eitaa logo
حرم
2.7هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
7.8هزار ویدیو
726 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
♡💕〇°•°💕♡°•°💕〇°•°💕♡ 🌱آیت‌الله بهجت(ره) به نقل از عالمی می‌فرمایند: «مدت‌ها به فقر و گرفتاری مبتلا بودم؛ چهل روز به امام زمان(عج) متوسل شدم و به آن حضرت عریضه نوشتم و در آب جاری انداختم. روز آخر صدایی شنیدم که مرا با نام و نام پدر خواند و گفت: خیال می‌کنید ما از حال شما مطلع نیستیم؟! بدون اینکه چیزی بدهد, آن صدا، سوز دل مرا آرام کرد، مثل اینکه آب روی آتش بریزند.» اللهـــــمـ عجـــــل لولیڪـــــ الفرج 💕آقای من 💕 من به شنیدن صدای روح افزای شما هم راضی ام ... @haram110
🌺🌺🌺🌺🌺 🌴دوره ای که زنان بودند برای حفظ در بمانند.🌴 😔نگرانیهای مهدی (سلام الله علیهما)😔 🍁مرحوم آيت الله سيد محمدباقر مجتهد ، پدر آيت الله سيد علي سيستاني تصميم مي گيرد براي به محضر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) چهل در مساجد شهر مشهد زيارت بخواند. در يکي از جمعه هاي آخر، را از خانه اي نزديک به مسجد مشاهده مي کند. به سوي خانه مي رود مي بيند حضرت ولي امام زمان (عج الله تعالی فرجه) در يکي از اتاق هاي آن خانه تشريف دارند و در ميان اتاق اي قرار دارد که پارچه اي سفيد روي آن کشيده شده است. ايشان مي گويد هنگامي که وارد شدن اشک مي ريختم سلام کردم، حضرت به من فرمود: «چرا به دنبال من مي گردي و اين رنج ها را متحمّل مي شوي؟! مثل اين باشيد- اشاره به آن کردند- تا من شما بيايم!» بعد فرمودند: «اين است که در دوره حجاب- در زمان رضا خان پهلوي- سال از خانه بيرون نيامد تا چشم به او نيفتد.» [1] اما امروز! کجاست شاه قلدر ملعون تا ببیند برای برداشتن از سر زنان نیازی به و وضع قانون نبود، دخترانی که خود حیثیتشان را به می گذارند، مردان بی که زنان بی عفت خود را کرده به نمایش در می آورند. حیف از این مملکت که صدها هزاران نفر برای حفظ آن خود را دادند، اما امروز چنین انسان ماب های خودباخته ی که تمام فخرشان به نمایش گذاشتن بدنشان است، در آن نفس می کشند. دختران و زنانی که عقده ی حجاب را نتوانستند در درون خود نگه دارند و همه ی دلخوشی شان جلب نگاه های به خود است. منبع: (1) شیفتگان حضرت مهدی (عج) ، ج 3 ، ص 158. 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺 @haram110
13.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
☸️ شبی که خدا با من سخن گفت ... 🔰همین که شروع کردم به ادای شهادتین همه ترس ها از وجودم رفت ... 🔰انگار توی سرم دوش آب سردی باشه احساس کردم کاملا تمیز شدم 🔶 ماجرای شیرین و جذاب یک برادر استرالیایی به اسلام 🔶 برای دوستان غیرمسلمان تان بفرستید ... ⭕️ حاکمیت روح سرمایه داری بر بشر به پایان رسیده و عالم در محاصره است. ⭕️ ✔️
🌹 جوان خدمت عليه السلام🌹 💝داستان زير شرح تشرف يك جوان مسيحي خدمت امام علي بن موسي الرضا عليه السلام است . آن هم نه تشرف جهت زيارت ضريح و بارگاه بلكه تشرف جهت زيارت وجود مقدس امام هشتم عليه السلام در عالم مكاشفه . این کرامت عجیب از کتاب «کرامات امام رضا از زبان بزرگان» به نقل از حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی انصاری نقل می‌شود:💝 در یک شب سرد زمستانی سال 1372 وارد صحن انقلاب شدم، سرما تا عمق استخوان‌های انسان نفوذ می‌کرد و کمتر کسی در آن شرایط از خانه خود می‌زد بیرون، صحن هم به طرز کم سابقه‌ای خلوت بود، به دالانی که بین صحن انقلاب و صحن مسجد گوهرشاد وجود دارد وارد شدم، متوجه جوانی با حدود 35 سال سن شدم که چمدان مسافرتی نسبتا بزرگی در دست داشت و از یکی ـ دو نفر چیزی پرسید، ولی انگار آن‌ها نتوانستند جوابش را بدهند. به سوی من آمد و گفت: شب‌ بخیر آقا! به زبان انگلیسی حرف می‌زد، آنهم با لهجه‌ آمریکایی رایج در کشور کانادا، وقتی به همان زبان و با خوشرویی جوابش را دادم، نفس راحتی کشید و گل از گلش شکفت. ادامه داد: ـ ببخشید! آقای علی ‌بن موسی‌الرضا،کجا هستند؟ می‌خواهم ایشان را ببینم. راستش را بخواهید حسابی جا خوردم. پرسیدم: معذرت می‌خواهم، ممکن است خودتان را معرفی کنید؟ ـ من دانشجوی رشته‌ حقوق در دانشگاه تورنتوی کانادا هستم، اصالتاً لبنانی‌ام، ولی در کانادا متولد شده‌ام و دینم «مسیحیت» است. ـ یعنی شما یک «مسیحی» هستید؟ ـ بله، یک مسیحی کاتولیک. با تعجب پرسیدم: ـ پس اینجا چه کار می‌کنید؟! ـ دعوت شده‌ام که آقای علی‌بن موسی‌الرضا(عليه السلام)را ملاقات کنم -چه کسی شما را دعوت کرده است؟ - خود ایشان. دیگر حسابی گیج شده بودم، با وجود آن همه سابقه‌ تبلیغ دینی در داخل و خارج کشور، تا کنون نشنیده بودم که حضرت علی‌بن موسی‌الرضا(عليه السلام)شخصاً از کسی دعوت کرده باشد که به دیدارش بیاید، آن هم از یک جوان مسیحی کانادایی! ادامه دادم شما ایشان را دیده‌اید؟ ـ بله سه یا چهار بار. این دیگر برایم باور کردنی نبود، از این رو پرسیدم: یعنی شما با چشمان خودتان علی‌بن موسی‌الرضا(عليه السلام)را دیده‌اید؟! ـ بله دیده‌ام، البته در عالم رویا. ـ یعنی اگر الان او را ببینید می‌شناسید؟ ـ بله، البته. موضوع دیگر خیلی جالب شده بود، از او خواهش کردم چند دقیقه‌ای وقتش را به من بدهد و با هم در کناری بنشینیم و صحبت کنیم، او هم قبول کرد، کم کم داشت هیجان بر من غلبه می‌کرد، ضربان قلم تند‌تر شده بود، پرسیدم: ممکن است نحوه‌ آشنا شدنتان با آقای علی‌بن موسی الرضا(عليه السلام)را از اول و به طور کامل برای من بیان کنید؟ ـ بله، البته. ادامه دارد....🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 💓👉 @haram110 👈💓
هدایت شده از حرم
40.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تشرف اسمائیل هرقلی
🌹 جوان خدمت عليه السلام🌹 💝داستان زير شرح تشرف يك جوان مسيحي خدمت امام علي بن موسي الرضا عليه السلام است . آن هم نه تشرف جهت زيارت ضريح و بارگاه بلكه تشرف جهت زيارت وجود مقدس امام هشتم عليه السلام در عالم مكاشفه . این کرامت عجیب از کتاب «کرامات امام رضا از زبان بزرگان» به نقل از حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی انصاری نقل می‌شود:💝 در یک شب سرد زمستانی سال 1372 وارد صحن انقلاب شدم، سرما تا عمق استخوان‌های انسان نفوذ می‌کرد و کمتر کسی در آن شرایط از خانه خود می‌زد بیرون، صحن هم به طرز کم سابقه‌ای خلوت بود، به دالانی که بین صحن انقلاب و صحن مسجد گوهرشاد وجود دارد وارد شدم، متوجه جوانی با حدود 35 سال سن شدم که چمدان مسافرتی نسبتا بزرگی در دست داشت و از یکی ـ دو نفر چیزی پرسید، ولی انگار آن‌ها نتوانستند جوابش را بدهند. به سوی من آمد و گفت: شب‌ بخیر آقا! به زبان انگلیسی حرف می‌زد، آنهم با لهجه‌ آمریکایی رایج در کشور کانادا، وقتی به همان زبان و با خوشرویی جوابش را دادم، نفس راحتی کشید و گل از گلش شکفت. ادامه داد: ـ ببخشید! آقای علی ‌بن موسی‌الرضا،کجا هستند؟ می‌خواهم ایشان را ببینم. راستش را بخواهید حسابی جا خوردم. پرسیدم: معذرت می‌خواهم، ممکن است خودتان را معرفی کنید؟ ـ من دانشجوی رشته‌ حقوق در دانشگاه تورنتوی کانادا هستم، اصالتاً لبنانی‌ام، ولی در کانادا متولد شده‌ام و دینم «مسیحیت» است. ـ یعنی شما یک «مسیحی» هستید؟ ـ بله، یک مسیحی کاتولیک. با تعجب پرسیدم: ـ پس اینجا چه کار می‌کنید؟! ـ دعوت شده‌ام که آقای علی‌بن موسی‌الرضا(عليه السلام)را ملاقات کنم -چه کسی شما را دعوت کرده است؟ - خود ایشان. دیگر حسابی گیج شده بودم، با وجود آن همه سابقه‌ تبلیغ دینی در داخل و خارج کشور، تا کنون نشنیده بودم که حضرت علی‌بن موسی‌الرضا(عليه السلام)شخصاً از کسی دعوت کرده باشد که به دیدارش بیاید، آن هم از یک جوان مسیحی کانادایی! ادامه دادم شما ایشان را دیده‌اید؟ ـ بله سه یا چهار بار. این دیگر برایم باور کردنی نبود، از این رو پرسیدم: یعنی شما با چشمان خودتان علی‌بن موسی‌الرضا(عليه السلام)را دیده‌اید؟! ـ بله دیده‌ام، البته در عالم رویا. ـ یعنی اگر الان او را ببینید می‌شناسید؟ ـ بله، البته. موضوع دیگر خیلی جالب شده بود، از او خواهش کردم چند دقیقه‌ای وقتش را به من بدهد و با هم در کناری بنشینیم و صحبت کنیم، او هم قبول کرد، کم کم داشت هیجان بر من غلبه می‌کرد، ضربان قلم تند‌تر شده بود، پرسیدم: ممکن است نحوه‌ آشنا شدنتان با آقای علی‌بن موسی الرضا(عليه السلام)را از اول و به طور کامل برای من بیان کنید؟ ـ بله، البته. ادامه دارد....🌹بـا فروارد کردن داســــتانهای کــانــال از ما کنـیـد😘🙏 💓👉 @haram110 👈💓
علمى مرحوم آية الله شيخ مرتضى حائرى  به نقل از مرحوم فاضل صالح آية حاج حسن آقاى فريد اراكى - فرزند مرحوم آية الله حاج آقا محسن اراكى - و او از مرحوم آية الله آقا شيخ محمد رضا قدريجانى فرمود: مرحوم آية الله سيد محمد فشاركى در مسائل فقهى و نظرى سخت تفكر كرده ، آنگاه با مرحوم ميرزاى شيرزاى دوم به بحث مى نشست ، تا واقعيت حكم خداوندى روشن شود. روزى پس از تفكر و بحث فراوان ، از رسيدن به نتيجه مطلوب عاجز ماند. به همين دليل ، با توجه به نبود آرامش در خانه شخصى ، چاره را آن مى بيند كه از شهر سامرا خارج و به بيابان ساكت و آرامى پناه ببرد، تا شايد بتواند مساءله را حل نمايد. پس او از شهر سامرا خارج و به سمت بيابان رفته ، در گودالى كه در اثر سيل ايجاد شده بود، استقرار مى يابد، تا كسى او را نديده و مزاحمتى از براى وى ايجاد نشود و او بتواند با خيالى آسوده به تفكر پرداخته و مساءله فقهى را حل نمايد! ساعتى بعد كه او غرق تفكرات خويش بود و عاجزانه تلاش مى كرد تا مساءله و حكم خداوندى را به دست آورد، ناگهان مردى را در چهره لباس ‍ اعراب در مقابل خود مى يابد. به محض يافت حضور او، آن مرد عرب رو به او كرده و مى گويد: به چه فكر مى كنى ؟ مرحوم سيد كه سخت از حضور مرد عرب ناراحت شده بود و او را مزاحمى براى تفكر علمى خويش مى يافت ، با تندى هر چه تمام تر مى گويد: در فلان مساءله فكر مى كنم ! گوهر مخزن اسرار همانست كه بود حقه مهر بدان مهر و نشاست كه بود عاشقان زمره ارباب امانت باشند لاجرم چشم گهر بار همانست كه بود از صبا پرس كه ما را همه شب تا دم صبح بوى زلف تو همان نرجس جانست كه بود طالب لعل و گهر نيست و گرنه خورشيد همچنان در عمل معدن و كانست كه بود  عرب به آرامى مى گويد: آيا پيرامون فلان مساءله فكر نمى كنى ؟ آيا چنين اشكالى به ذهنت نمى رسد؟ و براى رد آن اشكال اكنون چنين جوابى را نداده اى ؟ و پس از اشاره به تمام ابعاد بحث ، به آخرين حلقه آن - كه همان اشكال مرحوم سيد فشاركى بوده - اشاره مى فرمايد: آنگاه با بيان ريشه مخفى اشكال سيد، مساءله را حل مى نمايد. به محض حل شدن مساءله ، مرحوم سيد فشاركى متوجه ناپديد شدن آن مرد عرب مى شود. پس با توجه به سختى مساءله فوق ، در مى يابد كه آن فرد كسى جز خود حضرت ولى الله اعظم عجل الله تعالى فرجه الشريف - و يا يكى از اصحاب خاص آن جناب - نبوده است
1.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مرحوم فشندی محضر امام زمان(عج) 💔🌙