🔶 ۱۴رمضان #شهادت #مختار_ثقفی رحمةالله 🔶
در سال ۶۷هجری در چنين روزى #مختار_بن_ابى_عبيده_ثقفى به شهادت رسيد، و مزار او كنار مرقد #حضرت_مسلم عليه السلام در انتهاء #مسجد_كوفه است .
📚تتمه المنتهى ص۹۱ ؛ الوقايع و الحوادث ج۱ ص۱۵۷ ؛ فيض العلام ص۳۳ ؛ بحارالانوار ج۴۵ ص۳۸۶ ؛ مستدرك سفينه البحار ج۵ ص۲۱۵
#مصعب_بن_زبیر بعد از به شهادت رساندن #مختار، دستور داد همسر او را دستگير كنند. او زنى مؤمنه به نام #عمره دختر #نعمان_بن_بشیر انصارى بود. مصعب گفت : #برائت بجوى از شوهرت؛ او گفت : چگونه برائت بجويم از كسى كه روزها روزه و شبها به نماز مشغول بود، و خون خود را براى خدا و #پیامبر_اکرم صلىاللهعليهوآله نثار كرد و #خونخواهى فرزند #رسول_خدا صلىاللهعليهوآله نمود؟ #مصعب در حالتى كه شمشيرش را از غلاف بيرون كشيده بود گفت : پس تو را به شوهرت ملحق مى كنم؛ همسر مختار جواب داد: پس از اين مرگ #بهشت است و به خدا قسم هيچ چيزى را بر محبتم به #امیرالمومنین على بن ابى طالب عليه السلام ترجيح نمىدهم .
در گرماى هوا در صحرايى بين #حيره و #كوفه دست و پاى او را بستند و بعد گردن او را زدند و سر از بدنش جدا كردند. اين زن مؤمنه اولين زن شهيدى است كه در محبت #امیرمؤمنان عليه السلام با #شكنجه كشته شد .
📚تتمه المنتهى ص۹۱ ؛ الوقايع و الحوادث ج۱ ص۱۵۷ ؛ فيض العلام ص۳۳ ؛ بحارالانوار ج۴۵ ص۳۸۶ ؛ مستدرك سفينه البحار ج۵ ص۲۱۵
دشمنان #اهل_بیت علیهم السلام از قدیم، حملات زیادی را به شخصیت جناب مختار رحمةالله داشته اند تا چهره آن جناب را تخریب کنند.
اما با مراجعه به #روایات #اهل_بیت علیهم السلام پیرامون شخصیت او و نیز نظرات بزرگان از علمای شیعه، در می یابیم که تمام #روایات_ذم_مختار ، ساخته دشمنان است .
مرحوم #استاد_خویی درباره شخصیت جناب مختار میگوید : من تمام روایات ذم مختار را بررسی کردم و دیدم که همه این روایات ساخته دشمنان است.
📚معجم رجال الحدیث ج۱۹ ص۱۰۳
#شریک ميگويد: روزي بر #امام_باقر عليه السلام وارد شديم و روز عيد بود. حضرت نشسته و منتظر بودند که سلماني بيايد و سر مبارکشان را #حلق كند. در اين بين مردی از اهل كوفه وارد شد و دست حضرت را گرفت تا ببوسد، امام اجازهاش نداد و فرمود: کیستی؟ عرض كرد كه من ( #حکم_بن_مختار ) حَکَم، پسر مختار بن ابي عبيده ثقفي هستم و کمی از امام فاصله داشت. امام دست دراز كرد و فرمود: بيا نزديك؛ بيا نزديك؛ انگار كه ميخواست او را در دامن خود بنشاند؛
#حضرت_باقر علیهالسلام اجازه نداد دستش را ببوسد. گفت: آقا! پشت سر پدرم بدگویی میکنند! #امام_محمد_باقر فرمود: چه ميگويند؟ گفت: ميگويند دروغگوست.
حضرت فرمود الحمدلله فقط اين را گفتند! عرض کرد هر چه بگویید من قبول دارم. امام فرمود: سبحان الله! #امام_سجاد #حضرت_زین_العابدین به ما خبر داد كه پدرم مِهری را به ذمه گرفته بود، اما نداشته که بدهد؛ تا اینکه مختار پولی فرستاد و آقا قرضش را داد. وقتی ساختمانهاي ما را روي سرمان خراب كردند، مگر مختار پول نفرستاد و خانههاي ما را نساخت؟ مگر قاتلان ما را تعقیب نکرد و خون ما را نستاند؟ و سه بار فرمود: رحم الله اباك.
📚اختیار معرفة الرجال ص۱۲۶
@haram110
🔶 پنجم ربیع الاول #وفات #حضرت_سکینه سلام الله علیها 🔶
حضرت #سكینه (عليها السلام ) دختر #امام_حسين عليه السلام ۵۶سال پس از واقعه #كربلا ، در شب پنجم ربيع الاول سال ۱۱۷ه.ق در مدينه وفات كرد .
📚قلائد النحور ج ربيع الاول ص۲۶ ؛ فيض العلام ص۲۰۶ ؛ مستدرك سفينه البحار ج ۴ ص۶۷ ؛ مستدركات علم رجال الحديث ج۸ ص۵۸۰ ؛ رياحين الشريعه ج۳ ص۲۸۰ ؛ معالی السبطین ج۲ ص۲۱۷
🔸 نام و لقب
نام او #آمنه و به نقلي #امینه و به نقل ديگر #امیمه بود كه مادرش به خاطر سكون و آرامش و وقاری كه داشت او را سكینه لقب داده بود. سكينه بنت الحسين بن علي بن ابيطالب علیهم السلام از دختران امام حسين عليه السلام و از مادري به نام #رباب_بنت_امرءالقیس متولد شد. اگرچه در منابع متقدم تاريخي، او كوچكتر از دختر ديگر امام حسين عليه السلام ، يعني #فاطمه معرفي شده؛ اما از تاريخ دقيق تولد او در تاريخ چيزي به ثبت نرسيده است.
🔸 حضور در كربلا
مادر ایشان #حضرت_رباب علیها السلام است که با هم در واقعه کربلا حضور داشتند، و همراه با #اسرا به #کوفه و #شام رفتند.
آن حضرت فقط با پسر عموی خود #عبدالله_بن_حسن پسر #امام_مجتبی علیه السلام ازدواج نمود و ادّعاهای دیگر در این زمینه مردود است. لازم به یادآوری است که #امام_حسن_مجتبی علیه السلام چند پسر به نام عبدالله داشته که آخرین آن ها در کربلا در #قتلگاه به #شهادت رسید، و این عبدالله برادر اوست.
📚 العقیلة و الفواطم علیهنَّ السلام ص۱۸۵
سكينه از جمله زنان حاضر در #واقعه_كربلا به شمار مي رفت. مورخان و سيره نگاران از او در آثار خود بارها و بارها ياد كرده اند. از جمله روايت شده كه در روز #عاشورا ، #حضرت_اباعبدالله علیه السلام پس از مدتي مبارزه ، جهت آخرين #وداع ، به سوي حرم آمدند و به زنان حرم فرمودند:"صبر پيشه سازيد و لباسهاي بلندتان را بپوشيد و آماده #بلا و مصيبت باشيد و بدانيد كه خداوند نگهدار شماست و به زودی شما را از چنگال اين گروه نجات خواهد داد و عاقبت كار شما سعادت و پايان كار دشمنان را به #عذاب مي كشاند. خداوند شما را در برابر اين سختي ها كرامت عطا خواهد كرد ...". نقل شده كه در روز يازدهم #محرم و به هنگام وداع اهل بيت عليهم السلام با شهدا سكينه عليها السلام پس از سخنان جانسوز عمه اش #حضرت_زینب عليها السلام پيش رفت و جنازه پدر را در آغوش گرفت و به #عزاداری پرداخت. سخنان او با پدر و گريه هايش بر شهيد كربلا همچنان ادامه داشت تا اينكه گروهی از ياران #عمر_بن_سعد پيش آمدند و او را به زور از پيكر پاك پدرش جدا كردند و كشان كشان نزد ديگر اسرا بردند.
🔸 ايام اسارت
پس از واقعه #عاشورا ، سكينه و بانوان ديگر حرم #اباعبدالله_الحسین عليه السلام به #اسارت دشمن در آمده و همراه با كاروان اسرا به #كوفه و #شام رفتند. او همراه و همگام با اسرای #اهلبیت عليهم السلام به افشاي جنايات #بنی_امیه و بيان مظلوميت اهل بيت پيامبر عليهم السلام پرداخت و اين تلاش را از همان آغازين روزهاي ايام اسارت آغاز كرد.
🔸 بازگشت به مدينه
پس از پايان اسارت سكينه نيز به همراه كاروان اسرا به مدينه بازگشت. اما از چند و چون زندگاني او در مدينه تا وفات ايشان در منابع خبر موثق و مورد اطمينان چنداني در دست نيست. شايد بتوان گفتگوي سكينه با دختر عثمان را از معدود خبرهاي مورد اعتماد در اين دوره دانست
🔸 شخصيت علمي و معنوی حضرت سكینه
سكينه دختر امام حسين عليه السلام را از برترين، باهوش ترين، و نيكوسرشت ترين زنان عصر خويش دانسته اند. او در فضل و كمال به اندازه ای بود كه به فرموده پدرش #حضرت_حسین عليه السلام غالباً غرق در ذات الهی بود.
🔸 درگذشت
در صبح روز رحلتش #محمد_بن_عبدالله ( #نفس_زکیه ) چهار صد دینار عطر و عود خرید و پیرامون تابوت آن حضرت در مجمره ها سوزانید.
در چگونگي و محل وفات #سكینه_بنت_الحسین اختلاف شده است. اما بنا بر نقل بسياري از منابع و مآخذ وفات ايشان در روز پنجم ربيع الاول سال ۱۱۷هجري قمري در زمان امارت خالد بن عبدالله بن حارث و به نقلي خالد بن عبدالملك در #مدینه اتفاق افتاده است. بنا بر نقل منابع #اهل_سنت ، خالد بن عبدالله بر او نماز خواند و او را در قبرستان #بقيع به خاك سپردند. برخي محل دفن اين بانو را قبرستان باب الصغير سوريه مي دانند.
#خالد_بن_عبدالملک حاکم مدینه که در نظر داشت با به تعویق افتادن تشییع جنازه بر اثر گرمی هوا به بدن مطهّر جسارت شود، گفت :
«صبر کنید من برای نماز خواندن بر جنازه می آیم» ولی نیامد.
لذا جنازه مبارک آن حضرت تا شب دفن نشد. پس از آن یحیی بن حسن علیه السلام _ و به قولی محمّد بن عبدالله نفس زکیّة _ بر جنازه آن حضرت نماز خواندند و آن حضرت را با احترام به خاک سپردند.
📚 فیض العلام ص۲۰۵
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#روزشمار #ربیع #ربیع_الاول #تقویم
@haram110
✨✨مثل اهل بیت باشیم
✅امام علي(ع) در يكي از سفرها، به طرف كوفه مي آمد. يكي از #يهوديان نيز در همان راه حركت میکرد و قصد داشت به اطراف کوفه برود. آن #یهودی امام علی را نمي شناخت و چون تا کوفه، هم مسیر بودند ، با هم به سفر خود ادامه دادند .
تا اینکه به یک دو #راهي رسيدند كه يكي راه كوفه بود و ديگري راه اطراف كوفه.
يهودی ديد كه علی(ع)به راه كوفه نرفت، بلكه در همان راه كه خودش حركت مي كرد آمد.
يهودي پرسيد: مگر نگفتي كه #عازم كوفه هستم؟
امام پاسخ دادند: آري گفتم.
يهودي پرسید: پس چرا به راه #كوفه نرفتي و در اين راه با من مي آئي؟
امام علي علیه السلام فرمودند : پيامبر ما اين گونه به ما دستور داده است. هر مسلمان باید #رفيق راهش را، هنگام جدائي، تا چند قدم، بدرقه كند
يهودي: براستي پيامبر شما اين گونه دستور داده است؟ پس #مسلما هر كس از پيامبر شما پيروي كرده، به خاطر اين كارهاي بزرگوارانه و اين خصلت نيكو بوده كه از او ديده است.
من تو را گواه مي گيرم كه بر دين تو هستم و دين تو را پذيرفتم.
آن يهودي همراه امام علي(ع) به سوي كوفه آمد، و تازه در #كوفه متوجه شد که آن حضرت #حاکم مسلمانان است.
📚اصول کافی ، جلد ۲ ص ۶۷۰
🌺🌺
@haram110
🌼🍃🌼
#فرازی_از_تاریخ⏳
#وقایع_قبل_از_محرم📜
حرکت از مدینه به مکه 🐎 🐪
امام حسین(ع) شب یکشنبه، دو شب مانده از ماه رجب و به نقلی دیگر سوم شعبان سال ۶۰ق به همراه ۸۴ نفر از اهل بیت و یارانش، مدینه را به قصد مکه ترک کرد.
بنابر برخی منابع، ایشان شبهنگام نزد #قبر_مادر و برادر رفت و نماز خواند و وداع کرد و صبح به خانه برگشت.
در برخی دیگر از منابع آمده است حضرت(ع) دو شب متوالی را در کنار قبر رسول خدا(ص) بیتوته کرد.
در این سفر به جز #محمد_بن_حنفیه بیشتر خویشاوندان امام حسین(ع) از جمله فرزندان، برادران، خواهران و برادرزادههای آن حضرت(ع)، ایشان را همراهی میکردند.❤️
علاوه بر بنی هاشم، ۲۱ نفر از یاران امام حسین(ع) نیز با ایشان در این سفر همراه شدند.
محمد بن حنفیه #برادر_امام_حسین(ع) پس از اطلاع از سفر قریبالوقوع امام، برای خداحافظی نزد ایشان آمد. حسین(ع) #وصیت_نامه ای برای او نوشت که در آن آمده است:
💖✍🏻 من از روی ناسپاسی و زیاده خواهی و برای فساد و ستمگری، حرکت نکردم؛
بلکه اصلاح امّت جدّم را میجویم. میخواهم #امر_به_معروف و #نهی_از_منکر کنم و به سیره جدّم و پدرم علی بن ابی طالب(ع) رفتار کنم....💖
امام حسین(ع) با همراهانش از مدینه خارج شد و بر خلاف خواسته نزدیکانش راه اصلی مکه را پیش گرفت.
در میان راه مکه، حسین(ع) با عبدالله بن مطیع برخورد کرد.
او از مقصد امام پرسید.
امام فرمود: «اکنون آهنگ مکه دارم. چون آنجا برسم، از خداوند متعال برای پس از آن، طلب خیر خواهم کرد».
عبدالله امام را از مردم #کوفه برحذر داشت و از ایشان خواست در #مکه باقی بماند.
امام حسین(ع) بعد از ۵ روز، در #سوم_شعبان سال ۶۰هـ ق به مکه رسیدو با استقبال گرم مردم مکه و حاجیان بیت الله الحرام روبرو شد.😍
#ادامه_دارد....
📗ابن اثیر، علی بن ابی الکرم، الکامل فی التاریخ، بیروت: دارصادر-داربیروت، ۱۹۶۵.
و...
🍃🌹الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🌹🍃
🌤 @haram110
🏴💪
💪 #گفتگوی_امام"سجاد (ع) با #ابن_زیاد در دارالاماره #کوفه👇
🔴ابن زیاد رو به امام سجاد (ع) کرد و پرسید:
_تو کیستى؟
🔵حضرت پاسخ داد:
_من على بن الحسین هستم.
🔴ابن زیاد گفت:
_مگر على بن الحسین را خداوند (در کربلا) نکشت؟
🔵امام(علیه السلام) فرمود:
_من برادرى به نام على بن الحسین (حضرت علی اکبر) داشتم که مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند.
🔴ابن زیاد گفت:
_نه، او را خداکشت!
🔵امام (ع) با استفاده از آیه ۴۲ سوره زمر فرمود:
_«اللهُ یَتَوَفَّى الاَْنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا» (خداوند، جانها را به هنگام مرگشان مى گیرد).
(یعنى هر چند خداوند، جان هر کس را هنگام مرگ مى ستاند ولى برادرم را عده اى ستمکار به #شهادت رساندند).
🔴ابن زیاد که از این جواب دندان شکن خشمگین شده بود، گفت:
_تو با جرأت و جسارت پاسخ مرا مى دهى؟! هنوز در تو، توانایى پاسخگویى به من وجود دارد؟ او را ببرید و گردن بزنید!!
🔵#حضرت_زینب (س) وقتی این وضع را دید، #امام_زین_العابدین (ع) را در آغوش گرفت و خطاب به ابن زیاد فرمود:
_بس است! هر چه خواستى از خون ما بر زمین ریختى. سپس افزود: به خدا سوگند! از او جدا نخواهم شد، اگر مى خواهى او را بکشى، مرا نیز همراه او به قتل برسان!
🔴ابن زیاد به حضرت زینب و #امام_سجاد (ع) نگاهى انداخت و گفت:
_شگفتا از مِهرِ خویشاوندى! به خدا سوگند! گمان مى کنم این زن دوست دارد با برادرزاده اش کشته شود. از او (#علی_بن_الحسین) درگُذرید که گمان مى کنم همین بیمارى براى درد و رنجش کافى است!
🔵امام سجاد (ع) رو به عمه اش کرد و فرمود:
_عمه جان! تو آرام باش تا من با وى سخن بگویم. آنگاه رو به ابن زیاد کرد و فرمود:
_آیا ما را به قتل تهدید مى کنى؟ مگر نمى دانى که کشته شدن [در راه خدا]، عادت [دیرین] ما و شهادت، مایه کرامت و افتخار ماست؟!
🔴پس از این گفتگوها ابن زیاد که کاملا شکست خورده بود، دستور داد على بن الحسین (ع) و همراهانش را درخانه اى کنار مسجد اسکان دهند.
📚لهوف، ص ۲۰۲
#شهادت_امام_سجاد (ع) تسلیت 🏴💔
@haram110
هدایت شده از حرم
🏴💪
💪 #گفتگوی_امام"سجاد (ع) با #ابن_زیاد در دارالاماره #کوفه👇
🔴ابن زیاد رو به امام سجاد (ع) کرد و پرسید:
_تو کیستى؟
🔵حضرت پاسخ داد:
_من على بن الحسین هستم.
🔴ابن زیاد گفت:
_مگر على بن الحسین را خداوند (در کربلا) نکشت؟
🔵امام(علیه السلام) فرمود:
_من برادرى به نام على بن الحسین (حضرت علی اکبر) داشتم که مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند.
🔴ابن زیاد گفت:
_نه، او را خداکشت!
🔵امام (ع) با استفاده از آیه ۴۲ سوره زمر فرمود:
_«اللهُ یَتَوَفَّى الاَْنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا» (خداوند، جانها را به هنگام مرگشان مى گیرد).
(یعنى هر چند خداوند، جان هر کس را هنگام مرگ مى ستاند ولى برادرم را عده اى ستمکار به #شهادت رساندند).
🔴ابن زیاد که از این جواب دندان شکن خشمگین شده بود، گفت:
_تو با جرأت و جسارت پاسخ مرا مى دهى؟! هنوز در تو، توانایى پاسخگویى به من وجود دارد؟ او را ببرید و گردن بزنید!!
🔵#حضرت_زینب (س) وقتی این وضع را دید، #امام_زین_العابدین (ع) را در آغوش گرفت و خطاب به ابن زیاد فرمود:
_بس است! هر چه خواستى از خون ما بر زمین ریختى. سپس افزود: به خدا سوگند! از او جدا نخواهم شد، اگر مى خواهى او را بکشى، مرا نیز همراه او به قتل برسان!
🔴ابن زیاد به حضرت زینب و #امام_سجاد (ع) نگاهى انداخت و گفت:
_شگفتا از مِهرِ خویشاوندى! به خدا سوگند! گمان مى کنم این زن دوست دارد با برادرزاده اش کشته شود. از او (#علی_بن_الحسین) درگُذرید که گمان مى کنم همین بیمارى براى درد و رنجش کافى است!
🔵امام سجاد (ع) رو به عمه اش کرد و فرمود:
_عمه جان! تو آرام باش تا من با وى سخن بگویم. آنگاه رو به ابن زیاد کرد و فرمود:
_آیا ما را به قتل تهدید مى کنى؟ مگر نمى دانى که کشته شدن [در راه خدا]، عادت [دیرین] ما و شهادت، مایه کرامت و افتخار ماست؟!
🔴پس از این گفتگوها ابن زیاد که کاملا شکست خورده بود، دستور داد على بن الحسین (ع) و همراهانش را درخانه اى کنار مسجد اسکان دهند.
📚لهوف، ص ۲۰۲
#شهادت_امام_سجاد (ع) تسلیت 🏴💔
@haram110
AUD-20210828-WA0289.mp3
4.8M
🔊 #کلیپ_صوتی
🚩 بیان وقایع روز نوزدهم محرّم سال ۶۱ هجری و مصائب اهلبیت علیهمالسلام در مسیر کوفه به شام
🍂 «آجرک الله یا صاحب الزّمان.»
◼️ #استاد_بندانی_نیشابوری
#منبر_کامل #کوفه #شام #ابن_زیاد #اسارت #امام_سجاد علیهالسلام
🏴💪
💪 #گفتگوی_امام"سجاد (ع) با #ابن_زیاد در دارالاماره #کوفه👇
🔴ابن زیاد رو به امام سجاد (ع) کرد و پرسید:
_تو کیستى؟
🔵حضرت پاسخ داد:
_من على بن الحسین هستم.
🔴ابن زیاد گفت:
_مگر على بن الحسین را خداوند (در کربلا) نکشت؟
🔵امام(علیه السلام) فرمود:
_من برادرى به نام على بن الحسین (حضرت علی اکبر) داشتم که مردم (ستمگر) او را به قتل رساندند.
🔴ابن زیاد گفت:
_نه، او را خداکشت!
🔵امام (ع) با استفاده از آیه ۴۲ سوره زمر فرمود:
_«اللهُ یَتَوَفَّى الاَْنْفُسَ حِینَ مَوْتِهَا» (خداوند، جانها را به هنگام مرگشان مى گیرد).
(یعنى هر چند خداوند، جان هر کس را هنگام مرگ مى ستاند ولى برادرم را عده اى ستمکار به #شهادت رساندند).
🔴ابن زیاد که از این جواب دندان شکن خشمگین شده بود، گفت:
_تو با جرأت و جسارت پاسخ مرا مى دهى؟! هنوز در تو، توانایى پاسخگویى به من وجود دارد؟ او را ببرید و گردن بزنید!!
🔵#حضرت_زینب (س) وقتی این وضع را دید، #امام_زین_العابدین (ع) را در آغوش گرفت و خطاب به ابن زیاد فرمود:
_بس است! هر چه خواستى از خون ما بر زمین ریختى. سپس افزود: به خدا سوگند! از او جدا نخواهم شد، اگر مى خواهى او را بکشى، مرا نیز همراه او به قتل برسان!
🔴ابن زیاد به حضرت زینب و #امام_سجاد (ع) نگاهى انداخت و گفت:
_شگفتا از مِهرِ خویشاوندى! به خدا سوگند! گمان مى کنم این زن دوست دارد با برادرزاده اش کشته شود. از او (#علی_بن_الحسین) درگُذرید که گمان مى کنم همین بیمارى براى درد و رنجش کافى است!
🔵امام سجاد (ع) رو به عمه اش کرد و فرمود:
_عمه جان! تو آرام باش تا من با وى سخن بگویم. آنگاه رو به ابن زیاد کرد و فرمود:
_آیا ما را به قتل تهدید مى کنى؟ مگر نمى دانى که کشته شدن [در راه خدا]، عادت [دیرین] ما و شهادت، مایه کرامت و افتخار ماست؟!
🔴پس از این گفتگوها ابن زیاد که کاملا شکست خورده بود، دستور داد على بن الحسین (ع) و همراهانش را درخانه اى کنار مسجد اسکان دهند.
📚لهوف، ص ۲۰۲
#شهادت_امام_سجاد (ع) تسلیت 🏴💔
#حضرت_مسلم_علیه_السلام #حضرت_مسلم #مسلم_بن_عقیل
شب هنگام بود که حضرت مسلم در #كوچه های #كوفه سرگردان ميگشتند ؛ تا اين كه بر در خانه پیرزنی به نام #طوعه رسيدند ؛ در آنجا توقف كردند و از او #آب خواستند . آن زن آب آورد و حضرت مسلم نوشيدند . زن ظرف آب را به خانه برد . بعد بيرون آمد و حضرت مسلم را درب خانه اش ديد ! گفت : ای بنده خدا ، مگر آب نياشاميدی ؟ فرمودند : آری . طوعه گفت : پس چرا به نزد خانواده خود نمیروی ؟ حضرت مسلم چيزی نفرمودند . باز آن زن سوالش را تكرار كرد و حضرت مسلم جوابی نفرمودند . دفعه سوم طوعه گفت : سبحان الله ، ای بنده خدا ، خدا تو را از بدی ها دور كند . از اينجا برخيز و نزد خانواده خود برو . زيرا كه خوب نيست جلوی درب خانه من توقف كنی و من دوست ندارم در اين وقت شب ، كنار خانه من باشی . حضرت مسلم فرمودند : ای بنده خدا ، من در اين #شهر ، #خانه و #قوم و #خویش ندارم . آيا میتوانی در حق من #احسان نموده و امشب مرا در منزل خود جای دهی ؟ شايد پس از اين ، پاداش احسان تو را داده و جبران نمايم . طوعه گفت : ای بنده خدا ، چگونه خانه نداری ؟ حضرت مسلم فرمودند : من مسلم بن عقيل هستم . اين مردم به من #دروغ گفتند و مرا #فريب دادند و سرانجام تنها بيرونم كردند . طوعه گفت : به راستی شما حضرت مسلم هستید ؟ فرمودند : آری . گفت : بفرماييد . آن گاه حضرت مسلم را به يكی از اتاق هايی كه خود سكونت نداشت ، راهنمايی كرد و لوازم #استراحت را فراهم نمود و #شام آورد . ولی حضرت مسلم شام را ميل نفرمودند .
مصادر : مقاتل الطالبین ، صفحه ۶۷ _ الارشاد ، جلد ۲ ، صفحه ۵۴
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔻 قیامتِ عُلیاءمخدره در کوفه 🔻
🥀 از حذام بن ستیر اسدی روایت شده است که چون علی بن الحسین علیهماالسلام را با زنان از کربلا آوردند، زنان اهل کوفه را دیدند زاری کنان و گریبان چاک، و مردان هم با آنها میگریستند، زینالعابدین علیهالسلام بیمار بود و از بیماری ناتوان به آواز ضعیف آهسته گفت: اینان بر ما گریه میکنند، پس ما را چه کسی کشت؟!
🥀 آن گاه زینب دختر علی بن ابیطالب سوی مردم اشارت کرد که خاموش باشید، پس دَمها فروبسته شد و زنگ و در از بانگ و نوا بایستاد.
🥀 حذام اسدی گفت: زنی پرده نشین ندیدم هرگز گویاتر از وی، گویی بر زبان امیرالمؤمنین علی علیهالسلام سخن میراند، پس خدای را ستایش کرد و درود بر رسول او فرستاد و گفت:
🥀 ای مردم کوفه، ای گروه دغا و دغل و بیحمیت، اشکتان خشک نشود و نالهتان آرام نگیرد، مَثل شما مثل آن زن است که رشته خود را پس از محکم یافتن و ریستن باز تار تار میکرد و سوگندهاتان را دست آویز فساد کردهاید، چه دارید مگر لاف زدن و نازش و دشمنی و دروغ و مانند کنیزان چاپلوسی نمودن و چون دشمنان سخنچینی کردن یا چون سبزه بر پهن روییدهاند و گچ روی قبر، که باطن ان اندوه است (ظاهر زیبا به آرایش و در باطن گندیده)
برای خود بد توشهای پیش فرستادید، که خدای را بر شما به خشم آورد و در عذاب جاودان ماندید، بسیار بگریید و اندک بخندید، که عار آن شما را گرفت و ننگ آن بر شما آمد، ننگی که هرگز از خویشتن نتوانید شست و چگونه از خود بشویید این ننگ را که فرزند خاتم انبیاء و معدن رسالت و سید جوانان اهل بهشت را کشتید آن که در جنگ سنگر شما و پناه حرب و دسته شما بود، و در صلح موجب آرامش دل شما و مرهم نه زخم شما و در سختی ها التجاهی شما بد و در محاربات مرجع شما او بود، بد است آنچه پیش فرستادید برای خویش و بد است آن بار گناهی که بر دوش خود گرفتید برای روز رستاخیز خود.
نابودی باد شما را نابودی، و سرنگونی باد سرنگونی، کوشش شما به نومیدی انجامید و دست ها بریده شد و خشم پروردگار را برای خود خریدید و خواری و بیچارگی شما را حتم شد.
🥀 میدانید چه جگری از رسولخدا شکافتید و چه پیمانی شکستید و چه پردهگی او را از پرده بیرون کشیدید و چه حرمتی از وی بدریدید و چه خونی ریختید کاری شگفت آورید که نزدیک است از هول آن آسمانها بترکند و زمین بشکافند و کوه ها بپاشند و از هم بریزند مصیبتی است دشوار و بزرگ و بد و کج و پیچیده و شوم که راه چاره در آن بسته در عظمت به پری زمین و آسمان است آیا شگفت آورید اگر آسمان خون ببارد، و لعذاب الاخرة اخزی و هم لا ینصرون پس تاخیر و مهلت شما را چیره نکند که خدای تعالی از شتاب و عجله منزه است و از فوت خونی نمی ترسد و او در کمین گاه ما و شما است آن گاه این اشعار از انشای خود فرمود که معنی این است:
🥀 چه خواهید گفت هنگامی که پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم با شما گوید: این چه کاری است که کردید شما که آخرین امت هستید، به خانواده و فرزندان و عزیزان من بعضی اسیرند و بعضی آغشته به خون، پاداش من که نیکخواه شما بودم این نبود، که با خویشان من پس از من بدی کنید، من می ترسم عذابی بر شما نازل شود مانند آن عذاب که قوم ارم را هلاک کرد.
🥀 پس از آن ها روی بگردانید.
🥀 حذلم گفت: مردم را حیران دیدم و دستها به دندان میگزیدند پیرمردی در کنار من بود میگریست و ریشش از اشک تر شده بود و دست سوی آسمان برداشته می گفت پدر و مادرم فدای ایشان، سالخوردگان ایشان بهترین سالخوردگانند و خردسالان آنها بهترین خردسالان و زنان ایشان بهترین زنان و نسل آن ها والاتر از همه و فضل آن ها بالاتر.
🥀 پس علی بن الحسین علیهماالسلام فرمود: ای عمه آرام باش، باقی ماندگان را باید از گذشتگان عبرت گیرند و تو به حمدالله ناخوانده، دانایی و نیاموخته، خردمند، آنگاه آن حضرت از مرکب فرود آمد و چادری زدند او زنان را فرود آورد و داخل چادر شد...
📕 دمعالسجوم، فصل هفتم
▫️ #کوفه
▫️ #خطبه
▫️ #حضرت_زینب سلامالله علیها
🆔 @haram110
🏷 #فاطمیه #مقتل #مقتل_شناسی #مقتل_الحسین #مقتل_معصومین #مقتل_مأثور #کتاب #کتاب_شناسی #تاریخ #حدیث #روایت #توسل #زيارت #اشک #بکاء #ندبه #کربلا #نجف #شیعه #امیرالمؤمنین #امام_حسین #اهل_البیت #ثقلین #تربت #تربت_کربلا #فاطمیه #محسنیه #عید_غدیر #غدیر #غدیر_ثانی #المصیبة_الراتبة #اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#تاریخ #مطاعن #مطاعن_معاویه #سب #دشنام #معاویه_بن_ابوسفیان #فحش #سب_أمیرالمؤمنین #مغیره #دشمنان_اهل_بیت
ابن اثیر جزری مینویسد :
ثم دخلت سنه إحدى و خمسین و فیها کان مشتى فضاله بن عبید بأرض الروم و غزوه بسر بن أبی أرطأه الصائفه ذکر مقتل حجر بن عدی و عمرو بن الحمق و أصحابهما فی هذه السنه قتل حجر بن عدی و أصحابه و سبب ذلک أن معاویه استعمل المغیره بن شعبه علی الکوفه سنه إحدى و أربعین فلما أمره علیها دعاه و قال له أما بعد فإن لذی الحلم قبل الیوم ما تقرع العصا و قد یجزی عنک الحکیم بغیر التعلیم و قد أردت إیصاءک بأشیاء کثیره أنا تارکها اعتمادا علی بصرک و لست تارکا إیصاءک بخصله لا تترک شتم علی و ذمه و الترحم علی عثمان و الاستغفار له و العیب لأصحاب علی و الإقصاء لهم و الإطراء بشیعه عثمان و الإدناء لهم …
ترجمه : در #سال ۵۱ هجری ، #حجر_بن_عدی و #عمرو_بن_حمق (هر دو بزرگوار از #اصحاب_پیامبر هستند) و یاران آن ها توسط 🔥 #معاویه 🔥 کشته شدند .💔 دلیل هم آن بود که معاویه ، 🔥 #مغیره 🔥 را در سال ۴۱ ، #حاکم آن جا کرد . وقتی معاویه امارت #کوفه را به مغیره داد ، به او گفت : من میخواستم به تو مطالب زیادی را توصیه کنم ؛ اما همه این ها را رها می کنم ؛ چون به #بصیرت تو اعتقاد دارم .💩 اما یادت باشد که هیچ وقت #فحاشی به #أمیرالمؤمنین را ترک نکنی .😭 اما به 🔥 #عثمان 🔥 #ترحم کن و برای او #استغفار کن و برای #اصحاب أمیرالمؤمنین #عیب پیدا کن . آن ها را از خودت دور کن . مبادا به آن ها نزدیک شوی . مبادا با آن ها #رفت_و_آمد داشته باشی .
سند : الکامل ، ابن اثیر ، جلد ۳ ، چاپ دار الکتب العلمیه ، صفحه ۳۲۶
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج