فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◾️تـاسـوعـای حـسـیـنـی تـسـلیـت◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر از تو درباره #غزه پرسیدند...
بگو به آنها در آنجا شهیدی است
که شهیدی آن را حمل می کند
و شهیدی از وی عکس میگیرد
و شهیدی او را بدرقه می کند
وشهیدی بر وی نماز می خواند ...
کُلّ یومٍ عاشورا ...
عرض تسلیت به مناسبت عاشورای حسینی
هدایت شده از یک نفر مانده از این قوم که برمی گردد
*تقویم عاشورا*
طبق محاسبه مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاهشماری ایرانی»، واقعه کربلا به حساب گاهشماری شمسی ۲۱ مهر سال ۵۹ هجري شمسی میشود.
تاریخ شمسی هم مثل قمری نیست که تغییر کند. موقعیت زمین نسبت به خورشید ثابت است و میشود با در آوردن اوقات شرعی شهر کربلا در این تاریخ، حرفهای مقتلنویسان را به ساعت و دقیقه برگرداند.
*روز عاشورا چگونه گذشت؟*
در این تحقیق علمی، اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر ۳-+ دقیقه اختلاف میتواند داشته باشد) را استخراج کردهایم و روایات مقتلنگارها را با این ساعتها تنظیم کردهایم.
*۵:۴۷ اذان صبح*
امام(ع) بعداز نماز صبح، برای اصحابش سخنرانی کرد. آنها را به صبر و جهاد دعوت کرد و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب...
خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری»
طرف مقابل نيز نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعداز نماز صبح، به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند.
*حدود ساعت ۶:۰۰*
امام حسین(ع) دستور دادند تا اطراف خیمهها خندق بکنند و آن را با خار بوته ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند.
*طلوع آفتاب*
کمی بعد از طلوع آفتاب، امام(ع) سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. رو به روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آنها خطبهای خواند. صفات و فضایل خودش، پدر و برادرش را یادآوری فرمودند و اینکه کوفیان به امام(ع) نامه نوشتهاند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرار داد و از حجّار بن ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آنها او را دعوت نکردهاند؟
آنها انکار کردند!
امام(ع) نامههایشان را به طرف آنها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آنها تمام کردهاست.
یکی از سران جبههی مقابل، از امام(ع) پرسید: چرا حکم ابن زیاد را نمیپذیرد و آنها را از جنگ مقابله با پسر پیامبر(ص) نمیرهاند؟
اینجا بود که امام(ع)، آن جمله معروفشان را فرمودند:
«أَلَا وَإنَّ الدَّعِيَّ ابْنَ الدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ بَيْنَ اثْنَتَيْنِ: بَيْنَ السِّلَّه وَالذِّلَّه؛ وَهَيْهَاتَ مِنَّا الذِّلَّه...
فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است، من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده! ذلت از ما دور است.»
سخنرانی امام(ع) حدوداً نیم ساعت طول کشیدهاست.
*حدود ساعت ۸:۰۰*
بعد از سخنرانی امام(ع)، چند نفر از اصحاب آن حضرت، به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن خوانهای کوفه بود _ الفتوح) و به روایتی زهیر (تاریخ یعقوبی و طبری) خطاب به کوفیان، سخنان مشابهی گفتند.
بعداز سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر دادند.
چند نفری دچار تردید شدند! از جمله حُر و فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که در گذشته عضو خوارج بودند.
بعید نیست که کسان دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند.
*حدود ساعت ۹:۰۰*
روز به وقت چاشت رسیده بود که شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این قدر تعلل میکند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد.
اولین تیر را به سمت سپاه امام(ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد:
«نزد عبیدالله، شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.»
بعداز انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی با هم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند:
«اینها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چارهای جز پذیرش آن نیست، آماده شوید.»
چند نفر از سپاه امام در این تیر باران کشته شدند. (تعداد دقیق را نمیدانیم. تعداد کشتگان تیراندازی با تعداد کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکر شدهاست.)
*حدود ساعت ۱۰:۰۰*
بعد از تیراندازی، «یسار»، غلام «زیاد بن ابیه» و «سالم» غلام عبیدالله ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن به تن، در ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین(ع) نگاهی به او کرد و فرمود:
«به گمانم حریف کشندهای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد.
بعد از این نبرد تن به تن، حمله سراسری سپاه کوفه شروع شد. ابتدا حجار به جناح راست سپاه امام حسین(ع) حمله کرد اما حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزهها حمله را دفع کردند.
همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام(ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت.
بعداز عقبنشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام(ع) را تیرباران کردند که آن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام(ع)، تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح، آن نفرات را ۵۰ نفر و ابن شهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کردهاست.
اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت.
امام(ع) او را دعا کرد.
گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام(ع)حمله کنند. زهیر و ۱۰ نفر به آنها
هدایت شده از یک نفر مانده از این قوم که برمی گردد
حمله کردند.
*حدود ساعت ۱۱:۰۰*
بعداز این حملات، امام(ع) دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد.
اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زندهاند نگذارند که کسی از بنیهاشم به میدان برود.
انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند.
بعضی «در مقابل نگاه امام(ع)» شهید شدند.
یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب بریر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش میتوانستم وصیتهای تو را اجرا کنم.
مسلم با دست امام حسین(ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».
یک بار، هفت نفر از اصحاب امام(ع) در محاصره واقع شدند، حضرت عباس(ع) محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.
*اذان ظهر*
حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر شهید شد.
چون که نوشتهاند، امام(ع) خطاب به اصحاب فرمودند:
یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم.
یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمیشود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر میکنی نماز شما قبول میشود و نماز پسر پیامبر(ص) قبول نمیشود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد.
امام(ع) از شهادت حبیب متأثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو میگذارم.»
امام(ع) نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام(ع) اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و سعید بن عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند.
نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»
*حدود ساعت ۱۳:۰۰*
۳۰ نفر از اصحاب امام(ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند.
بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر(س) بود.
البته الفتوح، عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خواندهاست. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانهای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود:
«ای پسرعموهای من، بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»
*حدود ساعت ۱۴:۰۰*
عاقبت امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) تنها ماندند.
عباس(ع) اجازه میدان خواست، اما امام(ع) او را مأمور رساندن آب به خیمهها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس(ع) دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت، در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله(ع) سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام(ع) برای دومین بار، بعداز مرگ برادر عزیزش، گریه کرد و فرمود:
«اکنون دیگر پشتم شکست.»
*حدود ساعت ۱۵:۰۰*
امام(ع) به طرف خیمهها برگشت تا خداحافظی کند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنهاش نکنند.
وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخوارهاش علی اصغر(س) را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.
امام(ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان میشد. بعضی تیر میانداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب میکردند.
شمر و ۱۰ نفر به مقابله با امام(ع) آمدند.
بعداز شهادت امام(ع)، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد.
در مقاتل نوشتهاند: زمانی که امام(ع) در آستانه شهادت بود، کسی جرأت نمیکرد به سمت ایشان برود، اهل حرم از صدای اسب ایشان (ذوالجناح) متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن(ع) دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند:
«خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»
*۱۶:۰۶ مقارن با اذان عصر*
وقت شهادت امام(ع) را وقت نماز عصر گفتهاند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایعنگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین(ع) کشته شود، شنیدم که میگفت:
«به خدا پس از من، کسی را نخواهید کشت که خداوند از کشتن او، بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.»
گوید: آنگاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای بر شما! منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!»
گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام(ع) فرو برد...
*حدود ساعت ۱۷:۰۰*
بعداز شهادت امام(ع)، عدهای لباسهای آن حضرت را غارت کردند که نوشتهاند تمام این افراد، بعدها به مرضهای لاعلاج دچار شدند.
غارت عمومی اموال امام حسین(ع) و همراهانش آغاز شد. عمر سعد ساعتی بعد دستور توقف غارت را داد و حتی نگهبان برای خیمهها گذاشت.
یکی از شیعیان بصره به اسم سوید بنمطاع بعداز شهادت امام(ع) به کربلا رسید و برای دفاع از حرم امام(ع
هدایت شده از یک نفر مانده از این قوم که برمی گردد
) جنگید تا شهید شد.
*نزدیک غروب آفتاب*
سر امام(ع) را از بدن جدا میکنند و به خولی میدهند تا همان شبانه برای ابن زیاد ببرد.
آنگاه، به دستور عمر سعد، بر بدن مطهر امام(ع) و یارانش اسب میدوانند تا استخوانهایشان هم خرد شود.
*۱۸:۴۹ مقارن با اذان مغرب*
داستان روز غمانگیز عاشورا، اینطور تمام میشود! در حالی که عمر سعد دستور نماز جماعت مغرب را میداده، سنان بن انس بین مردم میتاخته و رجز میخوانده که «افسار و رکاب اسب مرا باید از طلا بکنید! چرا که من بهترین مردمان را کشتهام!»
السلام علی الحسین وعلی علی بن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین،
الالعنة الله على القوم الظالمين من الاولين والاخرين
التماس دعا
4_6030423242257206745.mp3
688K
🎧 بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا
▪️باصدای: #شهید_سید_مجتبی_علمدار
▪️ زمان: دهه ۶۰
#نوحه_خوانی_و_مداحی #محرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
رسانه ها چگونه فریب می دهند؟
توصیه می کنم کلیپ را تا به انتها نگاه کنید!
#رسانه
#فضای_مجازی
#سواد_رسانه
هدایت شده از کشکول|محسن مهدیان
🔴درباره پرت شدن یک زن از خودروی گشت ارشاد
رسانه های مواجب بگیر کاخ سفید و سعودی نوشتند: پرتاب دختر بدحجاب از ون گشت ارشاد. ساعتی نگذشت که خبر اصلی منتشر شد. خانم متهمی که شاکی خصوصی داشته، خود را از خودروی کلانتری و نه گشت ارشاد به بیرون پرت کرده است.
⭕️از ایندست چند مورد فهرست کنم؟
🔹-برخورد گشت ارشاد با خانم بوشهری تکذیب شد. فیلم اساسا برای گذشته و مربوط به برخورد با خربکاری خیابانی بوده است.
🔸-کشته شدن دختر تبریزی در تعقیب و گریز با گشت ارشاد تکذیب شد. دختر نوجوان به دلیل عدم تسلط بر رانندگی و نداشتن گواهینامه تصادف کرده بود.
🔹-عکس احساس برانگیز گریه دو زن در خودروی گشت ارشاد، مربوط به عکس خبری از مانور ناجا و نمایش بوده است.
🔸-ماجرای برخورد با آب بازی و کشف حجاب در تهرانپارس یک دروغ بود. طرف مواد مخدر روانگردان مصرف کرده بود.
🔹-خانم اهل رشت به خاطر حجاب دستگیر نشده بود. او در حال مستی و رقص، به مامورین ناجا حمله کرد و البته دستگیر شد.
🔸- در ماجرای جنجالی اتوبوس بی آر تی هم خانم سپیده رشنو متهم به کشف حجاب نیست، بلکه اتهام وی تبانی با ضدانقلاب در تبلیغ فساد است که البته باید از خودش در دادگاه دفاع کند.
✅کارکرد نهایی خبرهای کذب در حوزه گشت ارشاد چیست؟
1⃣یکم. تکثیر خبر.
خبر اصلی دیده می شود و اما تکذیبیه ها خیر. از تکذیب موارد بالا چند مورد را دیده یا شنیده اید؟
اما اثر مهمتری وجود دارد.
2⃣دوم. تقویت.
ممکن است تکذیب خبر را هم ببینید اما همین تکذیب خبر هم کارکرد دارد. خبر و تکذیبش باعث می شود اصل مساله به عنوان یک چالش در ذهن ها تقویت شود. شنیدید عوام می گویند " تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیزها" ؛ همان.
ثمره ای از این مهمتر هم وجود دارد.
3⃣سوم. بی حسی خبری.
تکذیب خبر را می بینید، اما دچار بی حسی نسبت به تکذیبیه می شوید. گوئی تکذیبیه جزئی از روال اداری ایندست اخبار است. مرحله شدیدتر وقتی است که بالاخره در بین عملکرد ناجا خطا هم وجود دارد و ترکیب این خطاها با بی حسی منجر به بی اعتمادی به تکذیبیه ها می شود.
اما ثمره نهایی از همه این موارد فراتر است.
4⃣چهارم. تثبیت.
تثبیت ثمره تکرار است. مهم نیست خبر را باور کنید یا نکنید. تکذیب بشود یا نشود. دروغ باشد یا راست. مهم اینست که این ژانر خبری فعال باشد. مهم این است که هر روز "تکرار" شود. ثمره این تکرار در میان مدت، تثبیت یک تصویر معیوب در ذهن مخاطب است که فراتر از تائید یا تکذیب یک خبر است. از بین موارد بالا شما خاطرتان نیست چه خبری تائید یا تکذیب شده است. مهم اینست که هر روز خبری با هدف بدنامی قانونگرایی در ماجرای حجاب منتشر شود و شما در معرض اجباری دریافت پیام باشید.
@mahdian_mohsen
هدایت شده از مطالب ویژه
*هر زائر یک لیوان با دوام*
در سال گذشته تعداد موکب هایی که لیوان یکبار مصرف استفاده میکردند نسبت به سال قبل بیشتر شده بود و معضل زباله مشهود بود . اگر 2 میلیون زائر ایرانی هر کدام در روز 20 لیوان دور بریزند، در طی یک هفته تعداد 280 میلیون لیوان مصرفی تبدیل به کوهی از زباله می شود و هزینه زیادی هم به برادران عراقی تحمیل می کند. اما اگر هر زائر یک لیوان ترجیحا استیل درب دار همراه داشته باشند ضمن رعایت بهداشت از تخریب محیط زیست جلوگیری میشود. لطفا در گروه های مختلف نشر دهید و در ثواب این کار خیر شریک شوید.
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
*فرهنگ عاشورائی
◽️#محرم ، #کربلا
◾️#حضور_حسینی
◽️#امام_حسین_ع
#اربعین
🏴 @Matalebevijeh
4_5888634186994026193.pdf
365.5K
سلام
درباره صندوق قرضالحسنه دائمی سفر کربلا، قبلاً در همین کانال توضیحاتی داده بودم.
از آنجاییکه تاسیس چنین صندوقی در هر شهری مناسب و لازم هست، تجربیات و روش اجرای کار را مکتوب کردم که تقدیم میکنم.
@ali_shamlu
طرح از آن مرحوم علی شاملو است؛ صلوات و فاتحهای هدیه به ايشان فراموش نشود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا توفیق خدمت به زوار حسین را به ما هم بده !
هدایت شده از وحید یامین پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر ۵ دقیقه هم حوصله شنیدن ندارید!
غرق شدن در شبکه های اجتماعی فارغ از اینکه چه محتوایی مصرف میکنید، چیزهایی را در وجود شما تغییر میدهد. حتی اگر تمام محتوای صرفی شما مثبت باشد، باز هم شما بخشی از قابلیتهای خود را از دست خواهید داد.
دکتر وحید یامینپور: به ازای هر یک واحد فعالیت در شبکه های مجازی، باید ۳ واحد با کتاب مانوس باشید. عموما معارف آگاهی بخش عمیق از مدیوم کتاب به دست می آید.
@yaminpour
💠بودنش برای ایمانمان کافی بود!
🔷ماهها بود انگیزهای برای یادداشت نویسی نداشتم، سرگرم کارهای شخصی و مطالعات و پژوهش بودن بیشتر وقتها بیشتر صرفه دارد تا سرک کشیدن به دنیای پرهیاهو و کم فایده؛ امّا گاهی بی آن که بخواهی ناچاری سفره دلت را بازکنی برای جماعتی که در دنیای تو زندگی نمی کنند.
🔷سالها است که با کتاب و نوشتن مانوسم، ولی خدا را شاهد میگیرم که همچنان بیش از هر آنچه خوانده ام صدای دلنشین «خدا شاهد است آقا»ی آیت الله ناصری برای شهادت به حقانیّت عالم غیب برای من کارساز بوده است...
🔷 مگر میشود سیزده ساله باشی و در طبقه همکف خانه ایشان در میان جمعیّت فشرده دوستدارانش، صدای بریده بریده او را هنگامی که نام حجت بن الحسن را میبرد، شنیده باشی و قلبت به زبان نیامده باشد و یک یابن الحسن از عمق جا نگفته باشی، آری بغض گلوی مردی که صداقت از قامتش می بارید بالاتر از هر برهانی، تو را به صاحبت رهنمون می شد.
🔷سالها در «مسجد کمرزرین» ظهرهای رمضان محو کلامش می شدیم روزه مان رنگ نفسش را گرفته بود، امساکمان با بغض ایشان ترک میخورد و سحرها با این نوا که «خدایا ناصری آمده، پشیمان آمده، یک عمر اشتباه کرده حالا آمده» اشکهایمان روی گونهها می غلطید.
🔷خداحافظ مردی که وجودت دلیل دلقرص بودنمان بود به آنچه خداگفته است....
🔷خداحافظ ای حجت الاسلام واقعی، ای آیت الله حقیقی، چه بیپناه شدهایم در این روزگار پرتلاطم و چه فقیرند فرزندانمان در این دنیای تهی از حقیقت...
🔷چه دیده اند کسانی که تو را ندیدند! خداحافظ ای قدیمی ترین تصویر از زیباترین تجربه معنوی!
✍️میثم قاسمی
6شهریور1401
@tooshe_no
هدایت شده از بر پا
بعضی اتفاقات را که میشنوی احساس کوچکی میکنی، احساس ضعف و ذلت و خاکساری. رفیقم میگفت:
🌹پسر عمه ای داشتم که اهل هر جور خلافی که بگید، بود. هر غلطی میکرد. علنی هم انجام میداد. معتاد هم بود. بدجور هم معتاد بود.
این پسر عمه ما خودش فرزندی نوجوان داشت که خیلی دل بسته او بود. پسرک در کنار دریا شنا میکرد، که موج آب او را برد.
🌹پدر معتاد و خلافکار داغون شده بود، دستش به هیچ جا بند نبود. جسد پسر را که از دریا تحویل گرفتند، مثل دیوانه ها شده بود. شب اول که پسرش را دفن کرده بودند همه در خانه شان جمع بودند، بلند شد و فریاد میزد که پسرم از تنهایی و تاریکی میترسد، بیایید بریم قبرستان. همه جمع شدند به سمت قبرستان حرکت کردند. سرش را از پنجره ماشین بیرون میبرد و فقط فریاد میزد. جگرش سوخته بود.
🌹شب رسیدند کنار قبر پسرش. قبری کنار قبر پسرش بود که خالی بود. پدر وارد آن قبر شد با همه وجود گریه میکرد، گریه ای که بعید است دیده باشید. فریاد میزد خدایا اگر پسرم الان آرام است و نمیترسد به دلم بینداز، قول میدهم خوب شوم عوض شوم.گریه مبکرد و اشک میریخت. بعد از مدتی ناگهان بلند شد از قبر بیرون آمد، گفت برویم، پسرم آرام است آرام.
🌹بعد از آن عوض شد. مرد دیگری شد. ترک کرد اعتیادش را. توبه کرد، توبه حسابی توبه نصوح. به خاطر توبه اش گاهی ماهها به فلاکت میافتاد. مثلا شریکی داشت که نااهل بود، شراکتش را به خاطر حرام خواری او به هم زد ماهها بیچاره شد، اما پای قولش ماند. حالا شده بود یک آدم معنوی و مراقب. خیلی عجیب بود.
🌹نمیدانم آنشب در آن قبر خالی برای آن قلب شکسته و خرد شده چه منکشف شد، چه چیزی را احساس کرد، چطور مناجات کرد، چطور بازگشت، نمیدانم نمیدانم. فقط چنان بازگشتی را عشق است.
🔻یا من فی الممات قدرته.
گاهی خدا با قدرت نمایی اش آدمها را ادب میکند. بلا که میآید، قطعا میآید. درد که میآید، قطعا میآید. چون و لنبولنکم بشی من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس و الثمرات... اما کاش این بلاها و دردها ما را متوجه راهمان کند و حقیقتمان که همان انا لله و انا الیه راجعون است.
هیچی همین.
@ali_mahdiyan
❇️ضعیف بودن بد نیست!
خداوند متعال در قرآن میفرمایند: «خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعیفاً»
خداوند انسان را در ابتدای امر هرکس که باشد به نحوی ضعیف و با انواع ضعفها خلق کرده و مسئله اصلی در اینجا است که ضعیفبودن بد نیست، ضعیفماندن بد است. یکی را عجول خلق کرده و دیگری را ترسو و سومی را بیباک و چهارمی را بدبین، و بنا است هر کدام از این افراد در زندگی خود به نور الهی از این ضعفها عبور کنند تا هرکدام معنای خود را در تولد جدیدشان احساس نمایند.
🆔 @fanuss_andishe
هدایت شده از مطالب ویژه
#استاد_اصغر_طاهرزاده:
🖌با سلام . به نظر می آید آقای محسن مهدیان در کانال تلگرامی خود تذکر خوبی داده است.می توان روی آن فکر کرد.
⛔️حرف مفت
امیدوارم دلخور نشوید. اما واقعا تعبیر دقیقی است؛ گرفتاری جدی عصر شبکه، حرف مفت است. البته این تعبیر را اولین بار هری فرانکفورت، استاد فلسفه اخلاق در سال 1985 در یک سخنرانی مطرح کرد و لب کلامش این بود که حرف مفت امری متفاوت از دروغگوئی است. دروغگو حقیقت را می داند و آنرا کتمان می کند و اما حرف مفت زن اساسا کار به حقیقت ندارد.
✅با این گزاره ها آشنائید:
"همه جا را فساد گرفته.". "همه مسوولین فاسدند". "فساد سیستمی است". "همه مردم دروغگویند". "فردا از امروز بدتر است". "اون دولت و این دولت ندارد همه مث همند". "روز به روز مردم بی حیاتر میشن". "مامورین ناجا همه شیتیل بگیرن". "عدلیه خودش دزد سر گردنه است".
همین؟
نه. سطح دیگری از حرف مفت زنی هست که ظاهرا خردمندانه تر است و اما هیچ تفاوتی با گزاره های بالا ندارد. کدام حرف ها؟ خیلی از توئیت ها و پست ها و کامنت هایی که مفت هستند.
🔸چرا مفت؟
چون برای بیان آن نه نیاز به بررسی و تحقیق است و نه بابت کذب بودنش هزینه ای داده می شود. مثل حس "حکیم باشی" در توئیتر که باعث می شود افراد فارغ از هر حقیقتی هر آنچه به ذهن شان می رسد و سر قلم شان است را توئیت کنند.
🔹ویژگی کلیدی حرف مفت چیست؟
حرف مفت تنها برای جلوه فروشی است. حرف مفت زن، تنها می خواهد بگوید: "هستم". او اساسا کار با حقیقت ندارد. البته حرفش همیشه هم دروغ نیست. ممکن است صادق یا کاذب باشد؛ هرجا به اصطلاح بار بخورد و فیو و لایک بگیرد و مقبولیت اجتماعی کسب کند.
نگاه توهین آمیز به تعبیر حرف مفت نداشته باشید. سخن بر سر یک پدیده جدید در رسانه است که آثار بسیار دردناکی دارد.
ما با پدیده ای در عصر شبکه های اجتماعی مواجهیم که افراد روایت و حال خودشان را از واقع می گویند؛ نگرش شان نه بینش. سخن بر سر حس و حال افراد از واقعیت است نه خود واقعیت. آنهم برداشتی که برای او مقبولیت بسازد.
🔸حالا چرا موجب نگرانی است؟
چون اساسا روایت مثل گزاره های خبری، صدق و کذب بر نمی دارد. خبر "90 درصد مسوولین ما دزد هستند" را می شود رد یا تائید کرد اما حس "همه مسئولین ما دزدند" را نه. چون حس فرد است. روایت و نگرش اوست. همین.
🔹اما حرف مفت همیشه بوده است؛ چرا امروز نگران کننده است؟
چون به مدد رسانه شبکه ای، قدرت معناسازی پیدا کرده است. مخاطب حرف مفت، الزاما آنرا حرف مفت نمی داند. حرف مفت، حرف مفت می سازد. تلخ تر اینکه به مرور زمان دغدغه یافتن حقیقت از بین می رود. حرف مفت زنی سکه رایج می شود چون بی هزینه می شود حرف زد و اعتماد به نفس و تشخص پیدا کرد.
در این فرآیند معیوب، روایتی حق است که قدرت معناسازی داشته باشد و قدرت معناسازی در تعداد لایک و فیو و چرخش محتواست. حرف مفت اینجاست که بازار می گیرد چون حرفی که بیشتر لایک می گیرد حرف های دوقطبی ساز و هیجانی و احساسی است.
در نهایت اینکه رسانه های دروغگو حساب ویژه ای روی حرف های مفت باز می کنند. اساسا دروغ رسانه های شیاد با حرف مفت در کامنت هاست که قدرت نفوذ می گیرد.
🔸و اما چه باید کرد؟
نه حرف مفت بزنیم و نه اجازه دهیم حرف مفت بزنند. سکوت مقابل حرف مفت کمک به توسعه حرف هائی است که بادهواست.
این حدیث امام سجاد درباره «اللَّهُمَّ إِنیِّ أَعُوذُ بِکَ مِن... أَوْ نَقُولَ فِی الْعِلْمِ بِغَیْرِ عِلْمٍ» اشاره به همین حرف مفت دارد.
@mahdian_mohsen
💠استاد فلاح: شما برای اینکه #موفق شوید،فرمول هایتان این چیز هاست: «ِ وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجا ِ وَ يَرْزُقْهُ مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ وَ مَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ» یا «ِيا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُركُم وَيُثَبِّت أَقدامَكُم»
اینها تزئینات نیست. ای #انسان_موحد ! تو اصلا نباید به دفتر مشق کافر نگاه کنی. تو در یک #نظام_ولایی دیگری هستی،سنن دیگری بر تو جاری است.
اصلا توفیق مندی در اینجا از قواعد و روشهای متفاوتی تبعیت میکند.
@fanuss_andishe
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
* #کلیپ_تصویری #اربعین
🎥موضوع: توصیهای به جاماندههای قافله اربعین
🎙 حجتالاسلام والمسلمین ناصری
🔺 @fanuss_andishe
هدایت شده از حبیباله بابائی
*تحلیل ٤٩ سال پیش رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره کنگره عظیم جهانی اربعین*
شیعه یک جمع متفرقی بود. یک جامعهای بود که در یک جا، در یک مکان زندگی نمیکردند. در مدینه بودند، در کوفه بودند، در بصره بودند، در اهواز بودند، در قم بودند، در خراسان بودند، اطراف و اکناف بلاد. اما یک روح در این کالبد متفرق و در این اجزاء متشتت در جریان بود.
مثل دانههای تسبیح یک رشته و یک نخ همه اینها را به هم وصل میکرد. چه بود آن رشته؟ رشته اطاعت و فرمانبری از مرکزیت تشیع، از رهبری عالی تشیع یعنی امام. همه این رشتهها به آنجا متصل میشد. قلبی بود که به همه اعضاء فرمان میداد. و به این ترتیب تشیع یک سازمان و یک تشکیلاتی بود. ممکن بود دو نفر از حال هم خبر نداشته باشند اما بودند کسانی که از حال همه با خبر بودند. اطاعت و فرمانبری آنها به حساب بود، فریاد زدنشان از روی دستور بود، سکوتشان بر طبق نقشه بود.
همه چیزشان با حساب بود. فقط یک عیبی کار آنها داشت و آن اینکه همدیگر را کمتر میدیدند. اهل یک شهر، شیعیان یک منطقه البته یکدیگر را میدیدند. اما یک کنگره جهانی لازم بود برای شیعیان روزگار ائمه(ع).
این کنگره جهانی را معین کردند. وقتش را هم معین کردند. گفتند در این موعد معین در آن کنگره هر کس بتواند شرکت کند. آن موعد روز اربعین است و جای شرکت، سرزمین کربلا است. چون روح شیعه روح کربلایی است، روح عاشورایی است. در کالبد شیعه تپش روز عاشورا مشهود است. شیعه هر جا که هست دنبالهروی عاشورای حسین است. این هم که میبینی همه جا این تپشهایی که در شیعه مشهود شده، از آن مرقدِ پاک ناشی شده. این شعلههایی بوده که از آن روح مقدس و پاک و از آن تربت عالی مقدار سرکشیده. به جانها و روحها رسیده. انسانها را به گلولههای داغی تبدیل کرده و آنها را به قلب دشمن فرو برده.
بنابراین مسئله اربعین یک مسئله مهمی است، اربعین یعنی میعاد شیعیان در یک کنگره بینالمللی و جهانی برای سرزمینی که خودش خاطرهانگیز است آن سرزمین. سرزمین خاطرهها است، خاطرههای باشکوه، خاطرههای عزیز، سرزمین شهدا، مزار کشتهشدگان راه خدا، اینجا جمع بشوند تشیع، پیروان تشیع و دست برادری و پیمان وفاداری هر چه بیشتر بدهند.
اگر امروز هم بتوانند شیعیان آن سرزمین پاک و مقدس را یک چنین میعادی قرار بدهند. البته بسیار کار بجا و جالبی خواهد بود و همین دنبالهگیری از راهی است که از ائمه هدی(ع) به ما ارائه دادند.
📚 سخنرانی در مسجد امام حسن مجتبی(ع)/ مشهد ۲۴ اسفند ۱۳۵۲