eitaa logo
دروس الشباب
400 دنبال‌کننده
121 عکس
25 ویدیو
53 فایل
محور مباحث این کانال، علوم اسلامی و دروس حوزوی است. باز ارسال مطالب با ذکر آدرس کانال، مجاز است. ارتباط با ادمین: @Ebn_Ahmad
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1.41M
ارزش کار برای سلام الله علیها حضرت فاطمه @DUROUS_ALSHABAB
(بقلة_الحمقاء) سلام الله علیها یکی از کارهای بنی امیه (علیهم لعنة الله) و تغییر بود. برای توضیح این نکته مثالی می آورم که در همۀ کتاب های درسی و غیر درسی ما موجود است. حتما شما هم ترکیب (یا ) را در در بحث اضافۀ شیء به نفس را خوانده اید. مقدمه: قبل از توضیح مقصود اصلی مقدمه ای پیرامون این مثال ذکر می کنم: با توجه به اینکه هدف از اضافۀ معنویه ؛ تخصیص مضاف یا تعریف آن است، سؤالی ذهن نحویین را به خویش مشغول ساخته است: آیا اضافۀ یک واژه به واژۀ دیگری که در مصداق با هم متحدند، جایز است؟ کوفیین می گویند: «اختلاف لفظی» برای جواز اضافه کفایت می کند. مانند: یوم الخمیس (روز پنجشنبه) و (بذر حمقاء) و مسجد الجامع ولی بصریین می گویند: تخصیص یا تعریف یک چیز با واژۀ دیگری که از نظر معنایی و مصداقی با مضاف متحد است امکان ندارد و لذا باید مثال های فوق را تأویل برد. در زبان فارسی نام گیاهی است که عرب آن را (پَر پَهن) می نامد و نام های دیگرش و است. مرحوم کلینی (متوفی329) در کافی ؛ و برقی (متوفی274 یا 280) در کتاب محاسن بابی به نام فرفخ نگاشته اند و احادیثی در این باره نقل نموده اند. نیز در باب (کاسنی) نیز از این سبزی یاد کرده اند. ادیبانی که به بررسی این مثال پرداخته اند می گویند: این سبزی را می گویند زیرا در مسیل (محل عبور آب) می روید و لذا پیوسته آسیب می بیند و نمی تواند زیاد رشد کند. در اما وقتی به روایات مراجعه کنیم برای این سبزی چند ویژگی نقل می کنند: 1. پیامبر اسلام برای مداوا از آن استفاده کرده است. 2. این سبزی به خاطر خاصیت درمانی اش حضرت فاطمه سلام الله علیه قرار گرفت. 3. این سبزی را می نامیدند زیرا حضرتش این سبزی را دوست می داشت. 4. سند برخی از روایات متعدد مربوط به این سبزی که در بابهای مختلف کتابهای حدیثی قرن سوم نیز یافت می شود ، سند حسن است و برخی نقل کلینی و برقی را برای اعتماد کافی می دانند. : 5. تغییر و رایج در بنی امیه به خاطر کینه ای که از حضرت زهراء در دل می پروراندند نام این سبزی را از به تغییر دادند. متن برخی از روایات: 1. عَنْ فُرَاتِ بْنِ أَحْنَفَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لَيْسَ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ بَقْلَةٌ أَشْرَفُ وَ لَا أَنْفَعُ مِنَ الْفَرْفَخِ وَ هُوَ ع ثُمَّ قَالَ لَعَنَ اللَّهُ هُمْ سَمَّوْهَا بُغْضاً لَنَا وَ عَدَاوَةً لِفَاطِمَةَ ع. 2- عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ قَالَ: وَطِئَ رَسُولُ اللَّهِ ص الرَّمْضَاءَ فَأَحْرَقَتْهُ فَوَطِئَ عَلَى الرِّجْلَةِ وَ هِيَ الْبَقْلَةُ الْحَمْقَاءُ فَسَكَنَ عَنْهُ حَرُّ الرَّمْضَاءِ فَدَعَا لَهَا وَ كَانَ يُحِبُّهَا ص وَ يَقُولُ مِنْ بَقْلَةٍ مَا أَبْرَكَهَا. 3. عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ: «بَقْلَةُ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ الْهِنْدَبَاءُ، وَ بَقْلَةُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ الْبَاذَرُوجُ، وَ بَقْلَةُ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلَامُ الْفَرْفَخُ . علیهم السلام @DUROUS_ALSHABAB
در پیامبر از دست زنانش ناراحت شد و یک ماه با آنان قهر بود و در این مدت مسجد هم نمی رفت. آنچه می خوانید از کتاب { } نوشتۀ دکتر علی شریعتی؛ طوس، ص ۵۱۰ و ص ۵۱۱ می باشد. «مردی که در بیرون خانه مظهر قدرت و صلابت بود، در درون خانه چنان نرم و ساده و مهربان رفتار میکرد که زنانش بر او گستاخ شده بودند، آشکارا با او مشاجره می کردند و بی پروا سخن میگفتند و از آزارش دریغ نمی کردند. یک روز که به سختی از آنان رنجیده شد - برخلاف سنت معمولی که زنان را از خانه بیرون میراندند و اکنون نیز مؤمنین غالباً چنین میکنند - خود از خانه بیرون رفت و در انباری که یک طرفش غله ریخته بودند اقامت گزید. این انبار بر بلندی قرار داشت و پیغمبر تنه درختی را میگذاشت و از آن بالا می رفت و چون به انبار میرسید آن را بر میداشت تا کسی مزاحمش نشود، یک ماه با زنانش قهر کرد و چنان رنجیده بود که حتی به مسجد نیز نمی آمد و مردم سخت اندوهگین و پریشان شده بودند. عمر به نمایندگی آنان به سراغ وی آمد و اجازه خواست تا با وی سخن بگوید او را اجازه نداد و عمر پیغام داد که اگر گمان میکنی که من میخواهم درباره دخترم با تو سخن بگویم من از او بیزارم و اگر اجازه دهی گردنش را میزنم . او را اجازه داد. عمر میگوید وقتی وارد شدم دیدم در گوشه انبار بر حصیری دراز کشیده و چون برخاست آثار حصیر بر پهلویش نمودار بود و من سخت به گریه افتادم .... . دکتر بود و از ایشان می پرسیدیم: گناه مردم در این داستان چه بود؟ و جناب دکتر منبع این داستان دروغ را می گفتند. دکتر می بود و می گفت: چرا پیامبر قهر بیشتر از سه روز را باعث خروج از مسلمانی می دانست؟ این حکم فقط برای مردم بود؟ پیامبر منادی صلح و رحمت چگونه با همسران خود یک ماه قهر نموده و از منزل فراری می شود؟ قرآن آن حضرت را الگوی نیکوی رفتاری برای مؤمنان معرفی میکند. چرا حضرتش به یکباره با همه زنانش دعوا نموده و از آنان قهر کرده است؟ چرا مردم بعد از یک ماه به فکر وساطت افتادند؟ روایات فضیلت صلح برقرار کردن بین مردم و زن و شوهر کجاست؟ *** کتاب «اسلام‌شناسی» در تاریخ ۱۱ دی ماه ۱۳۴۷ در چاپخانه طوس مشهد در تیراژ دو هزار شماره به چاپ رسید. بخشی از این کتاب ۶۲۷ صفحه ای دروس شریعتی در دانشکده ادبیات مشهد است که توسط دانشجویان ضبط می شده و توسط خود دکتر شریعتی ویراستاری دوباره شده است. @DUROUS_ALSHABAB
برای تحصیل علم به چه کسی مراجعه کنیم؟ سرچشمۀ جوشان علم کیست؟ راه تحصیل علم نه تبعیت از مشاهیر است و نه فروبردن سر در گریبان خود. نه منیّت غرور و نه تبعیّت کور راه تحصیل علم، حضور در مجلس درس و زانوی ادب زدن در محضر اوست. در حدیثی طولانی که کلینی به اسنادش از امام موسی کاظم علیه السلام نقل می کند، حضرتش به هشام گفت: اى هشام- حق براى فرمانبردارى خدا بپا داشته شد، نجاتى جز به فرمانبردارى نيست و فرمانبردارى بسبب علم است و با آموزش بدست آيد و با عقل در بند می شود و علم از منبعی جز بدست نيايد. متن حدیث: كافي (ط - دار الحديث) ؛ ج‏1 ؛ ص37 يَا هِشَامُ، نُصِبُ‏ الْحَقُّ لِطَاعَةِ اللَّهِ، وَ لَا نَجَاةَ إِلَّا بِالطَّاعَةِ، وَ الطَّاعَةُ بِالْعِلْمِ، وَ الْعِلْمُ بِالتَّعَلُّمِ، وَ التَّعَلُّمُ بِالْعَقْلِ يُعْتَقَدُ ، وَ لَا عِلْمَ إِلَّا مِنْ عَالِمٍ رَبَّانِيٍّ. پس: علم به درس خواندن نیست که بگویی خودم می خوانم یا خواهم خواند. علم به حضور است آن هم در محضر عالم ربانی یعنی باید که با تمام وجود و با تمام بند بند وجود و جسم و روحت در محضر او باشی. ای بسا که به خاطر محرومیت از محضر عالم ربانی، و خود را در حال تعلّم فرض کند. (داستان کوری عصا کش کور دگر - یا: نابینا و چاه) @DUROUS_ALSHABAB
چهارده غلط مشهور و ضبط صحيح آنها 1- كلمه «شعبده» به ضم شين از اغلاط مشهور بوده و صحيح آن به فتح شين است. 2- كلمه «عجوزه» با «هاء» از اغلاط مشهور بوده و صحيح آن بدون «هاء» است چه آنكه مذكر و مؤنث در آن يكسان است. 3- كلمه «علاوه» به فتح عين از اغلاط مشهور بوده و صحيح آن به كسر عين مى‏باشد. 4- كلمه «منصب» به فتح صاد از اغلاط مشهور بوده و صحيح آن به كسر صاد مى ‏باشد. 5- كلمه «لثه» به فتح لام و تخفيف ثاء به معناى گوشت بن دندان از اغلاط است و صحيح آن با ثاء مشدده است‏ 6- كلمه «مرسول» از اغلاط مشهور بوده و صحيح آن مرسل به فتح سين مى ‏باشد. 7- كلمه «مرثيه» به فتح ميم و كسر ثاء و تشديد ياء از اغلاط بوده و صحيح آن بدون تشديد ياء است‏ 8- كلمه «مساحت» به فتح ميم از اغلاط مشهور بوده و صحيح آن مساحت به كسر ميم مى‏ باشد 9- كلمه «مسقط الرّأس» به فتح ميم و فتح قاف از اغلاط بوده و صحيح آن به كسر قاف است‏ 10- كلمه «ميشوم» از اغلاط بوده و صحيح آن مشئوم يا مشوم مى ‏باشد. 11- كلمه «مرتضوى» و «مصطفوى» با ثبوت و او از از اغلاط مشهور است و صحيح آن با سقوط واو مى‏ باشد زيرا در منسوب اسماء خماسى الف ساقط مى‏ گردد. 12- كلمه «شجاعت» با ضم شين از اغلاط بوده و صحيح آن با فتح شين است‏ 13- كلمه «مصطكى» كه صمغ معروفى است با فتح ميم از اغلاط بوده و صحيح آن با ضم ميم مى ‏باشد 14- كلمه «شحنه» به فتح شين از اغلاط است و صحيح آن با كسر شين مى ‏باشد. منبع: كشكول چهارده تايى ذهنى مشتمل بر موضوعات و مطالب متنوع، ص: 184 سید محمد جواد ذهنی تهرانی (رحمة الله علیه) @DUROUS_ALSHABAB
فرستاده شده از طرف دوستان: هر از چند گاهی افاضات اساتید خارج در مورد علم رجال به گوش می رسد که متاسفانه نشات گرفته از بیگانه بودن این آقایان نسبت به این علم است. نمی دانم در لابه‌لای کتاب های فقهی و یا اصولی به آیه شریفه 《لا تقف ما لیس لک به علم》برخورد کرده اند یا خیر؟ از این نیز بگذریم اما چند نکته را به طلاب عزیز یادآور می شوم: ۱. فقاهت تنها در فقه اصطلاحی خلاصه نشده است بلکه بالاتر از تکالیف عملی، اعتقادات درونی است. نباید معارف اهل بیت را در هیچ زمینه ای به سخره بگیریم. ۲. طلاب عزیز حتما یک دور آثار روایی همچون کتاب کافی شریف، بصائر الدرجات را بخوانید. تا مشاهده کنید آیا اخلاقیات دارای سند هستند یا خیر؟ ۳. علم رجال تنها به توثیق و تضعیف راویان نمی پردازد بلکه گستره آن بیش از آنی است که آقایان تخیل نموده اند. (لطفا اندکی مطالعه) ۴. سیر مکاتب فقهی و مطالعه دقیق آن شاهد بر تاثیرات فراوان علم رجال در عرصه مباحث فقهی است. «به کجا چنین شتابان؟» شاید بهتر باشد برای آقایانی که هر روز به تکرار مکررات می پردازند و هیچ دغدغه ای به میراث اهل بیت علیهم السلام ندارند این طور بگوییم: هر دم از این باغ بری می رسد تازه تر از تازه تری می رسد یا علی https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
تصمیم گرفته ام روزهای اسناد و مطالبی پیرامون و ارسال کنم.
👓 نظر آیت‌الله خویی؛ تشکیل جمهوری اسلامی 📝 دستخط مهم آیت‌الله خویی (ره) 🔹 رأی اینجانب این است که همگی نسبت به تشکیل حکومت جدید، را انتخاب نمایید. شکر و سپاس بی حد خداوند متعال را که ملت مسلمان غیور ایران در اثر مجاهدات و فداکاری‌های خود توانستند آزادانه و بدون هیچ تحمیلی رأی خود را اظهار دارند و در این زمینه رأی اینجانب این است که همگی نسبت به تشکیل حکومت جدید جمهوریت اسلامی را انتخاب نمایند. و از آنجایی که اکثریت ساحقه این ملت شیعه اثنی‌عشری می‌باشند لازم است برای مراعات حقوقشان قوانین مجعوله نسبت به این اکثریت موافق مذهب آنها گردد. توفیقات همه برادران ایمانی را از درگاه خداوند متعال خواستارم.» 99/4/28 ابوالقاسم موسوی خوئی 🕌گفتمان فقه مضاف حوزه خراسان 🆔 @feqhemozaf_khorasan
گرفتاری ملت مسلمان فلسطین و ابتلای آنها به مصائب عظیم و در به دری و آوارکی این ملت شریف و شجاع و جانباز و قتل عام آنان با ایادب استعمار بی رحم و معرا از عواطف انسانی و غصب وطن مادری آنان از ناحیه صهاینه و کشتار دسته جمعی زنان و کودکان توسط ارهابی های جهود غوطه ور در افکار ارتجاعی و خالی از سجایای خاص انسان، مورد تنفر شدید ملت مسلمان ایران میباشد ولی عمال استعمار مانع شدند که ملت ما به یاری خلق فلسطین بشتابد. باید با یک انقلاب عظیم اسلامی خاک پاک فلسطین به خصوص ارض مقدس قدس را از لوث وجود صهاینه پاک نمود ملت اسلام باید توجه داشته باشد که حفظ هر وجب ار اراضی کشور اسلامی از فرائض دینی هر مسلمان است. حقیر با جرئت و با صراحت اظهار میدارد که ملت مسلمان ایران در مساله فلسطین بسیار حساس تر از کثیری از کشورهای اسلامی است. ظهور دولت به تمام عیار یهودی در ارض فلسطین معلول بی کفایتی دول عربی و ناشی از سلطه استعمار بر زمامداران کشور های اسلامی است. استاد سید جلال الدین آشتیانی منتخباتی از آثار حکمای الهی ایران، جلد چهارم، صفحه ۲۰ و ۲۱ 🇵🇸 🇵🇸 ایتا تلگرام
هدایت شده از تأملات | تولايى
عرفان و تشیّع (1).mp3
6.48M
▫️وقتی مبانی عرفانی، زمینه باور اهل‌سنت به مسأله مهدویت می‌شود... سخنان مهم استاد حاج شیخ جواد مروی از تجربه‌های عینی نقش عرفان و حکمت متعالیه در جذب نخبگان به باور‌های شیعی 🆔eitaa.com/m_a_tavallaie
31.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کسانی که در این چهل روز سکوت کردند، امر به منکر می‌کنند. 🔹حجت الاسلام و المسلمین سید محمد موسوی بایگی، دانشیار گروه فلسفه دانشگاه رضوی در جلسه شرح زیارت جامعه کبیره: یکی از منکرات این است که انسان‌های بی‌گناه کشته بشوند. وظیفه انسان‌ها این است که این قضیه را انکار کنند‌. 🔹نباید فراموش کرد که چه کسانی در این چهل روز نزدیک به دو ماه سکوت کردند. اینها با همین سکوتشان دارند امر به منکر می‌کنند. ۱۴۰۲/۰۸/۳۰ 🔴 قسمت دوم ایتا تلگرام
دروس الشباب
🎥 کسانی که در این چهل روز سکوت کردند، امر به منکر می‌کنند. 🔹حجت الاسلام و المسلمین سید محمد موسوی ب
استاد سید محمد موسوی بایگی استاد فلسفه و عرفان بنده و شاگرد استاد سید جلال الدین آشتیانی هستند.
سرف و تبذیر «سَرَف» یعنی: تجاوز از حدّ. جوهری آن را ضد «قصد» یعنی اعتدال و میانه روی دانسته است. نکته: اسراف و سَرَف هر دو به يك معنى است ولى به عقيده طبرسى: اگر تجاوز در جانب افراط باشد اسراف گفته ميشود و اگر در جانب تقصير باشد سرف (ذيل آيه 6 سوره نساء). در قرآن: استعمال آن در قرآن همه جا از باب افعال است‏. (زمر: 53.) إِنَّهُ لا يُحِبُ‏ ‏ (اعراف: 31) (نساء: 6) ‏_يُسْرِفُوا (فرقان:67) بَذر: پاشيدن تخم به اسراف كار مبذّر مي گويند زیرا مال را مي پاشد و متفرّق مي كند. راغب می گويد: تبذير به معنى تفريق است و اصل آن بذر پاشيدن است بعدا به طور به کسی که مال خويش را ضايع مي كند مبذّر گفتند «إِنَ‏ الْمُبَذِّرِينَ‏ كانُوا إِخْوانَ الشَّياطِينِ» اسراء: 27 ابن مسکویه در بين «سرف» و «تبذير» می گوید: سرف عبارت است از جهل به اندازۀ حقوق مثلا كسى كه حقش هزار تومان به وى دو هزار تومان بدهند ولى تبذير عبارت است از جهل به مواقع و مواضع حقوق مثلا مالى را كه مستحقش زيد است بواسطه نادانى و جهل به عمرو دهند. https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
فرق (به فتح ضاد) و (به ضم ضاد) ابوالبقاء در کتاب کلیات و نیز زمخشری در کشاف گفته اند: ضَرّ (به فتح): به معنای مطلق ضرر است. (بر هر ضرری اطلاق می شود) اما ضُرّ (به ضم): فقط بر ضررهای جسم و نفس، مثل لاغری و مریضی و بدحالی؛ اطلاق می شود. در قرآن: ضَرّ به فتح پيوسته در مقابل نفع آمده است، مثل «لا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَ لا نَفْعاً» (مائده: 76) و «يَدْعُوا لَمَنْ ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِنْ نَفْعِهِ» (حج: 13) اما ضرّ به ضم هيچ وقت در مقابل نفع به کار نرفته است. گاهی به معنای بدحالی و مریضی «يا أَيُّهَا الْعَزِيزُ مَسَّنا وَ أَهْلَنَا الضُّرُّ ...» (يوسف: 88) و «وَ أَيُّوبَ إِذْ نادى‏ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ. فَاسْتَجَبْنا لَهُ فَكَشَفْنا ما بِهِ مِنْ ضُرٍّ» (انبيا: 83 و 84) و گاهی در مقابل رحمت: «وَ إِذا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُمْ مُنِيبِينَ إِلَيْهِ ثُمَّ إِذا أَذاقَهُمْ مِنْهُ رَحْمَةً إِذا فَرِيقٌ مِنْهُمْ بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ» (روم: 33) و گاهی در مقابل خير به کار رفته است مثل: «وَ إِنْ يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلا كاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَ إِنْ يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ» (انعام: 17) https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
#حرز #کتابشناسی #شمشیر_بند #الکلم_الطیب_و_الغیث_الصیب #سید_علی_خان_کبیر (#سید_علی_مدنی) اثر سید علی خان کبیر و از منابع تالیف مفاتیح الجنان در زمانی که کتاب به سختی پیدا می شد و گوشی هوشمند و بلکه گوشی موبایل ساده (گوشی های گوشت کوبی😄)، و طبیعتا اینترنت و پی دی اف هم نبود، در یک فرصت مناسب این کتاب را رو نویسی کردم. دیروز که آن را مرور می کردم گفتم بد نیست بخشی از آن را برای شما به اشتراک بگذارم. سید به نقل از برخی شاهدان گزارش عجیبی را درباره یک حرز نقل کرده و می گوید این ماجرا در زمان ما شهرت فراوان دارد. او سپس متن آن را نیز می نویسد. خلاصه گزارش سید: از چیزهایی که در زمان ما مشهور شده است، این داستان است در سال 1708 هجری قمری، شاه سلیمان صفوی فرمان زدن گردن جمشید خان _یکی از امیران لشکر صفوی_ را صادر کرد. پس در ملأ عام، هر چند با شمشیر بر گردنش زدند، شمشیر در او اثر نکرد. تا اینکه خودش گفت: بر بازویش حرزی بسته است. پس چون حرز را از بازویش باز کردند، شمشیر در او اثر کرد و گردنش را قطع نمود. این داستان را یکی از شاهدان ماجرا نیز برایم تعریف نمود. و آن حرز بر طبق آنچه از مقربان دربان سلطان به من رسیده این است افوض امری.... https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
امروز سرم شلوغه التماس دعا دارم.
علٺ اخٺلاف درٺاریخ شهادٺ حضرٺ زهرا "سلام اللّه علیها" 🚩 چرا دو فاطمیّه می‌گیریم؟ در نقل تاریخ شهادت سلام‌الله‌علیها در اسناد روایی کهن شیعه به خط کوفی صدر اسلام که بدون نقطه است، عبارتی آمده به این مضمون «عاشت بعد أبيها خمسة و سبعین (تسعين) يوما» که در این عبارت بین «خمسة و سبعین» [۱] (هفتاد‌وپنج روز) و «خمسة و تسعین» [۲] (نودوپنج روز) قابل تشخیص نیست و به همین خاطر محدّثین شیعه هر دو برداشت را نقل کرده‌اند؛ لذا این ماهیت تاریخ است که باعث اختلاف در نقل قول و برگزاری دو فاطمیّه توسط شیعیان شده است. 📚 منابع: [۱] کافی (شیخ‌کلینی)، ج۱، ص۴۵۸ [۲] کفایة الأثر (خزّازقمی)، ص۶۵ «الهی بحقّ فاطمة عجّل لولیّک الفرج»
ملخص مسائل الإنصاف.pdf
191.5K
ابن انباری تلخیص کتاب «الإنصاف فی مسائل الخلاف» به صورت شعر در 7 صفحه https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
آیت‌الله سید محمد مهدی موسوی خلخالی از شاگردان آیت‌الله خوئی از نکات جالب این کتاب: بررسي مراحل ده گانه ولايت فقيه در عصر غيبت امام زمان عجل الله تعالي فرجه الشريف https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB
(صلوات الله علیه و آله) آیاتی که دربارۀ مالکیت سخن گفته اند سه دسته اند: الف) آيات بیانگر مطلق و در اين آيات غالبا كلماتى نظير «ملك» و «ملكوت» به كار رفته و از حروف اضافه‏اى مانند «ل» استفاده شده است؛ از قبيل‏ «لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما فِيهِنَّ ...؛ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ ...». یعنی: فرمانروايى، سلطنت و اقتدار كامل و مطلق نسبت به اشياء یعنی: قلمرو بيكران سلطنت و اقتدار نامحدود خداوند حرف در آیات فوق برای انحصار یا اختصاص است. نتیجه: مالكيت اصلى و ذاتى تمام عالم در انحصار اوست. ب) آيات بیانگر ‏ در اين آيات از كلماتى نظير «مال»، «اموال» و «مالك» استفاده شده است و غالبا با اضافه شدن آنها به اسامى و ضماير عام و خاص، مالكيت اشيا در حدود تصرف انسان به او نسبت داده شده و انسان نسبت به آن اشيا و اموال، مالك شناخته شده است. از جمله اين آيات مى‏توان اين موارد را ذكر كرد: «أَ وَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينا أَنْعاماً فَهُمْ لَها مالِكُونَ»؛ «... فَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ، لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ»؛ «وَ الَّذِينَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ»؛ «وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ...»*؛ «وَ لا تُؤْتُوا السُّفَهاءَ أَمْوالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِياماً ...» این آیات، انسان را مالك برخی از اموال تحت تصرف خود شناخته است، ولی با صدور فرمان ها و دورباش ها (اوامر و نواهی) قبل و بعد از این مالکیت، مالكيت انسان را ، و محدود به حدود آن اوامر و نواهى دانسته است. ج) آيات بیانگر و ‏ آیاتی که به صراحت جانشینی انسان از خدا را بیان کرده و به او مقام را عرضه می کند و و اختیارات خاصی را به اعطا می کند. این مالکیت از آن و (صلی الله علی محمد و آله) است. از این آیات است: «آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ أَنْفِقُوا مِمَّا جَعَلَكُمْ مُسْتَخْلَفِينَ فِيهِ ...» بدیهی است که این خلافت به خاطر غیبت خداوند یا عجز او نیست بلکه به خاطر عظمت و كرامت و جایگاه رفیع خلیفه و نائب است. پس خداوند پس از آنكه خلیفۀ خویش را بر جميع مخلوقات برترى داد او را به عنوان خليفه خود در زمين برگزيد و امانتدار خويش قرار داد و به همين اعتبار، او را نسبت به تصرف كردن در اشيا و اموال مخلوق خود، صاحب اختیار و مُجاز قرار داد. پس پیامبر و امام، حق همه گونه سلطه و تصرف را دارند. ( ) برگرفته از کتاب ، محقق داماد https://eitaa.com/DUROUS_ALSHABAB