1_387288689(1).mp3
1.58M
قرائت زیارت #آل_یاسین
🎤بانوای دلنشین سید مهدی میرداماد
komeyl-mirdamad.mp3
10.11M
🔈 #دعای_کمیل
#شب_جمعه
🎤بانوای:حاج سید مهدی میرداماد
.
#شعر_مرثیه
#امام حسین علیه السلام
#روز_دهم_محرم
مادر آب کجایی پسرت آب نخورد
پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد
مادر آب!
غم به غیر از غمِ او این دلِ بی تاب نخورد
چهرهء شامِ غمش رنگ ز مهتاب نخورد
بیش ازین ننگ ، به پیشانیِ اعراب نخورد
ذبح شد تشنه و آب از روی آداب نخورد
« مادر آب کجایی پسرت آب نخورد»
دشمن از پیر و جوان سیر شد از آب ولی.....
مرکبِ لشگریان سیر شد از آب ولی.....
خولی و شمر و سنان سیر شد از آب ولی.....
قطره ای کودک ششماهۀ بی خواب نخورد
« مادر آب کجایی پسرت آب نخورد»
تار می دید همه کرببلا را ز عطش
دود می دید تمامیِّ فضا را ز عطش
خوب تشخیص نمی داد صدا را ز عطش
بود عطشان و از آ ن گوهرِ نایاب نخورد
« مادر آب کجایی پسرت آب نخورد»
هر چه دنبالِ سرش خواهرِ او گشت نبود
به خدا جای سرش بر نی و در تشت نبود
هیچ سنگی به هر اندازه در آن دشت نبود
که در آن ورطه به پیشانیِ ارباب نخورد
« مادر آب کجایی پسرت آب نخورد»
بی غنیمت کسی از کرببلا رفت ، نرفت
بی سرش ، شمر زگودال بلا رفت، نرفت
زآنهمه تیر یکی هم به خطا رفت ، نرفت
چه جراحات که بر پیکر اصحاب نخورد
« مادر آب کجایی پسرت آب نخورد»
سر، پیمبر شدو نی نقطۀ معراج شد و ....
قتلگه خون شد و دریا شد و مَوّاج شد و ....
حرم فاطمه طوفان شد و تاراج شد و ....
هیچ طوفان زده اینگونه به گرداب نخورد
« مادر آب کجایی پسرت آب نخورد»
پدر خاک!
نیست قلبی که ازین حادثه غمناک نشد
نیست چشمی که در این مرثیه نمناک نشد
نیست آهی که ازین داغ به افلاک نشد
عمق این فاجعه واللهِ که ادراک نشد
" پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد "
وقتی افتاد روی خاک نبودش نفسی
نه مُعینی نه کمک حال ، نه فریاد رسی
در میان شهدا وضعیتِ جسم کسی
مثل جسمِ خودِ ارباب اسفناک نشد
" پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد "
یک نفر نیست بگیرد جلوی ملعون را
پُر ز خون شهدا کرد همه هامون را
خون ارباب ز سر ریخت به صورت ، خون را
خواست با پیرهنش پاک کند پاک نشد
" پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد "
ای مصیبات به پیشِ غمِ این تن هیچید
به عبا کاش یکی بود تنش را میچید
گر چه گیرم کفنی بود نمی شد پیچید
بوریا نیز حریفِ تن صد چاک نشد
" پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد "
به کنار اینکه لبش پُر ترک و عطشان بود
یا که آیاتِ تنش زیر سُم اسبان بود
شهریار همه عالم بدنش عریان بود
پوشِشَش غیر غبار و خس و خاشاک نشد
" پدر خاک کجایی پسرت خاک نشد"
https://eitaa.com/emame3vom/49832
#امام_حسین علیه السلام
#شب_یازدهم_محرم
#شام_غریبان
#عاشورا
#مهدی_مقیمی ✍
#محرم۱۴۰۰
.اجرای #شور👇
.
.
#غزل_ابتدای_جلسه_روضه
هرکه دیوانه نشد لایقِ ادراک نشد
خاکِ هیئت نشد و راهی افلاک نشد
عَرَقِ سینه زنان رونقِ مَستانگی است
تاکْ بی ذکرِ حسین ابن علی تاک نشد
باده ی اشکْ فزون باد و مداوم بادا
هرکه آلوده ی این باده نشد پاک نشد
چاک چاک است تن شاه و نمی خواهم من
جامه ای را که برای غمِ او چاک نشد
چشم هامان شده نمناک از این رو که کمی
لبِ خُشکِ پسرِ فاطمه نمناک نشد
بود آماده برایَش همه ی عَرش ولی
سهمِ شاهِ دو جهان جز خس و خاشاک نشد
مادرِ آب کجایی پسرت آب نخورد
پدرِ خاک کجایی پسرت خاک نشد...
#محسن_کاویانی
#امام_حسین
https://eitaa.com/emame3vom/49834
.
.
#زمزمه
#شام
#اسارت
#دروازه_ساعات
یا فرج الله ، بقیة الله ، سرت سلامت آقاجون ، آجرک الله
زینب و بردن ، با ناله و آه ، محله یهودیا ، یا حجة الله
ای وای از شام
تو کوچه ها شده چه ازدحامی
دختر زهرا و یه مشت حرامی
هلهله میکنن زنای شامی
ای وای از شام
عروسیه یا عیده ، خیلی شادن
شراب مجانی تو کوچه دادن
رقیه ترسیده ، چقد زیادن
بقية الله آجرك الله
..............
ای وای از این شام ، طعنه و دشنام ، دارن جای گل میریزن ، خاکستر از بام
مردم بی دین ، مردم بدنام ، مخدرات و میزنن ، تو ملأ عام
ای وای از شام
زدن روی نیزه سر اباالفضل
جلوی چشمای تر اباالفضل
کتک زدن به خواهر اباالفضل
ای وای از شام
رباب داره از بی کسی میمیره
سر علی به روی نیزه میره
حرمله از مردم صله میگیره
بقية الله آجرك الله
..............
طعنه اغیار ، چنگ و دف و تار ، کی دیده پاکوبی کنن، پیش عزادار
یه جا میرقصن ، یه جا زدن جار ، که اومدن بچه های ، حیدر کرار
ای وای از شام
چه مردمایی داره خیلی پستن
دستای زینب و رباب و بستن
سر حسین و روی نی شکستن
ای وای از شام
وای من از این همه ظلم و بیداد
رقیه میزنه با گریه فریاد
عمه ببین سر از رو نیزه افتاد
بقیة الله آجرك الله
https://eitaa.com/emame3vom/49835
👇
.
📋 از سوز سینه میکشم آه
⬛️ #روضه #زمزمه
⬛️ #شب_نهم_محرم
⬛️ #حاج_محمود_کریمی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
از سوز سینه میکشم آه، سلام یا بقیه الله
فدای اشک چشم اشک بارت، آقای من آجرک الله
کسی چه میدونه کجایی! کجایِ دشت کربلایی؟
تو خیمه ی عموت اباالفضل، یا که کنار عمه هایی
ما مهمونای شهداییم، ما راهی کرب و بلاییم
تو روضه خون لبِ سقا، ما سینه زن های شماییم
تموم دنیا روضه خونه، اشکام میریزه دونه دونه
بهونه ی گریه هام امشب، عموی صاحب الزمونه
ساقی کربلا اباالفضل، امید خیمه ها اباالفضل
آبـــــــــروی ام بنیـــــن و، آینه ی مرتضی اباالفضل
یادمه مادرم که میگفت، ای فدای روضه ی اباالفضل
همه پس اندازش و می داد، برای روضه ابالفضل
اون که میگیره حاجتش رو، هرکی تو روضه هاش میشینه
دوای دردایِ مریضاش، تو سفره ی ام بنینه
خدای عشقِ عاشقاشه، ولی خودش عاشق ارباب
به روی پاهاش بوسه ی موج، به روی شونش سر مهتاب
حسین نگاه می کرد به چشماش، زینب دعا میخوند تو گوشش
لباس رزمش و تنش کرد، یه مشک خالی روی دوشش
لالایی رباب این شد، بخواب مادر دورت بگرده
چشمات و روی هم بزاری، عموت با آب بر میگرده
کسی نمونده توی دنیا، مرامش و ندیده باشه
فرات از اینجا خیلی دور نیست، دیگه الان باید رسیده باشه
الان دیگه تو آب رفته، مشکش و زیر آب برده
عموت و که میشناسی مادر، مطمئنم که آب نخورده
الان شده سوار اسبش، راهی خیمه هایِ شاهه
بزار ببینم از تو خیمه، چشم همه حرم به راهه
آب خنک شبیه بارون، مهمون میاره برا مهمون
بخواب تا انتظار کم شه، تا وقتی که بیاد عمو جون
عمو با مشک خالی رفته، کار عمو نشد نداره
گریبون نهر رو میتونه، بگیره تا حرم بیاره
وای اگه آب نخورده باشه، جون به تنش نمونده باشه
وای اگه روی زمین بیوفته، از رو زمین نتونه پاشه
کنار علقمه شلوغه، حسین تنها بین لشکر
رو دامنش گرفته ارباب، سر شکسته ی برادر
امیر لشکرم بلند شو، بی تو کجا برم بلند شو
پاشو ببین که بی حیا ها، دارن میرن حرم بلند شو
سر مگه با تبر شکسته، چیشد که اینقدر شکسته
دست تو از بدن جدا شد، قد من از کمر شکسته
داغ تو ای دار و ندارم، کجایِ این دلم بذارم
پاشو بریم کاری نکن که، برم رقیه رو بیارم
دستت و توی آب بردی، این همه راه مشک و آوردی
گذشته آب از سر خیمه، خودت یه خورده آب میخوردی
تموم دلخوشیم همینه، مادرم اومد از مدینه
تو نیستی اونوقتی که دشمن، میاد با چکمه روی سینه
تو نیستی اونوقتی که آتیش، دامن خیمه رو میگیره
پنجه ی وحشی ها تو غارت، گوشه ی معجرو میگیره
" تو سر نهاده ای روی دامان فاطمه
من را بگو، که رو به زمین میشود سرم "
یه قلب مبتلا تو این سینه، مریضمو دوام ابالفضله
سینه ما سینه زنا وقفِ، موقوف آقام ابالفضله...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
shoor- Ey Kash Mishod .mp3
4.74M
#شور
#امام_حسین_علیه_السلام
#محرم
شور
#ای_کاش_میشد
ای کاش می شد توی گریه ها بمیرم
ای کاش می شد با نگات بها بگیرم
به خدا تو این زمونه که تموم سال خزونه
اونی برده که بدونه هر چی تو بخوای همونه
جانم ، به سینه زنات ای آقا
جانم، به حال و هوات ای آقا
جانم ، میمیرم برات ای آقا
دوست دارم قد کل آسمونا
دوست دارم مثل شعر روضه خونا
به خدا که دل میسوزه که تموم عمر دو روزه
اونی برده که چشاشو به کتیبه هات بدوزه
جانم به نفس روضه خونات
جانم به سینه زنا گریونات
جان به دیوونه ها به مجنونات
جانم به سینه زنات ای آقا
جانم به حال و هوات ای آقا
جانم میمیرم برات ای آقا
تو میدونی که گدای خونه زادم
من میدونم که تو میرسی به دادم
به خدا که روضه هاته که درسترین صراته
اونی برده که تو قلبش آرزوی کربلاته
جانم به حرم و دربارت ای
جانم به نام علمدارت ای
جانم به قدم زوارت ای
جانم به سینه زنات ای آقا
جانم به حال و هوات ای آقا
جانم میمیرم برات ای آقا
nohe-zire-saye-parcham.mp3
9.79M
#نوحه
#شب_سوم
#شهادت_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
نوحه
#زیر_سایه_سار_پرچم
زیرسایه سار پرچم
بهترین پناه عالم
دردی و دوای دردی
مرده ها رو زنده کردی
با قیامت محرم2
ذکر دل شکسته ها حسین
یا من اسمه دوا حسین
من بدون کربلا بیچاره ام
پیشت نباشم اربعین آواره ام
یا اباعبدالله
بی تو قسمتم خزان شد
قسمت تو خیزران
درد دل ندارم امشب
غیر غصه های زینب
عمه قامتش کمان شد
عمه شد سپر برای من
گشته پیر غصه های من 2
پیش نگاه خواهرت جان میدهم
از غصه ی زخم سرت جان میدهم
یا اباعبدالله
.
به نام خدا
#مسمط_تضمینی
#اسارت_حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#شعراز_رقیه_سعیدی_کیمیا
تضمین ازشعر شیخ اجلّ،سعدی شیرازی
=======***=======
می بینمش بالای نِی ، جانِ جهانم می رود
سیلاب غم در غربتش از دیدگانم می رود
با دیدن سرها به نِی ،تاب و توانم می رود
((ای ساربان آهسته ران ،کارام جانم می رود
وان دل که با خود داشتم با دل ستانم می رود))
مانده به صحرا پیکرش ، اما سرش شد دور از او
می تابد از بالای نی ، بر آسمانها نور از او
افتاده در جان جهان در اشتیاقش شور از او
((من مانده ام مهجور از او ، درمانده و رنجور از او
گویی که نیشی دور از او در استخوانم می رود))
از بس جسارت دیده ام از دشمن خوار و زبون
از کوفه تا شام بلا دردم شده از حد فزون
بر چشمه اشکم شده ، جاری زِ دل ، دریای خون
((گفتم به نیرنگ و فسون ، پنهان کنم ریش درون
پنهان نمی ماند که خون بر آستانم می رود))
منزل به منزل می روم همراه این دلخستگان
دیگر نمانده طاقتی بر جسم و جان کودکان
بر حال زار ما چرا ، رحمی ندارد ساربان؟
((محمل بدار ای ساربان ! تندی مکن با کاروان
کز عشق آن سرو روان،گویی روانم می رود))
درگلشن زینب دگر از گل نمانده یک نشان
با رفتن گلها شده ، باغ و بهار او ، خزان
هستم به دنبال سری ، افتان وخیزان،نیمه جان
((او می رود دامن کشان ،من زهر تنهایی چشان
دیگر مپرس از من نشان،کز دل نشانم می رود))
از کودکی کردم صبوری بر مصیبات و مِحَن
بی مادری ، داغ پدر، آه جگر سوز حسن
از پا نیفتادم مگر ، با دیدن صد پاره تن
((در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود))
این روزها بر هر زبان افتاده نام کربلا
آنجا که دارد تربتش ، بر دردها حکم شِفا
دست من و دامان تو ، لطفی نما یا زینبا!
امسال ، خود ،روزی نما یک اربعین بر "کیمیا"
هر دَم به یاد کربلا ، آه از نهانم می رود
=======***=======
رقیه سعیدی(کیمیا)
#اسارت #حضرت_زینب
۱۴۰۰/۶/۱۴
👇
Voice 001.m4a
2.98M
#مسمط_تضمینی
#اسارت #حضرت_زینب
#شاعر_رقیه_سعیدی_کیمیا✍
می بینمش بالای نِی، جانِ جهانم می رود
سیلاب غم در غربتش از دیدگانم می رود
#سبک_مداح_عبادی_گیلان🎤
۲۱
#زمینه
#ورود_اهل_بیت_به_شام
#حاج_رضا_یعقوبیان
#سبک_تسبیحات_حضرت_زهرا
در شام غم
آورده اند جمع اسیران را
بر نیزه ها سر شهیدان را
همراه شان دل پریشان را
در شام بلا شور و همهمه است
زخم زبان ها بر لب همه است
در رو به روی زینب حسین
بر نیزه رأس پور فاطمه است
آه واویلتا امان ز شام۴
در شام غم
دشمن دین حق چو مجنون است
ظلم و ستم بر همه افزون است
دل همه اهل حرم خون است
خورشید ولا روی نیزه هاست
خون دل خاندان مصطفاست
بهر خاندان آل عبا
بدتر از کربلا شام بلاست
آه و واویلتا امان ز شام۴
در شام غم
آنان که جاهل و بد و پستند
دست همه اهل حرم بستند
قلب گل فاطمه بشکستند
روز اهل حرم به شهر شام
گشته از ظلم و کینه همچو شام
بر سر و روی آل مصطفی
سنگ کینه زنند ز روی بام
آه و واویلتا امان ز شام۴
در شام غم
صبر همه اهل حرم کم شد
نصیب شان غصه و ماتم شد
قامت ساجدین ز غم خم شد
آتش ظلم و کین زبانه زد
یتیمانش را بی بهانه زد
بر اسیران دشت کربلا
با کعب نی و تازیانه زد
آه و واویلتا امان ز شام۴
#اول_صفر
#شام_بلا
#شام
.👇
.
#دیر_راهب
#استاد_حاج_اسماعیلی 🎤
کسی که از تو و از داغ تو خبر دارد
همیشه در غم تو دیدگان تر دارد
دلی که سوخت برایت خدا بهایش داد
خدا به سوختگان غمت نظر دارد
قسم به ناله ی زهرا، کسی نخواهد ماند
اگر که ،پرده خدا ،از غم تو بردارد
من از تلاطم امواج آب دانستم
که در مصیبت تو آب هم جگر دارد
به ساحت حَرمت میرسد هر آن کس که
شبیه فطرس درگاه ،بال و پر دارد
به جمع گریه کنانِ حسین و کرب و بلا
ببین ز عرش خدا فاطمه نظر دارد
شاعر : #محمد_حسن_بیات_لو
#شعر_دوم
دید از دور مسیحا نفسی میآید
دید با قافله، فریادرسی میآید
صحنهای دید در آن قافله اما جانکاه
بر سر نیزه سری دید، سری همچون ماه
این سر کیست که اینقدر تماشا دارد؟
صوت داوودی و انفاس مسیحا دارد؟
از سر هر مژهاش معجزه بر میخیزد
با طنینش همه آفاق به هم میریزد
با نسیم از غم دل گفت به صد شیون و آه
به ادب نافهگشایی کن از آن زلف سیاه
با دلی سوخته آمد به طواف سر ماه
پاره پاره دلش از داغ لب پرپر ماه
گفت ای جان جهان نذر غمت! جانم باش
امشبی را ز سر لطف تو مهمانم باش
ماه را همره خود با دلِ بیتاب آورد
نذر لبهای ترک خورده کمی آب آورد
خون از آن چهره که میشُست دلش خون میشد
حال او منقلب و دیده دگرگون میشد
صورتش را به روی صورت خونین حسین
و مُشَرَّف شد از آن لحظه به آئین حسین ...
شاعر : #یوسف_رحیمی
تذکر :
1ـ بخش اول مجلس، روضه و داستان مادری که سر مزار فرزندش رفته بود در قالب #دستگاه_ماهور اجرا شد
👇
11. روضه دیر راهب 7.7.98 اهواز.mp3
8.36M
#امام_حسین (علیه السلام)
#روضه_دیر_راهب
با نفس گرم مداح اهلبیت (ع)
#استاد_حاج_اسماعیلی
#دستگاه_ماهور
کسی که از تو و از داغ تو خبر دارد
.
#پنجم_صفر #ترکی
شهادت #حضرت_رقیه (سلام الله علیها)
حاج داود بیدق داری ( داور )
سبک : ای نامت از دل و جان ...
حسرتله عمری گئچن باده ایچن پیالۀ غمدن
دلدن افغانه گلن جانه گلن دویان بو عالمدن
کاروان غم گوزلی
دفتر عشقین غزلی
عزالی پروانه
چراغ ویرانه
ای دردی دلده قالان الده قالان نشانه سی لایلای
گلزار عشقه سالان آه و فغان ترانه سی لایلای
بلبل پربسته قیزیم
کربلادن خسته قیزیم
طنابی قولّاردا
یورولدی یولّاردا
قازدیم قبرین گئجه من مرغ چمن قویولدی توپراقه
تا ئولدی غملی بالا شال عزا چکیلدی آفاقه
من نه چکدیم بیلدی بالام
غربت ائلده ئولدی بالام
نجه بو درده دوزوم
قرایه بوکدوم ئوزوم
سجّاد ائتدی آه وفغان گوردی عیان او نیلی اعضانی
گویا بیر آیری علی اَسدی اَلی گورنده زهرانی
شورِ ماتم سالدی نوا
دالدالاندی ماهِ سما
فرشتۀ کوچک
ئولوبدی زهراتک
سندی شاخه سیاقی گُل یاناقی سارالدی غُربتدن
چکدی اکبر غمینی ماتمینی پوزولدی محنتدن
ئولدی ویرانه مارالی
غصّه دن قلبی یارالی
یومولدی قاره گوزی
اورکده قالدی سوزی
#سبک_ای_نامت_از_دل_و_جان
#حضرت_رقیه_شهادت
.
.
#دروازه_ساعات
ای دل مگر نه خاتم ماه محرم است
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
گر ماجرای کوفه و کرب و بلا گذشت
باز این چه نوحه وعزا و چه ماتم است
گویا طلوع کرده به شام آفتاب عشق
کاشوب در تمامی ذرات عالم است
صبح ورود شام چنان تیره بد کز آن
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
سرهای کشتگان همه بر دوش نیزه ها
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
آن محشری که کرده به پا چوب خیزران
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
رشک ملک خرابه نشین شد که محتشم
گفتا عزای اشرف اولاد آدم است
ویرانه و دل شب و دردانه و پدر
آری بساط عشق به خوبی فراهم است
فردا سپیده چشم در آن بزم تا گشود
بر گرد شمع دید که پروانه ای کم است
#امام_حسین
#ورود_اهل_بیت_به_شام
#جواد_هاشمی_تربت
#شام_بلا
▪️
ای دل مگر نه خاتمه ماه محرم است
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
گر ماجرای کوفه و کرب و بلا گذشت
باز این چه نوحه وعزا و چه ماتم است
گویا طلوع کرده به شام آفتاب عشق
کاشوب در تمامی ذرات عالم است
صبح ورود شام چنان تیره بد کز آن
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
سرهای کشتگان همه بر دوش نیزه ها
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است
آن محشری که کرده به پا چوب خیزران
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
رشک ملک خرابه نشین شد که محتشم
گفتا عزای اشرف اولاد آدم است
ویرانه و دل شب و دردانه و پدر
آری بساط عشق به خوبی فراهم است
فردا سپیده چشم در آن بزم تا گشود
بر گرد شمع دید که پروانه ای کم است
#ورود_اهل_بیت_به_شام
#جواد_هاشمی_تربت
▪️