eitaa logo
حدیث اشک
7.1هزار دنبال‌کننده
46 عکس
87 ویدیو
7 فایل
کانال رسمی سایت"" حدیث اشک"" اشعار اهل بیت ع http://hadithashk.com حدیث اشک هیچگونه تبلیغی ندارد اینستاگرام: http://instagram.com/hadith_ashk ارتباط با ادمین @Admin_hadithashk @asgharpoor53 تلگرام: http://t.me/hadithashk
مشاهده در ایتا
دانلود
عیده نونبار میشه هرچیزی که کهنه میشه فقط عشق که همونه فقط عشقِ نو نمیشه ما عوض می‌شیم ولی عشق جاریه تو زندگیمون عمریه نفس کشیدیم با حسینِ بچگیمون روی لبهای ما امشب یا مقلب القلوبه کارِ ما دست حسینه با مقلب القلوبه شبه عیدِ عیدی می‌خوام از همین ماهِ معطر من عوض شم اما اینبار هردفه بهتر و بهتر حرفه مولاء که عیده روزی که گنا نکردیم عیده روزی که تو فتنه این در و رها نکردیم برا ما دعا کن آقا  حال ما اینجوری خوبه روی لبهای آقامون یا مقلب القلوبه ماها گم  میشیم حرم نه  ماها بد می شیم رضا نه با گناها  از خدامون ما جدا میشیم خدا نه خاکِ ما خونه‌ی عشقه خاکِ مردمِ حُسینه شب عیده عیدیامون یه تبسمِ حُسینه یه نگاه کن به دلم تا بریزه هرچی رسوبه بَسمه وقتی خدا هس که مقلب‌القلوبه دست خالیم بگم که این گدا خواهشِ محضه ای خدا من‌و بغل کن با تو آرامش محضه دلِ صد دل و یه دل کن جات بشه دلم  خداجون حالم و عوض کن امشب یا محوِلم خداجون درو وا می‌کنن آخر هرکی این در و بکوبه کار و بار ما پس از این با مقلب‌القلوبه بخدا کارا رو بسپر همه کارا با کریمه هرجا کم میاری اونجا  بگو که خدا کریمه سرِ سالِ ما رسید و  خرجیِ سال‌و می‌گیریم درِ خونه‌ی ابالفضل رزقِ  امسال‌و می‌گیریم دلِ ما علقمه می‌خواد  دل ما تنگه غروبه بخدا حواله‌ی ما با مقلب القلوبه @hadithashk
نمی ره یادت از توو سینه بیرون جهان بی تو شده واسم یه زندون مگه یادم میره توو عصر غربت بهارم بودی توو فصل زمستون کی مثل تو جوونیش خرج دین شد به غیر از تو کی کوثر آفرین شد خودم فردا شهادت می دم حتما فقط شأن تو ام المؤمنین شد اگه زخم زبون ها مثل نیشه تو توی خاطرم هستی همیشه هنوزم صد هزار تا چون حمیرا برای من یه تار موت نمیشه تو توو قلبم نهال عشق کاشتی خدا شاهد برا من کم نذاشتی توو دست و بالت حتی یه کفن نیست تویی که اون همه سرمایه داشتی تو خوبی هات حقیقت داشت بانو نگاهات خیلی قیمت داشت بانو مثه مریم مثه سارا و هاجر خدا از تو رضایت داشت بانو چه زود آماده ی پرواز رفتی دیدی تنهایی هامو باز رفتی فقط یه پیرهن خواستی تو از من بهشتم رفتی تو با ناز رفتی تب فردات با من خاطرت جمع غم زهرات با من خاطرت جمع تو بانوی منی توو محشرم، هست کنارم جات با من خاطرت جمع @hadithashk
امسال هم بدون تو مولا تمام شد شادی برای اهل تماشا تمام شد تنها کنار سفره ی تحویل تا به کی؟ صبر و قرار و حوصله ی ما تمام شد آهسته در تلاطم دنیا قدم بزن در انتظار، طاقت دنیا تمام شد برگرد با طراوت لبخندهای شوق شور و نشاط در همه دلها تمام شد برگرد پا به پای بهار یتیم ها سهم بهار از گل زیبا تمام شد مجنون به یاد حضرت لیلا نفس کشید تا لحظه ای که در دل صحرا تمام شد هستم به روز وعده ی خوبان امیدوار روزی که «کاش» و «شاید» و «اما» تمام شد سال جدید می رسد آقا تو هم بیا تا گفتگو کنیم: تمنا تمام شد سال جدید کاش بگوییم با همه سال ظهور یوسف زهرا شروع شد @hadithashk
9.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عید من گریه است ، گریه بر حسین او که تقدیر مرا بسیار بست روضه ی بی دستی آب آورش دست من را موقع افطار بست @hadithashk
شعر را تا به قله های کمال می رساند بدون استدلال آنکه با نامِ نامی مدحش گوش ها کر شود زبان ها لال باز حیرت زده کبوتر عقل می زند پر به آسمان خیال ولی از فرط حیرت انگاری مرغ سر کنده ایست بی پر و بال که برای کدام محبوب است؟ این همه قدر و این همه اجلال قصر او در بهشت فردوس است منتهای تمامیِّ آمال اهل ایثار بود و می دانست همه را لطف ایزد متعال نرسیده کسی به مرتبتش طعم دادن کجا و میوه ی کال غیرِ مال خدیجه سود نداشت مالِ اسلام،هیچ مال و منال چه کسی شد برای پیغمبر ؟ جز خدیجه محول الاحوال داشتند ارتباط قلباقلب جسم و جانی ز عشق مالامال کیست مثل خدیجه در دنیا؟ پاسخی نیست همطرازِ سوال @hadithashk
نشسته‌اند فقیران که نونوار شوند به حالشان نظری کن که برقرار شوند گرفته‌ای به بغل هر که را پشیمان شد خودت اجازه ندادی که شرمسار شوند من از شلوغی روز حساب می‌ترسم گناه‌هام مبادا که آشکار شوند اگر تو روی خوش از بنده‌ها بگردانی بدون شک همه بدبخت روزگار شوند عذاب اگر برسد بر سر گنهکاران نمی‌رسند که آماده فرار شوند حریف سرکشی نفس خود نخواهم شد تمام لشکر ابلیس هم مهار شوند گناهکارتر از من میان مردم نیست مرا ببخش بقیه امیدوار شوند اگر حلاوت عفو تو را کمی بچشند بعید نیست ملائک گناهکار شوند دعا کنیم برای زنان بدکاره به آبروی خدیجه درست کار شوند می‌آید آن شب عیدی که دشمنان علی مقابل همه عالم ذلیل و خوار شوند هزار شکر شدم مبتلای عشق حسین خدا کند همه مانند من دچار شوند به سوی عفو رود کشتی نجات حسین خبر دهید گنهکارها سوار شوند رباب! غصه نخور کودکت چنان بشود همه دخیل به این طفل شیرخوار شوند @hadithashk
نمی‌ماند همیشه روزگار ما به این منوال مبدل میکند اوضاع را ، به احسن الاحوال یقین دارم خدا ، بی واسطه ما را نگاه انداخت که رزق ما ز دستان خدیجه می‌رسد امسال @hadithashk
ای مهربان بانوی پیغمبر خدیجه ای محو خلق و خوی پیغمبر خدیجه ای قدرت بازوی پیغمبر خدیجه ای قوت زانوی پیغمبر خدیجه مداح تو پیغمبر و زهرا و حیدر تو کیستی بانو!؟ هزار الله اکبر در اول وصفت زبان از پای افتاد در مدح تو عقلم به جایی قد نمی‌داد مثل تو در اسلام الهی بیشتر باد سلمان، ابوذر، مالک و عمار و مقداد مدیون تو هستند دینداری‌ِّشان را از نان تو دارند نام جاودان را مدح تو را باید که پیغمبر بگوید یا غیر او صدیقۀ اطهر بگوید شاعر چرا گوید؟ چرا ابتر بگوید؟ شاعر دگر خاموش تا حیدر بگوید ای مادر حوریۀ دنیا! خدیجه! زهرا در آغوش تو شد زهرا؛ خدیجه! وقتی رسول‌الله در میدان جنگ است، در پشت جبهه یاوریِّ تو قشنگ است گفتی به ما دنیای بی اسلام، ننگ است دل بی علی دل نیست آری تکه‌سنگ است ثروت اگر که خرج دین باشد می‌ارزد وقف امیرالمؤمنین باشد می‌ارزد اسلام اگر بعد از هزار و چارصد سال امروز بیش از هر زمان دارد پر و بال امروز اگر داریم حبّ احمد و آل امروز اگر از ترس، کافر می‌شود لال امروز اگر تدبیر دشمن بی‌نتیجه‌ست از لطف نام حیدر و نان خدیجه‌ست درد رسول‌الله را تسکین تو بودی در عاشقی هم قابل تحسین تو بودی بیداری اسلام را تضمین تو بودی الگوی زهرا در دفاع از دین تو بودی ایثار کردی فاطمه ایثارگر شد وقتی برای جان مولایش سپر شد زهرا در آتش سوخت تا حیدر بماند تا فتنه‌های دشمنان ابتر بماند در شعله‌ور شد، محسن و مادر... بماند مرثیۀ مکشوف میخ در بماند اف بر تو ای دنیا که هستم از تو خسته دستان حیدر بسته شد، زهرا شکسته زهرا به زینب داد درس استقامت تا او شود الگوی صبرِ در مصیبت اما امان از لحظه‌های تلخ غارت زینب تک و تنهاست؛ آن هم در اسارت یک دست بر سر داشت تا معجر نیفتد دست دگر بر ناقه تا دختر نیفتد @hadithashk
مقدر بود زهرا جان ختم الانبیا باشد علی هم دست در دست نبی دست خدا باشد مقدر بود در دست رسول اله و اولادش زمین باشد زمان باشد تمام ماسوا باشد میان بانوان عالم اما یک نفر باید که محبوب حبیب اله، عشق مصطفی باشد علی آیینه احمد حسین آیینه زهرا ولی آیینه روی خدیجه مجتبی باشد به پاس زحمتش در راه دین زهرا نصیبش شد علی داماد او گردید تا حقش ادا باشد از او محروم شد دنیا و گرنه فاش می‌دیدند که او هم در حدیث فاطمه تحت الکسا باشد نه تنها خود کریمه، مادر نسل کریمان است که هم خیرالنسا هم مادر خیرالنسا باشد به این بانو فقط کافی‌ست چیزی منتسب گردد پیمبر دوستش دارد خزف باشد طلا باشد عجب حسن ختامی! ده شب ماه خدا دارد نفس‌های خدیجه ضامن هر ربنا باشد اجابت را میان دست خود ناگاه می‌بیند اکر نام خدیجه مُهر آن دست دعا باشد نه تنها ما حسین از تربت او توشه می‌گیرد عجب شأنی! که قبرش ملجأ آل عبا شد کسی که نام او قبل از انا بن الحیدر کرار رجزهای حسین بن علی در کربلا باشد چنان باغ فدک در روز روشن غصب شد نامش که ام المومنین تنها بر این مادر روا باشد کسی که هستی‌اش خرج خدا شد لحظهٔ آخر تقاضایش ز احمد با خجالت یک عبا باشد عبا را داد، اما جبرئیل آخر کفن آورد عبا اما به گوش گریه کن‌ها آشنا باشد سر حرف عبا غم در دلم لنگر می‌اندازد مرا یاد عبای شانهٔ حیدر می‌اندازد عبایی که میان آتش پشت در خانه علی با گریه آن را بر روی مادر می‌اندازد عبا در کربلا هم آمد و مشکل گشایی کرد عبا ما را به یاد قامت اکبر می‌اندازد عبا جای دگر ما را دوباره یاد آن تیری که بیرون آمده از حنجر اصغر می‌اندازد @hadithashk
شب و فضای حرم هرچه خواستم دارد فقط حضورِ تو را ای بهار  کم دارد کجا رسد به تو مکتوب گریه آلودم که باد هم نبرد کاغذی که نم دارد* مرا به بزمِ مناجات خویش مهمان کن که با صدای تو لطفی‌دگر حرم دارد تویی تو ماه‌ِمبارک که هر سحر رویت هزار فیض بر این ماه محترم دارد غریب و خسته به درگاهت آمدم رحمی* نگاه کن که به دلی که هزار غم دارد فقط میان قنوتی به یاد ماهم باش خدا به دست تو الطافِ دم به دم دارد سیاه نامه‌‌ی مارا  خدا به کس ندهی بده به آنکه فقط چشم او کرم دارد مرا هزار امید است و هر هزار تویی* اگرچه راهِ وصالِ تو  پیچ و خم دارد نمی‌رسد به حضورت کسی مگر آنکه به زیر بار غمت شانه‌های خم دارد به پیرزن نظری کن به جان مادرتان هوای کرببلا اشک مادرم دارد.... *منسوب به جناب صائب *حضرت حافظ *بهبهانی @hadithashk
عصمت به غیر نام تو بانو سخن نداشت عفت عزا گرفته، به جز تو محن نداشت حق داشت مصطفی که چنین بی قرار بود غیر از گل وجود تو گل در چمن نداشت گریه کن تو فاطمه و نوحه خوان نبی بزم غمت به غیر علی سینه زن نداشت شد داغدار تو نبی، ای بانوی حجاز چون تو نبی به خانه کسی شیرزن نداشت از آسمان برای تو آمد کفن ولی در کربلا حسین عزیزت کفن نداشت تازه اگر کفن به تنش می‌رسید، باز حاجت نبود بر کفنی، چون که تن نداشت او را همه به گودی گودال می زدند یک جسم پاره پاره که نیزه زدن نداشت میخواست پاشود طرف خیمه ها رود از روی خاکها نفس پاشدن نداشت عریان تر از تن نوه‌ی تو تنی نبود او روی خاک بود و به تن پیرهن نداشت در زیر نعل تازه تنش پخشِ دشت شد صد تکه شد بدن، بخدا یک بدن نداشت @hadithashk