eitaa logo
❣کمال بندگی❣
1.8هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
6.2هزار ویدیو
38 فایل
اگــر یـکــ نــفـر را بـه او وصـل کــردی برای سپاهش تــــــو ســــــــردار یـــاری 💫یا صاحب الزمان💫 🌹کپی با ذکر صلوات آزاد است🌷🌼 @kamali220 🌹ارتباط با مدیر↖️↖️ ادمین تبادل↙️↙️ @Yare_mahdii313
مشاهده در ایتا
دانلود
✍فقط خداست كه . میشود با دهان بسته صدایش كرد... میشود با پای شكسته هم به سراغش رفت. تنها خریداریست كه اجناس شكسته را بهتر برمیدارد. تنها كسی است كه وقتی همه رفتند می ماند. وقتی همه پشت كردند آغوش میگشاید. وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت میشود. و تنها سلطانیست كه ... دلش با بخشیدن آرام می گیرد، نه با تنبیه كردن.! خدایا.. همیشه و همه جا پناهمان باش 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نایاب 👌 ❤️ سه دقیقه گوش کنید... هم بخندید و هم ببرید و با ذکر نشر دهید . 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
صبح فرا مى رسد، ديگر از ابرها خبرى نيست. اكنون مى توانيم به سوى شام حركت كنيم. آنجا را نگاه كن! چند نفر به سوى ما مى آيند. آنها كيستند؟ نزديك تر مى آيند. آنها همراهان مُصْعَب هستند كه ديشب در آن درّه اتراق كردند. پس شترهاى آنها كجايند؟ آنها نزد محمّد(ص) مى آيند و به او خبر مى دهند كه ديشب سيل آمد. و مُصْعَب و ديگران كه نمى توانستند از كالاها دل بكنند، گرفتار شده وغرق شدند. همه شترها در تاريكى شب رميدند. همان باران تند كه بر دل اين كوه ها باريد، سيل بزرگى شد و در آن درّه به راه افتاد. از آن كاروان فقط همين چند نفر مانده اند كه نه شترى دارند و نه بارى! محمّد(ص) از مَيسِره مى خواهد تا به آنها قدرى غذا بدهد كه بتوانند به مكّه باز گردند. كاروان به پيش مى رود، روزها و شب ها مى گذرند، كوه ها و بيابان ها پشت سر گذاشته مى شوند... ما فاصله زيادى تا شهر شام نداريم. اين ها، درختان زيتون هستند كه در اين اطراف روييده اند. نزديك ظهر است و خوب است همين جا، كنار آن صومعه اتراق كنيم. صومعه به جايى مى گويند كه يهوديان براى عبادت در آنجا جمع مى شوند. بعضى از مردم اين سرزمين پيرو دين موسى(ع) باقى مانده اند. آفتاب مى تابد، بايد زير سايه درختان برويم. شتران رها مى شوند تا علف هاى خودرويى را كه در اينجا روييده است بخورند. مَيسِره آن طرف ايستاده است و مواظب كالاها است. عدّه اى هم آتشى روشن مى كنند تا بعد از مدّت ها، غذاى گرمى بخوريم. من فكر مى كنم كه ناهار، كباب باشد! آنها گوسفندى را در ميانه راه خريده اند و قرار است گوشت آن را كباب كنند. خوب است من هم در تهيّه ناهار كمكى بكنم. گوشت تازه گوسفند را آماده كرده و روى آتش مى گذارم. صدايى به گوش مى رسد: بشتابيد ! بشتابيد ! اين يكى از همراهان ما است كه كمك مى طلبد. با شنيدن اين صدا همه از جا برمى خيزند، شمشيرهاى خود را برمى دارند و با سرعت مى روند. چه خبر شده است؟ آيا خطرى كاروان را تهديد كرده است؟ آيا دزدان به ما حمله كرده اند؟ در اين ميان نگاهم به مردى مى افتد كه به سوى صومعه مى دود. هيچ خبرى از دزدان نيست، همه بارهاى كاروان صحيح و سالم است: ــ چه شده كه همه را به يارى فرا خواندى؟ ــ مگر نديدى كه آن مرد يهودى چگونه به محمّد(ص) خيره شده بود؟ مگر نمى دانى كه يهوديان، دشمن او هستند؟ من برمى خيزم و نزديك صومعه مى روم. مى بينم كه آن يهودى در بالاى پشت بام صومعه ايستاده است و به آن طرف نگاه مى كند. او به محمّد(ص) خيره شده است كه زير درختى نشسته است. او را صدا مى زنم و به او مى گويم: ــ چرا قصد جان محمّد را كردى؟ ــ چه كسى اين حرف را زده است؟ ــ مگر نيامده بودى تا به او آزارى برسانى؟ ــ هرگز! من آمده بودم تا او را ببينم! من مثل بقيه يهوديان نيستم. من هيچ گاه حق ر ا كتمان نمى كنم. من هرگز دينم را به دنيا نمى فروشم. ماجرا چيست؟ او بايد براى من بيشتر سخن بگويد. نزديك تر مى شوم و از او مى خواهم برايم سخن بگويد. 🌹🌹🌹🌹🌻🌹🌹🌹🌹 @shohada_vamahdawiat @hedye110
یک عمر شهیـد بود و، دل باخته بود بردشمن و نفس خویشتن تاخته بود از پـیـکــر سـوخـتـه، نـبـودش بـاکـی او سوخته‌ای بود که خودساخته بود 🔸شاعر: حاج علی انسانی 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
🖤 اندازه‌ے تمام نَفَـس‌هاے خسته‌ات ؛ مـــــــــادر به من نَفَـس بده تا نوڪــری ڪــــــنم 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
1_419665131.mp3
4.92M
اگرچه حقیرم ؛ لیاقت ندارم 😞 پناهے جز این دل به‌جانت ندارم دلم لڪ زده ڪربلا قسمتم ڪن 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
❣یک دقیقه مطالعه چوپانی گله را به صحرا برد و به درخت گردوی تنومندی رسید. از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد كه ناگهان گردباد سختی در گرفت. خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه‌ای را كه چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می‌برد. دید نزدیك است كه بیفتد و دست و پایش بشكند. مستاصل شد و صوتش را رو به بالا کرد و گفت: «ای خدا گله‌ام نذر تو برای اینکه از درخت سالم پایین بیایم.» قدری باد ساكت شد و چوپان به شاخه قوی‌تری دست زد و جای پایی پیدا كرد و خود را محكم گرفت. گفت: «ای خدا راضی نمی‌شوی كه زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی. نصف گله را به تو می‌دهم و نصفی هم برای خودم.» قدری پایین‌تر آمد. وقتی كه نزدیك تنه درخت رسید گفت: «ای خدا نصف گله را چطور نگهداری می‌كنی؟ آنها را خودم نگهداری می‌كنم در عوض كشك و پشم نصف گله را به تو می‌دهم.» وقتی كمی پایین‌تر آمد گفت: «بالاخره چوپان هم كه بی‌مزد نمی‌شود. كشكش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.» وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به آسمان کرد و گفت: «چه كشكی چه پشمی؟ ما از هول خودمان یك غلطی كردیم. غلط زیادی كه جریمه ندارد.» 🔺در زندگی شما چند بار این حکایت پیش آمده است؟!🍃🍃🍃 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
💖اين متن خيلي قشنگه : 🌸همه تون تو گروه هاتون بزارید... 💖از طرف خــــــــــــدا 🌸 عالم ز برایت آفریدم، گله کردی 💖از روح خودم در تو دمیدم، گله کردی 🌸گفتم که ملائک همه سرباز تو باشند 💖صد ناز بکردی و خریدم،گله کردی 🌸جان و دل و فطرتی فراتر ز تصور 💖از هرچه که نعمت به تو دادم، گله کردی 🌸گفتم که سپاس من بگو تا به تو بخشم 💖بر بخشش بی منت من هم گله کردی 🌸با این که گنه کاری و فسق تو عیان است 💖خواهان توأم، تویی که از من گله کردی 🌸هر روز گنه کردی و نادیده گرفتم 💖با اینکه خطای تو ندیدم، گله کردی 🌸صد بار تو را مونس جانم طلبیدم 💖از صحبت با مونس جانت، گله کردی 🌸رغبت به سخن گفتن با یار نکردی 💖با این که نماز تو خریدم، گله کردی 🌸بس نیست دگر بندگی و طاعت شیطان؟ 💖بس نیست دگر هرچه که از ما گله کردی؟ 🌸از عالم و آدم گله کردی و شکایت 💖خود باز خریدم گله ات را، گله کردی.. 🌸همیشه شکر گذار خدا باش 💖و به آنچه داری قانع و شاد باش 🌸 شکرت خــــــــــدا 🌸 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
📃 روزی ارباب لقمــان به او دستور داد در زمینــــش برای او ڪنجد بڪارد. ولــی او جــو ڪاشت. وقت درو، اربــاب گفـــت: چـــرا جو ڪاشتی؟ لقمـــان گفت: از خدا امید داشتم ڪـہ برای تو ڪنجد برویاند. اربابش گفت: مگر این ممکن است؟! لقمان گفت: تورا می‌بینم ڪه خدای متعال را نافرمانی‌می‌کنی و درحالی که از او امید بهشت داری! لذا گفتم شـــاید این هــم بشــود. آنگاه اربابش گـــریست و او را آزاد ساخت. دقت‌ڪنیم‌که‌درزندگی‌چه‌می‌کاریم 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
چقدر زشته بعد از مرگ متوجه بشی سهم تو از (دنیا ) بازی با خانه و پول و ثروت و شهوات بوده همین زمین و ثروتی ک گذشتگان فریب خوردند و باهاش بازی کردند تو هم فریب خوردی و بازی کردی ... (تفکر) وَقَالُوا لَوْ كُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا كُنَّا فِي أَصْحَابِ السَّعِيرِ و گویند: اگر ما در دنیا (سخن انبیا) می‌شنیدیم یا به دستور عقل رفتار می‌کردیم (امروز) از دوزخیان نبودیم. 🍃الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🍃 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙خــــــدایا بجز خودت به دیگرى💫🌸 🌙واگذارمان نكن... 🌙🪐 🌙🌟🌙🌟🌙🌟🌙🌟🌙🌟🌙 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
1_324271782.mp3
1.78M
تجدید عهد روزانه با امام زمان (عج) 🤍 ❤️ با صدای استاد : 👤فرهمند 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 <====🔶🌹🔸🌹🔶====> @delneveshte_hadis110 <====🔶🌹🔸🌹🔶====>
اگرهرصبح آیـه الکرسی رابخوانی تا شب درامان خـداهستی آیـه الکرسی عظیم ترین آیه درقرآن است🍃🌸 برای حفظ ایمان ومال وجان هرروز آیه الکرسی بخوان روزتون قشنگ وشادودر امان خدا❤️🍂 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💖🦋💖🦋💖🦋💖🦋💖🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نگاهی نو حضوری نو تجربه‌ای نو برای تو ... امروزت را زندگی کن ... سلام صبح زیباتون سرشار از عشق و عطر خدایی 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
💚 «صبحم» شروع می شود آقا به نامتان «روزی من» همه جـا «ذکـر نـامتـان» صبح علی الطلوع «سَلامٌ عَلی یابن الحسن» مـن دلخـوشـم بـه «جـواب سلامتـان» ...!!❤️ السلام علیــڪ یا اباصالحَ المهــدی 💖🌹🦋 🔹🔹🔹🔹🔹🔹🔹 @mosbat_andishi 🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
شکسته تز از من آن زمان نبود....... 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸آرام بخش قلوب🌸🍃 🍃❤️🎼📹📸 یکی از بهترین و زیباترین کلیپهایی که :👇 🍃💖دل رو جلا میده 🍃💖 قلبهای آدما رو امید میبخشه 🍃💖 ذهن و افکار رو رشد میده تا توی زندگی ؛ بدنبال معنایی وسیع و نگاهی زیبا بدنیا و زندگی داشته باشیم. 🍃💚تلنگر و نشون دادنِ این زیبایی که خدا حواسش به همه مخلوقات و بنده هاش هستش... 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
آن مرد كيست كه به اين سو مى آيد؟ يكى از يهوديانى است كه از قلعه سلالم بيرون آمده است. او مى خواهد پيامبر را ببيند. ــ اى محمّد! اگر راه فتح قلعه را به تو بگويم به من امان مى دهى؟ ــ آرى، تو در امان هستى. ــ همراه من بياييد تا به شما بگوييم چه بايد بكنيد. ــ پيشنهاد تو چيست؟ ــ تنها چشمه آب اين قلعه از پاى آن كوه به قلعه مى رود. از چشمه تا داخل قلعه كانالى زير زمينى وجود دارد كه من از آن آگاه هستم. من مى خواهم شما را نزديك آن كانال ببرم تا آن را خراب كنيد. وقتى آب قلعه قطع بشود آنها تسليم خواهند شد. ــ اى مرد يهودى! ما منتظر مى مانيم تا خداوند ما را يارى نمايد و هرگز آب قلعه را قطع نمى كنيم. مرد يهودى به فكر فرو مى رود، پيامبر حاضر نيست آب بر روى دشمن يهودى خود ببندد. اين درسى است كه پيامبر به همه مسلمانان تاريخ مى دهد كه هرگز آب بر روى دشمنِ كافر خود هم نبندند. به نظر شما آيا مسلمانان بعد از پيامبر به اين نكته توجّه خواهند داشت؟ هيچ گاه نبايد آب را بر روى دشمن بست!! 💖💖💖💖🔻💖💖💖💖 https://eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef
🌹|امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام: 🕊~[در كارهاى خود با افراد خدا ترس مشورت كن، تا راه درست را بيابى.]~🌼🍃 📚 عیون الحکم، جلد۱، صفحه۲۹۸ 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
🌸پیامبر صلی الله فرمودند ☘ زمین به پروردگارش ناله نمےکند مگر براے سه چیز : 1⃣ خونے که به ریخته شود . 2⃣ آب غسلے که از حرام باشد . 3⃣ فردی که در بین اڵطڵۅعین خوابیده باشد . 📙 اڵخصال ج۲ ص۱۴۱ 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
❤️🌹❤️ عالم بہ عشق روے تو بیدار میشود هر روز عا‌شقان تو بسیار میشود وقتے سلام مے دهمت در نگاہ من تصویر مهربانے تو تڪرار میشود سلام بر وارث حیدر ڪرار✋❤️ 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
🌻 ؟! شبی از شبها، شاگردی در حال عبادت و تضرع وگریه و زاری بود.در همین حال مدتی گذشت، تا آنکه استاد خود را، بالای سرش دید، که با تعجب و حیرت؛ او را، نظاره می کند ! استاد پرسید : برای چه این همه ابراز ناراحتی و گریه و زاری می کنی؟ شاگرد گفت : برای طلب بخشش و گذشت خداوند از گناهانم، و برخورداری از لطف خداوند! استاد گفت : سوالی می پرسم ، پاسخ ده؟ شاگرد گفت : با کمال میل؛ استاد. استاد گفت : اگر مرغی را، پروش دهی ، هدف تو از پرورشِ آن چیست؟ شاگرد گفت: خوب معلوم است استاد؛ برای آنکه از گوشت و تخم مرغ آن بهره مند شوم . استاد گفت: اگر آن مرغ، برایت گریه و زاری کند، آیا از تصمیم خود، منصرف خواهی شد؟ شاگردگفت: خوب راستش نه...! نمی توانم هدف دیگری از پرورش آن مرغ، برای خود، تصور کنم! استاد گفت: حال اگر این مرغ ، برایت تخم طلا دهد چه؟ آیا باز هم او را، خواهی کشت، تا از آن بهره مند گردی؟! شاگرد گفت : نه هرگز استاد، مطمئنا آن تخمها، برایم مهمتر و با ارزش تر ، خواهند بود! استاد گفت : پس تو نیز؛ برای خداوند، چنین باش! همیشه تلاش کن، تا با ارزش تر از جسم ، گوشت ، پوست و استخوانت؛ گردی. تلاش کن تا آنقدر برای انسانها، هستی و کائنات خداوند، مفید و با ارزش شوی تا مقام و لیاقتِ توجه، لطف و رحمتِ او را، بدست آوری . خداوند از تو گریه و زاری نمی خواهد! او، از تو حرکت، رشد، تعالی، و با ارزش شدن را می خواهد ومی پذیرد نه ابرازِ ناراحتی و گریه و زاری را.....!! 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
مرثیه‌ای برای مادر خوبی ها 🎴 روایت شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها را از زبان درب چوبی خانه بشنوید. 🎧 پخش از ده ها کانال | هر روز یک قسمت 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
4_6046605326113835106.mp3
6.91M
قسمت اول 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸           @hedye110 🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸