eitaa logo
حوزه علمیه تمدن ساز
4.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
538 ویدیو
90 فایل
فضایی طلبگی برای نگاهی راهبردی‌تر و عمیق‌تر ... ✏نقد تحجر ✏نقد التقاط @amin_dehghani ◾صوت @s_feghheakbar
مشاهده در ایتا
دانلود
علامه : بسیاری از روایات ما مشحون به دقیق ترین مسائل عقلی است؛ و چگونه با عدم آشنائی به مسائل عقلیه می توان در این بحر بی کران وارد شد؟ و حاقّ معانی وارده در آن ها را در ابواب مختلفۀ و و ، و ، و و ، و حقیقت ، و کیفیت مخلوق به خالق و غیرها را به دست آورد؟ راویان احادیث أئمه طاهرین سلام الله علیهم اجمعین، همه یکسان نبوده، بلکه هر یک در مرتبه ای خاصّ و درجه ای مخصوص بوده اند؛ و روایاتی که از هِشام بن حَکَم و مؤمن الطاق و نظائرها نقل شده است، بسیار دقیق است و به خوبی می رساند که آنان در علوم عقلیّه متضلّع، و به فنون استنباط احکام و قیاسات عقلیّه، و جدل و خطابه و برهان واقف بوده اند؛ و حضرات معصومین با آن ها با لسان دیگری بسیار دقیق و عمیق حقائق را بیان می فرموده اند. فهمیدن این دسته از روایات بدون خواندن فلسفه و آشنائی با علوم عقلیّه محال است. 📕 سرالفتوح، ص ۴۰تا۵۵ ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
علامه : جای بسی تأسف است که معارف دینی ما آن طور که باید در توده عامه مردم بحث و تحلیل نشده است؛ و عامه مردم در معارف به همان مرحله تقلید اکتفا کرده اند؛ و با آن که در مسائل بسیطه فرعیه عملیه چون حیض و نفاس؛ و بیع و شری، و طهارت و نجاست؛ تقلید میت را جائز نمی دانند؛ گرچه آن مجتهد فقیه میّت چون شیخ طوسی و علامه حلی از محققین فقهاء بوده باشند؛ و می گویند حتماً باید به مجتهد زنده رجوع کرد؛ اما در مسائل اصول اعتقاد ، که مبنای حیات اخروی و زندگی ابدی انسان است، به تقلید میّت اکتفا کرده و آنچه را که بعضی از محدثین در کتاب دعا و یا در جوامع خود بیان کرده اند؛ به عنوان اصل مسلم پذیرفته و مبنای اعتقاد خود قرار داده اند. 📗 سرالفتوح، ص۴۰-۵۵ ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
علامه : 🔸 ... اين برهان که متخذ است از مجموع کتب صدرالمتالهين شيرازى؛ افتخار ما و افتخار اسلام و مسلمین و افتخار بشریت تا روز قيامت، ملاحظه مى کنید که چقدر انسان دارای ترقی و کمال بوده است! 🔸 و کسانی که از فلسفه و حکمت وى دور هستند و در تکاپوى فهم آن عمر عزیزشان را سپرى نمی‌کنند چقدر در ظلمت و جهالت غوطه ورند! 📚 الله شناسی، ج۳، ص۱۶۹ ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
💢 دريغ کردن از مطالعه و ممارست بر آثار ملاصدرا، موجب حسرت و ندامت است. علامه : 🔸 اسفار اربعه از مفاخر جهان اسلام است؛ 🔸 او که عمرى کوشید تا بين مشاهدات قلبیه ملکوتیه و براهين فلسفیه و روایات شرعیه وفق دهد؛ و بدین مهم نائل امد. 🔸 حقا خود او و کتاب های او از مفاخر است؛ 🔸 و دريغ کردن از مطالعه و ممارست بر اين آثار، موجب حسرت و ندامت. 📗 سرالفتوح، ص ۴۰-۵۵ ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
🍀 کتاب هدیه دهیم 🌱 کتبی عمیق و در عین حال سهل‌التناول: مانند: _ برخی از آثار آیت الله _ برخی از آثار استاد _ برخی از آثار علامه مانند تفسیر آیه نور _ کتاب انسان شناسی و خداشناسی طرح ولایت _ برخی از آثار آیت الله _ برخی از آثار شهید پ‌ن: به تناسب سن و تحصیلات و شرایط مخاطب
💠 فلسفه‌ی وجودی حوزه های علمیّه _ علامه 🎥 ببینید: صعوبت تفسیر@feghheakbar
💢 چه کسانی می توانند از معارف اسلامی دفاع کنند؟ علامه : برای کسانی که از علوم عقلیّه و حکمت متعالیۀ اسلام بهرۀ کافی ندارند، انغمار و خوض در این مسائل (مباحث معاد) بطریق استدلال و برهان خطر دارد؛ چون مانند متکلّمین نتائج ادلّۀ آنها عقیم؛ و به عوض پاسداری از عقائد شیعه و اسلام و حفظ و حراست آنها از گزند آفات ملحدین و مغرضین و معاندین، آن اصول متقنه و حقّه و واقعیّه را بطور سخیف و بی بنیان و بدون بنیادی معرّفی می کنند؛ و در نتیجه با طرح این مسائل غامضه و عدم کفایت فکری آنان، موجب بی اعتقادی مردم و اهل دقّت می شوند. 📚 معادشناسی، ج۶، ص۱۷۴ @nooremojarrad_com ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
هفت طائفه از علما و دانشمندان كه در هفت طبقۀ دوزخ قرار مى‌گيرند: در«خصال»از محمّد بن على ماجيلَوَيه از محمّد بن يحيى عطّار از محمّد بن أحمد از حسن بن موسى خَشّاب از إسماعيل بن مِهران و علىّ‌ بن أسباط‍‌ - طبق آنچه به خاطر دارم-از بعضى از رجالشان روايت مى‌كند كه حضرت صادق عليه السّلام فرموده‌اند: إنَّ‌ مِنَ‌ الْعُلَمَاءِ مَنْ‌ يُحِبُّ‌ أَنْ‌ يَخْزِنَ‌ عِلْمَهُ‌ وَ لَا يُؤْخَذَ عَنْهُ‌،فَذَاكَ‌ فِى الدَّرْكِ‌ الاوَّلِ‌ مِنَ‌ النَّارِ. وَ مِنَ‌ الْعُلَمَاءِ مَنْ‌ إذَا وُعِظَ‍‌ أَنِفَ‌،وَ إذَا وَعَظَ‍‌ عَنُفَ‌؛فَذَاكَ‌ فِى الدَّرْكِ‌ الثَّانِى مِنَ‌ النَّارِ. وَ مِنَ‌ الْعُلَمَاءِ مَنْ‌ يَرَى أَنْ‌ يَضَعَ‌ الْعِلْمَ‌ عِنْدَ ذَوِى الثَّرْوَةِ‌ وَ الشَّرَفِ‌،وَ لَا يَرَى لَهُ‌ فِى الْمَسَاكِينِ‌ وَضْعاً؛فَذَاكَ‌ فِى الدَّرْكِ‌ الثَّالِثِ‌ مِنَ‌ النَّارِ. وَ مِنَ‌ الْعُلَمَاءِ مَنْ‌ يَذْهَبُ‌ فِى عِلْمِهِ‌ مَذْهَبَ‌ الْجَبَابِرَةِ‌ وَ السَّلَاطِينِ‌،فَإنْ‌ رُدَّ عَلَيْهِ‌ شَىْ‌ءٌ مِنْ‌ قَوْلِهِ‌ أَوْ قُصِّرَ فِى شَىْ‌ءٍ مِنْ‌ أَمْرِهِ‌ غَضِبَ‌؛فَذَاكَ‌ فِى الدَّرْكِ‌ الرَّابِعِ‌ مِنَ‌ النَّارِ. وَ مِنَ‌ الْعُلَمَاءِ مَنْ‌ يَطْلُبُ‌ أَحَادِيثَ‌ الْيَهُودِ وَ النَّصَارَى لِيُغْزِرَ بِهِ‌ وَ يُكَثِّرَ بِهِ‌ حَدِيثَهُ‌،فَذَاكَ‌ فِى الدَّرْكِ‌ الْخَامِسِ‌ مِنَ‌ النَّارِ. وَ مِنَ‌ الْعُلَمَاءِ مَنْ‌ يَضَعُ‌ نَفْسَهُ‌ لِلْفُتْيَا وَ يَقُولُ‌:سَلُونِى،وَ لَعَلَّهُ‌ لَا يُصِيبُ‌ حَرْفاً وَاحِداً،وَ اللهُ‌ لَا يُحِبُّ‌ الْمُتَكَلِّفِينَ‌؛فَذَاكَ‌ فِى الدَّرْكِ‌ السَّادِسِ‌ مِنَ‌ النَّارِ. وَ مِنَ‌ الْعُلَمَاءِ مَنْ‌ يَتَّخِذُ عِلْمَهُ‌ مُرُوءَةً‌ وَ عَقْلاً،فَذَاكَ‌ فِى الدَّرْكِ‌ السَّابِعِ‌ مِنَ‌ النَّارِ. «بعضى از علماء هستند كه دوست دارند پيوسته علمشان را در سينۀ خود خزانه كنند و كسى از آنها ياد نگيرد و تعلّم نكند؛آنها در طبقۀ اوّل از آتش مى‌باشند. و بعضى از علماء هستند كه چون به آنها نصيحتى و پندى داده شود به دماغشان بر مى‌خورد،و چون خود آنها نصيحتى و پندى دهند با شدّت عمل مى‌كنند؛آنان در طبقۀ دوّم از آتش مى‌باشند. و بعضى از علماء نظرشان اينست كه علوم خود را در نزد صاحبان ثروت و اعتبار و شرف مصرف كنند،و براى مساكين و بيچارگان موقعيّتى قائل نيستند؛آنها در طبقۀ سوّم از آتش مى‌باشند. و بعضى از علماء در منهاج و رويّۀ خود همچون حكّام جائر و سلاطين جابر عمل مى‌كنند،و چون كسى مختصر ايرادى در گفتارشان بنمايد و يا مختصر كوتاهى در انجام اوامرشان بكند خشمناك مى‌گردند؛آنها در طبقۀ چهارم از جهنّم مى‌باشند. و بعضى از علماء پيوسته احاديث يهود و نصارى را ياد مى‌گيرند تا آنكه علم خود را فراوان و زياد گردانند،و گفتار و تدريسشان را رونق دهند؛آنها در طبقۀ پنجم از جهنّم مى‌باشند. و بعضى از علماء هستند كه خود را در معرض فتوى قرار ميدهند،و مى‌گويند:از ما بپرسيد و به ما مراجعه كنيد،و چه بسا يك فتواى صحيح هم ندارند،و خداوند متكلّفان را دوست ندارد؛و آنها در طبقۀ ششم از جهنّم مى‌باشند. و بعضى از علماء هستند كه دنبال علم مى‌روند براى آنكه مردم آنان را صاحب عقل و مروّت به شمار آرند،و آنها در طبقۀ هفتم از جهنّم مى‌باشند.» 📚 معادشناسی،ج۱۰،ص۳۰۱ ✏️علامه آیت الله
💢 همراهی ناخواسته با استعمار علمی ▫️ یکی از روشهای استعمار در مقابل فرهنگ اسلامی علامه : لفظ «قديم» و لفظ «جديد» را كه بر سر فلسفه و يا هر علمى و يا دينى و مكتبه اى و مدرسه اى در مى آورند، با گام اوّل خواسته اند فاتحۀ قديم را بخوانند، و شنونده را در اين موطن جديد -هر چه باشد- وارد كنند. و اين از مهمترين و رساترين حربه هاى استعمار است‏. 📚«نگرشی بر مقاله بسط و قبض تئوریک شریعت»، ص۲۳
💢 انتظار مردم از اهل علم علامه می‌فرمودند: یکی از ارحام ما می‌گفت: روزی خدمت مرحوم آیةالله حاج آقا حسین قمی که از مراجع تقلید بودند رفتم، به ایشان گفتم: مردم که از علما تبعیت می‌کنند شما را نمونه امام صادق علیه‌السلام می بینند، شما چگونه رفتار می‌کنید که نمایشگر ایشان باشید؟ مردم از شما توقع عصمت دارند نه عدالت! بعد از این کلام، مرحوم حاج آقا حسین به فکر فرورفته و رنگشان چنان سرخ شد که به سیاهی می‌زد و بعد فرمودند: راست می‌گویید، همین‌طور است. 📔 نور مجرد، اثر استاد محمدصادق حسینی، ص۱۵۰ ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
🏴 حضرت رقيّه سلام‏‌الله‏‌عليها از أولاد حضرت سيّدالشّهداء عليه‏ السّلام بوده و نفس پاک و طاهر او حكايت از نفس نفيس حضرت أبى عبد الله الحسين عليه‏ السّلام دارد. 📚«نور مجرّد» ج ۱ ص ۳۳۲ از حضرت علّامه قدّس سرّه 🆔 @nooremojarrad_com
یک روايتى كه بدون سند و يا ضعيفى كه در آن نهى از فلسفه شده است، از اين سوء استفاده كرده و از اين نام بهره بردارى غلط نموده اند و آن گاه هر طرز تفكّر و تعقّلى را محكوم می کنند كه از خواندن فلسفه نهى شده است. آخر كسى به آنان نمی گوید: كدام فلسفه؟! آيا فلسفه مادّيّين و دهريّين و حكماى قبل از اسلام از ايرانيان و مصريان و هنديان و يونانيان؟ و يا فلسفه اسلام كه يك دنيا درخشش دارد، و يك دنيا عظمت و ابَّهت و جَلال دارد؟ كتابهاى صدر المتألّهين شيرازى رضوان الله عليه حقّاً موجب فخر عالم تشيّع و بلكه عالم اسلام است؛ تحقيقات و تدقيقات اين راد مرد بزرگ در زواياى و ، مشكل گشاى اساسى راه معرفت و پيشرفت است. پس چقدر ناجوانمردى است كه از اسم فلسفه و تشابه لفظى آن با فلسفه اسلام بخواهيم با تردستى جا بزنيم؛ و آن طرز مَنْهى را بدين طرز پسنديده و معروف قالب كنيم. 📚 امام شناسى علامه ، ج۵، ص ۱۸۹ ✅ @feghheakbar
علامه : 🔸 من‌ وقتی‌ از تبریز به‌ قم‌ آمدم‌ و درس‌ «أسفار» را شروع‌ کردم‌، و طلاّب‌ بر درس‌ گرد آمدند و قریب‌ به‌ یکصد نفر در مجلس‌ درس‌ حضور پیدا می‌کردند؛ حضرت‌ آیت‌الله‌ رحمت‌الله‌ علیه‌ اوّلاً دستور دادند که‌ شهریّۀ طلاّبی‌ را که‌ به‌ درس‌ «أسفار» می‌آیند قطع‌ کنند. و بر همین‌ اساس‌ چون‌ خبر آن‌ به من‌ رسید، من‌ متحیّر شدم‌ که‌ خدایا چه‌ کنم‌؟ اگر شهریّۀ طلاّب‌ قطع‌ شود، این‌ افراد بدون‌ بضاعت‌ که‌ از شهرهای‌ دور آمده‌اند و فقط‌ ممرّ معاش‌ آنها شهریّه‌ است‌ چه‌ کنند؟ و اگر من‌ بخاطر شهریّۀ طلاّب‌، تدریس‌ «أسفار» را ترک‌ کنم‌ لطمه‌ به سطح‌ علمی‌ و عقیدتی‌ طلاّب‌ وارد می‌آید!؟ من‌ همینطور در تحیّر به سر می‌بردم‌، تا بالاخره‌ یک روز که‌ بحال‌ تحیّر بودم‌ و در اطاق‌ منزل‌ از دور کرسی‌ می‌خواستم‌ برگردم‌ چشمم‌ به دیوان‌ حافظ‌ افتاد که‌ روی‌ کرسی‌ اطاق‌ بود؛ آن‌ را برداشتم‌ و تفأّل‌ زدم‌ که‌ چه‌ کنم‌؟ آیا تدریس‌ «أسفار» را ترک‌ کنم‌، یا نه‌؟ این‌ غزل‌ آمد: من‌ نه‌ آن‌ رِندم‌ که‌ ترک‌ شاهد و ساغر کنم محتسب‌ داند که‌ من‌ این‌ کارها کمتر کنم‌ من‌ که‌ عیب‌ توبه‌ کاران‌ کرده‌ باشم‌ بارها توبه‌ از مِی‌ وقت‌ گل‌ دیوانه‌ باشم‌ گر کنم‌ ... باری‌، دیدم‌ عجیب‌ غزلی‌ است‌؛ این‌ غزل‌ می‌فهماند که‌ تدریس‌ «أسفار» لازم‌، و ترک‌ آن‌ در حکم‌ کفر سلوکی‌ است‌. و ثانیاً یا همان‌ روز یا روز بعد، آقای‌ حاج‌ أحمد خادم‌ خود را به‌ منزل‌ ما فرستادند، و بدینگونه‌ پیغام‌ کرده‌ بودند: ما در زمان‌ جوانی‌ در حوزۀ علمیّۀ اصفهان‌ نزد مرحوم‌ جهانگیر خان‌ «أسفار» می‌خواندیم‌ ولی‌ مخفیانه‌؛ چند نفر بودیم‌، و خُفیةً بدرس‌ ایشان‌ می‌رفتیم‌، و امّا درس‌ «أسفار» علنی‌ در حوزۀ رسمی‌ به هیچ وجه‌ صلاح‌ نیست‌ و باید ترک‌ شود! 🔸 من‌ در جواب‌ گفتم‌: به‌ آقای‌ بروجردی‌ از طرف‌ من‌ پیغام‌ ببرید که‌ این‌ درس‌های‌ متعارف‌ و رسمی‌ را مانند و ، ما هم‌ خوانده‌ایم‌؛ و از عهدۀ تدریس‌ و تشکیل‌ حوزه‌های‌ درسی‌ آن‌ برخواهیم‌ آمد و از دیگران‌ کمبودی‌ نداریم‌. 🔸 من‌ که‌ از تبریز به قم‌ آمده‌ام‌ فقط‌ و فقط‌ برای‌ تصحیح‌ عقائد طلاّب‌ بر اساس‌ حقّ، و مبارزۀ با عقائد باطلۀ مادّیّین‌ و غیرهم‌. در آن‌ زمان‌ که‌ حضرت‌ آیت‌الله‌ با چند نفر خُفیةً به‌ درس‌ مرحوم‌ جهانگیرخان‌ می‌رفتند، طلاّب‌ و قاطبۀ مردم‌ بحمدالله‌ مؤمن‌ و دارای‌ عقیدۀ پاک‌ بودند؛ و نیازی‌ به‌ تشکیل‌ حوزه‌های‌ علنی‌ «أسفار» نبود؛ 🔸 ولی‌ امروزه‌ هر طلبه‌ای‌ که‌ وارد دروازۀ قم‌ می‌شود با چند چمدان‌ (جامه‌دان‌) پر از شبهات‌ و اشکالات‌ وارد می‌شود! 🔸 و امروزه‌ باید به درد طلاّب‌ رسید؛ و آنها را برای‌ مبارزۀ با ماتریالیست‌ها و مادّیّین‌ بر اساس‌ صحیح‌ آماده‌ کرد، و فلسفۀ حقّۀ اسلامیّه‌ را بدانها آموخت‌؛ و ما تدریس‌ «» را ترک‌ نمی‌کنیم‌. ولی‌ در عین‌ حال‌ من‌ آیت‌الله‌ را حاکم‌ شرع‌ می‌دانم‌؛ اگر حکم‌ کنند بر ترک‌ «أسفار» مسأله‌ صورت‌ دیگری‌ به خود خواهد گرفت‌. پس‌ از این‌ پیام‌؛ آیت‌الله‌ بروجردی‌ دیگر به هیچ وجه‌ متعرّض‌ ما نشدند، و ما سال های‌ سال‌ به تدریس‌ فلسفه‌ از «شفاء» و «أسفار» و غیرهما مشغول‌ بودیم‌. و هر وقت‌ آیت‌ الله‌ ‌برخوردی با ما داشتند بسیار احترام‌ می‌گذاردند، و یک‌ روز یک‌ جلد قرآن‌ کریم‌ که‌ از بهترین‌ و صحیح‌ترین‌ طبع‌ها بود بعنوان‌ هدیّه‌ برای‌ ما فرستادند.  📗 بیان فوق به نقل از علامه / مهرتابان، ص ۱۰۴ - ۱۰۶ ✅ @feghheakbar
بزرگترین دریچه رحمت و سعادت بزرگ‌ترین دریچۀ رحمت و سعادت برای انسان، به خداست. حُسنِ ظنّ به پروردگار، همۀ گناهان را از بین می‌برد! فقط یک چیز انسان را از پای درمی‌آورد، و آن یأس است. اگر یأس پیدا شود، دیگر کار تمام شده است؛ دیگر ما باید برویم و بخوابیم! فایده‌ای ندارد! علامه 🌸 کانال نمازشب 🆔 @nafeleshab
علامه : جای بسی تأسف است که معارف دینی ما آن طور که باید در توده عامه مردم بحث و تحلیل نشده است؛ و عامه مردم در معارف به همان مرحله تقلید اکتفا کرده اند؛ و با آن که در مسائل بسیطه فرعیه عملیه چون حیض و نفاس؛ و بیع و شری، و طهارت و نجاست؛ تقلید میت را جائز نمی دانند؛ گرچه آن مجتهد فقیه میّت چون شیخ طوسی و علامه حلی از محققین فقهاء بوده باشند؛ و می گویند حتماً باید به مجتهد زنده رجوع کرد؛ اما در مسائل اصول اعتقاد، که مبنای حیات اخروی و زندگی ابدی انسان است، به تقلید میّت اکتفا کرده و آنچه را که بعضی از محدثین در کتاب دعا و یا در جوامع خود بیان کرده اند؛ به عنوان اصل مسلم پذیرفته و مبنای اعتقاد خود قرار داده اند. 📗 سرالفتوح، ص۴۰-۵۵ ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
برای کسانی که از علوم عقلیّه و اسلام بهرۀ کافی ندارند، انغمار و خوض در این مسائل (مباحث معاد) بطریق استدلال و برهان خطر دارد؛ چون مانند متکلّمین نتائج ادلّۀ آنها عقیم؛ و به عوض پاسداری از عقائد شیعه و اسلام و حفظ و حراست آنها از گزند آفات ملحدین و مغرضین و معاندین، آن اصول متقنه و حقّه و واقعیّه را بطور سخیف و بی بنیان و بدون بنیادی معرّفی می کنند؛ و در نتیجه با طرح این مسائل غامضه و عدم کفایت فکری آنان، موجب بی اعتقادی مردم و اهل دقّت می شوند. 📚 علامه ، معادشناسی، ج۶، ص۱۷۴ @nooremojarrad_com ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
اصلاً سالک که آخر شب و بین الطّلوعین بیدار نباشد به جایی نمی‌رسد، هزار سال هم زحمت بکشد، فایده ندارد. این دستور اساسی است! 📔 "آیین رستگاری" اثر علامه @nafeleshab
بزرگان ما هم به مسائل اعتقادیه بذل توجه ندارند؛ و آن را بی اهمیت تلقی می کنند؛ و امروزه بیشتر به مسائل فقهیه و به خصوص به مسائل اصول فقه عنایت دارند؛ و اگر هم ذکری از فلسفه و حکمت به میان آید می گویند: به مقداری که انسان را در اصول فقه اعانت کند، لازم است؛ زیرا بسیاری از مسائل اصول فقه مشحون از مسائل فلسفی است؛ و این رویه خسرانی است بزرگ، که انسان فلسفه را به خاطر اصول فقه بخواند. علوم عقلیه راه گشا و راهنمای ما بدین معارف هستند؛ علوم عقلیه راه صواب را از خطا نشان می دهد. بنابراین با این علوم می توانیم به حقایق آن معارف برسیم؛ و گرنه تا روز قیامت در جهل فرو مانده ایم و چنین می پنداریم که اخبار و روایات را فهمیده ایم. 📗 علامه ، ر.ک: سرالفتوح، صفحات ۴۰ تا ۵۵ ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصویر برداری تلسکوپ فضایی "جیمز وب" از خوشه کهکشانی پاندورا / خوشه کهکشانی پاندورا ۴ میلیارد سال نوری با زمین فاصله دارد. ................................... علامه : 《هو الاول و الاخر و الظاهر والباطن و هو بکل شیء علیم 》(سوره حدید/ آیه ۳) ظاهر را که الحمدلله داریم می بینیم. باطن را هم باید ببینی. چه موقع باطن دیده می شود؟ وقتی نظر از کثرت به وحدت می رسد، یعنی تمام موجوداتی که در این عالم ملک و ملکوتند، انسان نظر استقلالی به خودِ آنها نکند، بلکه نظر به آن موجودی بکند که تمام این‌ها قائم به او هستند؛ و این به واسطه طهارت اخلاق پیدا می شود، تنها به واسطه ی تفکر و تعقل و مطالعه نیست؛ اینها احتیاج به تهذیب نفس دارد؛ احتیاج به فهم و اخلاق شایسته و عبودیت و نظم دارد. انسان باید منظم باشد. 📔 تفسیر آیه نور، ص ۲۴۲ ✍ پ‌ن: ▫️ ۱. حتما کتاب تفسیر آیه نور علامه حسینی طهرانی را مطالعه نمایید (مشاهده و دانلود رایگان). البته نسخه مکتوب لطف دیگری دارد. ▫️ ۲. پرداختن به تحقیقات هستی شناسانه و سیر در امور انفسی و آفاقی، مورد تاکید قرآن کریم است. ثمره آن تعالی روحی و عقلی است. ▫️ ۳. این قبیل تحقیقات علمی باید با حکمت متعالیه و عرفان نظری اسلامی مورد پژوهش قرار گیرد؛ مثلا تلفیق این اکتشافات با ادله ابطال تناهی ابعاد، شاید بتواند نتایج محیرالعقولی را دست دهد. @Islamicphilosophy_ir
📕 کاهش جمعیت ضربه‌ای سهمگین بر پیکر مسلمین این ٢-٣ صفحه از کتاب علامه (ره) را بخوانیم تا متوجه خیانت های سازمان جهانی بهداشت و صندوق بین المللی پول در داستان کنترل جمعیت بشویم: "... آنان که در جنگ تحمیلی ما را تحریم کرده بودند و نخ بخیه نمی دادند ولی میلیاردها پول برای کنترل جمعیت در ایران هزینه کردند ... " @jahanepasakorona
💢 علمای مسلط به حکمت متعالیه هنگام حمله‌ی به دین فقط غصه نمی خورند بلکه می زنند و می بُرند ... اما بقیه می‌مانند تویش! هیچی!! علامه : 🔸 آخر، حكمت يعنى درس كلام؛ كلام اسلامى يعنى پشتيبان مسائل اعتقادى، پشتيبان امامت، پشتيبان معاد، پشتيبان توحيد، ردّ نصارى، ردّ كمونيست ها، و ردّ ماديين همه با حكمت است ديگر! 🔸 والّا اين آقايانى كه حكمت نخواندند اگر مرجع هم بشوند ازشان بپرسيد: فلان مسأله؟ می مانند تويش! هيچى!! و [اگر] يك قضیه هایى پيش بيايد، يك سر و صدايى يكجا بشود بر عليه دين، يك اقداماتى بشود، فقط همين [است که] آن ها غصّه می‌خورند؛ 🔸 و امّا نه، آنهايى كه درس (حکمت) خوانده هستند، غصّه نمی خورند؛ آنها می زنند و می بُرند، يا در سخنرانی‌‌شان يا در نوشته جاتشان يا بواسطه همان شاگردانشان قلبشان مطمئن است و انتشار می يابد. 📜 لوح فشرده: متن سخنراني هاى علامه طهرانى، ص: ۹۴۳ تا ۹۴۷، تحت عنوان«تغيير و تحول روش حوزه علمیه توسط استعمار» ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
💢 به بهانه‌ی "تنفر از شفاء" 🔸 یکی از اساتید محترم و محبوب فلسفه اخیرا فرمودند: "کار کم دیگر از فلسفه گذشته است. از شما چه پنهان که فلسفه برای من تمام شده است. تصمیم گرفته‌ام به طور کلی کتاب شفا را کنار بگذارم. اگر صفحات باقیمانده خطابه شفا و منظومه را تمام کنم، بعدش می‌خواهم «تفسیر مجمع‌البیان» را تدریس کنم. البته تا امروز یک جلد از آن را درس گفته‌ام؛ اگر عمری باشد، ۹ جلد دیگر را هم خواهم گفت و قصد دارم که دروس تفسیر و حدیث را جایگزین فلسفه کنم ... تمام این درس‌هایی که ما می‌خوانیم مقدمه‌ای هستند برای این ذی‌المقدمه؛ یعنی قرآن و حدیث. عمر من در مقدمه گذشته است و هنوز به ذی‌المقدمه نرسیده‌ام. همواره دعا کرده‌ام که: خدایا من را به این راه منتقل کن. الآن دیگر به شفای بوعلی فکر نمی‌کنم. فکر می‎‌کنم خدا اول تنفر شفا را به من داد، بعد به این طرف علاقه‌مندم کرد (متن کامل)" ❇️ صرفا نکاتی به بهانه گفتار فوق خدمت سروران عرض کنم: ۱. اول اینکه انسان باید آرام آرام برای خودش هدف لحاظ کند، وگرنه بعد از مدتی سرخوردگی رخ خواهد داد. ۲. فلسفه در بستر اسلام، مانند هر علمی در حال تکامل بوده است. همانطور که فیزیک مراحل گالیله و نیوتن و انیشتین را طی کرده و به کوانتوم رسیده، فلسفه نیز فارابی و ابن سینا و سهروردی را طی کرده و به صدرا رسیده است. از این رو اگر فلسفه سینوی را تاریخ فلسفه بدانیم، سخنی به دور از تحقیق نخواهد بود. ۳. جایگاه بین فلسفه صدرایی با فلسفه سینوی و نیز رابطه وثیق فلسفه ملاصدرا با قرآن را با عبارات برخی بزرگان می توان به خوبی بیان کرد: ◽️ الف: : هر کس رجوع کند به معارفی که در ادیان عالم و نزد فلاسفه بزرگ هر دین رایج است و مقایسه کند در معارف و با معارفی که در دین حنیف اسلام و نزد حکماء بزرگ اسلامی و شامخ این ملت است، درست تصدیق می کند که این معارف از نور معارف شریف و احادیث نبی ختمی و او علیهم السلام است که از سرچشمه نور قرآن استفاده و اصطلا نموده اند. آن وقت می فهمد که حکمت و عرفان اسلامی از و یونانیین نیست، بلکه اصلا شباهت به آن ندارد. بلی، بعضی از حکمای اسلام به منوال حکمت یونانی مشی نموده، مثل ؛ ولی حکمت شیخ در بازار اهل معرفت در باب معرفةالربوبیه و مبداء و معاد رونقی ندارد و در پیشگاه اهل معرفت ارزشی از برای آن نیست. بالجمله، فلسفه امروز حکمای اسلام را و معارف جلیله اهل معرفت را به حکمت یونان نسبت دادن، از بی اطلاعی بر کتب قوم - مثل کتب فیلسوف عظیم الشأن اسلامی، قدّس سره و استاد عظیم الشأنش محقق داماد قدّس سره و تلمیذ بزرگوار او فیض کاشانی قدّس سره و تلمیذ عظیم الشأن فیض، عارف جلیل ایمانی، قاضی سعید قمی قدّس سره- و نیز از بی اطلاعی به معارف صحیفه الهیه و احادیث معصومین سلام الله علیهم است؛ پس هر حکمتی را به نسبت داده و حکمای اسلامی را تابع حکمت یونان انگاشته اند. / آداب الصلوة، ص ۳۰۴ ◽️ ب: علامه : کافی است که ذخایر علمی اهل بیت علیهم السلام را با کتب فلسفی که با مرور تاریخ نوشته بسنجیم؛ عینا خواهیم دید که روز به روز فلسفه به ذخایر علمی نام برده نزدیک تر می شد تا در قرن ۱۱ هجری [ عصر ] تقریبا به همدیگر منطبق گشته و فاصله ای جز اختلاف تعبیر در میان نمانده است. / شیعه در اسلام، ص۱۳۷ ◽️ ج: علامه : حکیم‌ عظیم‌الشأن‌ و فیلسوف‌ متفکر و متعبد ما ملاصدرالدین‌ شیرازی‌ أعلی‌ الله درجته‌ هرجا در کتبش‌ بالاخص در «أسفار أربعه‌» مطلبی‌ را از محیی‌الدین‌ نقل‌ می‌کند، نام‌ وی‌ را در کمال‌ عظمت‌ و جلالت‌ و منزلت‌ می‌آورد؛ و اگر مطلبی‌ را از بوعلی‌ سینا نقل‌ می‌کند کأنه‌ او را فیلسوف‌ نمی‌داند. / روح مجرد، ص ۴۳۱ ۴. البته برای فهم فلسفه صدرا باید مقداری به فلسفه ابن سینا آگاهی داشت و اساسا ابن سینا یک نابغه‌ی تمام عیار بوده و در آخر در حد بضاعت خود به عرفان منتهی می شود و حتی برخی اکابر فلسفه برای نظم ذهنی به توجه به آثار ابن سینا توصیه کرده اند ولی باید به جایگاه نسبی فلاسفه نسبت به هم و نیز توانایی آنان در وحدت برهان با قرآن توجه ویژه نمود. ۵. در نهایت به مطالعه کتب تفسیر اساتید بزرگ فلسفه مانند علامه به جدّ توصیه می‌کنم. به عنوان مثال در تفسیر موضوعی ایشان، جمع بین قرآن و برهان و عرفان را عیان خواهید یافت (ببینید). ✍ امین دهقانی ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 درک جدیدی از وسعت هستی يَا أَيُّهَا الْإِنْسَانُ مَا غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيم✨ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ❇️ علامه : 《هو الاول و الاخر و الظاهر والباطن و هو بکل شیء علیم》(حدید/ آیه ۳) ظاهر را که الحمدلله داریم می بینیم. باطن را هم باید ببینی. چه موقع باطن دیده می شود؟ وقتی نظر از کثرت به وحدت می رسد، یعنی تمام موجوداتی که در این عالم ملک و ملکوتند، انسان نظر استقلالی به خودِ آنها نکند، بلکه نظر به آن موجودی بکند که تمام این‌ها قائم به او هستند؛ و این به واسطه طهارت اخلاق پیدا می شود، تنها به واسطه ی تفکر و تعقل و مطالعه نیست؛ اینها احتیاج به تهذیب نفس دارد؛ احتیاج به فهم و اخلاق شایسته و عبودیت و نظم دارد. انسان باید منظم باشد. 📔تفسیر آیه نور، ص ۲۴۲ ✍ پ‌ن: ▫️ ۱. حتما کتاب تفسیر آیه نور علامه طهرانی را مطالعه کنید (مشاهده و دانلود رایگان). ▫️ ۲. پرداختن به تحقیقات هستی شناختی و سیر در انفس و آفاق، مورد تاکید قرآن است. ▫️ ۳. این تحقیقات باید با حکمت متعالیه و عرفان اسلامی تلفیق شود، و نتایج محیرالعقولی را خواهد داشت. @Islamicphilosophy_ir
💢 انتظار مردم از اهل علم علامه می‌فرمودند: یکی از ارحام ما می‌گفت: روزی خدمت مرحوم آیةالله حاج آقا حسین قمی که از مراجع تقلید بودند رفتم، به ایشان گفتم: مردم که از علما تبعیت می‌کنند شما را نمونه امام صادق علیه‌السلام می بینند، شما چگونه رفتار می‌کنید که نمایشگر ایشان باشید؟ مردم از شما توقع عصمت دارند نه عدالت! بعد از این کلام، مرحوم حاج آقا حسین به فکر فرورفته و رنگشان چنان سرخ شد که به سیاهی می‌زد و بعد فرمودند: راست می‌گویید، همین‌طور است. 📔 نور مجرد، اثر استاد محمدصادق حسینی، ص۱۵۰ ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar