eitaa logo
گلچین شعر
14.6هزار دنبال‌کننده
875 عکس
305 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
گریان چو شمع در شب هجران نشسته‌ام چون آسمان ستاره به دامان نشسته‌ام چون زلف بی‌قرار تو از بازی نسیم هر شب میان جمع، پریشان نشسته‌ام تا از نگاه گرم تو روشن شود دلم عمری است همچو آینه حیران نشسته‌ام تا چون حباب بی‌تو شود خانه‌ام خراب در موج‌خیز سینهٔ طوفان نشسته‌ام فارغ ز باغبانم و آسوده از بهار چون لاله‌ای به کنج بیابان نشسته‌ام از شوق پای‌بوس تو عمری است بی‌قرار مانند اشک در بن مژگان نشسته‌ام (الفت بروجردی) @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلخـــورم از او ولــــــــــی از حـــــــق نبایـد بگذریــــــــم با همه بی مهری اش، او کم به من خوبی نکرد... @golchine_sher
ما ميله هاي يك قفس بي پرنده ايم لب بسته، راز دار سكوتي گزنده ايم روز و شبي به زاويه ي عمر برده و سيبي ازين درخت به تاراج كنده ايم دربان بي اراده ي اين هيچ خانه ها تابوت بي تفاوت مرگي زننده ايم چون زندگي به جان خود از زهر تلخ تر چون مرگ در جهان تو برگ برنده ايم در جيب مشت بسته ي خود را فشرده و بر شانه روح خسته ي خود را كشنده ايم عمريست بي اجاره ي تابوت مرده ايم ديريست بي اجازه ي تاريخ زنده ايم @golchine_sher
اوج می گیری و من محو تماشا در قفس مانده ام دور از تو بی همدرد و تنها در قفس این قرار بین ما هرگز نبود ای بی وفا در میان ابرها باشی، من اما در قفس خوش مباش ای دل به لبخند آن چنان که بلبلی می نشیند بر گلی امروز و فردا در قفس هر کجا حسرت به دل دارم چه فرقی میکند؟! این که در فکر تو باشم هر زمان یا در قفس در سرم سودای آزادیست اما بیشتر هم نشینی با تو مطلوب است حتی در قفس دلخوشم روزی در آغوشم تو را خواهم گرفت حبس خواهم کرد آری آسمان را در قفس خسته ام از صبر، اما بر نمی آید زمن در نبودت هیچ کاری جز مدارا در قفس @golchine_sher
چه خون چکان ورقی شد چکامه های دلم که شرحه شرحه سرودم فقط برای دلم چه گویمت، که فتادم ز چشم دشمن و دوست حدیث قطره ی اشک است ماجرای دلم شبی به مهر نشستی برابرم تا صبح به روی کس نگشودم  دَرِ سرای دلم همیشه سنگ صبوری، امید زندگی ام بمیرمت که نشستی چنین به پای دلم سزای آنکه نشستی درون سینه ی من چنین به ناز نشاندم تو را به جای دلم الاهه ی غزلی نازنین و ویرانگر شکسته ام همه بتها ، توئی خدای دلم @golchine_sher
در عالم ذر فرشته بودی به یقین بودی چو مَلَک ، مقیم در عرش برین محتاج شکفته شدنت عالَم بود باران شدی و عشق رساندی به زمین @golchine_sher
ای فصل غیر منتظر داستان من! معشوق ناگهانی دور از گمان من ای مطلع امید من ای چشم روشنت زیبا ترین ستاره ی هفت آسمان من ای در فصول مرثیه و سوگ باز هم شوقت نهاده قول و غزل بر زبان من با من بمان و سایه ی مِهر از سرم مگیر من زنده ام به مهر تو ای مهربان من! کی می رسد زمان عزیز یگانگی تا من از آن تو شوم و تو از آن من @golchine_sher
چقدر شبیه ماهی هستی پرشتاب در عشق ترسو در عشق هزاران زن را در من کشتی و ملکه شدی @golchine_sher
هر ناله‌ای که عاشق بیمار می‌کِشد آتش به سینه‌های گرفتار می‌کشد گفتم که مختصر بنویسم فراق چیست اما همیشه کار به طومار می‌کشد سنگم مزن! که شیشه‌ی شفاف قلب من حتی نوازشی شود، آزار می‌کشد باور نداشتیم که این قهرِ بی‌دلیل بین من و تو یک‌شبه دیوار می‌کشد یک عمر گریه راه به جایی نبرد و حال چشمی که نیست، حسرت دیدار می‌کشد @golchine_sher
وقت آن شد که دلم را بگذارم بروم با تو او را تک و تنها بگذارم بروم به کجا می‌شود از معرکه‌ی عشق گریخت گیرم امروز از این‌جا بگذارم بروم سرنوشت من مجنون هم از اول این بود سر دیوانه به صحرا بگذارم بروم با جنون قلم و لرزش دستم چه کنم فرض کن روی دلم پا بگذارم بروم از تمنای لبت با عطشی آمده‌ام قایقم را لب دریا بگذارم بروم سال‌ها گوشه‌ی چشم تو بلاتکلیفم یا بفرما نظری یا بگذارم بروم من تو را با خود زیبای تو در آینه‌ات بهتر آن است که تنها بگذارم بروم همه‌ی سهم من از عشق همین شد که گلی گوشه‌ی خاطره‌ات جا بگذارم بروم @golchine_sher