eitaa logo
🇮🇷 محمد علی فتحی
632 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
575 ویدیو
43 فایل
#حاج_فتحی #رسانه_حاج_فتحی ▪️استاد حوزه و دانشگاه #اینجا: تبیین اندیشه های راهبردی و گفتمانی #رزومه: http://hajfathi.ir 📮دفتر: کرج، آزادگان، مسجد مهدویه 👌ارتباط مستقیم: @hajfathi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷خاک پای زائر حسینی شفای درد چشم🌷 آیت الله بروجردی می‌فرماید: ▫️«وقتی که من در بروجرد بودم، از رنج می‌بردم. به پزشکان مراجعه نمودم، ولی آنها از معالجه من اظهار ناامیدی کردند. در ایام ، برخی هیئت‌های عزادار به منزل ما می‌آمدند. من در مجلس عزای (ع) نشستم و کردم، درحالی که چشمم به شدت درد می‌کرد. در همان حال به نظرم رسید خاک سر و صورت را گرفته و به چشم خود بمالم. پس بدون اینکه کسی متوجه شود، خاک را گرفتم و به چشم خود مالیدم و احساس تخفیف درد کردم و احساس کردم که کم کم درد برطرف می‌شود، به گونه ای که از آن روز تاکنون به هیچ وجه درد چشم من عود نکرده، بلکه چشمم پرنور شده و احتیاج به عینک ندارم». ---------- 📚قصه‌ها و خاطره ها، ص ۳۸؛ سیمای فرزانگان، صص ۱۸۶ و ۱۸۷.
💠به خاطر ارادتش به اهل البیت علیهم السلام دوستش دارم استاد مرتضی ، دلیل احترام ویژه خود به را این گونه بیان می‌کند: ▫️ «من و بسیار دیده‌ام و احترام به ایشان نه به خاطر این است که یک فیلسوف است، بلکه احترامم به این جهت است که او دلباخته (ع) است. علامه طباطبایی در ماه رمضان روزه خود را با بوسه بر ضریح حضرت معصومه (س) افطار می‌کرد. ابتدا به مشرّف می‌شد، ضریح مقدس را می‌بوسید و سپس به خانه می‌رفت و غذا می‌خورد. این ویژگی ایشان بود که مرا به شدت شیفته ایشان نموده است. همچنین، ایشان غالباً در مجالس و روزهای شرکت می‌کرد و با تمام وجود زار زار می‌کرد». ---------- 📚غلامرضا گلی زواره، منظومه معرفت، قم، انتشارات قیام، ۱۳۷۴، چ۱، صص ۹۲ و ۹۳.
💠گریه های شیخ اعظم در حرم مطهر مولا یکی از خادمان حرم مطهر ، (ع) می‌گوید: طبق معمول همیشه، پیش از طلوع فجر، برای روشن کردن چراغ‌های به آنجا رفتم. ناگهان از طرف پایین پای (ع) صدای گریه ای بلند و ناله ای سوزناک به گوشم رسید. بسیار شگفت زده شدم و با خود گفتم: خدایا، این صدای کیست؟! این گریه جان سوز از کجاست؟! اغلب، این وقت شب به حرم مشرّف نمی شوند.... در همین اندیشه‌ها بودم و آهسته آهسته پیش می‌آمدم تا ببینم که ناگهان، رحمه الله را دیدم که صورت را بر مقدس گذاشته و می‌کند. ایشان همانند مادر جوان مرده، با سوز و گداز می‌گفت: «آقای من، مولایم، ای اباالحسن! این مسئولیتی که اینک به دوشم آمده، بس خطیر و مهم است. از تو می‌خواهم مرا از لغزش و اشتباه و عمل نکردن به وظیفه، مصون داری و در طوفان‌های حوادث ناگوار، همواره راهنمایم باشی [که در غیراین صورت، از زیر بار مسئولیت‌های رهبری و مرجعیت شانه خالی خواهم کرد و آن را نخواهم پذیرفت]». ---------- 📚سیمای فرزانگان، ص ۱۳۷ ،سیره اخلاقی علما - صفحه ۳۴
💠رجوع اهل البیت علیهم السلام به کربلا سيد ابن طاووس (م ۶۶۴) مي‌گويد: فوصلوا الي موضع المصرع، فوجدوا جابر بن عبدالله الأنصاري رحمة الله و جماعة من بني هاشم و رجالا من آل الرسول صلي الله عليه و آله قد وردوا لزيارة قبر الحسين عليه السلام، فوافوا في وقت واحد، و تلاقوا بالبكاء و الحزن و اللطم؛ ▫️پس به جايگاه شهادت رسيدند و جابر بن عبدالله انصاري و گروهي از بني هاشم و مرداني از آل پيامبر صلي الله عليه و آله را ديدند كه براي قبر حسين عليه السلام، هم زمان گرد هم آمده بودند و و اندوه سر داده و به سينه ي خود مي‌زدند. (۱). 👌از اين بالاتر روايتي است كه مرحوم شيخ صدوق به سند خود، از فاطمه ي بنت علي عليهاالسلام درباره ي جريان اسيران اهل بيت در شام نقل مي‌فرمايد، تا آن جا كه فرمود: الي أن خرج علي بن الحسين عليه السلام بالنسوة و رد رأس الحسين عليه السلام الي كربلاء؛ ▫️تا آن گاه كه حضرت علي بن حسين عليه السلام همراه زنان از شام خارج شد و سر حسين عليه السلام را به كربلا بازگرداند (۲). ------------------ 📚منابع: (۱) اللهوف، ص ۲۲۵؛ تسلية المجالس، ج ۲، ص ۴۵۸. (۲) شيخ صدوق، الأمالي، ص ۲۳۲، ح ۲۴۳؛ روضة الواعظين، ص ۱۹۲،بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ۱۴۰؛ العوالم، ج ۱۷، ص ۴۴۰. بانک جامع امام حسین علیه السلام - صفحه۶۹۵۰
♨️جوان لامذهبى متدين و صاحب مقام شد رحمه الله عليه مى گويد: 🔻 يكى از دوستان چنين نقل كرد كه در ماشين نشسته بوديم از ايران به سفر كربلاى معلا حركت مى كرديم در نزديكى صندلى من جوانى تراشيده و مآب نشسته بود به اين جهت سخنى بين من و او رد و بدل نمى شد. 🔻ناگهان صداى اين جوان يك دفعه به زارى و بلند شد. بسيار تعجب كردم پرسيدم ؛ سبب گريه چيست؟ گفت: (اگر به شما نگويم به چه كسى بگويم من مهندس راه و ساختمان هستم از دوران كودكى من طورى بود كه بار آمده و طبيعى بودم و مبداء و معاد را قبول نداشتم فقط در دل خود محبتى به مردم احساس مى كردم خواه مسلمان باشند يا يا ، شبى در محفل دوستان كه بسيارى از آنها بودند حاضر شدم و تا ساعتى چند به لهو و لعب و رقص و مانند آنها اشتغال داشتم پس از گذشت زمانى در خود احساس شرمندگى نمودم و از كارهاى خودم خيلى نادم بودم و بدم آمد. ناچار از اطاق خارج شده به طبقه بالا رفتم و در آنجا مدتى كردم ناچار از اطاق خارج شده به طبقه بالا رفتم و در آنجا مدتى گريه كردم و چنين گفتم: اى آن كه اگر خدايى هست آن تو هستى، مرا درياب! 🔻پس از لحظه اى پايين آمدم شب به پايان رسيد و ما از هم جدا شديم فرداى آن شب اتفاقاً رئيس قطار و چند نفر از بزرگان براى ماءموريت فنى خود عازم مسافرت به مقصدى بوديم، ناگهان ديدم از دور سيدى نزديك من آمده به من سلام كرد و فرمود: با شما كارى دارم، وعده كردم فردا بعد از ظهر با او ديدار كنم. 🔻اتفاقاً پس از رفتن او بعضى گفتند: اين بزرگوار است چرا با بى اعتنايى جواب سلام او را دادى؟ چون وقتى آن سيد به من سلام كرد گمان كردم او احتياجى دارد و براى اين منظور اين جا پيش من آمده است. از روى تصادف رئيس قطار فرمان داد كه فردا بعد از ظهر كه كاملا تطبيق با همان وقت معهود مى كرد بايد فلان مكان بوده و دستوراتى داد كه بايد عمل كنم. 🔻من با خود گفتم بنابراين نمى توانم به ديدن اين سيد بروم فردا وقتى كه زمان كار محوله رئيس قطار نزديك مى شد در خود احساس كردم كم كم دچار تب شديدى شدم به طورى كه بسترى شدم پزشك براى من آوردند و طبعاً از رفتن به ماءموريت معذور گرديدم پس از آن كه فرستاده رئيس قطار بيرون رفت ديدم تب فرو نشست و حالم عادى شد خود را كاملاً خوب و سرحال ديدم، دانستم بايد در اين ميان سرى باشد ازاين رو برخاسته به منزل آن سيد رفتم به مجرد آن كه نزد او نشستم فوراً يك دوره اصول با دليل و# برهان برايم گفت، به طورى كه من آوردم، سپس دستوراتى به من داده فرمود: فردا نيز بيا؛ چند روزى همچنان نزد او رفتم. هنگامى كه پيش روى او مى نشستم هر حادثه اى كه براى من رخ داده بود بدون ذره اى كم و بيش حكايت مى كرد. و از افكار و شخصى من كه احدى جز من بر آنها اطلاع نداشت بيان مى نمود. 🔻مدتى گذشت تا آن كه شبى از روى ناچارى در مجلس دوستان شركت كردم و مجبور شدم قمار بازى كنم، فردا هنگامى كه خدمت او رسيدم فوراً فرمود: آيا نكردى كه اين گناه كبيره را مرتكب شدى؟ اشك ندامت از ديدگان من سرازير شده گفتم: غلط كردم، توبه كردم، فرمود: كن و كن ديگر چنين عملى را انجام مده. سپس دستوراتى ديگر فرمود خلاصه، به طور كلى رشته كارم را عوض كرد و برنامه زندگى مرا تغيير داد؛ چون اين قضيه در زنجان اتفاق افتاد وبعداً خواستم به تهران حركت كنم. امر فرمود كه بعضى از علما را در تهران كنم و بالاخره ماءمور شدم كه براى زيارت مسافرت كنم اين سفر سفرى است كه به امر آن بزرگوار انجام مى دهم. دوست ما گفت: در نزديكيهاى عراق دوباره ديدم ناگهان صداى او به بلند شد، سبب را پرسيدم. 🔻گفت: الان وارد خاك عراق شديم، چون حضرت ابا عبداللّه عليه السلام به من خير مقدم فرمودند). 👌منظور آن كه اگر كسى واقعاً از روى و قدم در راه نهد واز صميم دل هدايت خود را از خداوند طلب نمايد موفق به هدايت خواهد شد اگر چه در امر نيز شك داشته باشد. 📚 داستان هایی از اثار و برکات علماء - جوان لامذهبى متدين و صاحب مقام شد - صفحه۲۶ 🆔 @hajfathi_ir
: ▫️ اللَّهُمَّ نَبِّهْنِی فِیهِ لِبَرَکَاتِ أَسْحَارِهِ وَ نَوِّرْ فِیهِ قَلْبِی بِضِیَاءِ أَنْوَارِهِ وَ خُذْ بِکُلِّ أَعْضَائِی إِلَی اتِّبَاعِ آثَارِهِ بِنُورِکَ یَا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعَارِفِینَ . ▫️خدایا مرا در این ماه به برکت‌های سحرهایش آگاه کن، و دلم را با روشنایی انوارش روشنی بخش، و تمام اعضایم را به پیروی آثارش بگمار، به نروت ای نوربخش دلهای عارفان. 👌شرح اجمالی: ▫️سحر این روز ویژه دارد که اینگونه در خواست می شود که نسبت به آن متنبه باشیم. حال که توجه یافتیم به برکت داری این سحر، بهتر است از خدا بخواهیم آنچه به خوبانش در این می دهد، به همه و ما عطا کند. ▫️ ویژه این روز باید در جای گیرد و این با به خدا و از کوچکترین و گناهی حاصل می شود. ▫️ ظرف پذیرش است. پس در این روز از هرگونه نافرمانی و سرکشی پرهیز کنیم. ▫️ مدام نیز را زیاد می کند. توجه به کاستی ها و کوتاهی ها در بندگی آدم را در می آورد. یاد دل مرده را زنده می کند. ▫️ بر فوق العاده خشوع می آورد. ▫️اطاعت همه جانبه با همه ابعاد وجودی در این روز، نشانه آن نور الهی در قلب است. را زیاد کنیم و بیشتر خدا کنیم. همه اینها برای این است که را درک کنیم. 👇 🆔 @hajfathi_ir
: ▫️ اللَّهُمَّ نَبِّهْنِی فِیهِ لِبَرَکَاتِ أَسْحَارِهِ وَ نَوِّرْ فِیهِ قَلْبِی بِضِیَاءِ أَنْوَارِهِ وَ خُذْ بِکُلِّ أَعْضَائِی إِلَی اتِّبَاعِ آثَارِهِ بِنُورِکَ یَا مُنَوِّرَ قُلُوبِ الْعَارِفِینَ . ▫️خدایا مرا در این ماه به برکت‌های سحرهایش آگاه کن، و دلم را با روشنایی انوارش روشنی بخش، و تمام اعضایم را به پیروی آثارش بگمار، به نروت ای نوربخش دلهای عارفان. 👌شرح اجمالی: ▫️سحر این روز ویژه دارد که اینگونه در خواست می شود که نسبت به آن متنبه باشیم. حال که توجه یافتیم به برکت داری این سحر، بهتر است از خدا بخواهیم آنچه به خوبانش در این می دهد، به همه و ما عطا کند. ▫️ ویژه این روز باید در جای گیرد و این با به خدا و از کوچکترین و گناهی حاصل می شود. ▫️ ظرف پذیرش است. پس در این روز از هرگونه نافرمانی و سرکشی پرهیز کنیم. ▫️ مدام نیز را زیاد می کند. توجه به کاستی ها و کوتاهی ها در بندگی آدم را در می آورد. یاد دل مرده را زنده می کند. ▫️ بر فوق العاده خشوع می آورد. ▫️اطاعت همه جانبه با همه ابعاد وجودی در این روز، نشانه آن نور الهی در قلب است. را زیاد کنیم و بیشتر خدا کنیم. همه اینها برای این است که را درک کنیم. ✍ محمد علی فتحی 🆔 @hajfathi_ir
💠به خاطر ارادتش به اهل البیت علیهم السلام دوستش دارم استاد مرتضی ، دلیل احترام ویژه خود به را این گونه بیان می‌کند: ▫️ «من و بسیار دیده‌ام و احترام به ایشان نه به خاطر این است که یک فیلسوف است، بلکه احترامم به این جهت است که او دلباخته (ع) است. علامه طباطبایی در ماه رمضان روزه خود را با بوسه بر ضریح حضرت معصومه (س) افطار می‌کرد. ابتدا به مشرّف می‌شد، ضریح مقدس را می‌بوسید و سپس به خانه می‌رفت و غذا می‌خورد. این ویژگی ایشان بود که مرا به شدت شیفته ایشان نموده است. همچنین، ایشان غالباً در مجالس و روزهای شرکت می‌کرد و با تمام وجود زار زار می‌کرد». ---------- 📚غلامرضا گلی زواره، منظومه معرفت، قم، انتشارات قیام، ۱۳۷۴، چ۱، صص ۹۲ و ۹۳.
تا حالا برای خودت کردی؟ برای سالهای بدون یاد خدا، بدون نماز، بدون کار نیک، گذشته پر از ، برای و و حساب و کتابی که پیش رو داری، برای تاریکی قبر، برای نکیر و منکر و برای ابدیّتی که غایتش معلوم نیست بهشت است یا ....از خودت نباش! ✍ محمد علی فتحی 👇 🆔 @hajfathi_ir
✅ توصیه ویژه روز عرفه + بهبود حال دعا امروز بیشترین تلاشتان کردن باشد. در دعا هم سعی کنید کاملا باشید. با هر دعایی حالتان خوب میشود همان را بخوانید. ممکن است دعای کوتاهی خسته کننده نباشد و دعایی با همه مضامین زیبا و عالی اش، حالتان را خراب کند. مهم و و و هست که باید حاصل شود. دیدید حال دعا ندارید بنشینید گوشه ای و به و و و تنهایی و و قصوری که در انجام اعمال و عبادت داشتید فکر کنید. در این لحظه یک حال و برایتان پدید می آید در این لحظه زیاد بگوید هر از گاهی به سجده بروید این ذکر را تکرار کنید. اگر با این دستورالعمل باز آن حالت انکسار و شکستگی پیدا نشد، به جلسه امام حسین علیه السلام بروید و اگر در روضه حالتان خوب نشد، بروید یک جای و روبه بنشیند و به حضرت مولا عج الله تعالی فرجه الشریف به این عبارات کنید: المستعان بک یابالحسن المستغاث بک یا بن الحسن هرگز نا امید نشو !!! شاید این خدعه شیطان برای نا امید کردن شما باشد. ✍ محمد علی فتحی 🆔 @hajfathi_ir
احب الله من احب حسینا.... گریه بر مظلومیت ارباب بی کفنمان، ما را محبوب خدا می کند. چه شادمانی بالاتر از اینکه لبخند خدا را بخری؟! در اوج گریه شادم خوشحال از نگاتم ✍ محمد علی فتحی |♡ @hajfathi_ir ♡|