eitaa logo
شاگردان امام‌صادق علیه‌السلام
434 دنبال‌کننده
885 عکس
173 ویدیو
155 فایل
دانش آموختگان‎ مکـتب امام صــادق(علیه السلام)
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه... 🔹 اگر به این حقیقت توجه کنی درمیابی که خانواده و دوستان تو و مومنینی که با آن‌ها داری هم می‌توانند تو باشند. به همین دلیل انسان ابتدا در نظام خانوادگی، پدر و مادر خویش را از خود می‌یابد و در مراحل بالاتر زن و فرزند خویش را نیز از خود می‌داند و کمال و نقص آن‌ها را کمال و نقص خود می‌یابد. 🔹 این در و نیز امتداد پیدا می‌کند تا جایی که انسان برادران و خواهران دینی و شاگردان خویش را امتداد وجود خود می‌یابد. 🔹 وقتی انسان گناه مرتکب شود از او جدا خواهد شد و وقتی بازگردد یک مرتبه نزول کرده است و این یعنی تمام اعمال انسان یک مرتبه پایین آمده است. 🔹 این با هم تطابق دارد مثلا وقتی یک دانه قند بخورید یک ساعت بعد تمام سلول‌های خونی شما حاوی قند شده است. حیاتش از حیات بدنی است و اگر اعتقاد داریم که «وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ» و آنجا حیات محض است، پس باید قبول کنیم که این ارتباط در آنجا نیز شدیدتر است. 🔹 نظام، نظام و است و یک کهکشان بر ذره‌ای و یک ذره بر کهکشانی اثر می‌گذارد. تا آنجا که می‌توان گفت اعمال بر گذشتگان و آیندگان هم اثر دارد. لذا برای پاداش و عقاب باید تمام تاثیر و تاثرها تمام شده باشند و لذا عقلا جزادهی بر تاثیر و تاثرها در قیامت محقق می‌شود. ◇【 @emam_sadegh_boj 】◇
📜 مبانی ۲ 🔹 در نگاه الهی، حرکت انسان به سوی سعادت، یک و است. آن سعادتی که انسان در مسیر الهی دنبال می‌کند، حقیقتی است که در توسعه یافتن محقق می‌شود. به این معنا که هرچه انسان از منیت‌ها و تنگناهای وجود خود دست برداشت و دیگران را نیز از خود دانست، این فرد رشد یافته و و ارتقای وجودی پیداکرده است. 🔹 بنابراین باید گفت که اساسا با و محقق می‌شود؛ و تنها در صورتی که برای انسان اتمام حجت شد که هیچ فرد دیگری با او به سوی خدا نمی‌آيد، می‌تواند آن‌هم از روی اضطرار و ناچاری حرکت فردی داشته باشد؛ بنابر این در ، آنچه اصل است، و است. 🔹 در بستر محقق می‌شود و از این جهت، سیر انسان یک حیثیت جمعی و بعد اجتماعی پیدا می‌کند. لذا یکی از ویژگی‌های تشکیلات اسلامی، و تربیت نفوسی است که در محقق می‌شود. 🔹 براساس آنچه در بحث بیان شد، حاکم در یک تشکیلات و تبعیت از رهنمودهای یا دستوراتی که در تشکیلات داده می‌شود، روابط حقیقی را میان افراد یک تشکیلات برقرار می‌کند، فرد تبعیت کننده نسبت به فرد تبعیت شونده، نسبت ماموم به امام را پیدا می‌کنند و هرچه این تبعیت بیشتر شود، اتحاد و یگانگی بیشتر می‌شود. ◇【 @emam_sadegh_boj 】◇
📜 🔹 توسعه من یکی از ظرفیت‌های وجودی انسان است که خداوند به او عطا نموده است و انسان‌ها کمتر به آن توجه داشته‌اند و گاه تا آخر عمر از آن غافل‌اند و اگر این ظرفیت به فعلیت برسد، انسانی را که عنوان ابدی پیداکرده است متجلی می‌کند. 🔹 آنچه اهمیت دارد این است که از بدو انعقاد نطفه، تا آنجا که به عالی‌ترین مراتب انسانی برسیم، امکان نیز وجود دارد. 🔹 همه انسان‌ها می‌خواهند همه کمالات را دارا باشند و اگر در اعماق وجود خود جست‌وجو کنند، خواهند دانست که به هیچ حدی از قانع نیستند؛ اما کسب کمالاتِ بالاتر تنها با همین توسعه من وجودی ممکن خواهد بود. 🔹 برای فهم و ادراک بهتر این ظرفیت توسعه من در انسان و امتداد آن، باید به مراحل رشد و سیر انسان از ابتدایی‌ترین نقاط شروع کرد. 🔹 انسان، قدم به قدم با خروج از منِ مُضیّق و محدود خود، به سمت منِ مُوسّع و توسعه‌یافته خود فراخوانده می‌شود. از «من» به «ما» و از فرد به اجتماع حرکت می‌کند تا آنجا که ندای «علیکم انفسکم» را دریابد. تمام این مراحل را از مراتب گوناگون سلولی و حیوانی و انسانی طی خواهد کرد و این حرکات، همگی هستند و این حرکت حبی نیز بر اساس همان است. ادامه دارد..
ادامه.. 🔹 وجودی انسان راه‌هایی دارد که یکی از این راه‌ها «» است. از طریق سنت‌گذاری‌ها و ارتباط با دیگران، انسان توسعه خواهد یافت. در همین و درهم‌تنیدگی انسان‌هاست که رشد محقق‌شده و «من مضیّق» توسعه می‌یابد تا آنجا که انسانی تجلی خواهد یافت که عنوانی ابدی پیدا کرده است. 🔹 پس در قامت انسانی، در و در برقراری عرضی با مومنین محقق می‌شود که در راستای این روابط و در پرتوی آن، هم‌افزایی و و اجتماعی محقق می‌گردد. ◇【 @emam_sadegh_boj 】◇
📜 🔹 رشد و توسعه «» مرحله‌ به‌ مرحله رقم می‌خورد. با توجه به اینکه میان آنچه در قانون‌گذاری شده است با آنچه در عالم هستی وجود دارد تطابق وجود دارد، لذا آنچه در در برابر ماست اگر مورد تعمق و بررسی واقع شود با نظام تشریع منطبق خواهد بود. پس چیزی مانند این رشد و توسعه در انسان را در سایر هستی نیز شاهد هستیم. 🔹 به‌عنوان‌ مثال از ترکیب اتم‌ها، مولکولی ایجاد می‌شود که خواص جدیدی غیر از خواص اجزای اولیه خواهد داشت. از ترکیب چند عنصر مواد معدنی و عالی بسیاری ایجاد می‌شوند که هرکدام خاصیت خاص خود را خواهند داشت. از اجتماع سلول‌هایی که در مرحله سلولی هرکدام بقا و حیات خود را داشتند یک واحد به نام بدن ایجاد می‌شود؛ و بعد هم با تکامل بدن، روح در او دمیده می‌شود. این تکامل بر اساس همان است؛ و از مرحله نباتی، سلولی، گیاهی و حیوانی به انسانی می‌رسد تا اینکه انسان متولد می‌شود. 🔹 این مسیر پس از تولد هم ادامه دارد. کودک از بدو تولدش «من» خود را با پدر و مادرش تعریف می‌کند و لذا پدر و مادرش را «خودش» می‌بیند. کودک رفته‌رفته بزرگ می‌شود و ازدواج می‌کند و وقتی برای همسرش از دارایی خود خرج می‌کند احساس غیریت نمی‌کند چون خودش را با او یکی می‌داند ولی ممکن بود تا پیش‌از این با خرج کردن برای دیگران احساس کند که متضرر شده است. کم‌کم صاحب اولاد می‌شود و آن‌ها را هم از خود می‌بیند و بازهم من او توسعه می‌یابد تا جایی که تمام خاندان و خانواده‌اش را در برمی‌گیرد. ادامه دارد..
ادامه.. 🔹 بر‌اساس همین ، انسان همواره تلاش می‌کند تا بر دیگران تسلط یابد و با تسلط بر دیگران «من خود» را توسعه می‌دهد؛ این توسعه با توجه به نیازهای مادی است اعتباری بوده و وحدت حقیقی را به دنبال ندارد مگر آنکه انسان متوجه نظام روحانی و الهی شود که در این صورت تزاحمی میان خواسته‌های افراد با یکدیگر دیده نمی‌شود. کمالات و در مرتبه روحانی انسان در تزاحم با دیگران نیست بلکه هرچه در این مرتبه به این ارزش‌ها توجه شود حقیقت انسانی مشترک میان همه افراد تقویت‌شده است. 🔹 مسیر تشریعی و هم این‌گونه است لذا دین نیامده است تا «من» را از بین ببرد بلکه آمده است تا بگوید «من» نباید در برابر «جمع» قرار گیرد. آمده است تا بگوید این توسعه من تو باید در مسیر درستی قرار گیرد. لذا احکام اجتماعی دین برای عبور از من خودخواه مذموم به من شامل ممدوح است. اگر مسیر طبیعی به این مسیر تشریعی منجر نشود موجب تزاحم خواهد شد. اگر پای منافع و نیازهای حیوانی و خواسته‌های تن به میان بیاید موجب غیریت و تنافر و تعارض می‌شود لذا این مسیر توسعه من بدون هدایت الهی دچار اختلال می‌شود. 🔹 در ، انسان من خویش را توسعه می‌دهد، در این مسیر توسعه من، اگر فرد بخواهد خواسته‌های نفسانی خویش را توسعه دهد و بر دیگران سیطره پیدا کند، این مسیر توسعه من موردنظر و مطلوب نیست. انسان باید از خواسته‌های دانی و مرتبه نفسانی خویش بگذرد تا به آن‌ «من توسعه‌یافته» و من شامل برسد. ، وقتی محقق می‌شود که من عالی انسان و بعد الهی او حاکم شود. ◇【 @emam_sadegh_boj 】◇
📜 🔹 رشد و توسعه «» مرحله‌ به‌ مرحله رقم می‌خورد. با توجه به اینکه میان آنچه در قانون‌گذاری شده است با آنچه در عالم هستی وجود دارد تطابق وجود دارد، لذا آنچه در در برابر ماست اگر مورد تعمق و بررسی واقع شود با نظام تشریع منطبق خواهد بود. پس چیزی مانند این رشد و توسعه در انسان را در سایر هستی نیز شاهد هستیم. 🔹 به‌عنوان‌ مثال از ترکیب اتم‌ها، مولکولی ایجاد می‌شود که خواص جدیدی غیر از خواص اجزای اولیه خواهد داشت. از ترکیب چند عنصر مواد معدنی و عالی بسیاری ایجاد می‌شوند که هرکدام خاصیت خاص خود را خواهند داشت. از اجتماع سلول‌هایی که در مرحله سلولی هرکدام بقا و حیات خود را داشتند یک واحد به نام بدن ایجاد می‌شود؛ و بعد هم با تکامل بدن، روح در او دمیده می‌شود. این تکامل بر اساس همان است؛ و از مرحله نباتی، سلولی، گیاهی و حیوانی به انسانی می‌رسد تا اینکه انسان متولد می‌شود. 🔹 این مسیر پس از تولد هم ادامه دارد. کودک از بدو تولدش «من» خود را با پدر و مادرش تعریف می‌کند و لذا پدر و مادرش را «خودش» می‌بیند. کودک رفته‌رفته بزرگ می‌شود و ازدواج می‌کند و وقتی برای همسرش از دارایی خود خرج می‌کند احساس غیریت نمی‌کند چون خودش را با او یکی می‌داند ولی ممکن بود تا پیش‌از این با خرج کردن برای دیگران احساس کند که متضرر شده است. کم‌کم صاحب اولاد می‌شود و آن‌ها را هم از خود می‌بیند و بازهم من او توسعه می‌یابد تا جایی که تمام خاندان و خانواده‌اش را در برمی‌گیرد. ادامه دارد..
ادامه.. 🔹 بر‌اساس همین ، انسان همواره تلاش می‌کند تا بر دیگران تسلط یابد و با تسلط بر دیگران «من خود» را توسعه می‌دهد؛ این توسعه با توجه به نیازهای مادی است اعتباری بوده و وحدت حقیقی را به دنبال ندارد مگر آنکه انسان متوجه نظام روحانی و الهی شود که در این صورت تزاحمی میان خواسته‌های افراد با یکدیگر دیده نمی‌شود. کمالات و در مرتبه روحانی انسان در تزاحم با دیگران نیست بلکه هرچه در این مرتبه به این ارزش‌ها توجه شود حقیقت انسانی مشترک میان همه افراد تقویت‌شده است. 🔹 مسیر تشریعی و هم این‌گونه است لذا دین نیامده است تا «من» را از بین ببرد بلکه آمده است تا بگوید «من» نباید در برابر «جمع» قرار گیرد. آمده است تا بگوید این توسعه من تو باید در مسیر درستی قرار گیرد. لذا احکام اجتماعی دین برای عبور از من خودخواه مذموم به من شامل ممدوح است. اگر مسیر طبیعی به این مسیر تشریعی منجر نشود موجب تزاحم خواهد شد. اگر پای منافع و نیازهای حیوانی و خواسته‌های تن به میان بیاید موجب غیریت و تنافر و تعارض می‌شود لذا این مسیر توسعه من بدون هدایت الهی دچار اختلال می‌شود. 🔹 در ، انسان من خویش را توسعه می‌دهد، در این مسیر توسعه من، اگر فرد بخواهد خواسته‌های نفسانی خویش را توسعه دهد و بر دیگران سیطره پیدا کند، این مسیر توسعه من موردنظر و مطلوب نیست. انسان باید از خواسته‌های دانی و مرتبه نفسانی خویش بگذرد تا به آن‌ «من توسعه‌یافته» و من شامل برسد. ، وقتی محقق می‌شود که من عالی انسان و بعد الهی او حاکم شود. ◇【 @emam_sadegh_boj 】◇
📜 🔹 و به این معنا نیست که شخص به دیگران کمک می‌کند و وقت و مال خویش را برای رشد دیگران مصرف می‌کند و خود او بهره کمتری می‌برد و سرعت سیر و او کند تر می‌شود! بلکه با ایثاری که می‌کند دیگران را در مسیر خود شریک می‌کند، وجود خود و خود را می‌دهد؛ و بروز و ظهور این کار او در وجود دیگران، برای خود او «» ایجاد می‌کند. 🔹 دستورات دینی در انواع و اقسام و ، من انسان را توسعه می‌دهند تا دیگران را هم شامل شود و دیگران را از خود ببیند و حرکت دیگران را حرکت خود بیابد. لذا می‌توان گفت خروج از منیّت و خودخواهی مذموم که دغدغه اساسی سلوکی انسان و مسئله جدی در و و مانع اساسی حرکت انسان به سمت خدا است، با این محقق می‌گردد. 🔹 دستورات دین با دعوت به به دنبال شکستن این حقارت‌ها و منیّت‌های انسان و توسعه دادن من انسانی است. دستورات دین می‌خواهد نگاه انسان را از فردگرایی خارج کند تا انسان من خود را در نسبت با دیگران و بلکه توسعه‌یافته و شامل دیگران و در فهم این حرکت کاروانی و جمعی تعریف کند. 🔹 با این مبنا وقتی حرکت، و است، آثار و برکات آن قابل‌مقایسه با حرکت فردی نیست! وقتی خواسته‌ شده است که کسی که توان بیشتری دارد، آرام تر حرکت کند به این معنا نیست که توان او به هدر رود! بلکه به این معنا است که توانی که می‌خواست صرف حرکت فردی کند و سریع‌تر حرکت کند را صرف کند. به دیگران کمک کند که آن‌ها هم حرکت کنند. ادامه دارد..