🟢 تفکر انتقادی و پرسشگری
نمیتوان متفکری نقاد اما پرسشگری ضعیف بود.
پرسشها محرک تفکر هستند. تنها زمانی که پرسشی داریم واقعاً فکر میکنیم و یاد میگیریم.
پاسخها نشانه توقف تفکر، و پرسشها برانگیزاننده تفکر هستند. از این رو باید به وضعیت ذهنیای برسیم که حتی اگر به ظاهر ساکت هستیم، از درون در حال طرح پرسش باشیم.
منتها باید پرسشهایی مطرح کنیم که ما را به سوی یادگیری سودبخش هدایت کنند.
از جمله پرسش از مفروضات ذهنی و استلزامات دیدگاهها، پرسش از وضوح و صحت و دقت و سازگاری گزارهها، پرسش از سند و اعتبار دادهها.
✳️ به عنوان مثال کسی که ادعا میکند مبنای عمل او عدالت است اما از عملکردی دفاع میکند که عین بیعدالتی است گرفتار ناسازگاری و تناقضگویی شده است. یا کسی که معتقد است پیامبر برای احیای اخلاق به میان بشر آمده است، اما به اخلاق اولویت نمیدهد، گرفتار عدم پایبندی به استلزام دیدگاه خود شده است. یا کسی که نگاهش به جهان نگاهی صرفاً مادیگرایانه است، مفروض ذهنیاش خداناباوری است.
✳️ بنابراین وقتی با عقیدهای مواجه میشویم، میتوانیم از مفروضات آن یا استلزامات آن عقیده پرسش کنیم. یا وقتی ادعایی را میشنویم میتوانیم از سازگاری آن با سایر دعاوی بپرسیم. وقتی اطلاعات را از فضای مجازی دریافت میکنیم، اولین پرسش ما باید پرسش از سند و اعتبار آن اطلاعات باشد. باید از خود بپرسیم آیا این مطلب یا این تحلیل، نویسنده مشخص یا ارجاع معتبری دارد؟
@ertebatmoaserdini
#تفکر
#انتقاد
#یادگیری
#پژوهش
#تفکر_نقادانه
#مدیریت_ذهن
#مهارت_آموزی
.
⭕️ اثر پلتزمن (۱)
📃اثر پلتزمن میگوید: اگر افراد اطمینان پیدا کنند خطری تهدیدشان نمیکند، رفتارهای پرخطرتری انجام میدهند. این موضوع ریسکپذیری آنها را بالاتر میبرد.
🔅دو همسایه را در نظر بگیرید که یکی از آنها در یک خانهی معمولی با سازهای ضعیف و دیگری در یک خانهی نسبتاً مقاوم در برابر زلزله زندگی میکنند.
❓از این دو همسایه، مرگ کدامیک در اثر زلزله محتملتر است؟
در نگاه اول، پاسخ چنین سؤالی ساده به نظر میرسد.
کسی که در خانهی دارای سازهی ضعیف زندگی میکند، بیشتر احتمال دارد که در اثر زلزله آسیب ببیند.
🔸 حالا فرض را با استدلالی متفاوت در نظر بگیریم:
در موراد متعددی زلزلهها، چند پیشلرزه دارند و سپس زلزلهی اصلی روی میدهد.
با پیشلرزه، همسایهای که در خانهی ضعیف زندگی میکند میترسد و خانهاش را ترک میکند. اما همسایهای که در خانهی محکم زندگی میکند، ممکن است به پشتوانهی طراحی مقاوم خانهاش، در همان خانه بماند.
اگر زلزله از حد مشخصی شدیدتر باشد و خانه ویران شود، احتمال مرگ همسایهی دوم (در خانهی مستحکمتر) بیشتر است.
طبیعتا نمیتوان چنین ادعایی را به سادگی تأیید کرد.
چون باید مطالعهی آماری گستردهای انجام شده و در نهایت، چنین ادعایی رد یا تأیید شود. اما واقعیت این است که به سادگی هم نمیتوان این ادعا را رد کرد.
✳️ نتیجه:
احساس امنیت گاهی ما را جسورتر میکند و همین جسورترشدن ممکن است باعث شود که ما دست به ریسکهای بزرگتری بزنیم یا برخی ریسکهای بزرگ را نبینیم و جدی نگیریم.
📌 در ضمن به خاطر داشته باشید، گاهی یک پیش فرض می تواند کل مسئله و نیز پاسخ و استدلال آن(نتیجه) را تغییر دهد.
به پیش فرض های نهان و آشکار توجه بیشتری کنیم و میزان واقعی بودن و دقت آنها را بسنجیم.
ادامه دارد...
@ertebatmoaserdini
#تشخیص_مسئله
#ریسک_پذیری
#مدیریت_ذهن
#تفکر_نقادانه
#یادگیری
.
ارتباط موثر
⭕️ اثر پلتزمن (۱) 📃اثر پلتزمن میگوید: اگر افراد اطمینان پیدا کنند خطری تهدیدشان نمیکند، رفتارهای
⭕️ اثر پلتزمن (۲)
مثال دیگر اینکه بسیاری از مردم پس از واکسینهشدن علیه کورنا (با هر واکسن و یا ترفندی که از نظرشان ایمنی ایجاد میکرد) به این ویروس مبتلا شدند! چرا که احتمالا آنها پس از احساس ایمنی، کمتر اقدامات پیشگیرانه را انجام میدادند.
آمار نشان داد این مسئله موجب افزایش تعداد مبتلایان میشد.
🔹سم پلتزمن عمیقاً بر این باور بود که:
ایمنی و ایمنسازی – خصوصاً وقتی به شکل اجباری و دستوری انجام میشود – میتواند ریسکپذیری انسانها را افزایش داده و به نتیجهی معکوس منتهی شود.
با همین منطق پلتزمن میتوان گفت: «ترمزهای بهتر (مثلا سیستم ABS) نمیتواند سوانح را کاهش دهد.
رانندگان به سرعت کارایی سیستم ترمز جدید خودرو خود را یاد میگیرند و دوباره با اطمینان بیشتر، تندتر رانندگی میکنند و دیرتر ترمز میکنند و در نهایت، اثر این نوع تجهیزات از بین میرود.»
🔷 به روش پلتزمن نقدهایی وارد است.
اما تحقیقات نشان داد که اصل ماجرایی که پلتزمن مطرح کرد – البته نه به آن شدتی که میگفت – صحیح است.
یعنی اینکه اگر روی کاغذ فکر میکنیم که تجهیزات ایمنی یا دستورالعملهای ایمنی میتوانند سوانح را X٪ کاهش دهند، کاهش سوانح در دنیای واقعی کمتر از این مقدار خواهد بود.
نتیجهگیری:
اگر قانون یا مقررات امنیتی یا حفاظتی صادر میشود، ابتدا باید یک مطالعه تأثیر رفتاری انجام شود. از طرف دیگر، مهم است که پس از یک بازه زمانی خاص بررسی کرد که آیا آن قانون (مقررات یا اندازهگیری) نتایج مثبت یا منفی بهبار آورده است یا نه.
✳️ این مسئله را به بسیاری از جنبههای دیگر زندگی و کار هم میتوان تعمیم داد. ایمنی خوب است. ایمنتر شدن عالی است. اما به شرطی که جرأت و جسارت ما را در ریسک کردن، چندان افزایش ندهد که به خود یا دیگران آسیب وارد کنیم.
📌این اثر و نکات پیرامون آن را در حوزه های مختلف آموزشی، تربیتی، اخلاقی، اعتقادی و حتی مطالعاتی و پژوهشی می توانید انطباق دهید.
@ertebatmoaserdini
#تشخیص_مسئله
#ریسک_پذیری
#مدیریت_ذهن
#تفکر_نقادانه
#یادگیری
#ایمنی
.
🔳ببخشید دماغ شما چند متر است؟
دکتر مجتبی لشکربلوکی
لحظه ای با خود خلوت کنید و به این سوال صادقانه (تاکید میکنم صادقانه) پاسخ دهید: کدامیک از ما در زندگی مان مانند یک قدیس معصوم بوده ایم و کاملا پاک، بدون خطا و اشتباه بوده ایم؟ همه ما در برهه هایی از زندگی کارهایی کردهایم که بعدها آرزو کردهایم کاش هیچوقت آن ها را انجام نداده بودیم. تلاش می کنیم که آن ها را از حافظه خود نیز پاک کنیم. یکی در بخشی از زندگی اش سیگاری بوده، یا شیشه می کشیده. فرد دیگری در زندگی اش چند باری تقلب کرده. بخشی دیگر روابطی داشته که به خانواده اش منتقل نکرده. فرد دیگری یک بیماری دارد که هیچکس جز اعضای خانواده اش نمی دانند. اما شبکههای اجتماعی به جایزالخطا بودن انسانها احترامی نمیگذارند. کافی است اشتباه کوچکی از شما سر بزند، دیگر باید منتظر باشید که روزی کسی آن را منتشر کند و شما را به نابودی بکشاند. اگر فرد مشهوری باشید که اوضاع خیلی خیلی بدتر می شود. همه ما به خودمان حق می دهیم که دماغ مان تا هر جا که می توانیم در زندگی فرد مشهور فرو کنیم و از آن بدتر به خودمان حق می دهیم که هر چه فهمیدیم را سخاوتمندانه و پیروزمندانه با دیگران به اشتراک بگذاریم و از این دو بدتر اینکه بدون اطلاعات کافی در مورد زمینه، شرایطی که منجر به آن رفتار شده در مورد او قضاوت کنیم. اما آیا این *«هتاکیِ جمعیِ هنجار-شده»* به نفع من و شما و نسل آینده است؟ جامعه ای با دهان های گشاد و دماغ های بزرگ، جامعه کامیاب و شادی نخواهد بود. امروز پرده از زندگی من برداشته می شود و فردا قطعا نوبت شماست.
*☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:*
تکنولوژی و رسانه ها دسترسی ما را به اطلاعات به شدت گسترش داده اند اما انگار که دکمه بمب اتم را گذاشته باشی زیر دست یک انسان نخستین. خاصیت تکنولوژی برطرف کردن محدودیت هاست. در ازای هر تکنولوژی ای که خلق می شود و به کار گرفته می شود حداقل یک محدودیت از پیش روی آدمی کم می شود و دقیقا همین جاست که ما محتاج آنیم که چیزی این مساله را مهار کند و متوازن کند؛ یعنی هر چقدر این محدودیت ها کمتر و کمتر می شود باید چیزی وجود داشته باشد که این انسان آزادتر شده را مهار و محدود کند: دیسیپلین شخصی. به عبارت دیگر به ازای هر آزادی که فناوری به ما می دهد باید یک قاعده اخلاقی در ما نهادینه شود.
برای تمرین دیسیپلین شخصی در حوزه رسانه (کاهش میزان فرو کردن دماغ در زندگی شخصی سایرین) تکنیک سه پرسش سقراطی بسیار مفید است...
ادامه دارد
کانال ارتباط موثر
@ertebatmoaserdini
#ارتباط_موثر
#تفکر_نقادانه
#حریم_شخصی
#سواد_رسانه
#اخلاق_معاشرت
#یادگیری
.
ارتباط موثر
🔳ببخشید دماغ شما چند متر است؟ دکتر مجتبی لشکربلوکی لحظه ای با خود خلوت کنید و به این سوال صادقانه
🔳ببخشید دماغ شما چند متر است؟(ادامه)
دکتر مجتبی لشکربلوکی
تکنیک سه پرسش سقراطی بسیار مفید است...
✅ هر زمان که تیتری دیدید در مورد رسوایی زندگی شخصی فلان آدم معروف یا غیرمعروف از «سه پرسش سقراطی» استفاده کنید.
✅ هر زمان که کسی خواست مطلبی را بگوید یا شما مطلبی را بگویید این تکنیک را به کار ببرید.
یک روز فرد بزرگي که از آشنايان سقراط بود، با هيجان آمد پیش او و گفت: ميداني راجع به يکي از شاگردانت چه شنيده ام؟
🔹 سقراط پاسخ داد: قبل از آن سه سوال از تو می پرسم.
اولين سوال این است که کاملا مطمئني که آنچه را که مي خواهي به من بگويی حقيقت دارد؟
مرد جواب داد: نه. فقط در موردش شنيده ام.
حالا سوال دوم؛ آنچه را که در مورد شاگردم میخواهی به من بگويی خبرخوبی است؟ مرد جواب داد: نه!
سقراط گفت: پس مي خواهي خبري بد در مورد شاگردم که حتي درمورد آن مطمئن هم نيستي بگويي؟
و اما سوال سوم؛ آن چه را که مي خواهی در مورد شاگردم به من بگويی براي من فایده ای هم دارد؟ مرد کمی فکر کرد و پاسخ داد راستش نه!
سقراط گفت: اگر می خواهي به من چيزی را بگويی که نه حقيقت دارد و نه خوب است و نه حتی سودمند است پس چرا اصلا آن رابه من مي گويی؟!!
✳️ این سه سوال به ترتیب پرسش حقیقت، پرسش خوبی، پرسش سودمندی نام دارند.
و دیسیپلین شخصی در عرصه رسانه ای یعنی اینکه من با این سه پرسش، دماغ خودم را کوتاه کنم.
درست آن است که آموزش و پرورش، آموزش عالی و صدا و سیما با بودجه های هزار میلیاردی در من و شما این دیسیپلین شخصی را ایجاد کنند. ادبستان که بعدها شد دبستان، در اصل هدف اصلی اش همین آموزش دیسیپلین شخصی یعنی حد نگهداشتن و مودب شدن بود که متاسفانه فروکاسته شد به خواندن و نوشتن.
وظیفه جمعی ما این است که نقصانهای اساسی سیستم آموزشی و رسانه ای (شامل آموزش و پرورش، آموزش عالی و صدا و سیما) را جبران کنیم. حال که این سیستم ها در خلق یک فرهنگ درست درمانده اند، باید خودمان دست به کار شویم و دیسیپلین شخصی را ابتدا در خودمان و سپس در نسل بعدی تمرین کنیم و پایدار کنیم.
«هتاکیِ جمعیِ هنجار-شده» را باید تبدیل کنیم به «جامعه ای با دهان ها و دماغهای با دیسیپلین». مقدمات کامیابی را تمرین جمعی کنیم.
کانال ارتباط موثر
@ertebatmoaserdini
#ارتباط_موثر
#تفکر_نقادانه
#حریم_شخصی
#سواد_رسانه
#اخلاق_معاشرت
#یادگیری
.
🌐 توصیفی از یک برنامه آموزشی، مهارتی و تربیتی
🌱مقدمهای دربارۀ برنامه فلسفه برای کودک و نوجوان
به بهانه مدرسه اندیشهورزی تیزفکری
خاستگاه برنامه فبک رویکردی انتقادی به بیتوجهی نظامهای رسمی آموزش به برخی از مهمترین نیازهای واقعی و انسانی کودک و نوجوان است.
نیازهایی از قبیل مهارت اندیشیدن، گفتوگو، همدلی و حلمسئله و پرداختن به موضوعاتی پر اهمیت چون دوستی، اختلاف، معنا، زیبایی، واقعیت و شناخت.
ایده کلیدی فبک این است که ما میتوانیم از کودکی بیاموزیم که:
• چگونه با دیگران گفتوگو کنیم؟
• چگونه به سخن دیگران گوش دهیم؟
• چگونه همدلی کنیم؟
• چگونه ایدهها را به یکدیگر پیوند بزنیم؟
• چگونه در دل جمع، به فهم بهتری از موضوع برسیم؟
• چگونه دیدگاه معقولتر را برگزینیم؟
• چطور مودبانه و بدون عصبانیت با دیدگاه دیگران مخالفت کنیم؟
• چگونه از دیدگاه خودمان دفاع کنیم؟
• چگونه آنچه را در ذهن داریم به صورت شفاف منتقل کنیم؟
• چگونه خلاقانه بیاندیشیم؟
برنامه فبک به دنبال آموزش غیرمستفیم و اکتشافی این مهارتهاست.
روش فبک، کندوکاوهای گروهی، با کمک تسهیلگر است.
موضوعات بحث از بافت زندگی و مسائل کودک و نوجوان گرفته میشود، تا گفتوگویی منطقی و منصفانه به جریان افتد و تسهیلگر با هدایت بحث و گفتوگو زمینه شکلگیری این مهارتها را ایجاد و تقویت آنها را فراهم سازد.
در برنامه فبک گفتوگو درباره موضوعاتی از قبیل دوستی، مالکیت، هویت، خوشبختی جریان دارد.
برخی پرسشهایی که ممکن است در جلسات فبک به آنها پرداخته شود:
• چه چیز باعث میشود که کسی بهترین دوست تو به حساب آید؟
• خوب بودن به چه معناست؟
• آیا «این» کار منصفانه است؟
• چه کسی قانون را وضع میکند؟
• آیا افکار واقعی هستند؟
• آیا چیزی وجود دارد که برای همه زیبا باشد؟
• زشت بودن به چه معناست؟
• در زندگی، چه چیزی از همۀ چیزها ارزشمندتر است؟
• آیا درست است که هر چه دیگران درباره فردی میگویند باور کنیم؟
• چگونه از چیزی که میدانم مطمئن شوم؟
• آیا چیزهایی هست که هیچ کس آنها را نداند؟
برنامه فلسفه برای کودکان به سه جنبه اندیشیدن توجه دارد:
✨الف؛ تفکر نقادانه
«تفکر نقادانه از ابزارهای دقیق و نظاممند استدلال، تجزیه و تحلیل و ارزشیابی استفاده میکند. به زمینههایی که در آن اتفاق میافتد حساس است و ملاکهای مناسب را در قضاوت در نظر میگیرد. چنین تفکری به شفافیت و دقت احتیاج دارد. بر مفاهیمی که به کار برده شده است تامل میکند؛ به تمایزات مناسب اهمیت میدهد و شواهد و دلایل را جستجو و ارزیابی میکند. به جا استدلال میکند؛ به معانی ضمنی توجه دارد و راهحلهای جایگزین را مقایسه و ارزیابی میکند. در ضمن «خودتصحیحگر» است و متفکر را در کاهش اثرات سوگیری و خودفریبی توانمند میکند.» (کم، 1397)
✨ب؛ تفکر خلاق
«تفکر خلاق تفکری است که از نظر عقلی حادثهجو، واگرا، سازنده یا تجربی باشد. تفکر خلّاق نمونههایی مانند تصور احتمالات بدیل، تفصیل دادن مفاهیم، ابداع تمثیلها، ارائه تبیینها و تولید راهحلهای بکر برای مسائل را شامل میشود. از آنجا که کندوکاو مشترک دانش آموزان را تشویق میکند افکار و ایدههای خود را پرورش و ارزشیابی کنند، قدرت تفکر خلاق و نقاد آنها همزمان پرورش مییابد.» (همان)
✨ج؛ تفکر مراقبتی
«تفکر مراقبتی به دو معناست: تفکر مشتاقانه نسبت به موضوعی که فرد راجع به آن میاندیشد. بدان معنا که فرد تحت جبر بیرونی به آن موضوع فکر نمیکند، بلکه با شوق و از روی دغدغهای درونی به آن موضوع فکر میکند و متعهدانه و مسئولانه حاضر است تمام قوای فکری خود را برای جستجوی راهحل آن مسئله ذهنی به کار بندد. در حقیقت مراقبت در این معنا، عقلانیتی است که ما قلباً به آن متعهد هستیم. معنای دیگر تفکر مراقبتی دغدغه نسبت به شیوه تفکر فرد است. یعنی ما علاوه بر اینکه به فرد یا موضوعی که ذهن ما را به خود مشغول ساخته است میاندیشیم، به نحوه و روش تفکر خودمان نیز میاندیشیم.» (هدایتی، ۱۳۹۷)
برنامه فبک تقویت این مهارتها را با روش اکتشافی دنبال میکند.
دکتر حامد صفایی
کانال ارتباط موثر
@ertebatmoaserdini
#تربیت
#یادگیری
#عزت_نفس
#کنترل_درونی
#مدیریت_ذهن
#تفکر_نقادانه
.
🟨 آیا ما استدلال میکنیم؟
آیا ما استدلال میکنیم؟ یعنی آیا هنگامی که میخواهیم کسی را قانع کنیم، برای ادعاهایمان دلیل میآوریم؟ استدلال کردن را کجا آموزش دیدهایم؟ چقدر در این زمینه تمرین کردهایم؟ استدلال نوعی مهارت است نه دانش صرف. بنابراین، نیاز به تمرین دارد. آنچه ما و فرزندانمان در نظام آموزشی بیشتر تمرین میکنیم، مشتق و انتگرال است یا استدلال؟ از خود بپرسیم آخرین باری که یک استدلال اخلاقی نوشتیم و استدلالمان مورد نقد و بررسی خود و دیگران قرار گرفت، چه زمانی بود؟ ولی آیا استدلال کردن کمکی به بهبود اوضاع میکند؟ پاسخ ناامیدکننده این است که اکثراً خیر. بعید میدانم کسی صرفاً با گوش دادن به استدلال قانع شود و نظرش به یکباره تغییر کند؛ بخصوص وقتی قرار است درباره موضوعات مناقشهآمیز مهم و حیثیتی مانند باورهای مخاطبان استدلال کنیم. پس اگر واقعاً اینگونه است، چرا باید با مخالفان خود بحث و گفتوگو کنیم؟ به یک دلیل ساده: چون بهنظر میرسد فعلاً جایگزین بهتری جز گفتوگوی مستدل نداریم. چون فقط دو راه برای فیصله بخشیدن به مناقشه وجود دارد: گفتوگو کردن و زور.این کتاب تلاشی برای تمرین استدلال و رشد عقلانیت است، کتابی با تمرینهای متعدد و ملموس برای کسانی که میخواهند معقولتر باشند. امیدوارم که انتشار این کتاب فرصتی را برای اندیشیدن به استدلال و تمرین استدلال کردن فراهم آورد.
📚کتاب کار استدلال/ از مقدمهی: دكتر اكبر سلطانی
کانال ارتباط موثر
@ertebatmoaserdini
#تفکر
#انتخاب
#تفکر_نقادانه
#زندگی_عاقلانه
#مهارت_آموزی
#توانمند_باشیم
.
📚معرفی کتاب «اقتصاد رفتاری»
اثر ادوارد کارترایت
🔹کتاب «اقتصاد رفتاری» نوشته ادوارد کارترایت، متنی بنیادی است که به حوزه پویا و بهسرعت درحال تحول اقتصاد رفتاری میپردازد.
کارترایت بهعنوان یک متخصص در اقتصاد، کاوش عمیقی از چگونگی تأثیر عوامل روانی و سوگیریهای شناختی بر تصمیمگیری اقتصادی ارائه میدهد.
🔸کتاب با ایجاد تمایز روشن بین اقتصاد سنتی و اقتصاد رفتاری آغاز میشود. در اقتصاد سنتی، فرض میکند که افراد بازیگرانی منطقی هستند که برای به حداکثر رساندن مطلوبیت خود تصمیم میگیرند. درمقابل، اقتصاد رفتاری این مفهوم را با ترکیب بینشهای روانشناسی به چالش میکشد و تأکید میکند که انسانها اغلب غیرمنطقی هستند و تحتتاثیر بیشماری از سوگیریهای شناختی، احساسات و عوامل اجتماعی قرار میگیرند.
یکی از نقاط قوت اصلی «اقتصاد رفتاری»، رویکرد ساختارمند آن برای ارائه مفاهیم پیچیده است. نویسنده بهطور سیستماتیک نظریهها و اصول کلیدی را معرفی میکند و آنها را برای خوانندگان با سطوح مختلف دانش قبلی در دسترس قرار میدهد.
🔹این کتاب موضوعات اساسی مانند نظریه چشمانداز، ضررگریزی، حسابداری ذهنی و عقلانیت محدود را پوشش میدهد. هر مفهوم را توضیح داده، با شواهد تجربی و مثالهای واقعی نشان میدهد چگونه این نظریهها در رفتار اقتصادی روزمره ظاهر میشوند، پشتیبانی میشود.
برخورد کارترایت با نظریه چشمانداز بهویژه قابلتوجه است. نظریه چشمانداز که توسط دانیل کانمن و آموس تورسکی توسعه داده شد، سنگبنای اقتصاد رفتاری است که: چگونگی انتخاب افراد را در موقعیتهایی که شامل ریسک و عدماطمینان است، توصیف میکند.
برخلاف نظریه مطلوبیت مورد انتظار سنتی، نظریه چشمانداز این واقعیت را توضیح میدهد که افراد سود و زیان را متفاوت ارزیابی میکنند، که منجر به تصمیمگیریهایی میشود که از رفتار کاملا منطقی منحرف میشوند.
🔹بخش قابلتوجهی از «اقتصاد رفتاری» به کاربرد بینشهای رفتاری در خطمشی عمومی اختصاص دارد، حوزهای که بهعنوان سیاست عمومی رفتاری شناخته میشود.
🔹هدف اصلی کارترایت از نگارش کتاب «اقتصاد رفتاری» پرداختن همزمان به دو موضوع جذابیت و اهمیت اقتصادی رفتاری است.
با خواندن این اثر درخواهیدیافت که نتایج علم اقتصاد رفتاری تا چه حد مسحور کنندهاست و کاربرد آن چقدر برای فهم دنیای پیرامون ما ضروری است.
🔹در خاتمه، «اقتصاد رفتاری» با آمیختن دقت نظری با کاربردهای عملی، درک دقیقی از نحوه شکلگیری سوگیریهای شناختی و اکتشافی به فرآیندهای تصمیمگیری ارائه میدهد. از این رو این کتاب منبع ارزشمندی برای هرکسی است که علاقهمند به تعامل بین روانشناسی و اقتصاد است و بهویژه برای کسانی که بهدنبال استفاده از بینش رفتاری در سیاستگذاری، استراتژی تجاری و تصمیمگیری روزمره هستند مفید است.
کانال ارتباط موثر
@ertebatmoaserdini
#کتاب
#مطالعه
#تفکر_نقادانه
#تصمیم_گیری
#مدیریت_ذهن
#توانمند_باشیم
#سوگیری_های_شناختی
.
🟢 شک داشتن در عقاید خوب است یا بد؟
🔹 شک، ناآرامی است، اما هر آرامشی بر این ناآرامی ترجیح ندارد.
حیوان شک نمیکند، ولی آیا به مرحله ایمان و ایقان رسیده است؟!
آن نوع آرامش، آرامش پائین شک است، برخلاف آرامش اهل ایقان که بالای شک است.
بگذریم از افراد معدود مؤید من عند اللّه، دیگر اهل ایقان، از منزل شک و تردید گذشتهاند تا به مقصد ایمان و ایقان رسیدهاند.
🔸 پس صرف اینکه عصر ما عصر شک است نباید دلیل بر انحطاط و انحراف زمان ما تلقی شود. مسلّما این نوع از شک، از آرامشهای ساده لوحانهای که بسیار دیده میشود پائینتر نیست.
🔹 آنچه میتواند مایه تأسف باشد این است که شک یک فرد، او را به سوی تحقیق نراند؛ و یا شکوک اجتماعی، افرادی را برنیانگیزد که پاسخگوی نیازهای اجتماع در این زمینه بوده باشند.
📗 استاد مطهری، عدل الهی، ص۱۴
کانال ارتباط موثر
@ertebatmoaserdini
#تردید
#تفکر
#ایمان
#انتخاب
#تفکر_نقادانه
#توانمند_باشیم
.
💮آیا آگاهانه زیستن، در دنیایی غرق خیال و حواسپرتی، ممکن است؟ (۱)
اگر در شرایطی خیالی، یکی از آدمهایی که صد سال پیش روی این کرۀ خاکی زندگی میکرده است، بتواند با ماشین زمان به عصر ما بیاید، احتمالاً بیش از آنکه از پیشرفتهای تکنولوژیک عصر ما تعجب کند، از شدتِ رواننجوری آدمیان در این زمانه به حیرت خواهد افتاد.
اگرچه با برخی از ضعفهای ذهن بشر آشناییم؛ اما این نواقص در دنیای مملو از اطلاعات امروز، بیش از همیشه دامنگیر ما شدهاند.
آماندا مونتل، در کتاب جدید خودش نشان میدهد چطور توهمات روانی بلای جانمان شدهاند.
📑می نویسد:
تمرکز من زمانی به ناعقلانیت مدرن معطوف شد که داشتم کتابی دربارۀ فرقه مینوشتم. سال ۲۰۲۰ بود که، با بررسی سازوکار نفوذ فرقهها درخلال نابسامانیهای اگزیستانسیالِ آن دوران، نوری روشنگر بر چهرۀ بسیاری از آشفتگیهای قرن بیستویکم برایم تابانده شد. در هزارۀ جدید، بشریت یک اَبربازار برای فرار از واقعیت ساخته بود که پُر از راههای مضحک و جدید بود.
تنها توضیح قابلقبول برای من، دربارۀ این حجم از خیالبافیها، سوگیریهای شناختی بود، یعنی الگوهای فکریِ خودفریبندهای که ایجاد شدهاند تا ناتوانیِ مغزمان را برای پردازش اطلاعاتِ دنیای اطرافمان جبران کنند.
دانشمندانِ علوماجتماعی صدها سوگیری شناختی را در طول قرن اخیر شناسایی کردهاند.
📌مطالعۀ تنها بخشی از این پژوهشها نشان میدهد که چطور روح زمانۀ ما اینچنین غیرمنطقی شکل گرفته است.
برداشتی از کتاب: The Age of Magical Overthinking
ادامه دارد...
کانال ارتباط موثر
@ertebatmoaserdini
#مدیریت_ذهن
#زندگی_عاقلانه
#سوگیری_شناختی
#تفکر_نقادانه
.
💮آیا آگاهانه زیستن، در دنیایی غرق خیال و حواسپرتی، ممکن است؟ (۲)
در قسمت قبل گفته شد:
مطالعۀ تنها بخشی از این پژوهشها نشان میدهد که چطور روح زمانۀ ما اینچنین غیرمنطقی شکل گرفته است.
آنوقت میفهمیم که چطور میشود که کسانی، با مدارج عالیه تحصیلی، تقویم اجتماعی خودشان را براساس موقعیت عطارد! در افلاک یا ماه تولد تنظیم میکنند، و یا چطور میشود که عده ای تصمیم میگیرند واکسن نزنند.
سوگیریهای شناختی همینطور میتوانند تصمیمات غیرمنطقی خودم را نیز توضیح دهند، تصمیماتی که هیچوقت نتوانستم برایشان دلیلی منطقی پیدا کنم.
باید میفهمیدم که چطور این ترفندهای جادوییِ ذهنی، که ما روی خودمان اجرا میکنیم، مثل یک آزمایش شیمی، با اضافهبارِ اطلاعات ترکیب میشوند و نتایجی اینچنین افسارگسیخته و آشفته تحویلمان میدهند -چیزی شبیه به ترکیب قرص نعنا و نوشابۀ گازدار...
ذهن ما هیچوقت کاملاً منطقی نبوده است، بلکه بیشتر منطقی مبتنی بر منابع داشته است، یعنی هدفش این بوده که بینِ زمان محدود، حافظۀ محدود و ولعهای گوناگون انسان برای معنابخشی به رویدادهای اطرافش توازن بهینهای برقرار کند.
من چندین بار تجربۀ گیجی و آشفتگیِ شرکت در منازعات نظریِ آنلاین را دارم. در این تجربیات، از فرط خستگی، احساس میکردم باید وقفهای پیدا کنم و نفسی تازه کنم. در این بحثها، از ترفندهای مناظرهای استفاده میکردم و جالب بود که خستگیِ بدنی برایم به همراه داشت و بیشتر شبیه تکنیکهای مبارزاتیِ شکارچیان دوران نوسنگی بود تا ترفندهایی برای گفتوگوی نظری.
برداشتی از کتاب: The Age of Magical Overthinking
ادامه دارد...
کانال ارتباط موثر
@ertebatmoaserdini
#مدیریت_ذهن
#زندگی_عاقلانه
#سوگیری_شناختی
#تفکر_نقادانه
.
💮آیا آگاهانه زیستن، در دنیایی غرق خیال و حواسپرتی، ممکن است؟ (۳)
ذهن ما هیچوقت کاملاً منطقی نبوده است؛ بلکه بیشتر منطقی مبتنی بر منابع داشته است، یعنی هدفش این بوده که بینِ زمان محدود، حافظۀ محدود و ولعهای گوناگون انسان برای معنابخشی به رویدادهای اطرافش توازن بهینهای برقرار کند.
پس از گذشت چندین عصر، تعداد جزئیاتی که باید پردازش شوند و تصمیماتی که باید گرفته شوند سر به فلک کشیدهاند.
قطعاً نمیتوانیم امیدوار باشیم که تمام اطلاعات خام را به مقدار دلخواهمان حلاجی کنیم. پس راهی نیست جز اینکه به تقلبهای هوشمندانهای متوسل شویم! که گذشتگان ما به کار میگرفتهاند. (سوگیریها)
طبیعتاً ما میراثدار این تقلبها هستیم، اما تقریباً هیچوقت از وجودشان باخبر نبودهایم.
در مواجهه با وفور ناگهانی اطلاعات، سوگیریهای شناختی باعث میشوند که ذهنِ مدرن ما به امور بیاهمیت توجه زیادی نشان دهد و از توجه به امور مهم بازبماند. بهشکل بیحاصلی، ما روی پارانویاهای مشترکی وسواس پیدا میکنیم (چرا اینستاگرام پیشنهاد میده رئیس سمیِ قبلیم رو دنبال کنم؟ دنیا با من پدرکشتگی داره؟)، اما به سرعتِ برقوباد از مباحث مهمی که باید روی آنها مترکز شویم میگذریم.
برداشتی از کتاب: The Age of Magical Overthinking
کانال ارتباط موثر
@ertebatmoaserdini
#مدیریت_ذهن
#زندگی_عاقلانه
#سوگیری_شناختی
#تفکر_نقادانه
.