هی فکر میکنم که چگونه؟ چرا؟ چطور؟
من سالهاست گریه نکردم، شما چطور؟
من سالهاست عاشق چشمی نبوده ام
حال نگاه کن منِ پر ادعا چطور...
برگشتم از غرورم و با چشمهای خیس
ساکت نشستهام که ببینم تو را چطور
معنا کنم، الهه تلقین به شاعران
شیطان که نیستی به گمانم، خدا چطور؟
هی فکر میکنم که چه شد عاشقت شدم؟
هی فکر میکنم که چرا؟ کی؟ کجا؟ چطور؟
#مجید_ترکابادی
@golchine_sher
مشتی دروغ وتهمت وهذیان،جریده ها
خوش باورند،یک دل ویکسو عقیده ها
بذر عقیمِ عشق ثمر می دهد مگر
چشم انتظار معجزه قامت خمیده ها
پای درخت خسته لگد مال می شوند
آفت گرفته ها و شتابان رسیده ها
در گیر ودار قافیه مشتی خزعبلات
فارغ ز های وهوی جماعت قصیده ها
مست چپاولند و خدا هم نظاره گر
نو کیسه ها و تازه به دوران رسیده ها
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
@golchine_sher
همراه بهار آمدی آهسته
خود ریشه زدی سبز شدی پیوسته
با عطر خوش شکوفه های سحری
دل بردی از این روز به ظاهر خسته
من عاشق حسن بی نظیرت شده ام
آری به تو دلبسته شدم دلبسته
در سایه ی آسمانِ احساس توام
مرغ دلم از بند منیّت رسته
این تن همهاش تویی تو ای جان و دلم
ای عشق شدم به لطف تو وابسته
#زینب_عدالتیان
#عضوکانال
@golchine_sher
بگذار که هریک از ما
راه خود رویم
من رو به سوی تو
و تو رو به سوی من...
#جبران_خلیل_جبران
@golchine_sher
امام_باقر_ع_مدح_و_شهادت
در مزارت نفسِ ثانیهها میگیرد
باد، دَم میدهد و مرثیه پا میگیرد
زائرت پنجرهفولاد ندارد به بغل
ولی از آجرِ دیوار، شفا میگیرد
گنبدی نیست، ولی خاکِ تو تحتُالقُبّهست
هر کجا ذکر بگیریم، دعا میگیرد
در حرم پشت حصاری که صدا زندانیست
هایهایم یقهی بغض مرا میگیرد
حَرَمت آنقدَر از روضهی مسکوت پُر است
آستین در دهنْ از گریه صدا میگیرد
ابرِ موقوفهی بارانِ حسینیّهی توست
هر کسی روضه به صحرای منا میگیرد
کفترِ نامهبرِ رویِ مزارت ذکرِ،
هر که دارد هوس کربوبلا میگیرد
در مفاتیحِ حرم راوی عاشورایی
زائر از دست تو «ششگوشهنما» میگیرد
اشک، تا میخورَد از مقتلِ چشمت به زمین
میشود همسفرِ ابر، هوا میگیرد
دفتر خاطرهی کودکی توست «لهوف»
«کربلا» در غمِ یک روزِ تو جا میگیرد
#رضا_قاسمی
@golchine_sher
گریهام جاریست، بارانی که میبینی منم
چتر وا کن! ابر گریانی که میبینی منم
بیمحابایی چنان رگبار تند نوبهار
رحم کن! گنجشک حیرانی که میبینی منم!
از کمانداران ابروی تو کو راه فرار؟
صید از هر سو گریزانی که میبینی منم
کشتی و سهراب در خون خفته را نشناختی
بیوفا! سرباز بیجانی که میبینی منم!
اهل امروزم ولی دردی که دارم تازه نیست
شاعر هر کهنهدیوانی که میبینی منم !
#سجاد_سامانی
@golchine_sher
در شهر هی قدم زد و عابر زیاد شد
ترس از رقیب بود، که آخر زیاد شد
این قدرهام نصف جهان جمعیت نداشت
با کوچ او به شهر، مهاجر زیاد شد
یک لحظه باد روسریاش را کنار زد
از آن به بعد بود که شاعر زیاد شد
هی در لباس کهنه اداهای تازه ریخت
هی کار شاعران معاصر، زیاد شد
از بس که خوبچهره و عالمپسند بود
بین زنان شهر سَر و سِر زیاد شد
گفتند با زبان خوش از شهر ما برو
ساک سفر که بست، مسافر زیاد شد
#محمدحسین_ملکیان
@golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
برادر جان، ببین در خون و آتش مام میهن را
تفاوتهای بغض دوستان و بغض دشمن را
جهان بازیچهی لبخند و تزویر است، باور کن
که گاهی پنبه راحت میبُرد حلقوم آهن را
بپرس از دختران مرده، تاریخ جهالت را
تپشها در سکوت گورها، هنگام مردن را
بپرس "آزادی زن در نگاه غرب" یعنی چه؟
نخواهی یافت در انبارهای کاه، سوزن را
مپندارند ایران برکهی آب گل آلودی ست!
که اقیانوس آرام است طوفانهای دشمن را
مگو بید است، بلکه سَروی از جنس شهیدان است
درختی که به زانو در میآرد هر تبرزن را
جگرسوز است اما سختتر از کوه خواهد کرد
غم سهراب اگر از پا نیندازد تهمتن را
برای عزت ایران و این خاک غرورانگیز
بیا تا واژه های "ما" بگیرد جای هر "من" را
برای عزت "جمهوری اسلامی ایران"
سزاوار است فروردین کنی هر سال بهمن را
#احمد_ایرانی_نسب
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠
https://eitaa.com/ahmadiraninasab
💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠
https://t.me/ahmadiraninasab
هدایت شده از گلچین شعر
گلچینی از زیباترین اشعار تک بیتی و رباعی👌✨
Join-https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
صبح است تو را فقط چه کم دارم عشق
بی دیدن تو هزار غم دارم عشق
در قوری احساس دلم صبحانه
بیت غزلی چه تازه دم دارم عشق
#نوروز_رمضانی
@golchine_sher
ای فصل غیر منتظر داستان من!
معشوق ناگهانی دور از گمان من
ای مطلع امید من ای چشم روشنت
زیباترین ستارهی هفت آسمان من
ای در فصول مرثیه و سوگ باز هم
شوقت نهاده قول و غزل بر زبان من
با من بمان و سایهی مهر از سرم مگیر
من زندهام به مهر تو ای مهربان من!
کی میرسد زمان عزیز یگانگی
تا من از آن تو شوم و تو از آن من
#حسین_منزوی
@golchine_sher
برای فتحِ منِ خسته، جنگ لازم نیست
فقط بخند تو آری تفنگ لازم نیست!
نیاز نیست به تزریق، کشتنِ ما را
هوا هوای تو باشد، سُرنگ لازم نیست!
به جز همین که تو در ساحلی، دگر چیزی
برای خودکشیِ یک نهنگ لازم نیست!
خرابه کردنِ یک شهر را، غمت بس بود
مغول نخواهد و تیمورِ لنگ لازم نیست!
دلِ گرفتهی ما را به قلب خود نسپار
که در شکستنِ این شیشه سنگ لازم نیست!
سیاهمویی و لب سُرخ، یککدام بس است
که میزبان تو که باشی، دو رنگ لازم نیست!
من از نگاه بیفتم، تو میروی بالا
در این مقایسه الاکلنگ لازم نیست!
بهانه کرد که چون شاعرم، هوسبازم!
بگو نخواستمت دیگر، انگ لازم نیست..!
#سجاد_شهیدی
@golchine_sher
دفتـر شعرم را که می گشایم
مُشتی از تـو
بیرون می ریزد
هوا به تو آغشته می شود!
و می ترسم که نکند
یک شهـر عاشقت بشود
آهای..
دردانـه ی برگ برگِ نوشته ها
از تـو گفتن
چه عالـمی دارد ...
#مریم_قهرمانلو
@golchine_sher
مثل نوری که گذر میکند از پنجرهها
میشوم محو تماشای تو از منظرهها
به دعاهای سپیدار لب چشمه قسم
به صدای عطشآلود شب زنجرهها،
قدر یک لحظه دلم تاب ندارد بیتو
دورهگردی شدهام همسفر شبپرهها
نیستی، در دل مهتابی و آرامم باز
سور و ساتیست به پا بین غم و دلهرهها
میدوم سمت هیاهوی نجیب گل سرخ
میچکد بغض من از خستگی حنجرهها
یاد چشم تو مرا زنده نگه داشتهاست
کهنه کی میشود آن نابترین خاطرهها
بر لب طاقچهها جای تو گل کاشتهام
کاش میشد که بیایی به لب پنجرهها
#اعظم_کلیابی
#بانوی_کاشانی
#عضوکانال
@golchine_sher
تعبیر خوابهای پریشانیام، بیا
دلتنگ بوسهات شده پیشانیام، بیا
وقتی کنار بستر شعرم تو نیستی
تنهاترین ترانهی بارانیام، بیا
در پیچوتاب ذهن گرهخوردهام فقط
مشغول فن خاطرهدرمانیام، بیا
حالوهوای دفترم از بغض پر شده
در جستوجوی خندهی پنهانیام، بیا
حرف از ترنج، دست، زلیخای دیگری
از جان برید این دل قربانیام، بیا
تنها دلیل رقص قلمهای بی رمق
یک سطر مانده تا ته ویرانیام، بیا
#ژیلا_نظری
@golchine_sher
آشفته دلان را هوس خواب نباشد
شوری که به دریاست به مرداب نباشد
هرگز مژه برهم ننهد عاشق صادق
آنرا که به دل عشق بود خواب نباشد
در پیش قدت کیست که از پا ننشیند
یا زلف تو را بیند و بیتاب نباشد
چشمان تو در آینه ی اشک چه زیباست
نرگس شود افسرده چو در آب نباشد
گفتم شب مهتاب بیا نازکنان گفت
آنجا که منم حاجت مهتاب نباشد
#مهدی_سهیلی
@golchine_sher
🏴 #باقرالعلوم(ع)
تمام کربلا را یاد دارد
نشان از غربت سجاد دارد
میان قلب هر یک از محبّان
ضریح و پنجره فولاد دارد
#روحالله_راوینیا
#عضوکانال
#شهادت
#بقیع
#امام_باقر_(ع)
@golchine_sher
سه رُباعی به مُناسبتِ سالروزِ شهادتِ حضرتِ امام مُحمّدِباقر (ع)
چون آینه حرفِ حق تلاوت می کرد
آیاتِ غم و عطش روایت می کرد
آن بحرِ علوم و ساقیِ نور و صفا
ترویجِ حقیقت و فقاهت می کرد
________________________________
از جنسِ ستاره بود و عینِ باران
سرچشمهی نورِناب و عشق و عرفان
در عهد و زمانِ پنجمین اخترِ حق
بشکُفت علوم و شُد شکوفا قرآن
________________________________
بی نور و چراغ و سایبان ، خاکش هست
بی روضه و اشک و روضه خوان،خاکش هست
گُلدسته و گُل ، حَرَم ندارد آقا
بی برگ و درخت و باغبان ، خاکش هست
#حسن_یزدان_پناهی_فَسا
#عضوکانال
@golchine_sher
پیراهن تو بر تنِ این شعر گشاد است
در وصف تن ات شاعر ناکام زیاد است
در حسرت فتح ات، قلمِ شاعر و نقاش
زیباییِ تو، کار به دست همه داده ست!
شاید قلم فرشچیان معجزه ای کرد
«بازار هنر» چند صباحی ست کساد است
جز خنده، سزاوار برای دهنت نیست
نقاشیِ رنگِ لبت این قدر که شاد است
یک کار فقط روسری ات دارد و آن هم
بر هم زدن دائم آرامش باد است!
من شاعرم و در پی مضمون جدیدم
هر کار کنی پشت سرت حرف زیاد است!
#محمد_حسین_ملکیان
@golchine_sher
هنوز فاصلۀ ما هزار فرسنگ است
هنوز هم که هنوز است، بینمان جنگ است
نفس نفس زدن ما به هم گره خورده
هنوز هم تپش قلبمان همآهنگ است
بدون دغدغۀ عشق، آسمان تیره؛
میان پنجره، خورشید تکۀ سنگ است
کدام ثانیه میعادگاه دیدن توست
قسم به لحظۀ دیدار، وقتمان تنگ است
بدون نام تو من بیهویتم اینجا
شناسنامۀ جعلی برای من ننگ است
در آستانۀ غربت، کجا؟ نمیدانم...
برای من همه جا آسمان همین رنگ است
#علی_اصغر_شیری
#عضوکانال
@golchine_sher
بی تو چشمِ به راه دارم من
دلِ بی سرپناه دارم من
تو بیا، تا تو را برای ابد
روی چشمم نگاه دارم من
کاشکی اندکی درنگ کنی
غزلِ پا به ماه دارم من
گیسوانِ سپید دارم من
روزگارِ سیاه دارم من
غصه ی ناتمام دارم من
خنده ی گاه گاه دارم من
نه به الطاف شیخ دل بستم
نه امیدی به شاه دارم من
تو همان قدر لطف داری باز
هر چقدر اشتباه دارم من
دوری از دست های تو تا کی؟
بس کن آخر؛ گناه دارم من!
#محمد_شکری_فرد
#عضوکانال
@golchine_sher
در سوگ شهادت يادگار كربلا، امام محمدباقر عليه السلام
بيا به خلوت آيينه ها سرى بزنيم
كبوترانه قدم سوى دلبرى بزنيم
سكوت مبهم و سردى در اين قفس جارى ست
در آسمان بقيعش، بيا پرى بزنيم
كجاست شمع و چراغى در آستان بقيع؟
به چلچراغ زيارت، مگر درى بزنيم
به لطف روضه چشمان خون فشان، امشب
به نقشبندىِ خون، رنگ بهترى بزنيم
كنار مرقد باقر(ع)، در انعكاس علوم
نفس ميان روايات ديگرى بزنيم
براى تسليتى از وراى فاصله ها
سرى به مقتل سرخ كبوترى بزنيم
كنار خيمه خورشيد، روضه مى خواند
اگر مقابل او حرف معجرى بزنيم
▫️
لهوف خاطره ها را زمان ورق زده است
به عرش نيزه بيا در منا سرى بزنيم
#محمد_مهدى_عبداللهى
#عضوکانال
@golchine_sher