eitaa logo
گلچین شعر
14.1هزار دنبال‌کننده
761 عکس
267 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
ﻋﺸﻖ ﻣﺪﺕ ﻫﺎﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺡِ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺩﺭﺩ ﺭﺍ ﺑُﺮﺩﻩ ﺑﺮ ﺑﺎﻡِ ﺟﻨﻮﻥ ﻭ ﻧﺮﺩﺑﺎﻥ ﺑﺮﺩﺍشته! @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تا تو بودی در شبم، من ماه تابان داشتم روبروی چشم خود چشمی غزلخوان داشتم حال اگرچه هيچ نذری عهده‌دارِ وصل نيست يك زمان پيشآمدی بودم كه امكان داشتم ماجراهايی كه با من زير باران داشتی شعر اگر می‌شد قريب پنج ديوان داشتم بعد تو بيش از همه فكرم به اين مشغول بود من چه چيزی كمتر از آن نارفيقان داشتم ساده از "من بی تو می‌ميرم" گذشتی خوبِ من من به اين يک جمله‌ی خود سخت ايمان داشتم لحظه‌ی تشييع من از دور بويت می‌رسيد تا دو ساعت بعد دفنم همچنان جان داشتم @golchine_sher
بخشیده‌ام، شما هم اگر بخواهید می‌توانید ببخشید. آدم زمین نیست که بتواند بارِ همه این تلخی‌ها را به دوش بکشد... @golchine_sher
بس که عادت کرده ام بر اشکهای چشم خود در میان خنده هم از دیده جاری می شوند @golchine_sher
جان می دهم;بیا به تقاضا چه احتیاج؟! @golchine_sher
لبخند بزن دلبر،لبخند تو شیرین است دارو به چه کار آید؟ لبخند تو تسکین است @golchine_sher
ما را خدای حضرت معصومه خوانده گدای حضرت معصومه شاعر شدیم تا بنویسیم از مدح‌وثنای حضرت معصومه انگار روی عرش خدا هستیم زیر لوای حضرت معصومه قم شوره‌زار بود و گلستان شد از خاک پای حضرت معصومه عمری به او کریمه لقب داده‌ست جود و سخای حضرت معصومه هر مشکلی که داشته‌ام حل شد با یک دعای حضرت معصومه وا می‌کند هزارگره، دستِ مشکل‌گشای حضرت معصومه در زندگی غریب نشد هرکس شد آشنای حضرت معصومه معصومه‌ی امام‌رضا بانوست مولا، رضای حضرت معصومه مثل حریم شاه خراسان است صحن‌وسرای حضرت معصومه " مَن زارَها بِقُم فَلَهُ‌الجَنَّه " این شد بهای حضرت معصومه یک‌بار آمده حرم و یک‌عمر شد مبتلای حضرت معصومه در این حرم طلا شده مس‌هامان با کیمیای حضرت معصومه درمان دردهای دوعالم شد دارالشفای حضرت معصومه شکر خدا ضریح دلم بوده‌ست یک‌عمر جای حضرت معصومه عالم گدای حاتم طایی بود حاتم گدای حضرت معصومه ناقابل است هدیه‌ی من، اما جانم فدای حضرت معصومه @golchine_sher
در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود... @golchine_sher
گفتی که با دلت غم هجران چه می‌کند؟! باد خزان ببین به گلستان چه می‌کند.. @golchine_sher
مثل هر شب بی تفاوت شب بخیری گفت و رفت مثل هر شب تا سحر با خود مُرورش می کنم... @golchine_sher
زائری بارانی ام،آقا، به دادم می رسی؟ بی پناهم،خسته ام،تنها،به دادم می رسی؟ گرچه آهو نیستم اما پر از دلتنگی ام ضامن چشمان آهوها! به دادم می رسی؟ از کبوترها که می پرسم نشانم می دهند گنبد و گلدسته هایت را،به دادم می رسی؟ ماهی افتاده بر خاکم،لبالب تشنگی پهنه ی آبی ترین دریا! به دادم می رسی؟ ماه نورانی شب های سیاه عمر من ! ماه من،ای ماه من! آیا به دادم می رسی؟ من دخیل التماسم را به چشمت بسته ام هشتمین دردانه زهرا! به دادم می رسی؟ باز هم مشهد،مسافرها،هیاهوی حرم یک نفر فریاد زد،آقا...به دادم می رسی؟ @golchine_sher
تهران شده بازیچه موهای بلندت یک شهر نشستند تماشا بکنندت  مجموعه شعری که خدا شاعر آن است تضمین شده در باغچه ها بند به بندت  با طعم لبت صنف شکر خانه خراب است این مرتبه هم قند فریمان گله مندت  بازار گل شهر محلات به هم ریخت وقتی گذر قافیه افتاد به خنده ت   دین و دل من ، چشم و لبت ، موی تو... تسلیم ! کافر شده ام در جدل چشم به چندت  با درد دیابت که کنار آمده ام ،کاش یک شب برسد جان بدهم با لب قندت ... چندیست مهندس شده این شاعر بی چیز شاید بپسندد پدر سخت پسندت... @golchine_sher
شانه هایت ساعتی چند؟ بگو میخرمش گاه خرج گریه هایم سخت بالا می رود.. @golchine_sher
حال من خوب است گاهی بد چه فرقی میکند؟! غصه ام کوتاه یا ممتد چه فرقی میکند او که حالم را پریشان میکند با بودنش از خیالم رفت یا آمد چه فرقی میکند اینکه حال و روزشهر کوچکم دلگیرهست فعل بارد با نمیبارد چه فرقی میکند بی تو اخمم سرکش وبرنده وتلخ است حال خنده هایم ماند یا پرزد چه فرقی میکند آمدی و خاطرات کهنه در من تازه شد عشق ، می یا که نمی تابد چه فرقی میکند شهر من در هر دوحالت حالش اصلا خوب نیست شهر من فردوس یا مشهد چه فرقی میکند؟! @golchine_sher
چه روزها که بدون تو آفتاب نشد چه چشم‌ها که بدون تو غرق خواب نشد چه آسمان نجیبی نشست بر سرمان که با هجوم بدی‌هایمان خراب نشد تو از تمام عزیزانِ من عزیزتری که با تو سَرشدن از عمر من حساب نشد هوای مهر تو در جای جای دل پیچید چنانچه هیچ دلی غرق اضطراب نشد بدون روی تو، اندیشه‌هایمان سنگی‌ست کجاست آن دل سنگی که بی‌تو آب نشد خودت بیا و برای خودت دعاگو باش دعای منتظرانت که مستجاب نشد چنان به باور این کوچه عطر نرگس ریخت که بی‌حضور تو در شهر انقلاب نشد‌... ‏ @golchine_sher
اسفندبر آتش شدوخورشید آمد با دامنی از نشاط و امید آمد آمد که دوباره بختمان تازه شود صبح است به عاشقان بگو ،عید آمد @golchine_sher
هر روز دعا کنیم تا برگردد آرام و قرار دل ما برگردد ای جمعه تو هم بخوان خدا را هر روز تا منتقم خون خدا برگردد @golchine_sher
با تو آن ابرم سبک بال و رها اوج میگیرم به عمق قصه ها @golchine_sher
روزهای آخر اسفند دستانم را بگیر و به بهار پیوند بزن؛ زمستان به بهار شاخه ی خشکیده به شکوفه و من به تو ختم شوم شیرین است ... @golchine_sher
در صحن قشنگتان شفا می گیرم مانند درخت سرو پا می گیرم افتاده به سینه ام که حتما امسال امضای برات کربلا می گیرم @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با عطر نسیم صبح، همرازش کن سرشارتر از هوای پروازش کن از پنجره‌های بسته بیزار نباش دلگیر نشو؛ بلند شو، بازش کن @golchine_sher
در خم زلف تو، پابند جنون شد دل من بی‌خبر از دو جهان غرقه به خون شد دل من چونکه با رشتهٔ گیسوی تو پیوندی داشت مو به مو بسته به زنجیر جنون شد دل من اینهمه فتنه مگر زیر سر چشم تو بود که گرفتار دو صد سحر و فسون شد دل من؟ آنچه گفتم به دل از روی نصیحت، نشنید عاقبت عشق تو ورزید و زبون شد دل من بعد مرگ من اگر بر سر خاکم گذری دهمت شرح، که از دست تو، چون شد دل من سالها سخت تر از کوه گران بود ولیک در سر عشق تو بی صبر و سکون شد دل من نقطهٔ خال تو تا دید به پرگار وجود یکسر از دایرهٔ عقل، برون شد دل من @golchine_sher
هر قطره دریا می‌شود وقتی بیایی صحرا شکوفا می‌شود وقتی بیایی آئینه در آئینه در آئینه لبخند دنیا چه زیبا می‌شود وقتی بیایی چیزی شبیه آن‌چه در باور نگنجد مانند رویا می‌شود وقتی بیایی رمز تمام قفل‌های بسته ما یک لحظه پیدا می‌شود وقتی بیایی یوسف که در مصر ملاحت پادشاه است محو تماشا می‌شود وقتی بیایی در باور ما ریشه دارد وعده وحی فتحا مبینا می‌شود وقتی بیایی تلخ است صبر و انتظار اما به کامم شهد گوارا می‌شود وقتی بیایی آن پرچمی که عصر عاشورا زمین خورد در کعبه برپا می‌شود وقتی بیایی بر نیزه آیاتی که ثارالله می‌خواند تفسیر و معنا می‌شود وقتی بیایی یابن‌الحسن عقده ز کار بسته ما با لطف تو وا می‌شود وقتی بیایی @golchine_sher