برخیز که فجر انقلاب است امروز
بیگانه صفت، خانه خراب است امروز
هر توطئه و نقشه که دشمن بکشد
از لطف خدا نقش بر آب است امروز
#دهه_فجر_مبارک
#ورور_امام_به_میهن
#کمالبندگی
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
@hedye110
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
#همسرداری_فاطمی
قسمـ②ــتـــــ ⇦ تقسیم کار در زندگی
◥❥ یکی از عوامل شادابی و تکامل خانوادهها تعیین حدود مسئولیت افراد در خانواده است. البته، تعیین این مسئولیتها بنا بر شایستگی ها و توانمندیهایی است که خداوند در انسان به ودیعه نهاده است.
【با تقسیم کار، عدالت اجتماعی در ...
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا_س
#کمالبندگی
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
@hedye110
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
ツ
🌷حضـرت امام خـمینی (ره):
من باخدای خویش عـهد بسته ام
که #رضـــای او را بر رضای مردم
و دوستان مقدم بدارم و اگر تمام
جهان بر علیه من قیام کنند دست
از #حقـیقت برنمیدارم.
#کمالبندگی
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
@hedye110
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادش بخیر مردم چقدر همدل بودند.........
#کمالبندگی
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
@hedye110
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
✨﷽✨
🌼صدقه، درمان بیماری
✍طبق فرمایش اهل بیت علیهم السلام، صدقه دادن، یکی از راه های بسیار مؤثر در رفع بیماری های انسان هاست و البته این، تنها یکی از آثار نیکوی صدقه است.
پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم: بیمارانتان را با صدقه درمان كنید كه آن، بیماری ها و آفت ها را از شما دور می كند.
امام کاظم علیه السلام هم فرمود: بیماران خود را با صدقه دادن درمان کنید؛ من چیزی را نمی شناسم که سریع تر از همه چیز اجابت می شود جز صدقه و هیچ چیزی را نمی شناسم که برای بیمار نافع باشد و زودرس باشد، جز صدقه دادن! دین اسلام هیچ گاه انسان ها را فراموش نکرده، لذا در این مورد هم در رابطه با کسانی که توانایی مالی برای صدقه دادن ندارند، جایگزین ارائه نموده است:
💢 پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم: بر هر مسلمانی است که هر روز صدقه بدهد. عرض شد: کسی که مال ندارد چه کار کند؟حضرت فرمودند:
👈 برداشتن چیزهای آسیب رسان از سر راه، صدقه است.
👈 نشان دادن راه به کسی صدقه است.
👈 عیادت بیمار صدقه است.
👈 امر به معروف صدقه است.
👈 نهی از منکر صدقه است.
👈 جواب سلام دادن صدقه است.
📚 بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۵۰
#کمالبندگی
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
@hedye110
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
هدایت شده از شهداءومهدویت
#بانوی_چشمه
#برگپنجاهسوم
اى خديجه! براى چه شيفته محمّد(ص) شدى؟
تو كه مى دانى او فقير است، پس چرا او را انتخاب كردى؟
فهميدم. در نگاه تو، دنيا هيچ ارزشى ندارد، هر چه پايان پذير باشد دل تو را نمى ربايد!
تو به دنبال صداقت و انسانيّت هستى. تو مى خواهى با مردى ازدواج كنى كه از دنيا آزاد است.
تو خوب مى دانى، ثروتمند واقعى كسى است كه دنيا براى او ارزشى نداشته باشد.
تو نمى خواهى كه ديگر در فكر دنيا و آب و خاك باشى. تو فهميده اى كه ارزش عمر تو از همه اين ها بالاتر است. تو مى خواهى عمر خود را صرف چيزى كنى كه بى نهايت است!
تو خوب مى دانى مردى كه به دنيا دل نبندد، خيلى قيمت دارد.
ارزش او از همه دنيا بالاتر است!
تو شيفته كسى شده اى كه شيفته دنيا نيست.
صبح روز بعد فرا مى رسد و محمّد(ص) به سوى خانه خديجه مى رود. او مى خواهد با خديجه سخن بگويد.
محمّد(ص) مى خواهد همه ماجرا را از زبان خود خديجه بشنود. مردم وقتى مى بينند او به خانه خديجه مى رود خيال مى كنند او مى خواهد مزد خود را از خديجه بگيرد.
مَيسِره به خديجه خبر مى دهد كه محمّد(ص) آمده است. او وارد اتاق خديجه مى شود.
خديجه پشت پرده نشسته است. محمّد(ص) سلام مى كند و جواب سلام مى شنود...
ــ آمدى، چقدر منتظرت بودم! دلم گواهى مى داد كه مى آيى. ببين گفته ام خانه را برايت آب و جارو كرده اند.
ــ پيامى براى من فرستاده بودى، گفتم بيايم از زبان خودت بشنوم، ماجرا چيست؟
ــ پسر عمو! من شيفته خوبى هاى تو شده ام. تو پسر عموى من هستى و هم بهترين مرد اين روزگار!
ــ آيا مى دانى زندگى با من سختى هاى زيادى دارد؟ زندگى من يك سفر پر از بلاست. من به زودى راهى را آغاز خواهم كرد كه دشمنى همه مردم را در پى خواهد داشت.
ــ من همه اين سختى ها را به جان خريدارم! من مى خواهم تو را يارى كنم.
ــ با حرف مردم چه خواهى كرد؟
ــ من از حرف آنها هيچ باكى ندارم.
ــ آنها به تو خواهند گفت: چرا با كسى كه روزى كارگر تو بود ازدواج كردى؟
ــ به آنها مى گويم: من با آقا و مولاى خود ازدواج كرده ام.
ــ اگر همسر من بشوى همه دوستان خود را از دست مى دهى.
ــ من آماده ام تا همه هستى خود را به پاى تو بريزم!
ــ باشد، من به زودى به خواستگارى تو خواهم آمد.
ــ پسر عمو! منتظرت مى مانم.
محمّد(ص) از خانه خديجه بيرون مى آيد. او خيلى خوشحال است كه خدا دعايش را مستجاب كرده است.
او اكنون مى خواهد اين ماجرا را به عمويش ابوطالب بگويد. درست است كه آمنه، مادر او سال ها پيش از دنيا رفته است; امّا صَفيّه كه هست. صَفيّه، عمّه مهربان اوست.
نگاه كن! محمّد(ص) به سوى خانه صَفيّه مى رود. او مى خواهد با عمّه اش سخن بگويد. عمّه با روى باز از او استقبال مى كند:
ــ خيلى خوش آمدى!
ــ عمّه جان! من مى خواستم مطلبى را به شما بگويم.
ــ بفرما!
ــ من همسر آينده خود را انتخاب كرده ام.
ــ مبارك است! بگو بدانم چه كسى دل تو را ربوده است تا همين امشب به خواستگارى او برويم.
ــ خديجه.
ــ قربانت بشوم. نمى خواهم دل تو را بشكنم; امّا فكر نمى كنم خديجه همسر تو بشود. او همسر شاه يمن نشد. كاش يك نفر ديگرى را انتخاب مى كردى!
ــ من فقط با خديجه ازدواج مى كنم. شما برو از طرف من با او سخن بگو، شايد قبول كند.
ــ باشد، همين الان به خانه او مى روم.
🌻🌻🌻🌻🌹🌻🌻🌻🌻
#بانوی_چشمه
#حضرت_خدیجه_سلامالله
#ایام_فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_سلامالله
#شهداءومهدویت
#کمال_بندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
#نشر_حداکثری
#کپی_آزاده
#چهارمینمسابقه
@shohada_vamahdawiat
@hedye110
گاهی سکوت 🤭
🌿 شرافتی دارد که گفتن ندارد!!!
😩 همیشه در فشار زندگی
⛔️ اندوهگین مشو
▫️ شاید خداست که
▫️ در آغوشش می فشاردتت!!!
اگر یقین داری روزی پروانه می شوی 🦋
👌 بگذار روزگار هرچه می خواهد پیله کند
#کمالبندگی
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
@hedye110
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
تلنگری - راز طول عمر.mp3
3.76M
⭕️تلنگری 💌
🤔خدا به بعضی از آدما مباهات میکنه،
✅ساده بگیم ... پُزشون رو به ملائک میده!
⁉️اینا نه شهیدن ... نه مجاهدند ... نه خیلی عجیب و غریب!!
♨️ فقــــط ...........
👤استاد شجاعی 🎤
پیشاپیش روز مادر مبارک
#کمالبندگی
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
@hedye110
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
⚠️ #تلنگرانه
🚫 تجسسممنوع ! 🚫
💠 جوانی از رفیقش پرسید :
+ کجا کار میکنی ؟
_ پیش فلانی
+ ماهانه چند میگیری ؟
۵۰۰ تومان
+ همهش همین ؟ ۵۰۰ ؟
چطوری زندهای تو ؟
صاحب کار قدر تو رو نمی دونه !
خیلی کمه !!!
👈 یواش یواش از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد . صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد .
قبلا شغل داشت ، اما حالا بیکار است .
💠 زنی بچهای را به دنیا آورد .
زن دیگری گفت :
+ به مناسبت تولد بچهتون ، شوهرت برات چی خرید ؟
_ هیچی !
+ مگه میشه ؟!
یعنی تو براش هیچ ارزشی نداری ؟!
👈 بمب را انداخت و رفت .
ظهر که شوهر به خانه آمد ، دید که زنش عصبانی است و ...
کار به طلاق کشید و تمام .
💠 پدری در نهایت خوشبختی است .
یکی میرسد و میگوید :
+ پسرت چرا بهت سر نمیزند ؟
یعنی آنقدر مشغوله که وقت نمیکنه ؟!!
👈 صفای قلب پدر را تیره و تار میکند ...
📛 این است ، سخن گفتن به زبان شیطان❗️
در طول روز ، خیلی سؤال ها را ممکن است از همدیگر بپرسیم :
🔸 چرا نخریدی ؟
🔸 چرا نداری ؟
🔸 چطور این زندگی را تحمل میکنی ؟ یا فلانی را ؟
🔸 چطور اجازه می دهی ؟
❗️ممکن است هدفمان صرفا کسب اطلاع باشد ، یا از روی کنجکاوی یا فضولی ...
اما نمیدانیم چه آتشی به جان شنونده میاندازیم !!!
♦« کور » وارد خانهی مردم شویم
و « کـَر » از آنجا بیرون بیاییم !
#کمالبندگی
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
@hedye110
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
#فرزند_داری_فاطمی
❉ روشــــ هایــــــ
تربیتـــ⑥ــ فرزنـــد ❉
🌀 ارتباط علمی حضرت زهرا با فرزندان
¤ حضرت مجتبی علیه السلام در پنج سالگی هر روز به مسجد میرفت و از کلمات و مواعظی که پیغمبر اکرم در مسجد بیان میفرمود، همه آنچه را به ذهن مبارک خود میسپرد، به خانه میآمد(و به اقتضای ادای حق علم که نشر است) برای مادر بزرگوار خود ...
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا_س
#کمالبندگی
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
@hedye110
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
موضوع انشاء: خوش بختی …
به نام خدا
خوش بختی یعنی قلب مادرت بتپد …
پایان !!!
#پیشاپیش_مبارک
#ولادت_حضرت_زهرا_س 💖
#روز_مادر 💚
#کمالبندگی
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
@hedye110
🔸🔶🔹🔷💠🔷🔹🔶🔸
#سرزمین_یاس
#برگپنجاههشتم
ما به سوى مدينه حركت مى كنيم، خيلى دلم مى خواهد همراه با پيامبر وارد شهر شويم.
تو از من مى پرسى كه اين همه عجله براى چه؟ حالا چه اشكالى دارد ما يك روز بعد از پيامبر به شهر برسيم.
امّا من چيزى را مى دانم كه بعداً به تو خواهم گفت، فعلاً فرصت نيست. فقط دنبال من بيا!
خسته شده ايم; امّا باز پيش مى تازيم...
ديگر راه زيادى تا مدينه نمانده است. نگاه كن! آنجا را مى گويم. لشكر اسلام را مى بينم. خدا را شكر كه به موقع رسيديم.
گروهى براى استقبال از پيامبر به بيرون شهر آمده اند. همه خوشحال هستند كه لشكر اسلام با پيروزى كامل به مدينه باز گشته است.
وارد شهر مى شويم، دود اسپند همه جا را فرا گرفته است. همه جا جشن و سرور است.
ياران پيامبر به سوى خانه هاى خود مى روند، همسران و بچّه هاى آنها چشم انتظار هستند.
حتماً پيامبر هم به خانه خود مى رود. وقتى مردى از سفر مى آيد اوّل به خانه خودش مى رود، امّا نه، پيامبر از كنارِ خانه خودش عبور مى كند، مثل اين كه او نمى خواهد به خانه خودش برود!
تو رو به من مى كنى و مى گويى:
ــ پيامبر به كجا مى رود؟
ــ من شنيده بودم كه پيامبر وقتى از سفر مى آيد هيچ وقت، ابتدا به خانه خود نمى رود. مى خواستم اين صحنه را با چشمان خود ببينم. براى همين اين قدر عجله داشتم كه زود به مدينه برسيم.
ــ جواب سؤال مرا بده، پيامبر كجا مى رود؟
ــ نگاه كن، آنجا خانه فاطمه (س) است. او به خانه فاطمه (س) مى رود.
پيامبر درِ خانه را مى زند. حسن و حسين (ع) مى آيند، پيامبر گل هاى خود را در بغل مى گيرد، آنها را مى بوسد و مى بويد. بعد وارد خانه مى شود. فاطمه اش را در آغوش مى گيرد و رويش را مى بوسد.
دير وقتى است كه پيامبر بوى بهشت را استشمام نكرده است. او دلش هواى بوى بهشت كرده است. براى همين پيامبر فاطمه اش را مى بوسد. فاطمه (س) پيامبر را به ياد سيب بهشتى مى اندازد.
و باز در ذهن تو سؤالى نقش مى بندد و مى پرسى: قصّه سيب بهشت چيست؟
من خسته ام و كيلومترها راه آمده ام; امّا وقتى مى بينم كه تو شوق دانستن دارى بر سر ذوق مى آيم. از قديم گفته اند: "مُستمِع، صاحب سخن را بر سر ذوق آورد".
بيا اينجا بنشين، مى خواهم برايت قصّه يك سفر آسمانى را بگويم.
شبى كه پيامبر به آسمان ها سفر كرد، سفر معراج!
او هفت آسمان را پشت سر گذاشته بود و به بهشت وارد شده بود...
🔶🔶🔶🔶🦋🔶🔶🔶🔶
#سرزمینیاس
#قصهفدک
#قصهتمامروزهایشیعه
#فدکپرچمخدا
#برایمادرمانحضرتزهراسلامالله
#کپیآزاده
#نشرحداکثری
#کانالکمالبندگی
#اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج
https://eitaa.com/joinchat/177012741Cffe22f43ef