عشقغیرمجاز♡همسرتقلبیمن♡(رمانهای بانو فهیمی)♡
🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸 ༊────────୨୧────────༊ #عشق_غیر_مجاز ⛔️ #اثری_از_اعظم
🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸♥️🧸
༊────────୨୧────────༊
#عشق_غیر_مجاز ⛔️
#اثری_از_اعظم_فهیمی ✍
#پارت186 📝
༊────────୨୧────────༊
با صدای پدر چشم باز میکنم، کسل تکانی به خودم میدهم که تقه ای به در میخورد، پدر مابین در قرار میگیرد و روشنایی هال و پذیرایی به داخل اتاقم سرک میکشد:
-پریا بیدار شو خانجون سراغتو میگیره، میگه مهمونا رسیدن پریا بیاد کمک دستم.
با تعجب به اطرافم نگاه میکنم، شب شده و من هیچ نفهمیده ام، چشمی میگویم و روی تخت مینشینم، کلافه مقنعه را از سرم برمیدارم و کنار آینه اتاقم پرت میکنم.
کاش میشد بگویم من به مهمانی امشب نمیروم، اما خانجون به کمکم نیاز دارد...
بلند میشوم و همراه حوله ام سمت حمام میروم که مادر میگوید:
-لزومی نداره بری پریا، وقتی جایی احترامت حفظ نمیشه چرا بری؟ همین حالا زنگ بزن بگو نمیای و حالت خوش نیس!
پوفی میکشم:
-اگه نرم شما میری کمک بدی به خانجون؟
رو ترش میکند:
-مهمونای شهابن چرا زنش دست به سیاه و سفید نمیزنه؟ درصورتی که همونجاس بعد خانجونت پیغام فرستاده تو بری کمکش؟
دستی در هوا تکان میدهم:
-بیخیال مامان... خانجون روش با من بیشتر بازه تا هاله...
#کپی_و_نشر_پارتهای_رمان_مطلقا_ممنوع
عشقغیرمجاز♡همسرتقلبیمن♡(رمانهای بانو فهیمی)♡
♥️♥️♥️♥️♥️♥️ ╔ღ═╗╔╗ ╚╗╔╝║║ღ═╦╦╦═ღ ╔╝╚╗ღ╚╣║║║║╠╣ ╚═ღ╝╚═╩═╩ღ╩═╝ ♥️♥️♥️♥️♥️♥️ #همسر_تقلبی_من #به_قلم_
♥️♥️♥️♥️♥️♥️
╔ღ═╗╔╗
╚╗╔╝║║ღ═╦╦╦═ღ
╔╝╚╗ღ╚╣║║║║╠╣
╚═ღ╝╚═╩═╩ღ╩═╝
♥️♥️♥️♥️♥️♥️
#همسر_تقلبی_من
#به_قلم_اعظم_فهیمی
#پارت186
عماد از ماشینش پایین اومد و عینک آفتابیشو بالا زد، ماشینو دور زد و کنار عزیز خانم ایستاد:
-شما باید مادر الناز باشید، درسته؟
عزیز فوری چادرشو جمع و جور کرد و ایستاد، اخمی کرد و گفت:
-الناز من کجاست مردک؟
عماد لبی کج کرد، به این طرز برخورد عادت نداشت، اما رفتار عزیزخانم اونو به خنده وامیداشت، پس کمی مدارا کرد و جواب داد:
-دخترت حالش خوبه مادر... بفرما بشین میبرمت پیشش!
عزیز سمت ماشین رفت و صندلی عقب سوار شد، کیف دستی شو کنارش گذاشت و با اخم به عماد خیره شد، عماد سری تکان داد و پشت فرمون نشست.
عزیزخانم نگاهی به داخل ماشین انداخت، تمیز و خوشبو بود، اما این بوی ادکلن نفسشو تنگ میکرد، نگاهی به شیشه انداخت و کمی پایین کشیدش بعد گفت:
-شما چکارهای که دختر منو بردی خونهات؟
#کپی_و_نشر_پارتهای_رمان_مطلقا_ممنوع