eitaa logo
امام حسین ع
18.2هزار دنبال‌کننده
397 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. سپیده‌دمان مزن به خواب خودت را، صدا صدای اذان است مبین سیاهی شب را، ببین سپیده‌دمان است مباد اسیر سکوت و سکون شب شده باشی که زندگی هیجان و حیات در ضربان است قبول! رد شدن از نیل، ترس و واهمه دارد کسی که پیرو موساست پس چرا نگران‌ است؟ عصای حضرت موساست دست حضرت خاتم خدای او که همین و هدایتی که همان است اسیر ترس شده شهر وقت حملۀ احزاب نگاه کن که نگاه نبی به فتح جهان است نترس و بگذر از این سقف بی‌اساس تکیده جهان بدون سقیفه جهان امن و امان است غدیر خاطره‌ای نیست در تورق تاریخ غدیر دست هدایت در آستین زمان است ✍🏻 🏷 🇮🇷
. وعدۀ عشق مرد راهم، دل به دریا می‌زنم دریا که هست شک ندارم نیل طغیان می‌کند، موسی که هست وارث طوفانم آری پس نمی‌مانم به جای گیرم از دریا گذشتم، سینۀ صحرا که هست ای به شب سرمست! صبحِ کعبه کم‌کم می‌دمد گیرم از ما ناقه پِی کردی، «فَسَوّاها» که هست در شبِ قدری خروشیدی و فرق ما شکافت صبح را از ما گرفتی، ظهر عاشورا که هست.. در یمن در شام در بحرین و ایران و عراق هرچه از میدان مین گفتند، گفتم پا که هست نعرۀ جاءالحقیم این دشت غُرّش‌گاه ماست تا که بود این بود و خواهد بود این‌سان تا که هست وعدۀ عشق است و می‌دانم که فردا مال ماست عالمی با ما نمی‌ماند؟ خدا با ما که هست «یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور» غم ندارم «کانَ اَمرُ اللهِ مفعولا» که هست ✍🏻 🏷 🏷 🇮🇷
. ما دیده به راه دلبری مه روئیم با باده ناب دیده را می شوئیم در این شب پر شکوه با هر صلوات تبریک به صاحب الزمان میگوئیم ................... ره باز کنید، دلبری آمده است بر شیعه امام دیگری آمده است در مطلع هشتم ربیع الثانی میلاد امام عسکری آمده است .
. 📙 داستان نیمه بلند شهید حسین فهمیده 📗 قسمت سوم 🕊 محمدحسین ، چند نارنجک به کمرش بست 🕊 و چند نارنجک دیگر ، در دستش گرفت 🕊 و با سرعت ، به طرف تانکهای دشمن رفت 🕊 ناگهان ، یک تیر به پایش زدند 🕊 مجروح شد و به زمین افتاد . 🕊 پایش ، خیلی درد گرفت . 🕊 اشک هایش جاری شد 🕊 اما زخم این گلوله و درد پایش ، 🕊 نتوانست جلوی او را بگیرد 🕊 دوباره بدون هیچ ترسی ، بلند شد 🕊 و لنگان لنگان ، از لابه لای تیرهای دشمن ، 🕊 که از دو طرف به سوی او می آمدند 🕊 خودش را به تانک جلویی رسانید 🕊 و آن را منفجر کرد 🕊 و خود او نیز ، به شهادت رسید . 🕊 دشمن هم ، با دیدن انفجار تانک جلویی ، 🕊 فکر کردند که نیروهای ایرانی ، 🕊 نقشه آنها را فهمیده و به آنها حمله کرده اند . 🕊 به خاطر همین ، از شدت ترس ، 🕊 تانکهایشان را رها کردند 🕊 و از آن منطقه ، فراری شدند . 🕊 دوستان محمدحسین نیز ، 🕊 بعد از آن انفجار ، 🕊 از نقشه دشمن با خبر شدند 🕊 و گمان کردند که نیروی کمکی برایشان آمده 🕊 اما وقتی متوجه شدند که محمد حسین ، 🕊 تک و تنها ، دشمنان را متوقف کرد 🕊 ناراحت شدند و گریه کردند . 🕊 به خاطر فداکاری او ، 🕊 شهر و دوستانش ، نجات پیدا کردند 🕊 محمد حسین با این کار بزرگش ، 🕊 نامش برای همیشه زنده ماند . 🕊 وقتی داستان شجاعت و فداکاری او ، 🕊 به گوش امام خمینی رسید 🕊 امام نیز ، خیلی ناراحت شدند 🕊 و در مورد او ، به مردم فرمودند : 🌹 رهبر ما ، آن طفل ۱۳ ساله ای است 🌹 که با قلب کوچک خود ، 🌹 که ارزشش از صدها زبان و قلم بزرگ‌تر است 🌹 با نارنجک ، خود را زیر تانک دشمن انداخت . 🌹 و آن را منهدم نمود 🌹 و خود نیز شربت شهادت نوشید . 🕊 همان شب ، تلویزیون هم ، 🕊 خبر شهادت یک دانش آموز را اعلام کرد . 🕊 مادر حسین ، فاطمه کریمی ، 🕊 با شنیدن این خبر ، دلش ریخت و گفت : 🌷 به خدا این دانش آموز ، حسین من بوده 🕊 اما پدر محمدحسین باور نمی کرد 🕊 ولی مادرش ، 🕊 گریه می کرد و قسم می خورد . 🕊 یکی دو هفته بعد ، برادر محمدرضا شمس ، 🕊 به طرف خانه شهید حسین فهمیده رفت 🕊 و کل ماجرا را ، برایشان تعریف کرد 🕊 و به آنها قول داد 🕊 تا تکه های باقیمانده از پیکر حسین را ، 🕊 به شهر بازگرداند ، تا آن را دفن کنند . 🕊 پدر و مادر حسین ، خیلی ناراحت شدند 🕊 خیلی گریه کردند 🕊 ولی اعتقاد داشتند که محمد حسین ، 🕊 در بهشت ، پیش خداست . 🕊 یک روز ، یکی از همسایه ها ، 🕊 به مادر محمدحسین گفت : 🔮 از اینکه محمد حسین ، شهید شده ، 🔮 راضی هستی ؟!! 🕊 مادر محمدحسین ، 🕊 به پسرش داوود اشاره کرد و گفت : 🌹 حاضرم در راه خدا ، این پسرم را هم بدهم . 🇮🇷
. (ع) 🔘🔘🔘 بند1⃣ بر پا شده باز ،تو آسمونا ،مجلس شادی یمن قدوم ،میوه ی قلب ،امام هادی بانو حُدَیثه، به دنیا آورده قمری رو رو دست گرفتن ،ملائک امشب ،تاج سری رو ..... چه دل ربا و مه جبینه یه ماه دیگه رو زمینه بابای حجت خــدا و امام حسن دومینه امام عسکری خوش آمد •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند2⃣ قربون اون گنبدی برم که ،طلایی رنگه خدا میدونه ،دلم برای ،صحنش چه تنگه اونا که رفتن ،سامرا میگن ،چقده زیباست ضریح شیش گوش ،توی این عالم ،بدونید دو تاست ......... یکیش برا آقام حسینِ همون که شاه عالمینِ دومی هم تو سامرا و تو حرم عسکریینِ امام عسکری خوش آمد •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند 3⃣ از عطر یاسه ، چادر مادر ، سامرا پر شد حرم پرازنور،مث یه الماس،مث یه درشد اومده مادر ،ببوسه روی، گل پسرش رو تا از عنایت ، حاجتروا کنه ، زائرش رو گل روی زائرا میپاشه شکوفه ی صفامیپاشه ایستاده بالای ضریحو برات کربلا میپاشه امام عسکری خوش آمد •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند4⃣ بدونید امشب یه گوشه مجلس امام زمونه خدا می دونه چقده شادِ ،چه شادمونه پس کم نذارین ، آقا نشسته ، داره میبینه شب میلاد ، نوره امامه ،یازدهمینه جهان غریق شادمونی ازین میلاد آسمونی دست بزنین عاشقاازاون دستای صاحب الزمونی امام عسکری خوش آمد •┈┈••✾❀🕊💓🕊❀✾••┈┈• بند5⃣ امشب که حرف،صحن و حرم شد ،دلم حزینه کبوتر دل ،پر زده بازم ،سوی مدینه کوریه چشم ،سعودی ها ما ،حرم میسازیم این روزا فکر ،ضریح شیش گوش ،برا حجازیم ..... یه حرمی پر از شبستون بنا کنیم بین گلستون پرچم سبز یا حسن رو الم کنیم تو عربستون امام حسن مدد یا مولا •┈┈••✾❀❀✾••┈┈• 👇
. از تندباد فتنه ندارم غم سقوط ما پرچمیم و فتنه گران تار عنکبوت پهن است سفره ی دل خونم، گرفته اند ناشاعرانِ خسته قلم، روزه ی سکوت! ماییم و آرمان شهادت، شما و چه؟ ما زنده ایم در کنف حی لایموت دم میزنید تا که برافتد نظام ما خاموش کرده است که خورشید را به فوت؟ سبز است این دیار به خون شهید و باز چشم امید بسته کسان بر کویر لوت پایین گرفته ای سر خود را و می‌روی اینک بهوش باش که چاه است روبه روت! مسعود یوسف پور✍ 🇮🇷
. سلام ای مهربون آقای عالم دارم در میزنم، آغوش وا کن گرفتاره دلم...عین کبوتر منو تو صحن آزادی رها کن الهی سایه ی مهر تو ای ماه سر مرد و زن میهن بمونه چراغ شاچراغ و مشهد و قم الهی تا ابد روشن بمونه کجا واسه دلم بهتر ازاینجا ضریحت امن و اسمت هم امینه به تو تا گرمه پشت سرزمینم محاله روی ناامنی ببینه زیارتنامه رو از نو بخونیم امید سرزمین اینجاست مردم پناه شهر، صحن انقلابه امان اینجا امین اینجاست مردم سلام آوردن از شیراز آقا! شهیدای حرم شونه به شونه جوابش رو میگیرن دشمنامون به اون چادر که غرق خاک و خونه مسعود یوسف پور✍ .
. حُبُّ الوَطَن مِنَ الایمان برای خاک، برای شرف، برای وطن برای خون شهیدی که ریخت پای وطن برای عزّت ایران، برای ایرانی که خطّ‌ و خال نیفتد به جای‌جای وطن برای آن همه خونی که ریخت بر این خاک برای آن همه جانی که شد فدای وطن برای «گریۀ هر روز مادران شهید» برای حسرت بابای بچه‌های وطن برای «فرّخی» و «عشقی» و «نسیم شمال» برای بلبل مست غزل‌سرای وطن برای ترک، عرب، لر، بلوچ، گیلک، کرد برای هرکه دلش می‌تپد برای وطن برای هرکه وطن را رها نکرد و نرفت که گرد و خاک نگیرد پر قبای وطن برای جملۀ «حُبُّ الوَطَن مِنَ الایمان» چه بیش‌ از این بنویسیم در ثنای وطن؟ برای این‌که بدانیم اوج خوش‌بختی‌ست که می‌شود ریه‌هامان پر از هوای وطن برای رقص جنون در میان آتش‌ و خون برای رد شدن از خویش در اِزای وطن برای این‌که اگر خسته شد، زمین نخورَد که شانه‌های من‌ و ما شود عصای وطن برای شاهرگ زیر تیغ رفتۀ ما اگر که خون بشود ضامن بقای وطن برای این‌که اگر تن‌به‌تن کفن بشویم مباد بر تن ما جامۀ عزای وطن برای آن که می‌آید به یاری ایران برای آخر شیرین ماجرای وطن ✍🏻 🏷 اسلامی | 🇮🇷
. مناجات با عج و گریز به روضه ی س رو به پیری می رود هر روز نوکر بیشتر گرد پیری می نشیند روی این سر بیشتر همت حی علی خیر العمل کمرنگ شد خیر در پرونده ام دارم ولی شر بیشتر آی آقای عزیز ما بیا برگرد که... دور از تو می شوم هر روز بدتر بیشتر از من این من را بگیر و چشم گریانم بده چون مقرب می شوم با دیده ی تر بیشتر دیرتر در وا کنی، بر من تفضّل کرده ای دوست دارم که بمانم پشت این در بیشتر یا عزیز الله ما را هم به زهرا وصل کن وصل کن ما را به قدر و نور و کوثر بیشتر هر کسی دارد ارادت به علیِ مرتضی پشت او بوده دعای خیر مادر بیشتر قدر زهرا را کسی نشناخت غیر از مرتضی قدر او معلوم می گردد به محشر بیشتر دلخوریم از اهل یثرب، از علی نشناس ها دلخوریم این روزها از کوچه،... از در بیشتر آتش اول چوب را سوزاند، اما فکر کن: عمدتا آتش اثر دارد به معجر بیشتر وحید محمدی✍ ۱۳ آبان ۱۴٠۱ .
. ز خون پاک مردم، دامن خاک حرم تر شد چه گل‌ها در امان بارگاه شاه، پرپر شد ترک خوردست دست مرد چینی‌بندزن، هر بار صدای خنده‌های میهنش افتاد و لب‌پر شد کجایی صاحب دنیا که این زخم ترک خورده دهان واکرده و صحن حرم صحرای محشر شد همان زخمی که روی سینه‌ی ایران زد اهریمن دهان وا کرده بود از قبل و با این ضربه بدتر شد فلک، تقدیر این ایام ما را لاله‌گون چیده چه داغی زد به دلها تا ربیع‌الاول، آخر شد‌‌‌ غمی در سینه‌ی ما بود، عشق آمد دوایش کرد فراق کربلا را یک شهادت‌نامه معبر شد برای خواهرم یا خواهرت یا خواهران ما دو کودک بر زمین غلتان، به خون آغشته مادر شد کنار مادرش بازی‌کنان آمد زیارتگاه که چادر، کشتی و کودک به بحر خون شناور شد برای مادر و کودک، که عشق‌ آوردشان آنجا به جای آن همه هشتگ که در دنیا مکرّر شد بخوان از آن زنی که در زیارت خون پاکش ریخت برای دخترش که در حرم پر زد، کبوتر شد کبوترهای را بدون بال می‌خواهند برای بغض دیرینه پر پرواز پرپر شد چرا حالا که جان داده، کسی از "زن" نمی‌گوید؟ چه شد فریاد "آزادی"؟ جهان هم لال هم کر شد! دریغا نطفه‌ی آشوب را با نام "زن" می‌کاشت شعار "زندگی آزادی‌" اش آبستن شر شد نمی‌بیند که از جای گلوله نور می‌بارد نمی‌داند که از خون شهیدان خاکمان زر شد شهادت در دفاعِ از حرم‌ها آبروی ماست حلب، شیراز، مکه، قدس... هرجا که مقدر شد شاعران محفلِ تغزل به ترتیب ابیات: ریحانه ابراهیم‌زادگان، مجتبی ابوطالبی، فاطمه رجبی، نفیسه‌سادات موسوی، علی بهاری، مهناء صادقی، فاطمه خداکرمی، مهدی عندلیب، مهدیه نژادابراهیم، فخرالسادات تقی‌زاده، طیبه محمودی، رباب کلامی‌، صهبا رحیمی .
امام حسین ع
. من همچنان معتقدم که اگه نظام بخواد این اغتشاشات رو جمع کنه، کاری نداره، یعنی حداقلش اینه که به مرد
. شعر در مورد اغتشاشات سال 1401 ویرانی و ترور هست، محصول اغتشاشات راه نجات میهن : برخورد بی مماشات در نوبت شهادت، عمری در انتظاریم یا رب روا بفرما، از ما دعا و حاجات نفرین به دشمنانت، ای جان من فدایت ایران سرفرازم، باشی مصون ز آفات جمعی فریب خورده ، خواهند پاره پاره ایران باستانی ، با ظلم و با جنایات کشف حجاب و شهوت، راه نفوذ خصم است از آندُلُس گرفتند ، الگوی اعتقادات ما هم ز این گرانی، بس اعتراض داریم از وضع نابسامان، تا عقده ادارات از داغ لاله های شاهچراغ ، داریم در دیده، آتش و خون، در سینه، انفجارات دشمن بداند: ایران، از برکت ولایت هرگز به خون نغلطد، مثل عراق و شامات گیریم انتقامت، ای مشهد شهیدان با ذوالفقار وحدت، با بانگ یا لثارات شاعر: ۷ آبان ۱۴۰۱ زرقان فارس .
. 🌸🌸🌸🌸 مژده اولسون یاران / گلدی جان جهان یثربدن چخیبدی / بیر شمس درخشان بیتِ ولایت اولوبدی گلشن امام هادی گوزلرین روشن (۲) یاحسن مولا یاحسن مولا(۳) ماه دل آرادی / حجّت خدادی یوسف گورسه سویلر / بو مندن زیبادی منبعِ جود و سخاوت گلدی سرو بُستان هدایت گلدی (۲) یاحسن مولا یاحسن مولا(۴) زینت گلشندی / گل آدی حسن دی مجتبی تک بودا / حُسنی مُستَحسَندی (مستحسن=نیکو،پسندیده) وارث نام سبط اکبردی ایکی دنیاده بیزه رهبردی(۲) یاحسن مولا یاحسن مولا (۴) فخر شیعیان دی / ناطق قرآن دی باب گرانقدر / صاحب الزمان دی (بیکَس) و افتاده لره یاور کیم درده دوشسه گل آدین سسلر(۲) یاحسن مولا یاحسن مولا (۴) الاحقر مهدی عبادی ✍ 👇
. (سبک : ای صفای قلب زارم) گلدی شیعه مقتداسی حضرت هادی بالاسی عالَمی ایتدی مُنَوّر مهدیِ زهرا، آتاسی بشارت شیعیان/صفا تاپدی جهان گلوبدور عالَمه /امامِ اِنس و جان حسن جانم حسن اون بیریمجی حُجّتِ دین افتخارِ نسل آدم رُخِ زیباسی وار/قَدِ رعناسی وار جهاندا گور کیمین / بیله مولاسی وار واردی دیلده بیرجه خواهش نوکره ایله نوازش منی گَل زهرایه خاطر اوغلووا ایله سفارش اورکده وار سوزوم فراقه یوخ دوزوم اونا قربان اولا آتام، آنام اوزوم ساغروزدَن من خُمارم دام عشقوزده شکارم (بیکَسم) وار افتخاریم درگهوزده ریزه خوارم عنایت قیل آقا سنه جانیم فدا اَزَل یاز سامرا صورا کرب و بلا الاحقر مهدی عبادی✍ 👇
. مهمان آسمان‌ها غروب وقت اذان بود شهر غوغا شد مسیر رفتنِ تا کربلا مهیا شد.. جماعتی به تمنای کربلا بودند که درب باغ شهادت به رویشان وا شد یکی کنار ضریح آمد و زیارت خواند که دردهای دلش ناگهان مداوا شد یکی به سجده سرش را گذاشت روی زمین که دید سرزده مهمان آسمان‌ها شد میان صحن در آغوش مادرش طفلی به خون نشست و در آغوش فاطمه پا شد خوشا به حال کسی که بهشت را دیده و زائر حرم احمد بن موسی شد ✍🏻 🏷 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍 🎙️ هم‌خوانی سرود دانش‌ آموزان در دیدار امروز با رهبری از روز اول ☀️ ما پیمان بستیم... 🤝 پای این پرچم 🇮🇷 تا آخر هستیم ✌️ 😇
. سلام دلاور سلام میثم تمار ما، سلام دلاور سلام ماه به خون خفته‌ام، سلام‌ برادر درخت زخمی دشنام خورده از تبر جهل چه استوار نشستی چه استوار و تناور چقدر روضه به چشمان سرخ توست هویدا چه روضه‌ای به لبت بود آرمان، دم آخر گریز روضه برایت چقدر راحت و سخت است! که قتلگاه به چشمان شاعر است مُصَوّر بگو چقدر کتک خورده‌ای؟ چه‌سان؟ که رکابت شکست و ریخت مضامین داغ بر دل دفتر غریب و زخمی و دشنام‌خورده در دل میدان که ارث برده ز مولای خویش، حضرت نوکر نشد به سَبِّ علی باز لب، که جای عجب نیست لبی که تر شده باشد ز جام ساقی کوثر تو مرز نوری و ظلمت که خون پاک تو امروز برای غربت شیعه نشانه‌ای‌ست بیانگر ✍🏻 🏷 🇮🇷
. چه جای غم که زمستان دم از بهار نزد اسیر جهل شد و سر به چشمه سار نزد چه جای غم که کلاغِ سیاه همسایه سری به سبزی این سرو پایدار نزد دلم برای لجن خوار برکه می سوزد که در مسیر غزل تن به آبشار نزد قلم، زبان به شکایت اگر که بگشاید گلایه می‌کند از آنکه حرف یار نزد به آفتاب قسم در سیاه چال افتد کسی که پرده ی اوهام را کنار نزد به جنگ و صلح سر از هر منافقی برداشت علی که تیغ به غیر از رضای یار نزد نمی‌شود که دم از سید شهیدان زد ولی از آن همه ظلم یزید جار نزد حسینی است کسی که مسیر عزت را صبور ماند و دمِ فتنه ها کنار زد ✍ .🇮🇷
. بیعت مجدد با رهبری آقاجان؛ خودم ؛دلم؛قلمم؛باشماهماهنگ است دراین هجوم نفس گیر عرصه ها تنگ است رسیده دشمن مان تادرون هرخانه دراین زمانه فقط جنگ ؛جنگ فرهنگ است ......... در پی موضع گیری مقتدرانه رهبری دیدیم دوباره نور عزت تابید فرزند علی نترسد از هرتهدید با فن بیان و قدرت استدلال آقا به دهان یاوه گویان کوبید ۱۳ آبان ۱۴۰۱ .
علیه_السلام شبِ میلادِ امامی مهربونه بانیِ امشب خودِ صاحب زمونه بیا و یه جوری نوکری کن آقا اسمتُ تو لیستِ زائراش بخونه شبِ مجنونُ ... شبِ لیلا شده سورُ ساتی تو ... دلا برپاشده یه علی بازم صاحبِ حسن شد دوباره انگار،علی بابا شده ... انتَ مولایَ یا حسنِ العسکری فخرم اینه برات میکنم نوکری ... عشقِ تو تو قلبِ من بی حدُ مرزِ عشقِ تو به کلِ این دنیا می اَرزه حسنی صورتُ سیرتی آقاجون پس با این حساب رو شونت شالِ سبزِ حرمت مثله ، حرمِ کربلاست ضریحِ شش گوش،تویِ عالم دوتاست یه دونش ماله حرمِ حسینُ یه دونش سهمِ ، حرمِ سامراست انتَ مولایَ یا حسنِ العسکری فخرم اینه برات میکنم نوکری ... فدایِ گنبدی که طلایی رنگه خیلی این دلم برا صحنِ تو تنگه ثوابه امشب تقدیمِ کسی که برا آزادیِ صحنِ تو می جنگه به خدا دنیا میبینه اون روزی میرسه آخر شیعه بر پیروزی حرمت میشه پرِ از زائرُ خالیِ جایِ مهدیِ نوروزی ... انتَ مولایَ یا حسنِ العسکری فخرم اینه برات میکنم نوکری ... ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ 👇