eitaa logo
حرم
2.6هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.5هزار ویدیو
630 فایل
❤﷽❤️ 💚کانال حرم 🎀دلیلی برای حال خوب معنوی شما🎀 @haram110 ✅️لینک کانال جذاب حرم https://eitaa.com/joinchat/2765357057Cd81688d018 👨‍💻ارتباط با ادمین @haram1
مشاهده در ایتا
دانلود
حرم: "حا" و "سین" و "یا" و "نون" یعنے الفباے جنون هر ڪسے غیر از شما در نوڪر سرنگون سینہ ے مـن را شڪافید و ببینید از دلم شعبہ‌اے از مرقد ارباب ، مےآید برون @haram110 🍃چگونگی انتشار نسل🍃 @haram110 «وقتی قابیل، هابیل را کشت، حضرت آدم از داغ جوانش هابیل فزع و جزع نمود ... و خداوند حضرت شیث را به تنهایى بدون توأم با خواهرى به آدم عنایت فرمود، و اسم شیث، هبة اللَّه است و آن‌حضرت اول کسى است که از آدمیان در زمین وصى و جانشین پیغمبر شد. و بعد از حضرت شیث خداوند یافث را به آدم مرحمت فرمود و یافث هم بدون همزاد متولد گردید، و چون به حد بلوغ و رشد رسیدند، و اراده نمود خداوند که نسل زیاد شود چنان که می‌ بینید (زیاد شده‌اند) و تزویج خواهر با برادر حرام بود. @haram110 از این جهت حق تعالى حوریه ‌اى به نام نَزلَه در عصر روز پنجشنبه از بهشت فرستاد و امر فرمود به آدم که او را تزویج و همسر شیث نماید، سپس در عصر روز بعد حوریه‌ دیگری به نام مَنزِلَه فرستاد و به آدم امر فرمود که به یافث تزویج نماید. @haram110 پس از آن‌ که حضرت آدم آنها را به دو فرزند خود تزویج نمود براى حضرت شیث پسرى متولد گردید و براى یافث دخترى متولد شد و چون به حد بلوغ و رشد رسیدند خداى تعالى امر فرمود به آدم که دختر یافث را به پسر شیث تزویج کند، و حضرت آدم اطاعت امر کرد و آنها را همسر یکدیگر نمود، و از ایشان، پیامبران و فرستادگان الهی و برگزیدگان از نسل آنها متولد شدند...» علل الشرایع ج1 ص19 🆔 @haram110 ✍ هرڪس پنجشنبه این نماز را خوانَد بعدد آنچه در بهشت و جهنم است حسنه یابد↯ ۲ رڪعت ؛ هر رڪ ۱ حمد ۵ نصر ۵ کوثر پس از عصر ۴۰ توحید ۴۰ استغفار 📚 جمال الاسبوع ۹۸ مطالب مشابہ ↩️ @haram110 یا علی ، اگر در روز پنجشنبه وقت زوال خورشید (برگشتن خورشید از میانه آسمان) جماع کردی و فرزندی حاصل شد ، تا زمان پیری این فرزند ، شیطان به او نزدیک نخواهد شد و خدای متعال سلامتی دین و دنیا را روزی او خواهد ساخت. یا علی ، اگر جماع کنی در شب جمعه و فرزندی به وجود آید ، آن فرزند خطیب و سخنگو خواهد بود. یا علی ، اگر در روز جمعه بعد از عصر جماع کنی و فرزندی حاصل شود ، آن فرزند از دانایان مشهور خواهد شد. یا علی ، اگر در شب جمعه بعد از نماز عشاء مجامعت کردی و فرزندی بهم رسید امید است آن فرزند به خواست خداوند متعال یکی از ابدال باشد. @haram110 🌼امام صادق(ع)فرمودند: هرکس عصر پنجشنبه ۴۰بار سوره نصر را بخواند،خدای مهربان چنان رزق وروزی او را وسیع و زیاد میکند که موجب تعجب و شگفتی خودشخص میشود❣ @haram110 💠⚜️💠 ⚜️يكصد الله اكبر هنگام غروب كسي كه هنگام غروب صد بار تكبير بگويد ، همانند كسي است كه صد بنده را آزاد كرده است . 📕ثواب الاعمال صدوق ص٣٥١ @haram110 💠اَشْهَــــدُاَنَّ علیــاً وَلی الله💠 منتظر: 🍃🍂🍃 @haram110 🌴 روایت ناب.... بح بح👌👌👌 💠 حضرت محمد صلوات الله علیه و آله و سلم :🌹👇 💫هرکس به نوشته ای از فضائل علی علیه السلام نگاه کند،خداوند گناهانی را که با چشم انجام داده می آمرزد.💫 📘 امالی صدوق،مجلس28 ✨✨✨✨ هم شعر میخوانم براش هم مدح میخوانم ز او با مدح مولا چشمِ خود، تطهیرِ دائم میکنم . ڪلیــڪ ڪنید ↩️ @haram110 👆کانال زیبای حرم👆 🍃🍂🍃
🔴 که حضرت -علیها السلام- برای -عجل الله فرجه- سُرودند: 《مرحوم علامه تعریف کردند: ⬅️در عالم حضرت -علیها السلام- را دیدم؛ سه بیت فارسی خواندند؛ وقتی شدم فقط بیت را به یاد داشتم: 《دلی شکسته تر از من در آن زمانه نبود 《در این زمان دل فرزند من شکسته تر است 📕 عنایات حضرت مهدی -علیه السلام- به علماء و طلاب، صفحه۱۷۶ 《إلهی بحق حضرت زینب(س)عجّل لولیّک الفرج 🌍 📡لطفا نشر دهید @haram110
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🚩 باز باران... باز باران... با ترانه دارد از مادر نشانه بوی باران... بوی اشک مادرانه پر ز ناله کودکی با مادری پهلو شکسته می‌برد او را به خانه کوچه‌ها و تازیانه... گریه‌های کودکانه حمله‌ی نامردِ پَستی وحشیانه تازیانه، تازیانه... پس چرا مادر، چرا‌ گم کرده راه آشیانه؟ باز باران... دانه دانه حیدرانه... بی‌صدا و مخفیانه آه از غسلِ شبانه زینبانه... لرزه افتاده به شانه پشت تابوتی روانه باز باران... 💢 @haram110 💢
خوش‌به‌حال بچه آهویی که تو توی صحرا او بوده ای کاش من یک می‌شدم می دویدم روز و شب در دشتها توی کوه و دشت و صحرا روز و شب می دویدم تا که می دیدم تو را کاش روزی می‌نشستی پیش من می‌کشیدی دست خود را بر سرم شاد می کردی مرا با خنده ات دوست بودی با من و با خواهرم چونکه روزی مادرم می‌گفت تو دوست با یک بچه آهو بوده ای خوش به حال بچه آهویی که تو توی صحرا ضامن او بوده ای پس بیا من بچه آهو می شوم بچه آهویی که تنها مانده است بچه آهویی که تنها و در میان دشت و صحرا مانده است روز و شب در انتظارم پس بیا دوست شو با من مرا هم ناز کن بند غم را از دو پای کوچکم با دو دست مهربانت باز کن
دل را مقیم درگه جانان نوشته‌اند ما را غلام #حضرت_سلطان نوشته‌اند آتش ز سوز سینۀ ما آفریده شد چون عشق تو به سینۀ سوزان نوشته‌اند تو سفره‌دار عشقی و ما ریزه‌خوار تو ما را کنار چشم تو #مهمان نوشته‌اند دل ذره ذره می‌شود از یک نگاه تو گویا ز روی چشم تو قرآن نوشته‌اند روز ازل که قرعه به نام تو می‌زدند ما را برای عشق تو قربان نوشته‌اند دل می‌تپد به سینه ز فکر جمال تو اصلا مرا ز عشق تو حیران نوشته‌اند از آن شبی که دل ز دل ما ربوده‌ای ما را انیس دیدۀ گریان نوشته‌اند ما از #محرم و #صفر و #فاطمیه ایم ما را یتیم سورۀ انسان نوشته‌اند #شعر #حضرت_رئوف #امام_رضا #سلطان_جن_و_انس #حضرت_امام_رضا #حضرت_علی_بن_موسی_الرضا #حضرت_سلطان
◽️◽️◽️◽️ " دستهایم را بگیر" دستهایت را بیاور دستهایم را بگیر دستهایم را خودت تا آخر دنیا بگیر گرچه بر بامت کبوترها فراوان میپرند از کلاغان زمین خورده، سراغ اما بگیر هر طبیب حاذقی مولا جوابم کرد، آه! وقت وقتش شد، خودت نبض مرا حالا بگیر مثل نور مهربانِ گریه های مستجاب نرم و آهسته بیا در هر دعایم جا بگیر اعتراف هر خطا و هر گناه کرده را بی محابا بی محابا از من رسوا بگیر مرده ام من مرده ام بی‌ رخصت دیدار تو زنده ام کن، در عوض ای عشق! جانم را بگیر امر امر توست تا بی وقفه احضارم کنى بال پروازی شو و در هر دعایم پا بگیر سر به زیر و بغض کرده آمدم، گفتی به من گریه کن، اما سرت را پیش من بالا بگیر
💠⚜️⚜️ عرفه وقتی میادبوی محرم میرسه بوی آه وناله وگریه وماتم میرسه ذکرهرعاشق دیونه میشه به شوروشین السلام وعلی الحسین 🔆✨✨ وعلی علی ابن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین عرفه وقتی میاددلاروماتم میگیره 🔆✨✨ دیگه ازفردادل فاطمه روغم میگیره دیگه پرمیزنه دلهاسوی بین الحرمین 🔆✨✨ السلام علی الحسین وعلی علی ابن الحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین 🔆✨✨ عرفه وقتی میاددلامیشه عزاخونه دیگه ازفردادل دیونه هاروضه خونه داره کم کم میرسه عزای شاه عالمین السلام علی الحسین 🔆✨✨ وعلی علی ابن لحسین وعلی اولادالحسین وعلی اصحاب الحسین شاعر : محمد فر
#شعر⚜️ حلال جمیعِ مشکلات است علی شوینده ی کُلِ سَیِئات است علی 🌸💠🌺 شیعه، زِ گُنَه چرا غَمینی ، خوش باش چون شافعِ روزِ عرصات است علی.
اصول دین 🌸اي بچه جون يه بازي 🌱بازي خونه سازي 🌸پنج تا ستون محكم 🌱بايد بسازيم با هم 🌸اول ستونِ توحيد 🌱تابيده مثلِ خورشيد 🌸عدل دومين ستونه 🌱براي ساخت خونه 🌸بازي نداره قوت 🌱سوم بذار نبوت 🌸چهارمي هم امامت 🌱به خونه داده قامت 🌸پنجم معاد بنا كن 🌱زود دستاتو بالا كن 🌸با شادي و با خنده 🌱بگو شدم برنده 🌸پنج تا ستون همين بود 🌱اينا اصول دين بود
حرم
#تربیت_نسل_مهدوی #منابع_مطالعاتی 🔷نکاتی در باب تربیت مهدوی •┈••🌿🌹🌿✾🌿🌹🌿••┈•
🌸در آموزش مسائل دینی به کودکان دلبندتان از روش-های بهره ببرید، این روش ها کارایی بیشتری در القای مفاهیم دینی به کودکان دارند. 🌸 یکی از انواع مهم و تاثیرگذار در ارائه مباحث ارزشی به خصوص 💕امام زمان شناسی شعرهای کودکانه با مضامین زیبا و جذاب است. ✔️شعر زیر یکی از همین نمونه هاست که بهتر است مادر با صدای دلنشین خود آن را برای کودک بخواند تا اثربخشی آن دوچندان گردد. 🌸🌸🌸🌸 ❤️امید آخر ما❤️ سلام سلام آی بچه ها سلام سلام آی غنچه ها روی زمین زیبا یه گوشه ای همین جا امید آخر ما امام و سرور ما ما رو نگاه می کنه همه رو دعا می کنه اون صاحب زمونه آقا چرا پنهونه چون بیشتر آدما غافل ز یاد خدا با کارهای زشتشون شدن اسیر شیطون آقا امام زمان❤️ یار همه شیعیان وقتی که زشتی رو دید از دست اونها رنجید گفت که دیگه یار ندارم عاشق و غمخوار ندارم دیگه غریب و تنهام غایب شد از نظرها بچه ها بیدار شوید با همدیگر یار شوید باید غوغا کنیم آقا رو پیدا کنیم💕 منبع: سایت موسسه ی فرهنگی رهروان انتظار نور •┈••🌿🌹🌿✾🌿🌹🌿••┈•
🌺ویژه ی ولادت حضرت علی علیه السلام 🌺مربی یا مجری شعر را بخواند و بچه ها ( علی ) را جواب دهند 🌸امام اوّل , علی 🌱یار پیمبر , علی 🌸ساقی کوثر , علی 🌱شافع محشر , علی 🌸فاتح خیبر , علی 🌱صفدر و حیدر, علی 🌸سرور و مولا , علی 🌱همسر زهرا , علی 🌸گوهرنایاب , علی 🌱مهر جهانتاب , علی 🌸منبع رحمت , علی 🌱نور حقیقت , علی 🌸گنج فضیلت, علی 🌱شیر شجاعت , علی 🌸گوهر ایمان , علی 🌱آیت رحمان , علی 🌸هادی انسان, علی 🌱کلام قرآن , علی 🌸حجّت یزدان , علی 🌱مظهر سبحان , علی 🌸یار فقیران , علی 🌱یار ضعیفان , علی 🌸دلبر دلها , علی 🌱همسر زهرا , علی 📚سایت عمو روحانی amoorohani.com ┄┅─✵🍃🌺🍃✵─┅┄
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 🌺🔸 درشروع دهه ی دوم ماه شعبان شد به پا جشن ولادت زسوی هاشمیان 🍂🌸🍃 جشن میلاد گلی، اکبر اولاد حسین پسری ماه جبین نور دل فاطمیان 🍃🌸🍂 پدرش نام پدر بر پسر خویش نهاد نام او گشت علی ،نام خوش هر دوران 🍂🌸🍃 مادرش بوسه برخسار پسر زد وانگه داد دست پدرش بهر اقامه واذان 🍃🌸🍂 بسکه زیباست همه یثربیان صف بسته از برای نظری بر رخ آن جان جهان 🍂🌸🍃 رشد می کرد وبرای همه ثابت می شد رخ پیغمبر ما در رخ او هست عیان 🍃🌸🍂 بر پیمبر چو دل هاشمیان می شد تنگ می نمودند نگه بر رخ آن ماه نشان 🍂🌸🍃 خلق نیکوش شبیه رخ پیغمبر بود بهر یادآوری خلق پیمبر میزان 🍃🌸🍂 مشق جنگاوریش شیوه ی عباسی شد آفرین ها بگرفتی زعمویش آسان 🍂🌸🍃 صوت زیبای اذانش دل هرکس می برد وای از آن دم که بخواندی به قرائت قرآن 🍃🌸🍂 اسوه ای بهر جوانان همه دورانهاست زادروزش شده بر حیدریون روز جوان 🍂🌸🍃 اولین کس زبنی هاشمیان بود که رفت بهر جان دادن در کرببلا در میدان 🍃🌸🍂 دفن شد پیکر او در جلوی پای پدر تیر بران خدا را بشدی او پیکان 🍂🌸🍃 کی شود کرببلا زائر مولا گردم بشوم بر سر خوان کرم او مهمان شاعر : اسماعیل
بابا سرم، تنم، کمرم، پهلویم، پرم یکی دو تا که نیست کبودی پیکرم بیش از همین مخواه و گر نه به جان تو باید همین کنار تو تا صبح بشمرم از تو چه مانده است؟ بگویم "که ای پدر" از من چه مانده است؟ بگویی "که دخترم" اندازه لب تو لبم شد ترک ترک اندازه سر تو گرفتار شد سرم از تو نمانده است به جز عکس مبهمت از من نمانده است به جز عکس مادرم از تو سوال می کنم انگشترت کجاست؟ كه تو سوال می کنی از حال معجرم دیدم چگونه سرت را به زد حق می‌دهی بمیرم و طاقت نیاورم مرد ای از ما کنیز خواست بیچاره خواهر تو و بیچاره خواهرم مرهم به درد این همه زخمی نمی خورد بابا سرم، تنم، كمرم، پهلویم، پرم .
🔴 @haram110 🔴 عدد ریگ بیابان عدد برگ شجر لعن الله ابابکرو هم عثمان وعمر عدد علم الهی عدد شمس و قمر لعن الله ابابکر و هم عثمان و عمر عدد هر چه نبی و عدد هر چه بشر لعن الله ابابکر و هم عثمان و عمر عدد دانه‌ی باران عدد برف وتگر لعن الله ابابکر و هم عثمان و عمر عدد دسته‌ی بیل و عدد میخ و تبر لعن الله ابابکرو هم عثمان و عمر عدد پارو و جارو عدد تیغ و سپر لعن الله ابابکر و هم عثمان و عمر عدد قفل و کلیدو عدد دسته‌ی در لعن الله ابابکر هم عثمان و عمر عدد ما مای گاو و عدد عرعر خر لعن الله ابابکر هم عثمان و عمر 🔴 🔴 عدد کیسه‌ی لیف و عدد شامپوی سر لعن الله ابابکر و هم عثمان و عمر عدد چشمای بینا عدد گوشهای کر لعن الله ابابکرهم عثمان و عمر عدد برگه‌ی چای و عدد قندو شکر لعن الله ابابکر و هم عثمان وعمر عدد پنجر ها وعدد شیشه و در لعن الله ابابکر وهم عثمان و عمر عدد صابون حمام عدد حوله‌ی تر لعن الله ابابکر و هم عثمان و عمر عدد هر چه که دختر عدد هرچی پسر لعن الله ابابکر وهم عثمان و عمر عدد دانه‌ی یاقوت عدد هرچه گهر لعن الله ابابکرو هم عثمان وعمر عدد مهره و پیچ وعدد میخ وفنر لعن الله ابابک وهم عثمان و عمر عدد گردن و پا و عدد دست و کمر لعن الله ابابکر و هم عثمان و عمر عدد شیر سماور عدد اگزوز خاور لعن الله ابابکروهم عثمان و عمر 🔴 🔴
شمار فضلِ علی در عدد حساب نشد چنانکه هر چه نوشتند بوتراب نشد به نور روی علی شد تمام عالم صید حریف جذبه این ماه آفتاب نشد به یمن اوست عبادات نمره می گیرند عمل بدون ولای علی ثواب نشد بگو به منکرِ مغرور جز به شخص علی به شهر علم پیمبر کسی که باب نشد علی ست وجه خداوند مطمئن هستم که رویِ پاک علی بر خدا حجاب نشد اگر محبتِ او را تمام عالم داشت نکن تعجب اگر یک نفر عذاب نشد
تو فاروقی، تو فرقانی، تو میثاقی، تو میزانی صراط‌المستقیمی تو، امام‌‌المتّقینی تو قسیمُ النّار و الجنّت، امیر هیبت و غیرت امانی تو، امینی تو، علی! حِصن حصینی تو تو شیر حق، تو کراری، ولی‌‌الله و قهاری درِ علم نبی و نفس ختم‌المرسلینی تو یداللهی و سیف‌الله،روح‌الله و سرّالله امین‌اللهی و یعسوبی و حبل‌المتینی تو مع‌الحقی و وجه‌الله، نورالله و عین‌الله علی! عین‌الحیاتی تو، علی! عین‌الیقینی تو
حضرت امام جعفر صادق (سلام الله علیه) فرمودند : هرکس در مورد ما اهل بیت ، شعری بسراید ؛ خدا در بهشت خانه ای برایش خواهد ساخت .
"غزلی بخوان بشود عیان که امیرِ روزجزا علیست که حسابِ ما که عقابِ ما که عذابِ ما همه با علیست نشد از غم ضُعَفا جدا و کسی که در پیِ هر گدا برَوَد شبانه و بی صدا ببَرَد لباس و غذا علیست همه رمز و راز جهان بدان شده در عبای علی نهان شد اگر کسی یَل و پهلوان به یقین که از دَمِ یاعلیست همه دم بگو بِکَ یاعلی که نفس علی که هوا علی که دوا علی که شفا علی که دعای دفعِ بلا علیست ز علی کسی که جدا شود و َاگرچه از خُلفا شود تو بِدان که یک شَبه "لا"شود بخدا که نونِ "لَنا" علیست بوَد اولین، بوَد آخرین شَهِ مسلمین، شَهِ مومنین برو در صفاتِ خدا ببین نه علی خدا که خدا علیست بروَد فراتَر از آن چه که نرسیده بالِ ملائکه قَدَری که در دلِ معرکه درِ قلعه کنده ز جا علیست چه صلابتی و چه شوکتی چه شجاعتی و چه هیبتی به صفاومروه چه حاجتی به صفا قَسم که صفا علیست نجف است و ساغَرِ تا لبه... نجف است و مستی هرشَبّ نجف است و گیجی عقربه تب و لرزِ قبله نما علیست وَ به لطفِ پاکی مادرم نشدم حرامی و از سَرم نرود که بنده ی حیدرم سَنَد شرافتِ ما علیست" @haram110
مولای ما نمونهء دیگر نداشته است اعجاز خلقت است و برابر نداشته است وقت طواف دور حرم فکر می کنم این خانه بی دلیل ترک برنداشته است دیدیم در غدیر که دنیا به جز علی آیینه ای برای پیمبر نداشته است سوگند می خورم که نبی، شهر علم بود شهری که جز علی در دیگر نداشته است طوری ز چارچوب در قلعه کنده است انگار قلعه هیچ زمان در نداشته است یا غیر لافتی صفتی در خورش نبود یا جبرِِییل واژهء بهتر نداشته است چون روز روشن است که در جهل گمشده است هر کس که ختم نادعلی بر نداشته است این شعر استعاره ندارد برای او تقصیر من که نیست برابر نداشته است گوارای وجودتون @haram110
گرچه در دفتر من صحبتِ مولاست فقط هر چه گفتم نَمی از ساحلِ دریاست فقط یک «علی» گفتم و عمری‌ست، دهانم عسلی‌ست ذکر شیرینیِ حلوا به مَثَل‌هاست فقط احترامِ همه‌ی خلق، به جایش؛ اما نوکر خانه‌ی آقاست، که آقاست فقط همه‌ی جاذبه‌ها روی زمین معترفند نجفِ اشرفِ مولاست، که زیباست فقط هر که دنبال طلا رفته خبردار شود هر چه گنج است، در ایوانِ مُطَلاّست فقط آی سائل به کجا رو زده‌ای غیرِ حرم ؟! زود برگرد، که حاجات تو اینجاست فقط نه فقط در نجفش؛ در همه جای عالم دستِ گلدسته‌ی مولاست، که بالاست فقط بسکه بر سینه‌ی خود سنگِ علی را زده‌ایم ذکر «حیدر» دمِ دُرّ نجفِ ماست فقط کاش می‌شد قلم عفو، بگیرد دستش برگه‌ی نوکری‌ام گیر یک امضاست فقط @haram110
✿❀بِسْـمِـ الرَّبِ الشُّہَــداءِ وَالصِّدیـقین ✿❀ ✿رمان واقعی ✿❀قسمت ۴۲ ایوب صبح به صبح بچه ها را می کرد. آن قدر برایشان می خواند تا برای نماز صبح بیدار شوند. بعضی شب ها محمد حسین بیدار می ماند تا صبح با هم حرف می زدند. ایوب از خاطراتش می گفت، از این که بالاخره است... محمد حسین هیچ وقت نمی گذاشت ایوب جمله اش را تمام کند. داد می کشید: _"بابا اگر از این حرف ها بزنی خودم را می کشم ها" ایوب می خدید: _"همه ما رفتنی هستیم، یکی دیر یکی زود. من دیگر خیالم از تو راحت شده، قول می دهم برایت زن هم بگیرم، اگر تو قول بدهی مراقب مادر و خواهر و برادرت باشی. ✨ مرد شده بود.✨ وقتی کوچک بود از موج گرفتگی ایوب می‌ترسید... فکر می کرد وقتی ایوب مگس را هواپیمای دشمن ببیند، شاید ما را هم عراقی ببیند و بلایی سرمان بیاورد. حالا توی چشم به هم زدنی ایوب را می انداخت روی کولش و از پله های بیمارستان بالا و پایین می برد و کمکم می کرد برای ایوب لگن بگذارم. آب و غذای ایوب نصف شده بود... گفتم: _ ایوب جان اینطوری ضعیف میشوی هاا اشک توی چشم هایش جمع شد. سرش را بالا برد: _"خدایا دیگر طاقت ندارم پسرم جورم را بکشد، زنم برایم لگن بگذارد." با اینکه بچه ها را از اتاق بیرون کرده بودم، ولی ملحفه را کشید روی سرش. شانه هایش که تکان خورد، فهمیدم گریه میکند. 😞مرد من گریه می کرد، تکیه گاه من... وقتی بچه ها توی اتاق آمدند، خودشان را کنترل می کردند تا گریه نکنند.😞 ولی ایوب که درد می کشید، دیگر کسی جلودار اشک بچه ها نبود.😭 ایوب آه کشید و آرام گفت: _"خدا صدام را لعنت کند" بدن ایوب دیگر طاقت هیچ فشاری را نداشت. آن قدر لاغر شده بود که حتی می ترسیدم حمامش کنم. توی حمام با اینکه به من تکیه می کرد باز هم تمام بدنش می لرزید، من هم می لرزیدم. دستم را زیر آب می گرفتم تا از فشارش کم شود. اگر قطره ها با فشار به سرش می خوردند، برایش دردناک بود. آن قدر حساس بود که اعصابش با تحریک می شد. حتی گاهی از صدای خنده ی بچه ها ادامه دارد... ✿❀