عشقغیرمجاز♡همسرتقلبیمن♡(رمانهای بانو فهیمی)♡
🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸 ༊────────୨୧────────༊ #عشق_غیر_مجاز ⛔️ #اثری_از_اعظم
🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸
༊────────୨୧────────༊
#عشق_غیر_مجاز ⛔️
#اثری_از_اعظم_فهیمی ✍
#پارت164 📝
༊────────୨୧────────༊
ابرویی بالا میدهم:
-الحق که خیلی جذابه، خدا واسه خانوادش حفظش کنه!
-تازه دوتام بچه داره، زنشم شاگرد خودش بوده!
با شگفتی نگاهش میکنم:
-جون من؟ چه باحال و رویایی!
مچ دستم را میگیرد و میکشد:
-منم از بقیه شنیدم، حالا بیا بریم دیر شد، چشاتم درویش کن صاحاب داره!
حرصی نگاهش میکنم:
-ایش مگه من شوهر دزدم بیشعور؟ من یه شهاب بی معرفت دارم که عشقش واسه هفت پشتم بسه! تازه کثافت خیلی هم جذاب و جیگر و خواستنیه!
نیشگونی از بازویم میگیرد:
-کمتر تحویلش بگیر اون عموی قلابی تو!
از کنار کوهیار و استاد مجد رد میشویم که ناگهان کوهیار چشمش به من می افتد و صدایم میزند:
-خانم بهرامی؟!
صبر میکنم و منتظر نگاهش میکنم که رو به استاد مجد میگوید:
-پریا خانم، برادرزادهی شهابه!
#کپی_و_نشر_پارتهای_رمان_مطلقا_ممنوع
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
خب اینم از ورود آقا کوروشمون😍😍😍😍
عشقغیرمجاز♡همسرتقلبیمن♡(رمانهای بانو فهیمی)♡
♥️♥️♥️♥️♥️♥️ ╔ღ═╗╔╗ ╚╗╔╝║║ღ═╦╦╦═ღ ╔╝╚╗ღ╚╣║║║║╠╣ ╚═ღ╝╚═╩═╩ღ╩═╝ ♥️♥️♥️♥️♥️♥️ #همسر_تقلبی_من #به_قلم_
♥️♥️♥️♥️♥️♥️
╔ღ═╗╔╗
╚╗╔╝║║ღ═╦╦╦═ღ
╔╝╚╗ღ╚╣║║║║╠╣
╚═ღ╝╚═╩═╩ღ╩═╝
♥️♥️♥️♥️♥️♥️
#همسر_تقلبی_من
#به_قلم_اعظم_فهیمی
#پارت164
یهو صاف نشستم... چند بار سرمو تکان دادم، این فکرای مزخرف چیه آخه...
ضربه ای به پیشونیم زدم، آرنج دستامو به پاهام تکیه دادم، سرمو تو دستام گرفتم و زمزمه کردم:
-بعد اون اتفاقا نباید دیگه روش ضعف داشته باشی نره خر!
سرمو کج کردم و حریصانه به صورتش زل زدم و باز مثل دیوونه ها نجوا کردم:
-آخه نگاش کن... توله ترین دختر تاریخه به مولا...
اینجوری نمیشد، باید از کنارش بلند میشدم تا کار دست خودم و اون ندادم...
سمت در رفتم که صدای بی حالش به گوشم رسید:
-آخ پام...
سمتش چرخیدم و باز نزدیکش شدم:
-پات طوریش نیس زود خوب میشه...
بدون اینکه چشاشو باز کنه، صورتش از درد جمع شد:
-خیلی درد میکنه!
-تو سرومت مسکن زده... کم کم اثر میذاره، تحمل کن...
آروم چشاشو باز کرد... و این صدای قلب سگ مصب من بود که تالاپ تولوپ کرد...
#کپی_و_نشر_پارتهای_رمان_مطلقا_ممنوع