eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
6.1هزار ویدیو
590 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
چیست؟🤔 عکس پروفایل پیشنهادی عید غدیر را مثل هر سال مزین به جمله ی کردیم. اما نکته ی عجیب برای من این بود که حداقل بالای ۵۰ نفر در این چند روز در تلگرام و اینستاگرام و... پرسیده اند سقیفه ای نیستم یعنی چه!؟ سقیفه چیست؟! چرا نمی پرسند غدیری ام یعنی چیه؟ معلوم است چون ما تمام تلاشمان را می کنیم که ولایت و محبت به اهل بیت علیه السلام را نشان بدهیم! اما قدمی در راه و بیزاری و بغض نسبت به دشمنان اهل بیت علیهم السلام بر نداشته ایم!حتی سربسته! صدا و سیما نگوید سقیفه چیست،آخوند بالای منبر نگوید،مدرسه نگوید،من نگویم،تو نگویی،پدر و مادر ها هم که اگر مذهبی نباشند نمی گویند،پس تکلیف چه کسی ست که به جوان ها و نوجوان های ما بگوید چیست؟ مگر نه اینکه علی علیه السلام فرمودند: فقط و است، ایمان و کفر است، دانش و نادانی است، خوشبختی و بدبختی است، بهشت و جهنم است. (و نسبت به هیچ کدام قِسم سومی وجود ندارد) خب اگر ما فقط حق را برای نوجوان ۱۲ ساله مان معرفی کنیم باید حق بدهیم که مخاطب ما بپرسد باطل کدام است؟! آن پسر و دختر ۱۴ ۱۵ ساله ای که از من می پرسد سقیفه چیست مقصر نیست!من و شما که برایش نگفتیم! نگفتیم وقتی در روز غدیر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله حضرت علی علیه السلام را به عنوان و ولی و جانشین خود معرفی کرد.۲ ۳ ماه بعدش وقتی پیامبر به رسید همان عده ای که در روز غدیر در مکان غدیر خم حضور داشتند و با حضرت علی علیه السلام بیعت کرده بودند و به او ولایت و خلافتش را تبریک گفته بودند در مکانی به اسم جمع شدند و شورای سقیفه را تشکیل دادند و ابوبکر را به عنوان خلیفه اول مسلمانان کردند و حق حضرت علی علیه السلام را غصب کردند! سقیفه ای که مسیر اسلام را تغییر داد تا جایی که حضرت سلام الله علیها بعد از شهادت امام حسین علیه السلام فرمود: برادرم در روز سقیفه کشته شد نه عاشورا! من و شما باید به جوان و نوجوان مان این ها را بگوییم که فردا دست نا اهلش نیفتند تا مثل خیلی ها که از مسیر اسلام دور شدند یک نفر مانند و و امثالهم پیدا شود و به آن ها دروغ های تاریخ را تحویل بدهد و از راه راست دورشان کند.بعد زانوی غم بغل بگیریم که ای وای فرزندمان از تشیع دور شده است! فرزندمان اگر بداند اهل سقیفه چگونه بوده اند و اهل غدیر چگونه بوده اند با افتخار فریاد می زند .
ایام الحرام در کنار 🔹این روزها شیعیان مثل هرسال خوب سفرهای آنتالیا و دبی و هزینه های چهارشنبه سوری و آرایش و پارتی ها و مشروبات الکی و نگهداری حیووانات و تجهیزات جنگی برای کشتار شیعیان بوسیله عمری ها و... تو چشم معاندین میکنند که چرا به محرم میرسه دلتون برای فقرا میتپه⁉️ چرا هزینه های صدها میلیاردی که صرف سفرهای بیهوده و خرافه چهارشنبه سوری و کشتار شیعیان میشه رو صرف فقرا نمیکنید و از این دست تو دهنی ها که انصافا هم خوب تو دهنی هست. 🔹بعدم که با وقاحت تمام حتما از طرف اون مثلا اهل فن هاشون شنیدین که میگن: شما که دیندار و اهل ثوابی, شما باید به فقرا کمک کنی ما که ادعایی نداریم. 🔹میخوام این هارو خیلی کوتاه تو این پست بگم. 🔸آی شمایی که از شیعه توقع کمک به فقرا رو داری و خب انصافا هم از کسی توقع میره که 👈 👉 باشه ... بهت تبریک میگم چون خوب طرفت رو شناختی... از ای و و و و غیره واقعا امیدی به بشر دوستی و کمک به فقرا نیست؛ این تنها شیعه امیرالمؤمنین حضرت علی ابن ابی طالب علیه السلام است که واقعیه...🔸 ...🔸 . 🔸چون همونطور که خود شماها با عقل ناقصتون فهمیدین , این تو بن علی علیه السلام پیدا میشه؛ بخوایم ما هم دست از عزاداری بکشیم یکی مثل شما میشیم که بزودی پولهامون رو خرج سفرهای ترکیه و دبی میکنیم. پس این عزاداری ها باید باقی بمونه که کمک به فقرا ادامه پیدا کنه و ایران رو فساد و تباهی و یه عده آدم عاطل و باطل نگیره که فقط به فکر خوشگذرانی خودشان هستند. 🙂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#منبر‌محسنی ✅ماجرای #حضرت‌محسن‌بن‌علی نماد مظلومیت #امیرالمومنین است . ❌سقیفه مکتبی ست که به زن #باردار رحم نمیکند ❌ #شیخ‌حامدرضا‌معاونیان #محسنیه #سقیفه #سپاه‌‌محسنیه‌ایم
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ▪️ علیها السلام ▪️◼️ از ابن ابي درباره ي ▪️◼️◼️ ابن ابي الحديد (عالم معروف اهل تسنّن) به سند خود نقل مي‌كند: هنگامي كه پيامبر (ص) رحلت كرد، انصار در نزد «سعد بن عُباده» اجتماع نمودند، ابوبكر و عمر و ابوعبيده نزد آنها رفتند، حُباب بن منذر (از انصار) گفت: «مِنّا اَمِيرٌ وَ مِنْكُمْ اَمِيرٌ: «يك نفر از طرف ما امير باشد و يك نفر از طرف شما»، سوگند به خدا ما درباره ي مقام رهبري، بخل و حسد نسبت به شما نداريم، ولي بيم آن داريم كه بعد از شما افراد ديگري كه پدران و پسران و برادران آنها را كشته ايم، بر ما سلطه يابند و زمامداران ما شوند (مانند بني اميّه). ابن ابي الحديد مي‌گويد: اين روايت را براي ابوجعفر، يحيي بن محمّد علوي خواندم، گفت: «من فراست و هوش حُباب بن منذر را تصديق مي‌كنم، همانگونه كه او پيش بيني كرده بود، و از آن بيم داشت انجام گرفت، آن هنگام (كه يزيد بن معاويه در واقعه ي خونين «حَرَّه»، كه در سال ۶۳ هجري در ماه ذيحجّه در مدينه واقع شد) انتقام خون مشركين را كه در جنگ بدر كشته شدند، از مسلمين انصار گرفت (اين كار توسط يزيد بن معاويه انجام شد، كه حباب بن منذر، بيم داشت چنين افرادي سركار آيند، و بيش از ده هزار نفر از مردم مسلمان مدينه قتل عام شدند). سپس ابوجعفر يحيي بن علوي به من گفت: رسول خدا (ص) نيز از اين بيم داشت كه چنين ستمگراني روي كار آيند و به اهل بيت و بستگان آن حضرت ستم كنند، زيرا رسول خدا (ص) خون مشركان را ريخت و مي‌دانست كه اگر دختر و فرزندان دخترش را، زير دست حاكمان جور قرار دهد، در خطر شديد قرار مي‌گيرند، از اين رو همواره دستور رهبري بعد از خود را براي پسر عمويش (علي عليه السّلام) ترسيم مي‌كرد، تا جان او و اهلبيتش حفظ گردند [۲۹] زيرا اگر عترت پيامبر (ص) زمام امور را بدست مي‌گرفتند، براي حفظ جان علي (ع) و اهلبيتش نافع تر بودند تا اينكه زير دست حاكمان بيگانه قرار بگيرند، ولي قضا و قدر (و هوسهاي نفساني حاكمان جور) با او مساعدت ننمودند، و جريان آنگونه برخلاف انجام شد، و كار فرزندان پيامبر (ص) به آنجا كشيد كه آگاه هستي. [۲۹] 📚البته، اين موضوع، يكي از اموري است كه موجب انتخاب علي (ع) از ناحيه ي پيامبر (ص) گرديد، وگرنه امور بسيار ديگر مانند علم، پرهيزكاري و سابقه ي درخشان علي (ع) و... نيز همين اقتضا را داشت (مترجم). ~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
🌷بسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ▪️ علیها السلام ▪️◼️ بودن علي و بني از اجتماع ▪️▪️◼️ عالم بزرگ، شيخ مفيد (متوفي ۴۱۳ ه. ق) در كتاب ارشاد مي‌گويد: پس از رحلت پيامبر (ص)، امام علي (ع) مشغول غسل دادن و كفن و دفن جسد مطهّر پيامبر (ص) بود، و بني هاشم بخاطر مصيبت بزرگ رحلت پيامبر (ص) از مردم جدا بودند، قوم از فرصت استفاده كرده و به مسأله خلافت و تعيين خليفه پرداختند و سرانجام در غياب علي (ع) و بني هاشم، خلافت ابوبكر برقرار شد، آن گونه كه بين انصار، اختلاف افتاد، و جماعت آزادشدگان (در فتح مكّه) و آنانكه پيامبر (ص) براي تأليف قلوب، به آنها اجازه ي ورود به اسلام را داده بود از اينكه مسأله ي خلافت، چند روز تأخير بيفتد كراهت داشتند تا قبل از فراغت بني هاشم، مسأله را تمام شده اعلام كنند، با ابوبكر بيعت كردند، زيرا او در مكان اجتماع (سقيفه) حاضر بود، و اسباب و لوازم كار او آنچنان آماده شده بود كه موضوع را مطابق مراد و مقصود او آسان نمود، ~~~~~~~~⚜️🔸💠🔸⚜️~~~~~~~~
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 ▪️ علیها السلام ▪️◼️ ، از براء بن ▪️▪️◼️ ابن ابي الحديد و سُليم بن قيس از «بُراء بن عازب» [۳۳] نقل مي‌كنند كه گفت: «من همواره از دوستان و علاقمندان بني هاشم بودم، هنگامي كه رسول خدا (ص) رحلت كرد، از ترس اينكه مقام خلافت به جاي ديگر برود، بسيار سرگردان و حيران بودم، از سوي ديگر از جريان رحلت پيامبر (ص)، غرق در اندوه بودم، شتابزده و ديوانه وار، گاهي به منزل پيامبر (ص) مي‌رفتم، خاندان آن حضرت را سرگرم غسل و ساير تجهيزات رسول خدا (ص) مي‌ديدم، و گاهي به سقيفه مي‌رفتم مي‌ديدم مردم در كشمكش تعيين خليفه هستند، انصار مي‌خواهند خود را بر مهاجرين، تحميل كنند، و مهاجرين مي‌خواهند بر انصار، مسلّط گردند، مدّتي از اين گير و دار گذشت، اعيان قوم و عمر و ابوبكر را نديدم، ناگهان شنيدم گوينده اي مي‌گفت: همه ي قوم در سقيفه هستند، و گوينده ي ديگري مي‌گفت: با ابوبكر بيعت كردند، اندكي گذشت ناگهان ابوبكر را همراه عمر و ابوعبيده ديدم كه با جماعتي مي‌آيند و لباسهاي صنعاني پوشيده بودند و در راه به هر كه مي‌رسيدند، او را فريب داده و چه بخواهد و چه نخواهد، او را نزد ابوبكر آورده و دست او را بر دست ابوبكر مي‌سائيدند و از او بيعت مي‌گرفتند، با ديدن اين منظره، عقل از سرم پريد با اندوه فراوان به سوي خانه ي پيامبر (ص) شتافتم، ديدم بني هاشم در را براي تجهيز جنازه ي پيامبر (ص) بسته اند، در را محكم كوبيدم و فرياد زدم: مردم با ابوبكر بيعت كردند. عباس عموي پيامبر (ص) گفت: تَرَبَتْ اَيْدِيكُمْ اِلي آخِرِ الدَّهْرِ: «تا آخر روزگار دست شما كوتاه گرديد» (و ديگر تا آخر روزگار خيري نخواهيد ديد، زيرا مردم سخن پيامبر (ص) را گوش نكردند و مقام رهبري را به انحراف كشاندند). [۳۳] 📚بُراء بن عازب انصاري اَوُسي يكي از ياران باوفاي پيامبر (ص) بود، در اكثر جنگها شركت فعال داشت، و در زمان علي (ع) از خواص اصحاب علي (ع) بود، و به سال ۲۴ ه. ق، سرزمين ري با فرماندهي او فتح شد، و در آخر عمر، ساكن كوفه گرديد و در زمان حكومت مُصْعَب بن زُبير، در كوفه از دنيا رفت (اسدالغابه ج ۱ ص ۱۷۱) - مترجم. ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~
⁉️ پست ترین و خبیث ترین و کثیف ترین طایفه و لكن اللّه‏ أخرجها [بأيديهما] من بني هاشم و صيرها إلى بني تيم بن مرة ثم خرجت إلى بني عدي بن كعب و ليس في قريش حيان أقل و أذل منهما و لا أنذل فأطمعانا فيها 💢 معاویه ملعون گفت: خداوند خلافت را به دست ابوبکر و عمر از بنی هاشم خارج کرد و به بنی تیم بن مره منتقل کرد و سپس به بنی عدیّ بن کعب منتقل شد (ابوبکر از طایفه بنی تیم و عمر از طایفه بنی عدی است)؛ در حالی که در قریش طایفه ای پائین تر و ذلیل تر و بی آبروتر از آنان نبود؛ آن دو نفر ما را در خلافت به طمع انداختند 📚 ڪتاب سليم بن قيس الهلالي، ج‏2، ص: 741 لعنت بر دنیا که باید حکومت و قدرت الهی از دست شجره طیبه خارج شود و به شجره ملعونه خبیثه برسد
✔️ ...... . در روز ۲۹خرداد ۱۳۵۶شمسی مقارن با ۲رجب ۱۳۹۷قمری در ۴۴سالگی در ساوت همپتون انگلستان مُرد و بدنش را به منتقل ودر گورستانی دفن کردند. شریعتی بخاطر کفریات و اهانتهایش بمذهب حقه شیعه ازدایره تشیع واسلام خارج است وعلما درزمان حیات وبعدش حکم ارتدادش راصادر واو رامشرک میدانند. اماچون افرادی عامدانه یاجاهلانه ازاین منافق حمایت بی اساس میکنند بعضی از انحرافاتش رامی آوریم. علی شریعتی فی الجمله اهانتهایی به قرآن و و علیهم السلام میکند. وی رامجموعه ای ازانجیل وتورات میدانست. پیامبر صلی الله علیه و آله راخاتم انبیاء نمیدانست ومنکر علم غیب حضرت بود ومیگفت نمازصبح پیامبر صلی الله علیه و آله قضاء شده است. شریعتی باخباثت تمام نعوذبالله مدعی بت پرستی علیه السلام شده است. همچنین حضرت و علیهماالسلام را العیاذبالله کافر دانسته است. متأسفانه چنین مشرکی باجسارت به سیدالشهداء میگوید: علیه السلام مظهر شکست آدم است وتعصبی بی حاصل بخرج میدهد. به مبارک اهانت کرده و باتمسخر خاک کربلا رابی خاصیت میداند. اوسنگ ظالمان وغاصبان رابه سینه زده ومیگوید اولین کسی که اسلام آورد ملعون است. ودر دفاع ازسقیفه مینویسد: مردم را ازدخالت پیامبر صلی الله علیه و آله بی نیازکرده بود... قرآن به اصل شورا اشاره میکند و کارگردانان سیاسی اسلامی غیراز امیرالمؤمنین علیه السلام و یارانش براساس این حکم درسقیفه گرد هم آمدند تاجانشین پیامبر راانتخاب کنند... توحید ابوبکریک جهان بینی درست اعتقادی است... عمر دراولین مواجه باپیامبر، اسلام صلی الله علیه و آله آورد. حرامزاده راقهرمان وسیف الله معرفی کرده ونیروی راوقف اسلام میداند ومیگوید ابوبکربا اکراه خلافت راپذیرفت. همچنین رایک بت شکن وقهرمان مذهبی میداند. شریعتی حجاب رابه تمسخر میگیرد وآن راحقارت آمیز میداند. وی میگفت: من گاندی آتش پرست رابیشتر لایق شیعه بودن میدانم تاعلامه مجلسی را... وبعد برای ابوحنیفه واحمدبن حنبل مدح میتراشد. وبه مفاتیح نیزتوهین میکند. امابرای ویرژیل ایتالیایی میگوید: ای که پیغمبرمن امام من بودی من گورویچ راتعظیم وماسینیون راتقدیس میکنم لوفور، سارتر مغزم راپُر وماسینیون روحم راسیراب میکند ژان کوکتو مرااندیشه آموخت این صهیونیسم و ماسون و یهودی ها مقتدای شریعتی بوده اند. 📚اسلام شناسی چاپ طوس ص۳۸- ۱۵۵- ۳۷۷- ۴۳۰- ۴۶۲- ۴۸۸- ۴۹۵- ۵۰۸- ۵۶۰- ۵۷۸ 📚فاطمه فاطمه است ص۱۲۶ 📚بامخاطبهای آشنا ص۱۲- ۱۴۱ 📚کویر ص۲تا۱۰- ۸۸- ۱۱۴ 📚حسین وارث آدم ص۴۷ 📚خاتم پیامبران ج۱ ص۳۵۲ 📚تشیع علوی ص۱۰۲ ➖➖➖➖➖➖➖➖ *✨اللّهمَّ صلِّ علی فاطمهَ و أُمِّهاو أبیها و بَعلِها و بَنیها و السِّرِ المُستَودَعِ فیها بِعَدَدِ ما أحاطَ بهِ عِلمُک✨*
34.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♻️ چرا مصیبت روز آتش زدن درب خانه‌ی سلام الله علیها توسط اصحاب ملعونه برای اهل بیت علیهم‌السلام، سخت‌تر و تلخ‌تر از واقعه‌ی بوده است؟ 📛 پاسخی بر شبهه‌ی بیماردلان و وهابی‌ صفتان در طعن بر احیاء ایام سلام الله علیه 🔘🔘 حجت‌الاسلام 🏴اللهم عجل لولیک الفرج🏴 @haram110
4_5911529562432343116.mp3
2.01M
🔊 ✅ اهمیّت بزرگداشت غدیر پانزده روز تا عید بزرگ غدیر فرصت باقیست؛ برای احیاء ولایت، کاستن از مظلومیّت علیه‌السلام در جامعه و یگانه وارث غدیر عجّل‌الله‌فرجه‌الشریف، چه طرح و ایده و برنامه‌ای دارید؟ 🍀 حجة‌الاسلام والمسلمین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 سقیفه قاتل امام حسین علیه السلام و تمام فرزندان رسول الله ✍جناب عسکری در کتاب سقیفه مینویسد: در اثر اجتماع در آن شريعت اسلام پس از حضرت پيامبر اكرم صلی الله علیه واله دگرگون شد!. در اثر سقيفه تاريخ اسلام دگرگون شد. در اثر سقيفه به در خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها آتش بردند وشد آنچه شد. در اثر سقيفه شمشير ابن ملجم ملعون بر فرق امير المؤمنين حضرت علي بن ابی طالب علیه السلام فرود آمد. در اثر سقيفه حضرت امام حسن علیه السلام با زهر شهيد شد 👈در اثر سقيفه حضرت امام حسين علیه السلام شهيد شد! و حضرت زينب سلام الله علیها وديگر دختران حضرت پيامبر رحمت صلی الله علیه واله اسير شدند👉 در اثر آن سقيفه مسير تاريخ بشريت دگرگون شد.آثار سقيفه از آن روز تا كنون وتاظهور حضرت اباصالح المهدي (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ادامه دارد!!. 📚کتاب سقیفه ،علامه عسکری، صفحه 2 🔺اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🔻
اگر بعد از شهادت پیامبر سیلی به مادر سادات نمیزد در کربلا کسی به عمه سادات زینب کبری و اهلبیت سیلی نمیزد اگر درب خانه امیرالمومنین را آتش نمیزدند کسی جرات نمیکرد خیمه ها را در کربلا آتش بزند اگر دست امیرالمومنین را نمی بستند کسی جرات نمیکرد اهلبیت را به اسارت بگیرند. واااای از خطبه خواندن عمه سادات که اگر خطبه خواند به خاطر آبرو ریختن سقیفه و تابعین او بود واااای از قنداقه غرق به خون علی اصغر که اگر محسن شیش ماهه را سقط نمیکردند علی اصغر مظلومانه شهید نمی شد اما متاسفانه در فقط از مظلومیت امام حسین و اتفاقات روز عاشورا حرف میزنند و نمیگویند باعث بانی مظلومیت اهلبیت در روز عاشورا به خاطر چه بود. بچه شیعه های ما خبر از سقیفه ندارند و نمیدانند چه بلاها سر اهلبیت آورد. بچه شیعه ها نمیدانند باعث هر مظلومیت اهلبیت است. بترسید از روزی که دشمنان اسلام بر شیعه غلبه کند
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ کیفیت سقیفه قسمت • یکم ✔️ حضرت رسول خدا محمد مصطفی صلی الله علیه و آله، اسامه بن زید را فرا خواندند و فرمودند: به برکت خداوند و [به امید] پیروزی و سلامتی به همراه کسانی که تو را امیر آن‌ها نمودم راه بیفت و به همان جایی که به تو امر کردم برو. حضرت اسامه را به فرماندهی گروهی از مهاجرین و انصار، که ابوبکرزندیق و عمربن زنا و عده ای از مهاجرین اولیه در بین آن‌ها بودند، منصوب کرده بودند و به او امر نموده بودند که روانه موته - جایی در فلسطین - شود. اسامه به ایشان عرض کرد: پدر و مادرم فدایتان شوند ای رسول خدا! اجازه می‌دهید که چند روزی در کنار شما بمانم تا این که خداوند شما را شفا دهد؟ زیرا اگر من شما را با این حالتان ترک کنم، دلم نگران شما خواهد بود. حضرت فرمودند: ای اسامه! حرکت کن؛ چرا که ترک جهاد در هیچ حالی لازم نیست. به حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله خبر رسید که مردم به سِمَت جدید اسامه نیش و کنایه زده اند. حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند: به من خبر رسیده که شما کار اسامه را به طعن و مسخره گرفته اید، چنان چه پیش از این با پدرش نیز چنین کرده بودید؛ به خدا سوگند که او لیاقت فرمان روایی را دارد و پدرش نیز لیاقت آن را داشت، او نزد من از محبوب ترین مردمان است، شما را به نیکی در حق او سفارش می‌کنم. اگر در مورد فرمانروایی اش چیزی بگویید، [عجیب نیست، چرا که] آن گوینده شما در مورد فرمانروایی پدرش نیز سخن گفته بود. حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله سپس به خانه اشان رفتند و اسامه در همان روز خارج شد و در فاصله یک فرسخی مدینه اردو زد و یک نفر از طرف حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله در شهر ندا داد که هیچ یک از آن‌هایی که من اسامة را امیر آنان نموده ام، نباید از لشگر اسامه جا بمانند. مردم به او ملحق شدند و اولین کسانی که به سوی اسامه شتافتند، ابوبکر زندیق و عمربن زنا و ابوعبیدة بن جراح لعین بودند که به همراه بقیه لشگر در مکان باریکی گرد آمدند. بیماری حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله شدیدتر شد و مردمی که در لشگر اسامه نبودند، گروه گروه پیش ایشان می‌رفتند. سعد بن عباده نیز مریض بود و هر یک از انصار که نزد حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌رفت، پس از آن جا به عیادت سعد نیز می‌رفت. حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله در چاشت گاه روز دوشنبه، دو روز بعد از رفتن اسامه به اردوگاهش بشهادت رسید. لشگریان بازگشتند و دیدند همه اهالی مدینه در اضطراب هستند. ابوبکرزندیق سوار بر شترش آمد و جلوی در مسجد ایستاد و گفت: ای مردم! چرا به اضطراب افتاده اید، اگر محمد - صلی الله علیه و آله- رحلت کرده است، پروردگار محمد که رحلت نکرده است؛ «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلاَّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَی أَعْقَابِکُمْ وَمَن یَنقَلِبْ عَلَیَ عَقِبَیْهِ فَلَن یَضُرَّ اللّهَ شَیْئًا» -. آل عمران /۱۴۴ - {و محمد جز فرستاده ای که پیش از او [هم] پیامبرانی [آمده و] گذشتند نیست؛ آیا اگر او بمیرد یا کشته شود از عقیده خود برمی گردید!؟ و هر کس از عقیده خود بازگردد، هرگز هیچ زیانی به خدا نمی رساند}. سپس انصار دور سعد بن عباده جمع شدند و او را به سقیفه بنی ساعده آوردند. هنگامی که عمربن زنا این را شنید، به ابوبکرزندیق اطلاع داد و هر دوی آن‌ها با شتاب به سوی سقیفه رفتند و ابوعبیدة بن جراح لعین نیز همراه آنان بود. جمع زیادی از انصار در سقیفه حضور یافته بودند و سعد بن عباده - که مریض بود - نیز در بین آنان بود. بین آن‌ها در مورد مسأله خلافت نزاع درگرفت. کار به جایی رسید که ابوبکرزندیق در آخرین سخنانش به انصار گفت: من شما را به طرفداری از ابوعبیدة بن جراح لعین یا عمربن زنا دعوت می‌کنم و به خلافت هر دوی آن‌ها رضایت دارم و هر دوی آن‌ها را شایسته این کار می‌دانم. سپس عمربن زنا و ابوعبیدة لعین گفتند: ای ابوبکر زندیق! شایسته نیست که ما بر تو پیشی بگیریم؛ تو زودتر از ما اسلام آورده ای و تو یار غار و دومین آن دو نفر هستی، بنابراین تو به این امر سزاوارتر و برتر از ما هستی. انصار گفتند: ما نمی گذاریم کسی غیر از ما و شما به خلافت برسد، ما از خودمان امیری و از شما نیز امیری برمی گزینیم و همه به او رضایت می‌دهیم که اگر او بمیرد یکی دیگر از انصار را جایگزین او کنیم. 📚بحارالانوار-جلد ۲۸ صفحه ۱۸۸ ⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️ |
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ کیفیت سقیفه قسمت • دوم ✔️ ابوبکرزندیق پس از این که مهاجرین را مدح نمود، گفت: و ای گروه انصار، شما کسانی هستید که فضیلت و نعمت بزرگ شما در اسلام قابل انکار نیست، خداوند پسندیده است که شما به عنوان یاران او و رسولش باشید و مهاجرت رسولش را به سوی شما و خانه همسران پیامبر را در میان شما قرار داده است، و پس از مهاجرین اولیه، هیچ یک از مردم در منزلت در مرتبه شما نیستند، آنان امیران و شما وزیران هستید. سپس حباب بن منذر انصاری برخاست و گفت: ای گروه انصار، بر مملکت خود حکومت کنید، همانا مردم تحت فرمان شما هستند، و هیچ کس جرأت مخالفت با شما را ندارد و مردم تنها از نظر شما پیروی می‌کنند. و انصار را ستود و سپس گفت: اگر اینان امارت شما بر خودشان را نپذیرفتند، ما نیز به این که آن‌ها بر ما امیر شوند تن نمی دهیم و به کمتر از این که از ما امیری و از آنان نیز امیری در میان باشد قانع نمی شویم. عمر بن خطاب حرامزاده برخاست و گفت: هرگز، دو شمشیر در یک غلاف نمی گنجند. عرب، وقتی پیامبرشان از میان شما نیست به خلافت شما راضی نخواهند شد، اما عرب ابایی ندارد از این که امورش را کسانی به دست گیرند که نبوت در میان آنان بوده است. و ما در این مورد با هر کسی که با ما مخالفت کند، دلیل واضح و قدرت آشکاری داریم، پس جز کسی که به باطل گراییده و متمایل به گناه است و در هلاکت غوطه ور و دوست دار فتنه است، در مورد قدرت محمد - صلی الله علیه و آله -، با ما که دوستان و خاندان او هستیم نزاع نمی کند. حباب بن منذر برای بار دوم برخاست و گفت: ای گروه انصار! حق خود را حفظ کنید و به سخنرانی این مرد نادان و یارانش که می‌خواهند سهم شما از این امر (خلافت) را برای خود ببرند، گوش ندهید. اگر قبول نکردند که یک امیر از ما و یک امیر از آنان بر کار باشد، آن‌ها را از سرزمین خود بیرون برانید و خود متولی این امر بر آنان شوید. به خدا سوگند شما نسبت به این امر از آنان سزاوارترید، شما پیش از این با شمشیرهای خود سرسختان را به این دین درآوردید. منم آن صاحب نظر درست اندیش و آن درخت نخل پربار [و با تجربه]، به خدا سوگند اگر کسی سخن مرا نپذیرد بینی او را با شمشیر خواهم شکست. عمر بن خطاب حرامزاده گفت: تا زمانی که حباب پاسخ مرا می‌دهد، من با او حرفی ندارم؛ زیرا در زمان زندگانی رسول خدا - صلی الله علیه و آله - نیز بین من و او مشاجره ای درگرفت و رسول خدا - صلی الله علیه و آله - من را از مشاجره با او نهی نمودند و قسم خوردم که هرگز با او سخن نگویم. سپس عمربن زنا به ابوعبیدة گفت: ای اباعبیده! چیزی بگو! ابوعبیدة برخاست و صحبت‌های زیادی کرد و در میان سخنان خود از برتری‌های انصار نیز سخن گفت. بشیر بن سعد که یکی از بزرگان انصار بود، وقتی دید که انصار همگی بر سعد بن عباده برای امارت اتفاق کرده اند، به او رشک ورزید و سعی کرد تا او را از رسیدن به امارت باز دارد؛ سخنانی گفت و به امارت قریش رضایت داد و همه مردم و مخصوصاً انصار را تشویق کرد که آن چه مهاجران انجام می‌دهند، راضی شوند. ابوبکر گفت: عمر و ابو عبیده دو بزرگ قریش هستند؛ با هر کدام از آن‌ها که مایلید بیعت کنید. عمر و ابو عبیده گفتند: تا وقتی که تو باشی ما این امر را به عهده نمی گیریم، دستت را جلو بیاور تا با تو بیعت کنیم. بشیر بن سعد گفت: من سومین شما دو نفر هستم. بشیر بن سعد بزرگ قوم اوس بود و سعد بن عباده بزرگ قوم خزرج، وقتی که اوسیان این عمل بشیر را دیدند و دیدند این که خزرجیان خواهان به خلافت رساندن سعد هستند، خود را ملزم به بیعت با ابوبکر دیدند و هجوم آوردند و ازدحام کردند و از شدت ازدحام سعد - که بر بستر بیماری اش در میان آن‌ها حاضر بود - را لگدمال کردند. گفت: مرا کشتید. عمر گفت: سعد را بکشید، خدا او را بکشد. قیس بن سعد برآشفت و ریش عمر را گرفت و گفت: ای فرزند صهاک - مادربزرگ عمر حبشی بود - ترسوی از جنگ‌ها فرار کن! به خدا سوگند شیر در بین مردم است و در آرامش، اگر یک تار موی او را بکنی، یک دندان سالم برایت باقی نمی گذارد. ابوبکر گفت: آرام باش ای عمر! مهربانی بهتر است و نیکوتر. سعد گفت: ای فرزند صهاک! به خدا سوگند اگر توانایی برخاستن داشتم، چنان بر تنگ نای گوش شما دو نفر می‌غریدم که در اثر آن تو و یارانت از این شهر بیرون بروید و شما دو نفر را به قومی ملحق می‌کردم که در میان آن‌ها خوار و ذلیل بودید و فقط دنباله رو بودید و کسی از شما پیروی نمی کرد. حالا دیگر جسور شده اید! ای خزرجیان! مرا از این فتنه کده بیرون ببرید. او را بردند و وارد خانه اش کردند. ⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️ |
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ کیفیت سقیفه قسمت • سوم ✔️ مدتی بعد ابوبکر زندیق در پی او فرستاد که مردم بیعت کرده اند، تو هم بیعت کن. سعد گفت: نه، به خدا سوگند مگر این که همه تیرهایم را به سمت شما پرتاب کنم و پیکان نیزه هایم را از خون شما رنگین کنم و تا جایی که دستم توان دارد بر شما شمشیر بزنم و به همراه پیروان و خانواده و قبیله‌ام با شما جنگ کنم. ای غاصبان! به خدا سوگند اگر همه جن و انس نیز علیه من متحد شوند؛ با شما بیعت نخواهم کرد تا زمانی که در پیش گاه پروردگارم حاضر شوم و از حساب [اعمال] خود آگاه شوم. هنگامی که سخنان سعد به گوش آن‌ها رسید، عمربن زنا گفت: باید از او بیعت بگیریم. بشیر بن سعد گفت: او این کار را نمی کند و لج کرده است، او بیعت نمی کند تا کشته شود، و وقتی کشته می‌شود که اوسیان و خزرجیان در رکابش کشته شده باشند؛ او را به حال خودش رها کنید، رها کردن او زیانی ندارد، سخن او را پذیرفتند و سعد را به حال خودش رها کردند. سعد به نماز آنان اقتدا نمی کرد و به دستورات آن‌ها ترتیب اثر نمی داد و اگر یارانی داشت حتما بر آنان می‌شورید و با آنان به جنگ می‌پرداخت. سعد تا پایان خلافت ابوبکر زندیق و هلاکت او به این رویه خود ادامه داد. اما وقتی عمربن زنا کار را به دست گرفت، از خشم عمربن زنا ترسید و به شام رفت و در زمان خلافت او در حوران درگذشت و با هیچ کس بیعت نکرد. علت مرگ او تیری بود که شبانه به طرف او پرتاب شد و او را کشت. گفته شده که جنیان او را با تیر زده اند، و نیز گفته شده که محمد بن مسلمه انصاری در ازای پولی که برای کشته شدن او به وی داده بودند سعد را کشت، و روایت شده که مغیره بن شعبه این کار را انجام داد.   ⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ کیفیت سقیفه قسمت • چهارم ✔️ گروهی از انصار و عده دیگری که حضور داشتند، بیعت کردند. این در حالی بود که علی بن ابی طالب علیه السلام مشغول کفن و دفن رسول خدا صلی الله علیه و آله بودند. وقتی ایشان از این کار فارغ شدند و بر بدن پیامبر صلی الله علیه و آله نماز خواندند و مردم نیز چه آن‌هایی که با ابوبکر بیعت کرده بودند و چه آنهایی که بیعت نکرده بودند آمدند و بر بدن حضرت نماز خواندند، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به همراه زبیر بن عوام آمدند و در مسجد نشستند و بنی هاشم گرد ایشان جمع شدند، و بنی امیه نیز گرد عثمان بن عفان و بنی زهره دور عبد الرحمن بن عوف را گرفتند. همگی در مسجد بودند که ابوبکر و عمر و ابوعبیدة بن جراح آمدند و گفتند: چه شده که هر یک از شما یک دسته شده اید، برخیزید و با ابوبکر بیعت کنید که انصار و سایر مردم با او بیعت کرده اند. عثمان و عبدالرحمنن بن عوف و همراهان آن‌ها برخاستند و بیعت کردند، ولی علی علیه السلام و بنی هاشم به همراه زبیر به منزل علی علیه السلام رفتند. سپس عمر همراه عده ای از کسانی که با ابوبکر بیعت کرده بودند، که در میان آن‌ها أُسید بن حضیر و سلمه بن سلامة نیز بودند، نزد بنی هاشم رفتند و همگی با هم داخل شدند و به آن‌ها گفتند: با ابوبکر بیعت کنید که مردم با او بیعت کرده اند. زبیر دست به شمشیر خود برد؛ عمر گفت: این سگ را بگیرید و ما را از شر او رها کنید. سلمه بن سلامة به سرعت جلو رفت و شمشیر را از دستش گرفت، عمر شمشیر را گرفت و آن را به زمین زد و شکست. اهالی بنی هاشم که در آن جا بودند را محاصره کردند و همگی آنان را نزد ابوبکر بردند. وقتی پیش ابوبکر رسیدند، به آن‌ها گفتند با ابوبکر بیعت کنید که مردم با او بیعت کرده اند. به خدا سوگند اگر بیعت نکنید، با شمشیر بر شما حکم می‌کنیم. وقتی بنی هاشم آن وضع را دیدند، یکی یکی جلو آمدند و شروع به بیعت کردن کردند. تا این که فقط علی بن أبی طالب علیه السلام باقی ماند؛ عمر به او گفت: با ابوبکر بیعت کن. علی علیه السلام گفت: من نسبت به این امر از او سزاوارترم و شما نیز باید با من بیعت کنید. خلافت را از انصار گرفته اید و نزدیکی به رسول خدا را بهانه خود در برابر آن‌ها قرار داده اید و آن را به زور از ما اهل بیت می‌گیرید، مگر شما خودتان به انصار نگفتید که شما به جهت قرابتتان به رسول خدا صلی الله علیه و آله سزاوارتر از آن‌ها بر خلافت هستید و آن‌ها نیز رهبری را به شما بخشیدند و امارت را به شما تسلیم کردند!؟ من نیز همان دلیلی که شما برای انصار آوردید را برای شما می‌آورم، من به زنده و مرده رسول خدا صلی الله علیه و آله نزدیک ترم و من وصی و وزیر و محل اسرار علم او هستم، و من بزرگترین دوست و نخستین کسی هستم که به ایشان ایمان آوردم و تصدیقشان کردم، و من بهترین شما در زمان آزمایش در میدان جهاد با مشرکین، آگاه ترین شما نسبت به کتاب خدا و سنت و فقیه ترین شما نسبت به امور دین و داناترین شما نسبت به عاقبت امور هستم، زبانم از همه شما برنده تر و دلم از شما استوارتر است؛ پس چرا بر سر این امر با ما جنگ دارید، اگر از خداوند بر خویشتن می‌ترسید با ما به انصاف برخورد کنید و همان طور که انصار خلافت را برای شما دانستند، شما نیز آن را برای ما بدانید، وگرنه آگاهانه ظلم خود را آغاز کنید. عمر گفت: مگر تو سرمشق اهل بیتت نیستی؟ علی علیه السلام فرمودند: از خودشان بپرس. عده ای از بنی هاشم که بیعت کرده بودند،به سرعت پیش آمدند و گفتند: بیعت ما به منزله مخالفت با خلافت علی علیه السلام نبود، پناه بر خدا اگر ما بگوییم که ما در مهاجرت و درجه جهاد و نزدیکی به رسول خدا صلی الله علیه و آله در رتبه او هستیم. عمر گفت: تو را رها نمی کنیم، مگر این که با میل خود یا از روی اجبار بیعت کنی.علی علیه السلام فرمودند: خوب شیرش را بدوش که قسمتی از آن برای تو خواهد بود و امروز خوب از او ابوبکر حمایت کن که فردا به تو باز خواهد گرداند؛ به خدا سوگند سخن تو را نخواهم پذیرفت و گرد تو را نخواهم گرفت و بیعت نمی کنم. ابوبکر گفت:ای ابالحسن! ما بر تو سخت نمی گیریم و تو را اجبار نمی کنیم.ابوعبیدة برخاست و به علی علیه السلام گفت: ای عموزاده!ما قرابت و سابقه و دانش و کمک‌های تو را انکار نمی کنیم،اما سن تو کم است،علی علیه السلام در آن زمان سی و سه ساله بودند ابوبکر یکی از بزرگان قوم توست و او بهتر می‌تواند سنگینی این امر را به دوش بکشد. اینک که دیگر این امر به او سپرده شده است،خلافت را تسلیم او کن و اگر خدا تو را عمر دهد،خلافت به تو بازگردانده خواهد شد و دیگر بعد از آن هیچ کس درباره تو اختلافی نخواهد داشت.آری، تو قطعاً شایسته خلافت هستی و این امر حق توست.تو نیز فتنه بر پا نکن که اکنون زمان فتنه نیست تو خودت می‌دانی عرب و غیر عرب نسبت به تو چه کینه‌هایی در دل دارند. |
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ کیفیت سقیفه قسمت • پنجم ✔️ حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام فرمودند: ای گروه مهاجرین و انصار، شما را به خدا، شما را به خدا پیمانی که پیامبرتان بر خلافت من از شما گرفت را فراموش نکنید و حکومت حضرت پیامبر خدا محمد مصطفی صلی الله علیه واله را از خانه و کاشانه او خارج نکنید و به خانه و کاشانه خود نبرید و خانواده او را از حقشان و جای گاه شان در میان مردم کنار نزنید. ای کسانی که این جا جمع هستید! خداوند قضاوت و حکم نمود و و پیامبرش داناتر است و شما نیز می‌دانید که ما اهل بیت علیهم السلام بیش از شما بر این امر سزاواریم، اگر در یک نفر باشد که قاری کتاب خدا و فقیه در دین خدا و مسلط به کار رعیت باشد، به خدا سوگند آن یک نفر در میان ماست نه در میان شما؛ بنابراین از هوی و هوس خود پیروی نکنید که از حق دورتر می‌شوید، و گذشته خود را با شری که اکنون بر پا کرده اید تباه نسازید. بشیر بن سعد انصاری که کار را برای خلافت ابوبکرزندیق هموار کرده بود و جماعت انصار گفتند: ای ابالحسن! اگر انصار این سخنان تو را قبل از بیعت با ابوبکر زندیق می‌شنیدند، هرگز در مورد خلافت تو اختلافی پیدا نمی کردند. حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام فرمودند: ای مردم! شما می‌خواستید که من بدن رسول خدا - صلی الله علیه و آله - را واگذارم و هنوز ایشان را به خاک نسپرده، بیایم و بر سر جانشینی ایشان نزاع کنم!؟ به خدا قسم فکر نمی کردم که کسی قصد خلافت بکند و در مورد آن با ما اهل بیت به مقابله برخیزد و آن چه را که شما روا دانستید، حلال بداند. و فکر نمی کردم که رسول خدا - صلی الله علیه و آله - در روز غدیر خم برای کسی حجت و جای سخنی باقی گذارده باشد. شما را به خدا قسم می‌دهم، آیا در میان شما کسی نیست که در روز غدیر خم از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیده باشد که می‌فرمایند: \\"هر کس که من مولای او هستم، این علی مولای اوست. خداوندا! کسی که علی را دوست می‌دارد دوست بدار و کسی که او را دشمن می‌دارد دشمن بدار. خداوندا! یاری دهندگان او را یاری کن و خوارکنندگان او را خوار گردان\\" که بیاید و به آن چه شنیده است شهادت بدهد؟ زید بن ارقم نقل کرده، دوازده مرد از جنگجویان بدر به این سخنان شهادت دادند. من نیز از جمله کسانی بودم که این سخنان را از رسول خدا - صلی الله علیه و آله - شنیده بودم، ولی آن روز شهادت ندادم و به همین جهت بینایی خود را از دست دادم. صحبت‌های زیادی در مورد این سخنان علی -علیه السلام - شد و صداها بالا گرفت. عمر از ترس این که مبادا کسی به سخنان علی - علیه السلام - گوش دهد، مجلس را به هم زد و گفت: خداوند متعال دل‌ها و دیدگان را دگرگون می‌کند و تو ای ابالحسن، همیشه از سخن جمع روی می‌گردانی. آن روز را همه بازگشتند. ⚫️ظهور - ان شاء الله - خیلی نزدیک است⚫️ |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚩▫️ به تو ثانی چقدر شیرین است بر بغض میان هر گلو تسکین است بغضی که ز تو دارم و من ز واللهه که از و دیرین است فرموده امام ششمین عشق لعنت به اصل اصول دین است تاریخ تو را خواندم و لعنت کردم واللهه که تو مرا آیین است ــــ 😍 😍 🔴 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج 🔴
🔰 غاصبان خلافت، با چه حالتی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام بیعت گرفتند... زمانی که امیرالمومنین علیه‌السلام را پیش ابوبکر بُردند، عمر بعد از نیش و کنایه، به ایشان گفت: بیعت کن و این سخنان باطل را رها کن. مولا علی علیه‌السلام به او فرمودند: اگر این کار را نکنم، چکار می‌کنید؟ او گفت: با خواری و حقارت تو را می‌کشیم. 🔸مولا فرمود: در این صورت بنده خدا و برادر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را کشته‌اید. ابوبکر گفت: «بنده خدا» را راست می‌گویی، اما ما قبول نداریم که تو برادر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله باشی. 🔹حضرت فرمودند: آیا این که رسول خدا صلی الله علیه و آله بین من و خودشان پیوند اخوّت بستند را انکار می‌کنید؟ ابوبکر گفت: آری. و این را سه بار برای ایشان تکرار کرد. 🔸عمر برخاست و خطاب به ابوبکر که بر بالای منبر نشسته بود گفت: از چه بالای منبر نشسته‌ای و حال آن که این «ستیزه‌جو» نشسته است و برای بیعت با تو بر نمی‌خیزد؟ چرا دستور نمی‌دهی تا گردنش را بزنیم! 🔹امام حسن و امام حسین علیهماالسلام نیز کنار امیرالمومنین علیه‌السلام ایستاده بودند؛ وقتی سخن عمر را شنیدند، به گریه افتادند. مولا علی علیه‌السلام آن دو را در آغوش گرفتند و فرمودند: لَا تَبْکِیَا فَوَ اللَّهِ مَا یَقْدِرَانِ عَلَی قَتْلِ أَبِیکُمَا 🔻گریه نکنید؛ به خدا سوگند این دو نمی‌توانند پدرتان را بکشند.‌ 🔸... سپس عمر با شدت بیشتری گفت: یا إبن ابی‌طالب! برخیز و بیعت کن. حضرت فرمودند: اگر این کار را نکنم، چه می‌شود؟ عمر گفت: در آن صورت به خدا سوگند گردنت را خواهیم زد. حضرت سه بار علیه آنان احتجاج نمودند. ثُمَّ مَدَّ یَدَهُ مِنْ غَیْرِ أَنْ یَفْتَحَ کَفَّهُ فَضَرَبَ عَلَیْهَا أَبُو بَکْرٍ 🔻سپس بدون آن که کف دستشان را بگشایند، دستشان را دراز نمود و ابوبکر دست خود را بر دست ایشان زد. 🔹مولا علی علیه‌السلام پیش از آنکه بیعت کنند، در حالی هنوز ریسمان بر گردنشان بود، رو به قبر مطهر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله نمودند و فریاد برآوردند: یا «ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِی وَ کَادُواْ یَقْتُلُونَنِی» اعراف/۱۵۰ 🔻{ای برادرم! این قوم مرا ناتوان کردند و چیزی نمانده بود که مرا بکشند}. 📚کتاب سلیم بن قیس، ص۸۲ 📚بحارالانوار ج۲۸ ص۲۷۷ 📚الكوكب الدري،حائری، ج۱، ص۲۰۲ @haram110
┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄ ‍ 『🔹』وصیّت مهم حضرت پیامبر خدا محمد مصطفی صلی الله علیه واله به حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه‌السلام 📌حضرت پیامبر خدا محمد مصطفی صلی‌الله علیه و آله فرمودند : ﴿اۍ على علیه السللم ! به زودى قريش عليه تو پشت به پشت يكديگر مى‌دهند،براى ظلم به تو و شكست دادنت باهم متحد مى‌شوند،👈🏻پس اگر يارانى داشتى جهاد كن و اگر ياور نداشتى دست نگهدار و خون خود را حفظ كن👉🏻.چون شهادت در راه خدا در آينده نصيب تو خواهد شد.خداوند قاتل تو را لعنت كند﴾. عَنْ‌ عَبْدِاللَّهِ بْنِ عَبَّاسٍ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ﴿صلی الله علیه واله﴾ فِي وَصِيَّتِهِ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ﴿علیه السلام﴾ يَا عَلِيُّ إِنَّ قُرَيْشاً سَتَظَاهَرُ عَلَيْكَ وَتَجْتَمِعُ كَلِمَتُهُمْ عَلَى ظُلْمِكَ وَقَهْرِكَ فَإِنْ وَجَدْتَ أَعْوَاناً فَجَاهِدْهُمْ وَإِنْ لَمْ تَجِدْ أَعْوَاناً فَكُفَّ يَدَكَ وَ احْقِنْ دَمَكَ فَإِنَّ الشَّهَادَةَ مِنْ وَرَائِكَ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَكَ‌ أَحْمَدُ بْنُ إِدْرِيسَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ الْجَبَّارِ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى قَالَ:بَعَثَ إِلَيَّ أَبُو الْحَسَنِ مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ ع بِهَذِهِ الْوَصِيَّةِ مَعَ الْأُخْرَى‌ 📚الغيبة،شيخ طوسۍ ج:۱ ص:۱۹۳ [روایت معتبر است] 🛑تڪلیف شرعۍ حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السللم بعد از جریان و حضرت فامةالزهرا سلام الله علیها در این روایت نهفته است،به نڪات ذیل توجّه ڪنید. ⫸یار نداشتن حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام در احادیث نبوۍ فراوانۍ همچون «إِنَّ الْأُمَّةَ سَتَغْدِرُ بِكَ بَعْدِي» و «ضَغَائِنُ فِي صُدُورِ قَوْمٍ» و «سَتَلقۍٰ جُهْداً بَعْدِۍ» ثابت است. ⫸پس با توجّه به تنها بودن حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام وخیانت امّت، تنها تڪلیف حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام در برابر اهل سقیفه دست نگه داشتن وصبر است، وقیام در این شرایط مخالف نص حضرت رسول الله صلی‌الله علیه و آله است. 『🔻』وصیتی دیگر از حضرت پیامبر خدا محمد مصطفی صلی الله علیه واله 📜حضرت رسول الله صلی‌الله علیه و آله فرمودند:«پس چون از دنيا رفتم و از آنچه به تو وصيت كردم فارغ شدي و بدنم را در قبر گذاشتي، در خانه ات بنشين و قرآن را آنگونه كه دستور داده ام، بر اساس فرائض و احكام و ترتيب نزول جمع آوری كن، تو را به صبر در برابر آنچه كه به تو و فاطمه زهرا علیهما السلام خواهد رسيد سفارش مي كنم، صبر كن تا بر من وارد شوی» 📌حدّثنی هَارُونَ بْنِ مُوسَى قال حدّثنی أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَمَّارٍ اَلْعِجْلِيِّ اَلْكُوفِيِّ قال حدّثنی عِيسَى اَلضَّرِيرِ عَنِ اَلْكَاظِمِ عَنْ أَبِيهِ﴿؏﴾ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اَللَّهِﷺ لِعَلِيٍّ﴿؏﴾...فَإِذَا قُبِضْتُ وَفَرَغْتَ مِنْ جَمِيعِ مَا أُوصِيكَ بِهِ وَ غَيَّبْتَنِي فِي قَبْرِي فَالْزَمْ بَيْتَكَ وَ اِجْمَعِ  اَلْقُرْآنَ عَلَى تَأْلِيفِهِ وَ اَلْفَرَائِضَ وَاَلْأَحْكَامَ عَلَى تَنْزِيلِهِ ثُمَّ اِمْضِ ذَلِكَ عَلَى غير لائمة [عَزَائِمِهِ وَ] عَلَى مَا أَمَرْتُكَ بِهِ وَعَلَيْكَ بِالصَّبْرِ عَلَى مَا يَنْزِلُ بِكَ وَ بِهَا حَتَّى تَقْدَمُوا عَلَيَّ خصائص الائمة ج:۱ ص:۷۳ 『🔹』سـبب عدم قیام حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام از لسان مبارک حضرت امام جعفر الصادق علیه السلام ✍🏻از حضرت امام صادق علیه السلام پرسیده شد که چرا حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام با آنان نجنگید؟ حضرت فرمود:«این همان است که در علم خدا پیشی گرفته بود، وبرای وۍ ممکن نبود که با آنان بجنگد درحالیکه جز سه نفر از مؤمنین کسی همراه او نبود». حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ زِيَادِ الْهَمَدَانِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا أَنَّهُ سُئِلَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ﴿؏﴾ مَا بَالُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ﴿؏﴾ لَمْ يُقَاتِلْهُمْ قَالَ الَّذِي سَبَقَ فِي عِلْمِ اللَّهِ أَنْ يَكُونَ وَ مَا كَانَ لَهُ أَنْ يُقَاتِلَهُمْ وَ لَيْسَ مَعَهُ إِلَّا ثَلَاثَةُ رَهْطٍ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ 📗علل الشرائع ج:۱ ص:۱۴۸ (ر.ک: تصویر الحاقی) [سند صحیح است] 📌این روایت هم به دستور خدا به صبر حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب علیه السلام تلمیح میڪند هم به وصیّت حضرت رسول الله صلی‌الله علیه و آله اشاره میڪند. ➢در وصیّت آمده بود که «اگر یار نداشتی دست نگه دار» ودر روایت حضرت امام صادق علیه السلام یار نداشتن حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بیان شده، لذا باید برحسب سفارش حضرت نبی اڪرم صلی‌الله علیه و آله صبر را پیشه میکردند و از جنگ دست میکشیدند. |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 سوال از صلی‌الله‌علیه‌وآله درباره نسب خلفای اهل سنت 🔊 حجت‌الاسلام 💥ببینید و انتشار دهید 🚩کانال حرم 🆔 @haram110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽مجلس ما را با یاد پسر أبو سفیان كثیف نكن! 🔊 ✌️عبد الرزاق صنعانی از اساطين علم حدیث اهل كه بزرگانی همچون احمد بن حنبل، یحیی بن معین، اسحاق بن راهویه و علی بن المدینی شاگردی او را كرده‌اند، به شدت از معاویه (خال النواصب) متنفر بوده است. نام معاویه برای او به حدی مشمئز كننده بوده كه هر وقت یادی از معاویه می‌شد، می‌گفت: "لاَ تُقَذِّرْ مَجْلِسَنَا بِذِكْرِ وَلَدِ أَبِی سُفْیانَ" مجلس ما را با یاد پسر أبو سفیان كثیف نكن! (ذهبی، سیر أعلام النبلاء ، ج۹ ص۵۷۰) پ‌ن: بخاری هشت روایت از معاویه و بیش از صد روایت از عبد الرزاق صنعانی در نقل كرده است! 💥ببینید و انتشار دهید 🚩کانال حرم 🆔 @haram110
لعنت به طرفداران لعنت به مخالفان لعنت به کسانی که تبعیت میکنند از سه خلیفه لعنت به کسانی که بی خیال صورت سیلی خورده مادرمان هستند اف بر سکوت کسانی که سکوت کردند و حرفی از سقیفه نمی‌زنند. از چه میترسید؟ مگر خودتان را سرباز امام زمان نمیدانید؟ سرباز حقیقی امام زمان سکوت نمی‌کند و سکوتش باعث نابودی حق است. لعنت به سقیفه و طرفداران و محبان کسانی که طرفدار سقیفه هستند @haram110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 مبنای سقیفه اجتهاد در مقابل نص 🔊 💥ببینید و انتشار دهید 🚩کانال حرم