eitaa logo
گلچین شعر
13.2هزار دنبال‌کننده
383 عکس
185 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
شانه‌ات را دیر آوردی سرم را باد برد خشت خشت و آجر آجر، پیکرم را باد برد من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند نیمم آتش سوخت، نیم دیگرم را باد برد از غزل هایم فقط خاکستری مانده به جا بیت های روشن و شعله ورم را باد برد با همین نیمه، همین معمولی ساده بساز دیر کردی نیمه‌ی عاشق‌ترم را باد برد بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت وا نشد بدتر از آن بال و پرم را باد برد @golchine_sher
ما گشته‌ایم، نیست، تو هم جستجو مکن آن روزها گذشت، دگر آرزو مکن دیگر سراغ خاطره‌های مرا مگیر خاکستر گداخته را زیر و رو مکن در چشم دیگران منشین در کنار من ما را در این مقایسه بی آبرو مکن راز من است غنچه‌ی لب‌های سرخ تو راز مرا برای کسی بازگو مکن دیدار ما تصور یک بی‌نهایت است با یکدگر دو آینه را روبه رو مکن @golchine_sher
کسی که خواسته ایمان‌مان سقوط کند پِی چه بود؟ که ایران‌مان سقوط کند چقدر خواسته غم را به چهره بنشاند که شادی از لب خندان‌مان سقوط کند چنانچه سر ببُرد دل نمی‌بُریم از عشق اگرچه سر به گریبان‌مان سقوط کند به سربریده ترین نخل هایمان سوگند گمان مبر تنِ بی جان‌مان سقوط کند اگر شهید شویم ایستاده می‌میریم مباد پرچمِ دستان‌مان سقوط کند اگرچه سوخت و گاهی به نیزه ها هم رفت خدا نخواست که قرآن‌مان سقوط کند به بید فتنه بفهمان ظهور نزدیک است دمی که با دَم طوفان‌مان سقوط کند بگو که آرزویش را به گور خواهد برد کسی که خواسته ایران‌مان سقوط کند 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هوای آشنایی کرده خورشید دلِ‌ ما را هوایی کرده خورشید برایِ اولین بار است انگار که قصد ِخودنمایی کرده خورشید! @robaiiyat_takbait
ما را به نام عشق تو هر سو کشیده اند انگار که به پول سیاهی خریده اند!... گفتند دیده ایم تو را در مکاشفه ترفند می زنند خدا را... ندیده اند نسلی شدیم منفصل از درد بی کسی مانندگرگ، جرات ما را دریده اند گاهی اگر شکسته سکوت تو ، بی گمان با پنبه بی درنگ سرت را بریده اند تقدیرمان نبوده، برای من و درخت! این سایه های شوم تبر آفریده اند @golchine_sher
چه کسی می گوید من از تو سهمی ندارم؟ هر بیست و چهار ساعت یک روز به سالهای تنهایی ام اضافه می کنی ... @golchine_sher
در کوی تو معروفم و از روی تو محروم گرگِ دهن‌آلوده‌ی یوسف ندریده! بس در طلبت کوششِ بی‌فایده کردیم چون طفلِ دوان از پیِ گنجشکِ پریده @golchine_sher
هی فکر می‌کنم که چگونه؟ چرا؟ چطور؟ من سال‌هاست گریه نکردم، شما چطور؟ من سال‌هاست عاشق چشمی نبوده ام حال نگاه کن منِ پر ادعا چطور... برگشتم از غرورم و با چشم‌های خیس ساکت نشسته‌ام که ببینم تو را چطور معنا کنم، الهه تلقین به شاعران شیطان که نیستی به گمانم، خدا چطور؟ هی فکر می‌کنم که چه شد عاشقت شدم؟ هی فکر می‌کنم که چرا؟ کی؟ کجا؟ چطور؟ @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مشتی دروغ وتهمت وهذیان،جریده ها خوش باورند،یک دل ویکسو عقیده ها بذر عقیمِ عشق ثمر می دهد مگر چشم انتظار معجزه قامت خمیده ها پای درخت خسته لگد مال می شوند آفت گرفته ها و شتابان رسیده ها در گیر ودار قافیه مشتی خزعبلات فارغ ز های وهوی جماعت قصیده ها مست چپاولند و خدا هم نظاره گر نو کیسه ها و تازه به دوران رسیده ها @golchine_sher
همراه بهار آمدی آهسته خود ریشه زدی سبز شدی پیوسته با عطر خوش شکوفه های سحری دل بردی از این روز به ظاهر خسته من عاشق حسن بی نظیرت شده ام آری به تو دلبسته شدم دلبسته در سایه ی آسمانِ احساس توام مرغ دلم از بند منیّت رسته این تن همه‌اش تویی تو ای جان و دلم ای عشق شدم به لطف تو وابسته @golchine_sher
بگذار که هریک از ما راه خود رویم من رو به سوی تو و تو رو به سوی من... @golchine_sher
امام_باقر_ع_مدح_و_شهادت در مزارت نفسِ ثانیه‌ها می‌گیرد باد، دَم می‌دهد و مرثیه پا می‌گیرد زائرت پنجره‌فولاد ندارد به بغل ولی از آجرِ دیوار، شفا می‌گیرد گنبدی نیست، ولی خاکِ تو تحتُ‌القُبّه‌ست هر کجا ذکر بگیریم، دعا می‌گیرد در حرم پشت حصاری که صدا زندانی‌ست های‌هایم یقه‌ی بغض مرا می‌گیرد حَرَمت آنقدَر از روضه‌ی مسکوت پُر است آستین در دهنْ از گریه صدا می‌گیرد ابرِ موقوفه‌ی بارانِ حسینیّه‌ی توست هر کسی روضه به صحرای منا می‌گیرد کفترِ نامه‌برِ رویِ مزارت ذکرِ، هر که دارد هوس کرب‌وبلا می‌گیرد در مفاتیحِ حرم راوی عاشورایی زائر از دست تو «شش‌گوشه‌نما» می‌گیرد اشک، تا می‌خورَد از مقتلِ چشمت به زمین می‌شود هم‌سفرِ ابر، هوا می‌گیرد دفتر خاطره‌ی کودکی توست «لهوف» «کربلا» در غمِ یک روزِ تو جا می‌گیرد @golchine_sher
گریه‌ام جاری‌ست، بارانی که می‌بینی منم چتر وا کن! ابر گریانی که می‌بینی منم بی‌محابایی چنان رگبار تند نوبهار رحم کن! گنجشک حیرانی که می‌بینی منم! از کمانداران ابروی تو کو راه فرار؟ صید از هر سو گریزانی که می‌بینی منم کشتی و سهراب در خون خفته را نشناختی بی‌وفا! سرباز بی‌جانی که می‌بینی منم! اهل امروزم ولی دردی که دارم تازه نیست شاعر هر کهنه‌دیوانی که می‌بینی منم ! @golchine_sher
در شهر هی قدم زد و عابر زیاد شد ترس از رقیب بود‌، که آخر زیاد شد این قدرهام نصف جهان جمعیت نداشت با کوچ او به شهر، مهاجر زیاد شد یک لحظه باد روسری‌اش را کنار زد از آن به بعد بود که شاعر زیاد شد هی در لباس کهنه اداهای تازه ریخت هی کار شاعران معاصر، زیاد شد از بس که خوب‌چهره و عالم‌پسند بود بین زنان شهر سَر و سِر زیاد شد گفتند با زبان خوش از شهر ما برو ساک سفر که بست، مسافر زیاد شد @golchine_sher
برادر جان، ببین در خون و آتش مام میهن را تفاوتهای بغض دوستان و بغض دشمن را جهان بازیچه‌ی لبخند و تزویر است، باور کن که گاهی پنبه راحت می‌بُرد حلقوم آهن را بپرس از دختران مرده، تاریخ جهالت را تپش‌ها در سکوت گورها، هنگام مردن را بپرس "آزادی زن در نگاه غرب" یعنی چه؟ نخواهی یافت در انبارهای کاه، سوزن را مپندارند ایران برکه‌ی آب گل آلودی ست! که اقیانوس آرام است طوفان‌های دشمن را مگو بید است، بلکه سَروی از جنس شهیدان است درختی که به زانو در می‌آرد هر تبرزن را جگرسوز است اما سخت‌تر از کوه خواهد کرد غم سهراب اگر از پا نیندازد تهمتن را برای عزت ایران و این خاک غرورانگیز بیا تا واژه های "ما" بگیرد جای هر "من" را برای عزت "جمهوری اسلامی ایران" سزاوار است فروردین کنی هر سال بهمن را 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
صبح است تو را فقط چه کم دارم عشق بی دیدن تو هزار غم دارم عشق در قوری احساس دلم صبحانه بیت غزلی چه تازه دم دارم عشق @golchine_sher
ای فصل غیر منتظر داستان من! معشوق ناگهانی دور از گمان من ای مطلع امید من ای چشم روشنت زیباترین ستاره‌ی هفت آسمان من ای در فصول مرثیه و سوگ باز هم شوقت نهاده قول و غزل بر زبان من با من بمان و سایه‌ی مهر از سرم مگیر من زنده‌ام به مهر تو ای مهربان من! کی می‌رسد زمان عزیز یگانگی تا من از آن تو شوم و تو از آن من @golchine_sher
برای فتحِ منِ خسته، جنگ لازم نیست فقط بخند تو آری تفنگ لازم نیست! نیاز نیست به تزریق، کشتنِ ما را هوا هوای تو باشد، سُرنگ لازم نیست! به جز همین که تو در ساحلی، دگر چیزی برای خود‌کشیِ یک نهنگ لازم نیست! خرابه کردنِ یک شهر را، غمت بس بود مغول نخواهد و تیمورِ لنگ لازم نیست! دلِ گرفته‌ی ما را به قلب خود نسپار که در شکستنِ این شیشه سنگ لازم نیست! سیاه‌مویی و لب سُرخ، یک‌کدام بس است که میزبان تو که باشی، دو رنگ لازم نیست! من از نگاه بیفتم، تو می‌روی بالا در این مقایسه الاکلنگ لازم نیست! بهانه کرد که چون شاعرم، هوس‌بازم! بگو نخواستمت دیگر، انگ لازم نیست..! ‏ @golchine_sher
دفتـر شعرم را که می گشایم مُشتی از تـو بیرون می ریزد هوا به تو آغشته می شود! و می ترسم که نکند یک شهـر عاشقت بشود آهای.. دردانـه ی برگ برگِ نوشته ها از تـو گفتن چه عالـمی دارد ... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مثل نوری که گذر می‌کند از پنجره‌ها می‌شوم محو تماشای تو از منظره‌ها به دعاهای سپیدار  لب چشمه قسم به صدای عطش‌آلود شب زنجره‌ها، قدر یک لحظه دلم تاب ندارد بی‌تو دوره‌گردی شده‌ام همسفر شب‌پره‌ها نیستی، در دل مهتابی و آرامم باز سور و ساتی‌ست به پا بین غم و دلهره‌ها می‌دوم سمت هیاهوی نجیب گل سرخ می‌چکد بغض من از خستگی حنجره‌ها یاد چشم تو مرا زنده نگه داشته‌است کهنه کی می‌شود آن ناب‌ترین خاطره‌ها بر لب طاقچه‌ها جای تو گل کاشته‌ام‌ کاش می‌شد که بیایی به لب پنجره‌ها @golchine_sher
تعبیر خواب‌های پریشانی‌ام، بیا دلتنگ بوسه‌ات شده پیشانی‌ام، بیا وقتی کنار بستر شعرم تو نیستی تنهاترین ترانه‌ی بارانی‌ام، بیا در پیچ‌و‌تاب ذهن گره‌خورده‌ام فقط مشغول فن خاطره‌درمانی‌ام، بیا حال‌و‌هوای دفترم از بغض پر شده در جست‌و‌جوی خنده‌ی پنهانی‌ام، بیا حرف از ترنج، دست، زلیخای دیگری از جان برید این دل قربانی‌ام، بیا تنها دلیل رقص قلم‌های بی رمق یک سطر مانده تا ته ویرانی‌ام، بیا @golchine_sher