eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
6.3هزار ویدیو
625 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 سجده شکر چیست و طرز بجا آوردن آن چگونه است؟ ✍ امام زمان (ارواحنافداه) می فرمایند : «سجده شکر از واجب ترین و الزامی ترین مستحبات الهی است»‌ بهترین اوقات برای بجا آوردن سجده شکر بعد از نمازهای پنجگانه 🌷 امام صادق (علیه‌السلام) : ☘ سَجْدَةُ اَلشُّكْرِ وَاجِبَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ تُتِمُّ بِهَا صَلاَتَكَ وَ تُرْضِي بِهَا رَبَّكَ وَ تَعْجَبُ اَلْمَلاَئِكَةُ مِنْكَ. 🌿 سجدۀ شكر بر هر مسلمانى واجب است ، نمازت را با آن كامل و رضاى پروردگارت را حاصل مي سازى، و آن را از تو بپسندند 🌷 امام رضا (علیه‌السلام) : ☘ اگر می‌خواهی صد مرتبه «شُکراً شُکراً» بگو و اگر می‌خواهی صد مرتبه «عَفواً عَفواً» 🌷 امام صادق (علیه‌السلام) : ☘ کم‌ترین چیزی که در سجده شکر می‌گوید ؛ سه بار ذکر "شُکراً لِلّه" است 📖 من لایحضره الفقیه، ج۱ 💐💐💐💐💐 ‍ 👈سیره‌ی آیت الله کشمیری بعد از نمازها این بود: ابتدا پیشانی بر مهر می‌گذاشت و سه مرتبه می‌گفت: الحمدلله؛ بعد گونه‌ی راست را بر مهر می‌گذاشت و سه بار می‌گفت: شُکرً لِلّه؛ و سپس گونه‌ی چپ را بر مهر نهاد و سه مرتبه می‌گفت: استغرالله. از وی سؤال شد این چه سجده‌ای است؟ فرمود: «حضرت ابراهیم‌, به یاری این سجده خلیل و دوست خدا شد. 📚روح و ریحان، ص 107
🙏🏼👌 نماز بسیار ساده شب نوزدهم ماه شعبان عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: مَنْ صَلَّى فِي اللَّيْلَةِ التَّاسِعَةَ عَشْرَةَ رَكْعَتَيْنِ ، بِالْحَمْدِ وَ آيَتَیِ الْمُلْكِ خَمْساً ، غُفِرَ لَهُ ، وَ يَقْبَلُ مِنْهُ وَ إنْ كَانَ أبَواهُ فِي النَّارِ أخَرَجَهُما. (البلدالأمين، ص173) رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هرکس در شب نوزدهم ماه شعبان ، دو رکعت نماز بخواند ؛ در هر رکعت یک بار سوره حمد و پنج بار آیات:« قُلِ اللَّهُمَّ مالِكَ الْمُلْكِ، تُؤْتِي الْمُلْكَ مَنْ تَشاءُ، وَ تَنْزِعُ الْمُلْكَ مِمَّنْ تَشاءُ، وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ، وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ، بِيَدِكَ الْخَيْرُ، إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَديرٌ، تُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ تُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ تُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَ تُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَ تَرْزُقُ مَنْ تَشاءُ بِغَيْرِ حِسابٍ» ؛ آمرزیده می شود و خداوند این نماز را از وی می پذیرد ، و اگر پدر و مادرش در آتش باشند ، آن دو را از آتش خارج می سازد. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
* 💞﷽💞 ‍ سیاوش بازویش را بیرون کشید، بازوی دختر را گرفت و پرتش کرد روی زمین! بعد چرخید به طرف نیما، یقه اش را گرفت و کشیدش بالا ... از عصبانیت نمی توانست حرفی بزند. چه چیزی باید میگفت به این آدم فرومایه و بی ارزش! دندان هایش را به هم فشار داد و تنها یک جمله آمد: -لعنت به تو! بی شرف پست فطرت بعد یقه اش را با شتاب ول کرد و به سمت در خروجی رفت. نیما که تعادل نداشت چرخی خورد و ب زحمت خودش را نگه داشت. برای لحظه ای ماتش برد و بعد زد زیر خنده ... تمام طول آن روز و حتی روزهای بعد هم سیاوش عصبانی بود. آنقدر اعصابش متشنج بود که کلاس های دو روز آخر هفته را تعطیل کرد، در خانه ماند و تنها کاری که کرد حل کردن پازل هزار تکه ای اش بود. تعطیل کردن کلاس ها همان و نفهمیدن تاریخ عقد که جمعه بود همان... یعنی قرار بود همه زحماتش به باد برود? صبح جمعه، ساعت ده بود که از خواب بیدار شد. توی تختش نشست و به پازل به هم ریخته کف اتاقش خیره ماند. سابقه نداشت چیدن یک پازل دو روز طول بکشد. غرق در افکارش بود که سید از در وارد شد. بعد از دو روز انگار برای اولین بار بود که صادق را میدید. یکدفعه یادش آمد این مدت اصلا حواسش به سید نبوده... این دو روز هم که اینقدر غرق در افکار خودش بود که اصلا یادش رفته بود صادق را! سید همانطور که بارانی اش را در می آورد، سلامی کرد و یکی از نان هایی را که گرفته بود روی بخاری گذاشت و یکی را در سفره پیچید. سیاوس نان سنگک را برشته دوست داشت. آه که چقدر این مدت صادق را در کنارش کم داشته بود. این سلام آرام، این مهربانی که هنوز دریغش نمیکرد از دوست بی وفایش... چقدر آرامش به دلش میریخت... چرا در این دو روز به این فکر نکرده بود تا صادق را پیدا کند، حرف بزند و آرام شود. حالا که دیگر دلیلی نداشت که بخواهد نقش بازی کند. باید با صادق حرف میزد اما چطوری?باید چه میگفت?اصلا با چه رویی? او رفیق پانزده ساله اش را جلوی همه سکه یک پول کرده بود! چطور میتوانست بگوید همه اینها یک فیلم بوده? اصلا توجیه مناسبی نبود! اما سید میفهمید،میبخشید، نه?!! کلافه دستی در موهای اشفته اش کشید. باید اول دوش میگرفت. شاید کمی مغز خشک شده اش نم میگرفت و نرم میشد. حوله اش را برداشت و از اتاق زد بیرون. وقتی برگشت سفره صبحانه را دید که هنوز گوشه اتاق نیمه پهن بود و یک لای سفره روی نان ها را پوشانده بود. سید هم غرق در کتابهایش عافیت باشید ارامی گفت و به خواندن ادامه داد. ...
* 💞﷽💞 ‍ سخت بود اما باید از جایی شروع می کرد. پشت به اتاق و رو به پنجره ایستاد. نمی توانست خیره به صادق حرف بزند. در حالیکه نگاهش به شهر زیر پایش بود که از باران خیس شده بود آب دهانش را قورت داد و شروع کرد: -گفتنش سخته...بهت حق میدم که نخوای به حرفهام گوش کنی اما ... سکوت کرد. اما چه? چه دلیلی می آورد?اصلا برای چه بخاطر یک دختر اینقدر به آب و اتش زده بود?آن هم تا این حد، تا به هم زدن رفاقتش با بهترین دوستش.. دلیلی نداشت...باید جور دیگری شروع میکرد: -من قصدم کوچیک کردن تو نبود. اما برای کاری که توی ذهنم بود مجبورم بودم تو رو از خودم برونم. مطمئن بودم اگ بهت بگم همکاری نمی کنی چون اهل دروغ و فیلم نیستی اما تنها راه من این بود که خودم رو جور دیگه ای نشون بدم که مورد پذیرش اون آدم باشه سیاوش این را گفت و ساکت شد. سید حرفی نزد. همانطور مثل همیشه، خونسرد و آرام داشت کتابش را میخواند. گاهی سیاوش از این همه خونسردی روانی میشد و دوست داشت کله اش را بکوبد توی دیوار ! در این لحظه هم دقیقا همین حس را داشت اما ترجیح داد اول واکنش صادق را ببیند، بعد ب سمت دیوار برود! صادق کتابش را بست، نشست و خیره در چشمان سیاوش پرسید: -خب? این نقشه هوشمندانه فایده هم داشت? سیاوش این واکنش را خوش یمن دید. برای همین از کوبیدن کله اش منصرف شد و با خجالت گفت: -فکر کنم! -اما من مطمئن نیستم! سیاوش با اخم پرسید: -چطور? سید همان طور که سرش را از سیاوش به سمت کتابش برمیگرداند گفت: -قراره کی این مدارک و مستندات رو نشونش بدی? -شنبه با شکیبا کلاس دارم، فک کنم موقع خوبی باشه دست نیما رو، رو کنم صادق کتابش را باز کرد و گفت: -هممم..اره، ابروی پسره رو میبری اما دیگه کار از کار گذشته!این همه تکاپو برای هیچ! بعد در حالیکه به چشمان مستاصل سیاوش خیره میشد گفت: -شنبه این خانم به عنوان زن عقدی اقای محسنی سر کلاس میشینن! ..
* 💞﷽💞 ‍ سیاوش حس کرد گوش هایش کیپ شده است. عقد? یعنی همه چیز تمام شده?چه مضحک! یک آن حس کرد شبیه آن دلقک مسخره ای شده که با چرخاندن دسته از درون جعبه بیرون میپرد و همه را میخنداند. مات و گیج به صادق خیره شد: -یعنی ازدواج کردن? سید دلش سوخت. ترجیح داد کمی آرامش کند: -هنوز نه! حداقل تا اونجایی که من خبر دارم نه! آب روی آتش بود این جمله. سیاوش احساس ضعف کرد. نشست روی صندلی. صادق همانطور که سعی میکرد خوشحالی اش را بخاطر از بین رفتن این وقفه یکی دوماهه بین رفاقتشان بروز ندهد ترجیح داد برای گوشمالی سیاوش هم که شده کمی سنگین تر باشد. برگه یاد داشتی را برداشت و همانطور که داشت چیزی را رویش مینوشت گفت: -از اونجایی که من پونزده ساله تو رو میشناسم و میتونم بفهمم چی تو کله پوکت میگذره همون هفته اول فهمیدم چه مرگته و از اونجایی که همیشه مغزت فقط یه طرف ماجرارو میبینه، یکی رو فرستادم که ته و توی ماجرا رو در بیاره که زحماتت ب باد نره جناب دو صفر هفت* بی کله! سیاوش از جایش پرید تا صادق را بغل کند، اما سید همانطور جدی دستش را دراز کرد و گفت: -اوع اوع! هنوز دلخوری من بابت اون رفتارت سر جاشه اما این مورد چون به سرنوشت یکی دیگه مربوطه کوتاه میام. اینطور ک من فهمیدم امروز حوالی ساعت سه نوبت محضر دارن سیاوش نگاهی به ساعت انداخت. سه ساعت وقت داشت اما کجا باید میرفت?برای همین همانطور که سرجایش وا میرفت غر زد: - خدا خیرت بده صادق اقلا ادرس محضر رو هم میگرفتی..همیشه خدا کارات نصفه نیمه ست! سید ابرویی بالا برد: - حقا که خیلی پر رویی... بعد در حالیکه با خونسردی محض لای کتابش را باز میکرد گفت: -خونه نیما رو که بلدی! برو اونجا شاید جیزی گیرت بیاد... سیاوش گویی جان دوباره ای گرفته باشد بلند شد، ب طرفه العینی لباس پوشید، سیوچ را برداشت و با همان موهای خیس بدون خداحافظی از خانه بیرون زد. صادق سری تکان داد: - ب سلامتی یه هفته مریض داری رو افتادیم.... پ.ن: *مامور دو صفر هفت یا همان جیمز باند، نام شخصیت داستانی جاسوسی می‌باشد که دارای ویژگی هایی از جمله متشخص بودن، خوش‌لباسی، خوش صحبتی و .... است ...
✴️ سه شنبه👈2 فروردین /حمل 1401 👈19شعبان 1443👈22 مارس 2022 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی. 💦 روز جهانی آب. ❇️آغاز غزوه بنی مصطلق(5یا6هجری قمری) 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. 📛 قمر در برج عقرب است. 👶مناسب زایمان و نوزاد از او خیر انتظار می رود. 🤕 بیمار امروز زود خوب شود. 🔭 احکام نجوم. 🌓 امروز قمر در برج عقرب است و برای امور زیر نیک است: ✳️ بذر افشانی. ✳️ آبیاری. ✳️ کندن چاه و کانال. ✳️ درختکاری. ✳️ از شیر گرفتن کودک. ✳️ خرید باغ و زمین زراعی. ✳️ جراحی چشم. ✳️کشیدن دندان. ✳️بیرون اوردن عفونت دمل. ✳️ معجون گذاشتن بر زخم. ✳️ و درمان زخم و جراحات خوب است. 📛 ولی مسافرت. 📛 ازدواج. 📛 و امور اساسی و زیر بنایی خوب نیست. 👩‍❤️‍👩 مباشرت و مجامعت : امشب ساعت 23:31 قمر از برج عقرب خارج می شود. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت طبق روایات،(سروصورت)دراین روز از ماه قمری ، باعث توانگری می شود. 💉💉حجامت خون دادن فصد و زالو انداختن یا در این روز از ماه قمری ، سبب رفع درد بدن می شود. ✂️ ناخن گرفتن سه شنبه برای ، روز مناسبی نیست و در روایتی گوید باید برهلاکت خود بترسد . 👕👚 دوخت و دوز. سه شنبه برای بریدن،و دوختن روز مناسبی نیست و شخص، از آن لباس خیری نخواهد دید( به روایتی آن لباس یا در آتش میسوزد یا سرقت شود و یا شخص، در آن لباس مرگش فرا رسد)(خرید لباس اشکال ندارد)(کسانی که شغلشان خیاطی است میتوانند در روزهای خوب بُرش بزنند و در روزهای دیگر آن را تکمیل کنند) ✅ وقت در روز سه شنبه: از ساعت ۱۰ صبح تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶ عصر تاعشای آخر( وقت خوابیدن) 😴😴 تعبیر خواب تعبیر خوابی که شب " چهارشنبه " دیده شود طبق ایه ی 20 سوره مبارکه "طه " است. فالقاها فاذا هی حیه تسعی....... و از معنای آن استفاده می شود که دلیلی قوی در اختیار خواب بیننده قرار گیرد و کار خود را با آن پیش ببرد. و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ❇️️ ذکر روز سه شنبه : یا ارحم الراحمین ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۹۰۳ مرتبه که موجب رسیدن به آرزوها میگردد. 💠 ️روز سه شنبه طبق روایات متعلق است به و و سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
حکایت مردی از همسرش پرسید نمازت را خوانده ای ؟ همسرش گفت: نه شوهر پرسید: چرا؟ همسر گفت: خیلی خسته ام تازه از کار برگشتم و کمی استراحت کردم شوهر گفت: درست است خسته ای اما نمازت را بخوان قبل از اینکه بخوابی ! فردای آن روز شوهر به قصد یک سفر بازرگانی شهر را ترک کرد ، همسرش چند ساعت پس از پرواز با شوهرش تماس گرفت تا احوالش را جویا شود اما شوهر به تماسش پاسخ نداد ، چندین بار پی در پی زنگ زد اما شوهر گوشی را برنداشت ، همسر آهسته آهسته نگران شد و هر باری که زنگ میزد پاسخ دریافت نمیکرد نگرانی اش افزون تر میشد ، اندیشه ها و خیالات طولانی در ذهن اش بود که نکند اتفاقی برای او افتاده باشد ، چون شوهر اش به هر سفر که میرفت همزمان با فرود آمدن اش به مقصد تماس میگرفت اما حالا چرا جواب نمیداد؟ خیلی ترسیده بود گوشی را برداشت و دو باره تماس گرفت به امید اینکه صدای شوهرش را بشنود ، اما این بار شوهر پاسخ داد و شوهرش گوشی را برداشت همسرش با صدای لرزان پرسید : رسیدی؟ شوهر اش جواب داد: بله الحمدلله به سلامت رسیدم. همسر پرسید: چه وقت رسیدی؟ شوهر گفت: چهار ساعت قبل ، همسر با عصبانیت گفت: چهار ساعت قبل رسیدی و به من یک زنگ هم نزدی؟ شوهر با خون سردی گفت: خیلی خسته بودم و کمی استراحت کردم ، همسرگفت: مگر میمردی که چند دقیقه را صرف میکردی و جواب منو میدادی؟ مگه من برایت مهم نیستم ؟ شوهر گفت: چراکه نه عزیزم تو برایم مهم هستی. همسر گفت: مگر صدای زنگ را نمیشنیدی؟ شوهر گفت: میشنیدم. زن گفت: پس چرا پاسخ نمیدادی؟ شوهر گفت: دیروز تو هم به زنگ پروردگار پاسخ ندادی ، به یاد داری؟ که تماس پروردگار ( اذان ) را بی پاسخ گذاشتی؟ چشمان همسر از اشک حلقه زد و پس از کمی سکوت گفت: بله یادم است ، ممنون که به این موضوع اشاره کردی ... معذرت میخواهم! شوهر گفت: نه عزیزم از من معذرت خواهی نکن ، برو از پروردگار طلب مغفرت کن ... 《بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیاةَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةُ خَیرٌ وَ أَبْقَى 》 شما دنیا را ترجیح میدهید ، در حالیکه آخرت بهتر و پایدارتر است..
🔥 دولت ابلیس تا زمان ظهور ادامه دارد 👈🏻 یکی از مسائلی که در عین وضوح بدان توجه و دقت نمی‌شود بحث دولت ابلیس است. این تعبیر را از خود وضع نکرده‌ایم، بلکه در روایات به "دولت ابلیس" تصریح شده‌ست. (بعنوان نمونه: الکافی، ط_الاسلامیه، ج ٢ ص ٣٧١) طبق روایات، وقتی حجت خداوند متعال رأس کار و در قلب جامعه باشد، دولت خداوند است که امور را اداره می‌کند، ولی وقتی حجت خداوند نباشد دولت ابلیس است که فراگیر می‌شود. در طول تاریخ هر زمان مردم قدر حجت خداوند را ندانسته و در حقش جفا نمودند، خداوند متعال حجتش را از میان مردم برداشت. چه اینکه از امام باقر عليه السلام روايت است که فرمودند‌: زمانی‌كه خداى تبارك و تعالى بر خلقش خشم كند، ما را از مجاورت آنها دور كند. ( الکافی، ط_الاسلامیه، ۱/۳۴۳) و زمانی که حجت خدا و صاحب دین رأس کار نباشد، مشخص است که ابلیس می‌تازد. 🍂 در امت اسلام وقتی مردم به وصیت رسول اکرم صلی الله علیه و آله عمل نکردند و یگانه وصی بر حقش امیرالمومنین علیه السلام را کنار زدند، دیگر دولت ابلیس بر امت اسلام حاکم شد و خواهد ماند تا زمان ظهور؛ لذا عجیب نیست که مثلا فلان خواننده یا بازیگر یا بازیکن یا متفکر یا...، که سر تا به پا در لامذهبی و بی‌دینی فرو رفته، محبوب و حتی گاهی مرجع فکری مردم است❗️چرا چنین نباشد حال آنکه حامی و سرمایه‌گذار آنان ابلیس است. اوست که با ابزارش معروفشان می‌کند و از آنها بُتی می‌سازد، و قدرت او به مراتب از هر سرمایه‌گذاری بیشتر و فراتر است، و در واقع دارد روی سپاه و کارگزارانِ إنسیِ خود سرمایه‌گذاری می‌کند و در مقابل هم از آنان بهترین ایفای نقش را می‌طلبد. بنابراین فساد مادی و معنوی در جهان تا زمانی که دولت ابلیس است هیچ تعجبی ندارد. ✅ اما باید به این نکات توجه نمود: ١ _ دولت ابلیس به معنای ساقط شدن قدرت خداوند متعال نیست معاذالله، بلکه آن ملعون بإذن الله قدرت و فرصت‌ دارد، و این نیست که خداوند متعال بندگان را رها کرده باشد تا ابلیس آنان را هلاک کند ٢ _ اگر ابلیس نبود، جن و انس در میدان آزمایشِ کفر و ایمان قرار نمی‌گرفتند، و عذاب و ثواب و زندگی اخروی دیگر معنا نداشت. کدام دانش‌آموزی بدون آزمون توقع نمره بالا و تشویق و تکریم دارد؟! لذا تا بوسیله ابلیس ملعون آزمایش نشویم، لیاقت و عیارمان مشخص نمی‌گردد ٣ _ از این میدان آزمایشیِ سخت و دشوار و غبارآلود در دوران غيبت اماممان، مؤمنین یعنی پیروان اهل بیت علیهم السلام در نهایت سربلند بیرون خواهند رفت، زیرا طبق روایات تولي و تبري در دوران غیبت تنها است و مؤمن با لطف خداوند متعال و عنایت اهل بیت علیهم السلام و تلاش و زحمت، راه نجات از پرتگاه هلاکت را شناسایی می‌کند و تمام تلاشش حفظ دین و آبادی زندگی آخرت است. لذا مؤمن با تمام لغزش‌ها و غفلت‌ها در نهایت با حفظ دین از دنیا می‌رود. و جالب اینکه طبق روایات، غیبت حجت الله به دینِ "مؤمنین" ضرر نمی‌زند (ولی عدم حضور امام برای او بالاترین خسارت و محرومیت است) زیرا خداوند متعال می‌دانست که مؤمنین درباره حجت او و دينش شک نمی‌کنند و اگر به شک می‌افتادند یک چشم بهم زدن حجتش را غائب نمی‌کرد (الکافی، ط_الاسلامیه، ج ١ ص ٣٣٣، كمال الدين و تمام النعمة؛ ج‏ ٢ ص ٣٣٧، الغیبة، ص ٤٥٧‌؛ و در بحث چگونگیِ تسلط ابلیس اشاراتی در این‌باره شد) ۴ ‌_ فساد و لامذهبیِ حاکم بر اجتماع، دلیل و عذر بی‌دینیِ کسی نمی‌باشد و حتی در دولت ابلیس، تکالیف و قوانین الهی ساقط نمی‌گردد، و هرکس باید به وظیفه خود عمل کند ۵ _ بنای خداوند متعال این نیست که با "جبر" بندگانش را سعادتمند کند، که اگر می‌خواست می‌توانست چنین کند که او قادر مطلق است. اما بندگان مجبور نیستند و حتی اگر بنا باشد که هدایت شوند، باید خودشان نیز مشتاق و طالب باشند و برایش بهاء بدهند و قلوبشان آماده هدایت باشد. لذا این توقع که خداوند متعال باید مانع ابلیس شود، سست و بی‌اساس است، اما راه مقابله و دفع وسوسه آن ملعون را هم بیان فرموده و از هیچ لطفی به بندگان دريغ نداشته ۶ _ همانطور که بیان شد، خداوند متعال دو دولت دارد: "دولت حق و دولت ابلیس" و سومی ندارد، لذا فقط و فقط با ظهور حجت خداوند متعال است که امور اصلاح می‌گردد و بس؛ احدی قادر بر این مهم نمی‌باشد جز آن‌کسی که از طرف خداوند متعال نصب و حمایت گردد، و آن امام معصوم علیه السلام است و لاغیر. الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
🙏🏼👌 نماز ساده شب بیستم ماه شعبان عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: مَنْ صَلَّى فِي اللَّيْلَةِ الْعِشْرِينَ أَرْبَعاً، بِالْحَمْدِ وَ النَّصْرِ خَمْسَ عَشْرَةَ، لَمْ يَخْرُجْ مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى يَرَانِي فِي نَوْمِهِ، وَ يَرَى مَقْعَدَهُ فِي الْجَنَّةِ، وَ يُحْشَرُ مَعَ الْكِرامِ الْبَرَرَةِ. (البلدالأمين، ص173) رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: هرکس در شب بیستم ماه شعبان، چهار رکعت نماز بخواند؛ در هر رکعت یک بار سوره حمد و پانزده بار سوره نصر؛ از دنیا نمی رود تا آن که مرا در خواب ببیند، و همچنین جایگاه خویش را در بهشت خواهد دید، و با افرادِ بخشنده نیک کردار محشور می شود. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🗣💎 ذکر باقیات صالحات رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: آيا نمی‌ خواهید به شما، پنج کلمه بیاموزم که به راحتی بر زبان جاری می ‌شوند، امّا در میزان، خیلی سنگین هستند و سبب راندن شیطان می‌ شوند و از گنج‌های بهشت و از زیر عرش می ‌باشند؟ آن کلمات، «باقیات صالحات» می‌باشند که عبارتند از: «سُبْحَانَ اللهِ، وَ الْحَمْدُ لِلهِ، وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ، وَ اللهُ أَكْبَرُ، وَ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ». (عدة الداعي، ص263) ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
پيامبر صلي الله عليه و آله : إن قامَتِ السَّاعَةُ و فِي يَدِ أحَدِكُم فَسيلَةٌ ، فإنِ استَطاعَ أنْ لايَقومَ حَتّى يَغرِسَها ، فَليَغرِسْها ؛ پيامبر صلي الله عليه و آله : اگر قيامت فرا رسد و در دست يكى از شما نهالى باشد ، چنانچه بتواند برنخيزد تا آن را بكارد ، بايد آن را بكارد . . كنزالعمّال ، ح 9056 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر جا سخن از جان می آید صوت صلوات عرشیان می آید (علیه السلام) در مجلس این سه ساله من معتقدم عطر خوش می آید (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ⭕️اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج⭕
🔥 دولت ابلیس تا زمان ظهور ادامه دارد 👈🏻 یکی از مسائلی که در عین وضوح بدان توجه و دقت نمی‌شود بحث دولت ابلیس است. این تعبیر را از خود وضع نکرده‌ایم، بلکه در روایات به "دولت ابلیس" تصریح شده‌ست. (بعنوان نمونه: الکافی، ط_الاسلامیه، ج ٢ ص ٣٧١) طبق روایات، وقتی حجت خداوند متعال رأس کار و در قلب جامعه باشد، دولت خداوند است که امور را اداره می‌کند، ولی وقتی حجت خداوند نباشد دولت ابلیس است که فراگیر می‌شود. در طول تاریخ هر زمان مردم قدر حجت خداوند را ندانسته و در حقش جفا نمودند، خداوند متعال حجتش را از میان مردم برداشت. چه اینکه از امام باقر عليه السلام روايت است که فرمودند‌: زمانی‌كه خداى تبارك و تعالى بر خلقش خشم كند، ما را از مجاورت آنها دور كند. ( الکافی، ط_الاسلامیه، ۱/۳۴۳) و زمانی که حجت خدا و صاحب دین رأس کار نباشد، مشخص است که ابلیس می‌تازد. 🍂 در امت اسلام وقتی مردم به وصیت رسول اکرم صلی الله علیه و آله عمل نکردند و یگانه وصی بر حقش امیرالمومنین علیه السلام را کنار زدند، دیگر دولت ابلیس بر امت اسلام حاکم شد و خواهد ماند تا زمان ظهور؛ لذا عجیب نیست که مثلا فلان خواننده یا بازیگر یا بازیکن یا متفکر یا...، که سر تا به پا در لامذهبی و بی‌دینی فرو رفته، محبوب و حتی گاهی مرجع فکری مردم است❗️چرا چنین نباشد حال آنکه حامی و سرمایه‌گذار آنان ابلیس است. اوست که با ابزارش معروفشان می‌کند و از آنها بُتی می‌سازد، و قدرت او به مراتب از هر سرمایه‌گذاری بیشتر و فراتر است، و در واقع دارد روی سپاه و کارگزارانِ إنسیِ خود سرمایه‌گذاری می‌کند و در مقابل هم از آنان بهترین ایفای نقش را می‌طلبد. بنابراین فساد مادی و معنوی در جهان تا زمانی که دولت ابلیس است هیچ تعجبی ندارد. ✅ اما باید به این نکات توجه نمود: ١ _ دولت ابلیس به معنای ساقط شدن قدرت خداوند متعال نیست معاذالله، بلکه آن ملعون بإذن الله قدرت و فرصت‌ دارد، و این نیست که خداوند متعال بندگان را رها کرده باشد تا ابلیس آنان را هلاک کند ٢ _ اگر ابلیس نبود، جن و انس در میدان آزمایشِ کفر و ایمان قرار نمی‌گرفتند، و عذاب و ثواب و زندگی اخروی دیگر معنا نداشت. کدام دانش‌آموزی بدون آزمون توقع نمره بالا و تشویق و تکریم دارد؟! لذا تا بوسیله ابلیس ملعون آزمایش نشویم، لیاقت و عیارمان مشخص نمی‌گردد ٣ _ از این میدان آزمایشیِ سخت و دشوار و غبارآلود در دوران غيبت اماممان، مؤمنین یعنی پیروان اهل بیت علیهم السلام در نهایت سربلند بیرون خواهند رفت، زیرا طبق روایات تولي و تبري در دوران غیبت تنها است و مؤمن با لطف خداوند متعال و عنایت اهل بیت علیهم السلام و تلاش و زحمت، راه نجات از پرتگاه هلاکت را شناسایی می‌کند و تمام تلاشش حفظ دین و آبادی زندگی آخرت است. لذا مؤمن با تمام لغزش‌ها و غفلت‌ها در نهایت با حفظ دین از دنیا می‌رود. و جالب اینکه طبق روایات، غیبت حجت الله به دینِ "مؤمنین" ضرر نمی‌زند (ولی عدم حضور امام برای او بالاترین خسارت و محرومیت است) زیرا خداوند متعال می‌دانست که مؤمنین درباره حجت او و دينش شک نمی‌کنند و اگر به شک می‌افتادند یک چشم بهم زدن حجتش را غائب نمی‌کرد (الکافی، ط_الاسلامیه، ج ١ ص ٣٣٣، كمال الدين و تمام النعمة؛ ج‏ ٢ ص ٣٣٧، الغیبة، ص ٤٥٧‌؛ و در بحث چگونگیِ تسلط ابلیس اشاراتی در این‌باره شد) ۴ ‌_ فساد و لامذهبیِ حاکم بر اجتماع، دلیل و عذر بی‌دینیِ کسی نمی‌باشد و حتی در دولت ابلیس، تکالیف و قوانین الهی ساقط نمی‌گردد، و هرکس باید به وظیفه خود عمل کند ۵ _ بنای خداوند متعال این نیست که با "جبر" بندگانش را سعادتمند کند، که اگر می‌خواست می‌توانست چنین کند که او قادر مطلق است. اما بندگان مجبور نیستند و حتی اگر بنا باشد که هدایت شوند، باید خودشان نیز مشتاق و طالب باشند و برایش بهاء بدهند و قلوبشان آماده هدایت باشد. لذا این توقع که خداوند متعال باید مانع ابلیس شود، سست و بی‌اساس است، اما راه مقابله و دفع وسوسه آن ملعون را هم بیان فرموده و از هیچ لطفی به بندگان دريغ نداشته ۶ _ همانطور که بیان شد، خداوند متعال دو دولت دارد: "دولت حق و دولت ابلیس" و سومی ندارد، لذا فقط و فقط با ظهور حجت خداوند متعال است که امور اصلاح می‌گردد و بس؛ احدی قادر بر این مهم نمی‌باشد جز آن‌کسی که از طرف خداوند متعال نصب و حمایت گردد، و آن امام معصوم علیه السلام است و لاغیر. الهی ‌بِحَقِ ‌السّیدة‌ زِینَب ْ‌سَلٰام ُ‌اَللّهْ‌ عَلَیْها َّ‌عَجّل‌ لِوَلیکَ‌ الغَریبِ‌ المَظلومِ الوَحید الطرید الشرید الفَرَج🤲🏻 ‼️تبــــــــــری واجــــــب است‼️ ید الله فـــــوق ایدیهم یــــــد الله است.. بمیرد دشمن حیــــــدر ولــــــی الله است..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆🏻 تکمله مطلب قبل 🔹 در پایان این بحث که بسیار فشرده و خلاصه تقدیم شد و مجال تفصیلش نبود، به کلام دقیق شیخ محمدتقی مجلسی * (که رحمت خداوند بر او باد) اشاره می‌کنم. ايشان می‌نویسد: " احكام الهى به گونه‌ای متغير شده كه به غير از شمشير حضرت صاحب الامر صلوات الله عليه اصلاحِ اين فساد نمى‌تواند كرد، و هر چند سعى در اصلاح كنند عين فساد مى‌شود، چون نشو و نماى عالميان بر باطل شده است و به اين عادت شده، و هر خوبى در نظر ايشان بد شده و هر بدى خوب شده است. حق سبحانه و تعالى ظهور آن حضرت را نزديك گردانَد و اگر مرگ دست داده باشد، به فضل خود ما را زنده گردانَد كه همگى به اين سعادت فايز گردیم و ظهور ایشان را نظاره‌گر باشیم." 📚 لوامع صاحبقرانى، ج ۵، ص ۴۹۵ * شیخ محمد تقی مجلسی، مُلَقب به مجلسی اول، پدر علامه مجلسی بود. ایشان عالِمی مسلط و دقیق، و خصوصا در مباحث فقهی از پسرش دقیق‌تر و قوی‌تر بود. ایشان دو شرحِ معروف بر "کتاب من لا یحضره الفقیه" به عربی و فارسی دارد که برای اهل فن بسیار مفید و کاربردی است. ⭕️اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج⭕
✴️چهارشنبه👈 3 فروردین /حمل 1401 👈 20 شعبان 1443👈23 مارس 2022 🏛 مناسبت های دینی و اسلامی. ⛈ روز جهانی هوا شناسی. 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️ امروز برای امور زیر خوب است: ✅ آغاز چله نشینی و ریاضت های معنوی و رژیم گرفتن. ✅ امور زراعی و کشاورزی. ✅ و درختکاری خوب است. 👶 زایمان خوب و نوزادش صبور و با تحمل خواهد شد. ان شاالله 🚘مسافرت :خوب نیست و درصورت ضرورت همراه صدقه و با احتیاط کامل باشد. 🔭 احکام نجوم. 🌗 امروز قمر در برج قوس و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر نیست: 📛 برای فروش جواهرات. 📛 فروختن حیوان. 📛 و قرض و وام خوب نیست. 💉💉 حجامت خون دادن فصد باعث صحت می شود.(ولی احتیاط شود) 💇‍♂💇 اصلاح سر وصورت باعث ایمنی بلا می شود. 👩‍❤️‍💋‍👨مباشرت: حکم مجامعت در شب پنجشنبه فرزند حاصل از آن حاکمی از حاکمان و یا عالم گردد و مباشرت برای سلامتی نیز مفید است. 😴🙄 تعبیر خواب خوابی که (شب پنجشنبه) دیده شود تعبیرش طبق ایه ی 21 سوره مبارکه " انبیاء" است. ام اتخذوا آلهه من الارض هم ینشرون ...... و مفهوم آن این است که اگر خواب بیننده با کسی کدورت و مشکلی داشت برطرف می شود. ان شالله و شما مطلب خود را در این مضامین قیاس کنید. ✂️ ناخن گرفتن 🔵 چهارشنبه برای ، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود. 👕👚 دوخت ودوز چهارشنبه برای بریدن و دوختن روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله ✴️️ وقت در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن) ❇️️ روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه که موجب عزّت در دین میگردد. 💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #امام_رضا_علیه السلام_ و . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد 🌸زندگیتون مهدوی ان شاالله🌸
* 💞﷽💞 ‍ : در محضر جلوی خانه نیما نگه داشت. پیاده شد و زنگ زد. کنار درخت جلوی خانه ایستاد. چه فکر ابلهانه ای... دو ساعت قبل از عقد چه کسی در خانه خواهد بود?لابد الان همه رفته بودند محضر... با خودش فکر کرد اگر آن روز کمی مدارا به خرج داده بود میتوانست الان به نیما زنگ بزند اما با اتفاق آن روز قطعا نیما جوابش را نمیداد. قبل از اینکه سوار ماشین شود برای اخرین بار با ناامیدی زنگ زد. نخیر...کسی نبود... اعصاب خرد و ناامید به طرف ماشین رفت... داشت فکر میکرد به نیما زنگ بزند و شانسش را امتحان کند..شاید میشد با یک معذرت خواهی سرو تهش را هم آورد. هنوز از جوی جلو خانه رد نشده بود که صدای تقه در آمد. هیجان زده برگشت و مردی را دید که به نظر می آمد سرایدار خانه باشد. پیرمردی بود کوتاه قد و ترو تمیز...آنقدر خوشحال شد که دوست داشت پیرمرد را بغل کند اما جلوی خودش را گرفت. چند قدم به طرف در برداشت و در حالی که سعی میکرد خودش را خونسرد نشان دهد پرسید: - هیچ کس نیست?خیلی وقته زنگ میزنم پیر مرد عینکش را جابجا کرد و گفت: -نه پسرم... مراسم پسرشون هست رفتن محضر... منم تو حیاط داشتم گلهارو اب میدادم. ببخشید صدای زنگ رو نشنیدم با شنیدن اسم محضر سیاوش انگار تازه یادش آمده باشد برای چه آمده گفت: -ببخشید شما ادرس محضر رو دارید? -شما از مهموناشون هستین? -بله -پس چطوری ادرس رو ندارید? پیرمرد تیزی بود. سیاوش برای لحظه ای گیج ماند و بعد انگار کسی حرف توی دهانش گذاشته باشد گفت: ...
* 💞﷽💞 ‍ -اقا نیما برام پیامک کرده بود اشتباهی پاکش کردم پیرمرد نگاهی به سرتا پای سیاوش انداخت. ظاهر غلط انداز سیاوش با آن موهای اشفته و نم دار که دسته دسته روی پیشانی عرق کرده اش به هم چسبیده بودند، ریش عجیب غریب روی چانه اش، زنجیر طلا ، تیشرت قرمز، شلوار جینش و آن کت اسپورت سفید رنگش، هیچ شباهتی به هیچ یک از مهمان های این خانواده نداشت. سیاوش که معنای این نگاه را فهمیده بود برای اولین بار در عمرش آرزو کرد کاش ظاهر موجه تری داشت. خواست بگوید استاد نیماست اما فکر کرد این حرف اوضاع را بغرنج تر خواهد کرد...لابد پیرمرد سمج، کارت شناسایی اش را طلب میکرد. برای همین سکوت کرد و در دلش هر ذکر و دعایی بلد بود خواند و خدا خدا کرد تا پیرمرد حرفش را قبول کند. خوشبختانه اعتماد به نفسش به کارش آمد و پیرمرد وقتی چشمان آرام و جدی سیاوش را دید ترجیح داد حرفش را قبول کند ولی خیلی خلاصه گفت: -من آدرس دقیق ندارم فقط میدونم سمت میدون مطهری بود! آه از نهاد سیاوش برآمد. نزدیک میدان مطهری?این هم شد ادرس?برای این اطلاعات نصفه نیمه اینقدر کلاس میگذاشت پیرمرد? سعی کرد نیمه پر را ببیند، باز هم بهتر از هیچی بود. -نمی دونین چه ساعتی نوبت دارن? هنوز میترسید که مبادا کار از کار گذشته باشد. پیرمرد که کم کم داشت به این جوان عجول مشکوک میشد گفت: -فکر کنم برای ساعت سه نوبت داشتن سیاوش نفس بلندی کشید که ابروهای پیرمرد نزدیک بود به کف سرش بچسبد. اگر چند دقیقه دیگر میماند قطعا پیرمرد پلیس را خبر میکرد! با چنان سرعتی پشت فرمان پرید و گاز را فشار داد که گویی گروهی از زامبی ها دنبالش کرده باشند. ...
* 💞﷽💞 ‍ هر طور بود خودش را به محضر رساند. اینکه چند تا دوربین را رد کرده بود و چقد جریمه برایش نوشته بودند بعدها معلوم میشد. خداروشکر هنوز خطبه را نخوانده بودند. انگار کوهی را از روی دوشش برداشته باشند، نفس راحتی کشید، روی صندلی ولو شد و از منشی خواست قبل از آنکه دیر شود پدر عروس را صدا بزند. تا الان با همه وجود تلاش کرده بود که خودش را سر وقت برساند تا مانع این ازدواج شود، آن هم با چه مکافاتی! اما حالا یک لحظه به این فکر کرد که اگر پدر راحله بپرسد شما چه کاری با راحله دارید? یا اصلا چه کاره اید? چه جوابی بدهد? خودش هم هنوز نمیدانست چرا اینقدر به آب و آتش زده بود! حس انسان دوستی? من که بعید میدانم هیچ کدام از ما اینقدر فداکار و انسان دوست باشیم. باید دلیلی دیگر میداشت. همان چند لحظه ای که طول کشید تا پدر راحله بیاید، بارانی از سوالات بر سرش ریخت. سوالاتی که برایشان جوابی قانع کننده نداشت. اصلا اجازه میدادند عروس را ببیند? اگر از آن خانواده های متعصب بودند چه?لابد کتک کاری میشد!! وای خدای من چه اشتباهی کرده بود!! اما دیگر برای برگشتن دیر شده بود. پدر عروس، با راهنمایی منشی محضر دار، به سمت سیاوش می آمد. - ببخشید با بنده کاری داشتید? سیاوش سرش را بلند کرد. مردی موقر، حدودا پنجاه و چند ساله با لبخندی مهربان، جلویش ایستاده بود. نمیشد گفت خیلی شبیه اما میشد فهمید که پدر خانم شکیباست... همان نگاه را داشت، سنگین و معقول...لبخند مهربان پدر کار خودش را کرد و سیاوش کمی راحت تر شد. هرچند وقاری که در چهره مرد موج میزد سیاوش را مردد میکرد. باید از یک جایی شروع میکرد. این همه راه را نیامده بود که بی نتیحه برگردد. سلام کرد و من من کنان گفت: -ببخشید آقای شکیبا، راستش...راستش من..یعنی چطوری بگم.. می خواستم بگم ... نفسش را بیرون داد، سعی کرد آرام باشد و بعد ادامه داد: -این وصلت نباید سر بگیره ...
: اعجاز ها و کرامات و عجایب بسیار از زدن نقل شده است
🙏🏼👌 نماز ساده شب بیست و یکم ماه شعبان عَنِ النَّبِيِّ صلّی الله علیه وآله قَالَ: مَنْ صَلَّى فِي اللَّيْلَةِ الْحَادِيَةِ وَ الْعِشْرِينَ ثَمَاناً، بِالْحَمْدِ وَ التَّوْحِيدِ وَ الْمُعَوِّذَتَيْنِ مَرَّةً مَرَّةً، كُتِبَ لَهُ بِعَدَدِ نُجُومِ السَّمَاءِ حَسَنَاتٌ، وَ رُفِعَ لَهُ مِنَ الدَّرَجاتِ وَ مُحِيَ عَنْهُ مِنَ السَّيِّئاتِ كَذلِكَ. (البلدالأمين، ص173) رسول خدا صلّی الله علیه وآله فرمود: هرکس در شب بیست و یکم ماه شعبان، هشت رکعت نماز، و در هر رکعت یک بار سوره های حمد، توحید، فلق و ناس را بخواند؛ برای وی به تعداد ستارگان آسمان عملِ نیک نوشته می شود؛ و به همین اندازه درجات وی بالا رفته؛ و به همین تعداد، کارهای بد از پرونده اش محو می شود. ✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»