eitaa logo
گلچین شعر
13.8هزار دنبال‌کننده
748 عکس
260 ویدیو
10 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
پلکی نزنم مگر به جز روی تو، من عاشق نشوم جز خم ابروی تو، من در محفل قرآنـــم و مهمانی تو آرام تر از همیشه در کوی تو، من @golchine_sher
گل داده تمام آیه های قرآن سجاده گرفته عطر ناب ریحان به به،چه مبارک است آن سالی که؛ هم ماه بهار باشد و هم رمضان! (کهربا) @golchine_sher
آب را گل نکنیم: در فرودست انگار، کفتری می‌خورد آب. یا که در بیشه دور، سیره ای پر می‌شوید. یا در آبادی، کوزه ای پُر می‌گردد. آب را گل نکنیم: شاید این آب روان، می‌رود پای سپیداری، تا فرو شوید اندوه دلی. دست درویشی شاید، نان خشکیده فرو برده در آب. زن زیبایی آمد لب رود، آب را گل نکنیم: روی زیبا دو برابر شده است. چه گوارا این آب! چه زلال این رود! مردم بالادست، چه صفایی دارند! چشمه‌هاشان جوشان، گاوهاشان شیرافشان باد! من ندیدم دهشان، بی‌گمان پای چپرهاشان جا پای خداست. ماهتاب آن‌جا، می‌کند روشن پهنای کلام. بی‌گمان در ده بالادست، چینه‌ها کوتاه است. مردمش می‌دانند، که شقاق چه گلی است. بی‌گمان آن‌جا آبی، آبی است. غنچه ای می‌شکفد، اهل ده باخبرند. چه دهی باید باشد! کوچه باغش پر موسیقی باد! مردمان سر رود، آب را می‌فهمند. گل نکردندش، ما نیز آب را گل نکنیم. @golchine_sher
‌ ‏تشخیص پزشک خستگی از دنیاست با من بنشین و چای درمانی کن ... @golchine_sher
شاعری پیـرم ولی لاف جــوانی می زنم ناخوشی ها را گـره بر شادمانی می زنم روزها از بی قـراری روی تار و پـود شعر رج به رج گلـواژه های ارغوانی می زنم رنگ دنیای مجازی جـور دیگـر می شود تا به چشمم عینک ته استکانی می زنم بارهـا از روی دلسوزی رفیــقم شد عصا در خیـابان هـا قــدم از ناتوانی می زنم از تکاپــوی غــزل قلبـم بیفتــد در تپش بین شعـــرم سکته های ناگهانی می زنم روز مرگم را نمیدانم ولی پیش از وفات عکس خـود را در اتاق بایگـانی می زنم بی دلی هستم که دنبال عسل بانو هنوز بال و پر در کوچه های مهربانی می زنم @golchine_sher
چنان‌که سر نزده هیچ جز گناه از من نمانده است به‌جز نامه‌ی سیاه از من اگرچه ظاهر شاد و خیال خوش دارم ولی ندیده کسی حال روبه‌راه از من به فکر این‌که زرنگم، جهان اهل فریب هزار مرتبه برداشته کلاه از من هزار توبه شکستم، خدای توبه‌پذیر همیشه بوده گذشت از تو، اشتباه از من خوشم که بنده‌ی تو بوده‌ام در اوج گناه که برنداشته‌ای لحظه‌ای نگاه از من هزارشکر که آغوش گرم تو باز است اگرچه سر بزند جرم گاه‌گاه از من اگرچه جاده پر از پیچ‌وخم شد اما تو محافظت کردی در تمام راه از من به خویش آمدم و هاتفی ندا آورد: به حکم آینه‌ی "سَلْ، تُعِطْ" بخواه از من کرامت تو چنان شد که یک عبادت را قبول کرده به جای هزارماه از من دوقطره اشک برای حسین ریخته‌ام... به روز حشر بخواهی اگر گواه از من من از حضور تو شرمنده‌ام امام‌زمان که برنیامده در این فراق آه از من @golchine_sher
از شوقِ دو عید چشم بارانی شد از فرش به سمت عرش مهمانی شد به به ! چه تقارن قشنگی به به! نوروز کنار سفره رمضانی شد @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام ماه قشنگم که گُل به سر داری! از اشتیاق دل تنگ من خبر داری؟ مرا به سوی خودت جذب می کنی، اما تو برمُودائی و نزدیک تر خطر داری چو یک کتاب پر از ماجرائی و در خویش هزار نکته ی باریک و مختصر داری صدای خوش، رخ زیبا، تن تراشیده تو در وجود خودت -خانه ی هنر- داری تمام تاب و تب و بغض ابرها از توست تو بر تپیدن دل های شان اثر داری جهان چو دیده گشاید، به عینه خواهد دید که یک الهه ی نازی که بال و پر داری مرا که تشنه ی یک جرعه از لبت هستم چگونه می شود از آب بر حذر داری؟ @golchine_sher
گرچه گاهی حال من مانند گیسوهای توست چشمه ی آرامشم پایین ابروهای توست خنده کن تا جای خون درمن عسل جاری کنی بهترین محصول ها مخصوص کندوهای توست فتنه ها افتاده بین روسری های سرت خون به پا کردی، ببین! دعوا سرموهای توست کار دنیا را بنازم که پر از وارونگی ست یک پلنگ مدعی در دام آهوهای توست فتح خواهم کرد روزی سرزمینت را اگر لشکری آماده پشت برج و باروهای توست شهر را دارد به هم می ریزد امشب ، جمع کن سینه چاکی را که مست از زخم چاقوهای توست کوک کن ، بردار سازت را ، برقصان وبرقص زندگی آهنگ زیبای النگوهای توست خوش به حال من که می میرم برایت اینهمه مرگ امکانی به سمت نوشداروهای توست @golchine_sher
هر آشنایی تازه ، اندوهی تازه است! مگذارید که نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان! هر سلام ، سر آغاز دردناک یک خداحافظی‌ست! @golchine_sher
آقا ســـلام ! ای گلِ بستان سرمدی ای آخرین ســـلالهٔ گلــــزار احمدی ای ماه پشت ابر، بگو تا کی انتظار آقــا رسیـد ماه مبـــارک ، نیــامدی @golchine_sher
تا آینه رفتم که بگیرم خبر از خویش دیدم که در آن آینه هم جز تو کسی نیست @golchine_sher
مرا آنگونه جذبِ مذهبت کردی که می دانم ... مطیعِ چشم های نامسلمان تو خواهم شد @golchine_sher
جرم ما چیست که این گونه گرفتار شدیم صید دریای دل  و دیدۀ بیمار شدیم از همان روز که قابیل جوان قاتل شد به غلط پیرو آن قاتل بدکار شدیم قصد، این بود که ما خدمت مخلوق کنیم مثل دیوار به روی همه آوار شدیم   گفت خالق که سرسجده برآدم ببرید سجده نادیده گرفتیم و زیانکار شدیم   قَرَض ازخلقت ما بندگی مُطلق بود ما ولی ،بندۀ زور و زر و دینار شدیم   یار هرگز به جفا کاری ما شکوه نداشت ما به او پشت نمودیم و طلبکار شدیم پدرم گفت پیِ روضۀ رضوان بروید راه رضوان نگرفتیم که در نار شدیم گفت آن عارف وارسته که عاقل بشویم مست بودیم  و چه با فصله هشیار شدیم غنچه درسیطرۀ خار شکفتن آموخت ما چه کردیم که در چشم همه خار شدیم @golchine_sher
بهار می رسد از راه تازه مثل ظهور خوش است فرصت گل چیدن از فراوانها @golchine_sher
ای نفس های تو سبز و پشت لبهای تو سبز دست هایت پر شکوفه قد و بالای تو سبز در خیابان تو گنجشکان تردد می کنند شهروندانت پرنده شهر زیبای تو سبز دوست داری سیب لبخندت زمین را پر کند آرزویت چیدنی ، تصویر رویای تو سبز نقش خود را در طبیعت خوب ایفا می کنی کارگردان هوا هستی و اجرای تو سبز خوشنویسی می کنی بر برگ های دفترت از که داری می نویسی ای چلیپای تو سبز جای پایت را خودت با عشق محکم می کنی تا بماند در زمین تا سالها جای تو سبز @golchine_sher
نه دلی ماند و نه دینی ز پیِ غارت عشق آه ازین فتنه که برخاست ، امان ای ساقی... @golchine_sher
نپرس از منِ تنها چرا پریشانی؟ خودت که حال مرا خوبِ خوب میدانی منم که هرچه بگویی "برو" نخواهم رفت! تویی که هرچه بگویم "بمان" نمی مانی... @golchine_sher
عشق یعنی بَری از غفلتِ خودخواهی شو هجرت از خود کن و سرچشمه‌ی آگاهی شو به تمنّای تو دریاست همه تن، آغوش از خودت کوچ کن و رود شو و جاری شو محض خورشیدشدن، ذرّه‌ای از خویش برآ قد بکش، دلزده از این‌همه کوتاهی شو سال‌ها فاصله است از رمضان تا رمضان کاروان می‌گذرد... بیرقِ همراهی شو روزه یعنی که بمیر از طلبِ هرچه جز او روز و شب تشنه‌ی انوارِ "هُوَ اللهی" شو در دلِ برکه‌ی حق، تا تپشی مهلت هست از شدن خسته نشو؛ ماه نشد، ماهی شو چند گویم به تو هرلحظه که این شو یا آن؟ آنِ او باش، برو هرچه که می‌خواهی شو... ‏ @golchine_sher
زلف حیران شده ات آمده بر گونه ی تو تکه ی ابر سیاهیست که باران دارد @golchine_sher
وقتی تو باشی درد دنیا را نمیفهمم در ساحلت، تلخند دریا را نمیفهمم وقتی‌که در یادم بتابد صبح آغوشت فرق حقیقت، یا که رویا را نمیفهمم عطرت اگر پیچیده بر باد و هوا باشد دیگر بـهـار و عطر گل‌هـا را نمیفهمم وقتی که تن‌پوشَت بپیچد دور اندامم فصل زمستان، سوزِ سـرما را نمیفهمم شب‌ها اگر بر بسترم، عطر تنت‌ باشد دیـگـر طلـوعِ صبح فـردا را نمیفهمم مقصد اگر کویِ‌تو باشد،راه اگرعشقت فـرق مـیانِ بـال، بـا پـا را نمیفهمم وقتی‌که دستانت‌بگیرد دستِ‌سردم را جانبخشیِ دستان عیسی را نمیفهمم حتی به بُعدِ فاصله، من دوستت دارم حسی به جز این حس زیبا را نمیفهمم @golchine_sher
پایانِ غم و بی کسی ات خواهد شد آرامشِ دلواپسی ات خواهد شد یکروز زمین و آسمان سرشار از عطرِ نَفَسِ 《 نرگسی ات 》خواهد شد @golchine_sher
کردم با عشق گفتگویی که نگو آگه شدم از سر ّ مگویی که نگو این کافر بی نماز را عشق تو کرد یک مومن دائم الوضویی که نگو @golchine_sher
جمعه و ماه مبارک ، تو کجایی آقا ؟ کاش می شد که همین جمعه بیایی آقا جمعه ها می رسد و میگذرد اما حیف چشم بر روی تو نائل نشود اما حیف بی تو در این رمضان کار دلم لنگ شود بر سر سفره ی افطار دلم تنگ شود سیزده قرن گذشت و نشد از تو خبری کاش من لایق دیدار تو گردم سحری تو بیا بهر ظهور و فرجت کاری کن بهر احیای فرج نیز مرا یاری کن تو ببین ذکر و دعایم که به جایی نرسد با نگاه تو دل من به صفایی برسد نکند آرزویِ دیدن تو دیر شود با فِراقت به خدا عاشق تو پیر شود جمعه ای رفت و دلم باز به یارش نرسید وای بر چشم و دلی که به نگارش نرسید به نبی و به حسن ، هم به علی و زهرا حضرت عشق بیا و قدمی رنجه نما . به تن غرق به خون و به شهِ کرببلا جان به لب آمده ِای حضرت دلدار بیا @golchine_sher