eitaa logo
دیوان فضل
276 دنبال‌کننده
331 عکس
257 ویدیو
22 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از °•○☆فضل الهی☆○•°
شب جمعه شب کربلا باصدای فضل الهی
❤️❤️❤️❤️❤️❤️ آن روز كه به داغِ غمت مبتلا شديم دل خون تر از شقايق دشتِ بلا شديم ما يادمان كه نيست ولي راستي حسين با درد غربت تو كجا آشنا شديم؟! ممنون از اينكه آمدي آقاي ما شدي ممنون از اينكه نوكر اين خانه ما شديم شكرِ خدا كه فاطمه ما را خريده است شكر خدا كه خرج بساط شما شديم غربت سراي ماست عزاخانه ي شما با گريه بر تو بود عزيز خدا شديم ما را خدا به عشق تو مي بخشد عاقبت ما عاقبت به خيرِ تو در روضه ها شديم گم می شویم تا که تو پیدایمان کنی نوکر شدیم تا که تو آقایمان کنی شاید دلت به حال دل ما بسوزد و فکری برای روز مبادایمان کنی ما یک برات کرب و بلا لای پوشه ایم ساکت نشسته ایم تو امضایمان کنی چیزی ز شاه بودن تو کم نمیشود در بین نوکرانت اگر جایمان کنی ما را هدف ز نوکری ترفیع رتبه نیست مجنون نمیشویم که لیلایمان کنی چندیست مرده ام ز انفاس قدسیت اصلا بعید نیست مسیحایمان کنی حتی غزل تغزلتان را بیان نکرد باید عنایتی به غزلهایمان کنی بی جذبه ی عصا که به جایی نمیرسم یک جذبه کن که حضرت موسایمان کن 🔸شاعر: ____ ناشر: فضل الهی
حملهٔ این روزها به خانه حضرت علی علیه السلام @fazlll دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی آفرینش ز دولت زهراست کعبه مات عبادت زهراست نخل های فدک که چیزی نیست دوجهان ملک حضرت زهراست همه خدمت گذار فضه شدند فضه اما به خدمت زهراست پدرش هم که رفت تا معراج شک ندارم به دعوت زهراست گرچه با آب روزه اش وا شد نان عالم ز برکت زهراست زهد اورا ببین که کهنه حصیر بالش استراحت زهراست فاطمه در حمایت علی است و علی در حمایت زهراست "طاعت مفترض" که میخوانیم در حقیقت اطاعت زهراست ولی امر ماست مثل علی شیعه دینش ولایت زهراست شرح و تفسیر داده مادر را عمر زینب روایت زهراست راضیه عالمه اغیثینی مادرم فاطمه اغیثینی شاعر:
@fazlll دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی @fazlll ببار رحمت خود را، هميشه بارانی دلم هوای تو كرده خودت كه ميدانی دو ماه گريه برای مصیبت تو کم‌ است چه ميشود كه هميشه مرا بگريانی به هر محله كه رفتم به چشم خود ديدم نداشت غير در خانه ی تو خواهانی تو را به جان عزيزت بيا از اين خانه مرا جدا مكن آنی و كمتر از آنی غريبه نيست كسی كه غريبه مي آيد چه زود ميشود اينجا كسی خودمانی مقابل حرم تو مسيحی افتاده كه نيست شرط حسينی شدن مسلمانی نگاه تو به سياهی جُون قيمت داد گران شدند غلامان تو به ارزانی به درد تو كه نخوردم اگرچه ميدانم ولي به كار می آيم برای دربانی دوباره آمده اند و دوباره جا ماندم نميشود كه مرا زائرت بگردانی؟ چرا لباس تو را از تنت در آوردند كه اينچنين ته اين قتلگاه عريانی شعر از گروه
@fazlll دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی چشم کویر لایق دریا نمی شود دنیایمان بدون تو زیبا نمی شود آقا ببین که غصه و درد نبودنت درجام صبرِ منتظرت جا نمی‌شود دنیا پر از تهاجم و بیداد و فتنه است دردی چنین که بی تو مداوا نمی‌شود حتی اگر شده یکروز قبل از آن "یومُ الوعید" بی تو که برپا نمیشود دلخوش به یک نگاه پر از مهر و رأفتم چشمم بدون روی تو بینا نمی شود رویای صبح صادق و فجر سپید وصل جز در شب وصالِ تو معنا نمی شود تکلیف قلب خسته مجنون بگو که چیست؟ شوریده بهر او دل لیلا نمی شود؟ گمگشته ی دیار غریبی و بی کسی جز با نگاه مهر تو پیدا نمی شود عشق تو از تمام جهان بس بُود مرا همراه و هم نوای تو، تنها نمی شود دیگر چگونه وصل تو را آرزو کنم گل زخمه های عشق که حاشا نمی شود "بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود" شاعر:
گرچه فقط بی آبرویی کرده ام باز مولای من لطفی کن و دورم نینداز عمر مرا وقف اباصالح نوشتند در به درت بودم گل نرگس از آغاز سائل رسیده، تشنه ی احسان و جود است دریای لطفت را نما ای یار ابراز ظرف دلم محبوس دنیا شد ولی باز با یک دعایت می شود قفل دلم باز خالی است دستانم، چه سازم در قیامت بی توشه ی اعمال صالح، بی پس انداز دارایی ام اشک است، شاید این عنایت سازد مرا در دیده ی زهرا سرافراز روضه بخوان از ماجرای داغ مادر از قتل محسن، پشت در، ای محرم راز در وصف در، در وصف میخ در، چه گویم؟! در سنگدل، در بی حیا، مسمار لجباز آخر چه آمد بر سرِ زهرا که دیگر با بال زخمی بود تنها فکر پرواز شاعر:
@fazlll دیوان فضل فوج مَلَک دُور و بَرَش دارد نگارم هفت آسمان زیر پرش دارد نگارم باید تمام عرشیان چاوش بخوانند تاج ولایت بر سَرَش دارد نگارم صبر علی ، روی حسن ، خوی حسینی خُلقی چو جدّ اطهرش دارد نگارم نامی دِگر از حاتمِ طاعی نمانده است از بس گدا در محضرش دارد نگارم حتّی منِ پیمان شکن را هم دعاگوست الحق که ارث از مادرش دارد نگارم از اولّ غیبت به شیعه بوده معلوم فکری برای آخرش دارد نگارم یعنی به سر فکر تقاص خون جدّ و شش ماههِ طفلِ پرپرش دارد نگارم وقتِ فرج شمشیر حیدر را به دستی قرآن به دستِ دیگرش دارد نگارم @گ کوری چشم دشمنان لطفی مداوم بر این نظام و رهبرش دارد نگارم ما در پیِ دیدارِ رویِ یار هستیم از غَمزه ی چشمان او بیمار هستیم شاعر: دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی @fazlll
هدایت شده از دیوان فضل
@fazlll دیوان فضل فوج مَلَک دُور و بَرَش دارد نگارم هفت آسمان زیر پرش دارد نگارم باید تمام عرشیان چاوش بخوانند تاج ولایت بر سَرَش دارد نگارم صبر علی ، روی حسن ، خوی حسینی خُلقی چو جدّ اطهرش دارد نگارم نامی دِگر از حاتمِ طاعی نمانده است از بس گدا در محضرش دارد نگارم حتّی منِ پیمان شکن را هم دعاگوست الحق که ارث از مادرش دارد نگارم از اولّ غیبت به شیعه بوده معلوم فکری برای آخرش دارد نگارم یعنی به سر فکر تقاص خون جدّ و شش ماههِ طفلِ پرپرش دارد نگارم وقتِ فرج شمشیر حیدر را به دستی قرآن به دستِ دیگرش دارد نگارم @گ کوری چشم دشمنان لطفی مداوم بر این نظام و رهبرش دارد نگارم ما در پیِ دیدارِ رویِ یار هستیم از غَمزه ی چشمان او بیمار هستیم شاعر: دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی @fazlll
@fazlll دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی تاج امامت است به روی سر شما خیل ملائکند به دور و بر شما قربان چهره ات که تجلی مصطفاست قربان آن صلابت چون حیدر شما ای کاش صبح روز ظهورت صدا کنند نام مرا عزیز خدا؛ یاور شما در زیر طاق صحن گوهرشاد حاضر است از بهر خطبه خوانی تان منبر شما نفرین فاطمه شده صدشکر مستجاب لبخند آمده به لب مادر شما آقا دعا کنید که در زندگی مان باشیم ای ذخیرۀ حق یاور شما ای چشمۀ زلال الهی ظهور کن ماتشنه ایم، تشنه لب کوثر شما فرموده ای که الگوی من مادر من است با این حساب فاطمه شد رهبر شما کی ریشه کن کنی تو تبار یهود را ای جان فدای طنتنه ء خیبر شما بیرون بکش زخاک دوتا غاصب فدک این انتقام گشته به حق باور شما روز ظهور نعره زنی جدی الحسین کرببلاست چون هدف آخر شما شاعر:
وداع با پیکر استاد موید امشب ساعت ۸ منزل ایشان بلوار فاطمیه
1_1521721730.mp3
12.41M
مولودی امام زمان عجل الله فرجه « از شوق میمیرم اگه ... » جشن ميلاد امام زمان عليه السلام @fazlll دیوان اشعار محمد اسماعیل فضل الهی