eitaa logo
امام حسین ع
18.4هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
Fadaeian_Veda_shahid_nilforoshan_14030725_14.mp3
7.07M
پدرش ابوتراب و مادرش ام بنین متن 👇 https://eitaa.com/emame3vom/103989
. 📋خبر چه سنگینه خبر پر از درده به یاد کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ خبر چه سنگینه، خبر پر از درده غم رفیقامون، بیچاره‌مون کرده زمینی بودند و، به آسمون رفتن دوباره جاموندیم، رفیقامون رفتن تا کی باید بمونیم و بسوزیم از غصّه کی آخه میرسه به ما مسیر این قصّه تا کی با دستامون روی گلا بریزیم خاک خدایا پاره پاره شد دلم دیگه بسّه رفیق عینِ برادر شد، رفاقت تا سر جونه غم داغ رفیقو پس، برادر مرده میدونه "رفیق نیمه راه من، خداحافظ" چه روز و شب‌هایی، کنار هم بودیم تو بی‌قراری‌ها، قرار هم بودیم چه خاطراتی بود، تو روضه‌ها باتو نمیره از یادم، حسین حسیناتو امید زندگیمونو تو ناامید کردی با این خبر موهای مادرو سفید کردی آخرشم شهادتو گرفتی از ارباب بس که تو روضه التماسِ هر شهید کردی نه این رسم رفاقت نیست، رفیق نیمه راه من هزار ننگ و هزار نفرین، به این بخت سیاه من "رفیق نیمه راه من، خداحافظ" خبر پر از داغه، خبر پر از سوزه خبر میگه بازم، یه لاله میسوزه با داغ اون آتیش، که توش یه مادر سوخت حالا تَنِ چندتا، جَوونِ پرپر سوخت شبیه بچه‌های شاه بی‌کفن سوختن با شعله‌هایی که به خیمه‌ها زدن سوختن شنیده‌ها رو دیدن اینا که توی روضه به یاد آتیشِ دل امام حسن سوختن مصیبت رو ندیدم من، شنیدم من ولی سوختم دوباره تازه شد روضه، که زهرا گفت علی سوختم "رفیق نیمه راه من، خداحافظ" *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
یحیی سنوار.mp3
1.26M
«یحیی» شد داغی نو، بر ما آوار یحیی السّنوار... یحیی السّنوار... مردی وصفش: طوفان... طوفان... نامش:گمنام، کارش پیکار مردی چون رعد، حرفش کوتاه مردی چون کوه، عزمش بسیار مردی چونان: لشکر لشکر هم بی‌مانند، هم بی‌تکرار از خشم او، از چَشم او دست صهیون افتاد از کار در قربانگاه، چون اسماعیل خلوت کرده ست، با یار انگار باید خون شد در راه قدس باید رد شد از این دیوار ای دل ما را، همچون یحیی بی‌سر با دوست تنها بگذار میلاد عرفان‌پور✍ .
. آمریکای واقعی و بدون روتوش را میشود از سخنان ترامپ شناخت. آنها قدرت ابران را پذیرفته اند. مصاحبه پاتریک بت‌دیوید مجری ایرانی‌تبار آمریکایی سلطنت طلب با دونالد ترامپ ترامپ: من به دنبال «تغییر رژیم» در ایران و احیای پادشاهی نیستم، فقط می‌خواهم که ایران سلاح هسته ای نداشته باشد مجری: در پایان دوره دوم شما تکلیف ایران چه خواهد شد؟ ترامپ: من فقط می‌خواهم آنها سلاح اتمی نداشته باشند مجری: آیا شما با ادامه حکومت کنونی ایران موافقید یا دوست‌ دارید به دهه ۷۰ میلادی برگردیم که شاه، ایران را اداره می‌کرد؟ ترامپ: ما نمی‌توانیم خودمان را وارد این مسائل کنیم ، ما خودمان را هم نمی توانیم اداره کنیم! .
مداحی آنلاین - هر چه شکنجه ام کنید - مطیعی.mp3
6.09M
🎙 هر چه شکنجه‌ام کنید، عضو به عضو و مو به مو خونم اگر روان شود، کوچه به کوچه جو به جو هر چه زنید بر سرم، سنگ جفا و تیغ کین دست نمی‌کشم ز حق، پشت نمی‌کنم به دین سنگ زنید بر سرم، تیغ نهید بر تنم زنده به اوست جان من، حرمت دوست نشکنم ذکر علی‌ست آه من، راه علی‌ست راه من سید علی‌ست ماه من، کوری چشم اهرمن مثل بلال اگر عدو، سنگ به سینه‌ام نهد نشنود از لبم به‌جز، زمزمه أحد أحد دور و برم چه باک اگر، هلهله بود و همهمه پیکر چاک چاک من، نذر حسین فاطمه بر سر خاک من مخوان، روضه غربت حسین گشته هزارها چو من، لشگر غیرت حسین ذکر علی‌ست آه من، راه علی‌ست راه من سید علی‌ست ماه من، کوری چشم اهرمن زیر هجوم سنگ‌ها، گر شکند عقیق من دست نمی‌کشم من از، یاری غزه و یمن در شب فتنه خون من، می‌شکند سکوت را غیرت ما به هم زند، خانه عنکبوت را ذکر علی‌ست آه من، راه علی‌ست راه من سید علی‌ست ماه من، کوری چشم اهرمن شاعر: دکتر محمدمهدی سیار✍
شهادت رهبر حماس و طراح تاریخ کند واقعیت را اِقرار در حزبِ حماس شد حماسه تکرار هر کودکِ غزّه بعد از او خواهد بود یحیی سنوار  ثمَّ یحیی سنوار 📃۱۴۰۳/۷/۲۷ ✍ ............... 🔴حسین حامیدی خبرنگار تونس که شادی سعودی ها را پس اعلام خبر سینوار دید ، نوشت : نصراللهِ شیعه که شهید شد ،عده ای از سعودی‌ها خوشحالی کردند، سنوار سنی هم که شهید شده، همان سعودی ها باز هم خوشحالی می کنند. به ما بگویید دین پدرتان چیست؟ نکند از یهودیان خیبر باشید و ما نمی دانیم ؟ ..................... غمگین نشوید هیچ با این اخبار خوشحال مبادا بشود استکبار خون شهدا همیشه جریان‌ساز است برخیزد از آن هزار ✍ .
مداحی آنلاین - از حال دل تمام عشاق او با خبر است - امیر کرمانشاهی.mp3
5.54M
🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ از حال دل تمام عشاق او با خبر است او از آنچه فکر میکنید به شما نزدیک تر است یک عمر جهان از این غم میسوخت دنیا چشم به راهش میدوخت ای کاش شب غمش سر گردد ای کاش عزیز ما برگردد از دوری او تمامی عمر باید که خون از جگر بریزد ان حال بینی و بینه الموت دیگر چه خاکی به سر بریزد ای خورشید پشت ابر ای گنجینه نهان ای پرده نشین بیا مولا صاحب الزمان بر روی کتیبه ها در هر جای آسمان نامت را نوشته اند مولا صاحب الزمان دنیای بدون او تاریک تر از تاریک تر است او از آنچه فکر میکنید به شما نزدیک تر است صد حیف که عمر کوتاهم رفت بی تو ز سینه ام آهم رفت یک روز که تو می آیی از راه با تو به کربلا خواهم رفت بحر العلوم و شیخ احمد کافی شیخ مفید و سید بن الطاووس در محضر خورشید وجودت هستند همه شبیه فانو بر روی کتیبه ها در هر جای آسمان نامت را نوشته اند مولا صاحب الزمان
. من نوشتم دوستت دارم کران تا بیکران پس سراغم را بگیر از نامه ی نامه بران هر کسی در دار دنیا دل به یاری بسته است من دلم با تو خوش است و دیگران با دیگران من اگر فردا نباشم ، امشبم خرج تو شد این همه من آمدم یک شب تو هم بد بگذران قصه ی بی کربلایی ، غصه ی شیرین ماست ما اگر که زهر هم خوردیم بوده شوکران شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی ای فدای آن لب خشکت تمام نوکران اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی بعد قتلت رفته بالا ناله های چاکران فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتِلُونی کاش تو تنها نبودی در میان کافران وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی رد شدند از روی تو با اسب ها ، غوغاگران لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی میشنید این خطبه را در خیمه گوش خواهران کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی می‌رود حالا رباب از حال بین مادران تا پدر از پا بیفتد طفل شیری را زدند داغ روی داغ میدیدند آن غم پروران اصغر و زهرا کتک خوردند چون جای امام این اصول عشق باشد بین این همسنگران «میخ» کار نیزه کرد و«در»بجای خیمه سوخت فاطمه هم داشت گودالی که افتاده در آن خونی و خاکی شده در کوچه قرآنِ علی کوثر افتاده ست زیر دست و پای ابتران آه یا فضه خذینی ! بند بندم خرد شد اینقدر که رد شدند از روی در خیره سران ثلث سادات جهان را پشت در انداختند گوهر من را به خون کشتند این بی گوهران هر چه هم ماتم ببینم گریه مال کربلاست مضطری بودم چنین شد ، وای بر آن مضطران این علی را سالم از مسجد به خانه میبرم شیرخواره اش آنچنان شد ، شد علیِ اکبر آن من به ضربی گوشوارم در میان کوچه ریخت وای از دستان خولی ها و وای از زیوران ✍ .
Fatemie 45 Roz 1403 Hosein Taheri [Mohjat_Net] (1).mp3
4.31M
ای محور حدیث کسا ای ملجأ همه بی کسا تو عالم کیه خیرالنساء زهرا زهرا زهرا معرفی میکنه حق تعالی پیمبرو با زهرا عالمو با زهرا محشرو با زهرا معرفی میکنه حیدرو با زهرا هم فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها عرش قیام میکنه دست به سینه جبرئیل داره سلام میکنه به احترام پنج تن خدا داره نعمتو بر همه تمام میکنه آرامش نمیرسه تو دلا الا فی محبت هولا یا زهرا یا زهرا یا زهرا فاطمیه 45 روز 1403 .
Fatemie 45 Roz 1403 Hosein Taheri [Mohjat_Net] (2).mp3
641.6K
این عرش و فرش باشد یکسر برای زهرا قرآن برای زهرا کوثر برای زهرا بیچاره بچه های آن خانه که نباشند مرد و زنش کنیز و نوکر برای زهرا دارد چقدر دیدن کوری چشم دشمن سنگ تمام خالق محشر برای زهرا ما آمدیم دنیا دور سرش بگردیم ما را بزرگ کرده مادر برای زهرا از فاطمیه ها ما شرمنده ایم خیلی ای وای جان ندادیم آخر برای زهرا دین را خلیفه ی دین میبرد دست بسته چشم یهودی شهر شد تر برای زهرا جای رسول خالی آتش غلاف سیلی اجری نبود بهتر از این برای زهرا مولانا علی امنا زهرا فاطمیه 45 روز 1403 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. بیا يَابْنَ الْحَسَن .... بیا يَابْنَ الْحَسَن نوری بده جان را بیا برچین بساط ظلم و طغیان را بیا يابن الحسن با تیغ عدل خود بِکَن از بُن درخت اهل عصیان را بیا يَابْنَ الْحَسَن ای منجی عالَم بیا پایان بده در دهر بُحران را بیا يَابْنَ الْحَسَن ویران ببین دل را به آبادی رسان این شهر ویران را بیا يَابْنَ الْحَسَن بنگر تو صهیون را که آتش می زند هر لحظه بستان را بیا يَابْنَ الْحَسَن ظلم یهودا بین بیا خونین ببین قلب مسلمان را بیا يَابْنَ الْحَسَن با دست ایمانت رهایی ده ز دشمن اهل ایمان را بیا يَابْنَ الْحَسَن ای حجّت یزدان تفقّد کن دَمی جمع پریشان را بیا يَابْنَ الْحَسَن ای ساحل ایمن رها کن کشتی در قلب توفان را بیا يَابْنَ الْحَسَن ای منتقم اکنون به خون آغشته بین جسم شهیدان را بیا يَابْنَ الْحَسَن بنگر درین وادی به خون لاله ها رنگین گلستان را بیا يَابْنَ الْحَسَن سوزد لب جدّت رسان آبی تو آن لبهای عطشان را بیا يَابْنَ الْحَسَن در مقتل گلگون ببین از خواهری چشمان گریان را بیا يَابْنَ الْحَسَن تکرار شد ماتم ببین بر نیزه ها بردند قرآن را بیا يَابْنَ الْحَسَن بنگر که «یاسر» هم کند محکم در اینجا عهد و پیمان را ** حاج محمود تاری «یاسر» ✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. نکات راهبردی در برنامه‌ریزی: 🔻اولویت‌بندی شفاف: کارهای مهم‌تر رو در اولویت بذارید. تمرکز اولیه‌تون روی نوجوان‌ها باشه، چون آینده هیئت به اون‌ها بستگی داره. بعد از تثبیت این بخش، می‌تونید کم‌کم برنامه‌های دیگه رو اضافه کنید. 🔻تفویض مسئولیت‌ها: اینکه همه کارها رو خودتون انجام بدید، ممکنه سخت بشه. می‌تونید در ابتدا رهبری کنید، اما باید به مرور افراد معتمدی پیدا کنید و مسئولیت‌های اجرایی رو به اون‌ها بسپارید. 🔻جدول زمانی منظم: یک برنامه هفتگی و ماهانه درست کنید که زمان‌تون رو بین شغل، خانواده، مداحی و فعالیت‌های مسجد تقسیم کنه. مثلاً: 🔻صبح‌های زود: برای کارهای شخصی و آماده‌سازی. 🔻آخر هفته‌ها یا عصرها: برنامه‌های مسجد و زمان خانواده. 🔻ساعات کاری: تمرکز کامل روی کسب‌وکارتون. 🔻مشارکت دادن نوجوان‌ها: چون تمرکزتون روی نوجوان‌هاست، اون‌ها رو هم در نقش‌های کوچک مدیریتی در هیئت دخیل کنید. کارهایی مثل رسانه، تدارکات یا حتی مدیریت صفحات مجازی هیئت می‌تونه به اون‌ها سپرده بشه. اینطوری شما هم فشار کمتری حس می‌کنید. 💠آیا خودتون مدیر هیئت باشید یا فقط مداح❓ در ابتدای کار، ممکنه بهتر باشه که هم به عنوان مداح و هم مدیر فعالیت کنید، چون شما اون کسی هستید که بینش و برنامه دارید. اما وقتی هیئت پیشرفت کرد، بهتره فردی قابل اعتماد رو پیدا کنید و مدیریت اجرایی رو به اون بسپارید. اینطوری می‌تونید تمرکز بیشتری روی مداحی و سایر وظایف داشته باشید. از اونجایی که گفتید حدود یک سال از هیئت هفتگی دور بودید و بیشتر روی کسب‌وکارتون تمرکز داشتید، این روش بهتون کمک می‌کنه کم‌کم مداحی‌تون رو هم تقویت کنید و هیئت رو به خوبی مدیریت کنید. 🔴نکات عملیاتی ❇️۱- زمان‌بندی برای مداحی و آماده‌سازی محتوایی: اگر در حال حاضر به دلیل کسب‌وکار و مسائل دیگه کمتر روی مداحی تمرکز داشتید، پیشنهاد می‌کنم یک برنامه منظم برای تمرین و آماده‌سازی مداحی‌ها بذارید. 🌐 برنامه هفتگی مداحی: - مثلاً روزهای یکشنبه و سه‌شنبه رو به تمرین صوت و آماده‌سازی روضه اختصاص بدید. - روزهای پنج‌شنبه برای تمرین کلی و حفظ اشعار جدید. 🌐- انتخاب اشعار: برای شروع دوباره، بهتره اشعاری رو انتخاب کنید که به احساسات خودتون و مخاطبان نزدیک باشه. تمرکز روی اشعار نوحه‌ای که جوان‌ها هم باهاش ارتباط برقرار کنند می‌تونه تاثیرگذارتر باشه. ❇️ ۲. تفویض مسئولیت در هیئت: هرچند شما در ابتدا می‌خواهید مدیر باشید، اما بهتره به مرور زمان مسئولیت‌های اجرایی رو به افراد قابل اعتماد واگذار کنید. 🌐 - گروه اجرایی: یک تیم از بچه‌های فعال و مورد اعتماد تشکیل بدید. برای هر بخش مسئول مشخص کنید: 🌐 - امور تدارکات و پشتیبانی: فردی که مسئولیت تهیه وسایل، تنظیم صندلی‌ها و نظم‌دهی مراسم رو بر عهده بگیره. 🌐 - رسانه و تبلیغات: کسی که مسئولیت اطلاع‌رسانی و تهیه کلیپ‌های تصویری رو برای شبکه‌های اجتماعی و ارتباط با مخاطبین هیئت بر عهده داشته باشه. 🌐 - پشتیبانی معنوی: یکی از افراد معتمد رو برای رسیدگی به مسائل اخلاقی و معنوی بچه‌های نوجوان هیئت انتخاب کنید تا رابطه عمیق‌تری با اون‌ها ایجاد بشه. ❇️ ۳. مدیریت زمان بین شغل و هیئت: چون مدیریت همزمان هیئت و کسب‌وکارتون سخت هست، باید برای هر دو زمان مشخصی رو در نظر بگیرید که با هم تداخل نداشته باشه. رایگان ✍ .👇
👆 🌐- کسب‌وکار: روزهای کاری رو به کسب‌وکارتون اختصاص بدید و سعی کنید جلسات کاری و امور تجاری رو در ساعات روز مدیریت کنید. 🌐 - هیئت: زمان‌های غروب یا آخر هفته رو برای فعالیت‌های هیئت تعیین کنید تا تداخلی با کسب‌وکارتون نداشته باشه. ❇️ ۴. نوجوان‌ها و فعالیت‌های فرهنگی: نوجوان‌های مسجد نیاز به فضای خاص و جذابی برای فعالیت دارند. بهتره برنامه‌هایی برای ایجاد انگیزه و مشارکت اون‌ها در هیئت داشته باشید. 🌐- برنامه‌های آموزشی: مثلاً کلاس‌های قرائت قرآن، سخنرانی‌های کوتاه، یا حتی آموزش مداحی و شعرخوانی برای نوجوان‌ها ترتیب بدید. این کار باعث می‌شه حس تعلق بیشتری پیدا کنند و به تدریج رشد کنند. 🌐 مسئولیت پذیری: نوجوان‌ها رو در مسئولیت‌های کوچک دخیل کنید، مثلاً می‌تونن در کارهای تدارکات یا نظم‌دهی کمک کنند. این تجربه‌ها بهشون اعتماد به نفس می‌ده و احساس می‌کنن عضوی از تیم هستند. ❇️۵. ارتباط خانوادگی و زمانی برای خودتون: در کنار تمام مسئولیت‌ها، باید زمانی رو برای خانواده و استراحت خودتون هم در نظر بگیرید. 🌐- روزهای مشخص برای خانواده: مثلاً دو شب در هفته رو فقط به خانواده اختصاص بدید و هیچ فعالیت کاری یا هیئتی نداشته باشید. 🌐- استراحت و تفریح شخصی: زمانی رو برای استراحت و تفریح خودتون در نظر بگیرید. این کار بهتون کمک می‌کنه انرژی لازم رو برای مدیریت همه کارها داشته باشید. رایگان ✍ .
. چون مرد همیشه در دل میدان بود او مرد حماسه‌های بی‌پایان بود طوفان شده با شهادتش در دل‌ها اَلاَقصی شاهد است، او طوفان بود .
دیگه برگرد یابن الحسن.mp3
8.88M
دیگه برگرد یابن الحسن دیگه برگرد آقای من 🎙 ✳️ #️⃣ عج #️⃣ #️⃣ دیگه برگرد یابن الحسن دیگه برگرد آقای من کجا دنبال تو باید بگردم بگو آقا کجای این زمینی اگرچه نیستم لایق دیدار ولی دلخوش به اینم تو میبینی کجا دنبال تو باید بگردم کجایی مکه ای یا کربلایی کجایی مشهدی یا کاظمینی نمیدونم تو شاید سامرایی چشم انتظارم و دل بی قرارم و من توی دنیا غیر تو آقا ندارم و ابر بهارم و هر شب میبارم و معلوم نیست من بی شما طاقت بیارم و چشم انتظارم و دیگه برگرد همه عالم دارن میگن بیا برگرد تو رو حق علی موسی الرضا برگرد دیگه برگرد دیگه برگرد یابن الحسن دیگه برگرد آقای من کجا دنبال تو باید بگردم من هر جا اثر از تو بود رفتم توی مشایه دنبال تو بودم تو هر موکب سراغ از تو گرفتم مسیر کربلا میون موکبا گفتم میبینمت ولی بازم نشد آقا  
. مِیِ وصال، شرابِ سَبوی عاشق هاست شمیم کرببلا، عطر و بوی عاشق هاست قسم به غیرتِ سَنوار و مردمِ غزّه شهید قدس شدن آرزوی عاشق هاست مگو که شیعه و سُنّی، بگو محبّ علی حقیقتِ عَلَوی رنگ و روی عاشق هاست سپاه کرببلا راهیِ فلسطین است حسین حسین، شعارِ نِکوی عاشق هاست سر از تنِ نجسِ صَهیونیست می بُرّیم که این حماسه، همان خُلق و خوی عاشق هاست ✍️ مهر ماه ۱۴۰۳ ✍ .
مداحی_آنلاین_نماهنگ_دلگیر_رمضانی.mp3
5.97M
ازم سیری داری از دست من میری آره حق داری آقاجون که ازم روتو می‌گیری 🎙 🔊 ▶️ ازم سیری، داری از دست من میری آره حق داری اربابم، که ازم روتو می‌گیری ازم سیری، میدونم خیلی دلگیری آره کوتاهی از من بود، میدونم تو بی تقصیری " حسین ارباب بیا و نوکر و دریاب " گناه کردم، جوونیمو تباه کردم جلو چشماتون آقاجون، خودمو رو سیاه کردم گناه کردم، میدونم اشتباه کردم یه نگاهی بکن بلکه، خودمو سر به راه کردم " حسین ارباب بیا و نوکر و دریاب " .
. قلم کجا و قدم در حریم حرمت تو؟ کلام را نبُوَد جوهر قداست تو سخن به حسرت مدح تو از نفس افتاد که هیچ حرف نباشد حریف مدحت تو چه هیجده غزلی داشت دفتر عمرت! قد کدام قصیده رسد به رفعت تو؟ تو ناسروده‌ترین شعر خلقتی، بانو! که شاعر تو همانا خدای خلقت تو مگر به شأن تو جبریل آورد کوثر مگر به قدر تو قرآن کند تلاوت تو، مگر که خطبه‌ی حیدر شود به تفسیرت مگر که منطق احمد کند روایت تو، وگرنه وصف تو از ما و من نمی‌آید کجا مدیحه‌ی ما و کجا مدیحت تو؟ تراوش یم عصمت ز رشحه‌ی اسمت  طلوع نور حیا از نقاب عفّت تو سپهر، جلوه‌ای از کهکشان دوستی‌ات بهار، غنچه‌ای از گلشن محبّت تو نسیم، کودک نوپای کوچه‌ی لطفت بهشت، سفره‌ی گسترده‌ی ضیافت تو سزد که شیعه کند با وضو نگاه به آب که این زلال بُوَد مهریه به حضرت تو نبود درخور تو ظلمت شب دنیا که هست صبح قیامت، صباح دولت تو به یُمن عید، تفأّل زدم چو بر "حافظ" 《نوید داد که عام است فیض رحمت تو》 ندیده‌ایم و نبینیم مثل تو خاتون نیامده است و نیاید زنی به رتبت تو چهل حضور، چهل خلوت و چهل معراج چه چلچراغ شگفتی است در ولادت تو!!! محبّت تو و اولاد توست خیر عمل ولای عترت تو نازم و ولایت تو! مراست دوستی هر که دوست است تو را و بغض آن که ندارد به دل، ارادت تو شگفت نیست کند فضّه، خاک را زر و سیم 《که نیست در سر او جز هوای خدمت تو》 سلام خویش رساندی به نسل خود تا حشر هنوز عاطفه می‌خوانم از وصایت تو چه حسّ و حال عجیبی است زائران تو را! چه اشک و آه غریبی است در زیارت تو! ز خاطرم نرود قاب عکس خاطره‌اش بقیع و تنگ غروب و حدیث غربت تو طواف خاک تو بیت‌الحرام چون نکند؟ که بود زاده‌ی کعبه به طوف "تربت" تو ▫️دو مصراع در گیومه، وامی از است. .
. قهرمانان نمی میرند بنازم این همه ایثار و استقامت را شکوه قامت ازاده و قیامت را برای خاک وطن سینه را سپر کردی به شور و شوق گرفتی ره شهادت را میان آتش و خون عشق را نشان دادی پرنده وار شکستی حصار ذلت را به لحظه لحظه عمرت مجاهدت کردی به بام عشق زدی بیرق شرافت را شکست آینه جان تو به سنگ جفا هدیه کرد برای چمن طراوت را غریب بودی و با این همه هنرمندی ندید چشم جهان گلشن صلابت را طنین نام‌ تو در کنج خاک کافی بود که از عدو بستاند خیال راحت را به هر کجای جهان مادران به فرزندان سزاست نقل نمایند این رشادت را شهید راه خدا گشتی و ز خون دلت نشاند دست قضا مشعل هدایت را به قطره قطره خونت قسم که دشمن تو به عنقریب ببیند افول قدرت را شبیه کرب و بلا غزه مرز ایمان است جدا نموده صف لشگر ولایت را به خط زندگی ات غبطه می‌خورم که دید چشم تو اسرار بی نهایت را غروب صهیون بی اعتبار نزدیک است که وعده داده خدا در جهان عدالت را ✍ .
. ناسپاسی ست اگر مایه ی عارش باشیم بی تفاوت به غم ایل و تبارش باشیم اُف به دنیا که نشد آینه دارش باشیم ((با کدام آبرویی روز شمارش باشیم)) ((عصرها، منتظر صبح بهارش باشیم)) هر کسی رابطه با عالم بالا دارد دل و دین در گِرُوِ حضرت مولا دارد دوست از دوست فقط دوست تمنّا دارد ((کاروان سحـرش مال هـمـه،جـا دارد)) ((تا که جا هست،چرا گرد و غبارش باشیم؟)) درد اینجاست که از بس دل ما بی درد است یازده قرن گذشته ست و بیابان گرد است این همه غم چه به روز دل او آورده ست؟ ((سالها منتظر سیصد و اَندی مرد است)) ((آن قَدَر مَرد نبودیم که یارش باشیم)) سر و کارش که به ما مردم خودخواه افتاد یوسف از جهل خودی ها به تَهِ چاه افتاد پس به زندان نه به اکراه به دلخواه افتاد ((سال ها در پی کار دل ما راه افـتاد)) ((یادمان رفت ولی در پی کارش باشیم)) گیرم از لطف به ما نیز کمالاتی داد فرصتی در پی جبران خساراتی داد موقع گریه به ما حال مناجاتی داد ((گـیرم امروز بـه ما اذن ملاقاتی داد)) ((مرکبی نیست که راهی دیارش باشیم)) چه قَدَر گوش نواز است صدای قدمش! همه گویند که ((عشق است صفای قدمش)) می نویسیم پس از سجده به جای قدمش ((ما چرا؟ خوبترین ها به فدای قدمش)) ((حیف او نیست که ما میثم دارش باشیم؟)) سحری هم دَرِ این خانه به ما جا بدهید مژده ی وصلِ مرا با گُلِ زهرا بدهید گرچه امروز به ما وعده ی فردا بدهید ((اگـر آمـد خـبـر رفـتـن مـا را بـدهید)) ((به گمانم که بنا نیست کنارش باشیم)) تضمینی از غزل مهدوی استاد علی اکبر لطیفیان 🌹 ........................... . چشم بر هم زدم جوانی رفت از دلم شورِ بیکرانی رفت آن شبانگاه های پر تسبیح آن سحر های آسمانی رفت لحظه ای غافل از وصال شدم یار، همراهِ کاروانی رفت تا به خود آمدم زدم به سرم کِی خدا عشقِ جاودانی رفت جای ماندم زِ نینوای حسین کاش پرپر شوم برای حسین ✍ .
. 📋 آه از آن روز که دنیای من از پا افتاد (س) (ع) حاج ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آه از آن روز که دنیای من از پا افتاد رد پا روی پر حضرت حورا افتاد نفس حادثه‌ها را به شمارش انداخت اتفاقی که برای من و زهرا افتاد اتفاقی نبود خونه سوخت اتفاقی نبود در شکست اتفاقی نبود فاطمه رو زمین نشست اتفاقا دیدنش پشت در مثل گل کوبیدنش اتفاقا کشتنش چهل نفر رد شدن از رو تنش ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 بدون آب بُریدند حنجر او را (ع) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بدون آب بُریدند حنجر او را به قتلگاه کشانده‌اند مادر او را برای این که نماند چیزی از جسمش به دست نعل سپردند پیکر او را *شاعر: ✍ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇