eitaa logo
حافظ خوانی و ادبیات
548 دنبال‌کننده
424 عکس
194 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Be Yek Negah.mp3
11.59M
به یک نگاه تو تطهیر میشود دل من به یک کرشمه نمک گیر میشود دل من مرا بس است طواف ضریح تو هرگاه شكسته‌بستهٔ تقصیر میشود دل من قسم به صبح جمالت كه پشت پنجره‌ات دخیل نالهٔ شبگیر می‌شود دل من سرشک حاجت هر كس كه می‌چكد بر خاک كنار پنجره تصویر می‌شود دل من به چشم آینه‌های حرم كه می‌نگرم هزار مرتبه تكثیر می‌شود دل من به روی آبنماهای صحن نو چون موج به عشر و عاطفه درگیر میشود دل من به شوق آن كه به پابوس زائرت برسد به جای اشک سرازیر می‌شود دل من چگونه قصد زیارت کنم برای وداع مگر ز دیدن تو سیر میشود دل من @hafez_adabiyat
ازچمن تاانجمن جوشش بهاررحمت است.mp3
1.23M
از چمن تا انجمن جوش بهار رحمت است دیده هرجا باز می‌ گردد دچار رحمت است خواه ظلمت‌کن تصور خواه نور آگاه باش هرچه اندیشی نهان و آشکار رحمت است ذره‌ها در آتش وهم عقوبت پر زنند باد عفوم این‌قدر تفسیر عار رحمت است دربساط آفرینش جزهجوم فضل نیست چشم نابینا سپید از انتظار رحمت است ننگ خشکی خندد ازکشت امیدکس چرا شرم آن روی عرقناک آبیاررحمت است قدردان غفلت خودگر نباشی جرم کیست آنچه عصیان‌خوانده‌ای‌آیینه‌دار رحمت است کو دماغ آنکه ما از ناخدا منت‌کشیم کشتی بی‌دست و پاییها کنار رحمت است نیست باک از حادثاتم در پناه بیخودی گردش‌رنگی‌که من دارم حصار رحمت است سبحهٔ دیگر به ذکر مغفرت درکار نیست تا نفس باقی‌ست هستی در شمار رحمت است وحشی دشت معاصی را دو روزی سر دهید تاکجا خواهد رمید آخر شکار رحمت است نه فلک تا خاک آسوده‌ست در آغوش عرش صورت رحمان همان بی‌اختیار رحمت است شام اگرگل‌کرد بیدل پرده‌دار عیب ماست صبح اگر خندید در تجدیدکار رحمت است @hafez_adabiyat
خداوندا.mp3
516.1K
خداوندا عطاهای تو عام است عنایتهای عامّت بر دوام است خداوندا توئی حامی و حاضر به حال بندگان خویش ناظر خداوندا نظر بر جان ما کن گذر بر کلبه ی احزان ما کن الهی جز درت جایی نداریم کجا تازیم چون پایی نداریم الهی من کیم اینجا گدایی میان دوستانت آشنایی الهی سوختم من در فراقت میان آتش غم زاشتیاقت @hafez_adabiyat
هدایت شده از هنرنامه قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸برادر حامد انتظام ▫️در حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها 🔹پخش از شبکه قرآن ▫️برنامه ی سحرگاهی دل آرام ▫️با همکاری سازمان بسیج هنرمندان استان قم ▫️رمضان ۱۴۰۳ 🔻هنرنامه قم با ما همراه باشید http://eitaa.com/honarnameqom
هدایت شده از حافظ خوانی و ادبیات
دو خوانش غزل ۱۳۱ حافظ.m4a
4.69M
غزل شمارهٔ ۱۳۱ بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد هلال عید به دور قدح اشارت کرد ثواب روزه و حج قبول آن کس یافت که خاک میکده عشق را زیارت کرد مُقام اصلی ما گوشه خرابات است خداش خیر دهاد آن که این عمارت کرد بهای باده چون لعل چیست جوهر عقل بیا که سود کسی برد کاین تجارت کرد نماز در خم آن ابروان محرابی کسی کند که به خون جگر طهارت کرد فغان که نرگس جماش شیخ شهر امروز نظر به دردکشان از سر حقارت کرد به روی یار نظر کن ز دیده منت دار که کار دیده همه از سر بصارت کرد حدیث عشق ز حافظ شنو نه از واعظ اگر چه صنعت بسیار در عبارت کرد @hafez_adabiyat
رفتی ای ماه خدا ماه جلی.mp3
685.1K
رفتی ای ماه خدا ماه جلی ماه مهمانی حق ماه علی مه عشق و مه شور و مه نور مه دلدادگی و ماه سرور مه عفو و مه غفران گناه ماه دلبستگی دل به الاه با نوایی همه لبریز دعا داشتم در دل شب با تو صفا همنوا با دل زارم بودی چلچراغ شب تارم بودی همه شب با دل پر از غم و آه خجل از معصیت و بار گناه می زدم توبه به هر شعله نفس رو به درگاه تو می کردم و بس می روی ای مه پر قدر و بها ای صفا بخش دل و دیده ما اشک ما بدرقه راهت باد نرود خاطره هایت از یاد @hafez_adabiyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هرکسی را به سر هوایی است.mp3
1.62M
هر کسی را به سر هوایی هست رو به سویی و دل به جایی هست گاه انسان رسد به بن‌بستی که نه راهی نه رهنمایی هست نه غباری ز گَرد قافله‌ای نه نشانی ز نقش پایی هست نه ز یاران و رفتگان خبری نه پیامی ز آشنایی هست از کران تا کران، افق تاریک نه بدایت نه انتهایی هست... جاده پر پیچ و غیر ظلمت هیچ وه چه وحشت‌فزا فضایی هست دو دلی، اضطراب، ظلمت شب گم شدن را عجب بلایی هست ناگهان مژده آورد هُدهُد که سلیمانی و سبایی هست... هاتفی مژده‌ام سرود از غیب گوش جان باز کن صدایی هست از گره‌های کار بسته مترس که به عالم گره‌گشایی هست وحشتی از خروش موج مکن که در این بحر، ناخدایی هست این جهان خود به خود نمی‌گردد که به غیب جهان خدایی هست. @hafez_adabiyat
شکر و سپاس.mp3
1.37M
شکر و سپاس و منت و عزت خدای را پروردگار خلق و خداوند کبریا دادار غیب دان و نگهدار آسمان رزاق بنده‌پرور و خلاق رهنما ارباب شوق در طلبت بی‌دلند و هوش اصحاب فهم در صفتت بی‌سرند و پا یاد تو روح‌پرور و وصف تو دلفریب نام تو غم‌زدای و کلام تو دلربا شاهان بر آستان جلالت نهاده سر گردنکشان مطاوع و کیخسروان گدا خواهندگان درگه بخشایش تواند سلطان در سرادق و درویش در عبا آن دست بر تضرع و این روی بر زمین آن چشم بر اشارت و این گوش بر ندا یارب به دست او که قمر زآن دو نیم شد تسبیح گفت در کف میمون او حصا یارب به نسل طاهر اولاد فاطمه یارب به خون پاک شهیدان کربلا یارب به صدق سینهٔ پیران راستگوی یارب به آب دیدهٔ مردان آشنا دلهای خسته را به کرم مرهمی فرست ای نام اعظمت در گنجینهٔ شفا سبحان من یمیت و یحیی و لا اله الا هوالذی خلق الارض والسماء انشاتنا بلطفک یا صانعَ الوجود فاغفرلنا بفضلک یا سامعَ الدعا یارب خلاف امر تو بسیار کرده‌ایم و امید بسته بر کرمت عفو مامضی @hafez_adabiyat
بیاتابرآریم دستی زدل.mp3
655.1K
بیا تا برآریم دستی ز دل که نتوان برآورد فردا ز گل همه طاعت آرند و مسکین نیاز بیا تا به درگاه مسکین نواز چو شاخ برهنه برآریم دست که بی برگ از این بیش نتوان نشست خداوندگارا نظر کن به جود که جرم آمد از بندگان در وجود گناه آید از بندهٔ خاکسار به امید عفو خداوندگار کریما به رزق تو پرورده‌ایم به انعام و لطف تو خو کرده‌ایم خدایا به عزت که خوارم مکن به ذل گنه شرمسارم مکن @hafez_adabiyat
دو خوانش غزل ۲۸۹ حافظ.mp3
4.38M
غزل شمارهٔ ۲۸۹     مجمع خوبی و لطف است عذار چو مهش لیکنش مهر و وفا نیست خدایا بدهش دلبرم شاهد و طفل است و به بازی روزی بکشد زارم و در شرع نباشد گنهش من همان به که از او نیک نگه دارم دل که بد و نیک ندیده‌ست و ندارد نگهش بوی شیر از لب همچون شکرش می‌آید گر چه خون می‌چکد از شیوه چشم سیهش چارده ساله بتی چابک وشیرین دارم که به جان حلقه به گوش است مه چاردهش در پی آن گل نورسته دل ما یا رب خود کجا شد که ندیدیم در این چند گهش یار دلدار من ار قلب بدین سان شکند ببرد زود به جانداری خود پادشهش جان به شکرانه کنم صرف گر آن دانه در صدف سینه حافظ شود آرامگهش   @hafez_adabiyat
شرح غزل ۲۸۹ حافظ❇️
🌱مرحوم آقای واعظ ‏زاده خوانساری که از علما و بزرگان و اهل منبر بود با امام خیلی مأنوس بود یک روز به من فرمود آقای برهانی امروز بیا به زیارت حاج آقا روح ‏الله برویم. به محضر امام رفتیم؛با توجه به سوابق رفاقتی که این دو با هم داشتند امام به او فرمودند آقای واعظ‏ زاده ما به خاطر رفاقت با شما همیشه بهره ‏ای را هم می‏ بردیم چه از مباحث علمی و چه از اشعار ادبی، تا امام این را فرمود مرحوم واعظ ‏زاده شروع کرد به خواندن رباعی: گیرند همه روزه و من گیسویت   جویند همه هلال و من ابرویت در دایره دوازده برج تمام      یک ماه مبارک است آن هم رویت امام هم فی البداهه این رباعی را در پاسخ او فرمودند: گشود چشم نگارم زخواب ناز از هم نظر کنید در فتنه گشت باز از هم تو در نماز جماعت نرو که می ‏ترسم  کُشی امام و بپاشی صف نماز از هم! بعد مرحوم واعظ ‏زاده شعر معروف مولوی را خواند که: بشنو از نی چون حکایت می‏ کند  وز جداییها شکایت می ‏کند امام در پاسخ فرمودند: نشنو از نی کآن نوای بینواست بشنو از دل کآن حریم کبریاست نی بسوزد تل خاکستر شود  دل بسوزد خانه دلبر شود منبع: برداشت هایی از سیره امام خمینی، ج2، ص 175 و 176 @hafez_adabiyat
هدایت شده از  مصاف آخر🇮🇷 🇵🇸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴کلیپ کوتاهی که در شبکه های مجازی عربی بسیار پربازدید شده است. 🇮🇷 @masafe_akhar 🇵🇸 قشنگه😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هوالقاصم . بگو اگر به تن من ردای مرگ کند دوباره صبح و شبم را پر از تگرگ کند... بگو به مرگ زبان تفنگ را بلدم که خط به خط ادبیّات جنگ را بلدم قشون نیاید، با پای لنگ خواهم رفت اگرچه تنها، امّا به جنگ خواهم رفت اگرچه زخمی ام و برنگشته منجی من گمان مکن از خونم گذشته منجی من! گمان مکن در خون مانده را سپاهی نیست که گفته است دل خسته را پناهی نیست؟ به دست خسته تفنگ است، یا علی مددی «زمانه بر سر جنگ است، یا علی مددی مدد ز غير تو ننگ است، یا علی مددی» به دست خسته تفنگ است، یا علی مددی . از شعر ۲ . حمله موشکی و پهپادی ایران الهی به رژیم شیطانی اسرائیل آغاز شد. اللّه اکبر اللّه اکبر اللّه اکبر لباس رزمم را آماده کرده ام. @hasankhosravivaghar
برزخ شده، سرزمین اشغالی‌تان با گنبد آهنین پوشالی‌تان دوران بزن در رو به سر آمده است این جمله به عینه می‌شود حالیِ‌تان @asharahmadrafiei
دو خوانش غزل ۲۹۰ حافظ.mp3
4.39M
غزل شمارهٔ ۲۹۰     دلم رمیده شد و غافلم من درویش که آن شکاری سرگشته را چه آمد پیش چو بید بر سر ایمان خویش می‌لرزم که دل به دست کمان ابروییست کافرکیش خیالِ حوصله بحر می‌پزد هیهات چه‌هاست در سر این قطره محال اندیش بنازم آن مژه شوخ عافیت کش را که موج می‌زندش آب نوش در سر نیش ز آستین طبیبان هزار خون بچکد گرم به تجربه دستی نهند بر دل ریش به کوی میکده گریان و سرفکنده روم چرا که شرم همی‌آیدم ز حاصل خویش نه عمر خضر بماند ، نه ملک اسکندر نزاع بر سر دنیی دون مکن درویش بدان کمر نرسد دست هر گدا حافظ خزانه‌ای به کف آور ز گنج قارون بیش @hafez_adabiyat
شرح غزل ۲۹۰ حافظ❇️
هدایت شده از ادبخانه
@adabkhane🇮🇷
💚🍃 🤛سوره فتح طوفان خروش و خشم ما در راه است سوگند به آه، عمرتان کوتاه است ما سوره‌ی فتحیم که برمی‌گردیم این تازه فقط اول بسم‌الله است عرفان پور