eitaa logo
ارتباط موثر
1.6هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
420 ویدیو
8 فایل
مسیری برای یادآوری و تداوم مطالعه و آموختن مهارت‌های توسعه فردی به خصوص مهارت‌های ارتباطی مربوط به دوره‌های ارتباط موثرِ حجة الاسلام مخدوم این‌کانال با هدف تامل و به کارگیری مهارت‌ها، در هفته به طور متوسط با سه مطلب کاربردی به روز رسانی می‌شود.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶نامه به مدیر مدرسه پسرم به نام خدا جناب آقای حسن محمدی، مدیر خوش‌فکر دبیرستان علم سلیم-مدرسه زندگی با سلام، از ما خواسته‌اید تا پیش از شروع سال تحصیلی توقعاتمان را از مدرسه‌ بیان کنیم. دوست‌تر داشتم بجای پر کردن آن فرم، خواسته‌هایم را در نامه‌ای برایتان بنویسم: از پسرم کار بخواهید. چون او را هتل نمی‌آورم، به اولین سال دبیرستان می‌فرستم. اجازه دهید بریده‌های کاغذ و تراشه‌های چوب را زمین بریزد اما خودش هم جمع کند. به بابای مدرسه بگویید مدیون من است اگر بجای پسرم چیزی را جارو کند. کاش ماهی یکبار از بچه‌ها بخواهید شیشه‌ها را تمیز کنند، خاک‌ نیمکت‌های کلاسشان را بگیرند. به پسرم نوبت دهید تا درخت‌ها و گلدان‌های مدرسه را آب دهد و برگ‌های زردشان را بگیرد. کاش صبحانه را در مدرسه بخورند و از پسرم بخواهید سفره پهن کند، چای دم کند، نان‌ خرد کند و آخرش هم به همراه بچه‌های دیگر جمع کنند و بشویند. ای کاش همین اول سال قلمو و رنگ و اسپری دهید تا کلاسشان را خودشان رنگ‌آمیزی کنند. روی دیوارهایش به سلیقه روزآمدشان چیزهایی بنویسند، خط‌هایی بیندازند. بیشتر سرویس‌های بهداشتی عمومی کشور ما بهداشتی نیستند! هر کاری لازم است بکنید تا پسرم و همه بچه‌ها سرویس‌های مدرسه را مثل سرویس خانه‌هایشان نگه دارند. از پسرم بخواهید شما را نقد کند، رفتار و برنامه‌های دبیران و مشاوران و معاونان را. نترسد از گفتن. توبیخ نشود از فکر کردن. از او بخواهید برای حرف‌هایش دلیل بیاورد و تا قانع نشد دست نکشد. از مدرسه شما توقع دارم گفت‌وگو سکه رایج باشد. رفتارهای پسرم را هم ارزیابی کنید و بخواهید در فضای امن گفت‌وگوی همکلاسی‌ها از دوستانش راه حل‌های کارآمد بگیرد. این کار موثرتر از تذکر و توبیخ دبیران است. لطفا به دبیران مدرسه بگویید جواب سوال‌های پسرم را ندهند. هر وقت سوال پرسید، کمکش کنند تا خودش دنبال پاسخ بگردد. بعد از صبحگاه و قبل از شروع اولین زنگ، پنج دقیقه را اختصاص دهید تا هر کسی در مدرسه است کتاب بخواند. از خود شما گرفته تا تک به تک عوامل اجرایی و دبیران و دانش‌آموزان، کسی با کسی صحبت نکند و هر کس کتابی که دوست دارد بخواند. مدرسه بشود یک کتابخانه بزرگ. کتاب‌های درسی نشوند همه دنیایش. دنیایش را بزرگ کنید. آقای محمدی عزیز، از پسرم بخواهید داستان بنویسد، شعر بگوید، مقاله بنویسد. بخواهید برای پژوهش فیلم بسازد، عکس بیندازد. برود در آزمایشگاه خطر کند. به او بگویید پژوهش فقط در کتابخانه نیست. برود وسط شهر جستجو کند، سوال بتراشد. از پسرم بخواهید در کارگاه با چوب و فلز و چکش و اره وسیله بسازد، اختراع کند. از آنها بخواهید اپلیکیشن بازی طراحی کنند، انیمیشن تولید کنند. در بوفه مدرسه پسرم را دخالت دهید تا در کنار مسوول بزرگسال بوفه شیوه کاسبی را یاد بگیرد، حساب و کتاب و طرز برخورد با مشتری را. بگذارید خوراکی‌ها را در قفسه بچیند. بار خالی کند و بعد کارتون‌ها و مقواها را در سطل مخصوص بازیافتی‌ها بیندازد. هنگام مراسم نماز یا صبحگاه فضایی شکل نگیرد که به زور و با خوابالودگی، پسر ۱۳ ساله با خدا مناجات کند. لحظاتی را شکل دهید که وقتی پسرم با خدا خلوت می‌کند بداند که خدا نزدیک‌ترین است و ارتباط قلبی او با خدا برای خودش تعالی می‌آورد نه اینکه دل مدیر و مربی پرورشی را راضی کند و کارت امتیاز بگیرد. به او و بچه‌های دیگر اجازه دهید نیایش‌هایی را که به زبان خودشان نوشته‌اند بخوانند. نیایش‌های ساده که خواسته‌های واقعی خودشا‌ن‌اند و با صداقت هستند. از معلم‌هایتان بخواهید قوانین کلاس‌ها را تنهایی وضع نکنند. از بچه‌ها کمک بگیرند و با هم قانون بگذارند. چون این قوانین را بچه‌ها باید اجرا کنند. به پسرم حالی کنید بجای آنکه از ضعف و نمره کمِ همکلاسی‌هایش خوشحال شود، احساس بد کند. کاری کنید تا به جای احساس کمبود از نمره پایینِ خودش از کمک نکردن به دوستانش شرمنده باشد. از پسرم نخواهید در همه درس‌ها و مهارت‌ها نفر اول باشد. راستش او هم مثل بقیه بچه‌ها در خیلی کارها کم‌‌استعداد است. به او بگویید همه آدم‌ها برای همه کارها ساخته نشده‌اند، راه خودت را پیدا کن. مدیر محترم، به پسرم اجازه دهید اشتباه کند، خراب کند، گند بزند. بگذارید بارها ویران کند و بسازد. اشتباه کردن را امتیاز بدهید. بگویید فقط یک اشتباه نابخشودنی وجود دارد و آن هم هیچ کاری نکردن و بالتبع اشتباه نکردن است. آقای محمدی نازنین، چون از پیش می‌دانستم مدرسه زندگی ساخته‌اید پیشنهادهای بعضا عجیبم را نوشتم؛ حرف‌های تکراری‌ام را ببخشید! با آرزوی خوبی و زیبایی علی‌ اکبر زین‌ العابدین @ertebatmoaserdini .
⭕️ تناقضِ تخصص الان سال‌هاست که وارد عصر اینترنت شده‌ایم. ویژگی این عصر این است که به‌محص این‌که یک مسیر از کار و اقتصاد، بسیار سودده می‌شود، انبوهی از آدم‌ها به آن می‌ریزند. آن‌ها که با جستجو در اینترنت و شبکه‌های اجتماعی، متوجه این مسیر جدید رسیدن به پول یا موفقیت شده‌اند، به زودی عرصه را بر هم تنگ می‌کنند. آیا در این غوغا که یک دفعه هزاران نفر خود را کارشناس خبره یک کار جا می‌زنند، می‌توان باز هم موفق شد یا این‌که باید از این راه جدید، دل بکنیم و به وادی دیگری مهاجرت کنیم؟ حقیقت این است که این سال‌ها دست زیاد شده، اما آدم‌های ماهری که به‌صورت تخصصی و متمرکز در کاری مهارت داشته باشند، حتی از پیش هم کمتر شده‌اند. مثال عرض می‌کنم: این سال‌ها تعداد آدم‌هایی که می‌گویند که متخصص بازاریابی، تولید محتوا، طراحی وب، ساخت اپلیکیشن و سئو هستند، خیلی زیاد شده. اما وقتی شما عملا می‌خواهید کاری سطح بالایی سفارش بدهید، متوجه می‌شوید که اتفاقا در هر کدام از این‌ها آدم‌های متخصص بسیار کم هستند. در کمال شگفتی حتی تعداد آدم‌ها یا شرکت‌های کاربلد در برخی از این عرصه‌ها به تعداد انگشتان دو دست هم در یک حدوده جغرافیایی وسیع نمی‌رسد. نتیجه: در کار خود ماهر و متخصص شوید، طوری که از بقیه کاملا متمایز شوید. روی یک مهارت تمرکز کنید و افق دید خود را گسترده کنید. حتی در دریایی از آدم‌های با روزومه مشابه، این شما هستید که در نهایت توسط مشتری انتخاب خواهید شد! |بعضی از پارادوکس‌های زندگی مدرن، رشته توئیت دیوید پرل؛ ترجمه در وب‌سایت یک پزشک| @ertebatmoaserdini .
⭕️ تناقضِ خواندن گاهی تصور می‌کنیم که با توجه به این‌که بیشتر محتویات کتاب‌هایی که می‌خوانیم، از یادمان می‌رود، خواندنشان چندان سودی ندارد، اما همین کتاب‌ها به صورت ژرفی در زندگی ما تغییر ایجاد می‌کنند. چه مطالعه ما درسی باشد و چه آزاد، چه مطالعه ما در بخش ادبیات داستانی باشد و چه بخش دانش یا تاریخ، همیشه یک هراسی همراه ماست؛ این‌که چند ماه بعد، به‌جز کلیاتی مبهم، بقیه کتاب را فراموش کنیم. حتی گاهی از این بابت خجالت‌زده می‌شویم و مثلا زمانی‌که با کسی که تازه کتاب را خوانده روبرو می‌شویم، با خودمان می‌گوییم: ای بابا! من اصلا چیزی درباره کتاب یادم نیست! چرا این‌قدر بدحافظه‌ام؟! کتاب‌ها، به خصوص کتاب‌های شاخص و تاثیرگذار نیامده‌اند که یک سری داده‌های خام به شما اضافه کنند، آن‌ها آمده‌اند که مسیر پردازش‌های کلان و شیوه نگرش شما را تغییر بدهند و حتما شما در آینده خواسته و ناخواسته متوجه نقش کتاب‌ها در زندگی‌تان خواهید شد. درست است! این روزها آدم کتاب‌خوان را حتی تحقیر هم می‌کنند. اما یک آدم اهل مطالعه باهوش، بعدا یکی دو دهه بعد با اتکا به بازی و رقص شگفت‌انگیز واژه‌ها در نوشته‌هایش، قدرت سخنوری، ایجاد ارتباط‌های ذهنی غریب بین موضوعات و تبدیل‌شدن به یک آدم "بین‌رشته‌ای" راهش را از بقیه سوا خواهد کرد. پس هراسی از فراموش‌کردن و جسته‌گریخته‌خواندن نداشته باشید، یک کتاب و حتی یک جمله می‌تواند سرنوشت یک کشور را تغییر بدهد و این تعبیری ساده‌لوحانه نیست! |بعضی از پارادوکس‌های زندگی مدرن، رشته توئیت دیوید پرل؛ ترجمه در وب‌سایت یک پزشک| @ertebatmoaserdini .
🔲⭕️من اگر معلم انشا بودم .... مجتبی لشکربلوکی نمی دانم این روزها در مدارس ما وضعیت درس و امتحان انشا چگونه است؟ اما زمان ما که افتضاح بود. سال های سال انشا نوشتیم دریغ از اینکه بدانیم هدف چیست؟ دریغ از اینکه طریقه درست فکر کردن، نوشتن، بیان مساله، مقدمه چینی، نتیجه گیری را به ما بیاموزند. دریغ از یک بازخورد درست! دریغ از اینکه به صورت یک جدول بگویند که بر اساس این ده مولفه امتیاز تو چنین بوده است. من اگر بخواهم سطح سواد واقعی یک نظام آموزشی را فقط و فقط بر اساس یک آزمون بسنجم بر اساس آزمون انشا می سنجم. چرا؟ چون دقیقا در انشا است که می توان فهمید که آیا دانش آموزی که سال هاست به او فرمول های ریاضی خورانده ایم و چپانده ایم آیا سواد محاسباتی پیدا کرده و اهل حساب شده یا اینکه فقط فرمول و تابع حفظ کرده؟ آیا می تواند حساب و کتاب کند و گزینه ای را بر گزینه ای دیگر ترجیح بدهد؟ آیا در متن انشایش از تحلیل آماری، در نظر گرفتن احتمالات، تصاعد حسابی و هندسی و ارزش زمانی پول نشانه ای وجود دارد یا نه؟ از متن انشا می توان مطمئن شد که دانش آموز ما در اثر گذراندن دروس علوم (فیزیک و شیمی و زیست) توانسته نگاهی علمی- تجربی مبتنی بر واقعیت ها به جهان هستی داشته باشد یا نه؟ آیا آزمایش گری، ابطال پذیری و جستجوی حقیقت در متن او موج می زند یا اینکه مبتنی بر باورهای رایج، خرافات و اندیشه های آزمون نشده است؟ من از انشا می توانم بفهمم که آیا دانش آموز در ادبیات فقط دستور زبان یاد گرفته یا اینکه می تواند منظورش را به شیوایی بیان کند؟ آیا این همه شعر و غزل و دوبیتی که حفظ کرده، قدرت بیان و تبیین او را افزوده است؟ من از انشا می توانم بفهمم که .... دیگر ادامه نمی دهم فکر می کنم ایده اصلی پشت حرف من را گرفته اید. تمام دروس دیگر در انشا باید خودش را نشان دهد وگرنه اطلاعات و داده وارد مغزها کرده ایم اما دانش و فرهیختگی تحویل نگرفته ایم. به همین خاطر است که آزمون GRE که مبنای پذیرش دانشگاه های آمریکاست، یکی از مهم ترین بخش هایش نگارش تحلیلی است. (یادآوری: ظاهرا انشا بدون همزه درست تر از انشاء است. البته هر دو مقبول است). ☑️⭕️تجویز راهبردی اگر معلم انشا بودم: 1- بیش از آنکه روی محتوای اندیشه تمرکز کنم. روی بیان اندیشه (شیوه انتقال اندیشه، سازماندهی، مقدمه چینی، ساختار منطقی نوشتن) و مهم تر از آن روی تبیین اندیشه (یعنی شیوه اندیشیدن، چگونگی استدلال آوری، کفایت شواهد و مدارک پشت هر ایده) تاکید می کردم. 2- بیست درصد از زنگ انشا را به تدریس تفکر انتقادی (موشکافانه Critical Thinking) و آموزش مغالطه ها تخصیص می دادم. دانش آموزی که مدام مطلب بنویسد اما نداند که چگونه باید موشکافانه به امور نگاه کند از کجا باید بهتر شود و ارتقا پیدا کند؟ 3- دانش آموزان را تشویق می کردم که انشا (اندیشه) هم کلاسی هایشان را خوب گوش کنند و جلسه بعدی انشای او را نقد کنند. موضوع انشا جلسه بعدی: نقد انشا آرمین است! در یک گام بالاتر مسابقاتی مانند National Speech and Debate Tournament توی مدرسه هم راه می انداختم تا تیم‌ها له یا علیه یک ایده سخنرانی کنند. 4- دانش آموزان را تشویق می کردم که انشا دسته جمعی بنویسند و از آن به صورت جمعی دفاع کنند. 5- موضوعاتی را به عنوان موضوع انشا انتخاب می کردم که درد روزگار ماست: مثلا: ◽️اگر یک استاندار فکر کند که همه شهروندان حرف و خواسته اشتباه دارند چه باید بکند؟ به عقیده خودش عمل کند و برای همه مردم تصمیم بگیرد یا اینکه به عقیده مردم احترام بگذارد و اقدام نادرست را صورت دهد؟ ◽️این جمله را نقد کنید! «چون همه دروغ می گویند، یا چون همه دزدی می کنند، پس من هم دروغ می گویم و می دزدم!» ◽️شاعر گفته: «تو یکی نه ای هزاری تو چراغ خود برافروز» این جمله برای ایران امروز ما چه معنی ای دارد؟ ◽️آیا فکر می کنید بدون این که جامعه عوض شود و ما همین مردم باشیم، می توان به یک کشور پیشرفته تبدیل شد؟ ◽️فکر می کنید نسل ما چه اشتباهاتی کرده که نسل شما نباید انجام دهد؟ نسل ما چه کارهایی نکرده است که نسل شما باید آن را انجام دهد؟ ◽️فرض کنید تا صد سال دیگر، همین دولت با همین سطح از توانمندی باشد و کیفیت اداره کشور تغییر نکند، من و شما به عنوان شهروند چه می توانیم بکنیم که اوضاع بهتر شود؟ ◽️با توجه به ظرفیت های کشور و تصویری که از آینده دارید باید در چه حوزه هایی، مهارت هایی، رشته هایی، صنایعی سرمایه گذاری کرد، چرا؟ انشا مهم ترین درس و مهم ترین زنگ است. انشا سرآغاز دوباره اندیشیدن است. زنگ انشا، زنگ توسعه است. شبکه توسعه ایران به نقل ازکانال دکترمجتبی لشکربلوکی @ertebatmoaserdini .
🟢 تفکر انتقادی و پرسش‌گری نمی‌توان متفکری نقاد اما پرسش‌گری ضعیف بود. پرسش‌ها محرک تفکر هستند. تنها زمانی که پرسشی داریم واقعاً فکر می‌کنیم و یاد می‌گیریم. پاسخ‌ها نشانه توقف تفکر، و پرسش‌ها برانگیزاننده تفکر هستند. از این رو باید به وضعیت ذهنی‌ای برسیم که حتی اگر به ظاهر ساکت هستیم، از درون در حال طرح پرسش باشیم. منتها باید پرسش‌هایی مطرح کنیم که ما را به سوی یادگیری سودبخش هدایت کنند. از جمله پرسش از مفروضات ذهنی و استلزامات دیدگاه‌ها، پرسش از وضوح و صحت و دقت و سازگاری گزاره‌ها، پرسش از سند و اعتبار داده‌ها. ✳️ به عنوان مثال کسی که ادعا می‌کند مبنای عمل او عدالت است اما از عملکردی دفاع می‌کند که عین بی‌عدالتی است گرفتار ناسازگاری و تناقض‌گویی شده است. یا کسی که معتقد است پیامبر برای احیای اخلاق به میان بشر آمده است، اما به اخلاق اولویت نمی‌دهد، گرفتار عدم پایبندی به استلزام دیدگاه خود شده است. یا کسی که نگاهش به جهان نگاهی صرفاً مادی‌گرایانه است، مفروض ذهنی‌اش خداناباوری است. ✳️ بنابراین وقتی با عقیده‌ای مواجه می‌شویم، می‌توانیم از مفروضات آن یا استلزامات آن عقیده پرسش کنیم. یا وقتی ادعایی را می‌شنویم می‌توانیم از سازگاری آن با سایر دعاوی بپرسیم. وقتی اطلاعات را از فضای مجازی دریافت می‌کنیم، اولین پرسش ما باید پرسش از سند و اعتبار آن اطلاعات باشد. باید از خود بپرسیم آیا این مطلب یا این تحلیل، نویسنده مشخص یا ارجاع معتبری دارد؟ @ertebatmoaserdini .
11.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⛔️ انتقاد استاد دانشگاه و کارآفرین از نظام آموزشی: آقای وزیر ولله بالله تالله جواب نمی دهد!/صداوسیما کانال ارتباط موثر @ertebatmoaserdini .
⭕️ اثر پلتزمن (۱) 📃اثر پلتزمن می‌گوید: اگر افراد اطمینان پیدا کنند خطری تهدیدشان نمی‌کند، رفتار‌های پرخطرتری انجام می‌دهند. این موضوع ریسک‌پذیری آنها را بالاتر می‌برد. 🔅دو همسایه را در نظر بگیرید که یکی از آن‌ها در یک خانه‌ی معمولی با سازه‌ای ضعیف و دیگری در یک خانه‌ی نسبتاً مقاوم در برابر زلزله زندگی می‌کنند. ❓از این دو همسایه، مرگ کدام‌یک در اثر زلزله محتمل‌تر است؟ در نگاه اول، پاسخ چنین سؤالی ساده به نظر می‌رسد. کسی که در خانه‌ی دارای سازه‌ی ضعیف زندگی می‌کند، بیشتر احتمال دارد که در اثر زلزله آسیب ببیند. 🔸 حالا فرض را با استدلالی متفاوت در نظر بگیریم: در موراد متعددی زلزله‌ها، چند پیش‌لرزه دارند و سپس زلزله‌ی اصلی روی می‌دهد. با پیش‌لرزه، همسایه‌ای که در خانه‌ی ضعیف زندگی می‌کند می‌ترسد و خانه‌اش را ترک می‌کند. اما همسایه‌ای که در خانه‌ی محکم زندگی می‌کند، ممکن است به پشتوانه‌ی طراحی مقاوم خانه‌اش، در همان خانه بماند. اگر زلزله از حد مشخصی شدیدتر باشد و خانه ویران شود، احتمال مرگ همسایه‌ی دوم (در خانه‌ی مستحکم‌تر) بیشتر است. طبیعتا نمی‌توان چنین ادعایی را به سادگی تأیید کرد. چون باید مطالعه‌ی آماری گسترده‌ای انجام شده و در نهایت، چنین ادعایی رد یا تأیید شود. اما واقعیت این است که به سادگی هم نمی‌توان این ادعا را رد کرد. ✳️ نتیجه: احساس امنیت گاهی ما را جسورتر می‌کند و همین جسورترشدن ممکن است باعث شود که ما دست به ریسک‌های بزرگتری بزنیم یا برخی ریسک‌های بزرگ را نبینیم و جدی نگیریم. 📌 در ضمن به خاطر داشته باشید، گاهی یک پیش فرض می تواند کل مسئله و نیز پاسخ و استدلال آن(نتیجه) را تغییر دهد. به پیش فرض های نهان و آشکار توجه بیشتری کنیم و میزان واقعی بودن و دقت آنها را بسنجیم. ادامه دارد... @ertebatmoaserdini .
ارتباط موثر
⭕️ اثر پلتزمن (۱) 📃اثر پلتزمن می‌گوید: اگر افراد اطمینان پیدا کنند خطری تهدیدشان نمی‌کند، رفتار‌های
⭕️ اثر پلتزمن (۲) مثال دیگر این‌که بسیاری از مردم پس از واکسینه‌شدن علیه کورنا (با هر واکسن و یا ترفندی که از نظرشان ایمنی ایجاد می‌کرد) به این ویروس مبتلا شدند! چرا که احتمالا آنها پس از احساس ایمنی، کم‌تر اقدامات پیشگیرانه را انجام می‌دادند. آمار نشان داد این مسئله موجب افزایش تعداد مبتلایان می‌شد. 🔹سم پلتزمن عمیقاً بر این باور بود که: ایمنی و ایمن‌سازی – خصوصاً وقتی به شکل اجباری و دستوری انجام می‌شود – می‌تواند ریسک‌پذیری انسان‌ها را افزایش داده و به نتیجه‌ی معکوس منتهی شود. با همین منطق پلتزمن می‌توان گفت: «ترمزهای بهتر (مثلا سیستم ABS) نمی‌تواند سوانح را کاهش دهد. رانندگان به سرعت کارایی سیستم ترمز جدید خودرو خود را یاد می‌گیرند و دوباره با اطمینان بیشتر، تندتر رانندگی می‌کنند و دیرتر ترمز می‌کنند و در نهایت، اثر این نوع تجهیزات از بین می‌رود.» 🔷 به روش پلتزمن نقدهایی وارد است. اما تحقیقات نشان داد که اصل ماجرایی که پلتزمن مطرح کرد – البته نه به آن شدتی که می‌گفت – صحیح است. یعنی این‌که اگر روی کاغذ فکر می‌کنیم که تجهیزات ایمنی یا دستورالعمل‌های ایمنی می‌توانند سوانح را X٪ کاهش دهند، کاهش سوانح در دنیای واقعی کمتر از این مقدار خواهد بود. نتیجه‌گیری: اگر قانون یا مقررات امنیتی یا حفاظتی صادر می‌شود، ابتدا باید یک مطالعه تأثیر رفتاری انجام شود. از طرف دیگر، مهم است که پس از یک بازه زمانی خاص بررسی کرد که آیا آن قانون (مقررات یا اندازه‌گیری) نتایج مثبت یا منفی به‌بار آورده است یا نه. ✳️ این مسئله را به بسیاری از جنبه‌های دیگر زندگی و کار هم می‌توان تعمیم داد. ایمنی خوب است. ایمن‌تر شدن عالی است. اما به شرطی که جرأت و جسارت ما را در ریسک کردن، چندان افزایش ندهد که به خود یا دیگران آسیب وارد کنیم. 📌این اثر و نکات پیرامون آن را در حوزه های مختلف آموزشی، تربیتی، اخلاقی، اعتقادی و حتی مطالعاتی و پژوهشی می توانید انطباق دهید. @ertebatmoaserdini .
هدایت شده از ارتباط موثر
23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ "ر" مثل مادر آموزش خلاقانه یک معلم دبستان @ertebatmoaserdini .
هدایت شده از ارتباط موثر
💥ارزش سرمایه‌گذاری یک مثال خوب برای درک تفاوت مصرف و سرمایه گذاری در بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵، میانگین بهای هر وعده غذا در رستوران مک دونالد ۵ دلار بود. هر آمریکایی به طور متوسط، ۳۰ بار در سال به مک دونالد می رود؛ یعنی سالی ۱۵۰ دلار و در مجموع ۵ سال ۷۵۰ دلار بابت رستوران مک دونالد، مصرف کرده است. 💡اگر همین ۷۵۰ دلار طی سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۵، صرف سرمایه گذاری بابت خرید سهام مک دونالد شده بود، امروز ۴۰۷۲ دلار، ارزش داشت. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روزانه وقت خود را مصرف می کنید یا سرمایه‌گذاری...؟ اگر در اوقات روزانه و یا هفتگی خود برای مطالعه و یادگیری هدفمند سرمایه‌گذاری کنید، ارزش افزوده آن در یک بازه زمانی محدود هم بسیار قیمتی تر خواهد بود. به خاطر داشته باشید که آموختن مهارت‌های ضروری، علاوه بر ایجاد توانمندی، نوعی سرمایه‌گذاری است که درک و تاثیر عملی آن بسی بیشتر از مدرک یک آموزش، در توسعه فردی و توانمندی شما نقش دارد. @ertebatmoaserdini .
مهارت زیستن یک روز بیدار می‌شوید و می‌بینید هیاهو تمام شده است و تنها هستید. وای به‌حال‌تان اگر تنها‌زندگی‌کردن را بلد نباشید. |نوشته: فهیم عطار| @ertebatmoaserdini .
🌸 برای استعدادهای فرزندان‌مان، فرصت جوانه زدن فراهم کنیم. رزیدنتم پرسید: آیا پدر و مادرهایی که برای یافتن استعداد فرزندان‌شان آنها را کلاس‌های مختلف ثبت نام می‌کنند، کار درستی می‌کنند؟ گفتم قطعا کار غلطیست.. . مثل این می‌ماند که در خاک مستعد، بجای تماشای جوانه‌ها، دائم شخمش بزنیم و گلهای مختلف بکاریم. این کاریست که قسمت فضای سبز شهرداری انجام می‌دهد و هر فصل خاک حاصل خیز پارکها را شخم می‌زند و گلهای مختلف می‌کارد. تا حالا دیده‌اید در خاک پارک‌ها، استعدادی شکوفا شود؟ استعدادیابی تماشا و مراقبت از خاک‌های مستعد و انتظار برای جوانه زدن (عطایا) و بعد سپردن هر گیفت(عطیه)، به فردیست که باغبان اختصاصی آن استعداد ویژه است. «دکتر روح الله صدیق»/ روانپزشک @ertebatmoaserdini .