.
#شور
#امام_حسین
#جواد_مقدم
مرحمتی اربابا به حال بنده کن
مثل همیشه منو آقا شرمنده کن
به قصر نورِ نورت رعیتو راه بده
خاطرات کربلا رو دوباره زنده کن
بخت و سرنوشت کربلاست
خدا هر چی که برام نوشت کربلاست
چه قیاس اشتباهی کردم آخه
کربلا بهشت نیست بهشت کربلاست
بخت و سرنوشت اربعین
خدا هر چی که واسم نوشت اربعین
از نجف تا کربلا طریق الحسین
از بهشت پیاده تا بهشت اربعین
جنت الله فی ارضه
کربلا یه شهر بی مرزه
به همون تربت اعلاء که
دوری از وطن نمی ارزه
با قلبی عاشق ، دلی بی تاب
و صلی الله علی الارباب
... و صلی الله علی الارباب ...
دستی بکش به اشکای چشمای ترم
هوای کربلا زده دوباره به سرم
چجوری گریش نگیره نوکری که آقا
این همه ساله اربعین عکس داره با حرم
واجب الدعاتم حسین
به خدا محتاج نگاتم حسین
تو همین امشب دعوتم کن ببین
من همین فردا کربلاتم حسین
حق داره که وابسته شِه
اونی که تربت کربلا دستشه
میگن عاشق عطر معشوقو میشناسه
بوی سیب عطریه که گدا مسشته
هر چی مِهر و وفا دیدم
از همین روضه ها دیدم
یه شب جمعه تو مشهد
خواب کرب و بلا دیدم
بذار سایت روی سرم باشه
قرار من با تو حرم باشه
... و صلی الله علی الارباب ...
#اجرا_اربعین_حسینی۹۹
#شور
👇
Moghadam-ZohrArbaein1399[02].mp3
6.32M
▪️مرحمتی اربابا به حال بنده کن▪️
🎤 سبـک : شـور
🗓مراسم : فراق کربلا 1399
.
📋با یه سلام به ذکر اسم اعظم
#واحد
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
با یه سلام / به ذکر اسم اعظم
حال دلم / باید بشه فراهم
شکر خدا / این شبارو میبینم
داشتم آقا / دلشورهی محرم
فاطمه داده رزق / گریه و نالمونو
رسیدیم و شکستیم / بغض یک سالمونو
یا اباعبدالله / دلم و به نگاه تو خوش کردم
یا اباعبدالله / تو میخواستی که پیش تو برگردم
" اباعبدالله / اباعبدالله "
کوچههامون / قیامت پرچماست
هیئتامون / یه شعبه از کربلاست
مثل حبیب و / حر و عابس شدن
آرزوی / تموم سینه زناست
سفرهی عاشقیمون / این شبا پهنه بازم
از کرم تو ارباب / زندگیمو میسازم
یااباعبدالله / میبینی آقا گریه و آهمو
یااباعبدالله / تو میخوای آقا خیر و صلاحمو
" اباعبدالله / اباعبدالله "
زندگیمون / از صدقه سریته
بین همه / صحبت دلبریته
نوکری / یعنی عاقبت بخیری
پادشاهی / آقا تو نوکریته
لشکر سینه زن رو / هرکی میخواد ببینه
وعدهی ما نوکرها / کربلا اربعینه
یااباعبدالله / به هوای ضریح تو محتاجم
یااباعبدالله / به نگاه ملیح تو محتاجم
" اباعبدالله / اباعبدالله "
*شاعر: #جواد_قمری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
Fadaeian_Moharam_9809_08.mp3
13.08M
🔊 #صوتی
📌 سبک #واحد
📝با_یک_سلام_بذکر_اسم_اعظم
🎤 سید رضا #نریمانی
▪️#ربیع_الاول
✅https://eitaa.com/emame3vom/32345
#امام_حسین علیهالسلام
#حضرت_سکینه علیهاالسلام
#غزل
🔹دست نوازش🔹
از اسب فرود آی و ببین دختر خود را
بنشان روی دامن، گلِ نیلوفر خود را
تنها مرو ای همسفر، از خیمه به صحرا
همراه ببر، باغ گل پرپر خود را
تا قلب سکینه، کمی آرام بگیرد
بگذار روی شانهٔ گلها، سر خود را...
با رفتن خود، ای گل داودی زهرا
پاییز مکن، باغ بهارآور خود را
بگذار که تا روی تو را سیر ببینم
آرام کنم، خاطر غمپرور خود را
یوسف به تماشای تو آمد، که بپوشی
پیراهن دلبافتهٔ مادر خود را
در هیچ دلی، ذرّهای اندوه نماند
بگشاید اگر لطف تو بال و پر خود را
گر بر سر آنی، که به مهمانی خنجر
در باغ شهادت، بِبَری حنجر خود را
چون موج بکش، بر سَرِ این ساحل غمگین
یکبار دگر، دست نوازشگر خود را...
📝 #محمدجواد_غفورزاده
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#نهم_ربیع #عید_بیعت
#تاجگذاری
#امام_زمان_عج_آغاز_امامت
#مرضیه_عاطفی
شد امام ِ آخرین و دل برایش بیقرار
سامرا شد ریسه بندان! از یمین تا به یسار
جان فدایِ آن عبا که تار و پودش حیدری ست
بر تنش زیبا نشسته؛ با کمال و با وقار
حک شده با دستِ حق بر تیغۂ شمشیر او
لا فتی إلا علی(ع) لاسیف إلا ذوالفقار
میبرَد تاج ولایتعهدی اش را جبرئیل
میشود «طاووس أهل الجنّه» صاحب-اختیار
دل بیا رخت سفیدت را به تن کن! آمده-
عید بیعت با ولیِ عصر(عج)، عیدِ انتظار
حضرت زهرا(س) برایش خوانده حمد و إن یکاد
آرزویش هست، باشد یاورانش بیشمار
تا بگیرد از تمام دشمنانِ مرتضی(ع)
انتقامی سخت را با ضربه هایی ناگوار
کاش برگردد به زودی با ظهوری غرقِ نور
در حضورش به! چه حالی دارد این جشن و سرور
از کنارِ کعبه آن ماهِ دل آرا می رسد
محض دیدارش چه بی صبرانه عیسی می رسد
می رسد بر گوش، تا صوت أناالمهدي؛ سریع...
سیصد و چندین نفر دلداده درجا می رسد
عاقبت در جمعه ای جذّاب می پیچد خبر
آخرین معشوقِ والا منسبِ ما می رسد
مصحف و نهج البلاغه بعدِ قرانِ کریم
سورۂ نور و قصص، طاها و أسرا میرسد
محضرش تقدیم خواهد شد زمین و آسمان
هدیۂ خیل ملَک از عرشِ اعلی می رسد
عشقِ مادر دارد و با شیعیانش در بقیع؛
قبلِ هر کاری به کارِ قبر زهرا(س) می رسد
جرعه جرعه لحظۂ دیدار نزدیک است و خوب...
ندبه و عهد و فرج دارد به دریا میرسد
پس بگو «لبیک یامهدی(عج)» تویی تو امّتش
دست هایت را ببر بالا برای بیعتش!
.
.
#واحد
#امام_حسین
#جواد_مقدم
ای حقیقت شیدایی ابی عبدالله
ای نهایت زیبایی ابی عبدالله
عالم هم بره از این در هیچ خیالی نیست
دورت میگردم تنهایی ابی عبدالله
تو مریضی و بیماری ابی عبدالله
تویی که هوامو داری ابی عبدالله
با همین کارات آقاجون آخرش دیدی
عاشقت شدم انگاری ابی عبدالله
آقا جنون عشق تو عین جنونه
اسم تو ورد زبونه
حک شده رو دل و جونه
آقا تو دنیا عشق شما شده کارم
کاری به هیشکی ندارم
اگه تو باشی کنارم
... حسین ، ابی عبدالله ...
غیر تو شده دلبسته ابی عبدالله
خوبه که شدم وابسته ابی عبدالله
خسته میشه آدم از کار واسه ی مردم اما
نوکرات نمیشن خسته ابی عبدالله
سنگتو زدم بر سینه ابی عبدالله
این برام یه جور تسکینه ابی عبدالله
دلخوشیم همینه آقا توی این روضه
مادرت منو میبینه ابی عبدالله
آقا صبورم اما برام بده دوری
بستمه خنده ی زوری
سخته همیشه صبوری
آره بریدم از همه غیر تو آقا
مثل زهیر تو آقا
میرسه خیر تو آقا
... حسین ، ابی عبدالله ...
#امام_حسین
#اربعین_حسینی۹۹
#واحد
👇
Moghadam-ZohrArbaein1399[04].mp3
4.23M
▪️ای حقیقت شیدایی ابی عبدالله▪️
🎤 سبـک : واحـد
🗓مراسم : ظهر اربعین حسینی 1399
زمینه؛ یتیمی چه سخته.mp3
1.38M
#حضرت_زینب علیهاالسلام
#حضرت_سکینه علیهاالسلام
#زمینه
🔹یتیمی چه سخته🔹
این ساعات آخر، بیتابه سکینه
داره این وداع و اشک و گریهها رو
از خیمه میبینه
سخته رفتنِ تو واسهش، زیر لب میخونه بابا
یتیمی چه سخته
داری سوی مقتل میری، افتاده سکینه از پا
یتیمی چه سخته
«ای سایۀ سرم، مهلاً مهلا
عزیزبرادرم، یابن الزهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این ساعات آخر، بیتابم برادر
حالا با دلی خون، میبوسم گلوتو
من به جای مادر
تُو چشمام یه دنیا حرفه، چی میاد به روزِ زینب
اگه تو نباشی
مثل خیمههامون آخر، از داغت میسوزه زینب
اگه تو نباشی
«کجا میخوای بری، مهلاً مهلا
پناه خواهری، یابن الزهرا»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@emame3vom
این ساعات آخر، غوغاست بین لشکر
دیدم تُو هجومِ تیر و تیغ و نیزه
تنهایی برادر
بیتو ذکر روی لبها، شد: وَالْعَادِيَاتِ ضَبْحا
قیامتی برپاست
افتاده گلی رو خاکا...، نعل تازۀ مرکبها...
قیامتی برپاست
«تنی به خون رهاست، ای وای ای وای
سری رو نیزههاست، ای وای ای وای»
شاعر: #جمعی_از_شاعران
نغمهپرداز: #محمدرضا_رضایی
#ما_ملت_امام_حسینیم
https://eitaa.com/emame3vom/32352
.
« #زمینه | الهی جونم فدات »
#صفر 1399
#کربلایی_حسین_طاهری
#حسینیه_فاطمه_الزهرا_س
_
الهی جونم فدات ، حلالم کن حسین
کم گریه کردم برات ، حلالم کن حسین
مثه یه خواب شیرین بودی
شبایِ محرم که سر شد
چه زود عمرمون میگذره وقتِ
وداع با ماهِ صفر شد …
اگه نبودم سال بعد ، تو روضه ها ، یادم کنید
اگه نبودم اربعین ، تو کربلا ، یادم کنید
***
فدایِ شال عزات ، حلالم کن حسین
نشد بمیرم برات ، حلالم کن حسین
حالا یه سال منو دلشوره
یه سال حسرت و غصه خوردن
عجب حکایتِ شیرینی
تو هیات برایِ تو مردن
اگه نبودم سال بعد ، تو رو خدا ، یادم کنید
اگه رسیدی کربلا ، پایینِ پا ، یادم کنید
#امام_حسن
💥👇
[WWW.MESBAH.INFO]Rooz-29-Safar1399[08].mp3
15.48M
پیش زمینه | الهی جونم فدات
شهادت امام حسن علیهالسلام
پنجشنبه ۲4 مهر ۹۹ | ۲7 صفر ۱۴۴۲
مداح : کربلایی حسین طاهری
.
#شهادت_امام_حسن
« زمینه | از بی حرمی تو »
#صفر 1399
#کربلایی_حسین_طاهری
#حسینیه_فاطمه_الزهرا_س
_
از بی حرمی تو عمریه که شرمندست
اما چه کنم آقا عاشق به امید زندست
خواب دیدم که گوشهٔ ، حرمت گریونم
دم ضریحت آقا ، میرمُ میخونم
@emame3vom
ای گل وفا حسن
معدن سخا حسن
میکُشی مرا حسن
میکُشی مرا حسن...
ای که خدای کرمی صد ساله که بی حرمی
حسن...وای...
****
ساخته حرمت میشه با کارگر ایرانی
باز آمدن ای شاهُ میخونه کریمخانی
از کرببلا میشم ، به مدینه عازم
سلام میدم تو بقیع ، به جای حاج قاسم
عشق دلنشین تویی
مادری ترین تویی
شور اربعین تویی
ای که خدای کرمی ، صد ساله که بی حرمی
حسن...وای...
****
گریه میکنم یاده اون کوچه و صبر تو
مثل چادر خاکی خاکی شده قبر تو
دیدی دست مادرت ، به روی دیواره
با سیلیِ بی هوا ، شکسته گوشواره
گریه سرپناه تو
بیکسی سپاه تو
کوچه قتلگاه تو/حسن
ای به زهرا نور عین
ای کریم عالمین
ای غریب تر از حسین/حسن
ای که خدای کرمی ، صد ساله کی بی حرمی
#امام_حسن
https://eitaa.com/emame3vom/32355
💥👇
1805914223.mp3
7.34M
زمینه | از بی حرمی تو
شهادت امام حسن علیهالسلام
پنجشنبه ۲4 مهر ۹۹ | ۲7 صفر ۱۴۴۲
مداح : کربلایی حسین طاهری
CQACAgQAAx0CVBp6RAACBDdfjhDF3mY8dqa8gIcp9hv5aKSuVAACmwgAAvQDaFBUX5R-75hpkBsE.mp3
9.95M
🎧 #مدیحه_سرایی بسیار زیبا و شنیدنی
🎼 مدح حضرت فاطمه (س)...
🎤 #حاج_حسن_شالبافان
نباشد شوکتی غیر از شکوه کبریا اینجا
که در صبح ازل ایجاد شد قالوا بلی اینجا
بنه پیشانی تسلیم بر خاک آسمانی شو
که طاعت پلهها دارد به سوی کبریا اینجا
در این دشت بهار آباد لباس شکر بر تن کند
که گل از تار و پود جلوه می پوشد ردا اینجا
اگر از روشنای ذکر یا فاطر بپرسندت
بگو سبحانک یا رب لا علم لنا اینجا
شفا از او تمنا کن که جز شرح اشاراتش
ندارد هیچ قانونی براهین شفا اینجا
بگو اوصاف آن بانو که معنی بیقرار اوست
سر از پا واژه نشناسد بهنگام ثنا اینجا
همان بانو که ساق عرش باشد تکیه گاه او
ندارد مخملِ خوابی به غیر بوریا اینجا
همان بانو که دست از جان بشوید تا بدست آرد
وفا تا پای جان در راه جان مرتضی اینجا
همان بانوی عرشی که مدرس شد امامان را
به الهامات خط مصحفش از ماورا اینجا
همان مصحف، که از خط مرکب کوثرش نوشد
هزاران خضرِ معنی جرعه آب بقا اینجا
زمین و آسمان را بر سر این سفره مهمان کن
که با دستان خود کرده است گندم آسیا اینجا
ندارد قنبر از دینار و درهم آرزو در دل
ندارد فضه در قلبش تمنای طلا اینجا
کلیم اینجاست، شیث اینجاست ابراهیم و هود اینجا
مسیح اینجاست نوح اینجاست ختم الانبیا اینجا
چه بزمی زینبین اینجا حسن اینجا حسین اینجا
همه اهل کسا اینجا
به غیر کربلا که خود شب جمعهست مهمانش
نجف، مکه، مدینه، کاظمین و سامرا اینجا
چه غوغاییست در محشر شفاعت میکند مادر
یکایک عاشقان را فاطمه گوید بیا اینجا
چه اندوهی از این بالا تر ازی شاعر
که در شعرت نگفتی از غم و اندوه او یک
.
#مدح
#حضرت_زهرا
#حاج_حسن_شالبافان
نباشد شوکتی غیر از شکوه کبریا اینجا
که در صبح ازل ایجاد شد قالوا بلی اینجا
بنه پیشانی تسلیم بر خاک آسمانی شو
که طاعت پلهها دارد به سوی کبریا اینجا
در این دشت بهار آباد لباس شکر بر تن کند
که گل از تار و پود جلوه می پوشد ردا اینجا
اگر از روشنای ذکر یا فاطر بپرسندت
بگو سبحانک یا رب لا علم لنا اینجا
شفا از او تمنا کن که جز شرح اشاراتش
ندارد هیچ قانونی براهین شفا اینجا
بگو اوصاف آن بانو که معنی بیقرار اوست
سر از پا واژه نشناسد بهنگام ثنا اینجا
همان بانو که ساق عرش باشد تکیه گاه او
ندارد مخملِ خوابی به غیر بوریا اینجا
همان بانو که دست از جان بشوید تا بدست آرد
وفا تا پای جان در راه جان مرتضی اینجا
همان بانوی عرشی که مدرس شد امامان را
به الهامات خط مصحفش از ماورا اینجا
همان مصحف، که از خط مرکب کوثرش نوشد
هزاران خضرِ معنی جرعه آب بقا اینجا
زمین و آسمان را بر سر این سفره مهمان کن
که با دستان خود کرده است گندم آسیا اینجا
ندارد قنبر از دینار و درهم آرزو در دل
ندارد فضه در قلبش تمنای طلا اینجا
کلیم اینجاست، شیث اینجاست ابراهیم و هود اینجا
مسیح اینجاست نوح اینجاست ختم الانبیا اینجا
چه بزمی زینبین اینجا حسن اینجا حسین اینجا
همه اهل کسا اینجا
به غیر کربلا که خود شب جمعهست مهمانش
نجف، مکه، مدینه، کاظمین و سامرا اینجا
چه غوغاییست در محشر شفاعت میکند مادر
یکایک عاشقان را فاطمه گوید بیا اینجا
چه اندوهی از این بالا تر ازی شاعر
که در شعرت نگفتی از غم و اندوه او یک بیت در اینجا
چه اندوهی پدید امد ز هجر مصطفی اینجا
که زهرا ناله زد پیش غریب و اشنا اینجا
چه خوش دادند اجر مصطفی را با وفات او
چه خوش کردند حق اهل بیتش را ادا اینجا
خدایا دختر پیغمبر ما را چه پی امد
که با عجل وفاتی از تو میخواهد شفا اینجا
چرا پهلو گرفته پشت در ان عرش پیمایی
که پهلو میزند نامش به عرش کبریا اینجا
زبان خاموش دار از شرح تلخ ماجرا بگذر
که اتش زد به قلب پاک ختم الانبیا اینجا
شبی در خواب با شهر مدینه این چنین گفتم
بگو تا کی بماند قبر او پنهان ز ما اینجا
نمی دانم کجای این مدینه اینقدر دانم
که یا اینجاست یا اینجاست یا اینجاست یا اینجا
شب است و بوسه بر خاک بقیع ارامش جان است
دلم دارد ولی حال و هوای کربلا اینجا
بیا بال سفر وا کن حرم اغوش وا کرده
بیا تا قبر شش گوشه بیا پایین پا ایمجا
شب جمعه مصیبت از علی اکبر نمیخوانم
که زهرا ناله ها دارد در این صحن و سرا اینجا
من از ان بانوی پیدا و پنهان عذر میخواهم
که در شعرم ردیف اورده ام قافیه را اینجا
تفاوت از زمین با اسمان با افتاب اوست
ببین با بال شوقش ذره پر زد تا کجا اینجا
.
CQACAgQAAx0CVBp6RAACBDdfjhDF3mY8dqa8gIcp9hv5aKSuVAACmwgAAvQDaFBUX5R-75hpkBsE.mp3
9.95M
🎧 #مدیحه_سرایی بسیار زیبا و شنیدنی
🎼 مدح حضرت فاطمه (س)...
🎤 #حاج_حسن_شالبافان
..
#حضرت #سکینه
ماهی که یادگار ز پنج آفتاب بود
بر چهرهاش ز عصمت و عفّت، نقاب بود
پیوسته داشت جلوه در او صبر فاطمه
آیینهی تمام نمای رباب بود
نامش که بود آمنه، مادر سکینه خواند
کآرام بخش جان و دل مام و باب بود
پیوند بست عشق، حسین و رباب را
یعنی سکینه حاصل این عشق ناب بود
این دختر حسین به میدان کربلا
با دختر بزرگ علی همرکاب بود
در کربلا حماسهی اشک و پیام داشت
گلواژهی قیام و گل انقلاب بود
او را اگر حسین به همراه برده است
نی حُسن اتّفاق که یک انتخاب بود
در پاسخ عطش زدهی نوگلان عشق
آب ار نداشت دامن او پر گلاب بود
لبهای خشک و تشنهی او را به هر سؤال
یک مدّ آه فاصله وقت جواب بود
می کرد نالهاش جگر سنگ را کباب
از بس دلش ز آتش غمها کباب بود
از یاد قتلگاه و شهیدان سر جدا
نقش ضمیر او شب و روز التهاب بود
در یاد داشت آن شب و روزی که از عطش
طوفان خیمه زمزمهی آب آب بود
در یاد داشت آن شب و روزی که اصغرش
از آب و شیر مانده و در پیچ و تاب بود
در یاد داشت آن که رخ شیرخواره را
آهسته بوسه میزد و او گرم خواب بود
در یاد داشت آن که به مقتل دوید و دید
خورشید پاره پاره به روی تراب بود
آن ناز پروریدهی دامان افتخار
کی جای او خرابهی شام خراب بود
در آفتاب گرم بیابان راه شام
سرهای روی نیزه سرش را سحاب بود
#حضرت_سکینه_سلاماللهعلیها
#سید_رضا_مؤيد
..............................
🖤🖤
دو بیت #شعر_عربی منسوب به #امام_حسین_علیهالسلام (انتشار به مناسبت پنجم ربیعالاوّل):
لَعَمْرُک اِنّنی لَاُحِبُّ دارا"
تَکونُ بها سکینةُ و الرّبابُ
اُحبُّهُما وَ ابذُلُ کلّ مالی
و لیس لعاتب عندی عِتابُ
به جان تو سوگند!
من خانهای را دوست دارم که سکینه و رباب در آن باشند.
آنها را دوست دارم و تمامی داراییام را به پای آنها میریزم و سرزنش كننده را از طرف من عتابی نيست.
#حضرت_سکینه_سلاماللهعلیها
#حضرت_رباب_سلاماللهعلیها
خدایااااا!!!!
🏴به حقّ این مادر و دختر عاشورایی!
منتقم عاشورا را برسان... .
#جواد_هاشمی_تربت
.
.
#امام_عسگری (علیه السلام)
حجت الاسلام والمسلمین
#میرزا_محمدی 1396
یابن الحسن فدای تو و دیدۀ ترت
خون جای اشک
می چکد از چشم اطهرت
داغی نشسته بر جگر داغدار تو
در خون نشسته است
دلِ درد پرورت
بهرِ تسلی دلِ درد آشنای تو
صف بسته اند
خیلِ ملک در برابرت
آقا جان :
ما را شریک درد و غم خود حساب کن
ما دل شکسته ایم
ز احوال مضطرت
دلتنگ سامرای تو هستیم و چون نسیم
ما را ببر به دیدن گلزار پرپرت
@emame3vom
قربان آن امام، که در آخرین نفس
سیراب گشته است به دست مطهرت
شاعر #سید_هاشم_وفایی
مثل همین روزها بود ، غلام امام عسگری (علیه السلام) میگه حضرت فرمود اون ظرف دارو رو بیار، من بنوشم ، ظرف دوا رو آوردند ، دیدم دستای مبارکش داره میلرزه ! لب و دندانش داره میلرزه ! نمیتونه بنوشه ...
فرمود برو تو اون حجره ، یه آقازاده ای مثل ماه شب چهارده میدرخشه ، بگو بیاد ، اومدم دیدم تو اون حجره ، یه آقازاده ی 5 ساله مشغول عبادته ، پیغام پدر رو دادم ، تا این آقارزاده آمد ، دیدم امام عسگری فرمود یا سید اهل بیته ، ای بزرگ اهلبیت (ع) اسقنى الماء ، یعنی تشنه لبم آبم بنوشان ، فانى ذاهب الى ربى
میدونم دلت کجاست ، اینجا هم آقازاده ای آمد ، پدر تشنه لب و مسمومشو سیراب کرد ، درستشم همینه ، از آداب احتضار یکیش هم همینه ، بالا سر محتضر که رسیدی ، تشنگیشو رفع کن ، سیرابش کن ، اما لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ...
من یه آقایی میشناسم کربلا ، هرچی صدازد آی مردم جگرم داره میسوزه ! نه تنها آبش ندادند ، بلکه فِرقَةٌ بِالسُّیُوفِ ، شمشیرزنا محاصرش کردند ، فِرقَةٌ بِالرِّمَاحِ ، نیزه دارها اومدند ، فِرقَةٌ بِالحِجَارَةِ ، سنگ اندازا و تیراندازا محاصرش کردند ، هرکی با هرچی دستش بود پسر فاطمه رو میزد ... ؟
حالا هر جا نشستی از سویدای دلت ، سه مرتبه ، ناله بزن یا حسین ... (علیه السلام )
https://eitaa.com/emame3vom/32361
.👇
1. 1396.mp3
6.01M
#شهادت_امام_عسکری (علیه السلام)
حجت الاسلام والمسلمین
استاد #میرزامحمدی 1396
243.3K
سادات ببخشند
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س
#حمله_به_خانه_وحی
#مهدی_مقیمی
در کوچه چه محشر شده سادات ببخشند
اینگونه مقدّر شده سادات ببخشند
این روضهی ناموسی و این قصهی کوچه
تکرار مکرر شده سادات ببخشند
دیوار که تقصیر ندارد به گمانم
هر چه شده از در شده سادات ببخشند
@emame3vom
مادر که زمین خورده و بابا که شکسته
ششماهه که پرپر شده سادات ببخشند
مظلومهی دنیاست ولی قاتل زهرا
مظلومیِ حیدر شده سادات ببخشند
دل سوخت ازین غصه که بین همه تقسیم
ارثیّهی مادر شده سادات ببخشند
ارثیّهی پهلوی لگد خوردهی مادر
سهم علیاکبر شده سادات ببخشند
گهوارهی ششماههی زهرا به گمانم
وقف علیاصغر شده سادات ببخشند
سهمیّهی رخسار کبودش به خرابه
تقدیم به دختر شده سادات ببخشند
البتّه رسیده است به او ارث، اضافه
چشمی که مکدر شده سادات ببخشند
ظلمی که به زهرا شده، تکرار به نوعی
با زینب مضطر شده سادات ببخشند
در شام خدا داند و زینب که به نیزه
با سنگ چه با سر شده سادات ببخشند
#ما_ملت_امام_حسینیم
.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل - مدح امام حسن عسکری علیه السلام
همین که نامِ تو آمد به لب نَشدها شد
خـلاصه هر گـِرهیِ کـورِ کارِ ما واٰ شد
بهنامتان که رسیدیم صحبت از کَرم است
به نامـتان که رسیـدیم آسـمان تا شد
"صبا اگر گُذری اُفتدت به کشورِ دوست"
بگو که در حـَرمت دردمان مُداوا شد
گـدایِ سامرِه از دستِ تو گـرفته نان
نشسته بر سرِ این سفره که سرِ پا شد
گـدایِ نانِ شما حـاتم و سلیمان ها
مساوی است در این خانه هر نشد با شد
قـریبِ عرشِ خـدایی غـریبِ سامرّا
غـبار تا سرِ کـویت رسید اَعـلاء شد
عـیارِ گـردوُغبـار از طلاست بالاتر
کسی که خاکِ درِ این سراٰ شد آقا شد
به سینه میزنم این سنگِ عشق را آری
دوباره عاشقـتان ندبهخوانِ دریا شد
#غزل #مدح #شهادت_امام_عسکری
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#مدینه #سامرا
#حسین_ایمانی
.
.
🔹🔷《السَّلاَمُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ(ع) الشَّهیدِ اَیَّتُهَا السَّكِينَةُ وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکَاتُهُ》🔷🔹
✅امرؤالقیس بن عَدی مردی نصرانی بود که در زمان خلیفه دوم مسلمان شد.
او سه دختر به نامهای (مُحَیَّاة) و (سَلمی) و (رباب) داشت که از فرط علاقه و ارادت به امیرالمومنین(ع) به ترتیب به ازدواج امام علی(ع) و امام حسن(ع) و امام حسین(ع) درآورد.
ابن عساکر می نویسد :
امروء القیس گفت :
📋《قَدْ أَنكَحتُكَ يَا أَبَاالْحَسَنِ(ع) الْمُحَيَّاةَ، وَ أَنكَحتُ حَسَنَاً سَلمَی وَ أَنكَحتُ حُسَيْناً الرُّبَابَ》
♦️ای علی(ع)!من مُحیّاه را به تزویج تو و سلمی را به تزویج حسن(ع) و رباب را به تزویج حسین(ع) در می آورم.(۱)
امام حسین(ع) بعد از ازدواج با رباب(س)، صاحب دختری به نام سکینه(س) و پسری به نام عبدالله رضیع شد.(۲)
امام حسین(ع) نسبت به رباب(س) و دخترش سکینه(س) علاقه زیادى داشت.
حتی درباب آنان شعر سروده است :
📋《اِنِّى لَاَُحِبُّ دَارَاً
تَکُونُ بِهَا السَّكِينَةُ وَ الرُّبَابُ
أُحِبُّهُمَا وَ اَبذِلُ جُلَّ مَالِي
وَ لَيسَ لِعَاتِبِِ عِندِي عِتَابُ》
♦️من آن خانه اى را که سکینه و رباب در آن باشند را دوست دارم.
آن دو را دوست مي دارم و مالم را بذل مي كنم، و عتاب كننده را نزد من حق عتاب نيست.(۳)
سکینه(س) را زنی باوقار، عالمه و با اخلاق، عابده و باتقوا و با سخاوت و بلیغ و اهل فصاحت در سخن معرفی کرده اند.
امام حسین(ع) سکینه را بندهای غرق در ذات الهی معرفی کرده که نشان دهنده فضل و کمال اوست.
هنگامی که حسن مثنی فرزند امام حسن مجتبی(ع)، سکینه(س) را از امام حسین(ع) خواستگاری كرد، حضرت(ع) فرمود:
سكينه براي زندگی تو مناسب نيست،
📋《کَانَ الغَالِبُ عَلَيهَا الاِستِغرِاقَ فِي اللهِ》
♦️او غالباً غرق جلال و جمال خداست.
اما خواهر سكينه(س) آن دختر ديگرم برای ازدواج با تو آماده است و فاطمه(س) دختر دیگر امام(ع) به ازدواج حسن مثنی در آمد.(۴)
حضرت سکینه(س) در کربلا به همراه مادرش رباب(س) حضور داشت.
در روز عاشورا؛ هنگامی که امام حسین(ع) قصد وداع با اهل خیام کرد، به سمت خیمه گاه رفت و صدا زد :
📋《یَا زَینَبُ(س)، یَا اُمَّ کُلثُومِِ(س) یَا سَّكِينَةُ(س) عَلَیْکُنَّ مِنِّی السَّلَامُ!
فَنَادَتْهُ سَّكِينَةُ(س) : یَا أَبَهْ اسْتَسْلَمْتَ لِلْمَوْتِ؟! فَقَالَ : کَیْفَ لَا یَسْتَسْلِمُ مَنْ لَا نَاصِرَ لَهُ وَ لَا مُعِینَ؟!》
♦️ای زینب(س)، ای ام کلثوم(س) ای سکینه(س) خداحافظ!
در این هنگام، حضرت سکینه(س) عرض کرد :
ای پدر! آیا تن به مرگ دادی؟
امام حسین(ع) در جواب به او فرمود :
چگونه تسلیم مرگ نشود، کسی که یاوری ندارد؟
حضرت سکینه(س) در این هنگام، پدر را به آغوش کشید و عرض کرد :
📋《یَا أَبَهْ! رُدَّنَا إلَی حَرَمِ جَدِّنِا》
♦️پدر جان! ما را به مدینه برگردان!
حضرت(ع) فرمود :
📋《هَیْهَاتَ لَوْ تُرِكَ القَطَا لَنَامَ فَتَصَارَخنَ النِّسَاءُ فَسَكَتَهُنَّ الحُسَينُ(ع)》
♦️هيهات! اگر صیادان مرغ قطا را باز مى گذاردند، آرام می گرفت.
در این هنگام؛ زنان حرم شيون كردند و حضرت امام حسين(ع) آنها را آرام كرد.(۵)
اما در این میان حضرت سکینه(س) آرام نمی گرفت.
📋《هِيَ صَارِخَةٌ وَ کَانَ یُحِبُّهُ حُبَّاً شَدِیدَاً، فَضَمَّهَا إلَى صَدرِهِ وَ مَسَحَ دُمُوعَهَا》
♦️سكينه(س) همچنان شيون می کرد و امام حسين(ع) از آنجایی که او را بسيار دوست مى داشت، او را به سينه چسبانيد و اشكهايش را پاك كرد.(۶)
امام حسین(ع) آماده حرکت شد و قدری فاصله گرفت که در این هنگام، سکینه(س) گریه کنان به حضرت(ع) عرض کرد :
📋《يَا أبَتَاه! قِف لِي هَنِيَئةََ لِأَتَزَوَّدَ مِنكَ! فَهَذَا وِدَاعُ لَا تَلَاقِي بَعدَه》
♦️پدر جان! لحظه ای صبر کن تا از تو بهره ای بگیرم! (تو را خوب ببینم) این وداعی است که بعد از آن دیداری نیست.
📋《وَانكَبَّت عَلَى يَديَهِ وَ رِجلَيهِ تَقَبَّلَهُمَا وَتَبكِي فَبَكَى الحُسَينُ(ع) رَحمَةََ لَهَا، ثُمَّ مَسَحَ دُمُوعُهَا بِكَمِّهِ وَأَخَذَهَا فَتَرَكَهَا فِي حِجرِه وَ مَسَحَ دُمُوعَها بِكَفِّهِ》
♦️پس سکینه(س) خود را روی دست و پای پدر انداخت و آنها را می بوسید و گریه می کرد.
امام حسین(ع) دلش به حال دخترش سوخت و ایشان نیز گریه کردند و سکینه(س) را به در آغوش کشیدند و به سینه مبارک چسبانید و پیشانی او را بوسید و اشکهایش را با دست مبارکش و سر آستین پاک کرد.(۷)
در این هنگام که امام(ع) کاملا از این صحنه پریشان شده بود، خطاب به دخترش فرمود :
📋《سَیَطُولُ بَعدِی یَا سَکِینَةَ فَاعْلَمِی
مِنْکِ الْبُکَاءُ إِذَا الْحَمَامُ دَهَانِی
لَا تُحْرِقِی قَلْبِی بِدَمْعِکِ حَسْرَهً
مَا دَامَ مِنِّی الرُّوحُ فِی جُثْمَانِی
وَ إِذَا قُتِلْتُ فَأَنْتِ أَوْلَى بِالَّذِی
تَأْتِینَهُ یَا خَیْرَهَ النِّسْوَانِ》
♦️ای سکینه! بدان که پس از من، گریه تو طولانی خواهد بود.
ادامه مطالب :👇
تا زمانی که جان در بدن دارم مرا با اشک حسرت بار خود مسوزان.
ای بهترین زنان! آنگاه که من کشته شدم، تو برای گریه سزاوارتری!(۸)
امام حسین(ع) راهی میدان نبرد شد، طولی نکشید که مرکب امام حسین(ع) به حالت خون آلود و پریشان، بدون امام(ع) به سمت خیمه ها آمد.
خوارزمی می نویسد :
📋《أَقْبَلَ فَرَسُ الحسینِ(ع) وَ قَدْ عَدَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ أَنْ لَا یُؤْخَذَ فَوَضَعَ نَاصِیَتَهُ فِی دَمِ الحسینِ(ع) ثُمَّ أَقْبَلَ یَرْکُضُ نَحْوَ خَیْمَهِ النِّسَاءِ، وَ هُوَ یَصهَلُ وَ یَضْرِبُ الْأَرْضَ بِرَأْسِهِ عِنْدَ الْخَیْمَهِ》
♦️در روز عاشورا؛ اسب امام حسین(ع) از میان لشکر ابن سعد دوید که دستگیر نشود.
پیشانى خود را به خون آن بزرگوار رنگین نمود. سپس به سوی خیمۀ زنان تاخت و نزد خیمه شیهه میکشید و سر خود را به زمین مى کوبید.(۹)
امام زمان(عج) در زیارت ناحیه مقدسه، این لحظه را اینگونه وصف می کند :
📋《فَلَمَّا رَاَینَ النِّسَاءُ جَوادَكَ مَخْـزِيّا وَنَظَرْنَ سَرْجِكَ عَلَيْهِ مَلْوِيّاً بَرَزْنَ مِنَ الْـخُدُورِ ناشِـراتِ الّشُعُورِ عَلَى الْخُدُودِ لاطِمَاتٍ لِلوُجُوهِ سافِراتٍ وَبِالْعَويلِ داعِياتٍ》
♦️و زنان خیام مشاهده کردند که؛ اسب تو بلا زده به خیمه ها رسید و در حالی که زنان زين تـو را بر اسب واژگونه يافتند، پس اهل خیام آمدند درحالي که خود را پريشان ساخته بودند و گیسوانشان را بر چهره ها ریخته بودند و سيلي بر صورت هايشان مي زدند و با صداي بلند گريه مي کردند و ناله و فريادکنان تو را مي خواندند.(۱۰)
گویی مرکب امام حسین(ع) آمده بود که خبر شهادت امام حسین(ع) را به اهل خیام برساند و آنان را به سمت قتلگاه ببرد.
در مقاتل آمده است که؛ سکینه(س) خود را بر بالین بدن بی جان پدر رساند.
مرحوم کفعمى از حضرت سکینه(س) روایت مى کند که وقتی پدرم شهید شد، آن بدن نازنین را در آغوش گرفتم و حالت اغماء و بیهوشى برایم روى داد، در آن حال شنیدم که پدرم مى فرمود :
📋《شِیعَتِی مَهْمِا شَرِبْتُم مَاءِ عَذْبٍ فَاذکُرُونِی،
اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی》
♦️شیعیان من! هنگامی که آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید و یا هنگامی که ازغریبی یا شهیدی خبری شنیدید، برمن ندبه کنید.(۱۱)
مقتل می نویسد :
📋《ثُمَّ إِنَّ سُكَيْنَةَ اعْتَنَقَتْ جَسَدَ أَبِيهَا الْحُسَيْنِ(ع) فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ》
♦️حضرت سكينه(س) پيكر پدرش امام حسين(ع) را در آغوش كشيد، اما گروهى از اعراب اجتماع كردند و سكينه(س) را از روی بدن پدرش کنار زدند.(۱۲)
حضرت سکینه(س) آخرین یادگار و بازمانده حادثه غم انگیز کربلاست.
هر چند امام محمدباقر(ع) نیز در کربلا حضور داشته است و یعقوبی در این باره نقل می کند که امام(ع) در پاسخ به سؤال فردی که از ایشان پرسید؛ آیا شما زمان امام حسین(ع) را درک کرده اید؟ فرمود :
📋《قُتِلَ جَدِّی الْحُسَینُ(ع) وَ لِی اَرْبَعُ سِنینَ وَ اِنّی لَاَذْكُرُ مَقْتَلَهُ وَ مَا نَالَنَا فِی ذَلِكَ الْوَقْتِ》
♦️هنگامی كه جدّم امام حسین(ع) به شهادت رسید، من چهار ساله بودم و جریان شهادت آن حضرت(ع) و آنچه در آن روز بر ما گذشت همه را به یاد دارم.(۱۳)
ولی امام باقر(ع) در سال ۱۱۴ هجری به شهادت رسیده است.(۱۴)
و حضرت سکینه(س) در سال ۱۱۷ هجری وفات نموده است.(۱۵)
و از این جهت، ایشان آخرین بازمانده کربلا محسوب می شود.
{وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ}
📝شعر :
تو کیستی؟ چراغ بهشت مدینه ای
آیینه دار حُسن حسینی، سکینه ای
باید به رتبه زینب ثانی بخوانمت
چون عمه ات به صبر نداری قرینه ای
در آسمان صبر فروزنده کوکبی
بین تمامی اُسرا رکن زینبی
دشمن ذلیل عزّ و وقار سکینه است
فریاد کربلای حسینی به سینه است
در مکتب مجاهدت و صبر و ابتلا
ایثار و استقامت و ایمان گزینه است
هر چند درد و رنج اسارت کشیده ای
تو خصم را به بند حقارت کشیده ای
در منطق تو معجزه نطق مرتضی
پیغام تو حیا و عفاف و حجاب بود
هر خانه ای که هست رباب و سکینه اش
باشد صفای روضه شهر مدینه اش
قلب حسین و چشم و چراغ مدینه ای
سر تا قدم جلال و وقار و سکینه ای
👤سازگار
📚منابع :
۱)تاريخ مدينة دمشق ابن عساكر، ج۶۹، ص۱۱۹
۲)الإرشاد شيخ مفيد، ج۲، ص۱۳۵
۳)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷
۴)مقتل الحسين(ع) مقرّم، ص۳۰۷
۵)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۴۷
۶)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۰۹
۷)المجالس الفاخرة علامه شرف الدين، ج۱، ص۲۸۵
۸)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۱۰۹
۹)مقتل الحسین(ع) خوارزمی، ج۲، ص۳۷
۱۰)بحارالانوار مجلسی، ج۴۵، ص۲۴۰
۱۱)المصباح کفهمی، ص۷۴۱
۱۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۸۰
۱۳)تاریخ یعقوبى، ج۲، ص۳۲۰
۱۴)فرق الشیعة نوبختی، ص۶۱
۱۵)تاریخ مدینه دمشق ابن عساکر، ج۶۹، ص۴۲۱
.
نوحه ی #شور
تقدیم به غربتِ #محسنیه
شیعه ی حیدریم و
غیرتِ ذوالفقاریـــم
بمیره هر کی گفته
محسنیّـــه نداریــم
حُرمـــتِ مــــادرِ مـــا
حُرمتِ محسنیّه است
محســـنیّـــه شـــروعِ
غُربــتِ فاطمیّه است
محسنیّـــه بــرا مــا
فصلِ درد و عذابــه
آسمون غم می باره
حالِ مــادر خرابـــه
مرتضی چاره ای جز
اشـــک و گریه نداره
گوشه ای داره زینب
قطره قطره می باره
حسن از فکرِ کوچــه
شبا کابوس می بینه
این روزا داره حیدر
دردِ ناموس می بینه
حالِ حیــدر عجیبه
اون که شیرِ حُنینه
به گمــونم که فکرِ
کــربلای حســـینه
بعدِ محسن نمونه
پســرش بی برادر
کـــربلا باشـــه امّا
بـی پنــاه و دلاور
می ده امّا به حیدر
خدا باز بهتریــــن و
جایِ محسن میبخشه
یــلِ امّ البـــنیــــن و
خوش به حالت که محسن
نـــدیدی کوچــــه ها رو
تازیـــانـــه بـــه زهــــرا
دستـــای مرتضـــی رو
خوش به حالت ندیدی
مرگِ یـــاسِ جوون و
خیلی سختـــه ببینی
گریـــه ی پهلوون و
خوش به حالت نبودی
وقتِ ضربت تو محراب
نـــدیدی مجتبــــی رو
ذرّه ذرّه ، بشــــه آب
خوش به حالت نبودی
کـــربلا بیــنِ گـــودال
خنجری روی حنجـــر
مادری رفته از حـــال
خوش به حالت عزیزم
صبر و خسته ندیـــدی
زینب و سر شکستـــه
دستِ بستــه ندیـــدی
ناقــــه هایِ بـــدونِ
سایه بان و ندیـــدی
شهرِ شام و ندیـــدی
خـــیزران و ندیـــدی
وای از این غُصّه و غم
وای از این شور و ماتم
کُـــلّ یــــوم حســین و
کُـــلّ یــــوم مُحــــرّم
#ابراهیم_زمانی_قم
👇