یا لطیف
به عشق ،،امین ولایت،،حضرت شاهچراغ
مرغ دلم رو سوی شیراز کرد
تا حرم امن تو پرواز کرد
شاه چراغ شب دلها سلام
نور دل حضرت موسی سلام
چشم وچراغ شب شیراز من
نام تو گلواژه آ غاز من
ای شده شیراز پر از بوی تو
عطر رضا می وزد از کوی تو
نام تو شیرازه ی جان های ماست
کوی تو دروازه ی جان های ماست
باز هوایی شده شیراز دل
از تو خدایی شده شیراز دل
خاک تو سوم حرم اهل بیت
مظهر جود وکرم اهل بیت
سید سادات اعاظم سلام
نور دل موسی کاظم سلام
ای به فدای گل وگلدسته ات
این دل من زائر دل خسته ات
تربت تو قبله گه راز هاست
راز پر آوازه شیراز هاست
مهر خدا سر زده از بام تو
شهره ی شیراز بود نام تو
خاک بهشت تو چو شیراز شد
مشهد تو جلوه گه راز شد
قافله سالار شهادت تویی
میر وعلمدار ولایت تویی
ای تو ابالفضل امام رضا
حامی دینی وامین ولا
تربت تو بوی رضا می دهد
بوی خوش کرببلا می دهد
محیی دین زاده ی موسی سلام
ساه چراغ شب دنیا سلام
این دل من گشته دل آرام تو
مثل کبوتر شده بر بام تو
یک نگهی کن به گدای درت
بر دل این خادم کو چکترت
هرکه زباب کرمت رد شود
عاشق وشیدایی مشهد شود
کاش که جارو کش خاکت شوم
مست از این تربت پاکت شو م
بی تو نداریم سر باغ وراغ
عشق تویی حضرت شاه چراغ
#حسین کیوانی
دهه کرامت رضوی
بزرگداشت شاهچراغ
"شاهداعی و قدیمترین اشاره به شاهچراغ در شعر فارسی»
نخستین اشارات به مرقد حضرت احمدبن موسی(ع) و جایگاه آن در شیراز را در متون سدهی هشتم میتوان دید.
رحلهی ابن بطوطه، شیرازنامه، نزههالقلوب، شدّالازار و هزارمزار، اولین کتابهایی هستند که به مزار احمدبنموسی(ع) در شیراز اشاره کردهاند؛ اما در هیچیک از متون منظوم قبل از قرن نهم، نشانهای از این مکان شریف دیده نمی شود.
بر اساس ابیات موجود در منظومهها و دیوانها، برای نخستین بار دو تن از شاعران مقیم در شیراز که گرایشهای شیعی غالب دارند، در اشعارشان به مرقد و شخصیت احمدبن موسی(ع) اشاره کردهاند: یکی سید نظامالدین شاهداعی شیرازی(ف.870ه.ق) و دیگر منصور حافظ شیرازی که گویا از مریدان و معاصران شاهداعی بوده است.
شاهداعی شیرازی که به عرفان شاه نعمتالله ولی گرایش داشته، در کتاب قدسیات، در قطعهای جداگانه که پنج بیت دارد، به ستایش «امامالمعصومین احمدبن موسی الرضا» پرداخته است:
چو خواستی که به رویت شود در دل باز
امـام احمـــد موسیالرضا وسیــلت ساز
اگر نـه احمــــد مـوسی رضـا پنـاه شدی
خـــراب بــودی احــــوال مـردم شیـراز...
امید بنـد چـو داعـی به فیــض ایـن سیـد
بـه شـرط آن کـه نهی سر برآستــان نیاز
(دیوان: 85-86)
شاید یکی از دلایل تمایل داعی به ستایش احمدبن موسی(ع)، نزدیکی محیط زندگی او به مرقد حضرت(ع) بوده؛ چنانکه محل دفن او نیز موید آن است. شاهداعی در این ستایش علاوه بر این که از توسل یافتن به آن حضرت(ع) و طلب حاجات از آستان او حکایت میکند که به تایید شیرازنامه، شدالازار و مزارات شیراز، دست کم از سدهی هشتم در شیراز معمول بوده، از آن حضرت با لقب «سید» و همچنین «امام» یاد و به شیوهی عیسی جنید، آن حضرت را با نام احمدبن موسیالرضا معرفی کرده است.
#شاهچراغ
#شاهداعی
#شعر_دینی
#تاریخ_شیراز
https://eitaa.com/mmparvizan
✳️ واژه آرایی یعنی چه؟
آرایهی تکرار با اهداف گوناگونی در نظم و نثر بهکار رفته است؛یکی از این اهداف،تکرار واژه برای زیبایی کلام است؛واژهآرایی یعنی آرایش سخن از راه کاربرد چندبارهی واژهای یگانه یا همنشینسازی دو یا چند واژهی همگون و هم پایه:
دست خوبت را به دست من بده
دستهای ما پل پیوند ماست
(سهیل محمودی)
اَشکال واژه آرایی در شعر شاعران:
واژهآرایی پیاپی:واژهآرایی پیاپی یعنی از پی آوردن چندبارهی واژه که در برخی از کتابهای بدیع تکرار و مکرّر نامیده شده،چه اگر هنرمندانه و بجا بهکار رود،همنوایی زیبا و گیرایی به سخن میدهد و هم آنرا با تأکید همراه میسازد؛ برسان این بیت مولانا:
آن سو مرو این سو بیا ای گلبن خندان من
ای عقل عقل عقل من ای جان جان جان من
برخی تطریز را نوعی تکرار دانستهاند. تکرار در اصطلاح معانی یکی از انواع اطناب است.
(شریفی،فرهنگ ادبیات،1387،ص:35)
آنچه را پارهای از بدیعیان "تطریز" نامیدهاند، گونهی ویژهای از واژهآرایی پیاپی است و به شمارهی واژههای از پی هم آمده که پیش از چند چیز بیاید و هر یک از این واژهها، به یکی از آن چند چیز وابسته باشد گفته میشود؛ مثال:
خیالم در دل و دل در دو زلفت
پریشان در پریشان در پریشان
(ربانی)
(ابداع البدایع،شمس العلما،1377 )
ب)واژهآرایی پراکنده:
واژهآرایی پراکنده یعنی آنجا که واژهی تکرار شده پراکنده در چند جای سخن آمده باشد.
الهی ندانم در جانی یا جان را جانی
نه اینی نه آنی ای جان را زندگانی
(خواجه عبدالله انصاری)
این مدعیان در طلبش بیخبرانند
آن را که خبر شد خبری باز نیامد
(سعدی)
ای چشم تو دل فریب و جادو
در چشم تو خیره چشم آهو
در چشم منی و غایب از چشم
زان چشم همیکنم به هر سو
(سعدی)
(هنر سخن آرایی،راستگو،1382/ 33)
اوج تکرار در سؤال و جواب است که اول مصراعهای اول بهگونهای و اول مصراعهای دوم بهگونهای دیگر تکرار شده است و ردیف هم در آخر شعر به موسیقی تکرار افزوده است؛حافظ:
گفتم غم تو دارم ••• گفتا غمت سرآید
گفتم که ماه من شو ••• گفتا اگر برآید
گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز
گفتا ز ماهرویان این کار کمتر آید
گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم
گفتا که کجرو است او وز راه دیگر آید (حافظ)
( نگاهی تازه به بدیع،شمیسا،1383/ 28)
❇️ نگارش و تدوین : محمّدعزیززاده
آرایه های ادبی
شمع چراغ شیراز🌼
آقا سلام🌺
می دانم که منتظرم نبودی
ولی می دانی که انتظار دارم
دعوتنامه ندارم
اما نامه دارم
درد هایم را بهانه کرده ام
مهر نامه ام عطر گلاب گریه است
آقای من
تو شروع شهر شیرازی، ای شمع و چراغ زار
نیامده ام که اندکی بمانم
امده ام که اندکی برایت بمیرم
من غریب وبی کس این شلوغی ام
اجازه هست حرمت
گاهی خانه من باشد!؟
اجازه هست
تا در آغوش شبستانت رها شوم؟
یا شمعی در زاویه ان بیفروزم؟
حرمت بوی امام رضا دارد
حتی به آن نازنین تاسی دارد
او ضامن آهو بود شما ضامن من باش
ای یوسف شهر شیراز
اجازه هست تا زلیخای تو باشم🌸
زلیخا بنی ایمان
چرا شاهنامه می خوانیم؟
۱-شاهنامه اقیانوسی است بی کران.
وخورشید ی است پرنورکه می توان از هرگوشه اش با غواصی اندیشه وگرفتن نور آگاهی به آرمانهای متعالی دست یافت.
۲-شاهنامه دنیایی را به فکرواندیشه ی خود مجذوب کرده است .
دریایی است از حکمت ،رادمردی .
آزادگی ،خرد ورزی ،با نگاهی به جبر واختیار آدمی
فردوسی الهام بخش شاعران بعداز خودبوده است .
سی سال رنج آموختن وسرودن وتحقیق در تاریخ واسطوره پشتوانه ای قوی وعلمی در فردوسی ایجاد کرده است.
۳-شاهنامه شناسنامه ی ملت ایران است
۴-شخصیت های شاهنامه همه زنده اند وامروزهم دلاوری وخردمندی رستم
خردمندی وبرد باری گودرز.
خود رایی وخیره سری ونادانی وخودکامگی کاووس.پاک نهادی سیاوش
وفاداری وپختگی پیران.
نام جویی وگستاخی بیژن.
ناپاکی سودابه.پاک نهادی فرود..بزرگ منشی اسفندیار.ملایمت وپاک دلی گیو
درجهان امروز نمونه های عینی وواقعی دارد.
۵-چه کسی می تواند اینگونه عاشقانه تمام هستی خودرا فدای شاهنامه کند
ودرراه احیای واعتلای زبان مادریش بکوشد وزهرفقروتنهای وتهمت را بنوشد.
۶-درمقایسه ی قهرمانان حماسی شاهنامه با کتابهای ایلیادوادیسه ومها بهارات وزیگفرید .رامایانا ..قهرمانان شاهنامه برای نام وننگ وآزادی واعتلای ایران می جنگند آن هم جوانمردانه ولی قهرمانان سایر حماسه ها بجز دلاوری پیرو امیال وهواهای نفسانی خودهم هستند.
۷-خرد در شاهنامه جایگاه ویژه ای داردوتقدیر در شاهنامه با تقدیر تاریخ بیهقی تفاوت بسیار دارد.
تقدیر بیهقی از اندیشه ی اشعری او مایه می گیرد وتقدیر فردوسی از تشیع.
۸-موسیقی کلام فردوسی ولحن حماسی آن وانتخاب وزن مناسب .وروحیه ی آزادی خواهی شاعر درشاهنامه خودرا نشان می دهد
۹-لحن حماسی فردوسی که درخواننده روحیه حماسی ایجاد می کنندهمین سبب شده است که ایرانیان با خواندن شاهنامه شجاعانه به قلب لشکر دشمن می بتازند وکار دشمن را بسازند.
۱۰-شاهنامه از نظر مردم شناسی .اسطوره شناسی وروانشناسی وتاریخ یکی از بهترین منابع به شمار می رود.
۱۱-درشاهنامه عشق متعالی عشق انسانی چون رودخانه ای زلال موج می زندوتلفیق عشق با حماسه هم کاری است سترگ که از فردوسی برمی اید
بهرامیان
آرایه های ادبی
چه روضهایست، که دلها کبوتر است اینجا
به هر که مینگرم، محو دلبر است اینجا
غریبه نیستی ای دل، در این مقام کسیست
که با تو از همهکس آشناتر است اینجا
ستارۀ سحری از حریم شاهچراغ
به آفتاب بگو مهرپرور است اینجا
از این حرم طلب نور کن، در اول صبح
چه احتیاج به افشاندن زر است اینجا؟
فرشتگان همه گرمِ طواف این حرماند
شکوهِ سعی و صفا حیرتآور است اینجا
به صدق کوش و دو رکعت نماز عشق بخوان
«حریم سوم آل پیمبر» است اینجا
بِبال شیراز، «اقلیم آفتاب»! به خود
که از «شهید خراسان» برادر است اینجا
به نام نامی «احمد» قیام باید کرد
که آب و آینه با هم برابر است اینجا
به آیه آیۀ «والشمس والضحی» سوگند
که نقش روشنِ آیات «کوثر» است اینجا
به عطر گلشن یاسین، به بوی یاس قسم
که از شمیم ولایت معطّر است اینجا
به شوق عرض ارادت بیا و چون «حافظ»
بگو که «خال رخ هفت کشور» است اینجا
بیار سینۀ سینا در این حرم با خود
حریم «زادۀ موسی بن جعفر» است اینجا
اگر به دیدۀ دل بنگری، به شهپر خویش
امین وحی خدا، سایهگستر است اینجا
بگو بلال بیاید اذان بگوید باز
که جای گفتن «اللّه اکبر» است اینجا
#محمدجواد_غفورزاده #شعر #شاهچراغ
https://survey.porsline.ir/s/CwAWEUpt
ادبیات استان فارس در سده ۱۳۰۰
با سلام
خواهشمندیم ما را در شناسایی ادیبان سده ۱۳۰۰ استان فارس یاری فرمایید.
#مناسبت_روز
🗓 ۷ ذیالقعده، سالروز درگذشت #امیرخسرو_دهلوی شاعر قرن هفتم و هشتم است.
🔹امیرخسرو که به سعدی هند معروف بود، به زبانهای فارسی، عربی، ترکی و سانسکریت تسلط داشت. در غزل پیرو سعدی بود و در مثنوی خمسه، مقلّد نظامی.
جامی معتقد است: «امیرخسرو دهلوی در شعر متفنّن است و قصیده و غزل و مثنوی را ورزیده و همه را به کمال رسانیده» و سعید نفیسی در مقالهای آورده که: «همیشه آرزوی جامی آن بودهاست که به پای او (امیرخسرو) برسد».
🔸امیرخسرو دهلوی موسیقی هندی و ایرانی را نیز به خوبی میشناخت و ایجاد سبک قوّالی را به او نسبت میدهند.
🔻نمونهای از غزلهای امیرخسرو دهلوی:
خبرم رسید امشب که نگار خواهی آمد
سر من فدای راهی که سوار خواهی آمد
به لبم رسیده جانم، تو بیا که زنده مانم
پس از آن که من نمانم، به چه کار خواهی آمد؟
غم و قصۀ فراقت بکُشد چنان که دانم
اگرم چو بخت روزی به کنار خواهی آمد
منم و دلی و آهی، ره تو درون این دل
مرو ایمن اندر این ره که فگار خواهی آمد
همه آهوان صحرا سر خود نهاده بر کف
به امید آن که روزی به شکار خواهی آمد
کششی که عشق دارد, نگذاردت بدینسان
به جنازه گر نیایی، به مزار خواهی آمد
به یک آمدن ربودی، دل و دین و جان خسرو
چه شود اگر بدین سان دو سه بار خواهی آمد
LHST_Volume 6_Issue شماره دوم - پیاپی 12 - بهار و تابستان 97_Pages 47-62.pdf
563.7K
"بررسی ریشههای روایتی عامیانه، دربارهی کشف مرقد حضرت شاهچراغ"
دربارهی چگونگی و زمان کشف مرقد حضرت احمدبنموسی(ع)، دو روایت متفاوت وجود دارد.
نخست نقلی تاریخی که زمان پیداشدن مکان دفن ایشان را دوران اتابکان(قرن هفتم) میداند و در کتابهای شیرازنامه و شدالازار و هزارمزار به آن اشاره شده است و در خلال این روایت، از نقش آل اینجو در رونق جایگاه این مکان مذهبی سخن رفته است.
روایت دوم که از اواخر دوران صفوی در میان عامهی شیراز رواج یافته و در دوران قاجار جزییتر و مبسوط شده، تاریخ کشف مدفن را زمان عضدالدولهی دیلمی(قرن چهارم) میداند و نقش پیرزنی خرابهنشين را در پیداشدن پیکر احمدبن موسی(ع) نشان میدهد.
در این مقاله، پس از نقد سندشناسانهی روایت دوم، ریشههای تاریخی و ادبی شکلگیری این داستان عاميانه تحلیل شده است.
#محمد_مرادی
#تاریخ_محلی
#شیراز_شناسی
#ادبیات_عامه
#شاه_چراغ
#عضد_الدوله
#تاشی_خاتون
#شیخ_خفیف
https://eitaa.com/mmparvizan
✳️ جریانهای شعر نو
شعر مرامی: شاخصترین شاعرانش هوشنگ ابتهاج و کسرایی
شعر سیاه: (بین نوعی رمانتیسم تلخ و رئالیسم خشن و سورئالیسم در نوسان میماند)
آغازگرش فریدون توللی، ترویج این شعر نصرت رحمانی.
شعر نیمایی: از وفادارترین پیروان نیما در شعر نیمایی، اخوانثالث است.
شعر سپید: بیشتر تأکید به موسیقی معنایی و درونی کلمهها داره .. اصطلاح سپید از احمد شاملو است. هرچند افراد دیگهای هم در این زمینه بودن اما شاملو گسترشش داد.
شعر بنفش: ظاهراً بیوزن نامتعارفی داره و برای مخالفت با نیما، هوشنگ ایرانی این نوع رو بهکار برد.
بعدها شاعران دیگهای ازش تأثیر گرفتن و این شیوه تکامل پیدا کرد
❇️ «از کتاب تاریخ، تحلیل و نقد شعر معاصر ..»
آرایه های ادبی
مرحوم حسین پناهی در ۶ شهریور (۱۳۳۵) در روستای دژکوه واقع در حوالی شهر سوق از توابع شهرستان کهگیلویه در استان کهگیلویه و بویراحمد زاده شد.
شعر معاصر به وسیله نیما یوشیج پایهگذاری شد و پس از او نیز به وسیله دیگر شاعران گسترش یافت. یکی از این شاعران حسین پناهی است. پناهی از شاعرانی محسوب میشود که بیشتر اشعار خود را به شیوه شعر سپید و موج نو سرودهاست و در سرودههایش مانند بیشتر اشعار دهه ۷۰ خورشیدی چندان درگیر ادبی بودن شعر نبودهاست.
شعر پناهی از نظر صورت به سبک شعر سپید است. پناهی شاعری است که سعی دارد بیشتر به درونمایه شعر توجه داشته باشد تا اینکه خود را درگیر ظواهر شعر کند.
پناهی بازیگری را نخست از مجموعه تلویزیونی محله بهداشت آغاز کرد. سپس چند نمایش تلویزیونی با استفاده از نمایشنامههای خودش ساخت که مدتها توجهی به آنها نشد.
با پخش نمایش دو مرغابی در مه از تلویزیون که علاوه بر نوشتن و کارگردانی خودش نیز در آن بازی میکرد، خوش درخشید و با پخش نمایشهای تلویزیونی دیگرش طرف توجه مخاطبان خاص قرار گرفت.
نمایشهای دو مرغابی در مه و یک گل و بهار که پناهی آنها را نوشته و کارگردانی کرده بود، بنا به درخواست مردم به دفعات از تلویزیون پخش شد. در دهه شصت و اوایل دهه هفتاد، او یکی از نوآورترین نویسندگان و کارگردانان تلویزیون بود.
در اواخر دهه ۷۰ بازنویسی فیلمنامه سریال تلویزیونی مریم مقدس را در کنار کارگردان مجموعه و حسین نوری بر عهده گرفت که این مجموعه به یکی از سريالهای پرمخاطب تاریخی ایران بدل شد.
به دلیل فیزیک کودکانه و شکننده، نحوه خاص سخن گفتن، سادگی و خلوصی که از رفتارش میبارید و طنز تلخش بازیگر نقشهای خاص بود. اما حسین پناهی بیشتر شاعر بود؛ و این شاعرانگی در ذرهذره جانش نفوذ داشت. نخستین مجموعه شعر او با نام من و نازی در ۱۳۷۶ منتشرشد. این مجموعهٔ شعر تاکنون بیش از شانزده بار تجدید چاپ و به شش زبان زندهٔ دنیا ترجمه شدهاست.
سرانجام وی در ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ در سن ۴۸ سالگی بر اثر سکته قلبی درگذشت و در قبرستان شهر سوق (واقع در استان کهگیلویه و بویر احمد) به وصیت خود وی و به دلیل اینکه مادرش در آنجا دفن شده بود به خاک سپرده شد. علت مرگ وی بنا به گواهی فوت ایست قلبی بودهاست
#معرفی_شاعر #حسین_پناهی
هو الحی
خبر از خود بگیر و تنها شو
در بهار خودت شکوفا شو
خبر از خود بگیر، آیینه!
خبر از خود بگیر و زیبا شو
خبر روزنامه ها سطحی ست
از خبرنامه های ژرفا شو
تو بسیطی، بسیط ، بی حرف است
محو آفاقِ بی الفبا شو
عاشقِ آن سکوتِ سُکرآور
فارغ از های و هوی و غوغا شو
در تماشای نیستی، هستی
بگذر از بودها و پیدا شو
چشمها را ببند ، خواهی دید
پس تماشاگر تماشا شو
"عشق، بی خویشتن شتافتن است"
رودِ بی اختیار پویا شو
من کجا بود؟اوست هستی اوست
بگذر از این حباب و دریا شو
پرسشی هست اگر ، جواب تویی
به خود آی و بدون آیا شو
به تماشای آسمان برخیز
زودتر، دیر می شود، پا شو...
و فروبستگی ست کار جهان
در بهار خودت شکوفا شو
قربان ولیئی
فهام: فرهنگ. هنر. ادبیات. مذهب
حضرت باران..
سلام حضرت باران سلام حضرت عشق
دوباره عرض ادب احترام حضرت عشق
کویر خشک ترک دیده ایم ، بی مهرت
ببار بر سر ما صبح و شام حضرت عشق
دلم گرفته ، هوای ضریح می خواهد
بخوان مرا به حرم با مرام حضرت عشق
کرم نموده دلم را ، به دامنت بپذیر
کبوترانه ، به مشهد بیام حضرت عشق
در آسمان حرم بال و پر زدن عشق است
اسیر حال خوش کفترام ، حضرت عشق
به آستان شما ، شوق خادمی دارم
مرا غلام حریمت بنام حضرت عشق
خلاصه ، آنچه که گفتم عرض حالی بود
نگاه مهر شما مُستَدام ، حضرت عشق
#علی_موحد
#امام_رضا_ع
و چهارمین #تور_فرهنگی در شیراز
با هدایت شاعر جوان شیرازی :
#محمد_محمدیرابع
این بار به دعوت معاونت فرهنگی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه شیراز
با موضوع «آشنایی با سعدی شیرازی»