eitaa logo
گلچین شعر
13.7هزار دنبال‌کننده
693 عکس
252 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
هرچه گویی دوستت دارم به جز تکرار نیست خو نمی گیرم به این تکرارِ طوطی‌وار ، نه @golchine_sher ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
تا زنده باشم چون کبوتر دانه می خواهم امروز محتاج توام؛ فردا نمی خواهم   آشفته ام…زیبایی ات باشد برای بعد من درد دارم شانه ای مردانه می خواهم   از گوشه ی محراب عمری دلبری جستم اکنون خدا را از دل میخانه می خواهم   می خندم و آیینه می گرید به حال من دیوانه ام، هم صحبتی دیوانه می خواهم   در را به رویم باز کن! اندوه آوردم امشب برای گریه کردن شانه می خواهم @golchine_sher
خوبِ من حیف است حال خوبمان را بد کنیم راه رود جاری احساسمان را سد کنیم عشق، در هر حالتی خوب است؛ خوبِ خوبِ خوب پس نباید با "اگر" یا "شاید" آن را بد کنیم دل به دریا می‌زنم من دل به دریا می‌زنی؟ تا توکّل بر هر آنچه پیش می‌آید کنیم جای حسرت خوردن و ماندن، بیا راهی شویم پایمان را نذر راه و قسمتِ مقصد کنیم می‌توانی، می‌توانم، می‌شود؛ نه شک نکن باورم کن تا "نباید" را "فقط باید" کنیم زندگی جاریست؛ بسم الله از آغاز راه نقطه‌های مشترک را می‌شود ممتد کنیم آخرش روزی بهار خنده‌هامان می‌رسد پس بیا با عشق، فصل بغضمان را رد کنیم @golchine_sher
تشنهٔ دیدارم و قصد زیارت می کنم در سکوت خانه ام آرام نیت می کنم از شروع حرکتم تا اول باب الجواد با دل آشفته ام آرام صحبت می کنم می نشینم لحظه ها پایین پایت، بیشتر تا بمانم عاشقی ”مشروط”خلوت می کنم خوب می دانم تو می خوانی مرا،از این سبب بیشترپیش خوداحساس خجالت می کنم وصلهٔ ناجورم اما تا شوم همسایه ات چون گدای سامره مولا سماجت می کنم طفل بازی گوشم و دنیا فریبم می دهد تا نگاه از من بچرخانید غفلت می کنم ذره ام محتاج گرمای نگاهت، تا ابد دربهشت مشهدت احساس لذت می کنم از سر هر کوچه می بینم تو را قبل از عبور ای رئوف مهربان عرض ارادت می کنم شاعر دربارتم آقا که با یک بیت شعر روح خوش اقبالیم را غرق نعمت می کنم ”یک سلامم را اگر پاسخ بگویی می روم لذتش را با تمام شهر قسمت می کنم” @golchine_sher
تاروپود هستی‌ام بر باد رفت، اما نرفت عاشقی‌ها از دلم، دیوانگی‌ها از سرم ... @golchine_sher
عشق جانکاه است یا جان‌بخش؟حالا هر چه هست عشق‌بازان بینِ مرگ و زندگی پل ساختند روز خلقت در گِل ما شوق دیدار تو بود از همان آغاز ما را کم‌تحمل ساختند @golchine_sher
از عطر بهار مست آسان مگذر از هرچه بهاری است آسان مگذر با دیدن هر شکوفه یک شکر بگو از این همه ناز شصت آسان مگذر @golchine_sher
اینجا برای از تو نوشتن هوا کم است دنیا برای از تو سرودن مرا کم است اکسیر من نه این که مرا شعر تازه نیست من از تو می نویسم و این کیمیا کم است سرشارم از خیال ولی این کفاف نیست درشعر من حقیقت یک ماجرا کم است تا این غزل شبیه غزل های من شود چیزی شبیه عطر حضور شما کم است گاهی تو را کنار خود احساس می کنم اما چقدر دل خوشی خواب ها کم است خون هر آن غزل که نگفتم به پای توست آیا هنوز آمدنت را بها کم است @golchine_sher
با لطف شما هیچ شبی خواب نداریم ای عشق بفرما، شبِ عالی، متعالی @golchine_sher
لطفی کن و نپرس چرا عاشقت شدیم؟ حتما دلیل داشت که ما عاشقت شدیم در حیرتم که عشق از آثار دیدن است ما کورها ندیده چرا عاشقت شدیم؟ اثبات می‌کنیم؛ بفرما ! قسم که هست باور نمی کنی؟ به خدا ! عاشقت شدیم!؟ کی عاشقت شدیم فراموشمان شده بابا ! مهم که نیست کجا عاشقت شدیم گفتند پشت ابری و ما خوش خیال‌ها چون کودکان سر به هوا عاشقت شدیم دیدیم سخت بود کمی لایقت شویم رفتیم و با دو بند دعا عاشقت شدیم قبلا برای عشق مجوز گرفته‌ایم با اذن نایبان شما عاشقت شدیم یک ذره عقل هم که خدا لطف کرده بود کردیم نذر عشق تو تا عاشقت شدیم بی اعتنا به میل تو و آبروی تو گفتیم مثل شاه و گدا عاشقت شدیم این میوه‌ها رسیده و یاران گرسنه‌اند اینجا که کوفه نیست، بیا ! عاشقت شدیم @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺اگر یک عمل صالح در طول عمرمان بتوانیم انجام بدیم و قدمی برای ظهور برداریم و مورد قبول خداوند قرار بگیره، شاید انتشار همین کلیپ چند دقیقه ای باشه.... 💠انتشار با شما @golchine_sher
ای پنجره های بسته و باز سلام خورشیدسپید رو به آغاز سلام صبح آمده،با لباس گرم و روشن ای هفته ی سبز رو به پرواز،سلام @golchine_sher
با کمال احتیاج، از خلق استغنا خوش است با دهان خشک مردن بر لب دریا خوش است نیست پروا تلخکامان را ز تلخیهای عشق آب دریا در مذاق ماهی دریا خوش است هر چه رفت از عمر، یاد آن به نیکی می‌کنند چهرهٔ امروز در آیینهٔ فردا خوش است برق را در خرمن مردم تماشا کرده است آن که پندارد که حال مردم دنیا خوش است فکر شنبه تلخ دارد جمعهٔ اطفال را عشرت امروز بی‌اندیشهٔ فردا خوش است هیچ کاری بی تامل گرچه صائب خوب نیست بی تامل آستین افشاندن از دنیا خوش است @golchine_sher
حالا که رفته‌ای پرنده‌ای آمده‌است حوالیِ همین باغِ روبرو هيچ نمی‌خواهد فقط می‌گوید: کو  کو؟ @golchine_sher
به یاد ساقی میخانه‌ام، شراب شراب مپرس حال دلم را که شد خراب خراب به آنچه دیده‌ام از خلق اعتمادی نیست که می‌زنند در این شهر بر نقاب نقاب ز دین فروشی اهل ریا نفهمیدیم کجا گناه گناه است و کی ثواب ثواب به بارگاه امیری دخیل باید بست که می‌دهد به سؤالات بی‌جواب، جواب عجیب نیست که در شرح سطری از سخنش بیاورند رسولان بی‌کتاب کتاب فرشتگان مقرب هنوز هم در عرش به سر نهند در اندوه بوتراب، تراب @golchine_sher
بگو به رکعت چندم رسیده‌ است نماز؟ که با خیال تو مشغولم و حواسم نیست... @golchine_sher
‏بيا كه هر دو به نوعى به شانه محتاجيم دوباره موى تو و حال من پريشان است @golchine_sher
دلم از رفتن تو سخت به هم می ریزد بروی واژه ی "خوشبخت" به هم می ریزد آمدی توی خیابان و همه فهمیدند شهر را موی کمی لخت به هم می ریزد عطر آغوش و تنت حاشیه ی امنیت است مرد را فاصله در تخت به هم می ریزد پاره کن پیرهنم را که زلیخاها را حالت پارگی رخت به هم می ریزد عشق با فتح دلت تاجگذاری شده است بروی سلطنت و تخت به هم می ریزد آنچه در تجربه ی ماست نشان داده که عشق- تا خیالت بشود تخت، به هم می ریزد دوستت دارم و این یک کلمه شعر من است حرف را قافیه ی سخت به هم می ریزد @golchine_sher
از بلبلان هماره پیام تو را شنید گل جامه چاک کرد، چو نام تو را شنید رونق نداشت گلشن ایران بدون تو سرسبز شد همین که سلام تو را شنید این خاک زیر پای تو بستان شیعه شد وقتی دلیل محکم گام تو را شنید هر کس که برد توشه‌ای از بوستان علم فقه تو را شناخت، کلام تو را شنید هر جا دلی پرید به شوق نگاه دوست آوازۀ کبوتر بام تو را شنید از شرم، روی گندم ری سرخ شد دمی کز تو حدیث قتل امام تو را شنید مستی پرید از سر میخانۀ فریب تا قصۀ شکستن جام تو را شنید @golchine_sher
نه شوق داشتنِ برگ و بار دارم من نه هیچ سنخیتی با بهار دارم من   بهار و فصلِ نو ارزانی خودت ای عشق! درون سینه غمی ماندگار دارم من غمی شبیه غم مولویِ بعد از شمس دلی به غصه‌ی عالم دچار دارم من به جبر زندگی‌ام داده، آنکه فرموده- -برای زندگی‌ام اختیار دارم من... چقدر عمرِ نکرده به خود بدهکارم چه خنده‌ها طلب از روزگار دارم من میان بستر اندوه، عالمی کوچک- -به لطف منزوی و شهریار دارم من همین که شعر بگویم برای من کافی‌ست به کار مردم دنیا چه کار دارم من... @golchine_sher
‏چرا زبان بگشایم؟ که دردهای بزرگ به جز سکوت ندارند مرهمی دیگر ... @golchine_sher
اگر به دامنِ وصل تو دست ما نرسد کشیده ایم در آغوش آرزوی تو را... @golchine_sher
آن که سودا زده ی چشم تو بوده است منم و آن که از هر مژه صد چشمه گشوده است منم... @golchine_sher
چنان در خانهٔ آیینه محو دیدن خویشی که گر عالم شود زیر و زبر بیرون نمی‌آیی @golchine_sher