eitaa logo
حقانیت امیرالمؤمنین علی علیه السلام
636 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
2.5هزار ویدیو
37 فایل
⏪اثبات حقانیت شیعه، حقانیت امیرالمؤمنین علی و ائمه معصومین علیهم السلام در قرآن، کتب اهل سنت و کتب شیعه ⏪دفاع از مکتب اهل بیت علیهم السلام و رد شبهات وهابیت و اهل سنت ⏪تلاوت قرآن، احادیث، کلیپهای کوتاه سخنرانی ⬅️کپی با ذکر صلوات مجاز است @Kamran40_72
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️سوال ❓آیا عقد علی(علیه السلام) و فاطمه(سلام الله علیها) از جانب خداوند بوده است؟❓چرا برخی کانالهای ضد دین می گویند طبق روایتی که در تفسیر قمی ج2 ص336 امده حضرت زهرا(سلام الله علیها) نسبت به این ازدواج ناراضی بوده بعد پیامبر(ص) راضیش کرده؟!!‼️ 🔰پاسخ:👇👇👇 ‼️در مورد روایتی که از تفسیر قمی نقل کرده اند که حضرت زهرا راضی به ازدواج نبوده است‼️ 1⃣باید توجه کرد که تمام انچه در تفسیر قمی است نوشته علی بن ابراهیم عالم بزرگ شیعه نیست.بلکه تنها تفسیر سوره فاتحه ،بقره و کمی از ال عمران از ایشان است و بقیه ان از شاگرد ایشان ابوالفضل العباس می باشد و روایت مورد استناد در تفسیر سوره نجم نقل شده است. 📚کلیات فی علم الرجال،ایت الله سبحانی ص301 2⃣روایت مورد استناد در تفسیر قمی به صورت مرسل و بدون سند کامل نقل شده است لذا قابل قبول نمی باشد. 3⃣این که عقد حضرت علی و حضرت زهرا از ناحیه خداوند صورت گرفته است به هیچ وجه قابل مناقشه نمی باشد ودر این باره روایات فراوانی از کتب👈 شیعه و 👈سنی صادر شده است. ⏪کتب شیعه:👇👇 🔷شیخ صدوق در عیون الاخبار روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: 🔶«من فاطمه را به عقد علی تنها زمانی در آوردم که خداوند مرا به این کار دستور داد» 📚عیون الاخبار ج2 ص59 🔹در روایت دیگر فرمود: 🔸« فرشته ای بر من نازل شد و گفت خداوند به تو سلام می رساند و می گوید من فاطمه را به عقد علی در آورده ام پس آن دو را به یکدیگر تزویج کن» 📚بحار الانوار ج43 ص105 📚عیون الاخبار ج2 ص27 🔷و فرمود : 🔶« خداوند چنین می گوید که شما فرشتگان را شاهد می گیرم که من فاطمه دختر محمد را به عقد علی بن ابی طالب در اوردم» 📚امالی ص559 ⏪در این مضمون روایات متعدد دیگری نیز صادر شده است 📚بحار الانوار ج43 ص92 باب 5 👈کتب اهل سنت:👇👇 🔴طبری روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: ⏪« جبرییل به من اطلاع داد که خداوند فاطمه را به همسری علی در آورده است و چهل هزار فرشته را گواه این عقد ساخته است» 📚ذخائر العقبی ص32 🔶متقی هندی روایت می کند که فرمود: ⏪« خداوند به من دستور داده است تا فاطمه را به همسری علی در اورم» 📚کنز العمال ج6 ص152 📚مجمع الزوائد ج9 ص204 📚فیض القدیر ج2 ص215 👈در این باره روایت متعدد دیگری نیز در کتب اهل سنت نقل شده است که جهت اگاهی رجوع کنید:👇👇 📚فضائل الخمسه،محقق فیروز ابادی ج2 ص130 به بعد. @Haqemamali
◀️سوال ❓آیا حقیقت دارد آب برخی رودخانه ها مهریه ی حضرت زهرا(سلام الله علیها) است؟❓ 🔰پاسخ:👇👇👇 ⏪حضرت زهرا سلام الله علیها یک مهریه داشتند و یک مهریه . ❇️مهریه ایشان مورد پرداخت حضرت علی(ع) قرار گرفت که ایشان زره خود را به چهار صد درهم فروختند و این هزینه مهریه را به پیامبر(ص) پرداختند و حضرت این هزینه را صرف این جهیزیه برای حضرت زهرا(س) کرد. ✅پیراهن یک قواره ؛ مقنعه یک عدد ، قطیفه مشکی خیبری یک عدد ، تخت خواب چوبی که دور آن با لیف خرما پیچیده شده بود ، دو عدد تشک کتان مصری ، چهار عدد بالش ، پرده پشمی ، دستاس ، دلو چرمی ،تشت مسی ، قدح بزرگ برای دوشیدن شیر ، تنگ آب خوری ، آفتابه ، سبوی گلی سبز رنگ ، کوزه سفالی ، سفره چرمی ، چادر قطرانی ، مشک آب. 📚مناقب ابن شهر آشوب ج3 ص353 📚کشف الغمه ج1 ص359 ✅اما حضرت زهرا(س) به خاطر عظمت و مقامی که دارا بودند دارای مهریه نیز بودند که خداوند به ایشان تملیک کرده بود زیرا روشن است که 👈خداوند ایشان را به عقد 👈حضرت علی(ع) در آورده بود. ◀️و در ازای این عقد هبه و هدیه ای به ایشان تقدیم داشتند که به عنوان مهریه معنوی شناخته می شود. 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: 👈« خداوند دنیا را قرار داد .بنابراین یک چهارم دنیا مال فاطمه می باشد و نیز بهشت و دوزخ را مهریه زهرا قرار داده است و زهرا دشمنان خویش را در دوزخ و دوستان خود را در بهشت داخل می نماید» 📚امالی طوسی ص668 🔶پیامبر گرامی(ص) فرمود: 🔷« مهریه فاطمه(س) در 👈آسمان بخشی از زمین است پس کسی که با 👈بغض فاطمه(س) و 👈فرزندانش روی آن راه رود تا است» 📚بحار الانوار ج43 ص113 🔶امام باقر علیه السلام فرمود: 🔷« مهریه فاطمه(س)👈 یک پنجم دنیا و 👈یک سوم بهشت و 👈چهار نهر که عبارتند👈 از نهر فرات و نیل مصر و نهروان و نهر بلخ. ⬅️خداوند فرمود ای محمد تو مهریه فاطمه را بحسب ظاهر مبلغی کم درهم قرار بده تا برای امت تو سنت باشد» 📚همان مدرک ⏪مهریه معنوی حضرت زهرا مهریه اصطلاحی نیست که بر عهده شوهر باشد بلکه این مهریه به معنای هبه و هدیه است‌. ✅هبه و هدیه ای که خداوند به حضرت زهرا بابت عقد و ازدواج ایشان داده است و به ملکیت ایشان در آورده است. @Haqemamali
◀️سوال ❓ آیا این حدیث “اگر خدا علی را نمی آفرید برای فاطمه در زمین کفوی وجود نداشت” برابر بودن مقام امام علی علیه‌السلام و حضرت فاطمه علیها‌السلام را نشان نمی دهد؟❓ 🔰پاسخ:👇👇👇 📌در مورد فضیلت و برتری معصوم علیه‌السلام مخصوصا روایات زیادی از شیعه و حتی از اهل سنت و نیز آیات قرآنی وجود دارد که از مجموع این آیات و روایات استفاده می شود مقام و منزلت حضرت علی علیه‌السلام در بعضی جهات نسبت به ائمه دیگر بالاتر است. در روایتی به برتری فضیلت آن حضرت تصریح شده است: 🍀” عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص نَحْنُ فِی الْأَمْرِ وَ الْفَهْمِ وَ الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ نَجْرِی مَجْرًی وَاحِداً فَأَمَّا رَسُولُ اللَّهِ صلی‌الله‌علیه‌وآله وَ عَلِيٌّ علیه‌السلام فَلَهُمَا فَضْلُهُمَا. (1) 🔸از امام نقل شده که فرمودند پیامبر اکرم فرمودند ما در امر و فهم و حلال و حرام در یک درجه ایم.⏪اما و فضیلت های خودشان را دارند.👈(این حدیث برای پیامبر اسلام و حضرت علی فضیلت بیشتری نسبت به معصومین دیگر قرار داده است) 🔸اما درباره مقام حضرت علیها‌السلام در منابع معروف اسلامی روایاتی وجود دارد مانند حدیث زیر:👇👇👇 🌱ابونعیم در حدیثی از پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل میکند که روزی رو به یارانش کرد و فرمود: “ای شئ خیر للنساء ” چه چیزی برای زنان از همه بهتر است؟ یاران ندانستند در جواب چه بگویند. علی علیه‌السلام به سوی فاطمه علیها‌السلام آمد و این مطلب را به اطلاع او رسانید. بانوی اسلام گفت: “چرا نگفتی: “خَيْرٌ لَهُنَّ انْ لا يَرَيْنَ الرِّجالَ وَ لَايَرَوْنَهُنَّ". از همه بهتر این است که نه آنها مردان بیگانه را ببینند و نه مردان بیگانه آنها را” علی علیه السلام بازگشت و این پاسخ را به پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله عرض کرد. پیامبر فرمود: “مَنْ عَلَّمَكَ هذا؛ چه کسی این پاسخ را به تو آموخت؟ “عرض کرد: فاطمه علیها‌السلام پیامبر فرمود: “انَّها بَضْعَةٌ مِنِّی؛ او پاره وجود من است". (2) 💥این حدیث نشان میدهد که علیه‌السلام با آن مقام عظیمی که در علوم و دانش داشت که دوست و دشمن همه به آن معترفند و باب مدینه علم پیغمبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله بود گاهی از محضر همسرش فاطمه علیها‌السلام استفاده علمی میکرد. 🔷این سخن پیغمبرصلی‌الله‌علیه‌وآله که بعد از بیان احاطه علمی فاطمه علیها‌السلام میگوید: ⏪“او پارهای از وجود من است” بیانگر این واقعیت است که منظور از “بَضْعَةٌ” تنها پاره تن و جسم نیست، که بسیاری در تفسیر حدیث گفتهاند، بلکه پارهای از 👈روح صلی‌الله‌علیه‌وآله و علم و دانش و اخلاق و ایمان و فضیلت او نیز بود، و پرتوی از آن خورشید و شعلهای از آن مشکات محسوب میشد. (3) 🌹🌹اما در مورد هم کفو بودن حضرت علی و فاطمه علیها‌السلام این مطلب فضیلت و برتری برای هر دو ایشان است. که اگر 👈علی بن ابی طالب نبود که با 👈فاطمه ازدواج کند، از زمان حضرت آدم تا روز قیامت، در روی زمین کسی یافت نمیشد که شایستگی همسری با فاطمه را داشته باشد: 🍀” قَالَ الصادق علیه‌السلام لَوْ لَا أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ علیه‌السلام تَزَوَّجَهَا لَمَا كَانَ لَهَا كُفْوٌ إِلَی يَوْمِ الْقِيَامَةِ عَلَی وَجْهِ الْأَرْضِ آدَمُ فَمَنْ دُونَهُ “(4) 👈بنابراین احادیث هم بودن می رساند که غیر از حضرت کسی دیگر کفو و همتای نیست و این مقام و منزلت برای هر است. 📚منابع: 1. کلینی، کافی، انتشارات اسلامیه، ج1، ص275. 2. شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ج20، ص67 3. مکارم شیرازی، زهرا برترین بانوی جهان، ص 40. 4. روحانی، محمد، زندگانی حضرت زهرا علیها السلام، ص132. @Haqemamali
◀️ سوال: ❓آیه صالح المؤمنین چگونه بر فضیلت امام علی(ع) دلالت دارد؟❓ 🔰پاسخ : 🍀إِن تَتُوبَا إِلَی اللّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا وَ إِن تَظَاهَرَا عَلَیهِ فَإِنَّ اللهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صَالِحُ المُؤْمِنِینَ وَ الْمَلَائکةُ بَعْدَ ذَلِکَ ظَهِیرٌ.[۱] تحریم آیه 4 🍀اگر شما (همسران پیامبر) از کار خود توبه کنید [، به نفع شماست، زیرا] دل هایتان از حق منحرف گشته است و اگر بر ضدّ او دست به دست هم دهید [، کاری از پیش نخواهید بُرد]؛ زیرا خداوند، یاور اوست و همچنین جبرئیل و صالحِ مؤمنان و فرشتگان بعد از آنان، پشتیبان اویند.🍀 ⏪توطئه برخی زنان پیامبر(ص) در بیت ایشان، سبب شد آیات ابتدایی سوره تحریم، نازل شود و خداوند سبحان، ضمن بیان حکم چنین اقدامات ناپسندی، یاوران پیامبر(ص) را معرّفی کند و به جایگاه والای امام علی(ع) در یاری رساندن به ایشان در برابر همه توطئه ها و از جمله توطئه های خانوادگی، اشاره نماید. ⬅️بر پایه روایت های متعدد مراد از 👈«صالح المؤمنین» در این آیه 👈امام علی(ع) است که جایگاه والای او را در دفاع از 👈پیامبر(ص) نشان می دهد. 🔷۱. از پیامبر(ص) نقل شده که فرمود: 🔸صالِحُ المُؤمِنینَ، عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ.[۲] ◀️صالِح مؤمنان، علی بن ابی طالب است. 🔶۲. از امام باقر(ع) نقل شده که فرمود: 🔹چون آیه(... وَ صَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ) نازل شد، پیامبر خدا(ص) فرمود: ✳️«ای علی! تو صالحِ مؤمنان هستی».[۳] ⚪️۳.همچنین از امام باقر(ع) نقل شده که پیامبر خدا(ص)، 👈دو بار علی(ع) را به یاران خود معرّفی کرد: 🔵یک بار زمانی بود که فرمود: 👈«هر کسی که من مولای اویم، علی، مولای اوست» و بار دوم، 👈هنگامی بود که این آیه نازل شد: (در حقیقت، خدا خود، یاور اوست و جبرئیل و صالحِ مؤمنان...). ✳️پیامبر خدا(ص)، دست علی(ع) را گرفت و فرمود:👈«ای مردم! این،👈صالحِ مؤمنان است».[۴] ◻️۴.عمّار یاسر می گوید: از علی بن ابی طالب(ع) شنیدم که فرمود: 🗯روزی پیامبر خدا(ص) مرا فرا خواند و فرمود: 🔅«آیا تو را بشارت بدهم؟». 🔹گفتم: آری، ای پیامبر خدا! شما همیشه بشارت دهنده به خیر هستید. ❇️پیامبر(ص) فرمود: ⏪«خداوند در باره تو آیه ای نازل فرمود». 🔶گفتم: 🔹کدام آیه؟ 🔸فرمود: 🔷«هم ردیف جبرئیل شده ای!». ❇️سپس این آیه را خواند: 🌸(وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَلائِکَةُ بَعْدَ ذلِکَ ظَهِیرٌ).🌸 👈[سپس فرمود:] تو و فرزندان مؤمنت، صالح المؤمنین هستید».[۵] ♦️۵. از ابن عبّاس روایت شده که در باره (فَإِنَّ اللهَ هُوَ مَوْلاهُ وَ جِبْرِیلُ وَ صالِحُ الْمُؤْمِنِینَ) گفت: ⏪«نَزَلَت فی عَلِیٍّ(ع) خاصَّةَ؛ تنها در باره علی(ع) نازل شده است».[۶] 🔵۶.از عون بن عبد اللّٰه بن ابی رافع، نقل شده که گفت: روزی که پیامبر(ص) در آن رحلت کرد، ایشان از هوش رفت و سپس به هوش آمد. من گریه می کردم و دست مبارک او را می بوسیدم و می گفتم: «مَن لی وَ لِوَلَدی بعدَکَ یا رَسولَ اللّهِ؟؛ بعد از شما چه کسی برای من و فرزندم خواهد بود؟». ❇️ایشان فرمود:👈«لَکَ اللّهُ بَعدی ووَصِیّی صالِحُ المُؤمِنینَ؛ عَلِیُّ بنُ أبی طالِبٍ؛ 🔸برای تو خداست؛ بعد از من نیز ⬅️وصیّ ام صالحِ مؤمنان علی بن ابی طالب خواهد بود».[۷] 🔴۷.رُشَید هَجَری می گوید: من با مولایم علی بن ابی طالب(ع) در پشتِ کوفه راه می رفتم. رو به من کرد و فرمود: «ای رُشَید! سوگند به خدا، صالحِ مؤمنان، منم».[۸] ⚪️۸.از امام زین العابدین(ع) نقل شده که ضمن سخنرانی در مجلس یزید در معرّفی خود فرمود: ❇️أنا ابنُ صالحِ المُؤمِنینَ، وَ وارِثِ عِلمِ النَّبِیّینَ.[۹] ⏪ فرزند شایسته ترینِ و هستم. ✅این گونه سخن گفتن، حاکی از آن است که در آن تاریخ، لقب «» برای ، لقبی شناخته شده بوده است. 💢۹. در زیارتی که برای امام (ع) از امام (ع) نقل شده، آمده است: 🔰السَّلامُ عَلیٰ صالِحِ المُؤمِنینَ، وَ وارِثِ عِلمِ النَّبِیّینَ.[۱۰] ⬅️سلام بر و . ◀️۱۰.در زیارت امام (ع) نیز می خوانیم: 🔺السَّلامُ عَلَیکَ یَا المُؤمِنینَ.[۱۱] 🔻سلام بر . ⏪گفتنی است بسیاری از نیز این معنا را نقل کرده اند یا یکی از اقوال مطرح شده دانسته اند، مانند👇 👇 @Haqemamali
🔴ابن ابی حاتم در تفسیر القرآن العظیم،[۱۲] 🔵ثعلبی در الکشف و البیان،[۱۳] ♦️ماوردی در النکت و العیون،[۱۴] 🔺ابن عطیّه اندُلُسی در المحرّر الوجیز،[۱۵] 🔻قُرطُبی در الجامع لأحکام القرآن،[۱۶] 🔶ابن کثیر در تفسیر خود[۱۷] 🔹و سیوطی در الدرّ المنثور.[۱۸]. 📚منابع: [۱]. تحریم: آیه ۴. [۲]. تاریخ دمشق: ج۴۲ ص۳۶۲، شواهد التنزیل: ج۲ ص۳۴۳. [۳]. تفسیر فرات: ص۴۸۹. [۴]. تفسیر فرات: ص۴۹۰ ح ۶۳۶، شواهد التنزیل: ج۲ ص۳۵۲ ح ۹۹۶ (به نقل از تفسیر فرات)، مجمع البیان: ج۱۰ ص۴۷۵ (به نقل از شواهد التنزیل). نیز، ر. ک: تأویل الآیات الظاهرة: ج۲ ص۶۹۹ (به نقل از امام صادق(ع)). [۵]. تأویل الآیات الظاهرة: ج۲ ص۶۹۸ ح ۲، شواهد التنزیل: ج۲ ص۳۴۷ ح ۹۸۹. [۶]. تأویل الآیات الظاهرة: ج۲ ص۶۹۹ ح ۴. [۷]. تأویل الآیات الظاهرة: ص۶۹۸ ح ۱. [۸]. تفسیر فرات: ص۴۹۱. [۹]. مقتل الحسین(ع)، خوارزمی: ج۲ ص۷۰. [۱۰]. مستدرک الوسائل: ج۱۰ ص۲۲۲. [۱۱]. بحار الأنوار: ج۹۸ ص۲۳۷. [۱۲]. تفسیر ابن أبی حاتم: ج۱۰ ص۳۳۶۲. [۱۳]. تفسیر الثعلبی: ج۹ ص۳۴۸. [۱۴]. النکت و العیون: ج۶ ص۴۱. [۱۵]. المحرّر الوجیز: ج۵ ص۳۳۲. [۱۶]. تفسیر القرطبی: ج۱۸ ص۱۹۲. [۱۷]. تفسیر ابن کثیر: ج۸ ص۱۸۶. [۱۸]. الدرّ المنثور: ج۶ ص۲۴۴. @Haqemamali
:👇 ✅در اول ذی الحجه سال نهم هجرت، پیک وحی (جبرائیل) آیاتی از آغاز سوره توبه (برائت) را آورد و پیامبر(ص) را مأمور کرد، که شخصی را روانه‌ی مکه کند تا در مراسم حجّ، این آیات را بخواند. 👈در این آیات، امان از مشرکان برداشته شده بود، کلیه پیمان‌ها (جز پیمان‌هایی که صاحبان آنها به پیمان خود وفادار بوده و عملاً نقض نکرده بودند) نادیده گرفته می‌شد و به سران شرک و پیروان آنها ابلاغ شده بود، که ظرف چهار ماه موضع خود را در برابر آیین توحیدی اسلام مشخص کنند. پیامبر اکرم(ص) ابتدا، ابوبکر را به حضور طلبید و به او مأموریت داد که همراه با چهل تن از مسلمانان به مکه برود، و این آیات را در موسم حج ابلاغ کند. 🔴ابوبکر روانه مکه شد، ولی از حرکت ابوبکر به سوی مکه چیزی نگذشته بود، که پیک وحی از طرف خداوند به حضور پیامبر(ص) رسید و این‌گونه پیام داد که: 🔷《لا یَبلغُ هَذا الَّا اَنتَ اَو رَجُلُ مِن اَهلِکَ..》 این آیات را جز خودت یا كسی كه از تو باشد، ابلاغ نکند. پیامبر(ص) این بار امام علی(ع) را فرا خواند. ❇️امیرالمؤمنین(ع) به دنبال ابوبكر به راه افتاد، وقتی ابوبكر، على(ع) را دید، پریشان شد، جلو آمد و گفت : ⬅️اى ابالحسن! براى چه كار آمده اى؟!! ⏪امیرالمؤمنین(ع) دستور رسول خدا(ص) را به ابوبكر اعلام كرد. 💠ابوبكر خدمت رسول خدا(ص) آمد و عرض كرد : ◀️اى رسول خدا! شما مرا براى كارى انتخاب فرمودى كه همگان حسد می بردند و چنین افتخارى نصیب من كردى؛ اما چون به دنبال آن كار رفتم، (نیمه راه) مرا باز خواندى، آیا در نكوهش من آیه ای نازل شده است؟!! 🔰پیغمبر(ص) به او فرمود : نه! ولى جبرئیل امین از جانب خداى عزوجل نزد من آمد و گفت : ✳️این آیات را كسى جز خودت یا آن كه از تو باشد، ابلاغ نكند و على(ع) از من است، و از جانب من، جز على(ع) كسى نتواند (چنین دستوراتى را) ابلاغ كند. ❇️《اُمِرتُ اَن لَایَبلَغُه الَّا اَنَا اَو رَجُل مِنِّی》 من مامور شده ام که این سوره را مگر من یا مردی که از من است ابلاغ نکند. 🔸پس علی(ع) که با مرکب مخصوص خود، راهی مکه شده بود، مأموریت داشت، که علاوه بر قرائت آیات برائت از مشرکان، این چهار پیام را نیز، به مردم بگوید : 🔹۱)بت پرستان حق ندارند وارد خانه خدا شوند. 🔸۲)طواف با بدن برهنه ممنوع است. 🔹۳)بعد از این هیچ بت پرستی در مراسم حج شرکت نخواهد کرد. 🔸۴)پیمان کسانی که با پیامبر(ص) پیمان بسته و به آن وفادار بوده‌اند، محترم است و تا انقضای دوره‌ی پیمان، جان و مال آنان در امان خواهد بود ،ولی به مشرکانی که با مسلمانان پیمانی ندارند و یا عملاً پیمان‌شکنی کرده‌اند از این تاریخ، (دهم ذی الحجه) چهار ماه مهلت داده می‌شود که موضع خود را روشن کنند: یا خداپرست شوند، یا خود را آماده جنگ کنند. 🔷امیرالمومنین علی(ع) در جحفه با ابوبکر دیدار کرد و پس از ابلاغ پیام پیامبر اکرم(ص)، آیات را از او گرفت. 🔶او در روز دهم ذی الحجه بالای جمره عقبی، ایستاد و سیزده آیه از آغاز سوره برائت را با صدای بلند خواند و مواد قطعنامه را ابلاغ کرد. ⏪نتیجه‌ی این ابلاغ رسمی این شد، که هنوز چهار ماه سپری نشده بود که مشرکان دسته‌دسته رو به توحید و یگانه‌پرستی آوردند و در اواسط سال دهم هجرت بت پرستی در تمام شبه جزیره عربستان ریشه‌ کن شد. 📚منابع : ۱)خصائص نسائی، ص۲۸ ۲)الارشاد شیخ مفید، ص۳۳ ۳)المغازی واقدی، ج۳، ص۱۰۷۷ ۴)الغدیر علامه اميني، ج۲، ص۷۶ ۵)تفسیر نمونه آیت الله مکارم، ج۴، ص۱۴۳ @Haqemamali
◀️پاسخ به شبهات اهل سنت در ماجرای برائت:👇👇👇 ‼️بدعت رافضیان‼️ ⏪برخی بر این پندار غلط حرکت میکنند که از امارت حج از بدعتهای رافضیان است!‼️ 👈خواهیم دید همین موضوعی که آن را بدعت رافضیان دانسته است، مورد تأیید بیشتر و است، مگر یک روایت که نقل کردهاند. ⬅️سایر روایات تأکید دارد که از میانه راه . ◀️این دستهی دیگری از روایات است که نه تنها رافضیان روایت نکردهاند، بلکه و مکتب نقل کردهاند که از نثار اتهامات باطل بدون دلیل و مدرک بر آنان، هیچ پروایی ندارند. 🔴روایات اهل سنّت: 🔵در این موضوع اختلاف نظر است که ایا ابوبکر به مدینه بازگشت یا همراه علی علیه السلام به مکّه رفت؟! ⬅️اگر به مکّهرفت، آیا امیرالحاج بود و علی علیه السلام تحت امارت و ریاست وی یا برعکس علی علیه السلام امیر حاجیان بود و او تحت ریاست و امارت علی علیه السلام؟❓ 🔰پاسخ:👇 🔴روایات اهل سنّت سه دسته است:👇 1) روایاتی که اصولاً متعرض این موضوع نشده است. 🔷روایاتی که تصریح دارد ابوبکر به مکّه رفت و با علی علیه السلام حج گزارد. 🔶این دسته روایات از و نقل میشود و به علیه السلام و سدی هم منسوب است. 🔹روایاتی که از بازگشت ابوبکر به مدینه سخن میگوید. 👈این دسته روایات از علی علیه السلام، عبدالله بن عبّاس، ابوهریره، سدی،[۱] ابوبکر و زید بن بثیع نقل شده است. 🔸شماری از روایات تصریح دارد که الله علیه و آله و سلّم ابتدا سوره برائت را با 👈ابوبکر فرستاد. سپس او را خواست و را با این سوره فرستاد.[۲] 🔷ملاحظه میشود: کسانی که گفته میشود: آنان روایت کردهاند که سفر خود را تا مکّه ادامه داد و هم او بود که حج را برای مردم انجام داد؛ فقط هستند. همین سه نفر به استثنای آنچه به امام صادق علیه السلام نسبت میدهند، روایت کردهاند که ابوبکر 👈به مدینه بازگشت! ⏪بدین ترتیب روایت اهل سنّت از بازگشت ابوبکر به مدینه، تقریباً مورد اجماع قرار میگیرد. 🔶از سوی دیگر نادرستی این ادعا هم روشن میشود که میگویند: اخبار در سال است! 🔷فضل بن روزبهان در ردّ بر علّامه حلّی (ره) میگوید: اگر ، چه کسی آن سال حج را برگزار کرد؟‼️ آیا مدعی هستی که آن سال 👈علی امیرالحاج بود و با اخبار متواتر مخالفت میکنی؟! یا مدعی هستی که سال نهم احدی حج نگزارد؟![۳] 🔸همچنانکه قاضی عبدالجبار معتزلی هم مدعی است: 🔹ولایت ابوبکر بر موسم و حج در میان اهل اخبار بدون اختلاف به اثبات رسیده است. 🔶این درست نیست که پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم او را عزل کرد و رجوع ابوبکر به پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم که از این قصّه فهم میشود، بر عزل ولی دلالت ندارد.[۴] ⏪در پاسخ می گوییم: 👈اخبار متواتر است که به و السلام به رفت و ادامه مسیر ابوبکر به مکّه را جز آنچه به امام صادق علیه السلام نسبت میدهند، کسی از اهل سنّت روایت نکرده است. 🔷ابوهریره، عبدالله بن عبّاس و سدی، هر دو مورد را نقل کردهاند. اگر روایت بازگشت وی را که بیشتر راویان نقل کردهاند، بپذیریم، روایت دیگر این سه نفر از درجه اعتبار ساقط خواهد شد! 👈به فضل بن روزبهان میگوییم: به تصریح روایات، آن سال، علیه_السلام امیرالحاج بود. ⏪تبلیغ و اعلام برائت از اقامه نمیشد؛ چنانکه 👈اگر رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم را بازنمیگرداند، مانعی نبود که او نیز را با هم انجام دهد. 👇 @Haqemamali
⏪در پاسخ به سمن قاضی عبدالجبار گوییم:👇 🔶اجماعی بر تولیت ابوبکر در موسم حج وجود ندارد. 🔴طبرسی در مورد علی علیه السلام میگوید: 🔹دانشمندان شیعه روایت کردهاند که او را بر موسم نیز ولایت داد و هنگامی که گرفت، .[۵] ⬅️این نکته را نیز بیان کردیم که اکثر اخبار از این است که مسیر خود به مکّه را ادامه داده باشد. 🔸جمیع روایات و همه راویان و ناقلانی که به این موضوع پرداختهاند، تصریح کردهاند که به ؛ جز ؛ چنانکه سه نفر از راویان نیز گفتهی خودشان را نقض کردهاند. ⏪بنابراین به روایت آنان مبنی بر ادامه مسیر ابوبکر توجّه نمیشود.👈آن روایت دیگر، مورد تأیید سایر روایات است! ◀️نقض عهد 🔶برخی روایات میگوید: ▫️سوره برائت نازل شد تا عهدی را که میان رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و مشرکان بود، نقض کند. 🔹سپس بیان میکند که مقصود عهد و پیمان عامی است که بین او و مشرکان بود. بدین ترتیب که نباید احدی را از آمدن به خانه کعبه بازداشت و نباید هیچکس در ماه حرام بترسد… در اینباره میان رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و قبایل عرب پیمانهای مدّتدار بود. ◻️سوره برائت نازل شد تا این عهد عام را بشکند.[۶] ⏪در پاسخ می گوییم:👇 👈این سخن باطل است؛ زیرا میان رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و احدی از قبایل در اینباره 👈پیمانی وجود نداشت. 🔷مکّه در سال هشتم هجرت فتح شد و در این مدّت کوتاه، امور به همان حال خود رها شد. سپس این حکم صریح نازل شد که میبایست ابلاغ و اجرا شود… 🔶هرگز رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم عهدی را که با کسی بسته بود، چه عام و چه خاص نقض نمیکرد. 🔹چنین کاری برخلاف همه تعالیم حضرت است. 🔸روایات و آیات تصریح دارد که هر کس با پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم عهد و پیمانی دارد، این عهد تا پایان مدّت خود برقرار است امّا از عقد پیمان جدید با قبایل مشرک منع شد. 🔹همه میدانند که این، نقض پیمان نباشد. به آن دسته از قبایل هم که با پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم عهدی نداشتند، چهار ماه فرصت داد. 🔶شاید هدف از اعطای این مهلت آن بود که قبایل فرصت پیدا کنند درباره اسلام و زندگی با مسلماان تحقیق کنند تا بتوانند با اگاهی و آرامش و به دور از هرگونه فشار و اکراه خود انتخاب کنند. ◀️عهدشکنی:👇 کسانی که به دلسوزی از ابوبکر قلم زدهاند، در توجیه ماجرای برائت، مدعی شدهاند:👇 🔴عهد و پیمان را فقط کسی میتواند منحل کند که از وی اطاعت میکنند یا فردی که آن را بسته است و یا مردی از خانواده او.[۷] ✳️در پاسخ می گوییم:👇 ▫️این سخن مردود است؛ زیرا:👇 🔰پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم، همانگونه که توضیح دادیم، نه ابوبکر را برای انحلال یا نقض پیمان فرستاد و نه علی علیه السلام را به این مأموریت گسیل داشت. ⚪️اگر به فرض بپذیریم که چنین موضوعی در کار بوده است، 👈پس چرا از ابتدا ابوبکر را فرستاد؟! رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم از آداب و رسوم جوامع روزگار خود و عرف و عادات قریش و مردم عرب بیخبر نبود و بلکه احدی را نتوان پیدا کرد که در اینباره از آن حضرت آگاهتر باشد! 🔵ادعای انحلال عقود و عهود توسط عاقد یا مردی از خاندان وی که آن را به عرف و عادت عرب نسبت میدهند، است که به مردم دوره جاهلی نسبت میدهند و آن را نه شاهدی است و نه مؤیدی و نه دلیلی جز همین مورد که موضوع بحث و نقد است. 🔻به عقیده ابن ابیالحدید معتزلی، این موضوع در عرف و عادت عرب ناشناخته و تأویلی است که طرفداران متعصب ابوبکر، بدان پناه بردهاند تا اقدام رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در بازپس گرفتن سوره برائت از وی را توجیه کنند امّا سخنی مهمی نیست.[۸] 🔺چرا که فردی است از همان جامعه عرب و عمر خویش را در دوره سپری کرده است و حتّی مدعیاند عالم به انساب عرب بود، در مدینه به پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم اعتراض نکرد و از حضرت نخواست تا یکی از نزدیکان خود را برای انجام این مأموریت بفرستد؟!‼️ ⬅️میدانیم در موارد فراوانی ابوبکر و عمر هم به 👈رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم اعتراض کردهاند و هم مواردی را پیشنهاد نمودهاند!! ❓چرا احدی از اصحاب به این انتصاب اعتراض نکرد؟!‼️ 🔹اگر موضوع آن بود که اینان مدعیاند، چرا ابوبکر میترسید که مبادا آیاتی دربارهی وی نازل شده باشد؟!‼️ ⬅️دلایلی وجود دادر که تبلیغ برائت از احدی حتّی جمیع نزدیکان و خویشاوندان پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم ساخته نیست بلکه این کار است. از رسول اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم روایت کردهاند که فرمود: 👇👇 @Haqemamali
✳️«لَا یُؤَدِّی عَنِّی إِلَّا أَنَا أَوْ عَلِیٌّ» این کار را از طرف من انجام نمیدهد مگر خودم یا علی. ⏪این خبر از یحیی بن آدم سلولی، حبشی بن جناده، حنش، عمران، ابوذر غفاری و عبدالله بن عبّاس روایت شده است.[۹] 🔸روایات تصریح دارد که پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم به ابوبکر خبر داد که جبرئیل به او گفته است: 🔹این کار را از طرف تو انجام نمیدهد مگر خودت یا مردی از تو. 🔸متون دیگری تصریح دارد که این مأموریت را از طرف پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم انجام نمیدهد مگر خود او یا علی… 🔹این در حالی است که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم دهها و بلکه صدها نامه همراه اشخاص مختلف برای پادشاهان، قبایل، گروهها و جمعیّتها فرستاد و این انجام تبلیغ از طرف او است، امّا نه خود مبلغ بود و نه مردی از او. پس چطور مأموریت از طرف او انجام شد؟! 👈میتوان در پاسخ گفت: ⬅️مقصود از تبلیغ در اینجا مواردی است که از شئون پیغمبر صلّی الله علیه و آله به عنوان مبلّغ از طرف خدا میباشد. این تبلیغ، به شریعت و کتاب خداوند مربوط میشود. 🔹در حالی که فرستادگان پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و نامههایی که به افراد و شاهان میفرستاد از این قبیل نبود. 🔸افرادی که نامههای حضرت را به مخاطبان میرساندند، مبلّغ از طرف پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم نبودند بلکه این نامهها بود که پیامبر حضرت را به اشخاص و گروهها میرساند. 🔷در حالیکه در تبلیغ سوره برائت مطلوب آن است که حامل آیات، خود مأموریت تبلیغ از طرف رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم را انجام دهد..و به کسانی که اصرار دارند همچنان حرمت مسجدالحرام را بکشنند، اعلان جنگ کند و احکام و تصمیمات محکم و کوبنده مربوط به شئون عمومی جامعه را ابلاغ نماید؛ و هرگونه خلاف و مخالفت را در اینباره ریشهکن سازد، از آن جمله است: ممنوعیت طواف برهنه پیرامون کعبه؛ ابطال عادات جاهلی در وقوف به عرفات، اخطار به مشرکان و اعلام مهلت چهارماهه و نیز اعلام عدم تجدید عهد و پیمان با مشرکان. 🔸همه این موارد نیازمند تدبیر، درایت و تصمیم است و از آنجا که این تدابیر نهایی است، جایی برای معامله و قتگذرانی وجود ندارد. 🔹از سوی دیگر باید همه رشتههای امید مشرکان و مخاطبان این اعلامیه قطع شود که بتوانند در جانشین پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم کوچکترین تعاطف و همراهی در نقض یا تلطیف این تدابیر پیدا کنند! 🔸علی علیه السلام یک چشم به هم زدن به خداوند یکتا شرک نورزیده است و از روزی که خداوند او را آفریده، پرچمدار توحید خالصانه بوده است و به نص قرآن، جان پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و برادر او و کسی است که نسبت به محمّد همان مقام و منزلت را دارد که هارون نسبت به موسی داشت. حال اگر علی علیه السلام این مأموریت را از طرف رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم انجام دهد، تأثیر آن بسی ژرفتر و عمیقتر خواهد بود و او به اعلان برائت خداوند و رسول از شرکت و مشرکان از هر کس دیگری سزاوراتر است. 🔷در مقابل، ابوبکر که دهها سال از عمر خود را در فضای شرک سپری کرده بود، نمیتوانست برائت حقیقی از شرک و مشرکان را با همان قدرت، قوت، حزم درایت و نشاط و جنبش اعلان کند یا دست کم مشرکان چنین خواهند اندیشد که موضوع جدّی نیست! 🔶شواهد مختلفی در روایات و احادیث وجود دارد که این حقیقت را مورد تأکید قرار میدهد. میتوانید برای آگاهی از آن به منابع مراجعه کنید.[۱۰] ⬅️همراهی ابوبکر و عمر در ابلاغ سوره برائت: 🔹پژوهشگران کمتر به این نکته اشاره میکنند که روایات تصریح دارد: ✳️رسول اکرم صلّی الله علیه و آله ابوبکر و عمر را ابلاغ برائت به اهالی مّکه با هم به آنجا فرستاد. آن دو با هم به راه افتاند. در میان راه سواری به آنان رسید. 🔴ابوبکر گفت: این کیست؟! گفت:من هستم. ای ؛ نامهای را که همراه تو است به بده. ❇علی علیه السلام نامه را از ابوبکر گرفت و برد؛ و ابوبکر و عمر به مدینه بازگشتند. آن دو به رسول خدا صلّی الله علیه و آله گفتند: ای رسول خدا؛ ما را چه رسیده است؟! 🔰فرمود:شما را جز خیر نباشد لیکن به من گفته شد: این مأموریت را از طرف تو ابلاغ نمیکند مگر تو یا مردی از تو.[11] 🔅مؤید مشارکت عمر در این مأموریت، آن است که برخی روایات تصریح دارد که پیامبر صلّی الله علیه و آله نامهی خود به مشرکان را بر همه اصحاب عرضه داشت امّا همه از بردن آن و رفتن به مکّه کاهلی کردند و سنگینی به خرج دادند. پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فردی از آنان را برگزید و فرستاد.[۱۲] ▫️این بدان معنی است که عمر هم از کاهلان بوده است… همین کاهلی مردم سبب شد که رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم بردن نامه به مکّه را، به مرد معینی تحمیل کند!! ⏪بدین ترتیب در همه مواردی که موجب شد، رسول خدا صلّی الله علیه و آله ابوبکر را برگرداند،👇 @Haqemamal
وضع عمر نیز همانند وضع او است و همان آثار و پیامدها را میتوانست به دنبال داشته باشد. 🔶شاید عمر هم به اجبار همراه ابوبکر شده بود. او کسی نبود که به اختیار، خود را در معرض خطر قرار دهد. پیش از این در مباحث حدیبیه آوردیم که عمر حاضر نشد فرمان رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم را امتثال و نزد اشراف قریش برود. آری او راضی نشد به مکّه رود بلکه به صراحت گفت: ای رسول خدا؛ من از قریش بر جان خود ترس دارم.[۱۳] ✳️ السلام و عمّار درابلاغ سوره برائت 🔸در مقابل، برخی روایات بر آن است که عمّار بن یاسر، علی علیه السلام را در سفر به مکّه همراهی کرد. شاید دلیل اینکه در غالب روایات نامی از عمّار نیامده آن باشد که راویان به ذکر فردی بسنده کردهاند که مهمتر بوده است. از اینرو، یاد کرد نام علی علیه السلام از ذکر فردی بسنده کردهاند که مهمتر بوده است. از اینرو، یاد کرد نام علی علیه السلام از ذکر نام عمّار کفایت میکند؛ همانگونه که ذکر ابوبکر از یاد عمر بینیاز میکند؛ خصوصاً که عمر، مشروعیت حکومت خود را از مشروعیت خلافت ابوبکر میگیرد. میدانیم که خلیفه دوم به موجب وصیّت ابوبکر، به این منصب نایل آمد. 🔷برخی از نصوص و متون اشاره دارد که عمّار بن یاسر، علی علیه السلام را در سفر به مکّه همراهی کرد. همین روایت بر ان است که فلانی و فلانی از فرستادن علی علیه السلام ناراحت و پریشان شدند و دوست داشتند که پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم، فرد مسنتری را میفرستاد. آن دو گفتند: این کودک را فرستاده است، کاش دیگری را به مکّه میفرستاد که بزرگان و اشراف قریش در مکّه هستند. به خدا قسم؛ کفر برای ما سزاوارتر است از آنچه در آن قرار داریم. 🔰سپس به سوی علی علیه السلام و عمّار راه افتادند و هر دو را از اهالی مکّه ترساندند و کار را بر آن دو سخت نشان دادند و گفتند: همانا ابوسفیان و عبدالله بن عامر و اهالی مکّه برای آنان گرد هم جمع شدهاند… ❇️علی علیه السلام گفت: ما را خداوند یکتا بس است و او بهترین وکیل است. آنگاه با عمّار رفت و وارد مکّه شدند. خداوند متعال نازل فرمود: همان کسانی که [برخی از] مردم به ایشان گفتند: مردمان برای [جنگ با] شما گرد آمدهاند؛ پس، از آن بترسید. و[لی این سخن] بر ایمانشان افزود و گفتند. خدا ما را بس است و نیکو حمایتگری است. پس با نعمت و بخششی از جانب خدا، [از میدان نبرد] بازگشتند، در حالیکه هیچ آسیبی به آنان نرسیده بود و همچنان خشنودی خدا را پیروی کردند و خداوند دارای بخششی عظیم است.[14] ◀️شاید ناراحتی فلانی و فلانی و پرشان حالی آن دو، پس از آن بود که در ابتدای کار، کاهلی کردند و پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم به اجبار ابوبکر را به این مأموریت اعزام و سپس بر کنار کرد. این برکناری، آنان را غافلگیر کرد و آنچه موجب پریشانی آنان گردید، این بود که علی علیه السلام جایگزین باشد. بدین ترتیب از یک ضربه روحی سخت، بیهوش شدند و بسیار دردناک. آن دو بسی علاقهمند بودند که به گونهای این خسارت جبران شود، حتّی اگر علی علیه السلام از این کار انصارف دهد یا در آن تردید روا دارد یا از انجام مأموریت بترسد؛ چنانکه همان دو نفر، وی را از این همه ترساندند که مردم مکّه گرد هم جمع شدهاند… 🔆همین اظهار علاقه بر انجام مأموریت میتوانست اندکی از اعتبار از دست رفته را به آنان بازگرداند، اگر چه اندک و ناچیز باشد. 🔸ابوذر به سرعت تمام خود را به خدمت رسول خدا صلّی الله علیه و آله رسانید و گفت: بشارت باد تو را یا رسول الله. ❇️حضرت فرمود: چه بشارت داری ای ابوذر؟ ⏪گفت: به سلامت آمد. ✳️رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: به عوض این بشارت، پاداش تو را بهشت است. ⬅️پس حضرت سوار شدند و صحابه در خدمت آن حضرت سوار شدند و از مدینه بیرون رفتند و چون نظرش بر خورشید جمال حضرت رسالت پناه افتاد از ناقه به زیر آمد و صلّی الله علیه و آله و نیز از ناقه به زیر آمد و دست در گردن علیه السلام درآورد و روی مبارکش را بر دوش حضرت امیر گذاشت و از شادی ملاقات وافرالمسرات او بسیار گریست و حضرت امیر نیز بسیار گریست، پس رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: پدر و مادرم فدای تو باد؛ چه کردی بگو که وحی در باب تو دیر به من رسید و چون حضرت امیر آنچه به عمل آورده بود همه را بیان کرد. ❇️رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: ◀️خدا داناتر بود به تو از من که مرا امر کرد که تو را بفرستم برای این کار.[15] 👇 @Haqemamali
🔷استقبال از : 🔶نه معروف بود و نه مرسوم، که صلّی الله علیه و آله به این صورت از احدی استقبال کند مگر آنکه میدانیم وقتی جعفر بن ابیطالب از حبشه برگشت، رسول خدا صلّی الله علیه و آله با چند گام مختصر به استقبال او رفت… امّا سراغ نداریم که شترش را سوار شده از مدینه بیرون رود و مسافتی را بپیماید تا از احدی استقبال کند، جز . 🔷سپس را بر روی دوش علیه السلام میگذارد و علی علیه السلام از شادی دیدن صلّی الله علیه و آله و سلّم میگرید و پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم از شادی قدوم علیه السلام! 📚منبع: اقتباسی از ترجمه کتاب الصحیح من سیره النبی الاعظم صلى الله علیه وآله، ج۱۰٫ [۱]ـ ر. ک: مکاتیب الرسول (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، ۱/۲۶۸٫ [۲]ـ ر. ک: مسند احمد، ۳/ز العمّال، ۲/۴۲۲؛ الغدیر، ۶/۳۴۵؛ تاریخ مدینه دمشق، ۴۲/۳۴۴؛ احقاق الحق، ۲۲/۴۲۲٫ [۳]ـ دلائل النبوه، بیهقی،۳/۱۸ـ ۱۹؛ احقاق الحق، ۲۲۲٫ [۴]ـ المغنی، عبدالجبار، ۲۰/۳۵۰؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ۱۷/۱۹۵٫ [۵]ـ مجمع البیان، ۵/۹؛ بحار الانوار، ۲۱/۲۶۶؛ ۳۰/۴۱۷؛ التفسیر الصافی، ۲/۳۲۱؛ التبیان، ۵/۱۶۹؛ نور الثقلین، ۲/۱۸۲٫ [۶]ـ ر. ک: جامع البیان، ۱۰/۴۲؛ دلائل الصدق، ۲/۲۴۵؛ المغنی، عبدالجبار، ۲۰/۳۵۱؛ مجمع البیان، ۵/۱۲؛ عمده القاری، ۱۸/۲۵۸٫ [۷]ـ ر. ک: دلائل الصدق، ۲/۲۴۵٫ [۸]ـ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ۱۷/۲۰۰؛ بحار الانوار، ۳۰/۴۲۲؛ ۳۵/۳۱۲٫ [۹]ـ اعلام الوری باعلام الهدی، ۱۴۰؛ الارشاد، ۱/۶۶؛ مسند احمد، ۴/۱۶۴ـ ۱۶۵؛ الدر المنثور، ۳/۲۱۰؛ کنز العمّال، ۲/۲۲؛ جامع البیان، ۱۰/۴۶؛ سنن ابن ماجه، ۱/۴۴؛ الصواعق المحرقه، ۱۲۲؛ کنوز الحقائق، ۲/۱۶؛ مصابیح السنه، ۴/۱۷۲؛ البرهان فی تفسیر القران، ۲/۱۰۵؛ علل الشرایع، ۱/۱۹۰؛ الغدیر، ۶/۳۴۴؛ نور الثقلین، ۲/۱۷۹؛ تاریخ مدینه دمشق، ۴۲/۳۴۵؛ احقاق الحق، ۱۴/۶۵۲؛ ۲۲/۴۲۳؛ ۲۳/۲۰۶؛ ۳۰/۶۲۰؛ بحار الانوار، ۳۵/۲۸۵٫ [۱۰]ـ الخصال، ۲/۳۶۹؛ بحار الانوار، ۳۵/۲۸۶ـ ۲۸۸؛ ۳۸/۱۷۲؛ اقبال الاعمال، ۲/۳۹؛ الصحیح من سیره النبی الاعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، ۳۰/۲۵۸ـ ۲۶۸٫ [۱۱]ـ المستدرک علی الصحیحین، ۳/حادیث و الآثار، ۲/۵۰؛ شواهد التنزیل، ۱/۳۱۸؛ ابوهریره، ۱۲۴٫ [۱۲]ـ الخصال، ۲/۳۶۹؛ بحار الانوار، ۳۵/۲۸۶؛ ۳۸/۱۷۲٫ [۱۳]ـ ر. ک: تاریخ الامم و الملوک، ۲/۲۷۸؛ اقبال الاعمال، ۲/۳۸؛ بحار الانوار، ۳۵/۲۸۷؛ مسند احمد، ۴/۳۲۴؛ تخریج الاحادیث و الآثار، ۳/۳۱۰؛ جامع البیان، ۲۶/۱۱۱؛ الثقات، ۱/۲۹۸؛ عیون الاثر، ۲/۱۱۸؛ تاریخ مدینه دمشق، ۳۹/۷۸؛ سبل الهدی و الرشاد، ۵/۴۶؛ عین العبره فی غبن العتره، ۲۴٫ [۱۴]ـ آل عمران، ۱۷۳ـ ۱۷۴؛ ر. ک: تفسیر عباشی، ۱/۲۰۶ـ ۲۷۹؛ بحار الانوار، ۳۰/۲۱۷؛ ۳۵/۲۹۴؛ نور الثقلین، ۱/۴۱۱، ۵۶۲؛ کنز الدقائق، ۲/۲۸۹؛ غایه المرام، ۴/۲۲۷٫ [۱۵]ـ اقبال الاعمال، ۲/۴۰؛ بحار الانوار، ۳۵/۲۸۹ @Haqemamali
:👇 ✅در روایتی بن صوحان از امام (ع) پرسید : یَا ابَالحَسَن! اَنْتَ اَفْضَلُ اَم مُوسَی کَلیمَ اللهِ؟ 🔰ای ابالحسن! برتری یا کلیم الله؟ 🔷حضرت را از (ع) افضل و خواند و آن را چنين فرمود: 🔶وقتى كه او را داد، تا به به رود، مطابق مجيد، ايشان عرض كرد: 📖《رَبِّ إِنِّي قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْساً فَأَخافُ أَنْ يَقْتُلُونِ وَ أَخِي هارُونُ هُوَ أَفْصَحُ مِنِّي لِساناً فَأَرْسِلْهُ مَعِي رِدْءاً يُصَدِّقُنِي إِنِّي أَخافُ أَنْ يُكَذِّبُونِ》 ♦️! از يك را كشته ام و كه مرا به برسانند. 🔷 را كه زبان فصيحتر و گوياترى از دارد، با همراه گردان تا ياور و شريك من در امر باشد، و مرا نمايد؛ زيرا مى ترسم آنها را نمايند.(۱) ⬅️اما من؛ 📖《ما خِفْتُ حِینَ اَرْسَلَنِی رَسولُ اللهِ(ص) بِتَبْلِیغِ سورَةٍ بَرائَت اَنْ اَقْرَاَها عَلیٰ قُرَیْشِ فِی  الْمَوْسِمِ مَعَ اِنِّی کُنْتُ قَتَلْتُ کَثِیراً مِنْ صَنادِیدِهِم فَذَهَبْتُ بِهِمْ  اِلَیْهِم وَ قَرَأتُها عَلَیْهِمْ وَ ما خِفْتُهُمْ》 ♦️در حالی که وقتی (ص) من را داد که سوره را برای مکه کنم؛ با آنكه در آنجا كسى را مى توان يافت كه يكى از و به دست نشده باشد، هرگز و ابداً .(۲) 🔷امر (ع) را نمودم و به مأموريت خود را انجام داده، آيات سوره را بر آنان قرائت نموده و مراجعت كردم. 📚منبع: ۱)سوره قصص، آیه ۳۴ ۲)انوار النعمانیه جزائری، ج۲، ص۴۵۳ @Haqemamali