eitaa logo
گلچین شعر
15.3هزار دنبال‌کننده
949 عکس
322 ویدیو
13 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad سه تا کانال شعرهای ما @golchine_sher @robaiiyat_takbait @noroz_ramezani
مشاهده در ایتا
دانلود
نگاهي دارم از داغ فلسطین سرخ تر اینجا چه دلهایی که بیدارند امشب شعله‌ور اینجا خبر پیچیده مثل باد در هر نقطه‌ای اما ندارد قوم هرزه از دل مردم خبر اینجا درخت سبز زیتون از هرس پر بارتر بهتر بگو دیگر ندارد هیچکس ترس از تبر اینجا جنایت را به حدی برده اسرائیل از قابیل که گویا بو نبرده هیچ از نام بشر اینجا چه‌دخترها که بی‌مادر شدند امشب نمیدانم چه مادرها که‌از داغ پسر خونین‌جگر اینجا به‌زحمت تکه‌های کودکش را جمع‌کردو رفت چه‌رنجی‌برده‌از خون‌مردگی دست پدراینجا به زیر آجر و تیر آهن و آوار خوابیده  ست چه‌مظلوم‌و غریبانه چه‌غمگین یک نفر اینجا به‌ تخت‌ خواب‌ خونین خشم مردم خیره‌ می‌ماند خدا می‌خداست تا رسوا شود اشغال گر اینجا حماسه از حماسِ غزه معنا یافته آنسان که اطناب از بیانش هست حتی مختصر اینجا @golchine_sher
من تماشای تو می‌کردم و غافل بودم کز تماشای تو خلقی به تماشای منند! گفته بودی که چرا محوِ تماشای منی و چنان محو که یکدم مُژه بر هم نزنی مُژه بر هم نزنم تا که ز دستم نرود نازِ چشم تو به قدر مُژه بر هم زدنی... @golchine_sher
دوباره می نویسمت کنارِ بیت آخرم وچکه چکه می چکم به سطرهای دفترم تو تازیانه می زنی به زخمه ی خیال من من آب و دانه می دهم به خوش خیالِ باورم تو مثل ماهِ برکه ای و من غریق مست شب دوباره تو دوباره من شناوری شناورم شنیده ام زپنجره سراغ من گرفته ای؟ هنوز مثل قاصدک میانِ کوچه پرپرم شبی بخواب دیدمت میانِ تنگِ کوچه ها قدم زنان قدم زنان تو را به خانه می برم غزل بخواب می رود به انتها رسیده ام تمام من چکیده شد کنارِ بیت آخرم @golchine_sher
اذان بگو، سَنُصَلّی؛ رجز بخوان، سَنُقاوِم به عشق صبح ظهوری همیشگی و‌ مداوم نوشته‌اند رسائل، هزار عالم و فاضل مدرّسانِ فضائل، معلّمان مکارم_ که ظلم بر لب گور است، مقدّمات ظهور است نمان که وقت عبور است، بُروز کرده علائم غمین مباش ! که رازِ آیه‌ی والتّین، برآمد از دل یاسین، به مدّ واجب و لازم ولَو نَشا لَطَمَسْنا، ولَو نَشا لَمَسَخْنا فَمَا اسْتَطاعُوا مُضِيًّا، بگو‌ به‌ کافر و ظالم* حماسه است و حماسش، خروش دشنه و‌ داسش یهود ماند و هراسش، در این شب متلاطم غمین رنجِ تو ماییم، نگو نپرس کجاییم! قسم به قدس می‌آییم، به نام نامیِ قاسم! *اشاره به آیه ۶٧ سوره یس @golchine_sher
از عطر تنت چنار احساس گرفت در دست هزار شاخه ی یاس گرفت بیدی که تو در سایه ی آن خوابیدی ناگاه شکوفه داد و گیلاس گرفت @golchine_sher
هدایت شده از رباعی_تک بیت
بعد از تو گمان مَبر که حالم خوب است در کاسه ی چشمهای من آشوب است در کلبه ی احزان دلم تنهایم بعد از تو تمام قصه ام یعقوب است @robaiiyat_takbait
هم رنگِ پرستوی نگاهت زاغ است هم ردّ ِ نگاه روشنت در باغ است ای صبح تو از کدام سو آمده ای آهنگِ تمام بوسه هایت داغ است! @golchine_sher
دل در تپش ثانیه ها با تو قدم خواهد زد تعبیر رسیدن به تو را باز رقم خواهد زد... @golchine_sher
من ِ گذشته ی خود را به یاد داری که؟ به اصل ِ رجعت مرد اعتقاد داری که؟ منم به پای تو افتاده ام، نگاهم کن به چشمهای خودت اعتماد داری که؟ اگرنه مثل لبت در حصار کن آن را ظریف و ناب و زنانه، مداد داری که؟! غزل غزل قلمم اعتراف کرد به عشق خودت بخوان غزلم را، سواد داری که؟! هنوز حلقه در انگشتم است، از تو کجاست؟ نگو که نیست! که دادی به باد!... داری که؟! @golchine_sher
خراب کرده‌ام آقا خودت درستش کن امید آخر دنیا خودت درستش کن نمانده پشت سر من پلی که برگردم خراب کرده‌ام آقا خودت درستش کن ببین چگونه به هم خورده کار من ماندم به حق حضرت زهرا خودت درستش کن گرفت دست مرا هرکسی، زمینم زد شکست بال و پرم را خودت درستش کن سفال توبه خود را شکسته‌ام از بس ترک‌ترک شده اما خودت درستش کن اگرچه پیش تو در خلوت آبرویم رفت برای محشر کبری خودت درستش کن ثمر نداده درخت «الهی العفو»م به پیش صاحب نجوا خودت درستش کن شکسته بال و پر من ولی دلم تنگ است سفر به کرببلا را خودت درستش کن @golchine_sher
برای چشم های تو غزل می خوانم اما تو در هوای دیگری! خورشید من! بگذار چشمانت بر غزل هایم بتابد! @golchine_sher
آسمانِ دلم ابری شد و ، باران نگرفت غصه‌ی دوریِ تو ،  بر دلم آسان نگرفت سر به دیوارِ غم‌انگیز گرفت ، پیچکِ دل هرچه پیچید ولی ، شانه‌ی لرزان نگرفت دلِ خسته ، نفسِ تنگ ، نگاهی نگران حسرت و آهِ دلم ، بعدِ تو درمان نگرفت غربتم با تو شروع شد ، که شدم مَردِ سفر وسعت تنگیِ دل  ، کوه و بیابان نگرفت بغضِ سنگینِ تو هرشب ، به دلم چنگی زد قصه‌ام با تو شد آغاز ، که پایان نگرفت نفسم رفت از این سینه و دل ، پرپر شد قاصدی شعر مرا خواند ولی ، جان نگرفت @golchine_sher