سلام خانمای محترم،من دو تا از دندونام قبلا خراب شده پر کرده بودم اما یه چند وقته کامل افتاده و ریشه دندونم مونده حالا یکم اذیتم میکنه درد داره، ماه ۵ بارداری هستم میخواستم ببینم کسی تو مشهد یه دندون پزشک خوب برای کشیدن دندونم سراغ داره که خطری برای جنین نداشته باشه، لطفا اگر میدونید ادرس و شماره تلفنشون رو بذارید ممنون😊
مرتضی آقا تهرانی:از رهبری پرسیدم در جلسات روی چه موضوعی تاکید کنم؟ایشان فرمودند:بگویید مبلغین روی #افزایش_جمعیت کار کنند.بگویید اگر من را قبول ندارند به خاطر اسلام و کشورشان این کار را انجام دهند.
#یک_بچه_کمه_دوتا_کافی_نیست
#سوال
اول سرچ بعد سوال
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
بارداری عجیب منو همسرم
خانواده عجیب همسرم
۲۴ سالم بود ، با مردی آشنا شدم که هیچ وقت مشکل خانواده اش را نگفته بود....
نامزد بودیم و رفت و آمد ها بیشتر شده بود،تا این که کم کم متوجه شدم،برادرهاش بچه ندارن یا تفاوت سنی آنها با بچه هاشون زیاده،خیلی شک کردم و به همسرم گفتم،اما همسرم گفت که نه مشکلی نیست...اما با فضولی و کنجکاوی های خودم ،متوجه شدم که جواب مثبت به مردی داده ام که به طور ارثی ،اسپرم ندارند و یا خیلی کم دارن
دو راه بیشتر نداشتم،این که نامزدی را به هم بزنم و راه دوم این که با این مشکل کنار بیام
شب ها و روزها با خودم کلنجار رفتم و انتخاب کردم:اون بیچاره که مقصر نبود ،چرا باید تاوان یک مشکل را پس میداد؟؟؟اون چه گناهی داشت؟؟؟اگر خودم همچین مشکلی داشتم چه انتظاری از او داشتم؟؟؟؟؟
و خلاصه این فکر و خیال ها باعث شد که چند ماه بعد عقد کنیم..
و من این راز را با خودم نگه داشتم و به خدا گفتم من با تو معامله کردم ،کمکم کن از انتخابم پشیمون نشم...
بعد از ازدواجم هیچ وقت جلوگیری نکردم و هر ماه منتظر بودم....
هر ماه بی بی چک منفی....
و بدتر از همه این که خبر بارداری دیگران رو میشنیدم و کلی حسرت و افسوس
توی یه برگه اسم همه دوست و آشناهایی که همزمان با من ازدواج کرده بودن و الان بچه داشتن یادداشت میکردم و افسوس میخوردم
این تعداد به ۴۸ رسیده بود و من پر از حسرت....
گاهی میرفتم توی آینه و یه پیرهن میزاشتم زیر لباسم،تا شکمم جلو بیاد ،
گاهی توی اتوبوس و مترو خانم حامله میدیدم میرفتم جلو و بهش میگفتم که منم حامله ام....
گاهی لباس بارداری میخریدم....
بعضی وقت ها با خودم فکر میکردم،چرا همچین انتخابی کردم،اگر با مرد دیگه ای ازدواج کرده بودم ،الان حامله بودم....
اما سریع از فکرم پشیمون میشدم و میگفتم همسر بیچاره ام چه گناهی کرده؟مگه مشکلش دست خودش بوده...
تا این که تصمیم گرفتیم ،که بریم ivfکنیم
و اونجا بود که من برای اولین بار معاینه شدم و از این به بعد باید این مراحل طی میشد
در طول دو هفته شاید بیشتر از ۶۰ تا آمپول تزریق میشد و....
و در یک روز سرد زمستان،من ivfشدم ،و باید ۱۴ روز منتظر نتیجه بودم،به جز خودم و همسرم هیچ کس از موضوع خبر نداشت و من ۱۴ روز در خانه تنها ماندم و دلخوشیم آمدن همسرم از سر کار بود.....
برای گرفتن جواب آزمایش دل توی دلم نبود...
رفت و برگشت قلبم رو حس میکردم.
یهو پرستار گفت ،متاسفانه منفی...
آروم آروم روی برف ها قدم زدم و روی نیمکت سرد پارک نشستم و .....
توانایی نه گفتن به همسرم رو نداشتم...
روی برگه نوشتم که جواب منفی بود و دسش دادم و خودم رفتم گوشه ای از آشپزخانه نشستم....
۴ ماه از این جریان میگذشت و من افسرده تر از قبل(اما همیشه برای همسرم شاد بودم و اجازه ندادم متوجه غصه ام بشه)
کم کم به روزهای میلاد آقا امام رضا نزدیک میشدیم و من دل شکسته....
طاقت نیاوردم به همسرم گفتم بیا بریم مشهد،بدجور دلم هوای آقا رو کرده...
همسرم گفت ما چندین بار رفتیم،بیا یه کاری کنیم
برای یه خانواده که تا به حال نرفتن ۳ شب هتل رزرو کنیم و خودمون همبن جا از راه دور زیارت کنیم
گفتم باشه...
شب میلاد آقا بود و من تازه از جشن میلادشون که یکی از دوستام گرفته بود برگشته بودم
توی مسیر خیلی گریه کردم و همش زیر لب این آهنگ رو زمزمه میکردم"کسی ندیدم اینجا که ناامید برگرده"توی دلم میگفتم آقا کسی ناامید بد نمیگرده
حتما حاجت خیلی ها رو دادی که هر سال حرمت شلوغ تر از قبل میشه،مگه میشه حاجت ندی،اگر نمیدادی که هیچ کس نمی اومد،همه ناامیدها اینجا جمع شدن....
رسیدم خونه،حال خوشی نداشتم،هنوز یک هفته به موعد پریودم مونده بود..
از هرچی بی بی چک بود متنفر بودم
یه دونه توی خونه مونده بود که اون رو هم بدون استفاده انداختم
یهو وسوسه شدم و اون رو درآوردم و ......
اینجا بود که معجزه زندگی من رخ داد
ای خدا چی می دیدم....
فکر میکردم چشمهام اشتباه دیده،بی بی چک رو بردم توی تراس،بردم زیر چراغ مطالعه و....
به همسری نشون دادم ،گفت الکی ،خطای بی بی چک بوده...
همون شب رفتیم آزمایشگاه
و دوساعتی رو همونجا قدم زدیم با هزار فکر و خیال
همسرم ناامید و من امیدوار
بعد از دوساعت جواب آزمایش اومده
بله ،من مادر شدم،همسرم بابا شد
خیال میکردم از شنیدن این خبر هر دو ما کلی گریه کنیم و ...
اما هر دو در بهت و ناباوری بودیم
همسرم شوکه بود
و من از اون شوکه تر....
و این طور شد که من در شب میلاد آقا امام رضا،درست یک هفته زودتر از موعدم فهمیدم مادر شدم....
یا امام رضا در حق من معجزه کردی
درحق همه آرزومندان معجزه کن
به حق جوادت
http://eitaa.com/joinchat/2238513161C70e8a50686
اون خانومی که گفتن بچه دار نمیشن . من براشون یه راه حل دارم
دورکعت نماز شکر بخونن بعد دستشون رو به آسمون بلند کنن و کل زندگیشونو به خدا واگذار کنن و به خدا بگن همه چی رو به خودت واگذار میکنم اگه تو صلاح میدونی دامنم رو سبز کن
من یه مدت تو زندگیم خیییلیییی مشکلات داشتم بعده یه سال و نیم خسته شدم هرر کاری هم از دستم بر می اومد رو کردم از همه چی ناامید شده بودم دلم شکست رو به آسمون کردم و گفتم خدایا هرچی صلاح میدونی خدا شاهده این مشکلم که هییچ کل مشکلاتی که فکر نمیکردم حل شه حل شده.
هنوز هنوزه از مشکلای کوچیک تا بزرگ رو به خدای مهربون میسپارم همه چی رو برام حل میکنه
#پاسخ_اعضا
#راهکار_بارداری
مرتضی آقا تهرانی:از رهبری پرسیدم در جلسات روی چه موضوعی تاکید کنم؟ایشان فرمودند:بگویید مبلغین روی #افزایش_جمعیت کار کنند.بگویید اگر من را قبول ندارند به خاطر اسلام و کشورشان این کار را انجام دهند.
#یک_بچه_کمه_دوتا_کافی_نیست
#پاسخ
اول سرچ بعد سوال
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
سلام ستایش خانم در مورد اون دوستی که فرمودن در بارداری دندونشون به عصب رسیده دندون منم توی دوماهگی درد میکرد به دندونپزشک گفتم گفت کاری نمیشه کرد باید تحمل کنی من همه ی راه های سنتی رو رفتم نتیجه نداد بالاخره تو یه جا خوندم که عسل و دارچین و زنجبیل رو به صورت خمیر در بیارین و روی دندونی که مشکل داره بذارین واقعا برای من معجزه شد تمام دردهاش از بین رفت ان شاالله که مفید باشه
کار ارزشمند و گرانقدر #زن تولید آدم و تربیت انسان هست. قدر خودتو بدان بانو❤️؟
#پاسخ
اول سرچ بعد سوال
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
سلام وقت بخیر ،سوالی داشتم لطف کنید تو کانال بزارید،من یک فرزند دختردارم پنج سالش هست وقتی بدنیا اومدن انسداد روده داشتن ودریک روزگی عمل جراحی شدن وخداروهزاران بارشکر خوب شد حالا دوسال هست که میخوام اقدام به بارداری کنم اما میترسم که نکنه این مشکل هم برای بچه دیگم هم پیش بیاد سنم هم 32ساله هستم اگه لطف کنید بزارید که ایا کسی بوده که مشکل من رو داشته وفرزنددیگش سالم بدنیا اومده باشه واینکه دلیل این مشکل چیه؟
ممنون کمک کنید 🌸
مرتضی آقا تهرانی:از رهبری پرسیدم در جلسات روی چه موضوعی تاکید کنم؟ایشان فرمودند:بگویید مبلغین روی #افزایش_جمعیت کار کنند.بگویید اگر من را قبول ندارند به خاطر اسلام و کشورشان این کار را انجام دهند.
#یک_بچه_کمه_دوتا_کافی_نیست
#سوال
اول سرچ بعد سوال
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
سلام خدمت همه بزرگواران .درپاسخ به دوست عزیزی که کودکشون قلبش سوراخ هست بگم خدمتتون.من هم این تجربه رو یک بار سر فرزند اولم داشتم والبته بگم خدمتتون که فکر میکنم در اکثر موارد چیز خاصی نیست و حتی گاها نیاز به دارو هم نیست.قلب تمام کودکان در دوران جنینی این سوراخ رو داره ولی به مرور تا زمان بدو تولد ازبین میره حالا اگر تغذیه در دوران بارداری خوب نباشه وخصوصادر طب سنتی گفته میشه مزاج سرد باشه بدن مادرهم سرد باشه و دقت کافی روی مزاج نشه این سوراخ باقی می مونه ولی در بیشتر موارد اگر وزن گیری نوزاد وتغذیش خوب باشه تا یکی دوسالگی خوب میشه برای ما که خیلی زود خوب شدو سوراخ کوچیک کوچیکتر شد وخودش ازبین رفت.انشاالله برای شماهم همینطوره عزیزم.
التماس دعا ....برای تعجیل در فرج مولایمان صلوات 🤲
مرتضی آقا تهرانی:از رهبری پرسیدم در جلسات روی چه موضوعی تاکید کنم؟ایشان فرمودند:بگویید مبلغین روی #افزایش_جمعیت کار کنند.بگویید اگر من را قبول ندارند به خاطر اسلام و کشورشان این کار را انجام دهند.
#یک_بچه_کمه_دوتا_کافی_نیست
#پاسخ
اول سرچ بعد سوال
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به کودکان انس با طبیعت و حیوانات اهلی را بیاموزیم...
آب و غذا دادن به حیوانات
مهربانی و نوازش کودکانه
باعث رشد خلاقیت آنها می شود، ضمن آنکه سرگرمی ست که بازخورد آن در آرامش روانی کودک محسوسست...
وجود عروسک های بیجان و عکسهای حیواناتی چون سگ بر طبق روایات در منزل نهی شدهاست...
نگهداری مرغ کبوتر و حتی گربه در منزل در سرگرمی کودکان و تفریح آنها توصیهمیگردد...
#فرزندپروری
#کبوتر_راعبی
#تفریح
لباسهای عجیب غریب یک جشن غربی😳😳😳😳👇
#پاپایو (تبلیغات تلویزیون)
شاهکاری در فریب والدین👇
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
ناجی بچه ای که یک هفته بعد او را به قتل رساند😳👆
سلام اون خانم که ۱۲ پریود شده الان۴۲روز گذشته
شاید باردار باشید تست بدین
اگرهم باردار نیستید که پیگیر درمان بشید شاید خدای نکرده تنبلی تخمدان دارید
البته از اسمش نترسید براحتی قابل حله فقط گفتم که اگر نامنظم پریود میشید احتمالا تنبلی دارید
بانوی باردار ،با گوش کردن به صوت قران به صورت روزانه میتوانید به حافظ قران شدن فرزند خود کمک کنید.
#پاسخ
اول سرچ بعد سوال
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
سلام.و خسته نباشید به مدیر و اعضای کانال میخواستم بپرسم کسی درمانی برای چسبندگی لگنی داره؟و سوال دیگم اینه که کسی تجربه سزارین برای بار چهارم خودش یا اطرافش داشته؟
خواهش میکنم جواب بدید
بانوی باردار ،با گوش کردن به صوت قران به صورت روزانه میتوانید به حافظ قران شدن فرزند خود کمک کنید.
#سوال
اول سرچ بعد سوال
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
سلام راجع به خانمی که دخترش انسداد روده داشته و الان میترسه بچه بعدیش هم اینطور بشه
اولا نگران چی هستید وقتی خدای مهربون رو داریم که لطف کردند و دخترتون بعداز عمل در صحت و سلامتی هستند
اگر خدای نکرده این مشکل تکرار شد مگه راه حل نداره؟
دوما این چه طرز تفکریه خیلیا بودن بچشون مشکل مادرزادی داشته و بچه بعدی سالم بوده و دور از جون همه ممکنه برعکس باشه
واسه چی استرس دارید هیچ چیز پیش خدا سخت نیست
توکل کنید به خدا
و در تمام مدت بارداری دعاکنید بچه سالم و صالح باشه.برای ما و همه هم دعاکنید
بانوی باردار ،با گوش کردن به صوت قران به صورت روزانه میتوانید به حافظ قران شدن فرزند خود کمک کنید.
#پاسخ
اول سرچ بعد سوال
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
سلام برای سوراخ قلب یک دارویی طب سنتی داره که استفاده کردن خوب شدن به اسم (قرص خون) اگه کسی خواست با طب سنتی تبریزیان مشورت کنه من برای کم خونی استفاده کردم جواب داد
بانوی باردار ،با گوش کردن به صوت قران به صورت روزانه میتوانید به حافظ قران شدن فرزند خود کمک کنید.
#پاسخ
اول سرچ بعد سوال
┄┅┅❅🤰🤱👶👩🦰🤰🤱❅┅┅┄
@farzandbano
#تجربه_من ۴۷۰
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#ازدواج_آسان
#فرزندآوری
#قسمت_اول
سال ۱۳۸۵ وقتی من تقریبا ۱۶ سال داشتم ازدواج کردم، با یه جهیزیه بسیار ساده و فقط ضروری، بچه ی آخر خونه بودم با یک برادر و یک خواهر قبل از خودم، یک سال عقد بودیم و من همون سال دوم دبیرستان رو خونه ی پدری گذروندم، دوم دبیرستانم که تموم شد عروسی کردیم بدون تشریفات و برگزاری جشن عروسی و با یک مسافرت یک روزه به قم و زیارت بارگاه حضرت معصومه زندگیمون رو شروع کردیم.
به غیر از مدیر مدرسه مون که از دوستان همسرم بودن بقیه از ازدواج من خبر نداشتن و قرار شده بود کسی متوجه این قضیه نشه.
خلاصه قرار براین شد که من سوم دبیرستان و پیش دانشگاهی رو در کنار همسرم و زیر یک سقف مشترک ادامه بدم. همسرم هم که مشعول به تحصیل بود از این قضیه استقبال کرد، من که با اشتیاق تمام درس میخوندم و یادمه همون سالها با این که هم باید خونه داری میکردم و هم درس میخوندم هر سال شاگرد ممتاز کلاسمون میشدم. همسرم هم تشویقم میکرد که حالا که درسم خوبه ادامه بدم.
دو سال از زندگی مشترکمون گذشته بود که عزم کوچ به شهر دیگه ای رو کردیم به خاطر درس و کار همسرجان، درست زمانی بود که من امتحانات ترم دوم پیش دانشگاهی رو داده بودم، برام خیلی سخت بود این جابجایی و دور شدن یکباره از خانواده و جدایی😢 اما چاره ای جز این نبود ما که تا قبل از این خونه ی پدرشوهرم زندگی میکردیم و نه از کرایه خونه ها خبر داشتیم و نه قیمت رهن خونه ها، من یه مقدار طلا داشتم که توی عروسی هدیه گرفته بودم، تصمیم گرفتیم اونها رو بفروشیم تا بتونیم پول پیش خونه رو جور کنیم که همین کار روهم کردیم .
البته من همون سال کنکور دادم و قبول نشدم به خاطر مهاجرت یکبارمون به شدت ناراحت بودم و به خاطر همین دیگه مثل قبل دل به درس نمیدادم و نمیخوندم یه مدتی گذشت و من تصمیم گرفتم تو ی این تنهایی دوباره رو به درس بیارم چون خیلی اوضاع خسته کننده و تکراری شده بود، برای دختری که دائم یا مدرسه بود یا مهمونی خونه ی مادر و مادرشوهر و اقوامی که نزدیکمون بودن یا خرید یا خیلی کارهای دیگه حالا از من یه دختر تنها و ناراحت ساخته بود.
چندماهی از هجرت مون نگذشته بود که متوجه شدم باردارم🙊 منو همسرم که اصلا بچه نمیخواستیم😳 من تازه داشت اوضاع روحیم خوب میشد به هر حال کاریش نمیشد کرد بعد از تقریبا چهار سال باردار شده بودم اما نمیخواستم این بارداریم مانعی برای درس خوندنم باشه، تصمیم گرفتم به صورت غیر حضوری درس بخونم که هم لطمه ای به زندگیم نخوره و هم توی خونه کنار همسر و بچه ای که چندماه دیگه میخواست متولد بشه باشم. و البته اینطوری مشکل مسافت و دوری راه هم حل میشد.
دوران بارداری و زایمان راحتی رو گذروندم و همزمان هم درس میخوندم تا این که پسرم دو ساله و نیمه شد که یک دفعه همسرجان ازم خواست که دیگه درس رو ادامه ندم و کنار بگذارم😞خیلی برام سخت بود اما حفظ زندگیم برام مهمتر بود و اولویت داشت به خواست و اراده ی همسر جان و علی رغم میل باطنیم درس رو کنار گذاشتم البته این روهم بگم از همون سالی که من ازدواج کردم به خاطر یه سری مشکلاتی که بین دوتا خانواده پیش اومده بود که مجال گفتنش اینجا نیست دائما حرفو حدیث بود تو خونه و مخالفت همسرم هم، بی تاثیر از این قضیه نبود.
👈 ادامه در پست بعدی...
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
🚨وقتی حادثه خبر نمیکنه🚨
بازیگر معروف سریال پایتخت قطع عضو شد😱
جزئیات از دست دادن پای بازیگر پایتخت👇
http://eitaa.com/joinchat/10289168Cbe4b57f340
همه ماجرا را اینجا ببینید👆
هدایت شده از شادی و نکات مومنانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠روایتی از آنچه بر یک مرد به دلیل بد اخلاقی با همسر در برزخ گذشت
▪️این قسمت: به خدا میسپارمت
▫️تجربهگر : آقای بهروز عظیمی
💢لینک فیلم کامل در تلوبیون:
https://www.telewebion.com/episode/2566840
┄┅┅❅▪️◾️◼️🔲◼️◾️▪️❅┅┅┄
@khandehpak
سلام ستایش خانم.
ممنون از کانال خوبتون.
می خواستم به اون خانمی که گفته بودن اندومتریوز دارن بگم که منم تیرماه سال قبل دچار این مشکل شدم، خیلی پیشرفت کرده بود حتی یکی از لوله هام رو هم از دست دادم. بعد از جراحی هم دکترگفتن که احتمال باردار شدنم به صورت طبیعی خیلی کمه. اما با توکل به خدا و پیگیری هایی که داشتیم، درمان های دارویی جواب داد و خداروشکر تیرماه امسال حامله شدم.
از لطف و عنایت خدا غافل نشید. ان شاءالله خدا به همه کسانی که آرزوی فرزند دارن، فرزند سالم و صالح عطا کنه.
برای منم دعا کنید که بچم سالم و صالح به دنیا بیاد ان شاءالله.
🌹🌹التماس دعا 🌹🌹
╰━━═━━⊰❀👨🍳👩🍳❀⊱━━═━**
💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥
بانوی باردار برای شوهرت با حرص و عصبانیت آشپزی نکن باعث میشه بچه در نوجوانی بسیار با پدرش دشمن بشه ... (خانم پرتو اعلم روانشناس)
#دعای_خاص_نداریم_برای_غذای_نذری
#با_هر_دعا_سوره_میشه_غذا_را_متبرک_کرد
╰━━═━━⊰❀👨🍳👩🍳❀⊱━━═━
#پاسخ
@menoeslami آشپزی اسلامی
@T_ASHPAZE سوال آشپزی
سلام در جواب اون خانم که درباره سزارین چهارم پرسیدن بگم که خاله من سزارین چهارم انجام دادن و الحمدالله اتفاقی نیفتاد. التماس دعا
╰━━═━━⊰❀👨🍳👩🍳❀⊱━━═━**
💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥
بانوی باردار برای شوهرت با حرص و عصبانیت آشپزی نکن باعث میشه بچه در نوجوانی بسیار با پدرش دشمن بشه ... (خانم پرتو اعلم روانشناس)
#دعای_خاص_نداریم_برای_غذای_نذری
#با_هر_دعا_سوره_میشه_غذا_را_متبرک_کرد
╰━━═━━⊰❀👨🍳👩🍳❀⊱━━═━
#پاسخ
@menoeslami آشپزی اسلامی
@T_ASHPAZE سوال آشپزی
سلام به ستایش گرامی و دوستان مجازی...
من فقط میخوام به دوستانی که برای لاغری شکم و پهلو رژیم ترک نهار رو که واقعا عالی هم هست در پیش میگیرن یه نکته بگم :در این رژیم شما باید یک بار بعد نماز صبحتون و بار دوم حدود ساعت ۱۰ صبح صبحانه ی کامل بخورید و بعد تا بعد نماز مغرب و عشا صبر کنید...و شام کامل بخورین،امیدوارم رعایت کنین تا نه ضعف کنین نه اندامتون بهم بخوره😊
بی بی گل از مشهد...
╰━━═━━⊰❀👨🍳👩🍳❀⊱━━═━**
💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥
بانوی باردار برای شوهرت با حرص و عصبانیت آشپزی نکن باعث میشه بچه در نوجوانی بسیار با پدرش دشمن بشه ... (خانم پرتو اعلم روانشناس)
#دعای_خاص_نداریم_برای_غذای_نذری
#با_هر_دعا_سوره_میشه_غذا_را_متبرک_کرد
╰━━═━━⊰❀👨🍳👩🍳❀⊱━━═━
#پاسخ
@menoeslami آشپزی اسلامی
@T_ASHPAZE سوال آشپزی
سلام من باید ۷ روز دیگه پریود شم امروز دیدم ترشح هورمونیم زیاد شده و اینکه یه لخته کوچیکم هست حالت لکه بینی دادم به نظرتون
احتمال بارداری هست
دعا کنید برام خیلی چشم براه هستم
╰━━═━━⊰❀👨🍳👩🍳❀⊱━━═━**
💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥
بانوی باردار برای شوهرت با حرص و عصبانیت آشپزی نکن باعث میشه بچه در نوجوانی بسیار با پدرش دشمن بشه ... (خانم پرتو اعلم روانشناس)
#دعای_خاص_نداریم_برای_غذای_نذری
#با_هر_دعا_سوره_میشه_غذا_را_متبرک_کرد
╰━━═━━⊰❀👨🍳👩🍳❀⊱━━═━
#سوال
@menoeslami آشپزی اسلامی
@T_ASHPAZE سوال آشپزی
سلام عزیزم برای خانمی که گفتند دندونشون دردمیکنه ،من هم ماه سوم دندون دردعجیبی داشتم که گریه میکردم تااین که به دکتر خودم گفتم ومجوز دادند و به دندون پزشک دادم ودندونم روکندند.چون یکی دوروز نبود .البته خود دندون پزشک گفتند که برم مجوز بیارم .واین که نباید هیچ مشکل زمینه ای داشته باشند مثل فشارخون یاکم خونی شدید یاناراحتی قلبی یایه جور مریضی هست که خونشون بندنمیاد خداراشکر من نداشتم انشالله که شماهم نداشته باشید
╰━━═━━⊰❀👨🍳👩🍳❀⊱━━═━**
💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥
بانوی باردار برای شوهرت با حرص و عصبانیت آشپزی نکن باعث میشه بچه در نوجوانی بسیار با پدرش دشمن بشه ... (خانم پرتو اعلم روانشناس)
#دعای_خاص_نداریم_برای_غذای_نذری
#با_هر_دعا_سوره_میشه_غذا_را_متبرک_کرد
╰━━═━━⊰❀👨🍳👩🍳❀⊱━━═━
#پاسخ
@menoeslami آشپزی اسلامی
@T_ASHPAZE سوال آشپزی
سلام مجدد خانمی سونوگرافی انجام دادن میخواستم بپرسم مشکلی دارن یانه برا بارداری؟؟ممنون
╰━━═━━⊰❀👨🍳👩🍳❀⊱━━═━**
💥💥💥💥💥💥💥💥💥💥
بانوی باردار برای شوهرت با حرص و عصبانیت آشپزی نکن باعث میشه بچه در نوجوانی بسیار با پدرش دشمن بشه ... (خانم پرتو اعلم روانشناس)
#دعای_خاص_نداریم_برای_غذای_نذری
#با_هر_دعا_سوره_میشه_غذا_را_متبرک_کرد
╰━━═━━⊰❀👨🍳👩🍳❀⊱━━═━
#سوال
@menoeslami آشپزی اسلامی
@T_ASHPAZE سوال آشپزی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به تازگی شواهد جدیدی از کشف گونه ای از دایناسورها به دست اومده..😍
┄┅┅❅▪️◾️◼️🔲◼️◾️▪️❅┅┅┄
@khandehpak
#تجربه_من ۴۷۰
#فرزندآوری
#دوتا_کافی_نیست
#جنسیت_فرزند
#حرف_مردم
#قسمت_دوم
پسرم خیلی تنها بود، خیلی خوب میشد اگه یه همبازی پیدا میکرد. تصمیم داشتیم که بچه دار بشیم، پسرم که دقیقا سه ساله بود متوجه شدم باردارم اما نمیدونستم چطور باید به خانوادم قضیه ی بارداریم رو بگم چون میدونستم اصلا واکنش خوبی نشون نمیدن، مامانم به شدت مخالف بچه دار شدن من بود و همیشه میگفت بچه دوتا خوبه ولی برا تو که مستاجری و شوهرت تو رو برده شهر غربت، همین یکی بسه.
خلاصه روز موعود فرا رسید و خانوادم فهمیدن که من باردارم، مامانم از همون اول بهم گفت که کاری نداره و چون به حرفش گوش ندادم برای زایمانم نمیاد ،اما بعدش دلش سوخت و گفت دعا میکنه که این یکی دختر بشه که دیگه نیارم😔 خواه ناخواه حرفهای دیگران داشت روم تاثیر منفی می ذاشت، دست خودم نبود شهر غربت، تنهایی، دوتا بچه، مستاجری....... و خیلی حرفهای دیگه که ازش تو ذهنم غول ساخته بودن، من تقریبا اعتقادی به روزی مادی و معنوی که بچه با خودش میاره نداشتم، اینقدر که تو گوشم خونده بودن همه چیز گرونه، زندگی سخته، کی گفته خدا الکی روزی میده، خدا عقل داده باید فکرتو به کار بندازی بعد بگی خدا گفته و..........
ذهن من پر از این افکار منفی بود، این بار هم خدای مهربونم بهمون یه پسر خوشگل هدیه داد و من رو متوجه کرد هیچ چیز بی خواست و ارادش شکل نمیگیره...
مامانم برا زایمانم نیومد ولی خدای بزرگم منو تنها نگذاشت و یکی از بهترین دوستانم رو بدون اینکه بهش بگم که دارم میرم بیمارستان و از طریق پسر کوچیکم متوجه شده بود به بالینم فرستاد که کمکم کنه و تا عمر دارم شرمنده ی دوستم هستم بعد زایمانم با دیدنش گل از گلم شکفت، منتظره هیچکس نبودم و ناراحت اما خدا میدونه وقتی دوستم رو پشت در اتاق زایمان دیدم چقدر خوشحال شدم.
این بار هم به خواست و اراده ی خداوند زایمان نسبتا راحتتری از قبل داشتم و پسرم رو که پر از روزی معنوی بود در آغوش کشیدم. شاید روزی مادی پسر دومم خیلی محسوس نبود یا به چشم من نیومد اما به شدت روزی معنوی زیادی داشت که قابل شمارش نیست.
پسر دومم هم خیلی زود قد کشید و بزرگ شد و هم چنان تیکه و کنایه های خانواده تمومی نداشت و وجود من رو پر از اضطراب میکرد.
نزدیکای اربعین امام حسین علیه السلام بود که همسرم قصد سفر به کربلا کردن، خیلی دوست داشتیم که با هم بریم اما نشد، همسرم گفت به نیابت از من این سفر رو میرن و اولین نگاهی که به حرم ابا عبدلله انداختن حاجت من رو میخوان، ازم پرسید حاجتت چیه من هم گفتم به امام حسین بگو از طرف من، سومین بچه مون دختر باشه 👧
سومین بچم رو بعد از برگشت همسرم از کربلا باردار شدم به صورت خیلی اتفاقی🤔 وقتی فهمیدم باردارم تا چند روز اشکم تموم نمیشد و گریم بند نمیومد نه از این که چرا باردار شدم، استرس و اضطراب بازخورد خانواده ها علی الخصوص مادرم برام کاملا روشن بود، من تو خونواده ای بزرگ شده بودم که دو بچه زیاد محسوب میشد چه برسه به سه تا😰.
مدتی گذشت و سعی کردم اول با خودم کنار بیام، همسرجان هم خیلی کمکم کرد و با صحبتهاش بهم انرژی مثبت می داد از روزی های فراوون خدا و نعمتهایی که بهمون داده که توان لحظه ای شکر گذاریش رو نداریم تا سلامتی بچه ها و بارداری آسون و ........
اول بارداریم رو با مادرشوهرم درمیون گذاشتم و خداروشکر خیلی دعوا نکرد🤗 و گفت آب و نون شون که با خودتونه، سختی های بزرگ کردنشم با خودتون، هر چی دوست دارید بیارید😄
دو ماهم بود که مادرم متوجه بارداریم شد و خدا میدونه که از اون به بعد به من چی گذشت، هفت ماه چرا به فکر خودت نیستی، زندگی سخته، بچه ی زیاد تربیتش سخته، تو که نه ماشین داری نه خونه ... اما جالب اینجاس از اون جایی که خدای مهربون حاضر و ناظر به اعمالمون هست و به پیغمبرشون در قرآن فرمودن( و یرزقهم من حیث لا یحتسب) ما تونستیم همون ماه اول بارداریم، صاحب ماشین بشیم 🚖 تقریبا سر و صداها کم شد ولی مادرم هم چنان سر سنگین و ناراحت از من بود.
روزها می گذشت و من منتطر روزی بودم که نوبت سونو گرافیم برسه و منتظر حاجت روا شدنم بودن، اگه بچم دختر میشد همه میگفتن خوب دختر میخواست و بهش رسید و اگه پسر میشد میگفتن خوب پس باز میاره تا دختر بشه، تا اون روز حرف دیگران برام خیلی زیاد مهم بود یعنی بهتره بگم اصلا بنای زندگی من حرفهای اطرافیانم بود، اینکه چه کاری رو دوست دارن من انجام بدم و این که از چه کاری خوششون نمیاد من انجام ندم.
چهار ماهم بود که با کلی نذر و نیاز راهی مطب دکتر شدم و با استرس خیلی زیاد روی تخت دراز کشیدم قلبم تند تند میزد خانم دکتر گفت چندتا بچه داری گفتم دوتا گفت جنسیت شون؟ گفتم پسر گفت مبارک باشه پسره😄گفتم خانم دکتر مطمئنید گفت بله مطمئن😄
ادامه دارد...
کانال«دوتا کافی نیست»
@dotakafinist1