eitaa logo
حوزه علمیه تمدن ساز
4.5هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
545 ویدیو
92 فایل
فضایی طلبگی برای نگاهی راهبردی‌تر و عمیق‌تر ... ✏نقد تحجر ✏نقد التقاط @amin_dehghani ◾صوت @s_feghheakbar
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 شهید و تحلیل خوارج مردمی تنگ نظر و كوته دید بودند. در افقی بسیار پست فكر می كردند. اسلام و مسلمانی را در چهاردیواری اندیشه های محدود خود محصور كرده بودند. مانند همه ی كوته نظران دیگر مدعی بودند كه همه بد می فهمند و یا اصلاً نمی فهمند و همگان راه خطا می روند و همه جهنمی هستند. این گونه كوته نظران اول كاری كه می كنند این است كه تنگ نظری خود را به صورت یك عقیده ی دینی درمی آورند، رحمت خدا را محدود می كنند، خداوند را همواره بر كرسی غضب می نشانند و منتظر اینكه از بنده اش لغزشی پیدا شود و به عذاب ابد كشیده شود. یكی از اصول عقاید خوارج این بود كه مرتكب گناه كبیره (مثلاً دروغ یا غیبت یا شرب خمر) كافر است و از اسلام بیرون است و مستحق خلود در آتش است. علیهذا جز عده ی بسیار معدودی از بشر، همه مخلّد در آتش جهنم اند. تنگ نظری مذهبی از خصیصه های خوارج است اما امروز آن را باز در جامعه ی اسلامی می بینیم. این همان است كه گفتیم خوارج شعارشان از بین رفته و مرده است اما روح مذهبشان كم و بیش در میان بعضی افراد و طبقات همچنان زنده و باقی است. بعضی از خشك مغزان را می بینیم كه جز خود و عده ای بسیار معدود مانند خود، همه ی مردم جهان را با دید كفر و الحاد می نگرند و دایره ی اسلام و مسلمانی را بسیار محدود خیال می كنند. در دوره های بعد، جمود و جهالت و تنسُّك و مقدس مآبی و تنگ نظری آنها برای دیگران باقی ماند اما شجاعت و شهامت و فداكاری از میان رفت. خوارج بی شهامت یعنی مقدس مآبان ترسو، شمشیر پولادین را به كناری گذاشتند و از امر به معروف و نهی از منكر صاحبان قدرت كه برایشان خطر ایجاد می كرد صرف نظر كردند و با شمشیر زبان به جان صاحبان فضیلت افتادند. هر صاحب فضیلتی را به نوعی متهم كردند، به طوری كه در تاریخ اسلام كمتر صاحب فضیلتی را می توان یافت كه هدف تیر تهمت این طبقه واقع نشده باشد. یكی را گفتند منكر خدا، دیگری را گفتند منكر معاد، سومی را گفتند منكر معراج جسمانی و چهارمی را گفتند صوفی، پنجمی را چیز دیگر و همین طور، به طوری كه اگر نظر این احمقان را ملاك قرار دهیم هیچ وقت هیچ دانشمند واقعی مسلمان نبوده است. وقتی كه علی تكفیر بشود، تكلیف دیگران روشن است. بوعلی سینا، خواجه نصیرالدین طوسی، صدرالمتألهین شیرازی، فیض كاشانی، سیدجمال الدین اسدآبادی و اخیراً محمد اقبال پاكستانی از كسانی هستند كه از این جام جرعه ای به كامشان ریخته شده است. ✅ @arefane
💢 کانال صوت جلسات تدریس كتاب آموزش فلسفه علامه توسط استاد مجتبی مصباح: 👇👇 ▫️ کانال ایتا: @mojtabamesbah_ir ▫️ کانال تلگرام: https://t.me/mojtabamesbah_ir
تدریس آموزش فلسفه علامه ، دوره جدید (۱۴۰۰) توسط استاد سربخشی، آغاز شده است: 👇 @sarbakhshi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 تو این زمونه تا موفق نشی، کسی به هدف و مسیرت اهمیت نمیده .................................................... بر اساس برهان فطرت عرفانی، که هم در نامه به گورباچف اون رو تقریر می کنه، کلیه انسان ها، بی‌نهایت و کمال‌مطلق طلبند. بله، بسیار ممکنه اتفاق بیفته که در مصداق کمال، به خطا برن و امور کاذب رو کمال بپندارند. اما مساله مفروغ‌عنه اینه که شخص تهی (تهی در باطن و ظاهر)، هرگز مُطاع و الگو قرار نمی‌گیره.
💢 تلبس در هندسه فکری استاد رحیم پور ازغدی در ۴ پست فوق، دیدگاه استاد رحیم پور راجع به تلبس آمده است. ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰ ✍ پ‌ن کانال: می‌توان مدعا و دیدگاه استاد رحیم پور را این‌گونه تقریر کرد: اولا) به تشریع قطعی این لباس (به این کیفیت فعلی و آن‌هم به صورت تلبس دائم)، ان‌قلت وارد است. ثانیا) مدعای این لباس بسیار بسیار بالا و سنگین است؛ توضیح اینکه: ۱. مدعای تلبس و انتظار مردم از آن، نه فقط عدالت، بلکه تقریبا در حدّ عصمت، رسول‌الله بودن، قدسی‌بودن، امام‌بودن و الگوی همه‌جانبه بودن به نحو اکمل است. ۲. انبیاء دارای مقامات بالای عرفانی، فناء و عصمت در شهود بوده اند. حتی انبیایی که برای مردمان چند هزار سال پیش (که از مردمان فعلی بسیار بسیط‌تر بوده‌اند) مبعوث شده اند دارای درجه بالایی از طهارت، عرفان، اتصال به لوح محفوظ و عرش الهی و بعضا برتر از جبرئیل بوده‌اند. مویَّد به ملائکه در قبل از خلقت و طهارت حین خلقت و سیر تکاملی اشتدادی فوق‌العاده تا ۴۰ سالگی بوده‌اند. حتی قبل از ۴۰ سالگی هم به عنوان نماینده رسمی دین اعلان نمی‌شده اند؛ چراکه باید حجتی بالغه و قاطعه باشند وگرنه حجت بر مردم تمام نمی‌شود. ۳‌. حال سوالی که به وجود می‌آید این است که: آیا الزام تلبس و شرایطی که برای آن قرار داده شده، در تراز این مدعا و انتظار است؟ ۴. آیا فاصله‌ی مدعی با مدعا، ذائقه‌ی مخاطب را دگرگون نمی‌کند؟ ♦️ کانال حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
💢 نظرسنجی از طلاب راجع به تلبس آیا با دیدگاه و ادله‌ی استاد رحیم پور ازغدی راجع به تلبس(که در پست فوق آمده)، موافقید یا مخالف؟ ▫️ لینک شرکت در نظرسنجی: 👇 https://EitaaBot.ir/poll/rwjyvg?eitaafly
آیت الله : ▫️ اگر می‌خواهیم به مقام علامه‌ها برسیم باید شبانه‌روز تلاش کنیم. ▫️ اینکه حداقل در روز هشت ساعت کار علمی داشته باشیم. ▫️ در کتاب‌های قدیمی نوشته‌اند «مرد است و یک کار» یعنی کسی که می‌خواهد سرباز امام زمان (عج) باشد باید هدف را مشخص کرده و شبانه‌روز تلاش کند ... ✅ @feghheakbar
💢 درسنامه مجمع عالی حکمت اسلامی / سال تحصیلی ۱۴۰۰_۱۴۰۱ ⭕️ جلسات صوتی غالب این دروس و دروس سال های قبل توسط مجمع عالی حکمت اسلامی تولید می گردد. جهت اطلاع، به سایت مجمع رجوع شود. 🍃 تهیه محصولات (مکتوب و صوتی) مجمع: 02537842658 http://hekmateislami.com/?p=12229@mediahekmat
💢 برهان نظم و چالش‌های الحاد جدید، اثر حجت الاسلام حمیدرضا شاکرین شهید بر آن است که اگر به آموزه‌های فیزیک جدید با نگاه فلسفی توجه کنیم، به طور قاطع نتیجه می‌دهد که ماده نمی‌تواند علت فاعلی جهان و نظم و امور آن باشد. قوانین علمی همه بر این اصل استوارند که پدیده‌های خاص و مشابه دارای آثار و نتایج ویژه و مشابه هستند؛ بنابراین ماده نخستین که وجه مشترک همه پدیده‌ها و مظاهر هستی است، نمی‌تواند علت فاعلی جهان و نظم آن باشد. 👈 برای تهیه این کتاب کلیک کنید.@iictchannel
💢 حوزه‌ علمیه باید تولید کند 💢 صرف خواندن دروس رسمی حوزه، کافی نیست. استاد علی اکبر : عالم دینی باید جامع همه این موارد باشد. صرف خواندن دروس رسمی حوزه کافی نیست ما به علم دینی احتیاج داریم چراکه نمی‌شود با علم یا زیست مومنانه داشت. مسلمان نمی‌تواند زندگی و تدبیر حیات خود را به علم ضددینی بسپارد. ما باید علم دینی و علوم انسانی اسلامی تولید کنیم. امروزه ۲۰۰ سال است که حیات بشر را اداره می‌کند و به مرور به جهان اسلام آمده تا جایی که کشور ما را هم اداره می‌کند. علوم انسانی سکولار رقیب شریعت است. در نظام جمهوری اسلامی تعارض علم و دین بین شریعت و علوم انسانی اما در غرب تعارض علم و دین تعارض بین فیزیک شیمی با الهیات است؛ علم سکولار یا الحادبنیان غرب با الهیات مشکل دارد و نمی‌تواند خدا را با علم ببینند. _ تهران، ۲۳ شهریورماه ۱۴۰۰ 👈 بیشتر بخوانید: rashad.ir/imamrezaa ♦️ حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
💢 معنای تبحر در فلسفه، در بیان انقلاب: 👇👇 https://eitaa.com/feghheakbar/4479
💢 به طلاب جوان می‌گفتم: بی‌مایه فطیر است انقلاب: یکی از کارهای دیگر ما که مهم است، کسب مهارت‌های دینی است. ما باید در رشته و حرفه‌ی خودمان مهارت پیدا کنیم. باید عالم و با سواد بشویم؛ فارسی‌اش این است. در دوران مبارزات و بحبوحه‌ی مبارزات - که دائم ما را می‌گرفتند و آزاد می‌کردند - یک مشت طلبه‌ی جوان با ما مرتبط بودند و ما با این‌ها کار سیاسی می‌کردیم. من به این‌ها می‌گفتم: بی‌مایه فطیر است. باید درس را هم بخوانید. آن رفقایی که آن وقت ما در مشهد داشتیم - که از لحاظ سیاسی و انقلابی با ما مرتبط بودند - همه‌شان جزو طلبه‌های درس‌خوان بودند. باید با سواد شد و درس خواند. ▫️ ۱۳۸۵/۰۸/۱۷ _ بیانات در دیدار روحانیون استان سمنان ♦️ کانال حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
💢 باید به هردو طرف (حوزه و دانشگاه)، فهم و تسلط و احاطه داشت و الّا فلا استاد [با شرح مزجی]: ▫️ مساله اصلی این است که رشته های علوم انسانی و علوم تجربی دانشگاه ها سیستم و الگوی آموزشی و نظریه های علمی خود را از غرب می گیرد و این نظریه ها هم عمدتا در حاشیه یک فلسفه و جهان بینی [و انسان‌شناسی و معرفت شناسی] خاصی [مانند: الحادی، سکولار و شک‌گرایانه] شکل گرفته اند. [که البته از ناحیه علوم تجربی خطر خاصی نیست (گرچه می‌توان در این زمینه هم علم‌دینی با تبیین علامه جوادی آملی را مطرح کرد) ولی عمده مشکل از ناحیه علوم انسانی است] ▫️ آن قسمت هایی که مدیریت جامعه را بر عهده دارد [اقتصاد و مدیریت و جامعه شناسی و حقوق و سیاست و روان‌شناسی]، با فلسفه های غربی [الحادی یا سکولار] ارتباط دارد [ و مبتنی است] و از طرفی ارتباط فلسفه دینی ما در صد سال اخیر با علوم کاربردی [که مدیریت جامعه را بر عهده دارند] قطع شده است. ▫️ نهاد حوزوی، دستش از عمل [و تزریق علوم انسانی اسلامی به دانشگاه] کوتاه است و نهاد دانشگاهی ما که در عمل مستغرق است، دستش از فرهنگ و مبانی نظری اسلام کوتاه است. ▫️ برقراری ارتباط این‌ها با همدیگر، منوط به فهمیدن هر دو طرف و کار کردن مجتهدانه است ... 📝 خشت اول، شماره ۷، ص۵۶ ♦️ کانال حوزه علمیه تمدن ساز: ✅ @feghheakbar
به نظر، دغدغه مجمع عالی حکمت، صرفا تامین کلاس‌های درس مبانی فلسفه و معرفت‌شناسی و عرفان اسلامی است؛ لذا، غالب دروس (الا یکی_دو درس تطبیقی) چیزی جز نهایه و اشارات و شواهد و اسفار و فصوص نیست. گرچه از باب "العرش ثمّ النقش" به جدّ معتقدم که تا مبانی کسی در فلسفه و حکمت در همین دروس فوق، قوی نشود و در امور عامه و معرفت نفس و الهیات اخص و عرفان نظری، به درجه اجتهاد یا قریب به اجتهاد نرسد، نمی‌تواند در فلسفه های مضاف و فلسفه های مقارن، حرفی مستحکم و روشمندی بزند. کما اینکه در دانشگاه‌های کشور می توان این قبیل سست‌مبنا گری‌ها را یافت که در باب فلسفه بدون اتخاذ مبنای صحیح، به تفریع فروع‌های سست‌اساس و فاقد استحکام دست می‌یازند. اما مجمع عالی حکمت اسلامی اگر می خواهد علاوه بر در دست داشتن پرچم فلسفه اسلامی، بتواند رویکرد پیشروی، تمدن سازی، امتداد فلسفه و تامین مبانی جمیع علوم انسانی و فلسفه های مضاف، را نیز داشته باشد، می بایست توصیه های رهبری (کلیک کنید و بخوانید) و علامه جوادی (کلیک کنید و بخوانید) به آنان (که در دیدارهایشان داشته‌اند) که ضرورت امتداد فلسفه و فلسفه های مضاف و ضرورت رویکرد فلسفه مقارن است را پیاده سازی کنند و بسترش را تامین نمایند ولو در حدّ ۱۵_۲۰ کلاس درس و کرسی. بخوانید: تبحر در فلسفه در بیان رهبر انقلاب ✍ حوزه علمیه تمدن ساز
💢 بیانیه مهم ستاد راهبری معماری حوزه علمیه خطاب به دولت و مجلس درباره طرح «مسکن زندگی» ▫️ متن بیانیه👇 http://fna.ir/3pjly ✍پ.ن: این بیانیه ، خصوصا بند آخر آن، بسیار قابل توجه و مهم است و اگر اجرا و رعایت شود ، بسیاری از مشکلات شهری و فرهنگی و زیستی ما حل خواهد شد. البته این بیانیه کلیات است و برای جزئیات آن نیز باید فکری کرد.
💢 فیلسوف فروتن 🔸 : این کتاب دارای ۱۳ بخش است، که بخش ۴و۵ آن مربوط به نظریه و توصیه راهبردی پروفسور راجع به «چارچوبی برای فلسفه دین شیعی» است. 👈 معرفی اجمالی کتاب و روش تهیه آن: کلیک کنید 👈 توضیحاتی از استاد راجع به این نظریه و توصیه راهبردی: کلیک کنید
طلبه‌ای که سالی یک دور اصول کافی و نهج‌البلاغه نخواند، ول معطل است. (علامه ، به نقل یکی از اساتید) .......................................................... ✍ پ ن: از همان اوایل طلبگی می‌توان با و مأنوس بود؛ مثلا شخص با نذر یا عهد یا اراده قوی، بر خود واجب کند، سالی یک دور اصول کافی و نهج‌البلاغه [با ترجمه دشتی] بخواند. البته به این شکل که خواندن سلسله راوی ها لازم نباشد. در این صورت خواهید دید که با هفته‌ای ۶۰ دقیقه آن‌ها را در طی یکسال به پایان خواهید برد. هفته‌ای ۶۰ دقیقه را می‌توان واجب کرد (نذر [لله علیَّ] یا عهد [عاهدتُ الله]) و برای ترکش فلان مبلغ را به عنوان جریمه تعیین کرد. می‌توان هر سال بر خود الزام نمود و هر سال آن را تمدید کرد (البته اوایل شاید جزء جزء بهتر باشد). در مورد دوره‌های تفسیر (مثلا تفسیر موضوعی آیت الله و آیت الله ) نیز این قبیل اقدامات را می‌توان اعمال کرد و به سهولت به پیش برد. ♦️ کانال حوزه و فلسفه: ✅ @feghheakbar
ما در جامعه چگونه زندگی کنیم؟ دعای مکارم الاخلاق، گذشته از ثوابی که دارد، برنامه زندگی را هم به ما یاد میدهد. آیت‌الله جوادی آملی @ajavadiamoli