.
📋بر آستان تو ای جان , فقیر آمده ام
#مناجات_با_خدا #شب_قدر
#روضه_امیر_المومنین (ع)
.............................................
بر آستان تو ای جان , فقیر آمده ام
خدا نگاه بکن ! سر به زیر آمده ام
از آن توست بزرگی و من شبیه همه
صغیر هستم و پیشت حقیر آمده ام
.(مرحوم آخوند از علمای بزرگ زمانه خودش ، وارد مسجد شد کنار حوض مسجد ، آستین و بالا زد با توجه وضو بگیره ، آب به صورت « اللَّهُمَّ بَيِّضْ وَجْهَهُ» یه وقت دید یه جوونی بدو بدو اومد سریع یه وضو ای گرفت وارد مسجد شد هنوز وضوی آخوند تموم نشده ، داشت می رفت نگاش کرد ؛ گفت چیکار کردی ؟ کجا رفتی ؟ گفت هیچی اومدم وارد مسجد شدم خجالت میکشید اگه بگه من وضو گرفتم رفتم نماز بخونم حتما آقا بهش ایراد میگیره ، آخه این چه وضعش بود عجله عجله آب پاشیدی به صورتت! یه وقت یه جمله ای گفت آقا اومدم به خدا بگم من یاغی نیستم ، همین یه وقت آقا نشست رو زمینه هی به خودش گفت خدا من یاغی نیستم).
برای اینکه رها از مَنْـیَّـتَم بکنی
به پیشگاه تو مثل اسیر آمده ام
غم عذاب ندارم ولی ز بیم فراق
ببین به زمزمه ی “یا مُجیر”آمده ام
شبیه زائر دل خسته ای در این شب قدر
به پای بوسیِ “جوشن کبیر”آمده ام
.(اگه کربلا نیستم امشب به خونت پناه آوردم خدا ، به عشق علی مشکی پوشیدم اشک میریزم).
بگیر دست مرا و ببخش جُرمم را
دگر به روم نیاور که دیر آمده ام
صراط نوکر زهرای تو ولای علی ست
.(امشب همه چیز در خونه خانوم ، خانومی که منتظره آقا بیاد، سی سال فراغ بسه دیگه !).
همیشه سوی تو از این مسیر آمده ام
یتیم کوفه ی تنهایی ام , علی بپذیر
برای توست که با ظرف شیر آمده ام
.(اینقده این دو شب دلش هوای یتیما رو میکرد!).
(دلم برای یتیمان کوفه تنگ شده
کمک کنید مرا در خرابه ها ببرید)
شاعر : #محمد_قاسمی
.............................................
#روضه_حضرت_زهرا (س)
.............................................
.(یتیما دم خونه صف بستن تازه فهمیدن اون آقایی که شبا نون و خرما می آورد علی بود! همون علی ای که همیشه نفرینش می کردن دشنامش می دادن).
کیسه های نان و خرما خواب راحت می کنند
دستهای پینه دارش استراحت می کنند
.(اباعبدالله از روز نوزدهم هی نگاه به صورت بابا میکنه ناله میزنه ، بابا چشاشو باز میکنه حسینم تو دیگه گریه نکن بابا ؛ تو دیگه اشک نریز بابا ، یه جملهٔ عجیبی گفت صدا زد بابا «من اصلا اومدم تو دنیا واسه تو گریه کنم بابا).
.(طبیب اومد ، دیدید یه خونواده ای که مریض حال بد داره ، همه جمعا تو خونه دخترا خیلی حواسشون جمع هی مراقبن ببینن حیاء میکنن هم مراقبن چیزی نیازه کاری بکنن ، تا طبیب بیرون اومد گفت پسر ارشد خانواده بیاد ! دل زینب ریخت ! چی گفت مگه ؟ گفت آقا بگید باباتون وصیتاشو بکنه).
به نسخه نیست نیازی طبیب را ببرید
برای مرگ علی دست، بر دعا ببرید
نیاز نیست مداوا کنید زخم مار
بر آن مریض خرابه نشین دوا ببرید
جنازۀ من مظلوم را چو مادرتان
شبانه مخفی و آرام و بی صدا ببرید
.( اصبغ بن نباته اومد وارد خونه شد اجازه گرفت ، امام حسن فرمود : دیگه کسی ملاقات نمیتونه بیاد ؛ اما دید اصبغ نشسته داره گریه میکنه! وارد خانه شد صورت کف پای مولا گذاشت خدا چی میبینه علی خیبر پاهاش ورم کرده ؛ صورتش خیلی زرده ؛ هی غش کردن میکنه خیلی حالاتش شبیه خانم شده ، خانومم اون روزا خیلی غش می کرد سر و با دستمال بسته بود بدن بهم ریخته بود ، چشماشو باز کرد چشا دیگه خوب نمیبینه صدا زد آقا اصبغم اومدم ملاقات ، یادش افتاد مدینه خانم تو بستر افتاده بود ، با همین حال آقا اومد فاطمه جان اون دو نفر میخوان بیان ملاقاتت ! اینجا دور علی یارانن بچه ها هستن اما مدینه فاطمه خیلی مظلوم بود ؛ یه حرفی زد علی یادش اومد صدا زد مولا «الْبَیْتُ بَیْتُکَ وَ انا أَمَتُکَ»
«این خونه خونه تو من هم خادم توام مولا» ، اما یه چیزی ، بگو کنیزا بیان وقتی اونا میان صورت منو برگردونن نمیتونست صورتش رو برگردونه یادش افتاد!).
.............................................
.
📋از هر طرف بد آوردی / جلو چشم زمین خوردی
#زمزمه
#زبانحال_مولا_با_حضرت_زهرا
#روضه_حضرت_زهرا (س)
.............................................
.(بند اول).
از هر طرف بد آوردی
جلو چشم زمین خوردی
علی بمیره واسه تو
با اینکه تو خطر بودی
با اینکه پشت در بودی
به کوچه بود حواسِ تو
در افتاد روت ، با چکمه از روت رد شدن
حرومی ها از زخم پهلوت رد شدن
نگفتن بار شیشه داری تو
در افتاد روت ، نصف تنت آتیش گرفت
جلو چشمم پیروهنت آتیش گرفت
که این روزا توون نداری تو
نرو زهرا زهرا زهرا(۲)
.(بند دوم).
پرت به میخ در گیر کرد
وجودتو زمین گیر کرد
میون شعله ها سوختی
با اون چشای پر خونت
با اون دستای بی جونت
لباس پارتو دوختی
بمیرم من ، چشم تو بارونی شده
بمیرم من ، مسمار در خونی شده
بمیرم که ، بازوت کبود شده
بمیرم که ، خون تو ریخته توی راه
بمیرم که ، محسن و کشتن بی گناه
همه خونه ی پارچه دود شده
نرو زهرا زهرا زهرا(۲)
.(بند سوم).
جوونی اما پیری تو
الهی رو نگیری تو
از این شکسته دل زهرا
به خاطر منه حیدر
تو رو زدن همه لشگر
شدم از تو خِجِل زهرا
بمون خانوم ، حتی اگه خم راه بری
بمون خانوم ، کن واسه زینب مادری
که این خونه بی تو جهنمه
قسم میدم ، به گریه ی حسن تو رو
بیا با این ، دردا مدارا کن نرو
که قد من هم مثل تو خم
نرو زهرا زهرا زهرا(۲)
شاعر : #محمد_صادق_باقی_زاده✍
.............................................
.
.
📋عباس تو بیرون نرو باید بمانی
#زمزمه
#روضه_امیر_المومنین (ع)
#روضه_حضرت_زهرا (س)
🏴#شب_بیست_و_یکم_رمضان
.............................................
.(فاطمه جان شَوْقاً اِلَي رُؤْيَتِهِ؛
خیلی مشتاقم بیام پیشت خانوم ، خیلی دلتنگتم خانوم ، اما عرب رسم بدی داره همیشه تیرش و مسموم میکنه یه جمله ای به خانم گفت : ملعون گفت یه سمی یه زهری زدم با این زهر تمام کوفه رو میشه کشت آقامون هم مسموم هم مقتول! اباعبدالله هم مسموم هم مذبوح هم مقتول ، صدا زد «به ابی و امی » چشاشو باز کرد دید حسین داره گریه میکنه ، گفت پدر و مادرم به فدات بشه حسین جان تو دیگه گریه نکن «بِأَبی وَ أُمِّیاَلْحُسَیْنَ اَلْمَقْتُولَ بِظَهْرِ اَلْکُوفَةِ»
چند جا نوشتن تیر مسموم بود یه جا اینجا بود
«فَأَتَاهُ سَهْمٌ مَسْمُومٌ لَهُ ثَلَاثُ شُعَبٍ فَوَقَعَ عَلَى قَلْبِهِ ...»
نانجیب یه تیر به قلب ارباب زد این تیر مسموم بود تیری که به گلوی علی اصغر خورد تیری که به چشم عباس خورد ، گفتم عباس صدا زد عباسم تو بیرون نرو بمون کارت دارم ! همه دور بستر بابا جمعا ، بابا بفرما ! حق با بچه های فاطمه اس عباسم بمون کارت دارم ! دست زینب و گرفت تو دست عباس گذاشت صدا زد «عباس انت کفیل الزینب »
عباس تو بیرون نرو باید بمانی
اصلا من امشب با تو خیلی حرف دارم
.(چه مسئولیت بزرگی!).
جان تو و جان زنان این قبیله
عباس زینب را بدستت میسپارم
در پای او هم سر بده هم دست هم چشم
او چادرش سِرّ است سِرّ کردگارم
.(عباس میدونی به چی فکر می کنم؟).
امشب بفکر ناقه بی محملم من
گریه کن آن رنگ و روی پر غبارم
وقتی صدایت میکند! ای محرم من…
جای تو دارد شمر می اید کنارم..
بانوی یثرب بودم و حالا اسیرم
دستان خود را برروی سر میگذارم
.(بریم اونجایی که شرمنده شد ، اباعبدالله اومد کنار بدن عباس میخواد بدن و جمع کنه داداشو با خودش ببره ، صدا زد
«یا اخی ما تُرید منّی »
میخوای چیکار کنی ؟ گفت داداش باید ببرمت شده کولت کنم میبرمت! داداش ، گفت داداش دست نگهدار من قول دادم به بابام علی ، پای کار زینب بمونم آب نتونستم بیارم!)
شاعر : #سید_پوریا_هاشمی✍
.............................................
📋صاحب علم پاشو پشت و پناه من
#زمزمه
#روضه_حضرت_عباس (ع)
.............................................
.(بند اول).
صاحب علم پاشو پشت و پناه من
قدم شده مثل هلال ای قرص ماه من
تا جسم تو کم شد دیگه کم شد سپاه من
چشم و چراغ دلم بودی چشمت زدن
چش روشنیه حرم بودی چشمت زدن
تو یک تنه لشکرم بودی چشمت زدن
پاشو ببین با چشم گریون
همه تو خیمه ها هراسون
گره زدن به معجراشون
.(بند دوم).
دست بریدت رو دیدم سر راهم
پای شریعه پیکرت پاشیده شد از هم
مثل علی اکبر شده جسم تو هم درهم
دشمنا میخندن به اشک چشای من
میسوزه علقمه از سوز صدای من
دیگه نمونده راه چاره برای من
تو رو تو خاک و خون که دیدم
خدا میدونه چی کشیدم
کنار پیکرت خمیدم
.(بند سوم).
ماه بنی هاشم آخر زمین خوردی
فرقت شکست مثل بابا حیدر زمین خوردی
بازوت شکست انگار مثه مادر زمین خوردی
تا دیدم افتادی روی خاک پشتم شکست
تیر سه شعبه اومد راهِ نگاتو بست
چشم تو مثل قلب زینب به خون نشست
عزیز برادرم بلند شو
امید خواهرم بلند شو
تموم لشکرم بلند شو
.............................................
مسعود پیرایش
👇
.
📋ببین پریشونم حسابی دلتنگم
#زمینه
🏴 #زبانحال_مولا_با_حضرت_زهرا
.............................................
.(بند اول).
ببین پریشونم حسابی دلتنگم
خیلی باهات حرف دارم
امشب نمیخوابم انقد که توفکرم
تا خود صبح بیدارم
بگو ازم راضی بودی
بچه ها رو چجور بزرگ کردم
چیزی نزاشتم بدونن
از بغض تو سینه ی پر دردم
تلاشمو کردم
حسن یادش بره تو کوچه ها چیدیده
تلاشمو کردم
یادش بره که راه میرفتی تو خونه خمیده خمیده
تلاشمو کردم
یادش بره که زدنت خوردی زمین با صورت افتادی
تلاشمو کردم
یادش بره باکمک از دیوار و شونه هاش ایستادی
دارم میام پیشت چقدِ حرف دارم
دلم برات تنگه دار و ندارم
عزیز من زهرا
.(بند دوم).
همینکه تو رفتی تنها شدم خانوم
دیگه ندارم طاقت
ممنون شمشیرم که بعد این سی سال
میشه خیالم راحت
سی ساله پروانه شدم
به دور بچه ها می چرخیدم
سی ساله تنهایی خودم
بار غمو به دوشم کشیدم
تلاشمو کردم
شبا بالاسر حسین کاسه ی آب بزارم
تلاشمو کردم
دستمو زیر سر دخترت شباموقع خواب بزارم
تلاشمو کردم
تموم غصه هامو من توی خودم بریزم
تلاشمو کردم
سر ببرم تو چاه ولی جلوی بچه هات اشک نریزم
دلم برات تنگه کافیه این دوری
بیزارم از دنیا بسه صبوری
.(بند سوم).
میخوام بیام پیشت ولی دلم شور
حسین و داره میزنه هر لحظه
منم شبیه تو طاقت ندارم که
ببینم از گریه شونش می لرزه
تصورش سخته برام
موی حسین تودستای سنان گرفتار شده
تصورش سخته برام
که زینبم مسافر کوچه و بازار شه
وعده ی ما باشه
لحظه ای که حسینمون تو شیب قتلگاهه
وعده ی ما باشه
لحظه ای که زینبمون توخیمه چشم راهه
وعده ی ما باشه
لحظه ای که حسینمون در حال احتضاره
وعده ی ما باشه
وقتی که شمر پاشو روسینه ی حسین میزاره
تو اون شلوغی ها کنار زینب باش
اغوشتو واکن برای اشکاش
شاعران : #مصطفی_مروانی ✍ #حسن_دهقان✍
.............................................
حاج مسعود پیرایش
👇
zamine.mp3
26.77M
🎧 #زمینه #امام_علی
🔊 | خیمه عزای شهادت مظلومانه امیرالمومنین (ع) و احیای لیالی قدر
🎤 #حاج_مسعود_پیرایش
4_5888842269569585006.mp3
11.79M
🔻#زمینه #شب_قدر
📜 دوباره هر شب ذکر لبم
🖊به قلم خانم #مرضیه_عاطفی ✍
🎙به نفس #حسن_عطایی 🎤
ماه مبارک رمضان 1402
3.mp3
5.57M
🔻#شور #شب_قدر
📜 به گرفتارت آقا
🖊به قلم #سید_امیر_حسین_خوشرو و #علی_گلچین_پور✍
🎙به نفس #حسن_عطایی 🎤
ماه مبارک رمضان 1402
1402012103.mp3
2.77M
#روضه_امام_علی
این سخن ورد زبان ها افتاد ...
#حاج_امیر_عباسی🎤
این سخن ورد زبان ها افتاد
دیدی آخر علی از پا افتاد
هیچ پرسی به چه روز افتادم
رفتی و کرده ای دشمن شادم
آن که میخواست ز پا بنشینم
شادمانست که من غمگینم
فرصتی تا که مناسب جوید
این سخن با دگران میگوید
رشته صبر علی پاره شده
چاره ساز همه بیچاره شده
حاج #علی_انسانی✍
در وسط کوچه تو را میزدند
کاش به جای تو مرا میزدند
وای من و وای من و وای من
میخ در و سینه ی زهرای من
#حضرت_زهرا
https://eitaa.com/emame3vom/77588
Shab26_Razaman1402_Mirzamohamadi_a.mp3
6.35M
🏴السلام علیک یا اباعبدالله
🔊 به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود،دیر رسیدم من
◼️ #مناجات_با_خدا
روضه حضرت سیدالشهدا علیه السلام
🎤حجت الاسلام #میرزامحمدی
Shab26_Razaman1402_Mirzamohamadi_b.mp3
20.27M
🔊 يا مُحْسِنُ يَا مُجْمِلُ يَا مُنْعِمُ يَا مُفْضِلُ،
لَسْتُ أَتَّكِلُ فِى النَّجاةِ مِنْ عِقابِكَ عَلَىٰ أَعْمالِنا
◼️ فرازهایی از #دعای_ابوحمزه_ثمالی
#روضه_امام_حسین
🎤حجت الاسلام #میرزامحمدی
77.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #گزارش_ویدئویی
🔹 #زمینه | لا حول و لا قوة الا بالله ، علی ماشاالله
🔹کربلایی سید رضا نریمانی
_
♦️ مناجات مبارک رمضان | شب بیست و سوم
📅 پنجشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۲
🔻 آستان مقدس شاه میرحمزه علیه السلام، هیئت فدائیان حسین علیه السلام
___
#پیش_زمینه
#مولا_امیرالمؤمنین_علی_ع
«لَاحولَوَلاقُوَّةَالّابِالله؛علیماشاءالله»
شاعرونغمهپرداز #حمید_رمی
لا حولَ و لا قوةَ الا بالله؛
علی ماشاءالله
خدا نوشته سر درِ عرش اعلی؛
علی ماشاءالله
شورآفرین، اعجابانگیز و خاصه
دنیا ما رو با «یاحیدر» میشناسه
حتی پاش بیفته تنهایی
پای کار علی میایستم
من جز پیروی از این آقا
کار دیگهای بلد نیستم
یاحیدر علی علی مولا ۴
........................
ذکر روی انگشتر رسولالله؛
علی ماشاءالله
دونهدونه تسبیح حضرت زهرا؛
علی ماشاءالله
جنت ایوونطلای باصفاشه
خوشبحالِ هرکس حیدر باباشه
بابالقبلۀ علی یعنی
بابِ اولِ شرفیابی
وقتی تُو صحن نجف هستی
انگار کربلای اربابی
یا حیدر علی علی مولا ۴
.
#وداع_با_ماه_رمضان
#شبهای_آخر_رمضان
سفره دارد جمع می گردد، گدا را عفو کن
باز هم خوبی کن و این مبتلا را عفو کن
دیگر از این توبه ها دارم خجالت می کشم
یا رب این شرمنده غرق خطا را عفو کن
بر در این خانه من بهر امیدی آمدم
پس، نگیر از من تو این حال و هوا را، عفو کن
دست خالی آمدم، با دست خالی می روم
یا کریم این روسیاهِ بی نوا را عفو کن
پیش مردم آبروی بنده ات را حفظ کن
خوب و بد، در هم بخر، ای یار، ما را عفو کن
* اومدم بین مردم نشستم، تا الاقل بخاطر اونا هم که شده منو ببخشی.. وگرنه منه رو سیاه کجا و مناجات با تو کجا.... اما خدا ؛ کاری ندارم مجلس خلوته و یا شلوغه... آخه من خیلی بدبخت و گناهکارم... اومدم خودم رو تو دامن تو انداختم، اومدم میگم اگه تا امشب منو نبخشیدی، امشب که راهم دادی بیام، پس منو ببخش
جان آقای خراسان، جان سلطان غریب
هم وطن های علی، موسی الرضا را عفو کن
*آهوی بیابون به امام رضا پناه آورده، آقا منم اومدم خودمو بتو بسپارم... آخه تا چند روز دیگه شیطان از بند آزاد میشه، منم که ضعیفم و مطیع نفسم... اگه گوشه نگاه تو نیاشه نمی تونم مقابل تمایلات نفسانیم مقاومت کنم.. بیچاره تر میشم... کار رو خراب میکنم... منو تو حریم امن خودت نگه دار... بزار بست نشینه حریم تو باشم.. تو مراقبم باشی..
من گنهکار و تویی غفار، یا رب الحسین
جان اربابم بیا این بنده ها را عفو کن
بوده ام این روزها مصداق فابک للحسین
گریه کن های غم کرببلا را عفو کن
*فرمود اگه تو دنیا به ی سنگ انس داشته باشی، قیامت با همون محشور میشی... خدایا من خودم رو به امام حسین چسبوندم، توی مجالس آقام شرکت میکنم... امشبم حسینِ فاطمه رو واسطه قراردادم تا منو ببخشی..
جان آن که دست و پا می زد میان قتلگاه
حُرّ توبه کرده ی بی ادعا را عفو کن
#وحید_محمدی ✍
#مناجات
#مناجات_با_خدا
#مناجات_رمضان
.
#نذر_مادری_که_هنوز_پسرش_بر_نگشته
دارم آش هم می زنم
به مادرم می گویم
بیا یک کم بچش
ببین حمد و قل هوالله اش به اندازه ست؟
ببین صلواتی چیزی کم ندارد؟
.
Untitled 7 (2).mp3
4.91M
🔈 #شور #امام_حسین
بانوای:🎤کربلایی #حسین_ستوده
[بند اول]
بیا و یه کاری کن برا دلم
خیلی دل تنگ محرمم حسین
اگه مُردم منو یادت نرها
ای رفیق تا جهنمم حسین
تو برای من مثل گوهری
تو دلِ شکسته ی نوکر و میخری
بده حال من جون دخترت
من حرم لازمم آقا منو میبری
امیر و سالارم
تو سختیا یارم
من دوست دارم
تویی خریدارم
بی تو گرفتارم
من دوست دارم
دوست دارم، دوست دارم
🖤🖤
[بند دوم]
توی زخمام و نمک زدن ولی
تو شدی دوباره مرحمم حسین
توی آتیشم میایی سراغ من
ای رفیق تا جهنمم حسین
غیر تو حسین همه بام بدن
همه غیر تو تو سختیا پس ام زدم
هیچکی جز خودت غصم و نخورد
هر کی اصرارم و فهمید آبرومم و برد
محرم اصرارم
تموم افکارم
من دوست دارم
همه کس و کارم
ماه شب تارم
من دوست دارم
.
Untitled 20.mp3
11.57M
#شور #امام_علی علیه السلام
#کربلایی #حسین_ستوده
[بند اول]
حقیقت شب قدر علی
تویی همیشه در صدر علی
گوشه ای از جنگاوری
تو احد و توی بدر علی
مردانه مردانه
اومد توی میدون
جانانه جانانه
قلعه پیش حیدر به لرزه افتاده
این رعد و برق یا شمشیر شاه مردانه
روحِ مناجات علی
با کرامات علی
ای بابا بزرگِ رقیه سادات علی
انقده مهدی تو
نور پروردگار
بایدم توی نماز بکشد تیغ و از پات علی
ای جانم یا علی
🖤🖤
[بند دوم]
به ساحتِ نجف هو بکش
خاک نجف به گیسو نجف
تمام عُمر میخوایی مست بشی
تو حرم ش فقط بو بکش
معراجِ پیغمبر
زیبا شد وقتی که دید هر کجا حیدر
داره صحبت میکنه روی هر منبر
مطمعن شد تو هر شعن محورِ حیدر
جانه ابوذر علی
عشق قنبر علی
ای شاگرد درس مالک اشتر علی
🖤🖤
[بند سوم]
من اهل نجفم
چون بابام علیه
دنیا مال منه
چون دنیام علی
حضرت فوق العاده تو بابای منی
از سرمم زیاده همین عرض ادب
آخر اعتقاده خدا مهر تو رو به هر کسی نداده
حضرت فوق العاده
تو وقتی باشی بازار همه کساده
سالی یه مرتبه با دل صاف و ساده
میرم از حرمت کربلا پیاده
میزنم جار علی
حضرت دلدار علی
به جنونم میکشه میثم تمار علی
شه کرار علی
افسر الاسکار علی
میخوامت آقا یه پر طرفدار علی
.
شب شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها-95 روز - @Levaozzeynab_com.mp3
10.56M
📜بارون کربلا
🎤کربلایی #حسین_ستوده
#شور #امام_حسین
باز نم بارونُ منِ مجنونُ
میبینم بازم یه خیابونُ
حس قشنگیه وقتی دم غروب
دارن اذون میگن میرسی کربلا
انگاری یه صدا میگه وضو بگیر
وقت نماز شده سمت حرم بیا
حس قشنگیه بارونی هوا
توی حرم مثه چشمای زائرا
تاج حرم، دلم افتاده تو امواج حرم
واسهٔ منی که معراج حرم
اسممو بزار محتاج حرم
📿📿📿
نفس زدن هامو ببین اشکامو
تو دلم دارم عشق آقامو
چشمای تر بده رزق سفر بده
قلبمو پَر بده حالا که اومدم
حال بکاء بده عشق و صفا بده
کربُبلا بده حتی اگه بدم
آبرو داری کن برام یه کاری کن
اشکمو جاری کن تا بهتو رو زدم
جان منی، خوب میدونی دین و ایمان منی
تو مقدّسیُ قرآن منی
نوکرت هستمو سلطان منی
حسین حسین حسین...
کربلایی حسین ستوده🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 #امام_علی
🏴 #محمود_کریمی
داره میلرزه دست و پام از شوق دیدن زهرا
تو نفس های اخرم یا زهرا مونده رو لبها
چادر زهرامو بیارید و بذارید روی چشمام
یه کمی آروم ، بگیره دردام
دیگه امشب خسته ی خسته شدم از غصه و غم هام
تا نفس دارم ، یاد اون روز هام
بی زهرا سخت بود این سالا
واویلا2
جون به لبهام بود تا حالا
واویلا2
🏴واویلا 3 ...
برا هر کس که این شبها شب های ماه رمضونبرا من هر شب شب داغ ماه جمادی میمونه
کسی حال این دل تنگ پریشونو نمیدونه
همه شبها، شب هجرونه
چی کشیدم وقتی که دیدم در و دیوار پره خونه
گل یاسم سوخت، توی اون خونه
گر چه من قلبم میسوزه
مظلومه ی من پیروزه
🏴واویلا 3 ...
حالا که از چشمای تو جاری خون سر من
پسرم بشنو حرفای اخر و ای قمر من
پسرم بابا دارم امید به تو عباس
برا اون روزی ، که حسین تنهاست
روزی که لب تشنگی اهل حرم حسرت دریاست
کنارت اون روز ، مادرت زهراست
لب تشنه باش و دریا باش
وقف عزیز زهرا باش
🏴واویلا 3 ...
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دکلمه
#مناجات
#حسن_شیرزاد🎤✍
چه آمد بر سرت ای دل نوای آشنایت کو
چرا خاموش و دلگیری فروغ رَبّنایت کو
بنا بود آسمان باشی چرا در خاک جا ماندی
چه شد رویای پروازت پر و بال دعایت کو
چنین بی حال و بی حاصل نبودی پیش از این ای دل
رها کن این تکلف را وجود "بی ریا"یت کو
چنان در گیر دنیایی که آرامش نمی یابی
تامل کن شبی در خود بگو صبر و رضایت کو
چه پیش آمد که این گونه سیاهی شد نصیب تو
در این تاریکی ممتد چراغ اشک هایت کو
به غیر از گریه درمان چیست زخم بی خدایی را
تویی که سر به سر دردی دل من پس دوایت کو
چرا ساکن نشستی هان مگر گم نیستی در خود
چه کردی با خودت ای دل توسل بر خدایت کو
بگو حال مناجاتت کجای زندگی گم شد
بپرس از نفس اماره ببین سوز صدایت کو
غرورت را رها کن تا دمی عبد خدا باشی
کجا ای بنده ی عاصی خود بی ادعایت کو
پس از عمری علی گفتن چرا اینگونه خاموشی
در این هنگامه ی غربت دم یا مرتضایت کو
.
#مناجات
وَ أَنْتَ الْجَوَادُ الَّذِي لاَ يَضِيقُ عَفْوُكَ ...
تويي آن سخاوتمندي كه گذشتت به تنگي نمي رسد
گیرم که گناهکارت آدم نشود
این عهد که بسته نیز محکم نشود
اما تو جوادی ، تو مرا می بخشی
می بخشی و از کرامتت کم نشود
#محسن_ناصحی✍
.
48.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روضه_ضربت
🎼 شمشیر اومدی ولی چرا دیر اومدی
حاج محمدرضابذری 🎤
#شب_نوزدهم_رمضان ۱۴۰۲
#زمزمه
#ضربت_خوردن
#امام_علی علیه السلام
#عبدالله_باقری
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
شمشیر! اومدی ولی چرا دیر اومدی
شمشیر! حالا که علی شده پیر اومدی ۲
کاش روزی که
صبر من دستامو بست میومدی
کاش روزی که
غرور علی شکست میومدی
کاش روزی که
فاطمه به خون نشست میومدی
دیر اومدی ، دیر اومدی
قبل تو داغ عزیزم من و از پا انداخت
قبل تو میخ دری کار حیدر رو ساخت ۲
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
شمشیر! زهرتو ریختی دیگه کوتاه بیا
شمشیر! کربلا با دل زینب راه بیا ۲
توی گودال
جلو زینب دیگه شر به پا نکن
توی گودال
بیشتر از حدِّ خودت جفا نکن
توی گودال
جای زخم نیزه ها رو وا نکن
کوتاه بیا ، کوتاه بیا
نذا دادِ زینبش تا خیمهها برسه
بذا سهمی از تنش به بوریا برسه ۲
.
🌸🍃🌸🍃
نظر شیطان درباره حضرت علی(ع )
پیامبر اکرم(ص) از شیطان پرسیدند: نظرت درباره علی بن ابیطالب(ع)، وصی من چیست؟
شیطان پاسخ داد:
یا رسول الله امکان دستیابی به علی(ع) وجود ندارد. این آدم از نظر ما دست نیافتنی است؛
چون به پروردگار عالمیان متصل است و ما نمی توانیم به او برسیم
و من راضی هستم که او کاری با من نداشته باشد چرا که من طاقت یک لحظه دیدار او را ندارم چون نور الهی علی آنقدر قوی است که ما را دفع می کند
منبع از کتاب انوار المجالس به نقل از کتاب سراج القلوب
@DastaneRastan
.
#وداع_با_ماه_رمضان
... و ماه به آخر می رسد .
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
شیون کنید ماه عبادت تمام شد
نالان شوید آخرِ ماه صیام شد
می خواستم غبار بشویم ز دل ولی
این حلقه های اشک برایم که دام شد
بگذر ز خویش ، دیده رها کن ز دیگران
اینجا وقوف بهر تو دیگر حرام شد
شب های پُر ز سوزِ ابو حمزه هم گذشت
هر شب فغان و ناله برایم مدام شد
با افتتاح دل به حریم ولا زدیم
هر شب که یاٰاِلٰه به لب ها کلام شد
هر شب به یاد مهدی زهرا گریستیم
هر شب سخن ز چهره ی ماه امام شد
یٰا رَب نشد که شهد وصالی به لب زنم
با این مرارتی که ز هجران به کام شد
تا حرف عاشقان برساند حضور یار
هر آه سینه سوز به هستی پیام شد
با یک سلامِ شوق به کرب و بلای دوست
دل ها روانه جانبِ دارُالسَّلام شد
هر شب به یاد کرب و بلا هم گریستیم
هر شب پرید مرغ دلی کو به بام شد
از چهره بُرد گَرد گناهی که داشتیم
اشک از غم حسین که حُسنِ ختام شد
ما را هماره نوکر مولا شناختند
ما را غم حسین همیشه به نام شد
"یاسر" گرفت منصب آقایی و شرف
در بارگاه یار هر آن کس غلام شد
oo
حاج محمود تاری "یاسر"✍
.
.
#شب_بیست_و_ششم_رمضان
🔸شب بیست و ششم مناجات خوانی ماه مبارک رمضان
📆 یک شنبه ۲۷ فروردین ماه ۱۴۰۲
🔷 با مداحی:
👈 کربلایی امیر ملکی
👈 کربلایی #سید_رضا_نریمانی
🔊 #سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین حقیقت نژاد
🔊 بخش اول #مناجات | چشم خود را خیس تااز اشک نم نم میکنم
🔊 بخش دوم فرازهای #دعای_ابوحمزه
🔊 بخش سوم #روضه | از نفس خود دارم گله عاقبت ماندم عقب از قافله
🔊 بخش چهارم #روضه | بارون سنگها از همه سو و سیعلم الذین ظلموا
🔊 بخش پنجم #زمینه | گریه برا حسین عبادته عبادتم دست جمعیش خوبه
.👇