💎 مزایای استفاده از جلسات صوتی (نرم افزار و سی دی)
استاد عبدالرسول #عبودیت:
امروز اشخاص میتوانند با استفاده از امکانات سختافزاری و نرمافزاری عصر حاضر، در هر مکان و زمانی از محضر هر استادی بهره گیرند.
با وجود چنین امکاناتی، میتوان از راه لوحهای فشرده بهترین درسها را از بهترین استادانی گرفت که چه بسا دیگر درس مورد نظر را تدریس نمیکنند.
در این صورت اگر شیوه درس دادن استاد مورد پسند نبود، میتوان بدون رودربایستی و تعهد اخلاقی، سراغ استاد دیگری رفت.
حسن همراهی مجازی با استاد، استفاده از وقت هایی است که در حوزه از بین میرود.
حدود دو سوم از سال -پنج شنبهها، جمعهها، وفیات، اعیاد، روزهای بین ایام تعطیل، ماه رمضان، پانزده روز از محرم، پانزده روز از صفر، عید نوروز، تابستان - #حوزه_علمیه تعطیل است
و حدود ۱۲۵ روز درس خوانده میشود.
اگر شخص، جمعهها را به فعالیت غیر درسی اختصاص دهد که ضروری هم است و حدود ۲۰ روز از سال را برای مسافرت، خالی از درس بگذارد،
۲۹۰ روز باقیمانده را میتواند از طریق سیدی، بدون حضور استاد و هم مباحثه درس بخواند
و اگر روزی یک درس بخواند، در یک سال، به اندازه حجم درسی بیشتر از دو سال و نیم تدریس رسمی حوزه را بدون احساس خستگی و فشار خواهد خواند.
اگر وقت هایی که در ترافیک فعلی تلف میشود، دیر آمدن استاد، گپ زدن قبل و بعد از کلاس و گرفتاریهای مالی طلبه که ممکن است هجرت از زادگاهش را با مشکل مواجه سازد نیز در نظرگرفته شود، بهتر بودن روش مجازی بر حضور فیزیکی نزد استاد روشنتر میشود.
البته حضور نزد استاد صاحب نفس که اخلاقاً مهذب باشد، مانند مرحوم #امام_خمینی رحمةالله علیه ، علامه #طباطبایی رحمةالله علیه، حضرت آیت الله #بهجت رحمةالله علیه مؤثر و پربرکت است ولی الان چنین استادانی یا نیستند و یا کمتر در دسترس هستند.
☘ فرازی از #سیرمطالعاتی استاد عبودیت ( عضو هیئت علمی موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره و از اساتید فلسفه دانشگاه تهران)
♦️ کانال فلسفه اسلامی:
✅ @feghheakbar
#ردمخالفان
🔴 بررسى دو روایت
مخالفان و معارضان فلسفه دو روایت را دست اويز قرار داده اند در مخالفت با فلسفه
ايت الله #اعرافى در کتاب بررسی فقهی فلسفه ورزى و فلسفه اموزى.
و استاد مظفری در کتاب ارزشمند بنيان مرصوص ( که کتاب سال شناخته شده)
به صورت مفصل به بررسى سندی و دلالى اين دو روایت پرداخته اند
و در پايان ضعف سندى و دلالى ان را نتیجه گرفته اند.
📘 بررسی فقهی فلسفه ورزى و فلسفه اموزى,
صفحات ۱۲۶ تا ۱۳۴
( ۸ صفحه ) #فقه
📘 بنيان مرصوص,
صفحات ۷۱ تا ۸۳
( ۱۳ صفحه )
♦️ کانال فلسفه اسلامی:
✅ @feghheakbar
👇👇👇👇👇 👇👇👇👇👇
#ردمخالفان
💎 در آثار مخالفین فلسفه تنها دو #روایت ذکر شده است.
( مظفری، بنیان مرصوص، ص ۷۱)
⭕️ روایت نخست:
قال الصادق علیهالسلام:
فتباًّ و خیبةً و تعساً لمنتجلی الفلاسفة کیف عمیت قلوبهم عن هذه الخلقة العجیبة حتی انکروا التدبیر و العمد فیها …
نفرین و ناامیدی و ناکامی باد بر مدعیان فلسفه! چگونه قلبهای ایشان از دیدن این آفرینش عجیب کور است تا آنجا که تدبیر در آن را انکار میکنند! ( بحار الانوار،ج ۳، ص ۷۵ و ج۶۱، ص ۳۲۷- نقل و ترجمه از بنیان مرصوص،ص ۷۴)
⭕️ روایت دوم:
نقلا عن السید المرتضى ابن الداعی الحسینی الرازی ، بإسناده عن الشیخ المفید ، عن أحمد بن محمد بن الحسن بن الولید ، عن أبیه محمد بن الحسن ، عن سعد بن عبد الله ، عن محمد بن عبد الله ، عن محمد بن عبد الجبار ، عن الإمام الحسن العسکری ( علیه السلام ) ، أنه قال لأبی هاشم الجعفری :
” یا أبا هاشم ، سیأتی زمان على الناس وجوههم ضاحکة مستبشرة، وقلوبهم مظلمة متکدرة، السنة فیهم بدعة، والبدعة فیهم سنة، المؤمن بینهم محقر، والفاسق بینهم موقر، أمراؤهم جاهلون جائرون، وعلماؤهم فی أبواب الظلمة سائرون، أغنیاؤهم یسرقون زاد الفقراء، وأصاغرهم یتقدمون على الکبراء، وکل جاهل عندهم خبیر، وکل محیل عندهم فقیر، لا یمیزون بین المخلص والمرتاب، لا یعرفون الضأن من الذئاب، علماؤهم شرار خلق الله على وجه الأرض، لأنهم یمیلون إلى الفلسفة والتصوف، وأیم الله إنهم من أهل العدول والتحرف، یبالغون فی حب مخالفینا، ویضلون شیعتنا وموالینا، إن نالوا منصبا لم یشبعوا عن الرشاء، وإن خذلوا عبدوا الله على الریاء، ألا إنهم قطاع طریق المؤمنین، والدعاة إلى نحلة الملحدین، فمن أدرکهم فلیحذرهم، ولیصن دینه وإیمانه، ثم قال : یا أبا هاشم هذا ما حدثنی أبی ، عن آبائه جعفر بن محمد ( علیهم السلام )، وهو من أسرارنا، فاکمته إلا عن أهله ”
ای اباهاشم! زمانی میآید که روی مردم خندان و شادمان است و دلهایشان تاریک و گرفته، سنت در نزدشان بدعت است و بدعت سنت، مؤمن در میانشان کوچک است و فاسق محترم، فرمانروایانشان نادان و ستمگرند و دانشمندان در گمراهیاند، بینیازان راهزن توشهی بینیازاناند، کوچکان بر بزرگان پیشی میگیرند و هر نادانی را آگاه میدانند و هر چارهجوئی را بیچیز میشمرند، میان مخلص و ریاگر تفاوتی نمینهند، گرگ را از میش نمیشناسند، علماء آنان بدترین آفریدههای خدا روی زمین هستند؛ زیرا به فلسفه و تصوف گرایش دارند، به خدا سوگند، اینان رویگردان از دین خدا و اهل تحریفاند، در محبت مخالفین ما بزرگنمائی میکنند و پیروان و دوستان ما را گمراه میکنند، اگر به مقامی رسند گرسنهی رشوهاند و اگر خوار شوند ریاکارانه بندگی خدا را میکنند، همانا ایشان راهزنان مؤمنین هستند و دعوتکنندگان به شیوهی ملحدین، هر کس آنان را درک کرد از ایشان دوری گزیند و دین و ایمانش را نگه دارد. ای ابوهاشم! این آنچه بود که پدرم از پدرانش از جعفر ابن محمد برایم روایت کردو این از اسرار ماست، پس آن را کتمان کن.
🔴 بررسی روایت نخست
🔸 ۱. منتحلی الفلسفه با فلاسفه متفاوت است. منتحل به معنای مدعی است ومنظور از منتحلی الفلسفه مدعیان فلسفه و فیلسوفنماها است. .
در روایت نخست آنچه مورد ذم و نفرین قرار گرفته است، مدعیان فلسفه است نه فیلسوفان و فلسفه.
🔸 ۲. در این روایت فیلسوفنمایان زندیق که تدبیر در عالم و مدبر آن را انکار میکنند نکوهش شدهاند.
شاهد این سخن عبارت پایانی روایت است. در این عبارت مدعای فیلسوفنمایان – نفی تدبیر در آفرینش- را بیان میکند، این مدعا با مدعای بسیاری از فلاسفه ناسازگار است.
فلاسفه ی الهی همه تدبیر در آفرینش را پذیرفتهاند.
این سخن نمیتواند ناظر به فلاسفه وحکما باشد.
🔸 ۳. در همین روایت از #ارسطو که اتفاقی بودن عالم را رد میکند تمجید شده است.
اینها را دلیل گرفتهاند بر آنکه در عالم آفرینش تعمّد و تقدیر و اندازهگیری صحیح به کار نرفته است بلکه صِدْفَةً و برحسب اتّفاق پدیدار شده است.
ارسطاطالیس ردّ گفتارشان را نموده است به این که: آنچه صِدْفَةً و برحسب اتّفاق واقع میشود آن چیزهائی است که یک بار در خارج از متعارف صورت میگیرد به جهت عللی که بر طبیعت وارد میشود و آن را از مسیر طبیعی خود و از مجرای عادی خود برمیگرداند، و به منزلۀ امور طبیعیّهای نیست که بر شکل واحدی پیوسته و به طور دائم جریان پیاپی داشته باشد. («بحارالانوار» طبع حروفی ج ۳ ص ۱۴۹٫) به نقل از امام شناسی مرحوم سید محمدحسین #حسینی_طهرانی ج ۱۸
♦️ فلسفه اسلامی:
✅ @feghheakbar
#ردمخالفان
🔴 بررسی روایت دوم
🔸 ۱. این روایت نیز بر فرض پذیرش صحت آن، ناظر به فلسفه و #عرفان نیست، بلکه در مذمت کسانی است که از فلسفه و عرفان پلی برای رسیدن به مطامع دنیوی میسازند.
عبارات بعدی که وصف این عالمان است شاهد این مدعاست. ریاکاری و رشوهپذیری و میل به مخالفین اهل بیت و …
🔸 ۲. در برخی روایات از #فقها و #متکلمین انتقاد شده است، این روایات را نمیتوان بر نفی فقه و کلام تفسیر کرد.
سیأتی علی امتی زمان لایبقی من القرآن الا رسمه و من القرآن الا اسمه، یسمون به و هم ابعد الناس منه، مساجدهم عامرة وهی خراب من الهدی، فقهاء ذلک الزمان شر فقهاء تحت ظل السماء، منهم خرجت الفتنة والیهم تعود.
روزگاری بر امت من خواهید رسید که جز نگارش قرآن از آن چیزی باقی نیست و جز نام اسلام از آن نمانده است، مسلمان نامیده میشوند ولی دورترین مردم از اسلاماند، مسجدهایشان آباد است اما از بنای هدایت ویران است، فقیهان آن زمان بدترین فقهای زیر آسماناند، فتنهها از ایشان برمیخیزد و به ایشان برمیگردد. (بحارالانوار، ج۲،ص ۱۰۹)
🔸 ۳. #آیات و #روایات پر است از انبوه مطالب فلسفی در موضوعاتی
از قبیل #توحید، اسماء و صفات الهی، #معاد، #قضاء_و_قدر، #نفس و #روح و..
آیا باوجود این حجم عظیم از معارف
فلسفی که معصومان به مخاطبانشان القا نمودهاند، امکان دارد روایتی از آن حضرات صادر شود و مسلمانان را از فهم اجتهادی و نه تعبدی، بازدارد؟
ما یا باید بپذیریم که به پذیرش تعبدی و ظنی روایات مأموریم یا به حکم عقل ونقل، فهم یقینی معارف را در صورت امکان لازم بدانیم، و فلسفه مگر چیزی جز بحث آزاد برای فهم حقایق است. ( مظفری، بنیان مرصوص، ص ۸۰)
🔸🍀 ۴. علامه #طباطبایی در پرسشی به بررسی این روایات میپردازد:
پرسش:
روایاتی که در خصوص ذم اهل فلسفه به ویزه در دوره آخرالزمان وارد شده – چنانکه در کتب حدیثی از قبیل بحارالانوار و حدیقة الشیعه مسطور است – متوجه چه کسانی می شود و منظور از این احادیث چیست؟
پاسخ:
دو، سه روایتی که در بعضی از کتب در ذم اهل فلسفه در آخرالزمان نقل شده،
بر تقدیر صحت (⭕️ با این عبارت علامه طباطبایی ضعف سندی این روایات را اعلام می کند. همان طور که آیت الله #اعرافی در کتاب بررسی فقهی فلسفه ورزی و فلسفه آموزی، علاوه بر عدم دلالت این دو روایت، ضعف سندی ان ها را نیز اثبات می کند ⭕️ )،
متضمن ذم اهل فلسفه است نه خود فلسفه؛
چنان که روایاتی نیز در ذم فقهای آخرالزمان وارد شده و متضمن ذم فقها است نه فقه اسلامی
و همچنین روایاتی نیز در ذم اهل اسلام و اهل قرآن در آخرالزمان وارد شده:
«لایبقی من الاسلام الا اسمه و لا من القرآن الا رسمه»
و متوجه ذم خود اسلام و خود قرآن نیست.
و اگر این روایتها که خبر واحد ظنی می باشند در خود فلسفه بود و مسائل فلسفی (چنان که در جواب سؤال دوم گذشت) مضمونا همان مسائلی است که در کتاب و سنت وارد شده، این قدح عینا قدح در کتاب و سنت بود که این مسائل را با استدلال آزاد بدون تعبید و تسلیم مشتمل شده است.
اصولا چگونه متصور است که یک خبر ظنی در برابر #برهان قطعی یقینی قد علم کرده و ابطالش کند؟!
(اسلام و انسان معاصر، صفحه ۹۴-۸۹)
♦️ فلسفه اسلامی:
✅ @feghheakbar
👆👆👆
🌴 ۳ پست بالا را مطالعه فرمایید
و یک بار برای همیشه به پاسخ شبهه ی تکراری فوق نائل شوید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#فلسفه_های_مضاف
روایت #رهبرمعظم انقلاب از کتابی درباره "تاثیر فلسفه در فوتبال" در بازدید از نمایشگاه کتاب
♦️ کانال فلسفه اسلامی:
✅ @feghheakbar
💎 من با فلسفه آیه 《لوکان فیهما...》 و روایت 《هو داخل فی الاشیاء...》 را فهمیدم. شما چی...؟ فهمیدید...؟
⭕️ ( خاطره ای خواندنی از استاد فیاضی با مخالف فلسفه و عرفان ! )
آیت الله #فیاضی :
یک وقت آقایی که مخالف فلسفه بود و بیشتر کارهای قرآنی و حدیثی انجام می داد، به من گفت:
شما با فلسفه چه فهمیدی که من با کتاب و سنّت آن را نفهمیدم؟
گفتم: خود کتاب و سنّت را؛
بعد گفتم این آیه مبارکه «لوکان فیهما الهه الا الله لفسدتا» را شما یک تقریری بفرمایید که اشکال به آن وارد نباشد. زیرا شکی نیست که این برهان است و بر توحید خداوند برهان اقامه می کند؛ از سوی مفسران بیش از بیست تقریر شده است که بیشتر آنها اشکال دارد! حتی کار به جایی رسیده که مثل مرحوم آقا جمال خوانساری که استاد ما گاهی از ایشان به عقل حادیعشر تعبیر می کرد، می گوید اصلاً این بیان، خطابی است؛ اصلاً این بیان برهانی نیست و این بیان برای خاموش کردن و قانع کردن است؛ ولی آیا واقعاً همینطور است؟
یا اینکه واقعاً این آیه یک بیان خطابی، برای اهل خطابهاست ولی بیان برهانی است برای اهل تعقل و برهان؟
سؤال این است که حالا این آیه برای اهل برهان چگونه باید تقریر شود؟
امیرمؤمنان فرمودند: «داخلٌ فی الاشیاء لا بالمُمازجه»این که خدا در همه چیز است ولی با هیچ چیز ممزوج نیست را من به کمک فلسفه فهمیده ام
و می توانم این حقیقت را تبیین علمی کنم که واقعاً خدا در همه چیز هست؛
بعد پرسیدم آیا شما این را فهمیدی؟
خدا در همه چیز است یعنی چی؟
چیزی نگفت.
نتیجه فلسفه این شده است که من این کلام امیرمؤمنان را می فهمم.
پس ما فلسفه را می خواهیم برای فهم خود کتاب و سنّت.
همانگونه که شما در فقه به اصول نیاز دارید، در فهم روایات معارفی هم به اصول نیاز دارید، هم به همه چیزهایی که فقیه به آنها نیاز دارد و هم به فلسفه نیاز دارید که فلسفه بیاید تا ملازمات و لوازم را تفهیم کند و فهم آن را برای انسان میسر کند.
روایات دقیق معارف که با لغت و ادبیات حل نمی شود! با فقه و اصول که حل نمی شود!
♦️ کانال فلسفه اسلامی:
✅ @feghheakbar
حوزه علمیه تمدن ساز
💎 نقش اثباتی، دفاعی و تهاجمی بی بدیل فلسفه در بیان علامه #مصباح_یزدی ✅ @feghheakbar
💎 نقش اثباتی، دفاعی و تهاجمی بی بدیل فلسفه اسلامی
علامه، #مصباح_یزدی:
فلسفه اولی کلید گنجهای شایگان و پایان ناپذیری است که خوشبختی و بهره مندی جاودانی را نوید می دهد . و ریشه پر برکت شجره طیبه ای است که انواع فضایل عقلی و روحی و کمالات بی کران معنوی و الهی را به بار می آورد . و بزرگترین نقش را در فراهم کردن زمینه تکامل و تعالی انسان ایفاء می نماید .
افزون براین فلسفه کمک شایانی به طرد وساوس شیطانی و رد مکتبهای مادی و الحادی انجام می دهد
و شخص را در برابر کژاندیشی ها و لغزشها و انحرافات فکری مصون می دارد
و او را در میدان نبرد عقیدتی به سلاح شکست ناپذیری مسلح می سازد
و به وی توان دفاع از بینش ها و گرایش های صحیح
و حمله و هجوم بر افکار باطل و نادرست می بخشد .
بنابر این فلسفه علاوه بر نقش اثباتی و سازنده بی نظیر
دارای نقش دفاعی و تهاجمی بی بدیلی نیز هست
و در گسترش فرهنگ اسلامی
و ویرانی فرهنگهای ضد اسلامی فوق العاده مؤثر می باشد.
📗 آموزش فلسفه، ج۱، ص۱۰۳
♦️ کانال فلسفه اسلامی:
✅ @feghheakbar