eitaa logo
ارتباط موثر
1.5هزار دنبال‌کننده
908 عکس
332 ویدیو
7 فایل
مسیری برای یادآوری و تداوم مطالعه و آموختن مهارت‌های توسعه فردی به خصوص مهارت‌های ارتباطی مربوط به دوره‌های ارتباط موثرِ حجة الاسلام مخدوم این‌کانال با هدف تامل و به کارگیری مهارت‌ها، در هفته به طور متوسط با سه مطلب کاربردی به روز رسانی می‌شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
آنتون چخوف(پزشک و داستان نویس مشهور روسی): ‍ درست‌ترين شكل دوست داشتن، آن است كه شما چگونه با یک فرد رفتار می‌كنيد؛ نه اينكه درباره وی چه احساسی داريد. با خانواده و اطرافیان و سایرین چگونه رفتار می کنیم؟ @ertebatmoaserdini
تصویر یک کارگر خسته که گوشه خیابان نشسته است. ترجمه متن نوشته شده پشت پیراهنش: به هرحال زندگی آنقدر هم سخت نیست... انسان ها به میزان امید و اعتماد شان به خداوند، ایستادگی می‌کنند و آسودگی خاطر دارند، نه مقدار دارایی‌های مادی و علمی و موقعیت و .... @ertebatmoaserdini .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امروز روز جهانی مبارزه با کار اجباری کودکان بود. خبرنگار: یک آرزو بکن کودک: آرزو چیه؟ با کودکان کار مهربانی کنید. آنها و مشکلات شان پیامد آسیب های اجتماعی در جامعه ما است که رسیدگی به آنها وظیفه فراگیر همه ما به شمار می رود. توجه به معصومیت و شرایط سخت شان داشته باشیم. @ertebatmoaserdini .
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر هم به اشتباه قضاوت کردید؛ سعی کنید با شجاعت، آن را جبران کنید. @ertebatmoaserdini .
کرونای اخلاقی 👈کرونا که چیزی نیست....... هر ویروسی برای آنکه خودش را تکثیر کند به بدنی محتاج است، به میزبانی که پذیرایش باشد. ویروس اگر بر در و دیوار بماند و کسی به او دست نزند، سرانجام از بین خواهد رفت. هر رذیلتی نیز به بدنی محتاج است، به تنی که آن را در خود جا بدهد. دروغ اگر روی زمین افتاده باشد و کسی آن را بر ندارد، خواهد مرد. اما دروغ را که در دهان می‌گذاری جان می‌گیرد؛ دروغ را که می‌گویی زنده می‌شود و خودش را می‌سازد و تکثیر می‌کند و سرایت می‌کند از این دهان به آن دهان. نفرت اگر روی زمین افتاده باشد، خودش خواهد مرد اما وقتی آن را بر می‌داری و در دلت می‌گذاری، از تو تغذیه می‌کند تا بزرگ شود. حیات او ممات تو خواهد شد. تنت میزبان نفرت می‌شود. او تمام تو را می‌خورد تا زنده بماند. تو هر روز متنفرتر و متنفرتر می‌شوی تا نفرت جان بگیرد. تو می‌میری تا نفرت زنده بماند. حسادت هم همین است، خشمگینی و کینه‌ورزی و بدخواهی و حیله‌گری و دسیسه چینی و بی‌رحمی و بد اندیشی هم همین‌طور است. همه‌شان بدن می‌خواهند، میزبان می‌خواهند. جسمی می‌خواهند تا آن را بخورند، روحی می‌خواهند تا سوارش شوند. آنها تنت را می‌خورند، روحت را می‌خورند، قلبت را می‌خورند، جانت را می‌خورند. بعدها جنازه‌ات را هم خواهند خورد. حالت خوش نیست؟ شاید که بیماری. بدنت را نگاه کن، روحت را، جانت را، روانت را، قلبت را، ببین کدام رذیلت در تو جا خوش کرده است. ببین میزبان کدامینی؟ خوب بودن، ماجرای ترس از دوزخ و طمع بهشت نیست. قصه ثواب و عقاب نیست. شریعت نیست، طریقت هم نیست. خوب بودن همان عقلانیت است. همان سلامت است. خوب بودن این است که نگذاری رذیلت‌ها در تنت تکثیر شوند، این است که نگذاری روحت میزبان ناراستی‌ها باشد. حالت خوب می‌شود اگر جانت مزرعه پلشتی‌ها نباشد. کرونا که چیزی نیست..... عرفان نظری آهاری
وقتی بخواهید همدلی کنید. ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﺣﺎﻟﺶ ﺑﺪﻩ ، ﺑﻬﺶ ﭼﯽ ﺑﮕﯿﻢ؟! ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﺣﺎﻟﺶ ﺑﺪﻩ ﺑﻬﺶ ﻧﮕﯿﺪ: ﺍﯼ ﺑﺎﺑﺎ ﺍﯾﻨﻢ ﻣﯽ ﮔﺬﺭﻩ .. ﻧﮕﯿﺪ ﺩﺭﺳﺖ ﻣﯽ ﺷﻪ.. ﻧﺨﻮﺍﻫﯿﺪ ﺑﺎ ﺟﻮﮎ ﻫﺎﯼ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﺑﺨﻨﺪﻭﻧﯿﺪﺵ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﺩ ﺑﺨﻨﺪﻩ .. ﺧﻨﺪﻩ ﺍﺵ ﻧﻤﯿﺎﺩ ﻏﺼﻪ ﺩﺍﺭﻩ، ﺑﺮﺍﺵ ﺍﺯ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻧﯿﻦ، ﺍﺯ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﻣﺜﺒﺖ ﻭ ﻣﺜﺒﺖ ﺑﺎﺵ ﻭ ﺑﻪ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯼ ﻓﮑﺮﮐﻦ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻧﯿﺪ، ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﻧﺎﺭﺍﺣﺘﻪ ﺍﺻﻼ ﺍﯾﻦ ﺷﻤﺎ ﻧﯿﺴﺘﯿﻦ ﮐﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﯿﻦ، ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﺎﯾﺪ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻧﯿﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﺩﺳﺘﺶ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ. ﺑﻐﻠﺶ ﮐﻨﯿﺪ ﻮ به ﭼﺸﻢ ﻫﺎﺵ ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻨﯿﺪ.. ﺑﺮﺍﺵ ﭼﺎﯾﯽ ﺑﺮﯾﺰﯾﺪ، ﺑﺮﺍﺵ ﯾﮏ ﭼﯿﺰﯼ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﭙﺰﯾﺪ، ﺑﺬﺍﺭﯾﺪ ﺟﻠﻮﺵ، ﺑﻌﺪ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻧﯿﺪ ... ﺑﺬﺍﺭﯾﺪ ﺍﻭﻥ ﺣﺮﻑ ﺑﺰﻧﻪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﮔﻮﺵ ﮐﻨﯿﺪ، ﻫﯽ ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﻈﺮﯾﻪ ﺻﺎﺩﺭ ﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﻧﺼﯿﺤﺖ ﮐﻨﯿﺪ، ﻓﮑﺮ ﻧﮑﻨﯿﺪ ﺍﮔﻪ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﻧﯿﺪ ﺧﯿﻠﯽ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺑﺪﯼ ﻣﯽ ﺍﻓﺘﻪ، ﺷﻤﺎ ﺟﺎﯼ ﺍﻭﻥ ﺁﺩﻡ ﻧﯿﺴﺘﯿﺪ.. ﺷﻤﺎ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﻭﻥ ﺁﺩﻡ ﺭﻭ ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺩﻧﯿﺎ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﮑﺮﺩﯾﺪ.. ﺩﺳﺘﺶ ﺭﻭ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ، ﺑﻐﻠﺶ ﮐﻨﯿﺪ، ﺳﮑﻮﺕ ﮐﻨﯿﺪ.. ﺍﮔﻪ ﺩﻟﺶ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺧﻮﺩﺵ ﺣﺮﻑ ﻣﯽ ﺯﻧﻪ.. این بزرگترین کمکه... دکتر مهدی رضا سرافراز @ertebatmoaserdini .
26.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روز جمعه ۲۳ خردادماه یکی از اعضای دوره فعلی مهارت‌های ارتباطی پیام دادند که برنامه بدون تعارف گزارشی پخش کرد که به مباحث کلاس و دوره ارتباط داشت. لطفا با دقت این ویدئو را ببینید، جونان زیادی در کنار ما هستند که اگر درک شوند و با روشی درست با آنها ارتباط برقرار کنیم، امکان تغییر دارند... بدون شک نسبت به کم توجهی، قضاوت‌ و بی‌مهری های مان به این اقشار، در مقابل خدا و اولیای الهی مسئولیم... اگر به سبب سهل انگاری یا عدم مهارت ما کسی از دین گریزان شود... ...وای اگر از پی امروز بود فردایی @ertebatmoaserdini
از دست دادن پدر تلخ و سخت است و برای دو کودک تلخ تر... پسر با مهربانی مراقب خواهر است و .... سوزناک است... دیدن این تصاویر یادآور دردهای متعددی است... عروج پاره‌های دل ملت ، اشک های مظلومانه این کودکان، تنهایی‌های بی جبران همسران و فرزندان شهداء، دل‌های شکسته پدران و مادران شهداء فقط یادمان باشد این عزیزان خدا ، به ترحم ما هیچ نیازی ندارند. تلاش کنیم تلخی های ناشی از آسمانی شدن عزیزان شان را درک کنیم و وظایف خود را بشناسیم... @ertebatmoaserdini
🔸تو با این کار، مرا تا پایان عمر مرید خودت کردی!🔸 به مناسبت درگذشت محمد علی کشاورز 🔹 عید نوروز سال 1386 بود. محمد علی کشاورز، بازیگر پیشکسوت و نام آشنای سینمای ایران به شیراز آمده بود. از طریق فرزند خواهرش که ساکن شیراز بود، آشنایی با ایشان پیدا کرده بودم به حدی که به اسم کوچک صدایم می‌کرد و هر از گاهی احوالی می‌گرفت. این بار تماس گرفت و گفت در این سفر که شیرازم پدر شما را در ایام کریسمس در شبکه یک در کلیسا دیده بودم و این حرکت را خیلی پسندیدم، می‌خواهم ولو کوتاه ایشان را زیارت کنم. با پدر مطرح کردم. استقبال کردند و بنا شد بعد از ظهر در یکی از پروژه‌های اطراف شیراز همدیگر را ببینند. 🔹 دیدار، به غایت در صمیمت گذشت. پدر میوه را پوست می‌کند و با دست خود به دهان کشاورز می‌گذاشت. کشاورز خاطرات شیرین بازیگری‌اش را می‌گفت: مثلاً می‌گفت در سریال هزار دستان در صحنه‌ای که باید با گیوه به دهان مشایخی می‌زد، آنچنان محکم زده که دندان جلویش لق می‌شود و چند روزی با او قهر می‌کند! یا در صحنه‌ای دیگر، ده دست کله پاچه می‌خورد تا صحنه همانجور که علی حاتمی می‌خواست در بیاید. 🔹 در خلال خاطرات، سؤالی هم محمد علی کشاورز از پدر پرسید که مدتی است خواب به چشمم نمی‌آید. هرچه تلاش می‌کنم در شبانه روز یکی دو ساعت بیشتر خوابم نمی‌برد. پدر گفتند از اضطراب است. شما حال دانش آموزی را دارید که فردا امتحان دارد، اما درس نخوانده و ترس معلم را دارد، اما از ترس این معلم باید به خود او پناه برد تا آرام شد. هیچ کس جز او نمی‌تواند این اضطراب را درمان کند. 🔹 بعد از بیان خاطرات، پدر پیشنهاد کرد در همین نزدیک کارخانه‌ای هست که کارگرانش مشغول کارند، برویم و سری به آنها بزنیم. شما را ببینند خوشحال می‌شوند. قوت قلبی برای ایشان است. رفتیم بسمت کارخانه. نزدیک کارخانه آقای کشاورز با حجب و حیای خاصی و سر پایین رو به ابوی کردند و گفتند: «این کارگرها وقتی مرا ببینند، چون ایام نوروز است توقع عیدی دارند و من هم چیزی همراه ندارم» پدر لبخند شیرینی زد، بعد یک دسته اسکناس صد تومانی خشک به آقای کشاورز دادند و گفتند: «این هم تحویل شما» وارد کارخانه شدیم. کارگرها که محمد علی کشاورز را شناخته بودند، همه گِردش حلقه زدند. کشاورز هم به یادگار و هم به عنوان عیدی، اسکناس‌های صد تومانی را امضا می‌کرد و به ایشان می‌داد. شور و شعف خاصی بین کارگرها حاکم شد. پدر هم به دقت برخورد پدرانۀ کشاورز با کارگرها را زیر نظر گرفته بود که چگونه به ایشان محبت می‌کند. 🔹 در وقت برگشتن، در ماشین آقای کشاورز که حدود یک سوم اسکناس‌ها را اضافه آورده بود، آن‌ها را دو دستی به ابوی تعارف کرد. ابوی اسکناس‌ها را گرفت و در جیب پیراهن کشاورز فرو کرد. بعد گفت: حضور شما بین کارگرها خیلی تأثیر گذار بود. بعد بی مقدمه دست کشاورز را بوسید! 🔹 یکّه خوردم. صحنه به حدی عجیب بود که تمام موی تنم سیخ شد و وجودم مور مور شد و البته در ماشین به غیر من احدی نبود. کشاورز که منقلب شده بود، دو دستی دست پدر را گرفت و با اصرار در برابر تقلای پدر که دستش را داشت می‌کشید دست ایشان را بوسید و گفت: تو مرا تا پایان عمر مرید خودت کردی. 🔹 تا سالها بعد که هنوز هوش و حواسی برایش باقی مانده بود به من تماس می‌گرفت و می‌گفت: «به پدر بگو یکی از مَرَده (جمع مرید به فتح میم و راء) سلام می‌رساند» 📝خاطره دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) @haerishirazi محض رضای خدا با مردم ارتباط موثر برقرار کنیم و مهربان باشیم... @ertebatmoaserdini
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا