.
#رحلت_رسول_اکرم
*درب حجره رو باز كرد، ديد ابي عبدالله رويِ سينه ي پيغمبرِ، اومد حسين رو از رويِ سينه جدا كنه، لحظات آخر، اينقدر نفس به سينه ي محتضر سنگين ميشه، حتي ميگن: دكمه هاي پيراهن رو هم باز كنيد تا راحت نفس بياد و بره، اما صدا زد: فاطمه جان! بذار حسينم رويِ سينه ام بمونه، من آرامش پيدا مي كنم…
آي دلايي كه برا كربلا تنگِ! آماده ايد يا نه؟ نمي دونم زينب اين صحنه رو ديد يا نه، اما ظهر عاشورا دستش رو رويِ سرش گذاشت، صدايِ ناله اش بلند شد، حسينِ من:“یَومٌ عَلیٰ صَدرِ المُصطفیٰ، یَومٌ علی وجهِ الثَّری” يه روز رويِ سينه ي پيغمبر ديدمت، اما امروز مي بينم رويِ خار و خاشاك بيابون ها بي كفن موندي…دست برد زيرِ بدن، بدن رو بالا آوُرد، يا رسول الله!:“هَذا حسَینٌ بِالعَراء، مُرَمَّلٌ بالدِّماء،مُقَطَّعُ الأعضَاء” اما يه وقت نگاش افتاد به سينه ي مباركِ ابي عبدالله، صدا زد: حسين! كاش تيري كه به سينه ات زدن به قلبِ زينب مي زدن، همه ناله بزنيد: يا حسين…*
#رسول_الله
.
#شهادت_امام_حسن
* گفت :قدیم کاروان میخواست بره کربلا ، اول می رفتند بقیع رو زیارت می کردند بعد می رفتند کربلا ؛ گوشۀ حرم ابی عبدالله دیدن یه پیرمرد ایرانی شمع روشن کرده گریه می کنه،زیر لب میگه:قربونت برم حرم نداری
آقا جان زائر نداری،
قبرت چراغ نداره،
اومدن جلو گفتند : این آقا که این همه زائر داره، لوسترای زیبا، حرم به این قشنگی داره
گفت:دست از دلم بردار، بقیع بودم اومدم کربلا ، نذر امام حسن ع داشتم یه شمع روشن می کردم ،
تا شمع روشن کردم تو بقیع نگهبانای بقیع منو زدند، حالا اومدم نذرم رو حرم داداشش ادا کنم، می خوام بگم:حسین جان!داداشت خیلی غریبه
.
.
رسمه هر كي مي خواد از دنيا بره،حتي دكمه هاي پيراهنش رو هم باز كنيد،از چند جهت مي خوام وارد روضه بشم،محتضر اون لحظات آخر عمرش ميگن:حتي يه كاه هم رو سينه اش نباشه، عمر در نگاه محتضر طولانيه، در نگاه ما ميگن:ديدي به چشم به هم زدن از دنيا رفت،علي عليه السلام فرمود:اگه قرار باشه كسي از دنيا بره علي رو ببينه، اون يه لحظه براش زياده،طولاني است. همه حسرت خواهند خورد لحظه ي آخر عمرشون كه ما علي رو نشناختيم، علي اينه و ما دنبال يه چيز ديگه رفتيم، علي اينه و ما جدي نگرفتيم،فقط گفتيم:علي،اما بدا به حال اونايي كه ميگن:علي اينه و ما باهاش دشمني كرديم، اون نانجيبا كه در خونه ي علي رو آتيش زدن هم ميگن،علي اين بود و ما نشناختيم. لحظه ي آخر عمر طولانيه براي محتضر، رسول خدا احترامش براي همه ي عالم واجب ِ،اما وقتي مي خواد از دنيا بره، بايد رعايت بشه،سينه ي پيغمبر ِ، اينقدر مهم ِ، ابي عبدالله همين كه شش ماهه تير خورد،قنداقه رو پاره كرد،بچه دست و پا بزنه،راحت جون بده، لحظه هاي آخر عمر پيغمبر،حسن رو مي گيرند،حسين ميره،او رو ميگيرند،زينب ميره، حسنين خودشون رو روي سينه ي رسول خدا انداختند امام حسن صورت به صورت پيغمبر گذاشت،ابي عبدالله روي سينه ي پيغمبر، علي اومد اينها رو برداره با نوازش، لحظه هاي آخر پيغمبر با آرامش جان بده، تا اومد بچه ها رو برداره پيغمبر فرمود: رهاشون كن علي، حسين بايد رو سينه ام باشه،اصلاً امشب بحث ِ فشار ِ روي قفس سينه است، حسنم باشه، اينها باشن من راحت جان ميدم،نگذاشت رسول خدا بچه هارو برداره،هفتاد و پنج روز يا نود و پنج روز به يكي از اين روايات،شب بود همين دوتا بچه دوباره روي سينه ي مادر افتادند، مادر بين كفن، علي بر نداشت بچه هارو،يه مرتبه يه هاتفي صدا زد:علي چه كار داري ميكني؟بچه هارو بردار،عرش به هم ريخته از ناله، بچه هارو از روي سينه ي مادر بردار،عالم داره از مدار خارج ميشه، علي يتيم هاي فاطمه رو با احترام برداشت،حسين يتيم هاي امام حسن رو با احترام برداشت، يه جا سراغ دارم بچه رو بدن پاره پاره و بي سر ِ بابا افتاد،هزار و نهصد و پنجاه زخم،با تازيانه بلندش كردند.يا ابتا اُنظر الي عمتي المضروبه. برگرديم مدينه،ماه صفر داره تموم ميشه هر چي جون داري مايه بذار، هر جوري مي توني ناله بزن، بچه ها رو از روي سينه ي پيغمبر برداشت،رسول خدا نگذاشت، گفت:اينها باشن من راحت جان ميدم، اين سنگيني ِ حسين و حسنم لازمه،بايد روي سينه ي من باشن، اين يه سنگيني بود رو سينه ي رسول خدا، من عبارت از مقتل بخونم:خانم زينب اومد از بالاي گودال: وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ،حسين.... اي خدا فرج امام زمان ما را برسان،هر كسي هر دردي داره،حاجتي داره،حاجت روا فرما
.
#روضه_حضرت_رسول_صلی_الله_علیه_وآله
#روضه_پیامبر_اکرم_صلوات_الله_علیه
#رحلت_رسول_اکرم #رسول_الله
ZiyaratPayambarAzDoor.mp3
28.27M
▪️زیارت حضرت رسول (ص) از راه دور
🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی
🏴 ویژهشهادت #پیامبر_اکرم (ص)
👈 مشاهده متن :
Meysammotiee.ir/files/other//ZiyaratPayambarAzDoor.pdf
#رسول_الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗 ماجرای پیامبر و عاشقیِ غلام عاشق!
#استاد_شجاعی
منبع : جلسه ۳ از مبحث شرح زیارت جامعه کبیره
.
|⇦•راحت جان ما...
#قسمت_اول #روضه و توسل ویژه شهادت #امام_رضا علیه السلام اجرا به نفسِ حاج عباس واعظی
●━━━━━━───────
درد و درمان ما امام رضاست
راحت جان ما امام رضاست
ما غلامان حضرتش هستیم
شاه و سلطان ما امام رضاست
گر چه سلمان او نشد باشیم
عشق و ایمان ما امام رضاست
جانِ نوکر چه قابلی دارد
جان و جانان ما امام رضاست
آیه آیه کلام او نور است
روح قران ما امام رضاست
جان ایران ماست معصومه
قلبِ ایران ما امام رضاست
قول داده به جانِ ما برسد
مرگِ آسان ما امام رضاست
کاش آن لحظه ها رضا برسد
وقت مردن به داد ما برسد
بندگی بی بلا نمی چسبد
عاشقی بی خدا نمی چسبد
نیمه شب بی دعا و ذکر نماز
نیمه شب بی بکاء نمیچسبد
به همان مهربانیش بخدا
زندگی بی رضا نمی چسبد
این شلوغی خودش صفا دارد
حرمش بی گدا نمی چسبد
یاد داده خودش به ابن شبیب
گریه بی کربلا نمی چسبد
روزیم کن بلا کشیدن را
با رضا تا خدا رسیدن را
*امروز صدای ناله خواهر میاد. امروز اگه بی بی کسی رو بفرسته بگه برید ببینید کجا مجلس برا برادرم گرفتند اسمشون رو بنویسید..*
تو کریم کریمها هستی ماه ما از قدیم ها هستی
نه به فکرِ کبوتران تنها یاد این یاکریمها هستی
تو امام و رئوف دنیایی
تو امام رحیمها هستی
راه دادی به راه گم کرده
تو به فکر رجیم ها هستی
ما یتیم آل طاهاییم
تو که یار یتیمها هستی
دست ما را بگیر آقا جان
تو کریم کریمها هستی
در جوار شما چه غم داریم
دین و دنیا کنار هم داریم
ما کنار تو دلخوشیم آقا
با تو ای مهربان چه کم داریم
سر این سفره میهمان توایم
بابی از برکت و کرم داریم
سمت بابُ الجواد می آییم
قدی از احترام خم داریم
پدر و مادرم فدای شما
ای امامم سرم فدای شما
ای کرامت نمی ز بارانت
می رسد رزق کربلا از تو
کاش درد مرا دوا بدهی
توشه ام را تو کربلا بدهی
*بذارید روضه ام رو از حضرت معصومه بگم از دل خواهرش بگم.. آخه این خواهر خیلی علاقه به برادر داره این خواهر شیدای امام رضاست.
از مدینه حرکت کرد گفت برم خراسان دلم برا برادرم تنگ شده، امام رضا رو ببینم اما قم بیمار شد، موفق به دیدن امام رضا نشد. حسرت دیدن امام رضا به دلش موند امام رضا اومد بدن این خواهر رو دفن کرد..بی بی جان خوب بود نرسیدی خراسان اگه امروز خراسان بودید طاقت نداشتی ببینی بدن برادرت میان حجره ی در بسته ..هی به خودش میپیچد میگه جگرم پسرم ..*
فاطمه ی قم سرت سلامت باد
برادرت وسط کوچه ها زمین افتاد
*اونقدر این زهر کاری بود حضرت تا از خونه ی مامون بیرون اومد دیگه نتونست رو پاهاش بایسته هی مینشست و بلند میشد نوشتند پنجاه بار تا خونه نشست و بلند شد. عبا رو به سرش کشیده بود غریب بود کسی رو نداشت. نه خواهری، نه مادری، نه فرزندی ،اباصلت میگه زیر بغلهای حضرت رو گرفتم ،حضرت رو وارد حجره کردم فرمود: اباصلت درها رو ببند. گفتم آقا ملاقات شما میان...فرمود: من یه ملاقاتی دارم اونم از مدینه میاد.فرمود: اباصلت فرشهای کف حجره رو جمع کن
آقا! فرشها رو برای چی جمع کنم!؟فرمود: میخوام مثل جد غریبم حسین جان بدم *
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#آخر_صفر
#زیارت_مخصوصه
#حاج_عباس_واعظی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
👇
.
#قسمت_پایانی
#روضه_امام_رضا علیه السلام اجرا شده دفتر مقاممعظم رهبری #قم به نفسِ حاج عباس واعظی
●━━━━━━───────
میان حجره نشسته تو را صدا میزد
هزار شکر ندیدی که دست و پا میزد
اباصلت میگه دیدم یه آقازاده ی نورانی مثل امام رضا وارد شد.گفتم آقا چطور وارد شدید!؟ فرمود: همون کسی که با یک چشم به هم زدن من رو از مدینه به طوس آورد. همون هم قادره از در بسته وارد کنه
وارد شد. فهمیدم جگر گوشه ی امام رضاست، در حجره رو باز کرد تا وارد حجره شد، میگه دیدم مثل اینکه جان به تن امام رضا اومد. امام رضایی که زانوهاش قدرت نداشت.. دیدم بلند شد رو زانو ایستاد جوادش رو تو بغل گرفت، نُه سالشه ،دیدم پیشانیشو می بوسه گریه می کنه.. بابا! بابا! ببین من رو مسموم کردن بابا..
بگم یا امام رضا تو غربت بودی از دنیا رفتی
اما همه مردم خراسان اومدن.حتی زنهای نوقانی اومدن پیش مرداشون گفتند ما مهریه هامون رو بهتون میبخشیم به ما اجازه بدید بریم تشییع جنازه این آقا..آخه این آقا تو شهر ما غریبه مادر نداره، خواهر نداره، زن و مرد اومدن ..بگم یا امام رضا تو شهر غربت بودی.. ولی بدنت غریبانه برداشته نشد.. اما بمیرم برا مادرت فاطمه.
«روزه آخره ها مهر بی بی بزن رو پرونده ی دو ماهت» مادرت تو شهر خودش غریب بود. گفت: یا علی بدنم رو شبانه غسل بده، بدنم رو شبانه بردار و شبانه و مخفیانه دفن کن.
اما یه وصیت داره همه روضه حضرت تو این وصییته.. عرضه داشت یا علی!یه خواهشی ازت دارم موقع غسلم پیراهن رو بیرون نیار.براچی پیراهن رو بیرون نیاره نمیخواست نگاه امیرالمومنین به زخم پهلو بیفته..یه مرتبه دیدند امیرالمومنین بلند شد سر به دیوار گذاشت هی صدا می زنه فاطمه...فاطمه.. با این که سفارش کرده بود کسی بلند گریه نکنه اما نمیدونم ورم بازو چه کرد خودش داد زد.
کربلا هم ابی عبدالله سفارش کرد تا من زنده ام کسی صدا گریه اش بلند نشه اما یه جا دیدن خودش داره داد میزنه.. کجا؟
وقتی دید بدن علی ارباً اربا ست.. ولدی علی...
هر کجا نشستی به قصد فرج بگو یا حسین
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#شهادت_امام_رضا
#روضه_امام_رضا_علیه_السلام
#آخر_صفر
#ایام_زیارت_مخصوص
#حاج_عباس_واعظی
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
1_6717495876.mp3
8.89M
.
#رحلت_رسول_اکرم
✅به نقل شیخ مفید، حضرت رسول اکرم(ص) در سال یازدهم هجری به شهادت رسید.
او می نویسد :
📋《وَ قُبِضَ بِالْمَدِينَةِ مَسْمُوماً يَوْمَ الْإِثْنَيْنِ لِلَيْلَتَيْنِ بَقِيَتَا مِنْ صَفَرٍ سَنَةَ عَشَرَةٍ مِنَ الْهِجْرَةِ وَ هُوَ ابْنُ ثَلَاثٍ وَ سِتِّينَ سَنَةً》
♦️رسول خدا در روز دوشنبه بیست و هشت صفر سال ده هجری در مدينه در سن شصت و سه سالگی در حالى كه مسموم شده بود، از دنيا رفت.(۱)
پس از شهادت حضرت رسول اکرم(ص) بدن مطهر ایشان، پس از سه روز، در نیمه شب اول ماه ربیعالاول توسط امیرالمومنین علی(ع) در خانه ی حضرت(ع) که اینک داخل مسجد النبی(ص) است به خاک سپرده شد.
این در حالی است که بسیاری از غاصبین خلافت، حتی برای شرکت در نماز بر بدن رسول اکرم(ص) نیز حاضر نشدند.
بدین ترتیب تشییع جنازه حضرت(ص) در شبانه صورت گرفت.
در منابع آمده است که؛
📋《تُوُفِّي فِي شَهْرِ رَبِيعٍ الأَوَّلِ يَوْمَ الاثْنَيْنِ وَ دُفِنَ لَيْلَةَ الأَرْبِعَاءِ》
♦️حضرت(ص) در روز دوشنبه ماه ربیع الاول از دنیا رفت و در شب چهارشنبه به خاک سپرده شد.(۲)
👤بلاذری می نویسد :
📋《أَنَّ عَلِيًّا(ع) وَالْعَبَّاسَ، وَالْفَضْلَ بْنَ الْعَبَّاسِ، وَقُثَمَ بْنَ الْعَبَّاسِ، وَأُسَامَةَ ابن زَيْدٍ، وَشُقْرَانَ مَوْلَى رَسُولِ اللَّه(ص) هُم الذِّينَ وُلُّوا غُسْلَ رَسُولِ اللَّه(ص) وَ دَفْنَهُ》
♦️امام علی(ع) و «عباس» عموی پیامبر(ع) و «فضل بن عباس» و «شُقران» غلام رسول اکرم(ص) و «اسامه بن زید» از کسانی بودند که امر غسل و کفن و دفن رسول اکرم(ص) را بر عهده گرفتند.
«اوس بن خولی» به امام علی(ع) عرضه داشت :
📋《اجْعَلْ لَنَا حَظًّا فِي رَسُولِ اللَّه(ص)!》
♦️در غسل رسول اکرم(ص) ما را نصیبی قرار بدهید.[بگزار ما هم در این امر، افتخار شرکت داشته باشیم.]
امام علی(ع) به او فرمود : داخل شو!
📋《فَدَخَلَ فَجَلَسَ وَحَضَرَ غُسْلَ رَسُولِ اللَّه(ص)، وَأَسْنَدَهُ عَلِيٌّ(ع) إِلَى صَدْرِهِ، وَ كَانَ الْعَبَّاسُ وَالْفَضْلُ وَقُثَمُ يُقَلِّبُونَهُ، وَكَانَ أُسَامَةُ وَشُقْرَانُ يَصُبَّانِ عَلَيْهِ الْمَاءَ، وَ عَلِيٌّ(ع) يُغسلهُ مُسنَدَاََ لَهُ إلَى صَدْرِهِ، وَعَلَيْهِ قَمِيصُهُ يُدَلِّكُهُ بِهِ، وَمِنْ وَرَائِهِ لا يَقضَى بِيَدِهِ إِلَى رَسُولِ اللَّه(ص) وَ عَلِيٌّ(ع) يَقُولُ : بِأَبِي أَنْتَ وَ أُمِّي، طِبْتَ حَيًّا وَ مَيِّتًا!
ثُمَّ كُفِّنَ رَسُولُ اللَّه(ص) فِي ثَلاثَةِ أَثْوَابٍ : ثَوْبَيْنِ أَبْيَضَيْنِ وَ ثَوْبِ حِبْرَةٍ》
♦️پس «اوس» داخل شد و نشست و در تجهیز بدن مطهر رسول اکرم(ص) حاضر شد.
امام علی(ع) جنازه رسول اکرم(ص) را بر سینه خود گذارده بود و خود شخصا بدن مطهر را غسل می داد و «عباس» و «فضل» و «قثم» نیز بدن مطهر را می گرداندند و در چپ و راست کردن بدن مطهر به حضرت(ع) کمک می کردند.
«اسامه» و «شقران» نیز بر بدن مطهر آب می ریختند.
امام علی(ع) بدن مبارک رسول اکرم(ص) را از زیر پیراهن غسل می داد و می گفت : پدر و مادرم به فدایت که چه اندازه در زندگی و پس از مرگت پاکیزه ای.
و وقتی از غسل ایشان فارغ شدند، سپس حضرت(ص) را با سه پارچه «صحاری» و یک پارچه بُرد «حبرة» کفن کردند.(۳)
👤عایشه می گوید :
📋《مَا عَلِمْنَا بِدَفْنِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) حَتَّى سَمِعْنَا صَوْتَ الْمَسَاحِي فِي جَوْفِ لَيْلَةِ الْأَرْبِعَاءِ》
♦️به خدا قسم ما از دفن پیامبر اکرم(ص) با خبر نشدیم تا اینکه صدای بیل و کلنگ را در شب چهارشنبه از حجره آن حضرت(ع) شنیدیم.(۴)
و علت این را «ابن ابی الحدید معتزلی» می نویسد :
📋《لِيَثبِتَ عِندَ النَّاسِ أَنَّ الدُّنيَا شَغَلَتهُم عَن نَبِيِّهِم ثَلَاثَةَ أَيَّامِِ حَتَى أَمَرَهُ إلَى مَا تَرَون وَ قَد كَانَ يَتَطَلَّبُ الحَيلَةَ فِي تَهجِينَ أَمرِ أَبِي بَكرِِ حَيثُ وَقَعَ فِي مَا وَقَعَ بِكُلِّ طَرِيقِِ وَ يَتَعَلَّقُ بِأَدنَى سَبَبِِ مِن أُمُورِِ كَانَ يَعتَمِدُهَا》
♦️باید گفت علی(ع) بدین خاطر بدن رسول اکرم(ص) را تا سه روز دفن ننمود، تا به مردم بفهماند که دنیا آن چنان اهل سقیفه را به خود مشغول نموده بود، که تا سه روز حتی سراغ بدن رسول اکرم(ص) را نگرفتند!
چرا که علی(ع) پس از جریان سقیفه برای رسوا کردن هیات حاکمه از هر راهی که می توانست کوتاهی نکرد.(۵)
📚منابع :
۱)المقنعه شیخ مفید، ص۴۵۶
۲)تاریخ طبری، ج۲، ص۴۵۵
۳)انساب الاشراف بلاذری، ج۱، ص۵۶۹
۴)تاریخ الاسلام ذهبی، ج۱، ص۵۸۲
۵)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱۳، ص۳۷
#دفن_شبانه #رسول_الله
#اسنادالمصائب
#
CQACAgQAAx0CR7uQigACYU9m1ZBHE8en5jE3OJmiN4riWSGu0wACUQgAAmwJQVCT4y2jqLWNnTUE.mp3
1.18M
سلام من به مدینه
به آستان رفیعش
به مسجد نبوی
به لالههای بقیعش
فیش روضه امام رضا(ع).pdf
1.08M
﷽
🔖#پی_دی_اف_روضه🔖
تقدیم به روضهخونای عزیز
ـــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ
📜فیش ایام آخرصفر 📜
مناجات امام زمان (عج)
روضه شهادت امام رضا(ع) ۳۰صفر
ـــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ
✍مـؤلــف و نویسنده :
#علــی_حاجیــان_فر
آماده چاپ در سایز A4
ـــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ ــــــــــ
#شهادت_امام_رضا
فایل صوتی قسمتی ازین روضه 👇
km_20240518_1080p_60f_20240530_034414.mp3
5.89M
#شهادت_امام_رضا
۵ تا گریز مختلف رو انتخاب کردم
گفتم شاید مورد استفاده قرار بگیره
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔴گریز انتظار😭
انتظار کشیدنِ اباصلت دم در مجلس
انتظار کشیدن خانوم زینب دم خیمه
🔴گریز کبودی😭
کبودی پیکر و صورت امام رضا با زهر
کبودی صورت حضرت زهرا(س)
🔴گریز پهلو😭
دست به پهلو امام رضا در کوچه
پهلوگرفتن مادرش حضرت زهرا(س)
🔴گریز دستوپا😭(یتململ)
بخود پیچیدن امام رضا در هجره
دستوپا زدن اباعبدالله(ع) در گودال
🔴گریز سر پدر😭
سر پدر در دامن پسر ،جواد (ع)
سر پدر در دامن دختر ، رقیه(س)
.
روضه خوان : #علـی_حاجیـان_فر
.
4_5922570372867163149.mp3
3.57M
🏴#شهادت_امام_حسن
🏴#روضه_امام_حسن
🎤مداح :مرحوم شیخ احمد کافی
Shahadat Emam Hasan 1385 Helali [Mohjat_Net].mp3
906.6K
#نوستالژی
#رضا_هلالی
#شور_امام_حسن
#بیست_و_هشت_صفر
آخر یه روز شیعه برات حرم میسازه
حرم برای تو شه کرم میسازه
برای مرقدت آقا ضریح میسازیم
مثل ضریح شیش گوشه بهش مینازیم
خدا کنه حاجت ما یه روز روا شه
بقیع خاکیتم مثه کرب و بلا شه
آخر برات یه گنبد طلا میسازیم
شبیه گنبد امام رضا میسازیم
امام مجتبی حسن
#شور
#امام_حسن
شب 28 صفر 1385
.
کاربرد زمزمه در روضه.pdf
1.47M
Pdf
⛔️ #پی_دی_اف_آموزشی ⛔️
#آموزش_مداحی
دوره تخصصی مرثیهخوانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🎙کاربرد "شعر زمزمه" در روضه🎙
کاربرد|انواع|محل اجرا |نکاتطلایی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
✍مـؤلــف و مدرّس دوره :
#علـی_حاجیـان_فر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
#نوحه
#شهادت_امام_حسن
#نوحه_امام_حسن_ع
#میکشم_من_آه
☑️بند اول
آه و واویلا از شهر پر غم از مدینه
میکشم من آه از عمق جان عمق سینه
در خانه غریبم
بی یار و شکیبم
بین حجره غرق خون شد بستره من
با که گویم قاتلم شد همسره من
واویلا واویلا
☑️بند دوم
زینبم تشتی آور برایم جان خواهر
پاره پاره شده این جگرم از زهر همسر
سوزد استخوانم
کل جسم و جانم
زینب من بین دو چشمان تره من
خانه ام شد مقتل من خواهر من
واویلا واویلا
☑️بند سوم
یادم آید از آن کوچه تنگ بچه بودم
بین آن کوچه با مادر خود رفته بودم
کوچه در عزایم
خون گرید برایم
تا حرامی بین کوچه بی بهانه
زد به مادر ضرب سیلی وحشیانه
واویلا واویلا
#مجید_مرادزاده ✍
.👇
.
#شور_امام_رضا
#شور_امام_حسین
#شور_امام_حسن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من دوست دارم یه آدم دیگه بشم
اون که دلت میگه بشم، منو کمک کن
من دوست دارم عوض کنی حال منو
نامه ی اعمال منو،منو کمک کن
حرم تو تنها سرپناه منه
علم تو تنها تکیه گاه منه
به امید بخشش تو باز اومدم
کرم تو بیشتر از گناه ِمنه
امام رضا میدونی که با تو دل خوشم
امام رضا آرزومه خادمت بشم
قرارمون با نوکرات
بازم دم باب الجواد
(امام رضا آقام آقام آقام آقام)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من دوست دارم تو این هوا گریه
اشکمو بت هدیه کنم ، منو کمک کن
من دوست دارم با اسمت آروم بگیرم
یه روز تو روضت بمیرم ، منو کمک کن
تو نباشی زندگیمو غم میبره
نگاه ِتو داره دل ازم میبره
چی مثلِ دو قطره اشک تو روضه ها
دل ِمنو این شبا حرم میبره
امام حسین ، تو میدونی زندگیم تویی
امام حسین ، ارباب من از قدیم تویی
قرارمون با شور شین
بازم دم باب الحسین
(حسین حسین آقام آقام آقام آقام)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
من دوست دارم قبرتو بوسه بزنم
بگم گدای حسنم، منو کمک کن
من دوست دارم نگاه کنم مرقدتو
بالا سرم گنبدتو ، منو کمک کن
حال ِ بدمو دعا درست میکنه
کار ِ دلمو نگات درست میکنه
الهی امام زمان بیاد و یه روز
گنبد و ضریح برات درست میکنه
امام حسن ، کار خودته کرم کنی
امام حسن ، میشه بقیعو حرم کنی
قرارمون همه میگن
باشه دم باب الحسن
(حسن حسن ،آقام آقام آقام آقام)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/13538
👇
.
#شور_امام_رضا
#شور_امام_حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ندارم تو زندگیم بجز تو دلداری
امید دلای بی پناه تو هر کاری
راستشو بخوای غم محرم و دارم
تو از حال و روز غصه هام خبر داری
میمیرم
در روضه بسته شه به روی اشکامون
بجز این حسین حسین چی داره دنیامون
برسون مارو به ماه غم آقا
متوسلم به تو،تویی دافع البلا
روضه جمع نشه یه وقت،روضه دار کربلا
(یا امام رضا مدد)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عمرمو نشستمو بازم مرور کردم
از تو خاطرات کربلا عبور کردم
رسیدم به لحظه های غفلتم دیدم
سر هیچ و پوچ خودم رو از تو دور کردم
آقاجون
دستمو بگیر منو دوباره برگردون
نذار باز بشه دلم اسیر و سرگردون
حیفه روزی دلم حرم نشه
نمیشینه تو دلم،هیچکسی به جای تو
زندگیم همینه که،بمیرم برای تو
(حسین،وای)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شهادت_امام_رضا
#زیارت_مخصوصه
#فراق_کربلا
https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/13540
.👇
1403061211 (1).mp3
30.91M
#شهادت_امام_حسن
#زمینه
#حاج_محمدرضا_طاهری 🎤
دوباره مهمون روضهتم
دوباره اسباب زحمتم
ولی آقا «من» نیومدم
ابیعبدالله آوردهتم
حسین
دعوتم کرده خونهی حسن
حسین
ساقیه توو میخونهی حسن
حسین
هر کی گفت شد دیوونهی حسن
من الکریم الی الکریم، شرح «محرمصفره»
من الحبیب الی الحبیب، حال منِ دربهدره
من الامام الی الامام، دو ماهه دل تو سفره
یا حسن، یاحسین...
##
تو بقیع هر کاریَم کنن
صحن و گلدسته علم کنن
باز کمه واسه امام حسن
جا داره عرشو حرم کنن
کریم
همهی عالم واسهش حرمه
کریم
سر سفرهش روزیخورن همه
کریم
بیحرم هم باز کارش کرمه
من الغریب الی الغریب، از قتلگاه دادم سلام
من الحسین الی الحسن، یه روزی بین ازدحام
من الحرم الی الحرم، از کربلا بقیع میام
یا حسن، یا حسین
##
کاش منو امشب صدا کنه
یه نگاهی به گدا کنه
«یا حسن» میگم به این امید
مادرش واسهم دعا کنه
حسن
ذکری که درمون درد منه
حسن
اسمی که رمز عاشق شدنه
حسن
فاطمه هم ذکرش «جان حسنه»
گریه برای غربتت، توو این روزا کار منه
آتیش این غم بهخدا، رونق بازار منه
چون که برات گریه کنم، زهرا خریدار منه
یا حسن، یا زهرا
شاعر و نغمه پرداز :
#مصطفی_مداح ✍
#کارگاه_خوشدل
.
#کرامات
#امام_رضا
یکی از خادما یکبار تعریف میکرد، یهبار یه پدری دختر نابیناش رو آورده بود حرم، دخترش شفا گرفت و بینا شد، همه خوشحال شدن و داد و بیداد کردن که شفا گرفته، اما خود پدر خیلی واکنش خاصی نداشت. ازش پرسیدیم چرا خوشحال نیستی؟ دختر بینا شده.
پدر گفت آخه اینا دوتاخواهر دوقلو هستن، جفتشونم نابینا هستن، این سری من یکیشون رو آورده بودم حرم، اون یکی تو محل اسکانه، حالا چجوری برگردم بگم این شفا گرفته 😭 اون یکی دخترمو چیکار کنم؟
خادمه میگفت دیدم راست میگه، شرایط خیلی سختیه. خلاصه راه افتادیم به سمت محل اسکان، میگفت وارد ساختمون که شدیم دیدیم صدای جیغ و داد میاد، سریع رفتیم داخل، دیدیم اون یکی دخترش هم شفا گرفته
همزمان امام رضا شفاش داده بود😭
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا
.