم از اغلاط مشهور بوده و صحيح آن مساحت به كسر ميم مى باشد
9- كلمه «مسقط الرّأس» به فتح ميم و فتح قاف از اغلاط بوده و صحيح آن به كسر قاف است
10- كلمه «ميشوم» از اغلاط بوده و صحيح آن مشئوم يا مشوم مى باشد.
11- كلمه «مرتضوى» و «مصطفوى» با ثبوت و او از از اغلاط مشهور است و صحيح آن با سقوط واو مى باشد زيرا در منسوب اسماء خماسى الف ساقط مى گردد.
12- كلمه «شجاعت» با ضم شين از اغلاط بوده و صحيح آن با فتح شين است
13- كلمه «مصطكى» كه صمغ معروفى است با فتح ميم از اغلاط بوده و صحيح آن با ضم ميم مى باشد
14- كلمه «شحنه» به فتح شين از اغلاط است و صحيح آن با كسر شين مى باشد.
منبع:
كشكول چهارده تايى ذهنى مشتمل بر موضوعات و مطالب متنوع، ص: 184
سید محمد جواد ذهنی تهرانی (رحمة الله علیه)
@DUROUS_ALSHABAB
فرستاده شده از طرف دوستان:
هر از چند گاهی افاضات اساتید خارج در مورد علم رجال به گوش می رسد که متاسفانه نشات گرفته از بیگانه بودن این آقایان نسبت به این علم است. نمی دانم در لابهلای کتاب های فقهی و یا اصولی به آیه شریفه 《لا تقف ما لیس لک به علم》برخورد کرده اند یا خیر؟ از این نیز بگذریم اما چند نکته را به طلاب عزیز یادآور می شوم:
۱. فقاهت تنها در فقه اصطلاحی خلاصه نشده است بلکه بالاتر از تکالیف عملی، اعتقادات درونی است. نباید معارف اهل بیت را در هیچ زمینه ای به سخره بگیریم.
۲. طلاب عزیز حتما یک دور آثار روایی همچون کتاب کافی شریف، بصائر الدرجات را بخوانید. تا مشاهده کنید آیا اخلاقیات دارای سند هستند یا خیر؟
۳. علم رجال تنها به توثیق و تضعیف راویان نمی پردازد بلکه گستره آن بیش از آنی است که آقایان تخیل نموده اند. (لطفا اندکی مطالعه)
۴. سیر مکاتب فقهی و مطالعه دقیق آن شاهد بر تاثیرات فراوان علم رجال در عرصه مباحث فقهی است.
«به کجا چنین شتابان؟»
شاید بهتر باشد برای آقایانی که هر روز به تکرار مکررات می پردازند و هیچ دغدغه ای به میراث اهل بیت علیهم السلام ندارند این طور بگوییم:
هر دم از این باغ بری می رسد
تازه تر از تازه تری می رسد
یا علی
https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
May 11
هدایت شده از گفتمان فقه مضاف حوزه خراسان
#دیدگاه_فقهی_سیاسی
👓 نظر آیتالله خویی؛ تشکیل جمهوری اسلامی
📝 دستخط مهم آیتالله خویی (ره)
🔹 رأی اینجانب این است که همگی نسبت به تشکیل حکومت جدید، #جمهوریت_اسلامی را انتخاب نمایید.
شکر و سپاس بی حد خداوند متعال را که ملت مسلمان غیور ایران در اثر مجاهدات و فداکاریهای خود توانستند آزادانه و بدون هیچ تحمیلی رأی خود را اظهار دارند و در این زمینه رأی اینجانب این است که همگی نسبت به تشکیل حکومت جدید جمهوریت اسلامی را انتخاب نمایند.
و از آنجایی که اکثریت ساحقه این ملت شیعه اثنیعشری میباشند لازم است برای مراعات حقوقشان قوانین مجعوله نسبت به این اکثریت موافق مذهب آنها گردد.
توفیقات همه برادران ایمانی را از درگاه خداوند متعال خواستارم.»
99/4/28
ابوالقاسم موسوی خوئی
#آیت_الله_خویی
#فقه_سیاسی
#اندیشه_سیاسی
🕌گفتمان فقه مضاف حوزه خراسان
🆔 @feqhemozaf_khorasan
هدایت شده از استاد سید محمد موسوی
گرفتاری ملت مسلمان فلسطین و ابتلای آنها به مصائب عظیم و در به دری و آوارکی این ملت شریف و شجاع و جانباز و قتل عام آنان با ایادب استعمار بی رحم و معرا از عواطف انسانی و غصب وطن مادری آنان از ناحیه صهاینه و کشتار دسته جمعی زنان و کودکان توسط ارهابی های جهود غوطه ور در افکار ارتجاعی و خالی از سجایای خاص انسان، مورد تنفر شدید ملت مسلمان ایران میباشد ولی عمال استعمار مانع شدند که ملت ما به یاری خلق فلسطین بشتابد.
باید با یک انقلاب عظیم اسلامی خاک پاک فلسطین به خصوص ارض مقدس قدس را از لوث وجود صهاینه پاک نمود ملت اسلام باید توجه داشته باشد که حفظ هر وجب ار اراضی کشور اسلامی از فرائض دینی هر مسلمان است.
حقیر با جرئت و با صراحت اظهار میدارد که ملت مسلمان ایران در مساله فلسطین بسیار حساس تر از کثیری از کشورهای اسلامی است. ظهور دولت به تمام عیار یهودی در ارض فلسطین معلول بی کفایتی دول عربی و ناشی از سلطه استعمار بر زمامداران کشور های اسلامی است.
استاد سید جلال الدین آشتیانی
منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، جلد چهارم، صفحه ۲۰ و ۲۱
#جمال_جلال
#طوفان_الاقصی
#فلسطین🇵🇸
#غزه🇵🇸
ایتا تلگرام
هدایت شده از تأملات | تولايى
عرفان و تشیّع (1).mp3
6.48M
▫️وقتی مبانی عرفانی، زمینه باور اهلسنت به مسأله مهدویت میشود...
سخنان مهم استاد حاج شیخ جواد مروی از تجربههای عینی نقش عرفان و حکمت متعالیه در جذب نخبگان به باورهای شیعی
🆔eitaa.com/m_a_tavallaie
هدایت شده از استاد سید محمد موسوی
31.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کسانی که در این چهل روز سکوت کردند، امر به منکر میکنند.
🔹حجت الاسلام و المسلمین سید محمد موسوی بایگی، دانشیار گروه فلسفه دانشگاه رضوی در جلسه شرح زیارت جامعه کبیره: یکی از منکرات این است که انسانهای بیگناه کشته بشوند. وظیفه انسانها این است که این قضیه را انکار کنند.
🔹نباید فراموش کرد که چه کسانی در این چهل روز نزدیک به دو ماه سکوت کردند. اینها با همین سکوتشان دارند امر به منکر میکنند. ۱۴۰۲/۰۸/۳۰
🔴 قسمت دوم
#جامعه_کبیره
#استاد_موسوی
ایتا تلگرام