eitaa logo
گروه علمی فرهنگی فتح
8.8هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
152 ویدیو
63 فایل
به یاد پیرجماران که فرمود: اسلام سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد. #تمدن_نوین_اسلامی #سبک_زندگی_اسلامی 🔸سایت fatehan.net 🔸برادران @moshaver1 🔸خواهران @fatehan_admin2 🔸خانه مشاوره فاتحان @fatehan_moshavere تبلیغ و تبادل نداریم
مشاهده در ایتا
دانلود
📝پای درس حضرت علی اکبر ع 🔍 🗒كاروان امام حسين عليه السّلام در ادامه راه به سرزمين «ثعلبيّه» رسيدند مقارن ظهر بود، امام عليه السّلام سرش را بر بالين گذاشت و اندكى خوابيد، پس از لحظه ‏اى بيدار شد و فرمود: صدا زننده ‏اى را ديدم مى‏گفت: «شما شتابان مى‏رويد، ولى مرگ شما را زودتر به سوى بهشت مى‏برد.» فرزندش على اكبر عليه السّلام عرض كرد: « اى پدر! آيا ما بر حق نيستيم؟» امام حسين عليه السّلام فرمود: «آرى اى پسرم، سوگند به خداوندى كه همه بندگان به سوى او بازگردند، ما بر حق هستيم.» على اكبر عليه السّلام عرض كرد: « اى پدر! بنا بر اين باكى از مرگ نداريم.» امام حسين عليه السّلام فرمود: «پسر جانم! خداوند بهترين پاداش نيكى كه‏ از ناحيه پدر به او داده مى‏شود به تو عنايت فرمايد.»»* ✔️شکست ها و زمین خوردن ها در نگاه اول موجب افزایش فشار روانی است.مهم تر از خود شکست و یا موفقیت تفسیری است که ما از این دو واژه داریم .مفاهیم موفقیت و شکست دچار یک عوام زدگی و عرفی زدگی شده اند. ✔️کسی که با موفقیت ظاهری از کاری بیرون بیاید برچسب موفقیت و انسان پیروز دریافت میکند. کسی که با شکست یا عدم نتیجه ی دلخواه کاری را تمام میکند شکست خورده نامیده میشود در نتیجه فشار روانی بالایی همراه غم شدید ،خشم، اضطراب و...را باید تجربه کند و چند وقتی هم کارآمدی خود را از دست میدهد!این تصویر رایجی است که از موفقیت و شکست در ذهن ها نقش بسته است. ✅در منطقی که از حضرت علی اکبر ع از شکست و موفقیت سراغ داریم نوع نگاه ایشان بجای موفقیت و شکست ظاهری ، بر سر انجام یا عدم انجام تکلیف الهی و به عبارت دیگر تفسیر دقیق موفقیت و شکست است ! اگر بر حق هستیم پس باکی از مرگ نیست. درسی که از ایشان میتوان گرفت تکلیف گرا بودن بجای نتیجه گرا بودن است و نگاه دقیق به مقوله ی شکست و موفقیت است. 🔰انسانی که خود را در مسیر حق میبیند و در حال انجام تکلیف است نتیجه هر چه که باشد در آرامش روان به سر میبرد. اگر انسان در مسیر حق باشد موفقیت و شکست را دو روی یک سکه ی پیروزی میبیند و شکست ها و موفقیت ها را به نحو دیگری تفسیر میکند. علامه ی طباطبایی در المیزان اشاره میکنند 👇 از نظر دینی حسنه و مصیبت هر دو حسنه اند، چون اگر حسنه حسنه است برای این است که پیروزی و غنیمت در دنیا و اجر عظیم در اخرت است و اگر مصیبت حسنه است ،آن هم برای این است که شکست خوردن و کشته شدن و هر رنج دیگری که به انسان برسد ، مورد رضای خدا و باعث اجری ابدی و سرمدی است پس هر دو حسنه اند.** *اللهوف على قتلى الطفوف ۹۳ **ترجمه ی تفسیر المیزان،ج۹،ص۴۱۲ 🖋 با ما همراه باشید 👇 ایتا http://eitaa.com/joinchat/1944846336C1ad9e574d5 بله http://ble.im/join/ODU1M2Y4Mm
✅ فصل تحول 2⃣ 💢ابتناء 🔸یکی از ایرادات جریان علوم انسانی اسلامی قانع شدن به "عدم مخالفت" است! 🔸می گویند این نظریه یا این گزاره مخالفتی با منابع اسلامی ندارد. مثالی از روانشناسان به اصطلاح اسلامی بزنم تا مطلب روشن تر شود. می گویند کجای تست کتل مخالف اسلام است؟ عقل بشر به مفاهیمی در تحلیل انسان رسیده است و بوسیله سنجه هایی آنها را اندازه گیری می کند. بشر به اینجا رسیده است که برای ازدواج دو نفر درون گرایی و برون گرایی شان باید با هم تناسب داشته باشد. کتل می گیرند و از داده های آن استفاده می کنند! 🔹سخن در زمینه "نظام مفاهیم" را به یادداشت مستقلی واگذار می کنم. 🔹فعلا دو سوال ساده از این جماعت دارم: 🔺آیا مخالفت نکردن آشکار با منابع اسلامی مجوز استفاده از نظریات و گزاره ها و ابزارهای غربی می باشد؟ 🔺آیا پیش از آن تتبع کرده اید که آیا در منابع خودمان معادلی برای آنها وجود دارد یا خیر؟ 🔹اگر جستجو نکرده اید که واویلا ... 🔹اگر جستجو کرده اید و چیزی نیافته اید، حتما دوباره بگردید!! 🔹مشکل اینست که شما در حالی که گنجینه ای عظیم از منابع اسلامی در اختیار دارید، راضی به "عدم مخالفت" شده اید. 🔹روی سخن من بیشتر در اینجا با دوستان طلبه است. 🔹متاسفانه این روزها با پدیده عمامه به سرهایی مواجهیم که بیش از دانشگاهیان با آغوش باز نظریات، گزاره ها و ابزارهای غربی را پذیرا هستند. 🔷شمایی که می بایست دغدغه "ابتناء" علوم بر معارف اسلامی را می داشتید و با آموخته های عمومی خود دل به دریای معارف اهل بیت می زدید و با غور در آنها علومی بر پایه معارف اهل بیت شکل می دادید، به "عدم مخالفت" راضی شده اید!؟ 🔹حقیقتا جا دارد به حال استحاله ای که برخی از روحانیت دانشگاه رفته مبتلای به آن هستند، خون گریست. کسانی که انتظار حداقلی شان از دین آنها را به جایی رسانده است که هیچ تفاوتی ماهوی با دانشگاهیان ندارند. 🖋 ⭕️fatehan.net 🆔 @fatehan
✅فصل تحول3⃣ 💢باتلاق مبانی 🔹یکی از ایرادات جریانات علوم انسانی اسلامی مبتلا شدن به علوم انسانی است. 🔹اشتباه نشود. نمی گویم به مبانی نباید پرداخت. قطعا باید به آن پرداخته شود ولی مبانی برای عموم پژوهشگران نباید به عنوان تلقی شود. بله؛ قشری از پژوهشگران(نه همه) باید متمرکز بر مبانی شوند البته آنها نیز در بین و که می توانند مبانی را مدون کنند. 🔹متاسفانه در برخی آنقدر به مبانی پرداخته شده و از ساحت علوم کاملا فاصله گرفته می شود، که های آنها را که مشاهده می کنید، اصلا نسبتی با واقعیات علوم نمی بینید. 🔹مثالی بزنم تا مطلب قدری روشن تر شود. پردازش های فراوان فلسفی که امتدادهایی در نیز پیدا کرده اند، گاه چنان بیگانه از فضای هستند که محققان علوم انسانی اسلامی هیچ استفاده ای از آنها نمی توانند کنند. 🔹حواسمان باشد که توصیه برخی بزرگان به پیگیری به معنای این نیست که فلسفه بما هو فلسفه رقیق و رقیق تر می شود و به انسان شناسی فلسفی و ختم می شود. نخیر؛ فلسفه چنین شانی ندارد. 🔹 فلسفی در علوم بدین معناست که فلسفه هایی برای های صحیح داده های سطوح دیگر در اختیار پژوهشگر قرار می دهد. 🔹این نقیصه در که برای دانشجویان و طلاب نیز گذاشته می شود، نیز کاملا دیده می شود. دوره هایی مفصل که سراسر به مبانی پرداخته و دانش پژوه را در باتلاق مبانی گرفتار می کند. 🔹 از مبانی باید به دانش پژوه آموزش داده شود ولی نباید در آن متوقف شد. برای عبور از این باتلاق بنظر می رسد در کنار مباحث مبنایی باید بصورت جدی برنامه ای برای سطوح دیگر نیز داشت. 🔹در این راستا پیشنهاد می شود "" در کنار سایر مطالعات بصورت جدی پیگیری شود. در یادداشت بعد در خصوص اهمیت و کیفیت سیر مطالعات روایی سخن خواهم گفت. 🖋 ⭕️fatehan.net 🆔 @fatehan
✅فصل تحول 4⃣ 💢نهر عظیم 🔹 و مهم ترین منابع اسلام هستند. 🔹 پژوهشی که به این منابع نباشد را نمی توان نامید. پژوهشگران اگر مسلمان باشند آن را می توان نامید. اندیشمند مسلمان نیز می تواند اسلامی بیندیشد و می تواند غیر اسلامی. 🔹کتب اندیشمندان مسلمان هیچ گاه جای متن منابع را نمی گیرد. اندیشمندان مسلمان هر کدام توشه ای از این منابع برداشته اند. محقق اسلامی لاجرم باید با این منابع باشد. 🔹یک دور بخوانیم. فقط کتاب آن 209 باب دارد و هر باب آن مشتمل بر چندین و چند روایت است. 🔸کی می خواهیم یک دور کافی بخوانیم؟ 🔸کی میخواهیم یک دور اخلاق اسلامی ناب و خالص را با محوریت روایات ببینیم؟ 🔸کی می خواهیم یک دور بحارالانوار 110 جلدی را بخوانیم؟ 🔸آیا سایر مطالعات مهم تر از مطالعه کلام معصومین هستند؟! 🔸ما امروزه با محققان و مواجهیم که با منابع اصیل دینی بیگانه اند. همه چیز خوانده اند و هیچ نخوانده اند! 🔹اگر میخواهید را محک بزنید ببینید چقدر ایده های جدید دارد. یقین بدانید اگر با این منابع بیگانه باشد سخن جدیدی برای گفتن ندارد. جز آوردن قرآن و حدیث در منابع غربی حرفی برای گفتن ندارد. 🔹دوره های مطالعاتی علوم انسانی اسلامی را ببینید. متاسفانه کمتر می بینید را در برنامه آموزشی خود گنجانده باشند. حاصلش اینست که وقتی از خروجی های آنها سوال می کنی چه ایده هایی در زمینه تحقق روانشناسی اسلامی داری یا خزعبلات دیگران را تکرار می کنند و یا بر و بر فقط تماشایت می کنند. 🔹گاهی ما همه چیز می خوانیم جز قرآن و روایات. تعبیر سنگینی از امام باقر علیه السلام است که شاید مشمول خیلی از اندیشمندان مسلمان شود: (يَمُصُّونَ الثِّمَادَ وَ يَدَعُونَ النَّهَرَ الْعَظِيمَ/ اين مردم نَم اندکی را مى‏ مكند ولی (علوم اهل بیت) را رها کرده اند.(کافی/ج1،ص553)) 🔹بله؛ می دانم برداشت های ناصوابی ممکن است از منابع شود. ولی راه حل آن جدا کردن بدنه علمی از این منابع نیست. در یادداشت های بعد ضمن این مطالعات، پیشنهاداتی برای بهره مندی صحیح از آنها ارائه خواهد شد. 🖋 fatehan.net 🆔 @fatehan
✅فصل تحول 5⃣ 💢 🔸کتب علوم انسانی اسلامی را که تورقی بزنید با پدیده های جالبی مواجه می شوید. یکی از آنها چالش است! 🔻برخی خیلی بسیط نظریات غربی را آورده اند و در پاورقی مویدی از منابع اسلامی ذکر کرده اند. 🔻برخی کمی پیچیده تر عمل کرده اند. منابع اسلامی را در پاورقی نیاورده اند بلکه آنها را در متن اصلی آورده اند(!) لکن محتوا را که می بینید جدیدی را مشاهده نمی کنید. مفاهیم همان مفاهیم غربی ست و در بهترین حالت با حفظ نظریات غربی اندک اضافاتی در جهت ارتقاء علوم انسانی غربی داشته اند(!) 🔸اینها بدنبال علوم بر محور معارف اهل بیت نبوده اند و علوم غربی را در منظومه معارف دینی نکرده اند بلکه از منابع دینی بعنوان برای رفع بنای آنها استفاده کرده اند. 🔻برخی از این دسته جلوتر هستند و اند که مفهوم پردازی های دینی می کنند. به آثارشان که نگاه می کنید می بینید مثلا در روانشناسی مفاهیم کلانی مانند افسردگی و اضطراب را از غربی ها گرفته اند و مفاهیم دینی را ذیل این مفاهیم کلان وارد کرده اند. 🔸از ها و و عجیب و غریب شان که بگذریم بنظر می رسد این ها نیز بر هم زدن را نداشته اند. 🔹مشکل اصلی هر سه گروه اینست که خود کمابیش در دستگاه هاضمه غرب شده است و را توان نجات غریق نیست. یافته ها و پژوهش های آنها ذیل منظومه دانش غرب تعریف می شود. نیست. همه آنها علی رغم نکات مثبت شان در و شان نسبت به علوم غربی مشترک هستند! 🔹اما چاره چیست؟! 🔹چگونه می توان بر پایه معارف دینی منظومه ای جدید بنا نهیم؟ 🔹چگونه می توانیم از منابع دینی با رویکردی فعالانه بهره مند شویم؟ 🔹چگونه می توانیم مستند و بدون تاویلات ذوقی از معارف بهره مند شویم؟ 🔹چگونه می توان پژوهش های اندیشمندان مسلمان را از هضم شدن در دستگاه هاضمه غرب داد و از آنها بعنوان مصالح بنای نوین خود بهره گرفت؟ 🔹در یادداشت های بعد سعی می کنیم پاسخی برای این سوالات ارائه دهیم. 🖋 ⭕️fatehan.net 🆔 @fatehan
✅فصل تحول 6⃣ 💢لنزت را عوض کن! 🔸در گفتگوهایی که با دوستان روانشناسی خوانده ای که دغدغه روانشناسی اسلامی دارند، بسیار به این نکته برخورده ام: تفسیر معارف دینی از آموخته های روانشناختی. 🔸این نگاه گرچه تماما منفی نیست و شاید بتوان برای آن نکات مثبتی را برشمرد ولی در مجموع رویکردی است که ما را از فهم معنای بازمی دارد. 🔸آموخته های لاجرم در فهم آموخته های انسان موثر است. بهرحال همه ما آموخته های مختلفی در سنین مختلف زندگی داشته ایم که در فهم آموخته های جدید از آنها بهره می بریم. 🔸بعنوان پیش فرض قبول می کنیم که علوم انسانی غربی هستند. 🔸چگونه از تاثیر این آموزه های پیشینی فاسد بر آموزه های جدیدمان جلوگیری کنیم؟ قطعا نمی توان براحتی تاثیر آنها را صفر کرد اما شاید با اقداماتی بتوان تاثیر آن را کرد. 🔸پیشنهاد ما است. این سیر مطالعاتی باید بعنوان برنامه ای برای محقق در نظر گرفته شود. باید آنقدر با این معارف شود که در جانش بنشیند. اگر فرد در فضای قرآنی و روایی بصورت سیر کند، کم کم اش عوض می شود. 🔸کم کم می تواند نسبت به تاثیر آموخته های پیشین بر آموزه های جدیدش پیدا کند. کم کم می تواند از دریچه به بنگرد. 🔹 مان تا عوض نشود مراد خود را بر مراد شارع می کنیم. در بهترین حالت بر از روایات دسترسی پیدا می کنیم و از رسیدن به معارف باز می مانیم. 🔸معارف دینی بصورت واضح و طبقه بندی شده در دسترس نیستند. اینگونه نیست که با تشکیل یک ساده کار تمام شود! 🔸 با در لا به لای معارف گنجانده شده اند که تنها کسانی که سالها با آنها بوده اند، به این معارف دسترسی پیدا می کنند. ناگفته نماند که حکمت و بودن معارف برای اینست که تنها افراد اهل به آن دسترسی پیدا کنند. 🔸آنهایی که با معارف هستند را با آنهایی که بهره مند از این نعمت عظیم نیستند، مقایسه کنید. تفاوت از زمین تا آسمان است. برخی با نگاهی و به معارف پرداخته اند و برخی در آنها غور کرده اند و و صید کرده اند. 🔹در اینجا باز جا دارد که بگویم کی میخواهیم مطالعه روایات را شروع کنیم؟ عمر محدود است و مسیر طولانی ... 🖋 ⭕️fatehan.net 🆔 @fatehan
✅فصل تحول7⃣ 💢مطالعات جزیره ای 🔸یکی از مشکلات پژوهش های علوم انسانی ای است. 🔸یک مفهوم را با استفاده از آیات و روایات انتخاب می کنند و بنا را بر این می گذارند که همه مشکلات جامعه بشری را با آن مفهوم حل کنند! 🔸هرکسی مهم ترین فضیلت اخلاقی را که زیربنای همه فضائل است مفهوم مورد تحقیق خود می داند! 🔸ریشه این مشکل به است. 🔸در حد اعلای آن لازم داریم که از اندیشه اسلامی ارائه دهند. این طرح کلی که حاصل سالها با معارف است با و موجب می شود از سخنان و فاصله گرفته شود و ظرفیت بر محور معارف اهل بیت را فراهم می کند. ای کاش چنین شخصیت جامعی زودتر ظهور کند. 🔸در سطوح پایین تر نیز باید به این آگاهی و برسیم که از ای پرهیز کنیم. باید پژوهشگران ما دغدغه تشکیل داشته باشند. اگر مجتهد نیستند نظام مفاهیم که به ذهن شان رسیده است را به مجتهدین دهند تا برداشت های غلط حداقلی شود. 🔸در این گفتگوها و رفت و برگشت ها در سطوح مختلف کم کم نظام مفاهیم اسلامی شکل خواهد گرفت. با شکل گیری آن سه امر مهم محقق می شود: 🔹اولا بستر پژوهش های در اندیشه اسلامی فراهم می شود و بدین گونه می توان از یافته های آنها در منظومه معارف اسلامی بهره گرفت. 🔹ثانیا امکان پژوهش های موجود و آن در این منظومه معارف مهیا می شود و از و هرز رفتن آن ها در اندیشه غربی جلوگیری می شود. 🔹ثالثا امکان به پژوهش های و فراهم می شود تا در بستر معارف اسلامی حرکت کنند و پژوهش هایی با اندیشه کلی اسلامی شکل بگیرد. 🖋 ⭕️fatehan.net 🆔 @fatehan
📝 📒منتظران بی انتظار 📋میخواهم از حال وهوای شهرم بگویم.نه 900سال،که هزار و چهار صد سال است که ما را به دینمان میخوانند و بیدارنمیشویم.بارها کشتی های نجات برایمان فرستادند و بازهم به خودمان نیامدیم،درسیلاب غفلت هایمان غرق شدیم. ما اسماعیل هایمان را پرستیدیم و خانه خدایمان را قربانی اسماعیلمان کردیم.هزار و چهار صد سال رفتی و ما گوساله های زیادی برای پرستیدن برگزیدیم.آنچنان که حتی خاطره ی دین تو هم از یادمان رفته است.ما یوسفمان را از خانه راندیم و هزار وچهارصد سال است که توبه نکرده ایم.آری ما کاتبان نامه های حسین هستیم و سخت در اشتیاقش میسوزیم اما تا قبل از وعده ملک ری،تنها تا زمانیکه انچه منافع ما را در دست دارد در اریکه قدرت نباشد.ما مسلمانان بی اسلام،ما منتظران بی انتظار،ما متعهدان ناکث، ما عاشقان منفعت طلبی هستیم که هزار وچهار صد سال برای آمدنت دعا میخوانیم و متعجب از براورده نشدنش و کسی چرا به مانمیگوید که دعا پذیرفته میشود از بندگان .بندگی ،کاری که هزار وچهار صد سال است نیاموختیم..... 🖋خانم همتیان، کارشناسی روانشناسی ⭕️fatehan.net 🆔 @fatehan