eitaa logo
امام حسین ع
27.2هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. زمینه آل الله در کوفه ۱۴۰۴ ▪️بنداول▪️ تنها اميدمه واست فدا بشم دست از تو ای حسین هرگز نمی‌کشم دشمن تو توی خوابم نمی بینه از تو جدا شم نذرم اینه ای امامم تا همیشه پای تو باشم با اینکه تو دست دشمن اسیرم با اینکه داغ غمت کرده پیرم من پرچم این قیام و حسینم با دست بسته م رو شونه م می گیرم ای وای حسین من ▪️بنددوم▪️ راس تو روی نی زینب رو می کِشه اینکه کنارمی داداش دلم خوشه بین انظار بین اغیار بین اشرار شدم گرفتار دست بسته پای خسته سر بازار شدم گرفتار سنگِ روی بام به جسمم نشسته منو کشیدن با پاهای بسته عیبی نداره سرم غرق خونه مابین زنها غرورم شکسته ای وای حسین من سلام_الله_علیها .👇
۱۱ (کوفه) پشت دروازه ی کوفه چه غوغا شده حضرت ساجدین غریب و تنها شده کنج ویران شان شده زندان شان وای از این غم۲ از ستم وارد کوفه اسیران شدند وارد کوفه با دیده ی گریان شدند همه در شور و شین بهر داغ حسین وای از این غم۲ کوفیان بر همه زخم زبان می زدند سنگ کینه به اهل کاروان می زدند زینب دلغمین شده محمل نشین وای از این غم۲ بین شهر کوفه جان همه بر لب است زین همه ظلم و کینه خون دل زینب است کوفیان صف زدند بین شان کف زدند وای از این غم۲ مردم کوفه از بس که پلید و بدند بین سرها همه چنگ و نی و دف زدند زده زخم زبان در نهان و عیان وای از این غم۲ بین شهر کوفه بر همه بیداد شد زین همه مصیبت خون دل سجاد شد اشک او شد روان قامتش شد کمان وای از این غم۲ @yaghubianreza
۲۱ (کوفه) کینه و ستم باشد(از خلق و خوی کوفه)۲ آورده اسیران را(دشمن به سوی کوفه)۲ مکان شان شده بیرون کوفه زینب کبری شد دلخون کوفه واویلا واویلا آه و واویلا۲ از ظلم و ستم کوفه(بسته شده دست شیر)۲ گردن گل زهرا(بسته به غل و زنجیر)۲ شد زینب از این غم قامت خمیده از گردن علی خون می چکیده واویلا واویلا آه و واویلا۲ آتش زده بر دل ها(سوز و شرر کلثوم)۲ از این همه ظلم و کین(خون شد جگر کلثوم)۲ با دیدن ظلم و کین و عداوت رأس خونین کند قرآن تلاوت واویلا واویلا آه و واویلا۲ نکرده عدوی دین(شرمی ز روی احمد)۲ بر اهل حرم کردند(ظلم و ستم بی حد)۲ سر بریده رو به روی زینب جان او زین ستم آمده بر لب واویلا واویلا آه و واویلا۲ در کوفه چه ها کردند(با عترت پیغمبر)۲ رأس گل زهرا را(دیده روی نی خواهر)۲ زینب بر نی دیده یک ماه کامل زین سبب سر را زد بر چوب محمل واویلا واویلا آه و واویلا۲ @yaghubianreza .
۲۳ (کوفه) یا فاطمه مردم کوفه هلهله کردند خون دل آل فاطمه کردند ظلم و ستم بی واهمه کردند کوفی بی حیا غرق سرور با دست بسته کاروان نور همراه سجاد و اهل حرم آمده کوفه زینب غیور آه و واویلتا واویلتا۴ یا فاطمه اهل حرم همه غمین گشتند وارد کوفه شهر کین گشتند ز ظلم و کین محمل نشین گشتند خارجی کرده اند خطاب شان ریزد از دیده ها گلاب شان دستان عمه ها و کودکان بسته از کینه با طناب شان آه و واویلتا واویلتا۴ شهر کوفه گشته پر از نور و چراغانی اهل حرم با دل سوزانی به شهر کوفه شده زندانی جمله مردم کوفه صف زدند با شادی چنگ و نی و دف زدند کنار سرها روی نیزه ها هلهله بنموده و کف زدند آه و واویلتا واویلتا۴ یا فاطمه به شهر کوفه ظلم و محنت بود کار عدو فقط جسارت بود خون دل خاندان عصمت بود بر روی نی رأس بریده بود قامت زینبین خمیده بود با دیدن سر روی نیزه ها رنگ از رخسارشان پریده بود آه و واویلتا واویلتا۴ @yaghubianreza
. علیه السلام یه جای سالم توی صورتت نیست به قدر یک نگینه انگشتری قافله سالار روی نیزه ها بگو منو داداش کجا می بری؟ غنچه ما رو با سه شعبه چیدن به روی نیزه ها شکوفه بردن باب الحوائجای این عالمو با دست بست سوی کوفه بردن تن تو روی خاک گرم صحرا منو با یک قلب کباب می‌ برن من سند آیه تطهیرمو من و سوی بزم شراب می برن پرده نشین خیمه ی عفافو میون محملی بی پرده بردن روم نمیشه بگم که کاروانو انگاری که به حرمله سپردن نجف کجاست می خوام شکایت کنم به روی چادرم که پا می ذارن حرمت ما رو توی کوفه کشتن که نون و خرما صدقه میارن علی رو باز تو کوفه زنده کردم نهج البلاغه است روی لبهای من تو رو قسم میدم به مادرم که از روی نی با دخترت حرف بزن سرت اگرچه غرق خاک و خونه رو نیزه ها آیه نور شدی تو شکسته شیشه غرور زینب چرا که مهمون تنور شدی تو . .
. (س) غوغایی به پا شد دنیا با آل علی بدجور بی وفا شد غوغایی به پا شد  سهمِ من همسفری با نامَحرما شد من کجا و دوری از دلدارم تو کجا و نیزه ها ای یارم سنگا که میان به سمتت باید سرت و از رو زمین بردارم ! وای اباعبدالله...۲ ماهِ روی نیزه ها آی اباعبدالله...۲ ای سالار زینب  از رو نیزه ها ببین چشم زار زینب ای سالار زینب  بی تو شد میون صحرا آواره زینب  مثل بارونْ ، اشکِ من می‌باره  نیزه دار سر به سرم می‌ذاره  سرِ خونیِ تو روی نیزه... خواهرت دنبال تو آواره  وای اباعبدالله...۲ ماهِ روی نیزه ها آی اباعبدالله...۲ آه ای غیرت الله تازیونه می‌زنن مارو گاه و بیگاه  آه ای غیرت الله بین نامحرم شده کارم غصه و آه دستِ بسته پای خسته میرم دیگه از زندگی بی تو سیرم هر دفه سرِت می‌اُفته رو خاک با رقیه دخترت می‌میرم  وای اباعبدالله...۲ ماهِ روی نیزه ها آی اباعبدالله...۲ عباس ای علمدار  خواهرت رو می‌بینی بین کوچه بازار عباس ای علمدار  تک و تنها مونده زینب مابین انظار هرچی نامَحرمه دُورم کرده من کجا و محملِ بی پرده ابنِ مرجانه کجا و زینب بخدا اینه که واسم درده وای اباعبدالله...۲ ماهِ روی نیزه ها آی اباعبدالله...۲  ✍ .👇
. مناجات محرمی با عج در ایام ‌اسارت عمه جانشان  ای عمه جان برای تو خون گریه میکنم از سوز ماجرای تو خون گریه میکنم با یاد غصه های تو از حال میروم با یاد غصه های تو خون گریه میکنم داغ اسیری ات کمرم را شکسته است بستند ، دست و پای تو خون گریه میکنم حتی خدا برای تو روضه بپا کند با روضه ی خدای تو خون گریه میکنم تو زار میزنی ز فراق حسین و ، من ... از سوزِ های های تو خون گریه میکنم بالای نعش بی سر جدم صدا زدی ... از "وا محمدای" تو خون گریه میکنم هر صبح و شب برای سرِ روی نیزه ها ... هر صبح و شب برای تو خون گریه میکنم ای "کربِ وَ الْبَلای" حقیقی کربلا از داغ کربلای تو خون گریه میکنم از داغ همسفر شدنت با حرامیان ... میمیرم ، از عزای تو خون گریه میکنم تو پا به پای نیزه ی جدم فغان کن و من نیز ، پا به پای تو خون گریه میکنم ................ صاحب عزا سلام به شال سیاه تو قربان روضه‌ها و دم و اشک و آه تو این شام تیره را تو فقط چاره‌ای، بیا چشم‌انتظار مانده جهان بر پگاه تو ای منتقم بیا، تو امیدی به جان ما این کشور است ملک تو و در پناه تو مانند حر دوباره به سوی تو آمدم باشد که سر به راه شوم، سر به راه تو ای وارث ردای حسینی بیا، بیا خود را کشانده‌ام برسم تا سپاه تو دست مرا بگیر و ببر سوی کربلا من آمدم که جان بدهم با نگاه تو روضه‌بخوان برای جهان روضه‌خوان تویی ما را نمانده‌است توان، روضه خوان تویی از لحظه‌ای بگو که امامی غریب ماند از آن مسیح خسته که روی صلیب ماند بر گونه های خاکی آن شاه السلام بر پاره‌های پیکر آن ماه السلام بر لحظه‌های غربت و تنهایی امام بر خواهری که بر سر خود می‌زند سلام .
. در همه عمر نرفتم سفری بدتر از این سفری بدتر ازاین پشت دری بدتر ازاین چشم مردان و زنان در پی من میگردد کمکم کن که ندیدم نظری بدتر ازاین چادری خواستم از پیرزنی قرض نداد دیده ای تا به کنون دردسری بدتر ازاین؟! با عزاداریم اوباش محل میرقصند نشکسته ست دل خون جگری بدتر ازاین مردها را کسی از دور زنان دور نکرد غیرت الله ندارم خبری بدتر ازاین سر این‌کوچه که رفتیم مرا سخت زدند تازه باید بروم من گذری بدتر ازاین نیزه دار سر تو حرف بدی گفت به من لشکر کوفه ندارد نفری بدتر ازاین خبرت هست شبم گوشه زندان سر شد؟! چرخ هیهات ببیند سحری بدتر ازاین ✍ .
. «دستامو بستن ، می‌بینی حال و ، روزم خرابه مقصد زینب ، از کربلا تا ، بزم شرابه...» ای وای حسینم وا شده پای خواهرت به بزم باده دور تا دور این حرم ، حرام زاده... چشم تو روشن این که روبروم نشسته... ابن زیاده‌... زینب کجا ، این‌جا کجا؟ وا غربتا ، وا غربتا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دیدم یه روزی ، سرت رو ، رو نی ، تنت رو در دشت باور نداشتم ، ببینم امروز ، سرت رو در طشت ای وای حسینم به کی بگم این همه غصه و بلا رو بسته به ریسمان آوردن اُسَرا رو.... الهی که ندیده باشی از توی طشت لباس ما رو... یا غیرت الله یا أخا وا غربتا وا غربتا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ «طاقت ندارم ببینم اینجور وضع سرت رو میخواد که بیشتر بسوزونه قلب خواهرت رو» ای وای حسینم زاده مرجانه با چوب رو تخت نشسته بمیره خواهرت که بی حیا و مسته... نمیتونم حتی بگم چجور سرت رو... با چی شکسته.... ای کشته‌ از جور و جفا وا غربتا وا غربتا ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . 👇
. علیه_السلام ذکر شریف ارباب ، تسبیحِ مستجاب است پس یاحسین گفتن ، اصلی‌ترین ثواب است یک قطره اشک ما را ، هفتاد حج نوشته اربابِ دست‌ودل‌ باز ، از بس که خوش‌حساب است یک بیت گریه کردیم ، صد جِلد معرفت شد شوریِ اشکِ هیئت ، شیرین‌ترین کتاب است جُونِ حسین باشی ، بوی بهشت داری عطر لباس نوکر ، خوشبو تر از گلاب است این منصبی که داریم ، با انتخابِ زهراست مادر برای فرزند ، دنبالِ انتصاب است ذکرِ مصیبتِ او ، تضمین خانه ی ماست کاخ بدون روضه ، کاشانه‌ای خراب است ما شهروند‌هایِ ، جمهوریِ حسینیم خونِ شهید گودال ، تضمینِ انقلاب است تا کارمان گره خورد ، گفتیم:یا رقیّه این نازدانه نامش ، در هر زمان جواب است دوری وَبالمان شد ، زخمی به بالمان شد یک سالِ بی زیارت ، بالاترین عذاب است خرجیِ کربلا را ، پایِ نجف نوشتند بانیِ اربعینش ، شخصِ ابوتراب است اربابِ آب‌ها را ، لب‌تشنه سر بُریدند از داغ حنجرِ او ، دل‌های ما کباب است زینب میان کوفه ، جانش به لب رسیده... سَرآستینِ پاره ، آخر کجا حجاب است؟! آزار پشتِ آزار ، بازار پشتِ بازار آل علی گرفتار ، دست همه طناب است آن بانویی که گریان ، دنبالِ نیزه‌داران هِی می دَوَد پریشان ، حس می کنم رباب است! ............ در بهار زندگی رنگ خزان را دیده ام  آنکه را مقتل روایت کرده آن را دیده ام  عصر عاشورا به مقتل زیر سم اسبها  جسم عریان بزرگ خاندان را دیده ام  من ز خورشید هم گله دارم بس که آنروز پر حرارت بود  نیزه ها را گداخت در گرما و  فرو رفتنش چه راحت بود .
. آل_الله کبری سلام الله علیها بند اول می‌بینی حال و روز زینبُ از روی نیزه ای عزیز من ! واسه‌ی من که خانمش بودم صدقه آورده کنیز من! خوب نیگام کن، من زینبم که دستام بسته است خوب نیگام کن سرشکسته نیستم سرم شکسته است خوب نیگام کن خوب نیگام کن یه خطبه ای برای تو میخونم ، که دنیا ، بمونه! با دست بسته پرچمُ گرفتم ، که بالا ، بمونه حسین...عزیز دلم... بند دوم می‌بینی حال و روز زینبُ شده همسفر با شمر بد دهن اون حرومی هایی که تو رو زدن حالا خواهرت رو دارن میزنن کو اباالفضل؟! که ببینه دُورَم‌َن مردای مست کو اباالفضل؟! معجرم داره میره ، تو کوچه دست بدست کو اباالفضل-کو اباالفضل؟! حتی نزدیک سرش نمی شن، از هراسِ، ابالفضل با این حجاب فاطمی می گیرم، تقاصِ، اباالفضل حسین...عزیز دلم... شاعر و نغمه پرداز: 👇
. برادر رنج بی حد را تو هم دیدی منم دیدم به دل ؛داغ پیمبر را تو هم دیدی منم دیدم زبعد داغ جانسوز پیمبر نیلی از سیلی رخ زیبای مادر را تو هم دیدی منم دیدم چو مادر بود پشت در تو هم بودی منم بودم فشار ضربت در را تو هم دیدی منم دیدم ز تیغِ زاده ی ملجم به خون آغشته در بستر سر ساقی کوثر را تو هم دیدی منم دیدم حسن را پاره پاره شد جگر از سوده الماس رخ سبز برادر را تو هم دیدی منم دیدم در این صحرای ماتم خیز و عالم سوز در یک روز شکوه نخل باور را تو هم دیدی منم دیدم الا ای باغبان باغ از باد خزان پرپر گل و سرو و سنوبر را تو هم دیدی منم دیدم تو خواندی سوره انا فتحنا را منم خواندم تن گلگون اکبر را تو هم دیدی منم دیدم کنار نعش قاسم گریه ها کردی منم کردم شکسته لعل و گوهر را تو هم دیدی منم دیدم کنار علقمه لب تشنه غلطان در میان خون اگر جسم برادر را تو هم دیدی منم دیدم ز تیغ حرمله ای زینت دوش نبی از کین دریده حلق اصغررا تو هم دیدی منم دیدم ولی اینک میان ما و تو فرقی است در سودا وگرنه رنج بی حد را تو هم دیدی منم دیدم به سودای تو سر را میزنم بر چوبه محمل که گویی غرق خون سر را تو هم دیدی منم دیدم ‌ .