eitaa logo
گریزهای مداحی و گریز های مناجاتی
2.7هزار دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
546 ویدیو
772 فایل
گریز زیارت عاشورا ، دعای کمیل و دعای توسل و جوشن کبیر https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi
مشاهده در ایتا
دانلود
Nariman Panahi - Naro Bemoon Delkhoshie Heydar [128].mp3
4.26M
▪︎ ▪︎نرو بمون دلخوشی حیدر بمون نکن علی رو بی یاور ▪︎کربلایی نرو بمون دلخوشی حیدر بمون نکن علی رو بی یاور زهرا نرو ببین منم از غصه هات دلم گرفته سه ماهه که توی خونه از گریه هات دلم گرفته از اون نگاه بی قراره بچه هات دلم گرفته زهرا مرو علی غریبه **** دیگه رمق نمونده تو دستات کشته منو کبودی چشمات به جون محسنت میگم برات چه آرزو ها داشتم کاشکی میشد خانوم من به زخم تو مرحم میذاشتم زهرای من شرمنده ام که خونه امنی نداشتم زهرا مرو علی غریبه **** کنج خونه تو بستر افتادی به دست زینبت کفن دادی بیا با هم گریه کنیم برا حسین روزای آخر زبون بگیر نوحه بخون بگو حسین غریب مادر تو کربلا یه روز میشه حسینمون لب تشنه بی سر زهرا مرو علی غریبه
‍ . باز این چه شورش است كه در خلق عالم است ماه عزای فاطمه روح مُحرم است خون گریه كن ز غم،كه عقیق یمن شوی رخصت دهد خدا كه تو هم سینه زن شوی در فاطمیه از دل و جان گریه می كنیم همراه با گریه می كنیم در فاطمیه رنگ جگر سرخ تر شود آتش فشان غیرت ما شعله ور شود شمشیر خشم شیعه پدیدار می شود وقتی كه حرف كوچه و دیوار می شود لعنت به آنكه پایگذار سقیفه شد لعنت به هر كسی كه به ناحق خلیفه شد لعنت بر آنكه برتن اسلام خرقه كرد این قوم متحد شده را فرقه فرقه كرد تكفیر دشمنان علی ركن كیش ماست هر كس محب فاطمه شد،قوم وخویش ماست ما بی خیال سیلی زهرا نمی شویم راضی به ترك و نهی تبرا نمی شویم قرآن و اهل بیت نبی اصل سنت است هر كس جدا ز این دو شود،اهل بدعت است ما همكلام منكر حیدر نمی شویم «با قنفذ و مغیره برادر نمی شویم» ما از الست طایفه ای سینه خسته ایم ما بچه های مادر پهلو شكسته ایم امروز اگر كه سینه و زنجیر می زنیم فردا به عشق فاطمه شمشیر می زنیم ما را نبی «قبیله ی سلمان» خطاب كرد روی غرور و غیرت ما هم حساب كرد از ما بترس،طایفه ای پر اراده ایم ما مثل كوه پشت علی ایستاده ایم از اما بترس، شیعه ی سرسخت حیدریم جان بركفان جبهه ی فتوای رهبریم از جمعه ای بترس كه روز سوارهاست پشت سر امام زمان ذوالفقارهاست از جمعه ای بترس،كه دنیا به كام ماست فرخنده روز پر ظفر انتقام ماست از جمعه ای بترس،كه پولاد می شویم از هرم عشق مالك ومقداد می شویم ........... وقتش شده نگاه به دور و بَرَت کنی فکری برای این همه خاکسترت کنی عُذر مرا ببخش دَوایی نداشتم تا مَرهَمِ کبودیِ چشمِ تَرَت کنی امشب خودم برای تو نان می پَزَم ولی با شرط اینکه نذرِ تبِ پیکرت کنی مجبور نیستی که برای دلِ علی یک گوشه ای نشینی و چادر سَرَت کنی زحمت نکش خودم به حسین آب می دهم تو بهتر است فکر برای پَرَت کنی ای کاش از بقیه ‌یِ پیراهنِ حسین مَعجر ببافی و به سَرِ دخترت کنی من ، زینب و حسن، ... همه ناراحت توایم وقتش شده نگاه به دور و بَرَت کنی /علی اکبر لطیفیان/ 👇
4_5906621703303202083.mp3
887.4K
روضه جانسوز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ┄┅═══••↭••═══┅┄ (یه خونه میسازم ، دوباره برا تو که شاید ببینم ، بازم خنده هاتو)۲ یه خونه میسازم ، که توش غم نباشه یه خونه که قدت، دیگه خم نباشه یه خونه که تو اون، برا غصه جا نیست یه خونه که روی، درش جای پا نیست یه خونه میسازم،درش گُر نگیره که آتیش هیزم، به چادر نگیره فاطمه جان ببین زندگیمو، سوزوندن یه روزه علی مرده باشه،که سینت بسوزه بسوزه همونی،که هیزم آورده الهی بمیرم ،به پهلوت چی خورده تو اون دود و شعله ، چه زجری کشیدی از امروز تو دیگه ، یه مادر شهیدی اگه محسنت رفت ، می مونی به یادش سه ما دیگه میخواست ، به دنیا بیادش عزیز دلم سلام_الله_علیها https://eitaa.com/gorizhaayemaddahi/9653
. ‬🩸حکایت جانسوز "بیت الأحزان" ... 🩸اصحاب سقیفه، بی‌رحمی را به کجا رسانند ... در نقل‌ها آمده است: بعد از اعتراض همسایه‌ها مولا علی علیه‌السّلام آمده و به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها فرمودند: ای دختر رسول خدا! پیرمردهای مدینه از من خواسته‌اند که از تو بخواهم یا شب گریه کنی یا روز. 🥀 فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها فرمود: «یا اباالحسن! من چندان در میان این مردم نمی‌مانم. به زودی از میان این مردم می‌روم؛ یا علی! به خدا قسم من شب و روز می‌گریم تا اینکه به پدرم ملحق شوم.» حضرت امیر علیه‌السلام فرمود: «ای دختر رسول خدا! تو صاحب اختیاری؛ هر چه می‌خواهی همان را انجام بده» 🥀 از آن به بعد، موقعی که صبح می‌شد، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها ، دست حسن و حسینش را می‌گرفت و از مدینه خارج می‌شد و در نزدیکی بقیع و قبور شهدا، مشغول گریه می شد. و إِذَا وَهَجَتْها الشَمسُ تَفيَّأَتْ بِظِلّ‌ِ أَراكَةٍ هُناك؛فَبَلَغَ ذلكَ الرَجُلَين فَقَطَعاها 🔻و وقتی که نزدیک ظهر شده و آفتاب سوزان می‌شد، به سایه درختی که در آن‌جا بود، پناه می‌بردند و آن جا می‌گریستند. اما وقتی که خبر آن درخت خشکیده و گریه‌های فاطمه زهرا و حسنین «علیهم‌السلام» به گوش اولی و دومی رسید، آن دو آمدند و آن درخت خشکیده را نیز قطع کردند. 🥀 روز دوم که فاطمه زهرا همراه حسنین «علیهم‌السلام» آمدند، دیدند که آن درخت را قطع کردند. پس در آن روز نشستند و زیر آفتاب سوزان گریه کردند. نزدیک غروب وقتی که امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام به دنبال آن ها آمد. وقتی که حال آن ها اینگونه را دید،نگاه بی رمقی به طرف آسمان انداخت و فرمود: أَللّهمَّ أنتَ شاهدُ كُلِّ نَجوَى و مَوضعُ كُلّ شَكوى؛اللهمَّ إنّكَ تَرىٰ ما يُفعلُ بِآلِ نَبيّك و صَفيّك. ▪️خدايا تو شاهد هر نجوایی و شنونده هر شکوایی؛خدا تو خوب می‌بینی که این قوم چه بلاها بر سر عترت رسولت می‌آورند! ثُمّ صَنعَ ظِلالًَا مِن جَريدِ النَخلِ و سمّاهُ ب‍‌«بيت الأحزان».فجَعلَتْ تخرجُ إليه. 🔻سپس امیرالمومنین علیه السلام از آن به بعد با چوبه نخلی یک سایبانی برای آن ها درست کرد تا زیر سایه آن گریه کنند و نام آن را " بیت الاحزان " گذاشت. فَاتَّفقَ المنافقوُن و هَدَّمُوه،فَجعَلتْ تَخرُج إلى مَقابر الشُهداء و تُبكي. ▪️اما باز منافقین دست به دست هم دادند و آن را نیز خراب کردند. دیگر از آن روز به بعد، فاطمه زهرا همراه حسنین «علیهم‌السلام» بر سر قبور شهدا در بقیع می رفت و در آن جا تا شب گریه و زاری می‌کرد. 🥀 و وقتی که شب فرا می‌رسید، حضرت امیر علیه السلام می‌آمد و فاطمه زهرا سلام الله علیها را به منزل خود باز می‌گرداند. 📚الزهراء عليهاالسّلام في السنة و التاريخ و الأدب؛ ص ٥٤٢ 📚 موسوعة الکبری،ج۱۴ ص۱۸۹، به نقل از مجالس الاحزان(نسخه خطی) 📚بحارالانوار ج۴٣ ص١٧۴(با کمی اختلاف) ✍ظاهرا زهرا به احمد، جان به جانان می‌رود پشت پرده باطنا قرآن به قرآن می‌رود بین محرابش که مشغول عبادت می‌شود نور زهرایی او تا عرش رحمن می رود خادمان خانه‌اش خیل ملائک می‌شوند این کرامت ها مگر از یاد سلمان می رود؟! حرف حیدر که وسط باشد هزینه می‌دهد با تمام هستی اش زهرا به میدان می رود ننگ بر دنیا و بر اهلش که ناموس خدا وقت گریه کردنش تا بیت الاحزان می‌رود دست در دست پسرهایش به سختی فاطمه بر مزار حمزه با چشمان گریان می‌رود بانویی که قامتش مثل رسول الله بود در میان چادرش حالا چه پنهان می‌رود از فضای خانه مولا مشخص می‌شود دارد عمر یاس حیدر رو به پایان می‌رود ... .
‍ . گریز (س) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کلمینی التماس منو میبینی کلمینی پای حرفام میشه بشینی کلمینی کلمینی کلمینی بانو تو نگاه نکن تابوتو نگیری از من روتو که میکشی زهراجان پسرعمو تو جای دوری،نمیره زهرا چی میشه بازم،پیشم بمونی حیدر بی تو میمیره زهرا چی میشه بازم پیشم بمونی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کلمینی رسیدم دیدم رو زمینی کلمینی چرا گفتی فضه خذینی غمباره اگه که حالت زاره زیر سر مسماره زدن نگفتن این زن توو راهی داره کارت اخر به بستر افتاد ولی نگفتی از درد پهلو پشت در بار شیشه ت افتاد ولی نگفتی از درد پهلو تو میری و میاد مغیره به اشکای چشم من میخنده عمدا قنفذ جلوی چشمام غلافشو به کمر میبنده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کلمینی چرا عمه گوشه نشینی کلمینی نکنه من رو تار میبینی کلمینی کلمینی کلمینی هرباری تورو دیدم میباری زخماتو هی میشماری شبیه زهرا دست به کمر میذاری سعی کن عمه کمی بخوابی .... ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
بخش سوم - روضه.mp3
7.48M
🏴 السلام‌علیکِ یافاطمة الزهرا(س) 🔳 (س) 🎤 کربلایی عمر گهواره به بوسیدن محسن نرسید قرعه ی چوب به تابوت تن یار افتاد ●•┄༻↷◈↶༺┄•● رفت و غمخانه شد از غصه سرای من و او گرچه مانده است بجا خاطره های من و او یاد ایّام نشستن سر یک سفره بخیر خانه ای بود پُر از لطف و صفای من و او روزهایی که صمیمانه به من میخندید و عجب حال خوشی داشت هوای من و او ما از آن زندگی ساده چه راضی بودیم و رضا بود خدا هم به رضای من و او بستری بود ولی هم سخن خوبی بود جریان داشت در این خانه صدای من و او بستری بود ولی نبض دلم دستش بود و مجال نفسی بود برای من و او با همان دست شکسته چه دعایی میکرد مردمی را که نماندند به پای من و او مردمی را که به این مسئله واقف بودند که دو عالم همه هستند گدای من و او هدف اصلی دشمن من و زهرا بودیم کشته شد محسنم آنروز بجای من و او... شاعر : ............ بستری بود ولی هم سخن خوبی بود جریان داشت در این خانه صدای من و او ............. کلمینی رسیدم دیدم رو زمینی کلمینی چرا گفتی فضه خذینی غمباره اگه که حالت زاره زیر سر مسماره زدن نگفتن این زن توو راهی داره کارت اخر به بستر افتاد ولی نگفتی از درد پهلو پشت در بار شیشه ت افتاد ولی نگفتی از درد پهلو تو میری و میاد مغیره به اشکای چشم من میخنده عمدا قنفذ جلوی چشمام غلافشو به کمر میبنده ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
4_5990150579463129270.mp3
13.27M
"س" ۴ ✨ حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها ؛ محبت به ما و دوستان ما، و دشمنی با دشمنان ما، شما را در زمره‌ی شیعیان ما قرار نمی‌دهد! بلکه شیعیان ما کسانی‌اند که؛ در و ی زندگی، دنباله‌رو ما هستند! ✦ چگونه می‌توان در عصر امروز سبک زندگی مان را، و بایدها و نبایدهایش را با سبک زندگی حضرت زهرا "س" در چهارده قرن گذشته تطبیق دهیم ؟ 🎤
4_5994551937394019073.mp3
12.48M
"س" ۵ ✨ ما در دنیا، تعیین کننده‌ی میزان بهره‌ی ما از شفاعت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها در آخرت است! گاهی آنقدر بد زندگی میکنیم؛ که ایشان میفرمایند؛ بسبب اعمال شما در دنیا، در قیامت، به اندازه سیصد هزار سال میان من و شما فاصله می‌افتد... ✦ سبک زندگی ما، به کدام سمت می‌بردمان ؟ 🎤
1_2758680841.mp3
13.35M
"س" ۶ ✨ زیرک‌ترین فرزندان حضرت زهرا "س"، شبیه‌ترین فرزندان به ایشان هستند! برای هر پدر و مادری، عزیزترین فرزندان؛ دغدغه‌مندترین‌شان در رفع اولویتها و نیازهای خانواده است! برای سبقت گرفتن از بقیه‌ی فرزندان، و نزدیک‌تر شدن به وجود مادر : ✦ اولین قدم، یکسان سازی دغدغه‌ها و اولویت‌های ما با ایشان است! 🎤
فاطمیه، محور وحدت. استاد معماریان.mp3
37.39M
صوت اولین جلسه از «سلسله نشست های تخصصی معرفت افزایی و محتواسازی» ویژه شاعران و نوحه سرایان برای آماده سازی اشعار و محتوای فاطمیه با حضور حجة الاسلام و المسلمین استاد معماریان موضوع: فاطمیه
حضرت زهرا سلام الله علیها.mp3
18.49M
صوت دومین جلسه از «سلسله نشست های تخصصی معرفت افزایی و محتواسازی» ویژه شاعران و نوحه سرایان برای آماده سازی اشعار و محتوای فاطمیه با حضور حجة الاسلام و المسلمین استاد بندانی موضوع: فاطمیه
حضرت زهرا سلام الله علیها.mp3
18.49M
صوت دومین جلسه از «سلسله نشست های تخصصی معرفت افزایی و محتواسازی» ویژه شاعران و نوحه سرایان برای آماده سازی اشعار و محتوای فاطمیه با حضور حجة الاسلام و المسلمین استاد بندانی موضوع: فاطمیه
توصیه به شاعرین.mp3
9.36M
صوت دومین جلسه از «سلسله نشست های تخصصی معرفت افزایی و محتواسازی» ویژه شاعران و نوحه سرایان برای آماده سازی اشعار و محتوای فاطمیه با حضور حجة الاسلام و المسلمین استاد بندانی 🚨موضوع: توصیه به شاعران
. مداحی به همین سادگی نیست! حتما بارها نام « حسان ،‌ فرزدق ،کمیت ، سید حمیری ، عفان طایی ، دعبل خزاعی ، ابن سکیت» را شنیده اید. « قرار است » نام شما را در ادامه این فهرست بنویسند. « جامه ذاکری اهل بیت (ع)‌ » آنهم به دست «‌ اهل بیت (ع) » ابتدا برای این بزرگواران دوخته شد. چقدر درباره آنها می دانید؟ ذکر و ذاکری را در « بینش » و « منش » و « روش » اینان بیابید نه در رفتارِ « ستاره ها » و اغوایِ « رسانه ها » و فضایِ « همهمه ها » . در ذاکری اهل بیت (ع) : مخاطب ، «مهم» است نه «محور». ذاکر « خادم » است نه « مراد »‌. ذکر ،‌ چاشنیِ ‌ » فکر » است ، ‌نه مخدرِ « روح ». نغمه ، ترنمِ « روح » و سوزِ « دل » است نه هیجانِ بی کلمه ! شعر ،‌ « اندیشه موزون » است . منتِ «‌ ثقلین » را به دوش می کشد نه منتِ ‌موسیقی را ! نوحه ،‌ از « دل » آغاز می شود نه از « زبان » . چنین که باشد « لاجرم بر دل نشیند » ذاکر را با میزان خلوصش خواهند سنجید نه با میزان فروش نوارش. پاسخ « ذاکری اهل بیت (ع) چه هست؟ » فراتر از فهم من است ؛ اما پاسخ « ذاکری اهل بیت (ع)‌ چه نیست ؟ » را می دانم : ذاکری اهل بیت (ع) : تظاهر نیست، نمایش نیست، داستان نیست، شغل نیست،‌ زبان بازی نیست، سرگرمی نیست، ابزار نیست، بی نیاز از دانش نیست، بی نیاز از اعتقاد نیست، بی ربط با نیت ذاکر نیست،‌ شور بی شعور نیست، صرفا صدای خوش نیست، خارج از قواعد شرع نیست . ذاکری اهل بیت (ع )‌ ساده نیست . لااقل « به همین سادگی » نیست ! .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از نعمت‌هایی که در اختیار شما هست ،اینه که شما میری توی جلسه ، فرصت برای خواندن هست ولی قسمت بدش اینجاست که شما آماده نیستی‼️ 💠دروس یکشنبه ها
. خطبه حضرت در مسجد و برگشت از مسجد به خانه اما غمی دارم که آن را نیست پایانی داغی که می سوزاندم شاید نمی دانی زیر غلاف و تازیانه خورد شد بازو زهرا به مسجد رفت اما دست بر پهلو زهرا به مسجد رفت ، اما گرم فریاد است سلمان ! بگو مسجد چرا در لرزه افتاد است فریادهای فاطمه دیوار را لرزاند سلمان بگو دیدی که مسجد را صدا لرزاند زهرا اگر نفرین کند دنیا نمی ماند مسجد فرو می ریزد و بر پا نمی ماند تنها نمی ماند علی وقتی که زهرا هست - پهلوی او‌ هم‌ بشکند - زخمی است ، اما هست سرباز مولا می شود وقتی علی تنهاست زهراست حیدر ، ای جماعت ! مرتضی زهراست وقتی که مسجد در دل لات و هبل شد گم بتخانه با مسجد چه فرقی می کند مردم! منبر بدون مرتضی چوب است و جز این نیست بی مرتضی هرجا که باشی حرفی از دین نیست مردم ! فدک ارثیه ی قانونی زهراست آیا غلاف و تازیانه اجر ذی القرباست؟! زهرای مجروح علی آن روز غوغا کرد دست علی را فاطمه با خطبه اش وا کرد حیدر به زهرا گفت ؛ ما بی هم چه می کردیم؟! زهرا بیا با هم به سمت خانه برگردیم می دانم از بس درد داری ناتوانی تو اما عزیزم با علی باید بمانی تو با من بیا این روزها غوغاست در خانه زهرا به زینب فکر کن تنهاست در خانه همپای حیدر ! دست در دست علی بگذار حالا که اذیت می شوی کم کم قدم بردار هم صحبت تنهائیم ! تا خانه راهی نیست باید بمانی ، بی تو حیدر را پناهی نیست من بی تو بغضم ، گریه ام ، فریاد خاموشم باید بمانی بار غم برداری از دوشم زهرا چرا هی دست را بر گونه می گیری زهرا بگو از مرتضایت رو نمی گیری الجار ثم الدار می‌خواندی تو قبل از این حالا چرا عجّل وفاتی می کنی تلقین هر شب دعایت می کنم ، با من بمانی کاش زهرا بمان ، شبها تو سقای حسینم باش ✍ .
. 🏴 سلام الله علیها و 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سربند: واعتصموا - بحبل الله به آیه های قدر و اعطینا به ریشه های چادر زهرا به رشته محبت مولا سَیّدَةُ / النساء ای نامت بر هر درد بی دوا / دوا ما را با دستان شکسته کن / دعا سَیّدَةُ / النساء بانوی عالمین - ام الزینبین یا ام الحسن - یا ام الحسین فاطمه فاطمه ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ واعتصموا - بحبل الله چی شد سفارشای پیغمبر آتیش گرفته سوره کوثر افتاده زیر دست و پا مادر کسی نگفت / زنه یه زن تنها بین چل تا دشمنه قنفذ خسته میشه مغیره میزنه کسی نگفت / زنه میون شعله‌ها - فضه رو زد صدا بلنده ای خدا - دست یه بی حیا فاطمه فاطمه ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ مصیبتِ  - در و دیوار حریم شاه و حمله‌ی اغیار پهلوی ماه و ضربه‌ی مسمار مادر وحی و این همه آزار سَیّدَةُ / النساء میسوزد در بین آتشِ این / بلا میزند فضه‌ی خادمه را  / صدا سَیّدَةُ / النساء یار مرتضی - بانوی حیا در اوج بلا - زیر دست و پا فاطمه فاطمه ۴ ................................. . و 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سربند: واعتصموا - بحبل الله به آیه های قدر و اعطینا به ریشه های چادر زهرا به رشته محبت مولا سَیّدَةُ / النساء ای نامت بر هر درد بی دوا / دوا ما را با دستان شکسته کن / دعا سَیّدَةُ / النساء بانوی عالمین - ام الزینبین یا ام الحسن - یا ام الحسین فاطمه فاطمه ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ شکسته شد - غرور من بسته شده راه عبور من خورده ترک تُنگِ بلور من گشته حسن سنگ صبور من در دل کوچه‌ها خورده بر صورتم سیلی بی‌ هوا شد عصای دستم شانه‌ی مجتبی در دل کوچه‌ها من گل پرپرم - یاس پیمبرم پر شده معجرم  - از خون سرم فاطمه فاطمه ۴ ................ . سلام الله علیها و 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سربند: واعتصموا - بحبل الله به آیه های قدر و اعطینا به ریشه های چادر زهرا به رشته محبت مولا سَیّدَةُ / النساء ای نامت بر هر درد بی دوا / دوا ما را با دستان شکسته کن / دعا سَیّدَةُ / النساء بانوی عالمین - ام الزینبین یا ام الحسن - یا ام الحسین فاطمه فاطمه ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ خورده گره - به کار من ای همه‌ی دار و ندار من رفته ز کف صبر و قرار من بستر مرگ تو کنار من سَیّدَةُ / النساء رو میپوشانی از چشم علی / چرا گودی چشمانت قاتل مر/تضی سَیّدَةُ / النساء وای از بازویت - آه از پهلویت میمیرم من از - زخم ابرویت فاطمه فاطمه ۴ ................... .🏴 سلام الله علیها و 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ سربند: واعتصموا - بحبل الله به آیه های قدر و اعطینا به ریشه های چادر زهرا به رشته محبت مولا سَیّدَةُ / النساء ای نامت بر هر درد بی دوا / دوا ما را با دستان شکسته کن / دعا سَیّدَةُ / النساء بانوی عالمین - ام الزینبین یا ام الحسن - یا ام الحسین فاطمه فاطمه ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ بمان بمان - گل پرپر پرستوی مهاجر حیدر نشسته‌ام کنار این بستر بدون تو غریبم و مضطر سَیّدَةُ / النساء پر شده خانه از گریه‌ی بی / صدا میماند داغ تو بر دل مر/تضی سَیّدَةُ/ النساء در شب آخرت - آمده دخترت با دل خون شده - زائر بسترت فاطمه فاطمه ۴ 👇