eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.5هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
564 ویدیو
800 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
در خانه حضور داشت و از منزل بیرون نمی‌آمد؛ چرا که مشغول استغفار برای عمویش ابوطالب بود و از وفات وی، بسیار غمگین و ناراحت بود. (۱۰) از هشام بن عروة در ستایش فداکاری بی مانند ابوطالب در دفاع از رسول خدا(ص) چنین روایت است: قریش تا زمانی که ابوطالب زنده بود، از آزار رسول خدا(ص) خودداری می‌کردند. (۱۱) ابوطالب که شخصیتی برجسته در میان خاندان هاشمی بود و برای مدتی طولانی، سرپرست پیامبر اسلام(ص) به شمار می‌رفت و پس از دوران رسالت نیز مهمترین مدافع و حامی پیامبر(ص) بود، شاعری توانا نیز به شمار می‌رفت و از او سروده‌های زیبایی در حمایت از رسول خدا(ص)، بیان ویژگی‌های اخلاقی پیامبر(ص) و... نقل شده که در دیوان وی جمع آوری شده است. در ادامه، به برخی از سروده‌های ابوطالب در ستایش رسول خدا(ص) به اختصار خواهیم پرداخت. ابوطالب در بیتی رسول خدا(ص) را این گونه توصیف کرده است: أنتَ الرَّسُولُ رَسُولُ اللهِ نَعلَمُه * عَلَیکَ نُزِّلَ مِن ذِی العِزَّةِ الکُتُبُ (۱۱) ترجمه بیت چنین است: «تو پیامبر خدا هستی و می‌دانیم که از جانب خداوند عزیز، کتاب [و نوشته‌هایی] نازل می‌شود.» هنگامی که اشراف قریش به ابوطالب اصرار می‌ورزیدند تا او از یاری پیامبر(ص) دست برداشته و در برابر پیامبر(ص)، فرزندی از فرزندانشان را به ابوطالب واگذار کنند، عموی پیامبر(ص) در سروده‌ای چنین پاسخ گفت: یَقُولُونَ لِی دَع نَصرَ مَن جَاءَ بِالهُدَی*وَ غالِب لَنَا غِلابَ کُلِّ مُغَالِبِ وَ سَلِّم الینَا أحمَداً وَ اکفَلَن لَنَا*بُنَیاً وَ لاتَحمل بِقَولِ المُعَاتِبِ فَقُلتُ لَهُم اللهُ رَبِّی وَ نَاصِرِی*عَلَی کُلِّ بَاغٍ مِن لُؤیِّ بنِ غَالِبِ (۱۲) ترجمه این ابیات چنین است: «به من می‌گویند دست از یاری کسی که هدایت [و با هدف رستگاری مردم و دعوتشان به سوی راه خداوند و نفی طاغوت] را آورده، دست بردار و او (ص) را که پیروز هر میدانی است به ما تحویل ده. [آنان می گویند] بیا و احمد (ص) را به ما تسلیم نما و یکی از پسران ما را سرپرستی کن و به سخن سرزنشگران نیز توجهی مکن. من نیز گفتم: خداوند پروردگار و یاور من است در برابر هر ستمگری از (نسل) لؤی بن غالب (یکی از اجداد قبیله قریش)» ابوطالب در سروده‌ای دیگر، پیامبر اسلام (ص) را مدح گفته و به قریش درباره فرجام دشمنی‌شان هشدار می‌دهد. وی در ابیاتی از این سروده چنین گفته است: ألا أبلِغَا عَنِّی عَلَی ذَاتِ بَینِنَا*لُؤیّا وَ خُصّاً مِن لُؤیِّ بنِ غَالِبِ ألَم تَعلَمُوا أنَّا وَجَدنَا مُحَمَّدا*نَبِیاً کَمُوسَی خُطَّ فِی أوَّلِ الکُتبِ؟ وَ أنَّ عَلَیهِ فِی العِبَادِ مَحَبَّةً*وَ لاحَیفَ مِمَّن خَصَّهُ اللهُ بِالحُبِّ وَ أنَّ الذی الصَقتُمُوا مِن کِتَابِکُم*لَکم کائنا نَحساً کَرَاغِیَةِ السَّقبِ وَ لاتَتبَعُوا أمرَ الوُشَاةِ وَ تَقطَعُوا*أواصِرَنا بَعدَ المَوَدَّةِ وَ القُربِ... (۱۳) ترجمه ابیات: «آگاه باشید و به [فرزندان و دودمان] لؤی و خص از قبیله قریش برسانید [و به آنان که با ما نسبتی خویشاوندی دارند، چنین بگویید] آیا نمی‌دانید ما محمد (ص) را پیامبری همچون موسی (ع) یافتیم که این چنین در کتب پیامبران پیشین آمده و ثبت شده است؟ و او در میان بندگان از محبت و دوست برخوردار است و آن کس را که خداوند به دوستی مخصوص گرداند، ستمی نخواهد داشت [و همگان از ستم او در امان خواهند بود.] و آنچه در صحیفه‌تان نوشتید، شوم و نحس است همانند نحسی ناله شتر قوم صالح [پس از آنکه پی شد و در ادامه عذاب الهی فرود آمد] است. خواسته سخن چینان را پیروی مکنید و روابط و پیوند میانمان را پس از سابقه دوستی و نزدیکی، نشکنید و این پیوند خویشاوندی و نزدیکی را نادیده نگیرید.» ابوطالب در ستایش پیغمبر اکرم(ص) قصیده‌ای زیبا و مشهوری سروده است که در آن، به فضیلت و جایگاه بی بدیل رسول خدا(ص) در میان بنی هاشم اشاره شده و اخلاق والا و بویژه یتیم نوازی و دستگیری پیامبر(ص) از ضعیفان و نیازمندان ستوده شده است. بخشی از این قصیده زیبا (که از معروفترین سروده‌های ابوطالب به شمار می‌رود) به شرح ذیل است: وَ أبیَضُ یُستَسقَی الغَمَامُ بِوَجهِهِ*رَبیِعُ الیَتَامَی عِصمَةٌ للأرَامِلِ یَلُوذُ بِهِ الهُلَّاكُ مِن آلِ هَاشِمٍ* فَهُم عِندَهُ فِی نِعمَةٍ وَ فَواضِلِ فَأصبَحَ مِنَّا أحمَدٌ فِی أرُومَةٍ * تُقصِّرِ مِنهَا سُورَةُ المُتَطاوِلِ وَ جُدتُ بِنَفسِی دُونَهُ وَ حَمَیتُهُ *وَ دَافَعتُ عَنهُ بِالطَّلی وَ الکَلاکِلِ وَ لاشَكَّ أنَّ اللهَ رَافِعُ أمرِهِ*وَ مُعلِیهِ فِی الدُّنیَا وَ یَومَ التَّجادُلِ (۱۴) ترجمه ابیات چنین است: او (یعنی پیامبر اکرم (ص) از چنان لطف و بخششی برخوردار است که ابرها از چهره او طلب باران می‌کنند. او که بهار یتیمان، نگاهبان و پناهگاه بیوه زنان است. ستم دیدگان و ضعیفان از تبار هاشم [و هاشمیانی که در آستانه هلاکت و نیستی قرار دارند] به او پناهند می‌شوند و نزد او از نعم
ت، لطف و بخشش برخوردار می‌شوند. احمد (ص) در میان ما از جایگاه رفیع و بلندی برخوردار است که گردن کشان بدان دست نخواهند یازید. من جان خویش را برای او فدا کرده و از او حمایت کرده‌ام و از او با گردن‌ها و سرهایمان، دفاع کرده‌ام. تردیدی نیست که خداوند کار او [نبوت و رسالت] را به سرانجام رسانده و در دنیا [برای مردم دنیا] و روز مجادله [روز رستاخیز] آشکار می‌سازد.» به هر روی ابوطالب عموی پیامبر اسلام(ص) که بزگترین مدافع خاتم پیامبران(ص) در مکه به شمار می‌رفت، با شعر نیز به حمایت و جانبداری از رسول اکرم(ص) می‌پرداخت و سروده‌های زیبا و تاثیرگذاری از وی (که بخش قابل توجهی از آن در ستایش پیامبر اسلام (ص) و ذکر فضیلت‌ها و منقبت‌های رفتاری و اخلاقی والای پیامبر (ص) است) برجای مانده و بازخوانی این اشعار، بیش از گذشته میزان محبت ابوطالب به رسول خدا(ص) و باور عمیق او به ارزش‌های دینی و اسلامی را آشکار نموده و عمق فداکاری عموی والامقام پیامبر(ص) را که بانفوذترین و استوارترین پشتیبان پیامبر اسلام(ص) بود، روشن می‌سازد. پی‌نوشت‌ها ۱. نام أبی طالب، عبدمناف است و کنیه ابوطالب از آن جهت بوده که بزرگترین پسر ابوطالب، طالب نام داشته است. طالب در روز نبرد بدر، با کراهت با مشرکان رهسپار شد؛ اما پس از شکست مشرکان در نبرد بدر، او را نیافتند. طالب نه در میان کشته شدگان بود و نه در میان اسیران دیده شد و نه به شهر مکه بازگشت. از او فرزندی نیز بر جای نمانده است (ر.ک: أخبار الدول و آثار الأول، ج۱ ص۳۰۴؛ تذکرة الخواص، ج۱ ص۱۵۸) ۲. الفصول فی اختصار سیرة الرسول(ص)، ص۴۵ ۳. أعلام الهدایة الامام علی بن أبی طالب(ع)، ص۴۵- ۴۴ ۴. دیوان أبی طالب، ص۱۰ ۵. اسوه‌ی رادمردی، ص۲۳ ۶. تذکرة الخواص، ج۱ ص۱۴۰ ۷. دیوان أبی طالب، ص۱۱ ۸. پس از آنکه قریش مشاهده کردند گروهی از مسلمانان به منطقه حبشه رفته و در آنجا به آسودگی زندگی می‌کنند و قریش در بازگرداندن آنان به مکه ناکام بوده، بزرگان قریش با یکدیگر جلسه‌ای گذاردند و قرار شد با بنی هاشم و بنی مطلب، هیچگونه داد و ستدی به انجام نرسانند، ازدواج نکنند و چیزی هم به آنان نفروشند و آنان را که از پیامبر(ص) حمایت می‌کردند، در تنگنا قرار دهند. پس از این رویداد، خویشاوندان پیامبر(ص) به منطقه‌ای به نام «شِعب أبی طالب» نزدیک مکه رفته و مدت سه سال در آنجا گرفتار بودند تا آنکه خداوند گشایشی برای آنان قرار داد و پیمان‌نامه قریش در هم شکسته شد. (ر.ک: حیاة أم المؤمنین خدیجة، ص۱۰۴) ۹. دائرة المعارف الاسلامیة الکبری، ج۴ ص۷۳۵ ۱۰. اسوه‌ی رادمردی، ص۳۱ ۱۱. تذکرة الخواص، ج۱ ص۱۴۷ ۱۲. دیوان أبی طالب، ص۲۱ ۱۳. همان، ص۲۳ ۱۴. همان، ص۲۸- ۲۷ ۱۵. السیرة النبویة، ج۱ ص۳۱۸ فهرست منابع ۱- ابن کثیر دمشقی شافعی، الفصول فی اختصار سیرة الرسول(ص)، کویت، دار النوادر ۲۰۱۰ ۲- ابن هشام، عبدالملك، السیرة النبویة، بیروت، دار احیاء التراث العربی ۲۰۰۰ ۳- أعلام الهدایة الامام علی بن أبی طالب(ع)، گروهی از مولفان، مجمع جهانی اهل بیت(ع)، قم ۱۴۲۲ق ۴- تونجی، محمد، دیوان أبی طالب، بیروت، دارالکتاب العربی ۱۹۹۴ ۵- سبط بن جوزی، تذکرة الخواص من الأمة بذکر خصائص الأئمة، به کوشش: حسین تقی زاده، مجمع جهانی اهل بیت(ع) ۱۴۲۶ق ۶- شلبی، محمود، حیاة أم المؤمنین خدیجة، بیروت، دار الجیل ۱۹۹۲ ۷- گودینی، محمد جواد، اسوه‌ی رادمردی، تهران، انتشارات نظری ۱۳۹۹ ۸- قرمانی، أحمد بن یوسف، أخبار الدول و آثار الأول، بیروت، عالم الکتاب ۱۹۹۲ ۹- موسوی بجنوردی، کاظم (زیر نظر)، دائرة المعارف الاسلامیة الکبری، مرکز دائرة المعارف الاسلامیة الکبری ۱۴۲۰ق محمدجواد گودینی ✍ کد مطلب : ۲۹۷۹۴۲ .
131.5K
برخی برای جفت شدن وزن شعر 'ابن" را محذوف میکنند و "علی موسی الرضا" می آورند... حال سوال این است که تفاوتی و درواقع اشکالی دارد این حذف یا خیر.؟از نظر ادبیات عرب و معنای آن 👆 نظر آقای دکتر محمد فراهانی دکترای تخصصی در رشته الهیات گرایش علوم قرآن و حدیث؛ در مورد کاربرد "علی موسی الرضا " بجای "علی بن موسی الرضا " در اشعار و متون
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
👆 ‌ 🔹در میان سبک‌های معمول مداحی، گونه حماسی‌خوانی و رجزخوانی کمتر مورد توجه بوده است. در چند سال اخیر و با تأمل برخی مداحان و شاعران آیینی و کشف نیازهای جدید جامعه برای میدان هیئت، احیای این گونه حماسه‌خوانی در حال تحقق است. زندگی امامان معصوم را هم که مرور می‌کنیم، جدای از وجوه عاشقانه و عرفانی، دارای وجوه حماسی پررنگی است. بخشی از اساس تداوم عزاداری‌ها هم متکی به همین جنبه‌های حماسی قدسی است. احیاء و توجه به این سنت در میان دیگر سبک‌ها، نیازهای خاصی از جامعه را برطرف می‌کند. توجه کردن شعرا و مداحان به این گونه، خود امکانی می‌سازد تا وجوه مهم و اثرگذاری از رفتار و معارف اهل بيت برای درک و اثرپذیری بهتر در جامعه فراهم شود. 🔹«حسین طاهری» به عنوان یک مداح جوان، در چند سال اخیر توانسته نقش ‌به‌سزایی در ارائه و خلق آثاری با سبک حماسی داشته باشد. او توانسته این سبک را در جلسات خود تبدیل به یک رویه ثابت کند و تا حد خوبی، آن را به «فرم» برساند. بخشی از عمومی شدن آثار او در مداحی هم مرهون همین فرم حماسی اوست. خوانش بدون لکنت، انتخاب ملودی‌های هنرمندانه، انتخاب اشعار پرمایه، استفاده به اندازه و حساب شده از زبان بدن و حرکات دست و صورت، همگی نشانه‌های قدرت او در حماسه‌خوانی است که تحسین اهل فن را در پی داشته است. او همچون پرده‌خوانان و نقالان، گویی در نقش راویِ لحظه به لحظه آن صحنه‌های حماسی است. برای مثال، این روایت خاص را می‌توان در مداحی «قیام می‌کنم» مشاهده کرد. او در میان جمعیت سینه‌زنان ایستاده، چنان تکاپویی با صدا و اجرای خود ایجاد می‌کند که مستمع، همزمان با سینه زدن، صاحب تصویرسازی ذهنی از سوژه مداحی او که خطبه حضرت زینب (س) است، می‌شود. شوری که او در این صحنه به مجلس می‌دهد، تنها از عهده همین فرم حماسی بر‌می‌آید و این‌گونه شاید حق برخی مضامین ادا شود. 🔹زمان‌شناسی از دیگر ویژگی های این مداح جوان می‌باشد. کافیست به آمار اجراهایش دقت کنیم: او فقط در محرم و فاطمیه امسال که هم‌زمان با بلوای «زن، زندگی، آزادی» بود، حدود ۷ اثر حماسی خوانده است. 🔹در این فرسته، برش‌هایی از حماسه‌خوانی‌های حسین طاهری را باهم می‌بینیم که بخش عمده آن‌ها برای محرم و فاطمیه ۱۴۰۱ و سروده «حمید رمی» است. شما چه اثر حماسی دیگری از حسین طاهری در خاطر دارید؟ .
کربلایی‌حسین_طاهری_قیام_می‌کنم_.mp3
6.87M
📝 قیام می‌کنم... 🎤 کربلایی ◾️ 📌 شب ؛ ۱۴۰۱ .قیام میکنم برسم شام کارو تمام میکنم به شاه نجف سلام میکنم خوابو به چشم عدو حرام میکنم من زینبم عقیده ی من آزادگی من اسوه ی مقاومت و ایستادگی شمشیر اگر دهند بجنگم به سادگی با ذوالفقار نسبت من خانوادگی عقیله منم عقیله منم به عالم سیده ی جلیله منم به صوت علی تکلم کنم که الآن حیدر این قبیله منم عقیله ی عرب و عجمم آبروی دو جهان حرمم قدم میزنم به نیابت عباس علم میزنم عجب صحنه ای رقم میزنم تخت و کاخ یزدیو بهم میزنم حق میدهم یزدی که اینگونه تب کند خُب زن ندیده بود مبارز طلب کند عباس اگر که نیست عدو را ادب کند زینب که هست کار امیر عرب کند علمدار منم علمدار منم ابوفاضل اگه نیست سپه دار منم من از کربلا شدم مرتضی عقب ننشستمو یعنی کرار منم ** ز یارم بگن من بجز حسین حرفی ندارم بگم از این مقصد و قرارم بگم خطبه خوندم از ایل و تبارم بگم یادآوری کنم که حسن در جمل چه کرد قاسم به معرکه زد و با چند یل چه کرد در آن منم منم یل مادر عمل چه کرد شد قبضِ روح لشکر و دیدش اجل چه کرد صدا زد صدا خدا بود خدا چهل منزل به خودت بگو مرحبا به عشق حسین شه عالمین باید زینب بری اربعین کربلا عقیله ی عرب و عجمم آبروی دو جهان حرمم
‍ . |⇦•نذر و سفره هایِ مادرت یادته.. و ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام _ کربلایی ●━━━━━━─────── نذر و سفره هایِ مادرت یادته جایی رو نمیدید، خواهرت یادته درد لاعلاجِ دخترت، یادته یادته خوب آقایی داریم خدایی خوب جایی اومدیم گدایی گرفتارا آی مریض دارا، شب باب الحوائج بدهکارا آبرو دارا، شب باب الحوائج گنه کارا بی کس و کارا، شب باب الحوائج «یا باب الحوائج، یا موسی بن جعفر» وقتی اولین بار، اومدم یادمه اون باب المرادُ، در زدم یادمه حس کردم میون مشهدم یادمه یادمه تو کاظمین هوایی میشم خیلی امام رضایی میشم میخوای دردت زود مداواشه، کار موسی بن جعفر پای نامت خواستی امضاشه، کار موسی بن جعفر میخوای راه کربلا واشه، کار موسی بن جعفر اشک های رضا و دخترش رو یادشه تو زندون روزهای آخرش رو یادشه سیلی خورد شبیه مادرش یادشه یادشه جون می کنه بین سیاه چال مثل حسین توی گودال چه‌ها کردند شر بپا کردند، بمیرم‌من برات حسین تو رو با پا جابجا کردند، بمیرم‌من برات حسین چرااز پشت سر جدا کردند، بمیرم‌من برات حسین حسین من حسین من حسین من ... ــــــــــــــــــ 👇
مداحی آنلاین - شب باب الحوائج - طاهری.mp3
3.86M
🔳 (ع) 🌴گرفتارا ... آی مریض‌ دارا ... 🌴بدهکارا آبرو دارا شب باب الحوائج 🎙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
28 رجب 1 ـ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﻣﻜّﻪ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 60 هـ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺍﺯ ﻣﺪﻳﻨﻪ ی ﻣﻨﻮّﺭﻩ ﻣﺘﻮﺟّﻪ ﻣﻜّﻪ ﺷﺪﻧﺪ. (1) ﺑﻨﺎﺑﺮ ﻗﻮﻟﻰ ﺷﺐ 29 ﺭﺟﺐ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺯ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪﻧﺪ. (2) ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺳﻔﺮ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﻋﻘﻴﻠﻪ ی ﺑﻨﻰ ﻫﺎﺷﻢ ﺯﻳﻨﺐ ﻛﺒﺮﻯ، ﺑﺮﺍﺩﺭﺷﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮﺍﻟﻔﻀﻞ ﺍﻟﻌﺒّﺎﺱ، ﺍﻡّ ﻛﻠﺜﻮﻡ، ﻋﻠﻰ ﺍﻛﺒﺮ ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺧﻮﺍﻫﺮﺍﻥ ﺳﻴّﺪ ﺍﻟﺸّﻬﺪﺍﺀ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﺎ ﻋﻘﻴﻠﻪ ی ﺑﻨﻰ ﻫﺎﺷﻢ و امّ کلثوم ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام 13 ﻧﻔﺮ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺑﺎﻧﻮﺍﻥ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﻣﻨﺴﻮﺑﻴﻦ ﺣﻀﺮﺕ، ﻋُﻠﻴﺎ ﻣﺨﺪّﺭﻩ ﺍﻡّ ﻛﻠﺜﻮﻡِ ﺻﻐﺮﻯ ﺩﺧﺘﺮ ﺯﻳﻨﺐ ﻛﺒﺮﻯ ﻋﻠﻴﻬﺎ السلام ﻛﻪ ﺑﺎ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺑﻪ ﻛﺮﺑﻠﺎ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺩﻳﮕﺮﻯ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺃﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺟُﻤﺎﻧﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ. ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ 9 ﻛﻨﻴﺰ ﺑﺎ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺯ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ 10 ﻧﻔﺮ ﻏﻠﺎﻡ ﺑﺎ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮﺍﻥ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺠﺘﺒﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭ 16 ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﺎﺩ ﺩﺧﺘﺮ ﻭ ﭘﺴﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺠﺘﺒﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻣُﺴﻠﻢ ﺑﻦ ﻋﻘﻴﻞ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻭ ﺑﺴﺘﮕﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻧﻴﺰ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﻟﻮﺍﺯﻡ ﻭ ﺳﻮﺍﺭﻯ ﻫﺎﺋﻰ ﻛﻪ همراه ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺑﻮﺩ ﺍﺯ 250 ﺍﺳﺐ، 250 ﻧﺎﻗﻪ. ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺗﻌﺪﺍﺩ، 70 ﻧﺎﻗﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺣﻤﻞ ﺧﻴﻤﻪ ﻫﺎ، 40 ﻧﺎﻗﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺣﻤﻞ ﺩﻳﮓ ﻭ ﻇﺮﻭﻑ ﻭ أﺩﻭﺍﺕ ﺍﺭﺯﺍﻕ، 30 ﻧﺎﻗﻪ ﺑﺮﺍﻯ حمل مشک های ﺁﺏ، 12 ﻧﺎﻗﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺟﺎﻣﻪ‌ ﻫﺎ ﻭ ﺩَﺭﺍﻫﻢ ﻭ ﺩﻧﺎﻧﻴﺮ، 50 ﻧﺎﻗﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﺣﻤﻞ 50 ﻫﻮﺩﺝ ﺗﻌﺒﻴﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﺮﺍﻯ ﺣﻤﻞ ﻣﺨﺪّﺭﺍﺕ ﻭ ﻋَﻠﻮﻳّﺎﺕ ﻭ ﺍﻃﻔﺎﻝ ﻭ ﺫﺭﺍﺭﻯ ﻭ ﺧﺪﻣﺘﮕﺰﺍﺭﺍﻥ ﻭ ﻛﻨﻴﺰﺍﻥ، ﻭ ﺑﻘﻴﻪ ی ﺷﺘﺮﺍﻥ ﺑﺮﺍﻯ ﺣﻤﻞ ﻭﺳﺎﺋﻞ ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻛﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﻟﺰﻭﻡ ﺑﻮﺩ. (3) 📚 منابع : 1. ﺍﺭﺷﺎﺩ : ﺝ 2، ﺹ 34. و ... . 2. فیض ﺍﻟﻌﻠﺎﻡ : ﺹ 329. 3. ﺍﺯ ﻛﺘﺎﺏ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺗﺎ ﻣﺪﻳﻨﻪ : ﺹ 77 ﺗﺎ 90. ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻃّﻠﺎﻉ ﺑﻴﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﻛﺘﺎب های «ﺑﻴﺖ ﺍلأﺣﺰﺍﻥ» ﻋﺒﺪﺍﻟﺨﺎﻟﻖ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺮّﺣﻴﻢ ﻳﺰﺩﻯ، ﻗﻤﻘﺎﻡ ﺯﺧﺎﺭ، ﻣﻌﺎﻟﻰ ﺍﻟﺴﺒﻄﻴﻦ، مقتل الحسین (ﺍﺑﻮ ﻣﺨﻨﻒ)، ﺭﻳﺎﺽ ﺍﻟﻘﺪﺱ، ﺑﺤﺎﺭ ﺍلأﻧﻮﺍﺭ، ﺗﺎﺭﻳﺦ ﺍﻋﺜﻢ ﻛﻮﻓﻰ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﺷﻮﺩ. 📚 ..
. راز موفقیت پیامبر [به مناسبت مبعث] منبر ۳۰ دقیقه ای🕙 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ ☑️مقدمه در روز بسیار عزیز مبعث قصد داریم با طرح سوالی بحث جذاب و مفیدی را تقدیم کنیم یکی از سوالاتی که صدها سال است اذهان خیلی ها را به خود مشغول کرده است راز موفقیت شگفت انگیز پیامبر است پس سوال بحث را اینطور طرح میکنیم: پیامبر با آن همه موانع و سختی ها که در زندگی شخصی و شرایط اجتماعی در مقابل ش بود چگونه توانست به اهداف عالی نایل شود؟! البته ناگفته روشن است که شان و منزلت قدسی وجود مقدس پیامبر(ص) از فهم بشری خارج است اما با نگاه به آیاتی که بعد زمینی و بشری پیامبر را بیان فرمود که ؛ «انا بشر مثلکم یوحی الی» این سؤال را مورد بررسی قرار میدهیم. 🔻بررسی سوال مهم فوق را در سه بخش دنبال خواهیم کرد🔺 ☑️ بخش اول 🔘موانع و محدودیت ها پیامبر در زندگی شخصی و محیط اجتماعی با مشکلات و موانع رشد جدی مواجه بودند که به طورطبیعی مانع پیروزی می باشند.که به برخی از آنها اشاره میکنم؛ ➖یتیمی پیامبر محرومیت از نعمت پدر و مادر در خردسالی یکی از سختی های زندگی پیامبر است که در قرآن هم به آن اشاره شده است «اَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیماً فَآوَی؛   آیا او تو را یتیم نیافت و پناه داد؟!» هنگامی که مادرش آمنه بنت وهب به او حامله‌ بود‌، پدرش عبداللّه‌ بن عبدالمطلب از دنیا رفت و مادرش نیز در سن ۵ یا ۶ سالگی آن‌ ‌حـضرت‌ در‌ مـحلی بـه نام ابواء، نزدیکی مدینه از دنیا رفت و بدین‌گونه هـم از‌ طـرف‌ پدر‌ و هم از طرف مادر یتیم شد. خداوند او را در آغوش جدش عَبْدُالمُطَّلِب و در ۸ سالگی که جدش از دنیا رفت، در دامان عمویش ابوطالب پناه داد. ➖فرهنگ عرب جاهلی عرب ها در مناطق مختلف کره زمین در دوران هایی دارای تمدن و حکومتهای مرکزی بودند مثل یمن که در قرآن کریم به مناسبت حاکم زن و سد مارب به آن اشاره شده است. اما منطقه حجاز در دوران پیامبر از فرهنگ جاهلی رنج می برد. یکنواختی و خشکی صحرا علاوه بر پیامدهای سخت معیشتی‌، در تکوین جسم و عقل بدویان نیز تجلی یافته بود. جنگ ها و خشونت های زیاد، زنده به گور کردن دختران، محدودیت ها و آسیب های نظام قبیله ، خرافات زیاد ، از جمله مولفه های فرهنگ عرب جاهلی حجاز بود کلام حضرت امیر(ع) تصویری از فرهنگ جاهلی ترسیم می‌کند؛ إِنَّ اللَّهَ [تَعَالَى] بَعَثَ مُحَمَّداً (ص) نَذِيراً لِلْعَالَمِينَ وَ أَمِيناً عَلَى التَّنْزِيلِ وَ أَنْتُمْ مَعْشَرَ الْعَرَبِ عَلَى شَرِّ دِينٍ وَ فِي شَرِّ دَارٍ، مُنِيخُونَ بَيْنَ حِجَارَةٍ خُشْنٍ وَ حَيَّاتٍ صُمٍّ تَشْرَبُونَ الْكَدِرَ وَ تَأْكُلُونَ الْجَشِبَ وَ تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَ تَقْطَعُونَ أَرْحَامَكُمْ، الْأَصْنَامُ فِيكُمْ مَنْصُوبَةٌ وَ الْآثَامُ بِكُمْ مَعْصُوبَةٌ. خداوند، محمد (ص) را مبعوث داشت كه بيم دهنده جهانيان باشد و امين وحى او. و شما اى جماعت عربها، پيش از آن، بدترين آيين را داشتيد و در بدترين جايها به سر مى برديد و در زمينهاى سنگلاخ و ناهموار مى زيستيد و با مارهاى سخت و كرّ همخانه بوديد. آبى تيره و ناگوار مى نوشيديد و طعامى خشن( از مارمولک) مى خورديد و خون يكديگر مى ريختيد و از خويش و پيوند بريده بوديد. بتان در ميان شما برپا بودند و خود غرقه گناه بوديد.(۱) ➖عمر کم پیامبر از پیامبران در طول تاریخ افرادی بودند که صدها سال عمر می‌کردند .از اشخاص عادی نیز عمر ۶۳ سال عمر طولانی محسوب نمی شود پس پیامبر از نظر مدت عمر ، فرصت زیادی نداشتند اما خداوند به همین عمر کم برکتی داده بود که توانست در این فرصت کوتاه اهداف بلند را محقق سازد. 🔻 ادامه دارد 👇👇 ۱
☑️بخش دوم: 🔘 برنامه های پیامبر هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الأُمِّيّينَ رَسولًا مِنهُم يَتلو عَلَيهِم آياتِهِ وَيُزَكّيهِم وَيُعَلِّمُهُمُ الكِتابَ وَالحِكمَةَ وَإِن كانوا مِن قَبلُ لَفي ضَلالٍ مُبينٍ[ جمعه/۲]  کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها می‌خواند و آنها را تزکیه می‌کند و به آنان کتاب (قرآن) و حکمت می‌آموزد هر چند پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند! خداوند در این آیه شریفه برنامه های پیامبر را مورد اشاره قرار داده است که داشتن چنین برنامه ای، راز مهم موفقیت شگفت انگیز پیامبر است . این برنامه در چهار عنوان خلاصه می شود که به بررسی آنها می پردازیم؛ ۱تلاوت قرآن تلاوت از مقوله ذکر است ، که انسان با تلاوت قلب خود را در اختیار کلام خدا می گذارد و به این وسیله از موعظه، هدایت، نور، رحمت، شفا، علم و معرفت قرآن بهره‌مند می شود. پیامبر می فرمود: افضل العبادة قرأئة القرآن»یعنی:برترین عبادت قرائت قرآن است. اطلاع از نحوه تلاوت پیامبر ما را با یکی از مهم ترین برنامه های معنویت پیامبر آشنا خواهد کرد که نکاتی در این باره تقدیم می شود؛ ➖پیامبر اکرم‌ قرآن خواندن خود را به صورت آیه به آیه تقطیع می نمودند و در انتهای همه آیات وقف می‌نمودند. ➖ رسول خدا‌ گاهی در هنگام تلاوت قرآن، یک آیه را بارها و بارها تکرار می‌نمودند، تا جایی که گاهی شبی تا به صبح، تنها یک آیه را تلاوت می‌فرمودند. ۲.تعلیم قرآن اگر چه قرآن کریم از داشتن متن مغلق و پیچیده مبراست و با ادبیات آسان، رسا و آشکار به تعبیر قرآنی عربی فصیح و مبین نازل شده است اما به دلایل مختلف بدون تعلیم پیامبر و جانشینان معصوم او نیل به مقاصد آن ناممکن است. 👈خوب است اشاره کنیم که یک شگرد شیطانی جدید که با فرمولی جالب سعی دارد جوانان را دچار شبهه کند به این صورت است اول عنوان می کند که قرآن دارای متنی آسان است پس نیازی به معلم و مفسر ندارد در مرحله بعدی برخی نکات علمی و شبهه نمای قرآن را پیش می کشند و بی پاسخ بودن شبهه را فریاد میکنند❗️❕😄 پس به دلایل منطقی قرآن نیاز به معلم دارد و معلم آن در وهله اول پیامبر و جانشینان معصوم او هستند که دانشی که ما را به تعلیم پیامبر می رساند تفسیر نیامده می شود. برخی از دلایل منطقی قرآن به تعلیم و تفسیر را فهرست وار اشاره میکنیم؛ ➖ بیان اصول و کلّیّات : یعنی بسیاری از امروز کلیات ش در قرآن آمده اما تفسیر و توضیح آن به تعلیم پیامبر محول شده است مثلا در قرآن دستور به نماز داده شده است اما کیفیت نماز به تعلیم پیامبر است . ➖ سبک خاص در بیان مطالب : در قرآن مطالب مربوط به یک موضوع در یک سوره یا جزء معینی نیامده است، بلکه باید در لا به لای آیات و سوره های متعدد جستجو و سپس جمع بندی نمود. شبهه نمایی برخی آیات توجه به برخی آیات و بی اعتنایی به آیات مرتبط است. ➖معرفی جهان های فراطبیعی : در قرآن مجید، عوالم و موجودات فراطبیعی مانند عرش، روح، فرشتگان، جن، ملکوت، برزخ، قیامت و... بیان شده اند که درک آنها فراتر از حواس محدود و جزئی نگر بشر است.   ➖ ابدیت : قرآن کتاب هدایت همه انسانها در همه ی دوران است. بنابراین آیات قرآن باید متناسب با نیاز های معرفتی و معیشتی روزآمد عصر ها و نسل ها تفسیر گردد. ➖ اشاره ها و نشانه ها : با آنکه آیات قرآن به روشنی بیان شده اما بسیارند اشارات تاریخی، علمی، اخلاقی و... که بدون بررسی عالمانه و تدبر و برخورداری از دانش های تاریخی و تجربی و اخلاقی و...، تبیین و تفسیر شان ممکن نیست. ۳.تزکیه تزکیه که پرورش روح انسان ها بر اساس تعالیم دانسته شده است مراقبت کشاورز گونه از نهال ها و روییدنی های در حال رشد مزرعه بشریت است. مقابله با علف های هرز جامعه بشری جز رسالت های پیامبر بوده است. «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكّاها» فلاح و رستگاری بشر در تزکیه دانسته شده است که بخشی از آن توسط افراد انجام می شود بخشی از آن بر عهده پیامبر نهاد شده است . ۴.حکمت چنانچه اشاره شد پیامبر در دوران جهل زده منطقه حجاز مبعوث شده است. در آیات زیادی خداوند پیامبر(ص) را به عنوان معلم حکمت معرفی می‌کند. حکمت پیامبر در راستای تعلیم و تزکیه و زدودن خرافات و تتمیم مکارم اخلاق بوده است؛ «انَّما بُعِثتُ لِاُتمِمَّ مکارم الأخلاق» پیامبر میخواست انسان تحت تربیت الهی به مقام رفیع خلیفه الهی نایل شود. در دورانی که جاهلیت مدرن نامیده می شود هم حکمت محمدی به شدت مورد نیاز بشر امروزی است چرا که تحت تاثیر فرهنگ اومانیستی غربی، در موارد زیادی فقدان حکمت محمدی محسوس است، اولویت‌ها در زیست انسان امروزی عوض شده است، خدامحوری ،آخرت باوری، ایمان به غیب از جمله نشانه های حکمت محمدی است که در زیست امروزی، در موارد زیادی دچار آسیب شده است. 🔻 ادامه دارد 👇👇 ۲
☑️بخش سوم 🔘روش های پیامبر فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ ۖ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ ۖ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ ۖ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ [آل عمران/۱۵۹] به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان [= مردم‌] نرم (و مهربان) شدی! و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده می‌شدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب! و در کارها، با آنان مشورت کن! اما هنگامی که تصمیم گرفتی، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد. 🔹نکته روش های پیامبر و سبک زندگی و سیره علمی او که در آن به عنوان سنت پیامبر تعبیر می شود مهم ترین تاثیرات در نیل آن حضرت به موفقیت در آن رسالت مهم است. در آیات و احادیث فراوان روش های زیبای پیامبر بیان شده است و کتب زیادی در این خصوص نوشته شده است که یکی از مهم ترین آنها کتاب سنن النبی نوشته آیت الله علامه محمد حسین طباطبایی است. ما در این مبحث مان به چند روش مهم و محوری پیامبر که در آیه فوق مورد اشاره قرار گرفته بسنده میکنیم. ۱ مهربانی در آیه فوق با عبارت «لنت لهم» به نرمی و مهربانی پیامبر اشاره شده است. در آیه دیگر می‌فرماید: ««لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ»[ توبه/۱۲۸]  به یقین، رسولى از خود شما بسویتان آمد که رنجهاى شما بر او سخت است و اصرار بر هدایت شما دارد و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است! جالب اینکه رئوف و رحیم دو اسم الهی مشترک بین خداوند و پیامبر است . بنابر آیه ۱۰۷ سوره انبیا، پیامبر(ص) رحمتی برای عالمیان معرفی شده است؛«وَمَا أَرْسَلْنَاک إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِینَ» در آیه دیگر پیامبر دارای اخلاق عظیم معرفی شده است؛وَإِنَّکَ لَعَلَى خُلُق عَظِیم ۲.عفو و گذشت عفو و بخشش، یکی از صفات ارزشمند انسانی و از خصیصه‌های بارز اخلاقی یک انسان خود ساخته و با ایمان بر شمرده شده و مستلزم صبری عظیم و درکی عمیق است. پیامبر(ص) در تمام دوران رسالتش، مدارا کرد و رفق ورزید و گذشت کرد. ایشان هیچ‌گاه، بدی را با بدی پاسخ ندادند و حتی ابوسفیانی را که از بزرگترین دشمنان او بود هم عفو کرد. آن حضرت (ص) حلیم‌ترین و بخشنده‌ترین مردم بودند. با اینکه هیچ‌کس مانند او، در راه‌خدا آزار و اذیت ندید با این حال کسی صبورتر، حلیم‌تر و بخشنده‌تر از او بر اذیت‌های مردم نبود. ➖در جنگ احد دندان‌های میانی پیامبر (ص) شکست و صورتش شکافته ‌شد، این حادثه بر یارانش سخت‌ گران آمد و گفتند: «کاش نفرین‌شان کنی.» فرمودند: «انی لم ابعث لعاناً و لکنی بعثت داعیاً و رحمةً اللهم اهدی قومی فانهم لایعلمون» «من برای لعن و نفرین مبعوث نشده‌ام، بلکه برای دعوت به حق و از سر مهر برانگیخته شده‌ام، بار خدایا قوم مرا هدایت فرما که آنان سخت نادانند.»(۲) ➖چون مکه فتح شد به سخنرانی در جمع مردم مکه، ایستادند و بعد حمد و سپاس الهی فرمودند: «شما چه می‌گویید و چه تصور می‌کنید؟» گفتند: «خیر و نیکی می‌گوییم و گمانی جز نیکی نداریم، که تو برادری بزرگوار و برادرزاده‌ای گرامی هستی و اکنون به قدرت رسیده‌ای.» پس اشک در چشمان حضرت، حلقه زد و فرمود: «من اکنون همان سخنی را با شما می‌گویم که برادرم یوسف گفت:»  «قال لا تثریب علیکم الیوم یغفرالله لکم و هو ارحم الرّاحمین  یوسف گفت: امروز هیچ خجل و متاثر نباشید که من عفو کردم، خدا هم گناه شما را ببخشد که او مهربانترین مهربانانست»(۳) ۳.فرصت بازگشت به مخالفان در آیه ای که در اول این بخش تلاوت شد یکی از ویژگی های پیامبر استغفار کردن برای افراد عنوان شده است ؛«وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ». اگر چه به نظر می رسد در این آیه استغفار برای مؤمنان است اما یکی از شیوه های پیامبر فرصت بازگشت برای مخالفان پشیمان است. ۴.مشورت با افراد با اینکه پیامبر عقل اول است و به علم غیب راه داشت اما یکی از روش های که برای تربیت امتش به کار میگرفت مشورت بود که مشورت بهرمندی از تجربیات و دانش افراد مختلف است. چنانچه در ماجرای جنگ احزاب و محاصره مدینه توسط دشمن تا بن دندان مسلح اصحابش را به مشورت فرا خواند و در نتیجه آن سلمان فارسی پیشنهاد حفر خندق را عنوان کردند و پیامبر طبق همان عمل کردند. مشورت در سیره پیامبر را یکی از رموز موفقیت او دانسته اند. مشورت گرفتن بزرگان و رهبران مردم حداقل نتیجه ای که دارد عبارت است از اینکه جامعه در خصوص اقداماتی که از خرد جمعی و مشورت عمومی برآمده است قانع می شوند. و نسبت به آن اعتراض نخواهند کرد.            🔻 ادامه دارد 👇👇 ۳
۴.اراده محکم یکی از رموز موفقیت پیامبر اراده اهنین او بود که هیج مانعی در تحریم اقتصادی تا جنگ تحمیلی و پیشنهاد های فریبنده او را در مسیر متزلزل نساخت و جمله معروف او در برابر پیشنهادهای فریبنده قریش ضرب المثل شده است که؛ « لَوْ وَضَعُوا الشَّمْسَ فِى یَمِیْنِى وَ الْقَمَرَ فِى یَسارِى ما أَرَدْتُهُ»اگر آنها خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپ من بگذارند من به آن تمایل ندارم(۴) ➖پيامبران بزرگ الهى به خاطر اراده نيرومندشان «اولوا العزم» ناميده شده اند. ➖ برخورداری از عزم در امور نشان از ایمان قاطع است .می توان گفت ریشه عزم ایمان و برگ و بار و لوازم آن صبر استقامت است. چنانکه خداوند فرمود: «وَإِن تَصْبِرُواْ وَتَتَّقُواْ فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الأُمُور، اگر صبر کنید و پرهیزگارى نمایید این [ایستادگى] حاکى از عزم استوار [شما] در کارهاست» [آل‌عمران/۱۸۳] ۵.توکل به خداوند توکل، از فضائل اخلاقی و منازل سیر و سلوک بوده و به معنای این است که انسان، خدا را تنها مؤثرِ در وجود بداند و تنها به او اعتماد کند و امور خود را به او واگذار کند. قرآن توکل را لازمه ایمان دانسته است. احادیث آن را از ارکان ایمان معرفی کرده‌اند. توکل از «وکل» به معنای واگذار کردن کارها به کسی است. توکل در آیه یادشده به این معناست که کارها را به خدا واگذار کنیم. در توکل باید چنین باشد که انسان در کنار فعالیت عقلانی و جسمانی، نتایج امور را به خدا بسپارد. بنابراین توکل جدای از تلاش و تعقل نیست. ➖مرد اعرابی به حضور رسول ‌خدا (ص) شرفیاب شد، عرض کرد: یا رسول ‌الله! شترم را رها و آزاد بگذارم و به خدا توکل کنم یا آنکه پایش را ببندم و توکل کنم؟ پیامبر: زانوی شتر را ببند و توکل کن (در کارها عزم خویش را جزم کرده و با توکل به خدا اقدام کن). گفت پیغمبر به آواز بلند با توکل زانوی اشتر ببند ➖رسول ‌خدا (ص) به ابوذر فرمود: آیا تو را به گنجی گزین از خزاین فردوس برین راهنمایی نکنم؟ گفت: پدر و مادرم به فدایت باد عنایت فرما. فرمود: پیوسته بگو «لا حول و لا قوة الا بالله» «هیچ حرکت و نیرویی در عالم جز به نیروی الله نیست» ➖رسول ‌خدا (ص) در شب معراج، از در گاه خداوند پرسید: بهترین اعمال چیست؟ خداوند متعال فرمود: «لیس شیء عندی افضل من التوکل علی و الرضا بما قسمت؛ هیچ چیز در نزد من بهتر از توکل بر من و خشنودی به آنچه قسمت کرده‌ام نیست.» 💠داستان از رسول خدا (ص) نقل شده است که فرموده‌اند: «جبرئیل نزد او آمد و گفت: یا رسول ‌اللَّه، خداوند مرا با هدیه‌ای به سوی تو فرستاده که چنین هدیه‌ای را پیش از شما به هیچ کس عطا نکرده است. رسول ‌خدا فرمود: آن هدیه چیست؟ گفت: صبر، و نیکوتر از صبر. فرمود: آن چیست؟ گفت: رضا، و نیکوتر از آن. فرمود: آن چیست؟ گفت: زهد، و بهتر از آن. فرمود: آن چیست؟ گفت: اخلاص، و بهتر از آن. فرمود: آن چیست؟ گفت: یقین، و بهتر از آن. فرمود: گفتم: آن چیست، ‌ای جبرئیل؟ گفت: نردبان آن توکل بر خداست. گفتم: توکل بر خدا چیست؟ گفت: دانستن آن‌که مخلوق (بدون خواست خدا) نه زیانی تواند زد و نه سودی تواند رساند. نه می‌تواند عطا کند و نه منع نماید. و نیز نومید بودن از مخلوق. هر گاه بنده چنین باشد دیگر برای هیچ کس جز خدا عملی انجام نمی‌دهد و جز خدا به کسی امید نمی‌بندد و از کسی نمی‌ترسد و به هیچ کس جز خدا چشم طمع نمی‌دوزد؛ این است توکل.»(۵) 🔻در ادامه داستان های از سیره عملی پیامبر تقدیم می شود🔺 💠داستان مدینه روزى پیامبر(ص) وارد مسجد گردید، چشمش به دو اجتماع افتاد که در دو دسته تشکیل شده بودند و هر دسته اى حلقه اى تشکیل داده و سرگرم بودند؛ یک دسته به عبادت و ذکر خدا، و دسته اى به تعلیم و تعلم و یاد دادن و یاد گرفتن سرگرم و مشغول بودند. حضرت از دیدن هر دو دسته مسرور و خرسند گردید و به همراهانش فرمود: این هر دو دسته کار نیک نموده و بر خیر و سعادتند. لکن من براى دانا کردن و دانا شدن مردم فرستاده شده و مبعوث گشته ام. پس خودش به طرف همان دسته که به تعلیم و تعلم اشتغال داشتند، رفت و در حلقه آنان نشست. 💠داستان وقتى رسول خدا (ص) از غزوه تبوک برگشتند. سعد انصارى به استقبال آن حضرت رفت و نبى اکرم (ص)با او مصافحه کرد و چون دست در دست سعد گذاشت، فرمود، این زبرى چیست که در دستهاى توست ؟ عرض کرد: یا رسول الله ! با بیل و کلنگ کار مى کنم و براى خانواده ام روزى فراهم مى نمایم. رسول خدا (ص) دست سعد را ببوسید و فرمود: این، دستى است که حرارت آتش دوزخ به آن نرسد. 🔻 ادامه دارد 👇👇 ۴