eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
3.3هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
558 ویدیو
785 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
➖ جلسه‌ی ششم ➖ ۲۰مهر ۱۴۰۲ش/ ربیع‌الاول۱۴۴۵ق 🔻 مطالب مطرح شده: ۱. مسأله پنجم: آیاتِ بحثِ توسّل _ آیه‌ی ۳۵ سوره‌ی مائده _ کیفیت استدلال ● کلام استاد عبدالرحیم فوده ● کلام شیخ محمد عبدالکریم شرف _ مصادیق وسیله در آیه‌ی شریفه ● کلام محمد بن علوی مالکی ● کلام ابن‌تیمیه _ عمومیت لفظ وسیله در روایات اهل‌سنت ● کلام طبرانی در معجم الکبیر ● کلام بخاری در صحیحش _ عمومیت لفظ وسیله در روایات اهل‌بیت علیهم‌السّلام
sokhanrani14020719.mp3
23.23M
🎤سخنران: استاد سیدحسین مومنی 📆 چهارشنبه ۱۹ مهرماه ۱۴۰۲ حسینیه فاطمیون قم
AUD-20220812-WA0104.mp3
4.42M
💔 دلتنگی روز جمعه ای گمشده مردم عالم به کجایی... !؟ ما ریزه خوریم و تو ولی نعمت مایی هر جمعه که آید به امیدم که بیایی ای گمشده مردم عالم به کجایی   ما ریزه خوریم و تو ولی نعمت مایی   هر جمعه که آید به امیدم که بیایی   آقا به کجایی، مولا به کجایی؟   تو همره خو قافله در قافله داری   در سلسله ذولف، دو سر سلسل داری    دانم که تو از منتظرانت گله داری   سوگند به اشکی که تو در نافله داری    گر چه پیمان را شکستم، بر سر پیمانه ام   با همه بد عهدی ام، آن عاشق دیوانه ام   گر به ظاهر دورم از درگاه تو ای نازنین   بازهم مشتاق روی دلکش جانانه ام   از درمیخانه ات ای شاهدخوبان مران   با همه عصیان همان دردی کش میخانه ام   پرده بردار از رخ زیباکه مشتاق تو ام    آن رخ زیبا ندیده، واله و دیوانه ام    پادشاه جودی و ما بنده درگاه تو    منتظر بردرگهت، زان بخشش شاهانه ام   در میان بحر هجران غوطه ور گشتم ولی   باز هم در جستجوی گوهر دردانه ام   همچون من هرگز نباشد بر درت پیمان شکن   لیک با الطاف غیراز تو، شها! بیگانه ام   چون که لطف توست تنها ضامن رسوایی ام   ور نه آن گردم که افشان در دل ویرانه ام   انتظارت بیش از حد شد، تحمل تابه کی؟   آفتابا بهر دیدار رخت پروانه ام   واله و «شیدا » و مستم لیک، محتاج توام   یک نظر بر من نما، ای عارف فرزانه
➖ ذخیره و در انتشار جدیت داشته باشیم ➖ امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: ‌ ما مِنْ عَمَلٍ أفْضَلَ يَومَ الجُمُعَة مِن الصَّلاة عَلي مُحَمَّدٍ وَآلِهِ. هیچ عملی در روز جمعه برتر و با فضیلت‌تر از صلوات بر محمّد و آل محمّد نمی‌باشد. 📚 وسائل الشیعة، ج۷، ص۳۸۱ ➖ .
. قدس، مظهر جراحتی است که بر قلب امت اسلام وارد شده است و این جراحت را جز به‌ خون نمی‌توان شست. قدس جلوه‌ی برکت خدا و پله‌ی نخستین معراج انسان است و مسلمین برای دستیابی به اهداف نهایی اسلام، چاره‌ای ندارند جز اینکه بر قدس شریف دست یابند، و راه قدس نیز از کربلاست که می‌گذرد. راه ما به سوی قدس که معراج نخستین معراج تکامل انسان است، راهی کربلایی است و راه کربلایی، راهی است که با تحمل مشقات و از خود گذشتگی همراه است. راه قدس، مرد جنگ می‌خواهد و مرد جنگ نیز کربلایی است و کربلایی، مرد میدان عشق است و از سختی‌ها و مشقات و سرباختن‌ها و جان‌دادن‌ها نمی‌هراسد. سیدمرتضی آوینی .
. اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد 🔴 ما را چه شده است…⁉️ از وقتی که مسجد النبی ساخته شد، پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در موقع ایراد خطبه بر تنه ی درخت خرمایی که در مسجد باقی مانده بود تکیه می‌دادند، اما وقتی جمعیت زیاد شد، منبری از چوب با دو پله و یک عرشه ساخته شد. در اولین جمعه ای که پیش آمد، رسول اکرم جمعیت را شکافتند و با پشت سر گذاشتن آن تنه ی نخل، به طرف منبر رهسپار شدند. همین که بر عرشه ی منبر قرار گرفتند، یک باره صدای ناله ی تنه ی خشکیده همانند زنِ فرزند مرده بلند شد. با ناله ی تنه ی نخل، صدای جمعیت نیز به گریه و ناله برخاست. رسول خدا از منبر به زیر آمدند؛ تنه ی نخل را در بغل گرفتند و دست مبارک را بر آن کشیدند و فرمودند: "آرام باش". و او آرام شد. سپس به طرف منبر برگشته خطاب به مردم فرمودند: ای مردم! این چوب خشک نسبت به رسول خدا اظهار علاقه و اشتیاق می کند و از دوری وی محزون می گردد؛ ولی برخی از مردم، باکشان نیست که به من نزدیک شوند یا از من دور گردند! اگر من او را در بغل نگرفته و بر آن دست نکشیده بودم، تا روز قیامت از ناله خاموش نمی شد. آری، درخت خشک لحظه ای از پیامبر دور شد و صدا به ناله بلند کرد؛ با این که آن حضرت را می‌دید. ‼️ما را چه شده است که امام زمان خویش را نمی‌بینیم و از او دوریم؛ امّا به زندگی عادی خویش سرگرمیم؟ به یاد همه کس و همه چیز هستیم؛ جز امام زمانمان! 📚 بحارالأنوار، ج17، ص326 .
29.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بجای تحریر زدن گاز نده❗️ 💠 برگرفته از کلاس هفتگی مجمع، یکشنبه 16 مهر 1402 در حسینیه حضرت یاس کبود اول باید تحریر پله ای رو یاد بگیری❗️ 📚 دروس یکشنبه ها 🎙 📌
. 📝بررسی شیوه فیش نویسی مداحان قدیمی در گفتگو با استاد رنجبر گل‌محمدی 🔖مداحان قدیم دفتری داشتند که به آن «بیاض» می‌گفتند. 🗒معنی ظاهری این واژه یعنی دفتر سفیدی که آماده است تا آنچه می‌خواهی، در آن بنویسی! 💎 اما وقتی در آن نوحه، روضه، شعر، مصیبت، قصیده و غزل و مثنوی برای ائمه(ع) می‌نویسی، معنای بیاض عوض می‌شود، اینجا بیاض یعنی نور! 📙بیاض کارکردهای مهمی داشت؛ آن روزها نه ضبطی بود و نه نواری و نه سی‌دی، برای همین مداح برای پیدا کردن یک کتاب مثلاً صغیر اصفهانی باید می‌رفت قم یا اصفهان! 🌀 کتاب را به قدری استفاده می‌کردند که تکه‌پاره می‌شد. اگر کسی کتاب را به دست می‌آورد، می‌داد مداح‌ها از روی کتاب در این بیاض‌هایشان می‌نوشتند. این نوشته‌ها و کاغذها ارزش داشت و سراسر نور بود. 🔮بیاض حکم یک کتاب شعر موثق را داشت و اعتبارش به اشعار فاخر و قابل استفاده‌اش بود. ♻️شکل ظاهری بیاض با کتاب فرق دارد. کتاب، افقی ⬅️ورق می‌خورد، بیاض عمودی⬆️! این بخاطر سهولت در گرفتن بیاض بوده است. 🔖 این‌طور که می‌گویند بیاض را حاج مرزوق کربلایی اول بار درست کرده است. 📃در گذشته مثل امروز نبوده که کاغذ در دست همه باشد. بیاض را خودش با زحمت درست می‌کرده. این بود که بیاض را با جلد چرمی درست می‌کردند تا خیلی محکم باشد و مراحل درست شدن یک زحمت داشت. 👈🏻برای همین یک ورق از بیاض برای آن شخص خیلی ارزش داشته و یک مقدار ریز می‌نوشتند و حاشیه‌های کاغذ را هم خالی نمی‌گذاشتند! همه را پر می‌کردند و با نظم می‌نوشتند. 🤷🏻‍♂️اگر مداحی خوش‌خط نبود مصیبت داشت؛ چون که بیاض‌هایش زود تمام می‌شد! ✍🏻اما بعضی مثل مرحوم مسجدیان که مداح همدانی بود خط خیلی زیبایی داشتند! آخرین لحظه‌های عمرش که به منزلشان رفتیم، ایشان در صد و ده سالگی هم اشعار را از حفظ می‌خواندند. 💢آن روزها چون کتاب در دسترس نبود، به هیچ عنوان بیاض‌هایشان را به کسی نمی‌دادند! اگر کسی هم می‌خواست، می‌گفت من می‌نشینم تو هر کدام را دوست داشتی بنویس. حتی خودشان ورق می‌زدند. ❎این وسواس‌ها هم علت داشت؛ چون اگر قرار بود بی‌ملاحظه‌گی بکنند، عمر بیاض‌ها طولانی نمی‌شد. 🍃بیاض برای این نبود که از رویش بخوانند؛ بلکه چون کتاب در دسترس نبود، از روی آن می‌نوشتند. آن روزها مداح را وادار می‌کردند که همه چیز را حفظ کند. منتها ایرادی هم نداشت اگر کسی از روی آن می‌خواند. 🔸این‌که امروزه همه از روی کاغذ می‌خوانند، یکی از دلایلش این است که امروز با آن روز فرق دارد. امروز مردم تنوع‌طلب شده‌اند و مداحی از قدیم سخت‌تر شده است. 📖گذشته‌ها مداح، یک بیاض داشت، این‌قدر آن را می‌خواند که حفظ شده بود، هیچ‌کس هم ایراد نمی‌گرفت، شاید دلیلش این بود که آن موقع‌ها روضه حضرت سیدالشهداء(ع)همه‌گیر نشده بود.الآن همه مردم در خانه‌شان مقتل دارند و مقتل می‌خوانند. 🔍 برای مردم امروز خواندن خیلی سخت است. امروز یک می‌خوانی، پنج نفر بلند می‌شوند در مجلس و ایراد می‌گیرند؛ چون همه مردم باسواد شدند. ▫️به عنوان سخن پایانی 📿روضه‌خوان‌ها و مداحی‌های قدیمی که به آنها می‌گفتند «مُرشد»، واقعاً مرشد بودند، اهل بودند، داشتند اصلاً! این داستان بیاضی که مداحان قدیم داشتند همه‌اش نور بود و آبرو در محضر حسین فاطمه علیهماالسلام..🌷 📚منبع: ماهنامه فرهنگی اجتماعی چاووش_سال اول، شماره ششم،ربیع‌الثانی1433 .
Kashani-14020719-EmamatPajhohiAbaghat-05-Hkashani_Com.mp3
49.56M
📋 درآمدی بر امامت پژوهی با محوریت منهج صاحب عبقات؛ جلسه پنجم 📆 چهارشنبه نوزدهم مهرماه ۱۴۰۲
Kashani-Gade01-1420309-Hkashani_Com.mp3
30.56M
📋 گعده علمی با طلاب؛ جلسه اول 📆 سه شنبه نهم خردادماه ۱۴۰۲
Kashani-Gade02-1420323-Hkashani_Com.mp3
38.76M
📋 گعده علمی با طلاب؛ جلسه دوم 📆 سه شنبه بیست و سوم خردادماه ۱۴۰۲ 🎤 🔸🔸این جلسه مرتبط با جلسه اخیر درس عبقات در قم مقدسه است که درباره زحمات سید ابن طاووس و میراث اسلامی نکاتی مطرح شده است.
. صلی‌الله‌علیه‌وآله علیه_السلام علیهاالسلام صلی‌_الله‌_علیه‌_وآله مرحوم در کتاب: [چاپ‌اول، سال۱۴۰۲شمسی] می‌نویسد: 🔻 در محضر پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله به صراحت و وقاحت تام گفته می‌شود: "إنّ الرجل لیهجر". و از آنجا که گوینده [عمربن‌خطاب] ، ترسوتر از آن بود که جرأت چنین جسارتی را در محضر حضرت صلی‌الله‌علیه‌وآله داشته باشد تا بگوید: "این مرد هذیان می‌گوید"، نشان از آن دارد که دلگرمی به پشتی منافقان او را چنین گستاخ کرده. و این بیانگر وضعیت جامعه آن روز بود، یعنی آن جامعه آمادگی این‌گونه سخنان و جسارت‌ها را به پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله داشته. پس جامعه، چنین جامعه‌ای بوده است. 🔻 خداوند می‌فرماید: (لَقَد جاءَكُم رَسولٌ مِن أَنفُسِكُم عَزيزٌ عَلَيهِ ما عَنِتُّم)(توبه/۱۲۸) سرکشی شما بر آن رسول، گران است. می‌خواهد شما تسلیم باشید و ایمان بیاورید. این بیانگر وجود کسانی در میان مسلمانان مدینه است که سرکشی می‌کردند، چرا که خطاب این آیه به‌مسلمانان بوده و قدر مسلم، مسلمانان مدینه مخاطب این خطاب هستند. در جای دیگر می‌فرماید: (فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ الله لا إِلهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ)(توبه/۱۲۸) اگر مسلمانان روی برگرداندند... این تعبیر که به گونه‌ی عام آمده و نفرموده: اگر بعضی از آنها روی برگرداندند، می‌رساند که: غالب مسلمان در آن زمان چنین بوده‌اند. 🔻 و همچنین: (إِلَّا تَنْصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ الله)(توبه/۴۰) اگر شما او را یاری نکنید خداوند او را یاری کرده است. این سه آیه (توبه ۴۰ و ۱۲۸ و ۱۲۹) آیاتی از سوره توبه است که در سال دهم بعد از هجرت نازل شده. و بیانگر این معناست که: در اواخر حیات پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، از هر ده‌نفر، مثلاً هشت نفر منافق بوده‌اند؛ چرا که تعبیرها به‌گونه‌ای به کار رفته در آیات دلالت بر این دارد که غالب مردم در زمان نزول آیه، سرکشی می‌کردند و به جای یاری رسول‌خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله، از ایشان روی برمی‌گردان و حضرت را خذلان (تنها و بی‌یاور) می‌نمودند. 🔻 این وضع جامعه و مردم مدینه زمان پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در واپسین روزهای زندگانی ایشان بوده است. امیرمؤمنان و حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام با این چنین جامعه‌ای مواجه بودند، ولی چون هدفشان حفاظت از شعائر اسلام بود، صبر کردند و با صبر آنان شعار و ظاهر اسلام پایدار ماند. 🔻 اگر امیرمؤمنان و حضرت صدیقه طاهره علیهماالسلام این چنین صبر نفرموده و از اسلام محافظت ننموده بودند، معاویه رسماً کفر را اعلام می‌کرد و مردم می‌پذیرفتند، چرا که مردم همیشه تابع قدرت‌اند. همان‌گونه که معاویه گفت: "ما قاتلتکم لتصلوا..‌‌. ولکن لأتأمر عليكم"(١). وقبل از او خلیفه‌ی دوم، روی منبر گفت: اگر شما را بخواهم به‌جاهلیت بازگردانم، چه می‌گویید؟ همه ساکت شدند، امیرمؤمنان علیه‌السلام در روی او ایستاد وفرمود: تو را دعوت به توبه می‌کنم، اگر توبه نکردی سرت را می‌زنم(۲). 🔻 جامعه زمان حضرت صدیقه طاهره علیهاالسلام وضعیت بسیار خطرناک و حساسی داشت، چرا که هنوز مدت زمان زیادی از جاهلیت نگذشته بود و مردم عادت‌های جاهلی را ترک نکرده بودند. شاهد آن آیه‌‌ی: (إِنَّمَا الْخَمْرُ وَالْمَيْسِرُ وَالْأَنْصَابُ وَالْأَزْلَامُ رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ فَاجْتَنِبُوهُ)(مائده/۹۰) که در سال دهم یعنی اواخر حیات پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نازل شد. و معنای آن این است که: تا آن زمان _جدایی از شراب‌خواری که خلیفه دوم تازه با نزول این آیه به ظاهر دست از این کار برداشت_ مخفیانه دست از قربانی کردن برای بت‌هایشان برنداشته و قماربازی‌های زمان جاهلیت را حفظ کرده بودند، اما همه تظاهر به اسلام می‌کردند. پس دشمن در قلب جامعه جای داشت. در چنین جامعه‌ای اگر امیرمؤمنان و صدیقه طاهره علیهماالسلام می‌خواستند افشاگری کنند و به تقابل بپردازند، چیزی از اسلام باقی نمی‌ماند. این صبر آنان بود که اسلام را حفظ کرد و از نابودی نجات داد. پس ایشان مظلومانه تحمل کردند که تمام منافع دنیوی اسلام را غاصبان ببرند، تا اینکه ظاهر و شعار اسلام محفوظ بماند(۳). 📚 منابع: ۱. مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص۴۵؛ ارشاد، شیخ‌مفید، ج۲، ص۱۴ ۲. المناقب، خوارزمی، ص۹۸؛ ربیع الأبرار، زمخشری، ج۳، ص۱۵۰ ۳. همسران پیامبراکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در پرتو قرآن، (چاپ‌اول، سال۱۴۰۲ش، انتشارات رسالت)، صص ۱۰۴_۱۰۸ .
. بیان احکام حداقل زمانِ اعتکاف، سه روز به ضمیمه دو شبِ وسطِ آن سه روز می‌باشد، و در کمتر از آن صحیح نیست ولی در زیاده حدّی ندارد، و داخل نمودن شب اوّل یا چهارم در نیت اعتکاف مانعی ندارد، بنابراین اعتکاف بیشتر از سه روز جایز است و اگر فرد پنج روز کامل معتکف شد، روز ششم را باید معتکف بماند. ➖ اگر کسی مسافر باشد نمى‌تواند معتکف شود مگر اين‌که نذر کرده باشد در سفر روزه بگيرد؛ و بنا بر احتياط واجب اين نذر بايد قبل از شروع سفر انجام گيرد(طبق نظر مقام معظم رهبری) ✅تبیین موضوع ➖اعتکاف در لغت به معنای حبس و توقف و رو کردن به چیزی است با تعظیم و تکریم؛ و در اصطلاح، به معنای توقف و ماندن سه روز و بیشتر از آن در مسجد جامع می­باشد. در اهمیت اعتکاف و خلوت با خداوند سخنان مهمی وارد شده است؛ ➖قرآن کریم در آیاتی به مسئله اعتکاف اشاره کرده است؛ از جمله به حضرت ابراهیم(ع) واسماعیل(ع) فرمان می­دهد که خانه خدا را برای طواف کنندگان و معتکفان و نماز­گذاران آماده سازید، آنجا که فرمود:«وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنّاسِ وَأمْناً وَاتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ اِبْراهیمَ مُصَلّیً وَعَهِدْنا اِلی اِبْراهیمَ وَ اِسْماعیلَ أنْ طَهِّرا بَیْتِیَ لِلطّائِفینَ وَالْعاکِفینَ وَالرُکَّعِ السُّجُودِ» و [به خاطر بیاورید] هنگامی که خانه کعبه را محل بازگشت و مرکز امن برای مردم قرار دادیم، و ‍]برای تجدید خاطره] از مقام ابراهیم، عبادتگاهی برای خود انتخاب کنید، و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که: خانة مرا برای طواف کنندگان و معتکفان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاک و پاکیزه کنید.»(۱) ➖حضرت صادق (ص) فرمود: «فِی التَّوْراةِ مَکْتُوبٌ یَا ابْنَ آدَمَ تَفَرَّغْ لِعِبادَتی اَمْلاءُ قَلْبَکَ غِنیً وَلا آکِلْکَ إِلی طَلَبِکَ وَعَلَیَّ اََنْ اَسُدَّ فاقَتَک» در تورات نوشته شده است: ای فرزند آدم! برای انجام عبادت من فراغتی به وجود بیاور تا من دل تو را از بی نیازی سرشار سازم و بدون اینکه تو طلب کنی، حاجتت را برآورده کنم و من خود را ملتزم می­دانم که حوائج تو را برطرف نمایم.»(۲) ➖ حضرت پیامبر(ص) می فرماید:«أفْضَلُ النّاسِ مَنْ عَشِقَ العِبادَةَ فَعانَقَها وَاَحَبَّها بِجَسَدِهِ وَتَفَرَّغَ لَها» با فضیلت­ترین مردم کسی است که عاشق عبادت باشد و با اشتیاق تمام عبادت را به آغوش بکشد و با جسمش آن را دوست بدارد و برای آن فراغتی به وجود بیاورد.»(۳) ➖«اَلْمُعْتَکِفُ یَعْکِفُ الذُّنُوبَ وَیَجْری لَهُ مِنَ الْاجْر کَاَجْرِ عامِلِ الْحَسَناتِ کُلِّها» معتکف گناهان را متوقف نموده ]و از بین می­برد[ و اجری بسان اجر انجام دهنده تمام نیکیها دریافت می­دارد.»(۴) ➖حضرت مریم (ع) در ضمن اعتکاف مورد لطف ویژه الهی قرار گرفت: مرحوم علامه طباطبایی می­گوید: «هدف حضرت مریم از دوری نمودن از مردم، بریدن از آنان و روی آوردن به سنت «اعتکاف» بوده است؛ «وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِها مَكاناً شَرْقِيًّا فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا» و در اين كتاب، مريم را ياد كن، هنگامى كه از خاندانش جدا شد و در مكانى شرقى قرار گرفت.و میان خود و آنان حجابی افکند (تا خلوتگاهش از هر نظر برای عبادت آماده باشد). در این هنگام، ما روح خود را بسوی او فرستادیم؛ و او در شکل انسانی بی‌عیب و نقص، بر مریم ظاهر شد!(۵) ➖ حضرت امیر(ع) می­فرمود: «فَلَمْ یَزَلْ یَعْتَکِفُ فِی الْعَشْرِ الاَواخِرِ مِنْ رَمَضانَ حَتَّی تَوَفّاهُ اللهُ» پس [پیامبر اکرم ] همیشه در دهه آخر ماه رمضان در حال اعتکاف بود تا آن وقت که خداوند جان او را گرفت».(۶) 👌مَخلص کلام اینکه؛ اعتکاف اهمیت بالایی در سلوک دارد. در سیر و سلوک و تربیت روحی مراحل و اعمالی لازم است ؛ 👈اعمال ظاهری: خلوت، صمت (سکوت) ، جوع (گرسنگی) ، سحرخیزی 👈اعمال باطنی: توکل، صبر، عزم و اراده( همت)، صداقت چنانچه مشخص است در مراسم معنوی اعتکاف شرایط برای تحقق امور فوق یعنی جوع و صمت وسحر خیزی و خلوت مهیاست .اما آنچه در این بین از اهمیت بیشتری برخوردار است همان «خلوت» است. «خلوت»بهترین زمینه تفکر است و اگر سوژه خوب و دارای اولویت برای تفکر یافت نشود، نه تنها مفید نیست که مضر هم خواهد بود.
. ایام ✳️ شخصيّت حضرت عبدالعظيم حسنی‏ عليه السلام؛ 🌹 امام هادی‏ عليه السلام به حمّاد رازی فرمودند: «إذا أشكَلَ عَلَيكَ شَی‏ءٌ مِن أمرِ دينِكَ بِناحِيَتِكَ ، فَسَلْ عَن عَبدِ العَظيمِ بنِ عَبدِاللَّهِ الحَسَنِيی‏ عليه السلام هرگاه در قلمرو خود در كار دين به مشكلی دچار شدی، آن را با عبدالعظيم حسنی در ميان بگذار.»(۱) 🌹 امام هادی‏ عليه السلام به مردی از اهالی ری كه به زيارت امام حسين‏ عليه السلام رفته بود فرمودند: «أما إنَّكَ لَو زُرتَ قَبرَ عَبدِالعَظيم عِندَكمُ لَكُنتَ كَمَن زارَ الحُسَينَ‏ عليه السلام اگر قبر عبد العظيم را در شهر خود زيارت كنی، چنان است كه گويی امام حسين‏ عليه السلام را زيارت كرده‏ ای.»(۲) 📚منبع (۱) مستدرك الوسائل، محدث نوری، ج ۱۷، ص ۳۲۱ (۲) كامل الزيارات، ابن قولویه، ص ۳۲۴ 📚 حسنی .
. ✅ مقام و منزلت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)؛ 🔸احمد بن خالد برقی می‌گويد: عبدالعظيم حسنی از دست حاكم و سلطان زمان خودش فراری شد و در خانه مردی از شيعيان در ری پنهان شد. در آن خانه عبادت می‌كرد و روزها روزه می‌گرفت و شب ها به عبادت می‌پرداخت و مخفيانه از خانه برای زيارت قبری كه نزديك محلّ سكونت وی بود، بيرون می‌رفت و می‌گفت : «اين قبرِ مردی از فرزندان موسی بن جعفر است.» كم كم خبر ايشان در بين شيعيان پخش شد و گروه گروه به ديدار حضرت عبدالعظيم می‌آمدند. شخصی از شيعيان پيامبر را در خواب ديد كه فرمود: «مردی از فرزندان من نزد درخت سيب در باغ عبدالجبار بن عبدالوهاب دفن خواهد شد.» حضرت عبدالعظيم مريض شد و بعد از مدتی فوت كرد و در جيب لباسش نوشته ای يافتند كه در آن نوشته بود: من ابوالقاسم عبدالعظيم بن عبداللّه بن علی بن الحسن بن زيد بن الحسن بن علی بن ابی طالب (ع) هستم. (۱) 🔸حضرت عبدالعظيم از نوادگان حضرت امام حسن(ع) می‌باشد و از اصحاب امام جواد و امام هادی (ع) بود و عقايد خود را بر امام هادی (ع) عرضه داشت و امام او را تأييد كرد. مناسب است ما اين روايت را نقل كنيم. شيخ صدوق (ره) و غير ايشان از جناب عبدالعظيم روايت كرده اند كه فرمود: بر آقای خودم، حضرت امام هادی (ع) وارد شدم. چون مرا ديد فرمود: «مرحبا به تو ای ابوالقاسم! تو ولیّ ما هستی.» عرض كردم: ای فرزند رسول خدا! می‌خواهم دين خود را بر شما عرضه كنم. اگر مورد پسند شما است تأييد بفرماييد و اگر ناپسند است راهنماييم كنيد. من عقيده دارم خدا، واحد و يگانه است و مثل و مانندی ندارد و جسم و صورت و عرض و جوهر نيست، بلكه پديد آورنده اجسام و صورتهاست. پروردگار و مالك هر چيزی است. او مالك و صاحب هر چيزی است. عقيده دارم محمد(ص) پيامبر و رسول و آخرين آنان است و بعد از او پيامبری نخواهد بود و تا روز قيامت دين آن حضرت اسلام خواهد بود و شريعت ديگری نخواهد بود. عقيده دارم امام و خليفه و ولیّ امر بعد از پيامبر(ص) اميرالمؤمنين (ع) و بعد از آن حسن (ع) و بعد حسين (ع) و علی بن الحسين و بعد محمد بن علی و سپس جعفر بن محمد و بعد موسی بن جعفر و بعد علی بن موسی و سپس محمد بن علی است و بعد شما را امام مي دانم. حضرت فرمود: «بعد از من پسرم حسن و بعد از او مهدی خواهد بود كه كسی او را نمی‌بيند و از نظرها غائب خواهد بود و زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد پس از اين كه پر از ظلم و جور شده باشد.» گفتم : عقيده دارم دوست ايشان دوست خداست و دشمن ايشان دشمن خداست و اطاعت ايشان واجب ومعصيت اينان معصيت خدا است. عقيده دارم معراج و سؤال در قبر و بهشت و جهنم و صراط و ميزان حق است و قيامت خواهد آمد و همه زنده خواهيم شد. پس امام هادی (ع) فرمود: «ای ابوالقاسم! به خدا اين است دين پسنديده ثابت. بر همين اعتقاد بمان. خداوند تو را براين اعتقاد محافظت كند.» (۲) 📚منبع (۱) معجم رجال الحديث، الخوئيی، ج ۱۰، ص ۴۶ (۲) منتهی الآمال، شیخ عباس قمی، ج ۲، ص ۳۹۲ .
. ✳️ جایگاه حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) از منظر امام هادی (ع)؛ امام هادی(ع) در سفری که حضرت عبدالعظیم(ع) به سامرا داشت، او را تصدیق می‌کند. امام هادی(ع) وی را این‌گونه خطاب می‌کند: «یا اباالقاسم! انتَ ولیُنا حقاً» «تو به حق ولی ما هستی. تو همان دینی را که پسندیده خداست، انتخاب کرده‌ای. خداوند تو را با گفتار ثابت در دنیا و آخرت تثبیت کند.» این گفتگو میان امام و عبدالعظیم به «حدیث عرض دین» مشهور است. 📚منبع التوحيد، شیخ صدوق، ص ۸۱ مستدرك الوسائل، محدث نوری، ص ٣٢١ حسنی . 🌷 كرامات حضرت عبدالعظيم             عليه السلام🌷 طلبه سیّدی، پس از آنكه مقطعی از درسش را در نجف به پایان می برد به تهران می آید و مقدّمات ازدواج ایشان فراهم می گردد. دختری معرّفی می شود و به خواستگاری می روند، مسائل مطابق سلیقه طرفین طی می شود جز اینكه پدر دختر شرطی را برای داماد مطرح می كند، تا پس از تحقّق آن دختر به خانه بخت برود. شرط پدر دختر تهیه این اقلام بود: یك جفت گوشواره، 4 عدد النگو، 2 عدد پیراهن، 2 قواره چادری و 2 جفت كفش. اگر چه درخواست خانواده عروس چندان سخت و چشمگیر نبود، لكن برای آن عالم بزرگوار تهیه همین قدر هم مقدور نبود. ایشان ناامید از انجام شرط، عازم قم می شود. امّا قبل از حركت به سمت قم به قصد زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در شهرری توقّف می كند. آن عالم بزرگوار قبل از آنكه به حرم مشرّف شود، دقایقی را در حیاط صحن و مقابل ایوان می ایستد. تمام حواسش به شرطی است كه از عهده انجام آن برنیامده است. در این لحظه كاملاً متوجّه آن حضرت می شود و مشكل را با آن وجود مقدّس در میان می گذارد. در حالتی دل شكسته زار زار می گرید و برای آنكه كسی متوّجه نشود عبایش را روی صورتش می گیرد. چند لحظه بعد، كسی دست روی شانه‌اش می گذارد و آرام به گوشش می خواند: كه آقا، بسته تان را بردارید تا خدای نكرده كسی آن را نبرد! و ایشان ناراحت از اینكه او را از چنین حالی بیرون آورده اند، مكثی می كند و بعد چشم می اندازد، بسته ای جلوی پایش افتاده است! ابتدا اعتنا نمی كند، امّا، بلافاصله طنین صدایی را كه لحظاتی قبل او را متوجّه این بسته كرده بود در ذهنش می نشیند. نگاه جستجو گرش كسی را نمی یابد. بسته را می گشاید. درون بسته این اشیاء به طور مرتّب چیده شده بود: 2 جفت كفش زنانه، 2 قواره چادری، 2 عدد پیراهن، 4 عدد النگوی طلا و یك جفت گوشواره. «اين طلبه كسی نبود، جز مرحوم آيت الله العظمی مرعشی نجفی از علماء فقيد و مراجع تقليد عظام كه پس از اين كرامت نيز «خادم افتخاری» آستان مقدّس حضرت عبدالعظيم عليه السّْلام شده و تا آخر عمر شريفشان اين مدال خادمی را به سينه داشتند.» 📚منبع : نشریه عبرتهای عاشورا هدیہ به پیشگاه حضرت سیدالکریم(ع) و این عالم بزرگوار صلوات .
. ✅ مصاحبت حضرت عبدالعظیم با ائمه (ع)؛ 🔸 عبدالعظیم مشهور به عبدالعظیم حسنی، شاه عبدالعظیم و سیدالکریم از راویان شیعه در قرن سوم قمری است. پدرش عبدالله بن علی قافه و مادرش دختر اسماعیل بن ابراهیم بوده که به «هیفاء» موسوم است(۱) نسب وی به امام مجتبی(ع) می‌رسد(۲) 🔸 عبدالعظیم محضر چند امام را درک کرده است. آقابزرگ تهرانی نقل می‌کند که عبدالعظیم حسنی، امام رضا(ع) و امام جواد(ع) را درک کرده و ایمان خویش را بر امام هادی(ع) عرضه داشته و در زمان وی وفات یافت(۳) اما آیت‌الله خویی، هم‌عصر بودن عبدالعظیم با امام رضا(ع) را رد می‌کند(۴) 🔸 شیخ طوسی در کتاب رجالی خویش، وی را در زمره اصحاب امام عسکری(ع) نام می‌برد(۵) عزیزالله عطاردی نیز تصریح می‌کند با توجه به حالات عبدالعظیم حسنی و تحقیق در روایات وی، می‌توان دریافت که او امام کاظم(ع)، امام رضا(ع)، امام جواد(ع) و امام هادی(ع) را درک کرده است(۶) 🔸 درباره برخورد عبدالعظیم با امامان نقل شده که او هرگاه وارد مجلس امام جواد(ع) یا امام هادی(ع) می‌شد، با کمال ادب و خضوع و غایت حیا و تواضع، در حالی که دست‌های خود را از ردا بیرون آورده بود، به محضر آن امامان سلام عرض می‌کرد و امام پس از جواب سلام، او را نزدیک خود می‌خواند و در کنار خویش می‌نشاند؛ به حدّی که زانوی او به زانوی امام می‌چسبید و امام، کاملا از احوال او سؤال می‌کرد. این برخورد موجب حسرت و غبطه دیگران می‌شد(۷) 📚منبع (۱)عمدة الطالب، ابن عنبه، ص۹۴ (۲)رجال، نجاشی، ص۲۴۸ (۳) الذریعة،‌ آقابزرگ تهرانی، ج۷، ص۱۹۰ (۴) معجم رجال الحدیث، سیدابوالقاسم خویی، ج۱۱، ص۵۳ (۵)رجال، شیخ طوسی، ص۴۰۱ (۶) عبدالعظیم الحسنی حیاته و مسنده، عزیزالله عطاردی قوچانی، ص۳۷ (۷) زندگانی حضرت عبدالعظیم(ع)، عزیزالله عطاردی، ص۳۰ .
. 🟢 مقصود از برابرى زيارت حضرت عبدالعظيم با زيارت امام حسین (ع)؛ با توجه به ثواب عظیم زیارت قبر امام حسین (ع)، مسئله این است که آیا زیارت حضرت عبدالعظیم(ع) به طور مطلق می‌تواند جایگزین زیارت امام حسین(ع) شود و یا در شرایط خاصی از چنین فضلیتی برخوردار است؟ در یک جمله، آیا برابری زیارت عبدالعظیم(ع) و زیارت امام حسین(ع) مطلق است یا مقیّد؟ پاسخ : بی‌تردید، مقصود امام هادی(ع) در حدیثی که (خطاب به یکی از اهالی ری) فرمودند: « بدان که اگر قبر عبد العظیم در شهر خودتان را زیارت کنى، همچون کسى باشى که حسین بن على (ع) را زیارت کرده باشد.» این نیست که از فضایل زیارت امام حسین(ع) بکاهد یا در بیان فضیلت حضرت عبدالعظیم(ع) مبالغه نماید. بنابراین، در پاسخ به این پرسش، می‌توان گفت : برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم(ع) و امام حسین(ع) مقیّد است به فضای سیاسی ویژه‌ای که پیروان اهل‌بیت(ع) درآن مقطع تاریخی درآن زندگی می‌کردند. در زمانی که اختناق شدیدی جهان اسلام را فراگرفته بود و جامعه تشیع در دوران زمامداری افرادی مانند متوکل، مُعتز و معتمد عباسی، سخت‌ترین دوران‌های تاریخی خود را سپری می‌کرد، در چنین شرایطی ، امام هادی(ع) به منظور پیشگیری از خطرهایی که از طرف حکومت‌های وقت، شیعیان را تهدید می‌کرد، فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم را با زیارت امام حسین(ع) برابر دانسته است. به تعبیری روشن‌تر ، زیارت حضرت عبدالعظیم (ع) برای افرادی که آمادگی خطرپذیری برای زیارت امام حسین(ع) را داشته باشند، پاداشی معادل زیارت آن حضرت دارد و حرم حضرت عبدالعظیم (ع) شعبه‌ای از حرم سیدالشهدا(ع) است که این خود، فضیلتی بزرگ و حاکی از جایگاه بلند عبدالعظیم در نزد اهل بیت(ع) و عظمت معنوی ایشان است. 📚منبع حکمت نامه حضرت عبدالعظیم الحسنی (ع)، محمدی ری شهری، ص ۲۲ 📚 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به کلام:استاد حاج غلامرضاسازگار 💠 کاری نکنیم که روضه ها به تمسخر گرفته شود، روضه بی سند نخوانیم فقط برای اینکه از مستمع اشک بگیریم
. علیه_السلام مرحوم (اعلی‌الله‌مقامه) در کتاب نقل کرده: استاد ما علامه بزرگوار ، برای توسعه سمت غربی صحن مطهر حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام خانه‌هایی خرید و به صحن شریف متصل کرد. ➖ نزدیک به شصت سرداب برای دفن اموات در همان قسمت قرار دارد و روی آنها را طاق زدند و مردم مُردگان خود را در آن سرداب‌ها دفن می‌کردند. چون مدتی گذشت دیدند که طاق سرداب‌ها بر اثر زیاد شدن عبور مردم ممکن است فرو ریزد و سبب زحمت و هلاکت شود؛ از این روی شیخ امر فرمود که طاق را بردارند و از نو، با استحکام بیشتری بنا کنند و چون جماعت بسیاری در سرداب‌ها دفن شده بودند، امر فرمود سردابی را خراب و بنا کنند و هر سردابی را خراب می‌کردند یک نفر پایین می‌رفت و خاک بر جسد ميت می‌ریخت، به مقداری که کشف نشود و هتک حرمت اموات نشود. ➖ پس مشغول شدند تا رسیدند به سردابی که مقابل ضریح مقدس بود. وقتی برای پوشاندن جسدها پایین رفتند دیدند، تمام جسدها سرشان به جای پایشان روی به قبر شریف قرار گرفته و پاها به سمت غرب است. ➖ مردم خبر شدند جماعت بی‌شماری می‌آمدند و این منظره عجیب را مشاهده می‌کردند. یکی از آنها، جسد بود که در صحن مقدس نقاشی می‌کرد. وقتی پسرش جسد پدر را می بیند گواهی می‌دهند که من هنگام دفن پدرم حاضر بودم و بدن پدرم را که دفن کردم پاهایش روی به ضریح مقدس بود. خلاصه بر مردم آشکار شد که این تغییر وضع جسد، تأدیبی از طرف خداوند است که راه ادب و طریقه معاشرت با ائمه علیهم‌السلام را بشناسند. ➖ و اتفاقا در همان روز، فاضل صالح متقی، نقل کرده بوده: مدتی پیش از این واقعه، خوابی دیدم که در تعبیر آن حیران بودم و امروز تعبیرش برایم آشکار شد و آن خواب این بود: وقتی تقیه صالحه، خاله فرزندم فوت شد، او را در همین قسمت از صحن شریف دفن کردم. شبی او را در خواب دیدم و از آنچه برایش پیش آمده بود پرسیدم. گفت: خوب و سلامت هستم غیر از این که تو مرا در مکان تنگی دفن کردی که نمی‌توانم پایم را دراز کنم و همیشه باید سرم را به زانو گذارم. وقتی بیدار شدم جهت آن را ندانستم تا این‌که الان دانستم دراز کردن پا به سمت قبر مطهر، بی‌ادبی به ساحت مقدس امام علیه‌السلام است. این واقعه در ماه صفر ١٢٧٦ هجری قمری رخ داده است. 📚 دارالسلام (ط_بیروت)، ج۲ ص١٦٩ .
4_5855088211784634924.mp3
23M
📻 🎤 🕌 مجمع یاس کبود 🗓 یکشنبه ۱۴۰۲/۰۷/۱۶ واجب است و حکم پیِ ساختمان را دارد و پس از آن است در تقلید باید الگو را آنقدر گوش بدهد تا آنرا خوب یاد بگیرد.و زمانی، این شنیدنِ الگو باید متوقف شود که فرد ،شعرِ الگو را در اثر تکرار، حفظ شود. مرحله دوم تقلید، همزمان خوانی با الگوست. این همخوانی باید همزمان باشد، نه اینکه زودتر از الگو شروع کند. و تا زمانی همخوانی را ادامه میدهد که بتواند منطبق با الگو، آنرا پیاده کند . در مرحله آخر هم خودش به تنهایی اجرا میکند و سپس با الگو ،تطبیق میدهد. @Farahani135 محمد فراهانی استاندارد برای صداسازی، انجام سه جلسه سنگین در هفته است. تمرین و تکرار الگوهای اساتید در شب عاشور گفتم یاور و انصار را من در این صحرا برای دادنِ سر حاضرم در 👆 برای روضه خوانی از نغمات مخصوص اضطرار و اضطراب استفاده کرد خانه گردیده ، بی تو غمخانه شمع من بودی ، من چو پروانه ........... برای تهیه در پیام‌رسان به این شماره پیام ارسال کنند 09127797249 آقای سید عباس موسی کاظمی