eitaa logo
حرف حساب
7.2هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
46 ویدیو
16 فایل
برش‌هایی از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم | گروه مطالعاتی هیئت امام جعفر صادق علیه السلام ارتباط با مدیر: @Einizadeh
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از حرف حساب
✳️ همین که این نکته را دانستی کار تمام است! 🔻 بدانید، در وقتی که ما خلوت کردیم، خداوند مطلع است، وقتی جلوی مردم هستیم، مطلع است، حرف می‌زنیم مطلع است، ساکتیم مطلع است. همین که شخص مطلع شد که صاحب این خانه، صاحب این عالم، از هر فردفرد، به تمام افعال و تروک، به تمام نیت‌ها، مطلع شد، آنچه که نیت کرده و می‌کند، آن‌ها را هم مطلع است؛ بلکه نیت خیر را می‌نویسد، نیت شر را نمی‌نویسد تا شر محقق نشده، شر هم که محقق شد، یک مقدار صبر می‌کند تا ببیند توبه می‌کند یا نه، برمی‌گردد یا نه، کار تمام است! 👤 📚 از کتاب (اعتقادی) 📖 ص ۱۳۰ #⃣ سلوک ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ ثروت‌پرستان را هیچ میهنی نیست! 🔻 ای انسان! یقین بدان که ثروت‌پرستان را هیچ میهنی نیست، و مال‌اندوزان را وطنی و ملتی و امتی. سودْ تنها وطن معتبر ثروت‌پرستان است؛ و هر جا که سودِ بیشتر، وطنِ محبوب‌تر. 📚 از کتاب با مردی که از فراسوی باور ما می‌آمد | براساس داستان زندگی امام روح‌الله خمینی (ره)، ج۱ 📖 ص ۱۹ ✍ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ سرمایهٔ عمر 🔻 یکی از شرایط موفقیت انسان، درک کردن قیمت و ارزش وقت است. اگر جوانی ثروت هنگفتی از پدر به ارث برده باشد و دیوانه‌وار اسراف و تبذیر کند، همه متأسف و متعجب می‌شوند، به حال جوان رقّت می‌کنند، عاقبت شومش را همه حدس می‏‌زنند که چه بدبختی‌ها و پشیمانی‌هاست. همهٔ ماها کم‌وبیش با همچو کسانی برخورد کرده‌ایم و بسیار تأسف خورده‌ایم، ولی همین ما، خود ما نسبت به سرمایهٔ بزرگ‌تر و با ارزش‏تر یعنی وقت و عمر همان معامله‏‌ای را می‌کنیم که آن جوان نسبت به مال و ثروت خود می‌کند و هیچ‌گونه متأثر نمی‌شویم. این خود نشانهٔ این است که ما ارزش پول را خوب درک می‌کنیم، ولی ارزش وقت و زمان را درک نمی‌کنیم. 👤 📚 از کتاب «حکمت‌ها و اندرزها»، ج ۱ 📖 ص ۵۰ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب (بانوانه)
🔆 تک‌خوری ممنوع! 🔻 عادت آقا مرتضی این بود که اگر در یک جمع یا مهمانی قرار می‌گرفت و خوردنی و یا شیرینی می‌آوردند، یکی که برمی‌داشت، نمی‌خورد! و به صاحب‌خانه می‌گفت: «می‌تونم یکی هم اضافه با خودم ببرم؟!» و برمی‌داشت. می‌گفت: «می‌برم تا با خانواده بخورم.» 💠 می‌گفت: «آدم نباید اهل تک‌خـوری باشد! باید سعی کند که شیرینی‌های زندگی‌اش را با خانواده‌اش سهیم باشد. این امر در ایجاد اُلفت بین زن و شوهر خیلی مؤثر است.» 🔺 از جمله چیزهای دیگری که در ایجاد اُلفت بین زن و شوهر مؤثر می‌دانست، برگزاری نماز جماعت خانوادگی بـود. 📕 از کتاب «همسفر خورشید» | مجموعه خاطرات و زندگينامه ✍ علی تاجدینی ❤️ ❤ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌های مربوط به حوزه خانواده و تربیت فرزند) https://eitaa.com/joinchat/1740308544Cd389dd4353
حرف حساب
مرا با خودت ببر به قاعده رشته و علاقه‌ام، رمان‌های تاریخی بیشتر توجهم را جلب می‌کند. حالا اگر رمان را استاد نوشته باشد، انگیزه بیشتر هم می‌شود. آن‌قدر که شخصیت‌های حقیقی را در اوراق تاریخ بیابی و درباره آن فکر کنی. ◽◽◽◽◽ ابن سکت، ابن زیات و چند تن دیگر شخصیت تاریخی که اتفاقا شناخت آنان گره ذهنی را باز می‌کند. داستان به بغداد می‌رود و شک به جان ابن خالد می‌اندازد حالا باید ابن خالد جواب شک درون را بدهد، حالا باید بداند که زیدی‌ست یا رافضی؟ ابن‌الرضا چگونه با کوچکی سن، می‌تواند امامش باشد؟ در گردش همین سوالات در ذهن، خدا ابراهیم را جلوی پایش می‌گذارد و... ◽◽◽◽◽ داستان به‌گونه‌ایست که فکر می‌کنی، با یک شخصیت داستان به سرانجام می‌رسد، بعد کمی که می‌خوانی حواست جمع می‌شود که نه! داری با دو شخصیت داستان هم‌سو می‌شوی؛ کمی بعد می‌فهمی شخصیت سومی هم هست که از همه مهم‌تر است، آن‌هم خودتی، خودت که شاید حتی یک‌بار هم که شده دچار ابهام می‌شوی و دنبال جواب می‌گردی برای تمام سوالاتت. بعد خودت می‌شوی شخص اول داستان که تا حلب رسیده‌‌است و تا جواب سؤالش. ◽◽◽◽◽ این داستان علاوه بر رسالت داستانی خود، گریزی هم عقاید شیعه می‌زند و بخواهی و یا نخواهی چیزهایی یاد می‌گیری. بزرگ‌ترین مزیت این رمان این است که توانسته سوژه کوچکی را تا حد رمان جلو ببرد و مخاطب را هم‌سوی خود براند بی‌آن‌که ‌بسیاری از سوره‌های ناب را زخمی کند، چیزی که متاسفانه امروزه در بحث رمان تاریخی، با آن درگیریم. دوستان اهل قلم سراغ سوژه‌های اصلی می‌روند، بی‌آن‌که در مسیر تاریخ اسلام پای مکتب بزرگی نشسته‌باشند. بی‌آن‌که درباره منابع دست اول و دوم تاریخ اسلام اطلاعات داشته باشند. استاد سالاری از این قضیه مبراست. ایشان برای هنر قلم خود نیاز به یک شخصیت ویژه ندارد، بلکه می‌تواند با همین روایت‌های آمده در کتب شیعه، به اهداف خود برسد و این، اوج هنر ایشان است. هنری که امروزه بسیاری از نویسندگان، نیاز به آموزش آن دارند. استاد سالاری، در حین داستان، به تصویر سازی نیز می‌پردازد تا جایی که برای محکم شدن دلت، می‌روی سراغ سرچ و اطلاعات درباره همین رمانی که در دستت هست. ایشان موضوع را زخمی نمی‌کند و اگر بناست که محتوایی کار شود، به بهترین نحو ممکن به آن می‌پردازد. توصیفات داستان زیباست و می‌تواند فضای سه بعدی ذهن مخاطب را پر کند اما اگر بخواهم نکته‌ای بگویم، فقط در وصف برخی از همین توصیفات است که گاهی رشته داستان را از کف‌ات می‌ربود. داستان‌های تاریخی هویت برگرفته از هویت ماست که حالا به زینت قلم آرایش شده‌. حیف است که از خواندن این‌ها بی‌بهره باشیم. ✍ فاطمه میری‌طایفه‌فرد @del_gooye ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ راه حضور قلب دائمی 🔻 يكی از راه‌های مفيد برای «حضور قلب دائمی» اين است كه انسان خود را بالاتر از «دنيا» بداند. حضرت امام کاظم(ع) در همین رابطه به هشام می‌فرمایند: ای هشام... گران‌قدرترين مردم كسی است كه «دنياداری» را برای خود قدر و منزلتی نداند. به‌راستی که بهای پيكرهای شما جز «بهشت» نیست پس آن‌ها را به چيز ديگری نفروشيد. در «مناجات شعبانيه» خطاب به حضرت رب العالمین اظهار می‌دارید: «فَقَد هَرَبْتُ اِلَيْكَ»: من از دنيا فرار كردم و به سوی تو آمدم. پس هركس برای حضور قلب، بايد خود را از دنيا بالاتر بداند و با این رویکرد به سراغ خدا برود. لازم به تذكر هم نيست كه دنيا يعنی «تعلقات اعتباری» که ما در اطراف خود به وجود آورده‌ایم. 👤 📚 از کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» ج۱ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
✳️ یاری باطل یعنی فاصله گرفتن از دین خدا 🔻 نباید هیچ‌گاه از حساب خود غافل بود. در هر حرکتی، گرچه کوچک باشد، اگر باطل را تقویت کردیم، به همان اندازه از دین خدا فاصله گرفته‌ایم. خدای سبحان می‌فرماید: «ويل لكل همزة لمزة» قرآن روی حرکت لب‌های ما تکیه می‌کند که مبادا به گونه‌ای حرکت دهیم که کسی را بیازارد و یا تحقیر کند. چنانکه روی حرکت چشم و نحوهٔ دیدن ما نیز حساب می‌کند «و يعلم خائنة الأعين». پس نباید از محاسبهٔ خود غافل بود. انسان، در همان لحظه که باطل را یاری می‌کند، از دین خدا غافل است. چون دین خدا با هیچ باطلی سازش ندارد. «قل جاء الحق و ما يبدء الباطل و ما يُعيد» بگو حق آمد و جا برای هیچ باطلی نیست. 👤 📚 از کتاب 📖 ص ۵۷ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از حرف حساب
✳️ بایستی برویم در میدان عبادات جمعی! 🔻 علیه‌السلام از قول (ص) می‌فرماید: هیچ عملی پیش خدای متعال بافضیلت‌تر نیست از اینکه سُروری را در قلب یک مسلمانی وارد کنید؛ خوشحال کنید یک [مؤمنِ] مسلمان را. 🔸 اگر انسان یک کمکی بتواند بکند به یک مسلمانی که بتواند کشف ضُرّ او بکند، هیچ عملی پیش خدای متعال از این بافضیلت‌تر نیست. اینجور نیست که در این روایات بخواهند رابطه‌ی فردی با خدا را نادیده بگیرند؛ به‌هیچ‌وجه اینجور نیست و از اهمیت آن کاسته نمی‌شود. معلوم است که پیوند با خدای متعال پشتوانه‌ی همه‌ی این چیزهاست؛ اینکه انسان قلبا با خدای متعال همراه باشد و این کارها را هم برای خاطر خدا بکند، منتها در مقام توزین عمل عندالله، اینجور نیست که مردم در شدت زندگی بکنند اما انسان دل خودش را خوش بکند و برای خودش سبحان‌الله و الحمدلله بگوید؛ این کافی نیست، بایستی برود در میدان . 👤 📚 برگرفته از کتاب | مجموعه احادیث ابتدای درس خارج فقه؛ احادیث منتخب از کتاب النوادر 📖 صفحات ۱۱۲ و ۱۱۳ #⃣ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
هدایت شده از بینات
✔️ نکته‌ای قرآنی 🔸اراده الهی بر هلاک جامعه وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا(16 الإسراء) ١) معنی «إذا اردنا ان نهلک قریة» چیست؟ آيا خدا اراده بر هلاکت جامعه می‌کند؟ و آیا خودش جامعه را به فساد کشانده و بعد هلاک می‌کند؟ ٢) أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا، چه معنایی دارد؟ آيا خدا امر به فسق می‌کند؟ و آیا مترفین به فرمان خدا فسق می‌کنند؟ اگر اینطور است که بخاطر اطاعت او باید پاداش بگیرند نه آنکه عذاب شوند: فَحَقَّ عَلَيْهَا الْقَوْلُ فَدَمَّرْنَاهَا تَدْمِيرًا! 🔷 پاسخ 🔸اراده دو معنی دارد: یکی معنای معروف که در کتب لغت بیان شده و آن خواستن به معنای حقیقی است. اما معنای دوم که مجازی و عرفی است، "نزدیک شدن" است. مانند: فلانی وقتی خواست بمیرد چنين وصیت کرد. یا: آسمان وقتی می‌خواهد ببارد، من دلم می‌گیرد. 🔹روشن است که خواستن در این دو جمله به معنای نزدیک شدن است، یعنی وقتی مردن او نزدیک شد، و وقتی باریدن آسمان نزدیک می‌شود. چون کسی اراده مردن نمی‌کند، و آسمان اراده باریدن نمی‌کند. 🔸در قرآن هم داریم: فَوَجَدَا فِيهَا جِدَارًا يُرِيدُ أَن يَنقَضَّ فَأَقَامَهُ (الكهف٧٧) پس در آن شهر دیواری دیدند که می‌خواست فرو بریزد، موسی (علیه السلام) آن را برپا کرد..، یعنی نزیک بود که فروریزد. 🔹اراده در جمله وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِكَ قَرْيَةً، هم به معنای نزدیک شدن است. یعنی وقتی نزدیک شود که جامعه ای را هلاک کنیم. و روشن است که هلاک کردن جامعه، بخاطر فساد و کفران اکثر مردم آن است بطوریکه امکان اصلاح دیگر نباشد. 🔻و اما جمله أَمَرْنَا مُتْرَفِيهَا فَفَسَقُوا فِيهَا، قطعا خدا امر به فسق و فحشا نمی‌کند: إن الله لا یأمر بالفحشاء و المنکر. 🔹امر در اينجا به‌معنای تهدید است. مثل بگرد تا بگردیم. یا: هر غلطی می‌خواهی بکن! یعنی وقتی زمان هلاک جامعه‌ای بخاطر کفران و فسادشان نزدیک شد، مترفانشان را غرق در نعمت می‌کنیم و می‌گوییم که هر غلطی خواستند بکنند و وقتی غرق در فساد شدند، به دست خودشان هلاک می‌شوند. بله https://ble.ir/bayyenat313 ایتا https://eitaa.com/Bayyenat313 سروش https://splus.ir/bayyenat44
حرف حساب
✔️ نکته‌ای قرآنی 🔸اراده الهی بر هلاک جامعه وَإِذَا أَرَدْنَا أَن نُّهْلِكَ قَرْيَةً أَمَرْنَا مُ
✅ «بینات»؛ گفتمان تخصصی قرآن و معارف اهل‌بیت علیهم السلام ☑️ کانال دکتر محمد عینی‌زاده موحد | استاد حوزه و دانشگاه 💠 اخلاق 💠 فلسفه 💠 اصول عقائد 💠 تفسیر موضوعی قرآن 🔺 جلسات درس استاد محمد عینی‌زاده موحد
✳️ با اینکه فرمانده بود... 1⃣ با اینکه فرمانده بود، اما همیشه با بچه‌ها محشور و با آن‌ها سر یک سفره می‌نشست. بارها دیدم که به پاس‌بخش می‌گفت برای من هم پست بگذار. نوبتش که می‌شد، یک اسلحه برمی‌داشت و می‌رفت پست می‌داد. این که من فرمانده هستم و باید فرماندهی‌ام را بکنم، از این خبرها نبود. 2⃣ پابه‌پای بچه‌ها کار می‌کرد. زمانی که در قسمت غربی خرمشهر در کوی آریا مستقر بودیم، یک کامیون سیمان برای سنگرسازی آمد. آن روز اکثر بچه‌ها روزه بودند. محمد بچه‌ها را برای کمک صدا زد. هفت، هشت نفر از بچه‌ها جمع شدند. خودش هم با بچه‌ها تمام گونی‌های سیمان پنجاه کیلویی را از کامیون خالی کرد. 📚 از کتاب | جستارهایی از زندگی و خاطرات 📖 ص ۱۳۳ 🎙 راوی: یکی از همرزمان شهید ✍ نویسنده: علی اکبری مزدآبادی ❤️ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f