eitaa logo
📚📖 مطالعه
101 دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.8هزار ویدیو
169 فایل
﷽ 📖 بهانه ای برای مطالعه و شنیدن . . . 📚 توفیق باشه هر روز صفحاتی از کتاب های استاد شهید مطهری را مطالعه خواهیم کرد... @athar_shahid و برخی کتاب های دیگر ... https://eitaa.com/ghararemotalee/3627 در صورت تمایل عضو کانال اصلی شوید. @Mabaheeth
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۱) در واقع کسانى که از باد کبر و غرور سرمست‌اند عملاً دعوى همتایى با خدا را دارند در حالى که ذرّه ناچیزى در برابر اقیانوس عظمت او هستند. کیفر این گونه بلندپروازىِ بى معنا همان است که خداوند آنها را به ذلت و خوارى بکشاند و اگر متکبّران و مغروران توجّه به پایان کار خویش کنند از مرکب و کبر پایین خواهند آمد. در این زمینه احادیث پرمعنایى از (صلى الله علیه وآله) و سایر امامان معصوم(علیهم السلام)نقل شده است. در حدیثى از (علیه السلام) مى خوانیم که از آن حضرت درباره «أَدْنَى الاِْلْحَادِ»; (نخستین مرحله کفر) سؤال شد. امام(علیه السلام) فرمود: «إِنَّ الْکِبْرَ أَدْنَاهُ; تکبّر مرحله نخست آن است».(۲۱) در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) آمده است: «الْکِبْرُ رِدَاءُ اللهِ فَمَنْ نَازَعَ اللهَ شَیْئاً مِنْ ذَلِکَ أَکَبَّهُ اللهُ فِی النَّارِ; بزرگى، ردایى است که تنها بر قامت کبریایى خداوند موزون است کسى که با خداوند در این امر به منازعه برخیزد (و خود را بزرگ ببیند) خداوند او را به صورت در آتش 🔥 دوزخ مى افکند».(۲۲) البته تمام اینها به علت آثار بسیار منفى فردى و اجتماعى است که دامان شخص مغرور و متکبّر را مى گیرد. در روایات متعدّدى وارد شده است که کبر سبب مى شود که انسان حق را نادیده بگیرد و طرفداران حق را سرزنش کند و حقوق مردم را پایمال سازد.(۲۳) این سخن را با حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) پایان مى دهیم، که فرمود: «الْکِبْرُ أَنْ تَتْرُکَ الْحَقَّ وَ تَتَجَاوَزَهُ إِلَى غَیْرِهِ وَ تَنْظُرَ إِلَى النَّاسِ وَ لاَ تَرَى أَنَّ أَحَداً عِرْضُهُ کَعِرْضِکَ وَ لاَ دَمُهُ کَدَمِکَ; کبر آن است که حق را ترک گویى و به سراغ باطل روى و به مردم نگاه کنى و آبروى هیچ کَس را همچون آبروى خود و خون هیچ کَس را داراى ارزش خون خود ندانى».(۲۴) ____________ پاورقی : ۱ . مشابه اين تعبير در قرآن مجيد آمده است: (وَ ما کانَ لِبَشَر أَنْ يُکَلِّمَهُ اللهُ إِلاّ وَحْياً أَوْ مِنْ وَراىِ حِجاب أَوْ يُرْسِلَ رَسُولاً) (شورى، آيه ۵۱) پيام الهى گاه مستقيما بر قلب پيغمبر نازل مى شد و گاه همچون صدايى که موسى در کوه طور شنيد و گاه از طريق فرستادن فرشته وحى که در روايات بالا تنها به قسمت اوّل و دوم اشاره شده است. ۲ . کافى، ج ۲، ص ۳۵۳، ح ۱۰. ۳ . «تَبْجَحَنَّ» از ريشه «بَجَح» بر وزن «وجب» به معناى شادى کردن و افتخار نمودن است. ۴ . «بادرة» حرکات و افعال شتاب زده اى است که از انسان به هنگام خشم و غضب سر مى زند. از ريشه «بدور» بر وزن «صدور» به معناى سرعت کردن گرفته شده است. ۵ . «مندوحة» به معناى وسعت و راه چاره است از ريشه «نَدْح» بر وزن «مدح» به معناى وسعت بخشيدن گرفته شده. اين واژه ممکن است اسم مفعول باشد به معناى جايى که آن را وسيع ساخته اند يا اسم مکان به معناى مکان وسيع و گسترده. ۶ . غررالحکم، ح ۶۸۹۲. ۷ . همان مدرک، ح ۶۸۹۳. ۸ . «اِدْغال» از ريشه «دَغْل» بر وزن «عقل» به معناى داخل شدن در جايى به صورت مخفيانه است. از آنجا که فاسدان و مفسدان معمولاً به اين صورت وارد مى شوند، مفهوم فساد نيز غالباً در آن وجود دارد. و «دَغَل» بر وزن «قمر» به معناى فساد و گاه به معناى شخص مفسد مى آيد و در عبارت بالا نيز معناى فساد مندرج است. ۹ . «مَنْهَکَة» از ريشه «نَهْک» بر وزن «مدح» به معناى خسته کردن و ضعيف نمودن گرفته شده و مَنْهَکَة به ضعف و ناتوانى يا اسباب ضعف و ناتوانى اطلاق مى شود. ۱۰ . «غِيَر» به معناى حوادث دگرگون کننده است، جمع «غيرة» بر وزن «غيبة». ۱۱ . غررالحکم، ح ۷۱۷۵. ۱۲ . غررالحکم، ح ۵۷۵۰. ۱۳ . «أبَّهَة» به معناى عظمت و گاه به معناى کبر و غرور آمده و در جمله بالا همين معنا مراد است. ۱۴ . «مَخِيلَة» به معناى عُجب و خودپسندى است. ۱۵ . «يُطامِنُ» از ريشه «طَمأنة» بر وزن «گردنه» به معناى فرو نشاندن و آرام کردن و پايين آوردن گرفته شده است. ۱۶ . «طِماح» به معناى سرکشى است. ۱۷ . «غَرْب» به معناى شدت و تندى است. ۱۸ . «عَزَب» به معناى غايب شدن است. ۱۹ . «مُساماة» به معناى برترى جويى و مقابله کردن است. ۲۰ . «مُخْتال» به معناى متکبّر مغرور است از ريشه «خُيَلاء» بر وزن «جهلاء» به معناى تخيّلاتى است که انسان بر اثر آن خود را بزرگ مى بيند. ۲۱ . کافى، ج ۲، ص ۳۰۹، ح ۱. ۲۲ . همان مدرک، ح ۵. ۲۳ . به کافى، ج ۲، باب الکبر مراجعه شود. ۲۴ . بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۹۰، ح ۳. ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
🗞️ ترجمه : بدترين وزراى تو کسى است که پيش از تو وزير «زمامداران شرور» بوده و در گناهان آنها شرکت داشته است. چنين کسى هرگز نبايد محرم اسرار تو باشد. آنها معاون گنهکاران و برادران ستمکارانند. اين در حالى است که تو مى توانى جانشينان خوبى به جاى آنان انتخاب کنى، از کسانى که از نظر فکر و نفوذ اجتماعى کمتر از آنها نيستند; ولى بار سنگين اعمال خلاف، گناهان و معاصى آنها را بر دوش ندارند; از کسانى که هرگز ستمگرى را در ستمش يارى نکرده و گناهکارى را در گناهش معاونت ننموده اند. هزينه اين افراد بر تو سبک تر و همکارى و ياريشان بهتر و محبتشان با تو بيشتر و انس و الفتشان با غير تو (و بيگانگان) کمتر است؛ بنابراين آنها را از خواص خود در خلوت ها و رازدار خويش در محافل خصوصى قرار بده. سپس (از ميان آنها) افرادى را مقدم دار که در گفتن حقايق تلخ براى تو از همه صريح اللهجه تر باشند و در مساعدت و همراهى با تو در امورى که خداوند براى اوليايش دوست نمى دارد کمتر کمک کنند; خواه موافق ميل تو باشد يا نه. به اهل ورع و صدق و راستى بپيوند سپس آنها را طورى تربيت کن که از تو ستايش بيجا نکنند (و از تملّق و چاپلوسى بپرهيزند و نيز) تو را به اعمال نادرستى که انجام نداده اى تمجيد ننمايند؛ زيرا مدح و ستايش فراوان، عُجب و خودپسندى به بار مى آورد و انسان را به کبر و نزديک مى سازد. ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
۸/۲ ... یا همانند او دشنامى بده یا او را عفو کن. ولید خشمگین😡شد و به او گفت: من تو را فقط یک آدم خارجى و بیگانه مى دانم. عمر گفت: من هم تنها تو را مجنون فکر مى کنم. برخاست و خشمگین بیرون رفت. خالد بن ریان که رئیس شرطه (نیروى انتظامى) ولید بود برخاست و همراه او رفت و به عمر بن عبدالعزیز گفت: چرا به امیرمؤمنان! (منظور ولید است) چنین گفتى؟ من دستم را به قبضه شمشیر برده بودم منتظر بودم کى به من دستور مى دهد گردن تو را بزنم. عمر بن عبد العزیر گفت: اگر چنین دستورى به تو داده بود انجام مى دادى؟ خالد گفت: آرى. (این ماجرا گذشت) هنگامى که عمر بن عبد العزیز به خلافت رسید خالد آمد بالاى سر عمر (به عنوان محافظ) ایستاد در حالى که شمشیر بر کمر داشت. عمر نگاهى به او کرد و گفت: شمشیرت را بر زمین بگذار تو باید مطیع ما باشى در هر چه دستور مى دهیم و در برابر او کاتب و نویسندهٔ سابق ولید بود. به او گفت: تو هم قلمت را بر زمین بگذار؛ زیرا گاه با آن ضرر مى زدى و گاه منفعت مى رساندى. بعد عرضه داشت: خداوندا من این هر دو را بر زمین گذاشتم تو هرگز آنها را بالا مبر. راوى مى گوید: به خدا سوگند این هر دو پست و خوار بودند تا مردند.(۸) آن گاه امام(علیه السلام) بعد از ذکر مسأله حسن سابقه وزرا و کارگزاران به رتبه بندى میان آنها پرداخته و صفاتى را براى برترین ها مى شمرد. نخست مى فرماید: «سپس (از میان آنها) افرادى را مقدم دار که در گفتن حقایق تلخ براى تو از همه صریح اللهجه تر باشند»; (ثُمَّ لْیَکُنْ آثَرُهُمْ عِنْدَکَ أَقْوَلَهُمْ بِمُرِّ الْحَقِّ لَکَ). در وصف دوم مى افزاید: «و در مساعدت و همراهى با تو در امورى که خداوند براى اولیایش دوست نمى دارد کمتر کمک کنند خواه موافق میل تو باشد یا نه»; (وَ أَقَلَّهُمْ مُسَاعَدَةً فِیمَا یَکُونُ مِنْکَ مِمَّا کَرِهَ اللهُ لاَِوْلِیَائِهِ، وَاقِعاً ذَلِکَ مِنْ هَوَاکَ حَیْثُ وَقَعَ). اشاره به اینکه اگر راه خطا رفتى آنها دست از یارى تو بردارند تا هوشیار شوى و به راه ثواب برگردى. به بیان دیگر داراى استقلال فکر و شخصیت باشند. در حق، تو را یارى کنند و در باطل از یارى تو باز ایستند. در سومین و چهارمین وصف مى فرماید: «به اهل ورع و صدق و راستى بپیوند»; (وَ الْصَقْ بِأَهْلِ الْوَرَعِ وَ الصِّدْقِ). «ورع» به معناى در حد بالا و «صدق» همان راستگویى در مشورت ها و خبرهاى گوارا و ناگوار است. تعبیر به «مُرِّ الْحَقِّ» در عبارت بالا اشاره به این است که بیان حق گاهى شیرین است و در بسیارى از اوقات تلخ; ولى به منزله داروى شفابخشى است که گر چه موقتاً کام انسان را تلخ مى سازد ولى بیمارى هاى جانکاه را از انسان دور مى کند و این یکى از آزمایش هاى خواص و اطرافیان زمامداران است که آنها جرأت و جسارت را داشته باشند کام حاکم را با گفتن حقایق تلخ، اما مفید و سودمند تلخ کنند و از خشم او نهراسند. همچنین در آنجا که حاکم راه خطا مى رود آزمون دیگرى براى اطرافیان اوست که شجاع باشند و او را یارى نکنند و از راه خطا باز گردانند نه اینکه چشم و گوش بسته به دنبال آنها حرکت کرده و رضاى او را بر رضاى خدا و خلق مقدم دارند. امام(علیه السلام) در پایان این بخش دستورى درباره وزرا و اطرافیان صادر مى کند و مى فرماید: «سپس آنها را طورى تربیت کن که از تو ستایش بى جا نکنند (و از تملّق و چاپلوسى بپرهیزند و نیز) تو را به اعمال نادرستى که انجام نداده اى تمجید ننمایند؛ زیرا مدح و ستایش فراوان، عُجب و خودپسندى به بار مى آورد و انسان را به کبر و غرور نزدیک مى سازد»; (ثُمَّ رُضْهُمْ عَلَى أَلاَّ یُطْرُوکَ وَ لاَ یَبْجَحُوکَ بِبَاطِل لَمْ تَفْعَلْهُ، فَإِنَّ کَثْرَةَ الاِْطْرَاءِ تُحْدِثُ الزَّهْوَ(۹)، وَ تُدْنِی مِنَ الْعِزَّةِ(۱۰)). با توجّه به اینکه «رُضْهُمْ» از ریشه «ریاضت» است که در اینجا به معناى تمرین دادن و تربیت کردن آمده و «یُطْرُوکَ» از ریشه «اِطراء» به معناى مدح و ستایش فراوان است و «یَبْجَحُوکَ» از ریشه «بَجَح» (بر وزن فرح) و به معناى شادمانى است، هدف امام این است که در برابر مداحى اطرافیان روى خوش نشان 😌 ندهد و اظهار خوشحالى نکند; خواه در مورد انجام کارهاى نیک باشد یا ترک کارهاى بد چرا که تکرار این عمل از سوى اطرافیان تدریجاً در دل زمامدار اثر مى گذارد و او را مغرور و ازخودراضى مى کند و به یقین سرچشمه انحرافات بسیارى است. در حدیثى آمده است که پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: درباره من مدح بیجا نکنید آن گونه که نصارا درباره حضرت مسیح کرده اند (و او را خدا خواندند) من فقط بنده اى از بندگان خدا هستم; ولى بگویید بنده خدا و فرستاده او.(۱۱) در روایت معروفى مى خوانیم: «احْثُوا فِی وُجُوهِ الْمَدَّاحِینَ التُّرَاب; به صورت ستایشگرانِ تملّق گو خاک بپاشید».(۱۲)
| وارستگى يكى از روحانيون مى‌گفت: پشت سر مرحوم حاج در مسجد گوهرشاد نماز مى‌خواندم، نماز اوّل را كه خواند از مسجد بيرون رفت و هرچه نشستم نيامد. پس از مدتى از ايشان پرسيدم: آقا! چرا آن روز شما يك نماز را اقامه كرديد و رفتيد؟ فرمود: در نماز اوّل چون جمعيّت زياد بود وقتى به ركوع رفتم يك نفر از عقب جمعيّت گفت: يااللّه ... چنان يااللّه گفت كه من به ذهنم خطور كرد جمعيّت بسيارى پشت سرم ايستاده، ديدم مرا گرفت. با خود گفتم: آدمى كه غرور دارد به درد پيش‌نمازى نمى‌خورد و پس از پايان نماز، مسجد را ترك كردم. ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee ╰───────────
| ۱۵ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🤔 سؤال : آيا پاداش ده برابر، براى انجام هركار نيك است‌؟ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 💬 پاسخ : قرآن مى‌فرمايد: «مَن جاءَ بالحَسنَة فلهُ‌ عَشر أمثالها» هر كَس كار شايسته‌اى بياورد، ده برابر پاداش دارد. آنچه مهم است آوردن كار شايسته به قيامت است، نه انجام آن در دنيا. رساندن جنس به مقصد ارزش دارد، ولى اگر جنسى را در وسط‍‌ راه از بين برديم، ارزشى ندارد. بسيارى از كارهاى به ظاهر نيك دچار آفاتى مى‌شود كه به مقصد نمى‌رسد: يا در آغاز، كار را با ريا و خودنمايى شروع مى‌كنيم و هدف الهى نداريم، يا در وسط‍‌ كار گرفتار و عُجب و خودخواهى مى‌شويم و يا بعد از انجام كار، گناهى مى‌كنيم و آثار آن را محو مى‌كنيم. گرچه در اين سه مورد كار شايسته انجام گرفته، ولى سالم به مقصد نرسيده است. لذا قرآن نمى‌فرمايد: هركَس كار شايسته انجام دهد ده برابر پاداش دارد، بلكه مى‌فرمايد: هر كَس كار شايستۀ خود را تا قيامت ، ده پاداش دارد. «مَن جاء بالحسنة» ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee │📱 @Mabaheeth ╰───────────
پس از این جریان، رستم که سخت تحت تأثیر قرار گرفته بود، با زعمای سپاه خویش در کار مسلمانان مشورت کرد، به آنها گفت: «چگونه دیدید اینها را؟ آیا در همه عمر سخنی بلندتر و محکمتر و روشنتر از سخنان این مرد شنیده‌اید؟ اکنون نظر شما چیست؟» ممکن نیست ما به دین این سگ درآییم. مگر ندیدی چه لباسهای کهنه و مندرسی پوشیده بود؟! شما به لباس چکار دارید، فکر و سخن را ببینید، عمل و روش را ملاحظه کنید. سخن رستم مورد پذیرش آنان قرار نگرفت. آنها آنقدر گرفتار بودند که حقایق روشن را درک نمی‌کردند. رستم دید هم عقیده و همفکری ندارد، پس از یک سلسله مذاکرات دیگر با نمایندگان مسلمانان و مشورت با زعمای سپاه خود، نتوانست راه حلی پیدا کند، آماده کارزار شد؛ و چنان شکست سختی خورد که تاریخ کمتر به یاد دارد. جان خویش را نیز در راه خیره سری دیگران از دست داد[¹] ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ [۱] . کامل ابن اثیر، ج 2/ ص 319- 321، وقایع سال 14 هجری ╭─────๛- - - 📖 ┅╮ │📚 @ghararemotalee │📱 @Mabaheeth ╰───────────
🗞️ : ↓↓↓↓↓↓ 📄 ... (پسرم!) بدان که خودپسندى و ، ضد راستى و درست انديشى و آفت عقل هاست؛ پس براى تأمين زندگى نهايت تلاش و کوششت را داشته باش (و از آنچه به دست مى آورى در راه خدا کن و) انباردار ديگران مباش. هرگاه (به لطف الهى) به راه راست هدايت يافتى (شکر پروردگار را فراموش مکن و) در برابر پروردگار خود کاملا خاضع و خاشع باش. ╭─── │ 🌐 @Mabaheeth ╰──────────
سیزدهم. «غریب کسى است که دوستى نداشته باشد»; (وَ الْغَرِیبُ مَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ حَبِیبٌ). آرى! آنچه انسان را از غربت بیرون مى آورد محبّت است و کسانى که محروم از محبّت دوستانند تنهاى تنهایند. این غربت از عوامل مختلفى سرچشمه مى گیرد؛ گاه کِبر و و خودبرتربینى است که مردم را از انسان مى راند و گاه حسادت ها و گاه بى وفایى ها و عوامل دیگر است. بنابراین براى اینکه از غربت بیرون آییم راهى جز این نیست که این گونه رذایل را از خود دور سازیم و جاذبه اخلاقى ما دوستان خوبى را فراهم سازد.
┅═ ۹۶ ⊰༻ 🍒 ༺⊱┅ ❒ مثل دستگاه! 📺📻💻🖥📱 ⿻◌⿻◌⿻◌⿻ ❚ دستگاه هاي صوتي و تصويري را ديده ايد كه هر چه پيشرفته تر مي شوند، هم ظريف تر و كوچك تر مي شوند و هم كارآيي آن ها بيشتر مي شود. ما آدم ها هم همين طوريم. يعني هر چه در زمينه معنويات پيش رفته و بيشتر رشد كنيم، دست از كِبر و بزرگي كشيده و خشوع و و افتادگي و كوچكي را پيشه مي كنيم و طبيعتاً از ظرفيت ها و استعدادهاي فراواني نصيب برده و خريداران و مشتريان ما به گونه اي چشمگير افزون و افزوده خواهند شد. يعني درست برخلاف وقتي كه در سر باد تكبّر و داريم. ┗━━━━━━─━━⎚𑁍✐━ 📚 @ghararemotalee 📳 @Mabaheeth
_ از آن جمله حضرت رضا علیه السّلام به ریان بن شبیب فرمود : یَابْنَ شُبَیْبِ اِنْ سَرَّکَ اَنْ یَکُونَ لَکَ مِنَ الثَّوابِ مِثْلُ ما لِمَنِ اسْتُشْهَدَ مَعَ الْحُسَیْنِ فَقُلْ مَتی ما ذَکَرتَهُ یا لَیْتَنی کُنْتُ مَعَهُمْ فَاَفُوزَ فَوْزاً عَظیماً (۲) ای پسر شبیب ! اگر تو را مسرور می کند که بوده باشد برای تو از ثواب، مانند ثواب آن کسانی که با حسین علیه السّلام شهید شدند، پس هرگاه یاد آن حضرت کنی بگو : ( یا لَیْتَنی کُنْتُ مَعَهُمْ فَاَفُوزَ فَوْزاً عَظیماً ) 😭 یعنی : ای کاش ! بودم با اصحاب حسین علیه السّلام پس به سعادت بزرگی می رسیدم. ناگفته نماند که رسیدن به مانند ثواب شهدا وقتی است که در این تمنّا صادق باشد؛ یعنی کشته شدن در راه خدا میل قلبی او باشد به طوری که اگر زمینه آن پیش آید، علاقه به خود و اولاد و مال و مقام مانع او نگردد؛ پس کسی که حبّ به ذات و شهوات و علاقه به دنیا تمام دلش را احاطه کرده به طوری که اگر در واقعه می بود این علاقه ها نمی گذاشت که جزء شهیدان گردد در گفتن جمله یالیتنی، کاذب است. یک نفر از اهل علم می گفت سالها در غرور و اشتباه بودم و خود را با شهدای کربلا در ثواب شریک می دانستم تا اینکه شبی در خواب صحنه کربلا را به تفصیلی که در کتب مقاتل است مشاهده کردم و خود را نزدیک امام علیه السّلام دیدم؛ پس قاسم بن الحسن علیه السّلام را دیدم که رفت میدان و کشته شد. به خاطرم گذشت که چون امام علیه السّلام دیگر یاور ندارد الان به من امر به جهاد می فرماید؛ پس از ترس به عقب رفته که خود را پنهان نمایم. پس اسبی را دیدم بر آن سوار شده به سرعت فرار کردم تا از شدت هول از خواب بیدار شدم؛ پس دانستم عمری در اشتباه بودم و تمنای کشته شدن در راه خدا که وِرد زبانم بود، خالی از حقیقت و دروغ بوده است. غرض از نقل این جمله این است که خواننده عزیز گرفتار نگردد و بداند؛ اولاً رسیدن به ثواب شهدا در صورتی است که تمنای حقیقی باشد و آن هم با احاطه حبّ دنیا بر دل محال خواهد بود و عمری باید در جهاد با نفس و نبرد با هوی و هوس در رنج و شکنجه باشد تا حقیقتی پیدا کند و اگر شهید در میدان جنگ، یک مرتبه قرار می گیرد و کشته و راحت می شود لکن شخص مجاهد با نفس، عمری در میدان نبرد با نفس و شیطان است و در حدیث نبوی صلّی اللّه علیه و آله آن را ( جهاد اکبر ) نامیده است . و ثانیاً در صورتی که تمنای حقیقی باشد، مانندِ ثواب شهید به او داده می شود نه عین آن ؛ زیرا آن درجه و مقامی که خداوند به شهدای کربلا در برابر فداکاری عجیب آنها به ایشان مرحمت فرموده به هیچ شهیدی از اولین و آخرین نداده چه رسد به کسی که تنها همان تمنا را داشته باشد، بلی در برابر تمنایش اگر حقیقتی داشته باشد ثوابی بمانند و شبیه آنچه به شهدا داده تفضلاً مرحمت خواهد فرمود . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱- نفس المهموم ، صفحه ۳۰۰ ۲- همان مدرک ، صفحه ۱۷ 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳 https://eitaa.com/mabaheeth/50671 —— ⃟‌ ———————— 🤲 ╭═══════๛- - - ┅┅╮ │📳 @Mabaheeth │📚 @ghararemotalee ╰๛- - - - -
هدایت شده از مباحث
⭕️ شاید روزگاری، اهل ایمان بوده باشد. 📎 کلیپ های مرتبط را ببینید https://eitaa.com/mabaheeth/116017 https://eitaa.com/mabaheeth/116045 https://eitaa.com/mabaheeth/116047 | ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────
استاد محمد شجاعیسفر پر ماجرا 28.mp3
زمان: حجم: 6.78M
| ۲۸ 🎙 ☀️ امروز طلوع آفتاب رو دیدیم! آیا مـطمئنیم؛ 🌄 غروبش رو هم می بینیم؟ با تکبر راه نریم! با حرف نزنیم! شاید آخرِ امروزمون، به مقصدی که براش برنامه ریختیم؛ ختم نشه @ostad_shojae ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ▬ الإمام الكاظم (عليه السلام) - عند قبر -: إن شيئا هذا آخره لحقيق أن يزهد في أوله، وإن شيئا هذا أوله لحقيق أن يخاف آخره ╭─── │ 🌙 @Mabaheeth ╰──────────