نماهنگ آسمون کبود.mp3
4.79M
واسه زیارتت دست شستم از همه
قید دنیا رو زدم جز غم خودت حسین
🎙 #حاج_محمود_کریمی
✳️ #امام_حسین
#️⃣ #اربعین
#️⃣ #مناجات_با_امام_حسین
#️⃣ #استودیویی
#️⃣ #زمینه_احساسی
واسه زیارتت دست شستم از همه
قید دنیا رو زدم جز غم خودت حسین
هر غمی که داشتم جا گذاشتم اومدم
واسه دردم اومدم
واسه اینکه از غمت برنگردم اومدم
واسه اینکه برسم به اقامه غمت قرض کردم اومدم
لا به لای آدما لا به لای پرچما پر سردرگمیم
تو بهم بگو حسین من که هر شب تو خواب
این مسیرو اومدم من سفر چندمیم
یه صدایی میگه یه عمود دیگه فاصله دارم ازت این عمود آخره
تا رسیدن به حرم یه نفس مونده فقط این عمود آخره
این کبود غمگین آسمون کربلاست
من همین جام ولی گریه هام شبیه به کربلا نرفته هاست
با تموم تشنگیم با تموم خستگیم
اومدم آب بشم کافیه که زیر لب سه دفعه بگم حسین
تا که سیراب بشم
از خودم غافلم و خیره به اشکای آدمای دیگه
هر جا چشم میدوزم یه خانم با قد خم هی خوش آمد میگه
میگه آی سینه زنا این حسینه منه که خیمه هاشو بردن
آخ بمیرم مادر پسر غریبمو تنها گیر آوردن
بی سر و سامان تو ام یا حسین
دست به دامان تو ام یا حسین
.
📋سرنوشت حسنه ، سیدِ شبابِ اهلِ بهشت حسنه
#شور
🏴 #شهادت_امام_حسن 1446
............................................
.(بند اول).
سرنوشت حسنه
سیدِ شبابِ اهلِ بهشت حسنه
جانِ جان حسنه
شاهبیتِ شعرای لطیفیان حسنه
حاجت خواسته را چند برابر دادست
طیب الله به این لطف دوچندانِ کریم
طلب رزق نکردیم زِ دربارِ کسی
نان هر سفره حرام است مگر نانِ کریم
کریم حسن، امام حسن
فصاحتِ کلام حسن
حسن مولا حسن مولا...
.(بند دوم).
چارهساز حسنه
بیحد و اندازه دست و دلباز حسنه
ماوراء حسنه
مضمونِ نابِ شهر شاعرا حسنه
من به تنهایی از این باده نخواهم نوشید
همهی اهلِ جهان را حسنی خواهم کرد
آرزو نیست، رجز نیست من آخر روزی
وسط صحنِ حسن سینهزنی خواهم کرد
امیر حسن، دلیر حسن
به عشقتم اسیر حسن
حسن مولا حسن مولا...
شاعر : #حسین_آفتاب ✍
................................................
#بیست_و_هشت_صفر
مسعود پیرایش 🎤
👇
.
📋شب زیارتی است و حرم صفا دارد
#روضه_امام_حسین (ع)
🏴 #فراق_کربلا
............................................
شب زیارتی است و حرم صفا دارد
دلم هوای سحرهای کربلا دارد
یه کنج از حرم بهم جا بده
حقش این بود از باب القبله ما وارد حرمت می شدیم ارباب اروم آروم می اوومدیم هی نگاه به صحن و سرات کی کردیم هی قربون صدقت می رفتیم
دلم تنگت خدا شاهده
هوای حرم ، هوای بهشت
ببر کربلا به جای بهشت
فدای معرفتت ، در بهشت روضه ی تو
هنوز لات محله برو بیا دارد
به حشر ، روزی حُبَّت بپاست در قلبش
هر آن که خیمه ی این روضه را به پا دارد
حسین... زندگی من ، حسین ... یار دلم
کجا بدون تو این زندگی بها دارد؟!
بگو به مادرت این سینه زن ، زمین خورده
بگو حساب مرا از همه سوا دارد
به گونه ام نم اشکی چکید و این گریه
هر آن چه سِر نهان است ، برملا دارد
هزار بار بمیرم به شوق دیدارت
دوباره زنده شوم از نو ، باز جا دارد
اگرچه مِیلِ دلِ نوکران زیارت توست
دلت تمایلِ دیدار مجتبی دارد
به جز حرارت جاوید ماتمت ، هر غم
زوال دارد و تاریخِ انقضا دارد
بهای گریه برایت ز بس گرانقدر است
حبیب ، آرزوی گریه بر تو را دارد
عجیب نیست ، شب جمعه ، دل پریشانم
کنار قتلگهت ، مادرت نوا دارد
هزار و نهصد و پنجاه ضربه یعنی چه ؟!
نظاره بر بدنت بِنت مرتضی دارد
تن به روی زمین مانده ، دیدنش سخت است
سرِ به نیزه ، خودش روضه ای جدا دارد
کفن نشد بدنت ، فاطمه دلش خون شد
فقط برای تو این کوفه بوریا دارد
................................................
👇👇
.
📋شب جمعه بود ، مادرم میگفت
#زمینه_امام_حسین
🏴 #شب_جمعه
.............................................
.(بند اول).
شب جمعه بود
مادرم میگفت ، این نوحه رو بدید مقبل
بنویسه بی حیا قاتل ، افتاده شاه در مشکل
عذاب میدن ؛ حتی به مرکب هاشون آب میدن
سرت جنگ ؛ تشنه سر میبرن که وقت تنگ
حسین جانم
.(بند دوم).
شب جمعه بود
مادرم میگفت ، این روضه رو بدید ریان
بگه از تن به خون غلطان ، عطشان بدتره یا عریان ؟
چه نامردن ؛ سخته آب از دشمن طلب کردن
جواب سنگه ؛ تشنه سر میبرن که وقت تنگه
حسین جانم
.(بند سوم).
شب جمعه بود
مادرم میگفت ، سهم محتشم رو هم بردار
بگه از تنی که شد نیزار ، نیزه بدتره یا مسمار ؟
زمین خورده ؛ پیرهنت زیر نیزه چین خورد
پر از چنگه ؛ تشنه سر میبرن که وقت تنگه
حسین جانم
...............................................
.👇
.
📋مقتل #حضرت_قاسم (ع)
#روضه_حضرت_قاسم (ع)
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#روضه_امام_حسین (ع)
............................................
.( امام صادق فرمود شب جمعه میایم بالا سرتون ، کربلا همه آرزوشون این بود اباعبدالله بیاد بالا سرشون هر شهیدی رو زمین میافتاد صدا میزد یا اباعبدالله.
با یه صدای بریده بریدهای دا میزد عمو بیا عمو بیا عمو بیا! شیخ جعفر میگه : هر بار مرکبی از قاسم رد شد عمو رو صدا زد قاسم روضه خون اباعبدالله است یه نمونش وقتی فرمود «إن تُنكِروني فَأَنَا فَرعُ الحَسَنْ»
روضه خوند برا اباعبدالله راوی میگه : اشکاش جاری بود « هذا حسینٌ کَالأَسیرِ المُرتَهَنْ»
این آقایی که امروز دورش گرفتید پسر مصطفی است وارد میدان شد فرمود قاسمم «اَنت من اَخی عَلی مِن » تو بوی حسنمو می دی ، چطور راضی شم میدون بری ! امام حسن اون لحظههای آخر گریه میکرد میفرمود «لا یَوم کَیومِکَ یااَبا عَبدِالله»
دارم میبینم حسین ۳۰ هزار نفر دورت میکنن اول سرتو از تنت جدا میکنن ، این زن و بچه نشستن ، زینب نشسته ، قاسم نشسته ، اول سر از تنت جدا میکنن ، بعد زن و بچت رو اسیری میبرند! حسین جان یه خواسته ازت دارم داداش «کلَ اولادی حافِظاً و ولدا»
یعنی مراقب بچههای من باش براشون پدری کن ، حالا اومده داره میگه اجازه بده برم میدان ، قربونت برم زره اندازت پیدا نشد! قاسم این شمشیری هم که بستی رو زمین کشیده میشه
علی اکبر که جوشن داشت آن شد
تو که جوشن نداری وای بر من
وارد معرکه که شد صدا زد آن حرامی رو یابن سعد چرا آخرتت رو به دنیا فروختی؟ همینطور داره نگاه میکنه نوجوان ۱۳ ساله این کیه بهش عمامه بستن کلاهخود بهش اندازه نیست؟! یابن سعد آیا به مرکبت آب دادی یا نه؟ صدا زد این چه سوالیه میپرسی آره.آقا فرمود : ادعای اسلام داری حسین لبش تشنه است.
اشکاش جاری بود هی صدا میزد بابا حسن جات خالیه الان ، یادتونه تو فتنه روح الله عجمیان ۱۷ نفر میزدن یادتونه چیکار کردن با بدنش مدینهام همینطور بود ، همه ریختن سر مادر سادات هرکی با هرچی دستش بود فاطمه رو میزد اینم نوه بی بی مادر زیر دست و پا افتاده بود.
مرا مغیره و یک تن به او نگفت
زن را کسی مقابل شوهر نمی زند
تا فهمیدن پسره حسنه شروع کردن زدن ، گفت من میدونم باید چه کار کنیم! شروع کردن سنگ بارانش کردن اینقدر بهش سنگ زدن دیگه رمق نداشت ، مقتل نوشته دو نفر از بالای مرکب رو زمین انداختن آنچنان با نیزه به پهلوش زدن گل حسن رو زمین افتاد.
یه آقایی هم با نیزه از بالای مرکب رو زمین انداختند اباعبدالله یه لحظهای رسید دید قاسمش پاهاشو داره رو زمین میکشه فرمود قاسمم واسم سخته تو پاهاتو رو زمین میکشی ! از عمه کاری بر نمیآید سر قاسم و به دامن گرفت یک ساعت نگذشت کی بخواد سر اربابه ما رو به دامن بگیره « یَفصَح بِرِجلِه»
یعنی حسین پاشو به زمین میکشید یه وقت چشاشو باز کرد سینه سنگینی میکنه یه وقت نگاه کرد قاتل رو سینه نشسته.
همه منتظرن ، مادرش برسه
کاش صدای برادر به خواهرش برسه
دست قاتل اگه، به سرش برسه
آخ خدا به داد موی دخترش برسه
................................................
مسعود پیرایش
👇
.
فاطمه بنت اسد سلام الله علیها
#نوحه_سنتی
#واحد
مادر حیدر و مادر احمد
مولاتی فاطمه یا بنت اسد
در عزای تو گرید مرتضی
آه و واویلا آه و واویلا
بقیع از داغ تو گشته نوحه گر
کفنت شد پیراهن پیغمبر
کعبه زین ماتم شد نوحه سرا
آه و واویلا آه و واویلا
خوانده پیغمبر در ، قبر تو تلقین
گفت از خدا و امیرالمومنین
بر جسمت نماز خوانده مصطفی
آه و واویلا آه و واویلا
#میثم_مومنی_نژاد ✍
#حضرت_فاطمه_بنت_اسد
#فاطمه_بنت_اسد
👇
.
|⇦•برسانید نگار....
#مناجات_با_امام_رضا علیه ااسلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی
●━━━━━━───────
برسانید نگار و سر و سامان مرا
بگذارید سر راه حرم، جان مرا
کعبه یک سنگ نشان است، خدا کم نکند
لطف پی در پی سلطان خراسان مرا
گر جدا ماندم از آن ماه، ملامت نکنید
چه کنم؟ چرخ فلک سرزده فرمان مرا
چند وقت است نخورده به ضریحش دستم
بفرستید به مشهد، غمِ تهران مرا
آی مردم همه آبرویم دست رضاست
من گنه کردم و داده همه تاوان مرا
گریه ام خنده ندارد، دل من تنگ شده
باز کن گوشه ای از خلوت ایوان مرا
حال شبهای گدا را چه کسی می داند
صبح کن جان جوادت شب هجران مرا
از همین فاصله دور، سلام آقا جان
مهربان! دست بکش موی پریشان مرا
تن بیمار مرا باز در آغوش بگیر
اینقدر طول نده مهلت درمان مرا
قبرم از شوق وصال تو به هم می ریزد
قدمی رنجه کن آن لحظه پایان مرا
نمک سفره ما چیست؟ اباعبدالله
می دهند از سر این سفره فقط نان مرا
گفت گودال برای بدنم تنگ شده
با نوک پا نشکن سنگ سلیمان مرا
ازلب خشک وترک خورده من دست بکش
با ته نیزه نزن اینهمه دندان مرا
#شاعر: #رضا_دین_پرور
ایام #شهادت_امام_رضا
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#امام_رضا
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#حاج_عباس_واعظی
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
4_5990153422731479676.mp3
4.98M
|⇦•برسانید نگار......
#مناجات و توسل به امام رضا علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج عباس واعظی
.
#زمینه_امام_رضا
#امام_رضا_علیهالسلام
بند اول
سر بهسجادهی شکر میذارم
چون که آقا منو باز خریده
صدای دعاهامو انگار شنیده
بعد چنوقت غم دوری حالا
انتظار حرم سر رسیده
دل من بهصحنوسراتون پریده
ببین صحن چشمام پر از انتظاره
دوباره تو دستم بلیط قطاره
دیگه از دودنیا نه هیچی نمیخوام
آخه راهی مشهدم با رفیقام
"یارضاجان، رضاجان، رضاجان" ۳
بند دوم
فکر این که میبینم حرم رو
خوابُ از چشمای من ربوده
ببین زیر چشمام سیاهه کبوده
این درسته که گریه ثمر داشت
اما این کار اشکام نبوده
آقا مطمئنم که لطف تو بوده
اگرچه حقیرم اگه پر گناهم
ولی دلخوشم که تو دادی پناهم
نه کفتر، نه آهو، کلاغ سیاهم
ولی باز تو آقا، منو دادی راهم
"یارضاجان، رضاجان، رضاجان" ۳
بند سوم
وقتی که اولینبار به صحن
باصفای گهرشاد رسیدم
دیگه از بهشت خدا دل بریدم
تا چراغونیهای حرمرو
با چشای پر از گریه دیدم
تو رویا به شهر مدینه رسیدم
درسته که مشهد پر از شور و نوره
بقیع بیچراغه، بقیع سوتوکوره
چهارتا مزار بدون نشونه
با قبرای خاکی دلُ میسوزونه
"یاحسنجان، حسنجان ، حسنجان" ۳
#مجتبی_خرسندی ✍
#شهادت_امام_رضا
.👇
baghiee-o-bayad-mese-arsh.mp3
4.94M
▪️#شهادت_امام_حسن
▪️بقیعو باید مثل عرش کنن...
▪️کربلایی #حسین_طاهری
بقیع و باید مثل عرش کنن
خادمات اون حرمو فرش کنن
اسم تو رو پرچما نقش کنن
پرچم یا حسنو پخش کنن
می زنی نفس که
بوزن نسیمها
قربونت برم ای
سید کریمها
ای وارث دلیران
یک کلمه طوفان
حضرت حسن جان
ای جان
استاد علی اکبر
حامی دلاور
حیدر در حیدر
ای جان
حسن مولا
تو غرنده به میدانی
تو الحق شیر شیرانی
علی وقت نبردت گفت حسن جانم چه طوفانی
چه طوفانی به پا کردی
تو حق مطلب را ادا کردی
تو با قاسم با عبدالله
چه غوغایی در کربلا کردی
حسن مولا ....
#امام_حسن
#بیست_و_هشت_صفر
4_5814423719124144170.mp3
8.73M
▪️#شهادت_امام_حسن
▪️#شور
▪️کربلایی #حسین_طاهری
اسم تو نمک سفره پدری
ای کریم دو عالم سید بن کریم
بدیای منو ندیدی به حسین
زائر و حرمت رو بخشیدی به حسین
تو حتی خونت رو به مردم بخشیدی
به هر قلبی آرامش میدی
خلایق روزیشون رو میبردن خونه
تو کوچه وقتی میخندیدی
مدد ای نور ازل حسن
به دستت ماه و زحل حسن
شده ذکر حقله ی کرم
وصلی الله علی الحسن
به فدای تو یا حسن بن علی
یا بن فاتح خیبر فاتح جملی
حیرت ملکوت صبح کرب و بلا
جلوه کرده حسن در سید الشهدا
فراری شد دشمن به جونش می ارزه
حسن یعنی حیدر با حمزه
دو تایی میتازن دو تایی میجنگن
زمین هم با اهلش میلرزه
مدد سردار جمل حسن
حسن شاگرد ابالحسن
شده ذکر لبهای حسن
و صلی الله علی الحسن
#بیست_و_هشت_صفر
#بیست_و_هشتم_صفر
.
#واحد
#اربعین
حسین مظلوم پاشو برادر که زینبت از سفررسیده
دل شکسته دوچشم گریان به آه وناله قدخمیده
حسین مظلوم ۴
ببین برادرکنارقبرت رسیده ازشام وکوفه مهمان
حسین مظلوم حسین تنهاحسین عریان حسین عطشان
حسین مظلوم
نرفته یادم که پیکرتودراین بیابان بدون سربود
دل غمین توازدل خواهرغمینت شکسته تربود
حسین مظلوم
نرفته یادم که پیکرت را چگونه درخاک وخون کشیدند
به پیش چشمان مادرتوبرادرمن سرت بریدند
حسین مظلوم
نرفته یادم که اصغرتو،به پیش چشم تو دست وپازد
نرفته یادم که قاسمت زیرسم مرکب توراصدازد
حسین مظلوم
سرتوراروی نیزه دیدم دوچشم من شدزخون دل تر
به گوشم آمدبپای نیزه صدای واویلتای مادر
حسین مظلوم
#محمد_خرمفر ✍
کربلا۱۴۰۳
.👇
.
#روضه_امام_حسن گریز به حضرت علی اصغر
🔸در کرم خانه ی حق سفره به نام حسن است
🔸عرش تا فرش خدا، رحمت عام حسن است
قربونت برم آقای کریم...
عزیز زهرا...
یا حسن...
🔸بی حرم شد که بدانند همه مادری است
میدونی چرا امام حسن حرم نداره...
این تعبیر منه...
آخه مادرش زهرا حرم نداره...
ای...غریب حسن...
ای...غریب حسن...
((اگه قراره مادرم زهرا حرم نداشته باشه...
بزار قبر منم با خاک یکسان باشه...))
🔸بی حرم شد که بدانند همه مادری است
🔸ور نه در زاویه ی عرش مقام حسن است
🔸هرکه آمد به در خانه او آقا شد
🔸ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است
آی اونی که گفتی مریض دارم...
آی اونی که گفتی گرفتارم...
حاجت دارم...
خدا ميدونه...
سفره امام حسن با بقیه فرق داره...
کسی رو بی جواب بر نمیگردونه...
امشب اگه از این مجلس دست خالی بری تقصیر خودته...
آی اونایی که میخواستید برید کربلا و جا موندید...
اگه برات کربلا هم میخواهی...
از امام حسن بگیر...
🔸ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است
دلت آماده شد... بسم الله...
🔸حرم و نام و وجودش همه شد وقف حسین
🔸هر حسینیه که برپاست خیام حسن است
تا به آقا زهر دادند...
صدای ناله اش بلند شد...
فرمود...
بگید برادرم حسین بیاد...
ابی عبدالله اومد کنار بالین برادر...
یک نگاه کرد...
دید رنگ از صورت قشنگ برادر حسن، پریده...
صورت قشنگش از شدت زهر زرد شده...
طاقت نیاورد...
عرضه داشت...
آخ برادر خوبم... حسنم...
چه بلایی سرت آوردند داداش...
همین جا بود...
اشک های قشنگ ابی عبدالله جاری شد...
یدفعه امام حسن چشمان مبارک رو باز کرد...
دید حسینش داره گریه میکنه...
صدا زد...
حسینم... برادرم...
گریه نکن حسین جان...
(یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا)
حسین جان... برادرم...
هر کس برا من گریه میکنه...
تو ديگه برا من گریه نکن حسین...
لا یوم کیومک یا اباعبدالله
هیچ روزی مثل روز عاسورای تو نیست..
آقا جان مظلوم گیر آوردنت ....
و سند مظلومیت امام حسین، هم طفل شیرخوارشه
🔸شیرخواری با پدر همدرد بود
🔸آخرین سرباز و اولمرد بود
لحظات آخر ابی عبدالله یه نگاه کرد به دوروبرش...
دید تنهای تنها مونده...
حبیب بن مظاهر رو به شهادت رسوندن...
عباسشو به شهادت رسوندن...
علی اکبرشو قطعه قطعه کردند...
دیگه یاری نداره...
🔸من به باغِ سرخِ خون، یاس توام
🔸با دو دست بسته عباس توام
چه خوب خودش رو فدا کرد...
ابی عبدالله قنداقه علی اصغرش رو آغوش گرفت...
اومد در مقابل دشمن ایستاد...
علی اصغرش رو روی دستاش بلند کرد...
صدا زد...
«یا قَوْمِ، إِنْ لَمْ تَرْحَمُونی فَارْحَمُوا هذَا الطِّفْلَ»
ای نانجیبها...
شما با من سر جنگ دارید...
اگه به من حسین رحم نمیکنید...
این طفل شش ماهه که کاری نکرده...
یه نگاه به لبهای خشکیدش بندازید...
ببینید...
اما ترونه کیف یتلّظى ّعطشا
اگه بهش آب بدید میمیره...
اگه آب هم ندید میمیره...
اگه حرف من حسین رو قبول ندارید خودتون ببرید سیرابش کنید...
دشمن داره نگاه میکنه...
خیلی ها به گریه افتادن...
ابی عبدالله داره حرف میزنه...
شاید اینها دلشون بسوزه...
یکدفعه دیدند...
حرمله نانجیب تیر سه شعبه از کمان رها کرد...
«فَذُبحَ الطِفل مِنَ الوَرید إلَی الوَرید أو مِنَ الاُذُنِ إلَی الاُذُن»
🔸از شیرخواره ای به همه شیرخوارگان
🔸آغوش گرم مادرتان نوش جانتان
مادرها نمیدونم بچه شش ماهه دارید یا نه...
اگه بچه شش ماه دارین...
الان یه دست زیر گلوش بکشید ببینید آیا طاقت دارید یه زخم روی بدنش ببینید یا نه...
فقط همینو بگم ابی عبدالله نگاه کرد... دید تیر سه شعبه...
گوش تا گوش علی رو دریده...
علی اصغر روی دستها بابا داره جان میده...
خدایا... حالا جواب مادرش رو چی بگم...
جواب رباب رو چی بگم...
خدایا هیچ مردی شرمنده همسرش نشه...
دیدند حسین هی چند قدم به سمت خیمه ها میره برمیگرده...
🔸تو رفتی مادرت حیران شد ای وای
🔸تمام خیمه ها ویران شد ای وای
🔸مگر تیرسه شعبه خنجری بود
🔸سرت بر پوست آویزان شد ای وای
.
.
#بعد_از_اربعین
عزیمت قافله اهلبیت ع از کربلا به سوی مدینه
-----------
خیز و ببین یا اَخا می روم از کربلا
با غم تو همنوا می روم از کربلا
قافله ی خسته را قامت بشکسته را
می برم از نینوا می روم از کربلا
داده ام اینجا ز کف دُرّ گران با صدف
دستِ تهی حالیا می روم از کربلا
شام بلا رفته ام از تو جدا رفته ام
باز جدا از شما می روم از کربلا
گشته ز جور زمان گلشن و باغم خزان
با غمشان مبتلا می روم از کربلا
خسته و خونین جگر با غمِ جان همسفر
با دلِ در خون رها می روم از کربلا
داغ تو شد منتشر شهر نبی منتظر
من ز غمت در عزا می روم از کربلا
می روم از کوی تو بی خبر از روی تو
ای همه دَم دلربا می روم از کربلا
**
حاج محمود تاری «یاسر» ✍
#بازگشت_به_مدینه
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
.
.
#زحلت_رسول_اکرم
#حضرت_محمد ص
هنوز ای پدرجان تنت بر زمین است
میان سقیفه سخن اینچنین است
که از قومِ ما رهبرِ مسلمین است
نه از خانه ی وحی رهبر گزینیم
که خود، جانشینِ پیمبر گزینیم
ببین چیست، بعد از تو مزد رسالت
ز خودکامگان منحرف شد خلافت
رها شد ولایت، رها شد امامت
ز خط نفاق اینچنین شیطنت شد
بجای عدالت، عیان سلطنت شد
پس از تو ز عصمت نمانده نشانی
ز قرآن و عترت نمانده نشانی
ز احکامِ دینت نمانده نشانی
به دلهای امت نمانده ترحم
به لبهای زهرا نمانده تبسم
نه در غم، خدا را توکل نمایند
نه فرمانِ ما را تحمل نمایند
به تخریب و آتش توسل نمایند
ببین چادر خاکی اَم را پدرجان
نگاهی، دلِ شاکی اَم را پدرجان
فراق تو از سینه آتش فشانده
غمی سخت بر جانِ زهرا نشانده
علی را به خانه نشینی کشانده
چه داغِ عظیمی به زهرا رسیده
چه ارثِ غریبی به مولا رسیده
نه تنها به کوچه بمن راه بستند
که حرمت ز ناموس حیدر شکستند
همه عهد و پیمان پس از تو گسستند
در خانهی تو به آتش کشیدید
به رخسار زهرای تو خش کشیدند
فدک را ز دستانِ زهرا ربودند
رهِ دشمنی را به سیلی گشودند
هجومِ بدی بر حریمت نمودند
ز روی تنِ خسته ام رد شدند و
تماشاچیان نیز مرتد شدند و
نه مانده سلامت دگر روی زهرا
نه دنده، نه سینه، نه پهلوی زهرا
نه در عافیت مانده بازوی زهرا
چگویم که بارم زمین ماند بابا
که ثلثی ز نسلم چنین ماند بابا
ترا خواندم آندم به قلب غمینی
علی را بخواندم به صوت حزینی
زدم ناله از درد، فضه خذینی
بیا محسنم را ز مسمار کشتند
ترا گوئی آنان، دگر بار کشتند
زدم دست و پا من اگر زیر این در
حسینم زنَد دست و پا زیر خنجر
ز سمِ ستوران شود لِه مکرر
سرِ او به نیزه، سوی شام عازم
اسیری رود زینبم بی محارم
#محمود_ژولیده ✍
#بیست_و_هشتم_صفر
#رحلت_پیامبر_اکرم #رسول_الله
.
#روضه_امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
تنها نه اینکه زهر جفا قاتل من است
آری هزار درد و بلا قاتل من است
غربت تمام عمر، مرا در سکوت برد
بی یار بودنم بخدا قاتل من است
از یک سپاه، یک نفری هم بجا نماند
این بی کسی، به روزِ بلا قاتل من است
دشمن همه خواصِ سپاهِ مرا خرید
جهلِ خواص در همه جا قاتل من است
از بی بصیرتی، به دلم نیش میزدند
کج فهمیِ سرانِ سِپا قاتل من است
تنها نه خنجری که به رانم فرو نشست
زخم زبان، عیان و خفا قاتل من است
حتی خودی ترین قُرَبا طعنه اَم زدند
الفاظِ زشتی از صلحا قاتل من است
با اینهمه، گذشتم از این قومِ بی خِرد
در اصل داغِ مادرِ ما قاتل من است
عمریست مانده صحنه ی سیلی به چشمِ من
آنچه ز کوچه مانده مرا قاتل من است
با کس نگفتم از دو طرف ضربه خورده است
دیوارِ سخت و دستِ جفا قاتل من است
آن گوشوارِ پاره غرورِ مرا شکست
دستی که خورد ضربه ی پا قاتل من است
چون با هجوم، پهلوی مادر شکسته شد
فضه بیای خیرُ نسا قاتل من است
فریادهای بانوی پهلو شکسته، در...
مسجد میانِ قوم دغا قاتل من است
کِی انقلابِ مادرمان بی نتیجه ماند
صدیقه چون نشست ز پا قاتل من است
مادر بپای غربتِ مولا شهیده شد
پرواز مادرِ شهدا قاتل من است
#شهادت_امام_حسن
#بیست_و_هشت_صفر
#محمود_ژولیده ✍
.