eitaa logo
گلچین شعر
13هزار دنبال‌کننده
380 عکس
184 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
آسمان در هجر تو نم نم توسل می کند روی قبر خاکی ات هردم توسل می کند روضه باز است و تمام زائرانت مستمع بر سکوت صحن خاکی غم توسل می کند @golchine_sher
ای بانی روضه های هل من ناصر گریان اسیران پریشان خاطر آب و گل ما سرشته از طینت توست ما زنده ترینیم به قال الباقر! @golchine_sher
شهادت امام محمد باقر علیه السلام سخت است داغ کربلا را دیده باشی گودال و شمر بی حیا را دیده باشی جسم عزیزانت به روی خاک باشد سرهای روی نیزه ها را دیده باشی باشد امید خیمه ها بر دست عباس دستان از پیکر جدا را دیده باشی هم بازی بی بی رقیه باشی و بعد سیلی بی چون و چرا را دیده باشی شب باشد و تاریکی و خار مغیلان آن کوفیان بی وفا را دیده باشی پا در رکاب کاروان باشی از اول یعنی تمام ماجرا را دیده باشی یک عمر با داغ عزیزانت بسوزی یک عمر اشک بی هوا را دیده باشی حالا خودت مسموم زهر کینه باشی تا آخرین جور و جفا را دیده باشی یارب مبادا اینکه هنگام شهادت بار دگر این صحنه ها را دیده باشی @golchine_sher
چای می ریزم صبح بخیر می گویم به خودم اما حواسم هست تو که نیستی هیچ چیز سر جای خودش نیست @golchine_sher
دلی پرکینه دارد یار با ما چو گل با دیگران ،چون خار با ما ندارد تازگی این بی وفایی که از پار است و از پیرار با ما @golchine_sher
ببین در دست طوفان بادبادک‌ها نمی‌خندند درختان هم به سرسبزی پیچک‌ها نمی‌خندند بترس از خط لبخندی که این دزدان به رخ دارند در این بازار بی‌منظور قلک‌ها نمی‌خندند زمین بی‌ثمر دیگر نگهبانی نمی‌خواهد به این بی‌حاصلی آیا مترسک‌ها نمی‌خندند؟ اگر همدرد من باشی به احوالم نمی‌خندی که دلقک‌ها به روی سرخ دلقک‌ها نمی‌خندند به بخت خویش می‌خندم که باید شادمان باشم وگرنه از سر رغبت عروسک‌ها نمی‌خندند از این‌زندان به آن‌زندان‌، به‌این‌ترتیب معلوم‌است چرا در لحظه‌ی میلاد کودک‌ها نمی‌خندند @golchine_sher
یا رب مددی کن که جواهر بشوم عاری شوم از گناه و طاهر بشوم تا عرش مرا نبر! دلم می‌خواهد خاک حرم امام باقر(ع) بشوم... تسلیت باد سالروز شهادت امام باقر علیه السلام @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آهسته بردار گام هایت را بگذار دورشدنت دیر شود گاهی پشت سرت را نگاه کن اینجا دلی درهوایت جان می دهد وچشمی پشت رفتنت                           آب می‌ریزد @golchine_sher
بیدار بود و مضطرب در تب دلش خون شد از خاطراتِ کودکی هر شب دلش خون شد با یادِ بابایِ مریض احوالِ در خیمه در گریه هایِ بیهوا اغلب دلش خون شد آهی کشید و هر چه ذهنش رفت در گودال از قاتلانِ پست ِ بد مَشرَب دلش خون شد از خنده هایِ حرمله(لع) از فحش هایِ شمر(لع) از نیزه های نحس ِ لامذهب دلش خون شد با جملهٔ "ألشمرُ جالِس" جان به لب میشد یک عمر از عنوانِ این مطلب دلش خون شد از داغِ جدّ تشنه لب گریان شد و هر بار- حس کرد ظرف آب را بر لب؛ دلش خون شد از فکرِ بر انگشت و انگشتر به هم می ریخت از نعل هایِ تازه بر مرکب دلش خون شد در روضهٔ دروازهٔ ساعات جان میداد میگفت،آنجاعمه-جان زینب(س) دلش خون شد... * آورد یک نامرد تشتِ حاویِ "سر" را افتاد بر جانِ رقیه(س) تب...دلش خون شد! @golchine_sher
مثل زهرا... از غم هجران جانسوزش پریشان‌خاطریم طائر کوی بقیع و تربت بی‌زائریم مثل زهرا در غمش رَخت عزا پوشیده‌ایم مثل صادق ما عزادار امامِ باقریم... @golchine_sher
لحظه‌ی دیدار نزدیک است... باز من دیوانه‌ام، مستم باز می‌لرزد دلم، دستم باز گویی در جهان دیگری هستم های! دل! ای نخورده مست! لحظه‌ی دیدار نزدیک است... @golchine_sher
تو می‌روی و دیده ی من مانده به راهت ای ماهِ سفرکرده خدا پشت و پناهت ای روشنیِ دیده سفر کردی و دارم از اشکِ روان آینه‌ای بر سرِ راهت بازآی که بخشودم اگر چند فزون بود در بارگهِ سلطنتِ عشق، گناهت آیینه ی بختِ سیهِ من شد و دیدم آینده ی خود در نگهِ چشمِ سیاهت آن شبنمِ افتاده به خاکم که ندارم بال و پرِ پرواز به خورشیدِ نگاهت بر خرمنِ این سوخته ی دشتِ محبّت ای برق! کجا شد نگهِ گاه به گاهت؟ @golchine_sher
امام_زمان ع بر بالِ نسیم و با اذان می آید با حُکمِ خدای مهربان می آید خورشیدِ نهان برای افشاندنِ نور با پرچمِ حق ز کهکشان می آید @golchine_sher
چه خون چکان ورقی شد چکامه های دلم که شرحه شرحه ی عشق است ماجرای دلم چه گویمت، که فتادم ز چشم دشمن و دوست حدیث شبنم شرم  است های های دلم شنیده ها همه قلبند  از گلوی نفاق در این زمانه ی غوغا ببین صدای دلم! شبی به مهر نشستی برابرم تا صبح به روی کس نگشودم  دَرِ سرای دلم همیشه سنگ صبوری، برای غربت من بمیرمت که نشستی چنین به پای دلم به رغم لذّت پرواز بسته ای پرو بال کبوتری، که اسیر است در هوای دلم سزای آنکه نشستی درون سینه ی من چنین به ناز نشاندم تو را به جای دلم برای این دل مجنون تپیده ای شب و روز خوشم که میزند اکنون دلی برای دلم الاهه ی غزلی نازنین و ویرانگر شکسته ام همه بتها، تویی خدای دلم @golchine_sher
امام_باقر علیه‌السلام آن‌که با جهل زمین، پنجه درافکند تویی بذر صد مزرعه در خاک پراکند تویی باغبانی که علی‌رغم ستم‌های خزان سخت آموخت به هر باغچه لبخند تویی.. رشتۀ مهر که دل‌های حقیقت‌جو را تا ابد داده به یکدیگر پیوند تویی ای احادیث نگاه تو پر از عشق، هنوز راوی آنچه در این غم بنویسند تویی هرکجا نامی از آن قافله آید به میان زخمی دشت بلا! بارشِ یک‌بند تویی نیست تأثیر تو، از عالم پنهان شدنی که شکافندۀ شب، نور خداوند تویی @golchine_sher
معنی بخشیدن یک دل به یک لبخند چیست؟ من پشیمانم بگو تاوانِ آن سوگند چیست؟ گاه اگر از دوست پیغامی نیاید بهتر است داستان هایی که مردم از تو می گویند چیست؟ خود قضاوت کن اگر درمانِ دردم عشق توست این سر آشفته و این قلب ناخرسند چیست؟ چند روز از عمر گل های بهاری مانده است ارزش جان کندن گل ها در این یک چند چیست؟ از تو هم دل کندم و دیگر نپرسیدم ز خویش چاره ی معشوق اگر عاشق از او دل کند چیست؟ عشق، نفرت، شوق، بیزاری، تمنا یا گریز حاصلِ آغوشِ گرمِ آتش و اسپند چیست؟ @golchine_sher
از بغض لبریزم دلیل محکمی دارم از من هزاران سال نوری دورتر هستی شاید به این خاطر کنارم ماندنت سخت است مغرور و خود خواهم ولی مغرورتر هستی گاهی پذیرش کرده ام با اینکه راحت نیست با اینکه میدانم غرورم زیر پا رفته اما برای حفظ ظاهر پیش او گفتم آری شما مردی شما پر زورتر هستی من زور خود را روی لیوان ها نشان دادم ازشیشه ها یک جا شکستن را بیاموزم اینگونه مشغولم به دنیایی که میبینی وقتی در این وضعم چرا مسرورتر هستی؟ در وضع نامطلوب ماندن عادتم بوده همچون درختی در کنار جاده افتادم از شاخه هایم پر زدن دیگر میسر نیست شاید برای پر زدن مجبورتر هستی از برکه میخواهی به دریا ها رسیدن را امواج چشمانم برایت پرتلاطم نیست با غرق ماندن در تنم راضی نخواهی شد حتما نمی‌دیدی مرا چون کورتر هستی درقرص ها آرامشم را جستجو کردم حالا تعادل نسبتأ در خانه موجود است در چار دیواری آغوشم نمی گنجم پرشور سمتت آمدم پرشورتر هستی؟ @golchine_sher
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨ Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
در قلب کویر من تو سیلی نشدی درگیر به عشق آه خیلی نشدی مجنون شدم و چگونه می فهمیدم تو هیچ زمان شبیه لیلی نشدی @robaiiyat_takbait
تا عطرِ سپیده در فضا می‌پیچد در شهر صدای آشنا می‌پیچد هر صبح میان شادیِ گنجشکان خورشید به باغِ دلِ ما می‌پیچد @golchine_sher
عشق در کتاب‌ها نیست! عاشقان بزرگ خواندن بلد نبودند... @golchine_sher
در خیالاتِ مبهمم بودم یک نفر داشت چای دم میکرد عاشقِ چای بود مثلِ خودم چای ما را شبیه هم میکرد قند ها با تواضع بسیار به لبانش سلام می کردند سبز یا سرخ هر چه او می گفت استکان ها قیام می کردند چای در دست سمتِ من آمد غرق آرامشی تماشایی بودنش توی خانه انگاری تیر میزد به قلبِ تنهایی استکان را به دست من داد و یاس ها را درون آب گذاشت گفت اول تو بشنوی یا من؟ خوب شد حقِ انتخاب گذاشت گفتم اول من از تو می شنوم بنشین پیشِ من ترانه بخوان لطف کن از خودت بگو زیبا لطف کن شعر عاشقانه بخوان شعر جاری شد از لبانِ ترش سعدی از عجز داشت دق میکرد مولوی در سماع می رقصید حافظِ مست هق و هق میکرد واژه ها بال در می آوردند تا دهانش به حرف وا می شد سر هر دفعه گفتنِ شینش روحِ من از تنم جدا می شد چشم می شد نگاه میکردم واژه می شد سکوت میکردم مثلِ حوا هوایی ام میکرد مثلِ آدم سقوط میکردم هدفش از تمامِ شعر فقط به همین جا کشاندنِ من بود ناگهان در سکوت غرق شدیم نوبتِ شعر خواندنِ من بود کاش می شد که حرف هایم را رو به روی تو مو به مو بزنم تا که آزرده خاطرت نکنم باز باید به شعر رو بزنم... @golchine_sher