eitaa logo
گلچین شعر
13هزار دنبال‌کننده
380 عکس
184 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
به سمت جاده‌ی دلخواه می‌روم در خواب به بی‌نهایتِ ناگاه می‌روم در خواب شبیه کودکی‌ام، بادبادکی در دست دوان دوان به سوی ماه می‌روم در خواب گرفته خواب مرا چشم‌های آهویی به شوق او به کمینگاه می‌روم در خواب کجای شب به تو ایمان بیاورم ای عشق! برای یافتنت راه می‌روم در خواب مرا صدا زدی؛ اما صدا صدای تو نیست چقدر بی تو به بیراه می‌روم در خواب همیشه می‌‌پرم از خواب خود، نمی‌‌دانی چگونه در شب جانکاه می‌روم در خواب؟ چقدر ساده به من شب به خیر می‌گویی مرا ببین که به اکراه می‌روم در خواب @golchine_sher
چقدر ساده به هم ریختی روانِ مرا! بریده غصه ی دل کندنت امانِ مرا قبول کن که مخاطب پسند خواهد شد به هر زبان بنویسند داستانِ مرا گذشتی از من و شب های خالی از غزلم گرفته حسرتِ دستانِ تو، جهانِ مرا! سریع پیر شدم! آنچنان که آینه نیز شکسته در دل خود صورتِ جوانِ مرا! به فکر معجزه ای تازه بودم و ناگاه خدا گرفت به دستِ تو امتحان مرا! نه تو خلیل خدایی، نه من چو اسماعیل بگیر خنجر و در دم بگیر جانِ مرا! چه روزگار غریبیست، بعد رفتنِ تو بغل گرفته غمی کهنه آسمانِ مرا تو را به حرمتِ عشقت قسم بیا برگرد بیا و تلخ تر از این نکن دهانِ مرا تو نیم دیگر من نیستی؛ تمامِ منی تمام کن غم و اندوهِ سالیانِ مرا... @golchine_sher
امیرالمومنین_ع_مدح مرمت می‌کند سرمایه‌ی ویران امت را بنای عدل محکم می‌کند ارکان امت را پس از فقدان پیغمبر، خیال خلق آسوده‌ست اگر در دست می‌گیرد علی سُکان امت را در این دریای پرطوفان، علی آن نوح کشتی‌بان هدایت می‌کند کشتی سرگردان امت را خلافت با علی، بر تن ردای عدل می‌پوشد که میزان می‌کند میزانِ نامیزانِ امت را علی پیداترین اعجاز پنهان پیمبر بود که می‌دانست هم پیدا و هم پنهان امت را پیمبر جان امت بود و مولا تا به تن جان داشت حفاظت کرد با شمشیرِ غیرت، جان امت را مسلمانان! چه می‌جویید در تنهایی محشر که می‌سنجند با حُبِ علی، ایمان امت را علی از ساده‌لوحان زخم‌های بدتری خورده خدایا دور کن شر کج‌اندیشان امت را میان گودی محراب یا در پهنه‌ی میدان علی، تنها علی پس می‌دهد تاوان امت را @golchine_sher
کپی فقط با نام شاعر برای صدمین بار کانالهایی که کپی می کنید لطفا اسم شاعر رو هم بنویسید از نظر اخلاقی درست نیست 🙏🙏🙏 @golchine_sher @robaiiyat_takbait
تا عطرِ سپیده در فضا می‌پیچد در شهر صدای آشنا می‌پیچد هر صبح میان شادیِ گنجشکان خورشید به باغِ دلِ ما می‌پیچد @golchine_sher
در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست می رسم با تو به خانه، از خیابانی که نیست می نشینی رو به رویم خستگی در میکنی چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست باز می خندی و می پرسی که حالت بهتر است؟ باز می خندم که خیلی! گرچه میدانی که نیست شعر می خوانم برایت واژه ها گل می کنند یاس و مریم می گذارم توی گلدانی که نیست چشم می دوزم به چشمت، می شود آیا کمی دست هایم را بگیری بین دستانی که نیست؟ وقت رفتن می شود با بغض می گویم نرو پشت پایت اشک میریزم در ایوانی که نیست می روی و خانه لبریز از نبودت می شود باز تنها می شوم با یاد مهمانی که نیست رفته ای و بعد تو اینکارِ هر روزِ من است باور این که نباشی، کار آسانی که نیست... @golchine_sher
پر از بیدارخوابی، می‌پرد از خواب و بیدار است به روی بالش پر، تا سحر از خواب بیزار است کبوترخانه‌ها دور سرش می‌چرخد آهسته پر جا مانده‌ای از یک کبوتر روی دیوار است شبیه روح آشفته به دنبال کبوترها میان تلی از پرهای سرگردان گرفتار است کبوترباز عاشق حسرت دیرینه‌ای دارد قفس‌ها خالی‌اند و نامۀ ننوشته بسیار است کبوترهای رفته برنمی‌گردند، اما باز مگر از این کبوترخانه‌ها او دست‌بردار است کبوترباز عاشق را کسی پیدا نخواهد کرد کبوترباز عاشق تا ابد در زیر آوار است... @golchine_sher
باشد، تو نیز بر جگرم خنجری بزن با من دم از هوای کس دیگری بزن پرواز با رقیب اگر فرصتی گذاشت روزی به آشیانه من هم سری بزن ای دل به جنگ جمع رقیبان شتاب کن سرباز نیمه جان! به صف لشکری بزن درد فراق آمد و عشق از دلم نرفت ای روزگار سیلی محکم‌تری بزن ! شاید که جام بشکنم و توبه‌ای کنم ای مرگ! پیش از آنکه بیایی دری بزن @golchine_sher
و گاهی عشق یعنی رفتن از کنار آدمی که دوستش داری ..... وقتی که میدانی نبودت به نفع اوست... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از ازل نامِ علی "ع" در دفترِ دادار بود نامِ او در ابجد از اول صد و ده بار بود "عینِ" او شد عالمِ امکان و "لام" اش "لا اِله ..." "یا" یِ پایانِ علی "ع" یاسین... نجات از نار بود هر که عمری با علی "ع" شد یار و همدم، بُرد،بُرد نامش از روزِ ازل گنجینه یِ اسرار بود شد دلیلِ خلقتِ افلاک خلقِ فاطمه "س" نامِ مولا در ازل اولاتر از اذکار بود شد تمامِ کائنات از نامِ حیدر "ع" مستِ مست چشمِ حیدر "ع" چلچراغِ چشمهایِ تار بود با خودم گفتم علی"ع"،گفتم حسن"ع"،گفتم حسین"ع" در وجودم "یا علی" ع هر لحظه در تکرار بود هیچ بازاری در عالم بی علی "ع" رونق نداشت نامِ پاکش خود دلیلِ گرمیِ بازار بود @golchine_sher
همصحبت من بی تو فقط شعر ترم هست! رفتی و ولی خاطره‌هایت به سرم هست! همصحبت من نیست کسی جز در و دیوار در خانه سکوتی همه شب منتظرم هست ! آنقدر به تنهایی خود کرده ام عادت انگار نه انگار کسی دور و برم هست ! از بس که گره خورده نگاهت به نگاهم چشمان تو هر لحظه فقط در نظرم هست ! پرواز قشنگ است نه با بال شکسته دردیست غم عشق که در بال و پرم هست ! رفتی و پس از رفتنت آرام ندارم از هجر تو بی تابم و خون در جگرم هست ! هرجا بروی این دل من نیز همانجاست هر جا که تو باشی همانجا اثرم هست ! ای کاش بگیری خبر از حال خرابم بی تو همه شب همدم‌ من چشم ترم هست ! @golchine_sher
غمی نو دست و بالم را گرفته است زبان قیل و قالم را گرفته است همه گهگاه احوالم بپرسند بغیر از او که حالم را گرفته است @golchine_sher
بهار زندگی اش را نفس به گریه کشید کسی که روضه ی مکشوفه را به چشمش دید گریست آنکه شنید از حدیث کرب و بلا شکست آنکه به چشمان خویش دید و چشید به چشم دید یلی رفت و اربا اربا شد به تیر و نیزه زمین خورد عاقبت خورشید درون خیمه ی آتش گرفته بود و چقدر به روی خار مغیلان کنار عمه دوید به نیزه دید سر بهترین عالم را و پای عصمت کبری رسیده بزم یزید چگونه می شود از داغ این بلا نشود تمام موی سر کودک سه ساله سپید صبور در غم عظمی کشید قد اما به یاد کرب و بلا قلب او همیشه تپید کسی به یاد ندارد میان مردم شهر کجا و کی ؟پس از آن سیل گریه ها،خندید شکافت قلب علوم و حدیث معرفتش به جان شیعه ی عالم دوباره جان بخشید نداشت طاقت خورشید را زمانه ی ظلم خبر رسید که شد باقر العلوم شهید حرم ندارد و یک روز شیعه خواهد ساخت برای حضرت خورشید بارگاه جدید @golchine_sher
گاهی فقط یک ابر می ‌فهمد هوایم را یک روح سرگردان، سرای ناکجایم را یک باغبان در خشکسالی‌های پِی ‌در ‌پی یک گوش کر، فریادهای بی‌صدایم را دردم شبیه دردهای پیش از اینم نیست گم کرده‌ام انگار در قلبم خدایم را می‌ترسم ازتصویر آیینه که در چشمش دیوانه ‌ای دیگر بگیرد باز جایم را مثل خوره این زخم ها بر روحم افتاده درهم تنیده تار رخوت انزوایم را من گرم رویای خودم بودم نمی‌دیدم کابوس‌های منتظر در خوابهایم را رفتم به سمت آرزوهای مه‌ آلودم آن قدر که دیگر ندیدم رد‌پایم را @golchine_sher
شانه‌ات را دیر آوردی سرم را باد برد خشت خشت و آجر آجر، پیکرم را باد برد من بلوطی پیر بودم پای یک کوه بلند نیمم آتش سوخت، نیم دیگرم را باد برد از غزل هایم فقط خاکستری مانده به جا بیت های روشن و شعله ورم را باد برد با همین نیمه، همین معمولی ساده بساز دیر کردی نیمه‌ی عاشق‌ترم را باد برد بال کوبیدم قفس را بشکنم عمرم گذشت وا نشد بدتر از آن بال و پرم را باد برد @golchine_sher
ما گشته‌ایم، نیست، تو هم جستجو مکن آن روزها گذشت، دگر آرزو مکن دیگر سراغ خاطره‌های مرا مگیر خاکستر گداخته را زیر و رو مکن در چشم دیگران منشین در کنار من ما را در این مقایسه بی آبرو مکن راز من است غنچه‌ی لب‌های سرخ تو راز مرا برای کسی بازگو مکن دیدار ما تصور یک بی‌نهایت است با یکدگر دو آینه را روبه رو مکن @golchine_sher
کسی که خواسته ایمان‌مان سقوط کند پِی چه بود؟ که ایران‌مان سقوط کند چقدر خواسته غم را به چهره بنشاند که شادی از لب خندان‌مان سقوط کند چنانچه سر ببُرد دل نمی‌بُریم از عشق اگرچه سر به گریبان‌مان سقوط کند به سربریده ترین نخل هایمان سوگند گمان مبر تنِ بی جان‌مان سقوط کند اگر شهید شویم ایستاده می‌میریم مباد پرچمِ دستان‌مان سقوط کند اگرچه سوخت و گاهی به نیزه ها هم رفت خدا نخواست که قرآن‌مان سقوط کند به بید فتنه بفهمان ظهور نزدیک است دمی که با دَم طوفان‌مان سقوط کند بگو که آرزویش را به گور خواهد برد کسی که خواسته ایران‌مان سقوط کند 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هوای آشنایی کرده خورشید دلِ‌ ما را هوایی کرده خورشید برایِ اولین بار است انگار که قصد ِخودنمایی کرده خورشید! @robaiiyat_takbait
ما را به نام عشق تو هر سو کشیده اند انگار که به پول سیاهی خریده اند!... گفتند دیده ایم تو را در مکاشفه ترفند می زنند خدا را... ندیده اند نسلی شدیم منفصل از درد بی کسی مانندگرگ، جرات ما را دریده اند گاهی اگر شکسته سکوت تو ، بی گمان با پنبه بی درنگ سرت را بریده اند تقدیرمان نبوده، برای من و درخت! این سایه های شوم تبر آفریده اند @golchine_sher
چه کسی می گوید من از تو سهمی ندارم؟ هر بیست و چهار ساعت یک روز به سالهای تنهایی ام اضافه می کنی ... @golchine_sher
در کوی تو معروفم و از روی تو محروم گرگِ دهن‌آلوده‌ی یوسف ندریده! بس در طلبت کوششِ بی‌فایده کردیم چون طفلِ دوان از پیِ گنجشکِ پریده @golchine_sher
هی فکر می‌کنم که چگونه؟ چرا؟ چطور؟ من سال‌هاست گریه نکردم، شما چطور؟ من سال‌هاست عاشق چشمی نبوده ام حال نگاه کن منِ پر ادعا چطور... برگشتم از غرورم و با چشم‌های خیس ساکت نشسته‌ام که ببینم تو را چطور معنا کنم، الهه تلقین به شاعران شیطان که نیستی به گمانم، خدا چطور؟ هی فکر می‌کنم که چه شد عاشقت شدم؟ هی فکر می‌کنم که چرا؟ کی؟ کجا؟ چطور؟ @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا